دانلود مقاله شیطان‌پرستی

Word 397 KB 14539 9
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند.

    آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند.

    شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی می‌کنند.[۱] دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند.

    و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند.

    در حالی که دست راستی‌ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ‌تر بدست می‌آورند.

    لاوییان‌ها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند.

    آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند.

    این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می‌شود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می‌کنند.[۲]
    پنداره‌ای از شیطان، اثر گوستاو دور در کتاب بهشت گمشده، نوشته جان میلتون
    شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد.

    به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونه‌ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می‌بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده‌گرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند.

    به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می‌کنند.

    این یک جریان وارونه سازی را نشان می‌دهد.

    بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی می‌شوند.

    [۳] [۴]

    تاریخچه
    مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته‌است.

    شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.[۲]
    موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده می‌شود به این مطلب برمی‌گردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند.[۲]

    انواع و رویکردهای شیطان پرستی
    شیطان پرستی فلسفی
    این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است‌.

    این شاخه از شیطان‌پرستی به پایه‌گذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده می‌شود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است.

    شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمی‌دانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند.

    به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است.

    آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث می‌شمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌نگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل می‌دهند.

    به طور شفافی، آموزه‌های شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد.

    اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزه‌های یهودی-مسیحی نشئات گرفته‌است و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشته‌است [۳]
    این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است‌.

    اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزه‌های یهودی-مسیحی نشئات گرفته‌است و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشته‌است [۳] [ویرایش] شیطان‌پرستی لاویی این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوان‌لاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شده‌است.

    لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشته‌های نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده‌است.

    شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود می‌داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است.

    یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند.

    و در ازای آن گرایشات انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند[۲] [ویرایش] شیطان پرستی دینی این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونه‌ای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی ، افسانه‌ها ، آیین‌های متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن می‌باشد.[۴] [ویرایش] شرپرستان این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند.

    این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»، «قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند.

    این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» دسته بندی شده‌است.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است.

    ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.

    [ویرایش] فلسفه شیطانی شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه می‌شود: شیطان می‌گوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.

    شیطان می‌گوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.

    شیطان می‌گوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.

    شیطان می‌گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.

    شیطان می‌گوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت.

    (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند) شیطان می‌گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشام‌های غیر مادی شیطان می‌گوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت‌های روشنفکرانه، او را پست‌ترین حیوانات ساخته‌است.

    شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می‌شوند را ارائه می‌دهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر می‌شوند.

    شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.[۵] [۲] و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام برده‌است : حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها داده‌اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌پوساند) و کمبود محسنات.

    لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامه‌ای اخلاقی نیست، ولی راهنمایی‌های کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کرده‌است : هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.

    هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.

    وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.

    اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.

    هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.

    هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.

    اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن.

    اگر پس از بدست آوردن خواسته‌هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.

    هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.

    کودکان را آزار نده.

    حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌ای یا برای شکارشان.

    وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد.

    اگر ادامه داد، نابودش کن ادیان بزرگ صورت میپذیرد، ولی بیشترین انتقادات به شیطان پرستی از طرف مسحیان شکل میگیرد.

    در این راستا مباحث سودمندی مطرح هستند.

    این ادعا که شیطان پرستی به طور صرف یک دین و فلسفه است در کنار معنای ضد آن تعریف میشود که چه چیزی به عنوان ریاکاری، حماقت و خطاهای مسیر اصلی فلسفه ها و ادیان ضعیف عمل می‌کند.

    همچنین این مباحث ادراک معنی و طبیعت شیطان یا عبادت او را از ادبیاتی که معمولا ضد شیطان است شکل گرفته است.

    ▪ بسیاری از شیطان پرستان، شیطان را به عنوان یک نیروی سرکش معرفی میکنند.

    به هرحال آنها ادعا میکنند چنین هویتی بر مبنای قبول کردن اینکه شیطان موجودی یا قدرتی افضل است شکل میگیرد.حال گفته میشود با توجه به اینکه شیطان به عنوان موجودی شناخته میشود که با خداوند مخالفت می‌کند، در صورت قبول کردن او به عنوان راهنما، باید با خودش نیز مخالفت کرد.

    (تناقض) ▪ عالمان مسیحی بر این باورند که نمیتوان هرگز از شیطان طبعیت نکرد (هیچ کس معصوم نیست) چرا که آنها باور دارند شر انسانی یک تلاش بیفایده برای انجام دادن کار های خوب است ( به طور مثال، برای رستگاری یا کسب امنیت برای خود، حتی با این شرط که به دیگیران ضرر رساند).

    حتی کسانی که از فلسفه خوش پرستی طبعیت میکنند، تلاش میکنند چیزهایی که به عنوان خوبی فقط برای خودشان شناخته شده‌اند را بدست آورند.

    این فلسفه دانان ادعا میکنند نتیجه این فلسفه اگر با قوانین خداوندگار تطابق نداشته باشند، تنها رنج، سردرگمی، انزوا و نا امیدی به همراه خواهد داشت.

    ▪ شیطان پرستی یک "سراب فلسفی" و "علم بیان سنگین" است.

    چرا که گفته میشود لاوی در استفاده از لغاط تبحر خواستی داشته است.

    شیطان پرستی یک طلسم کم ژرفای عقلانی از خدای ساخته شده توسط بشر است.

    ▪ "انسان موجودی اجتماعی است و به انسان های دیگر احتیاج دارد".

    بعضی ها عقیده دارند شیطان پرستان درک اشتباهی از استقلال داشته‌اند و آن را به تنهایی تعبیر کرده اند.

    استقلال میتواند شما را قوی‌تر کند ولی این غیر ممکن است شما به تنهایی خدا باشید.

    آنها بر این باورند که اگر کسی خود را خدا معرفی کند و ضمن استفاده از لایق دانستن خود، میتوان به عدم پذیرش حقیقت منجر شود.

    ▪ یکی از نقدهای کاربردی تر شیطان پرستی اینست که ضمن این که شیطان پرستی معمولا خود را به عنوان راه نجاتی برای توده‌های تسلیم شده مردم در مقابل دین های اصلی معرفی می‌کند، بر شایستگی‌های آنها در بی نیازی از دیگران و انزوا گرایی تاکید میکنند و انزوا گرایی میتواند به سوء استفاده‌های مختلفی ناشی شود – که معمولا نیز چنین است.

    چرا که طبیعت انزواگرایانه شیطان معمولا در بازخورد جوامع ناکارمد است.

    و برای جبران این خلا از قوانین ادیان سنتی استفاده کرده است.

    فرقه‌های غیر شیطان پرستانه بسیاری از گروه ها به اشتباه به عنوان گروه‌های شیطان پرستی در نظر گرفته میشود.

    شیطان‌پرستیسازمان‌های وابستهسازمان‌های وابستهسازمان‌های وابستهکلیسای شیطان - اولین کلیسای شیطان - معبد ست - فرقه نه فرشته - کلیسای اهریمنیشخصیت‌های برجستهشخصیت‌های برجستهشخصیت‌های برجستهآنتوان لاوی - مایکل آکینو - پیتر گیلمور - پگی نارامیا - کلارا لاوی - سرمد کاشانیمفاهیم وابستهمفاهیم وابستهمفاهیم وابستهطریقت دست چپ - شیطان نمادهای شیطان پرستی در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .

    در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، ‌گردنبند ، تصاویر بر روی دست‌بندها ، پیراهن ، شلوار ، کفش ،‌ ادکلن ، ساعت و ...

    درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می‌گیرد : اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان‌گرایی به همراه دایره حذف کنیم ، آن وقت یک ستاره پنج‌ضلعی بر جای می‌ماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی می‌ماند .

    این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینکه انواع آن گاه پنج‌ضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شکل در میان نمادهای شیطان‌پرستان به چشم می‌خورد .

    برخی از شیطان‌گرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان‌گرایی را در نقشه ذیل توصیف می‌نمایند .

    (محدوده در ایسلند و اروپا) درمیان پنتاگرا‌های قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، ‌به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌دانند این آرم را انتخاب کرده‌اند.

    666: یک سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود و براساس مکاشافات 13:18 « ...

    پس هر کس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است .

    » از سال‌ها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ کشور مشاهده می‌شد .

    صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حکایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است .

    صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند .

    نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ‌های دینی همچون کتیبه‌های بر جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

    لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به کار رفت ،‌ لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی کردند .

    چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار می‌رود .

    اما شیطان‌پرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « ‌چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » .

    این علامت در پیشگویی ،‌ جادوگری ، نفرین‌گری و کنترل‌های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می‌گیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریکایی به کار رفته است .

    این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء‌می‌شود و سمبل شهوت‌رانی و باروری است .

    این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می‌شود .

    امروزه نماد « فمنیسم » در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبل‌های شیطانی است .

    پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت‌های آشکار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطان‌گرایان نیز پرهیز ندارد .

    ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک انتخاب کرده‌اند .

    همچنین گفتنی است که فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمودند.

    سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، ‌بز مندس mendes (همان ba'al بعل خدای باروی مصر باستان) ، ‌بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راه‌های شیطان‌پرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته می‌شود که مسیح مانند بره‌‌ای برای گناهان بشر کشته شد .

    همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،‌این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .

    هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که « هر چه تخریب کننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروه‌های هوی‌متال است .

    چشم شیطان (Aye of satan) : این نماد نیز به معنای چشم « شیطان و نظارت و اقتدار » است و کمتر شناخته شده است .

کلمات کلیدی: شیطان‌ - شیطان‌پرستی

تعريف کلي سال‌هاي پس از رنسانس را مي‌توان به سال‌هاي افسار گسيختگي جهان غرب در تمامي ابعاد فردي و اجتماعي و جنبه‌هاي متعدد منتهي به روابط انساني توصيف کرد . پس از برداشته شدن يوق تعاليم متعصب کليساي کاتوليک از گردن انسان غربي ، چند کنش عمده فکري

شیطان‌پرستی شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی می‌کنند. دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها ...

جادوگري عملي آييني که از طريق آن تلاش مي‌شود تا با کمک گرفتن از نيروي مرموز بيروني بر حوادث مرتبط با انسان‌ها يا طبيعت تأثير گذاشته شود. جادو بخش محوري بسياري از اديان است و در شکل دهي به فرهنگ جوامع نانويسا تأثير بسياري داشته‌است. جادوگر کسي اس

: اين مقاله به بررسي برخي از زواياي تاريک تأسيس و تثبيت و گسترش انديشه صهيونيستي و دولت غاصب اسرائيل مي پردازد. سايت مرکز اسناد انقلاب اسلامي همزمان با برپايي کنفرانس بين‏المللي قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين اين مقاله را ضمن تشکر از آقاي عليخاني ن

اسلام ديني زنده و سازنده است که براي پيروان خود پيشرفت در تمام جنبه هاي حيات را مي خواهد. پيامبر اعظم (ص) معمار اين بناي استوار است که طي قرنها در زمينه هاي مختلف علمي و اخلاقي پيشاهنگ جهان بوده است. توجه آن حضرت به مسائل بهداشتي, نشان دهنده آموزه ه

ابراهيم‌ (عليه‌ السلام‌) از مصر کوچ‌ کرد و لوط‌ را به‌ همراه‌ خود برد. در مدّتيکه‌ درمصر اقامت‌ داشت‌ خداوند مال‌ بسياري‌ از گوسفندان‌ و غير آن‌ روزيش‌ فرموده‌ بود. به‌همين‌ جهت‌ آن‌ بقعه‌ از سرزمين‌ بيت‌المقدس‌ گنجايش‌ گوسفندان‌ ويرا نداشت‌. ناچار

حضرت ابراهیم(ع) ادوار نبوت:دوره ی سوم نبوت لقب:خلیل ا... معنای اسم:ابراهیم یا ابرام بزبان عبری به معنی پدر عالی است. پدر:تارخ مادر:ورقه تاریخ ولادت:۳۳۲۳ سال بعد از هبوت آدم. مدت عمر:۱۷۵ سال بعثت:آن حضرت دربابل مبعوث شد. محل دفن:در شهر خلیل الرحمان واقع در کشور فلسطین. نسب:ابراهیم بن تارخ بن ناحور بن سروج بن رعوبن فالج بن عابربن شالخ بن ارفخشد بن سام بن نوح(ع). تعداد ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول