دانلود مقاله مزاح از دیدگاه روایات

Word 608 KB 14557 27
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده
    سعی ما در این مختصر آنست که به یکی از بارزترین مصادیق شادی و شاد کردن که همان مزاح و شوخی است، پرداخته و در مرحله اول آنرا از دیدگاه روایات با آوردن روایاتی در ابتدای این مقاله بررسی کرده و در مرحله بعد به توضیح کلی آن روایات به وسیله بعضی از علماء که حجت خدا بر ما در عصر غیبتند، بپردازیم.

    امیدواریم که مورد رضایت حضرت بقیه‌الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واقع گردد.
    مزاح و شوخی از مسائلی است که امروزه بیش از دیگر زمان‌ها با آن روبرو هستیم و این مسئله در میان بشر شیوع بسیاری یافته است.

    به همین خاطر باید مورد بررسی قرار گرفته و فرهنگ صحیح آن در جامعه توزیع گردد تا به صورتی صحیح و با هدفی والا و خداپسندانه انجام شود.
    موضوع مزاح کردن به اصل شاد بودن و شاد کردن برمی‌گردد و این اصل یک امر فطری است.

    همچنین شاد کردن برادر مؤمن نیز یکی از عبادات بزرگ محسوب می‌شود؛ اگر شادی‌های دنیایی انسان در راستای کمک به شادی آخرت او باشد، بسیار پسندیده و مطلوب است.

    به همین جهت شادی‌هایی که مومنین در زندگیشان دارند به این منظور است که برای انجام عبادات و وظایفشان نشاطی داشته باشند.

    آنها از آن جهتی که مومن هستند هیچگاه به گناه شاد نمی‌شوند؛ شادی یا مستقیماً در ارتباط با خداست و یا برای تکامل معنوی و انجام وظایف و یا دست کم برای جلوگیری از گناه.

    با توجه به مطالب بالا شاد کردن هرکسی به طور مطلق بالاترین عبادات نیست، بلکه تنها شاد کردن مومنین از مجاری شرعیه و راه‌هایی که شرعاً مجاز است، مطلوب و پسندیده و بالاترین عبادات محسوب می‌شود.(1)
    موضوع مزاح کردن به اصل شاد بودن و شاد کردن برمی‌گردد و این اصل یک امر فطری است.

    با توجه به مطالب بالا شاد کردن هرکسی به طور مطلق بالاترین عبادات نیست، بلکه تنها شاد کردن مومنین از مجاری شرعیه و راه‌هایی که شرعاً مجاز است، مطلوب و پسندیده و بالاترین عبادات محسوب می‌شود.(1) (اصل در مزاح کردن بر عدم آن می‌باشد الا زمانی که بتوان با یک دلیل شرعی از این اصل خارج شد.

    اولین قدم کشیده شدن به بحران اخلاق در جوانان همین شوخی‌های بی‌جا و بی‌جهت و دلیل شرعی است و لذا این شوخی کردن باید تعدیل گردد و اگر این تعدیل رخ ندهد.

    انسان تا 40 سالگی و بعد از آن همواره خلاف اعتدال حرکت می‌کند.(56)).

    پس با توجه به مطالب گفته شده انسان تا وقتی جوان است باید از شوخی‌های ناپسند و تمام صفات ناپسند جلوگیری کند و الا وقتی آنها عادت گردید، دیگر در سنین غیر جوانی از بین بردن آنها بسیار سخت است.

    فصل اول: از دیدگاه روایات بخش اول: ‌شادی الف) شادی و شادمانی: امام علی (علیه‌السلام): شادی، انبساط خاطر و نشاط می‌آورد و غم، گرفتگی خاطر و دلگیری ـ عنه (علیه السلام): کسی که شادیش کم باشد، آسایش او در مردن است ـ عنه (علیه السلام): اوقات شادی غنیمت است ـ عنه (علیه السلام): هر شادمانی به همان اندازه تلخکامی در پی دارد.

    ب) آنچه زیبنده شادمانی است: عنه (علیه السلام): شادی مومن آن گاه است که پروردگارش را اطاعت کند و اندوهش آن‌گاه که گناه کند.

    ج) عوامل شادی: عنه (علیه السلام): ریشه خرد توانمندی است و میوه آن شادمانی.

    د) ارزش شاد کردن: امام صادق (علیه السلام): هیچ یک از شما فکر نکند که اگر مومنی را شاد کرد، فقط او را شادمان ساخته، بلکه به خدا قسم ما را شاد کرده است.

    عنه (علیه السلام): هر که به مومنی شادی رساند، به رسول خدا شادی رسانده باشد و هرکه به رسول خدا شادی رساند،‌ به خدا شادی رسانده باشد و چنین است که هرکه به مومنی اندوهی رساند.

    هـ) ثواب زدودن غم از دل مومن: امام رضا (علیه السلام): هرکه گره از کار مومنی بگشاید،‌خداوند در روز قیامت گره غم از دل او بگشاید.

    امام صادق (علیه‌السلام): چون خداوند مومن را از گورش درآورد، تمثالی با او خارج شود که در جلوی او راه می‌رود و هرگاه مومن یکی از صحنه‌های هراس‌انگیز روز قیامت را ببیند، آن تمثال به او گوید: ...

    نترس و غم به خود راه مده...

    مومن به او گوید: تو کیستی؟

    تمثال گوید: من همان شادی و سروری هستم که به برادر مومنت رساندی.

    عنه (علیه السلام): هر مومنی که گرفتاری مومن تنگدستی را رفع کند خداوند حوائج او را در دنیا و آخرت آسان سازد.

    و) شادی به ناحق: امام علی (علیه السلام): بسا سرمستی و نشاطی که به غارت رفتن اموال (شخص) را (یا ناراضی و هلاکت و مصیبت) در پی داشته باشد.

    بخش دوم: مزاح الف) مدح مزاح: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله): من شوخی می‌کنم، اما جز حق نمی‌گویم ـ عنه (صلی الله علیه و آله): مومن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانی ـ امام صادق (علیه السلام): هیچ مومنی نیست، جز این که در او (دعابه) هست.

    راوی می‌گوید: عرض کردم، دعابه چیست؟

    فرمود: شوخی ـ عنه (علیه السلام): به یونس شیبانی-: با یکدیگر شوخی هم می‌کنید؟

    عرض کردم، کم.

    فرمود: این گونه نکنید؛ زیرا شوخی از خوشخویی است و تو بدان وسیله برادرت را شاد می‌سازی، رسول خدا برای اینکه کسی را شاد کند با او شوخی می‌کرد ب) نکوهش مزاح: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله): ای علی، شوخی مکن که ارج و احترامت از بین می‌رود و دروغ مگو که نورانیتت از میان می‌رود.

    امام علی (علیه السلام): هیچ انسانی شوخی‌ای نکرد، مگر اینکه پاره‌ای از عقل خود را دور انداخت.

    عنه (علیه السلام): هرچیزی را تخمی است و تخم دشمنی شوخی است.

    عنه (علیه السلام): آفت ابهت شوخی است.

    عنه (علیه السلام): از شوخی بپرهیزید، زیرا که شوخی بدخواهی می‌آورد و کیفر بر جای می‌گذارد و آن دشنام کوچک است.

    امام کاظم (علیه السلام): از شوخی بپرهیز که آن نور ایمانت را می‌برد و مردانگی تو را سبک می‌گرداند.

    رسول‌الله (صلی الله علیه و آله): بنده به ایمان ناب نرسد، مگر آن گاه که شوخی و دروغ را ترک گوید و مجادله را رها کند، هرچند که بر حق باشد ـ امام صادق (علیه السلام): شوخی مکن که بر تو گستاخ می‌شود ج) شوخی و مسخرگی: امام علی (ع) بسا شوخی‌ای که به جد انجامد.

    عنه (علیه السلام):‌ از مسخرگی و بازی و شوخی زیاد و خنده و چرندگوی دوری کنی ـ عنه (علیه السلام): مسخرگی زیاد، نشانه نادانی است ـ عنه (علیه السلام): هرکه مسخرگی‌اش زیاد باشد جدی بودنش از بین برود ـ عنه (علیه السلام): کامل، آن کسی است که جدّی بودنش بر مسخرگی‌اش چیره آید ـ عنه (علیه السلام): خردمندترین مردم، کسی است که جدّی بودنش بر مسخرگی‌اش چیره باشد و در برابر هوس خود از عقلش کمک بگیرد.

    د) شوخی زیاد: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله): شوخی زیاد، آبرو را می‌برد.

    امام علی (علیه السلام): هرکه زیاد شوخی کند، هیبتش کم می‌شود ـ عنه (علیه السلام): شوخی زیاد، اوج و احترام را می‌برد و موجب دشمنی می‌شود.

    عنه (علیه السلام): در سبکسری و شوخی زیاد، حماقت نهفته است.

    عنه (علیه السلام): هرکه زیاد شوخی کند، احمق به شمار می‌آید.

    عنه (علیه السلام): هرکه زیاد شوخی کند، از داشتن بدخواه و کسی که او را خفیف شمارد، بی‌نصیب نخواهد بود.

    بخش سوم: خنده الف) خنده و لبخند: امام علی (علیه السلام) خنده پیامبر لبخند بود.

    روزی بر گروهی از انصار گذشت که با هم صحبت میکردند و قاه قاه می‌خندیدند.

    حضرت فرمود: ای شمایان!

    هریک از شما که آرزو فریش داده و در کار خیر کوتاهی کرده است، سری به گورستان بزند و از رستاخیز مردگان عبرت گیرد و یاد مرگ باشید که یاد مرگ لذتها را در هم می‌شکند ـ امام حسن (علیه السلام) به نقل از دایی خود هند (صلی الله علیه و آله): پیامبر هرگاه شاد می‌شد، چشمش را پایین می‌انداخت، خنده اش عمدتاً تبسم بود، به طوری که دندانهایش مانند دانه تگرگ نمایان می‌شد.

    امام علی (علیه السلام) در صف مؤمن می‌فرماید: چون بخندد صدای خنده‌اش از گوشش فراتر نمی‌رود.

    عنه (علیه السلام): ‌بهترین خنده، لبخند است.

    امام باقر (علیه السلام): هرگاه قهقهه زدی، در پی آن بگو: خدایا!

    بر من خشم مگیر.

    امام صادق (علیه السلام): قهقهه زدن، کار شیطان است.

    عنه (علیه السلام): خنده مومن، لبخند است.

    ابودرداء: رسول خدا هرگاه حدیث و سخنی می‌فرمود: با لبخند همراه بود.

    ب) نکوهش خنده: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله): اگر آنچه را من میدانم شما بدانید،‌ قطعاً کم می‌خندید و بسیار می‌گرید.

    ج) خنده بی‌جا: امام صادق (علیه السلام): سه چیز است که خدای عزوجل از آنها نفرت دارد: خوابیدن (در روز) بدون شب زنده‌داری، خنده بدون تعجب و غذا خوردن با شکم سیر بخش چهارم: مسخره کردن رسول‌الله (صلی الله علیه و آله): در بهشت به روی یکی از مسخره‌کنندگان بازمیگردد و به او گفته می‌شود: بیا، او با غم و اندوه جلو می‌رود و چون نزدیک شد، در به رویش بسته می‌شود.

    سپس در دیگری به رویش گشوده می‌گردد...

    این کار مرتباً تکرار می‌شود تا جایی که در به رویش باز میگردد و گفته می‌شود، بیا، بیا، اما او دیگر جلو نمی‌رود.

    فصل دوم: کلام علماء بخش اول: مزاح در برخی از رفتارهای بشر، دو چهره داشته، به دو شکل نمایان می‌شود: گاه ستوده و زیبا، و گاه نکوهیده و زشت.

    مزاح و بذله‌گویی، رفتاری است که اگر از مرز شرع پسند خود فراتر رود، از آفات زبان به شمار می‌رود و پیامدهای ناخوشایند و بدی خواهد داشت، انسان باید بر زبان خود چیره شود و هنگام مزاح و شوخی، بُعد مثبت و منفی آن را در نظر بگیرد و تا جایی که ممکن است، از بذله‌گویی بپرهیزد.

    کسی که بسیاری از ساعت‌های زندگی خود را با شوخی سپری، و در این رفتار افراط می‌کند، به تدریج در برخورد با مسائل نیز جدی نبوده، در برابر وظایف خود، احساس مسئولیت نخواهد کرد، و روشن است که چنین شخصی برای خود و اجتماع مفید نیست.

    بخش دوم: اقسام گوناگون مزاح مزاح را با توجه به جهت‌های زیر به اقسام گوناگون می‌توان تقسیم کرد: الف) انگیزه و هدف از مزاح ب) چگونگی عبارت‌ها و کلمات در مزاح ج) چگونگی لحن در مزاح الف: انگیزه و هدف از مزاح الف ـ 1ـ هدف حق: اهداف ذیل را می‌توان از جمله انگیزه‌های حق در مزاح به شمار آورد: 1-1: جرات دادن به مخاطب، برای پرسش یا بیان مطالب 1-2: زدودن اندوه 1-3: برای سرعت و کیفیت آموزش 1-4: رفع خستگی و کسالت 1-5: برای یادآوری نکته‌ای که مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است.

    الف ـ 2: هدف باطل: اهداف ذیل از جمله انگیزه‌های باطل در شوخی است: 2-1: طمع مال و مقام 2-2: کینه و دشمنی 2-3: لهو و لعب ب: چگونگی عبارتها و کلمات در مزاح: شوخی از این جهت به دو قسمت حق و باطل تقسیم می‌شود: 1ـ گاه ممکن است هدف از شوخی، خوب و پسندیده باشد، اما کلماتی که به کار برده می‌شود، نادرست و ناشایست باشد.

    مانند اینکه هدف تذکر باشد، اما عیب کسی مطرح شود.

    2ـ گاه مزاح، با کلماتی که شایسته و بحق است، صورت می‌گیرد، یعنی نه دروغی با آن آمیخته است، نه غیبت، نه اهانت و نه هیچ آفتی دیگر از آفات زبان.

    ج: چگونگی لحن شخص در مزاح گاه ممکن است کلمه‌ها و عبارت‌هایی که در شوخی به کار می‌رود، درست و پسندیده باشد، ولی مزاح با لحنی صورت گیرد که موجب آزار و اذیت مخاطب واقع شود لحن گفتار هم می‌تواند مانند خود آن، پیامی در بر داشته باشد که موجب خرسندی یا ناخرسندی مخاطب شود، ولی گاه شوخی با لحنی عادی صورت می‌گیرد که ناخرسندی مخاطب را در پی ندارد.

    آیا تمام اقسام شوخی ناپسند است؟

    در برخی روایات شوخی نکوهش شده و در برخی دیگر ستایش.

    حال باتوجه به آنچه از معصومین رسیده روشن می‌شود که ایشان از تمام اقسام شوخی، نهی نکرده‌اند؛ بلکه شوخ طبعی را به شکل نسبی و در شرایط خاص ستوده‌اند تا آن‌جا که خود ایشان مزاح می‌کرده‌اند.

    و لذا آن‌جا که مزاح باهدفی باطل و نادرست انجام شود، ابزاری در دست هوای نفس انسان بوده و موجب تقویت نفس اماره و بروز رفتار ناشایست می‌شود.

    همچنین بکار بردن کلمات ناشایست در مزاح، ناپسندیده بوده و از آن نهی شده است (مثلاً فحش دادن).

    مزاح مخصوصاً در سفر در حدی که افراط شود و موجب لغو و اتلاف وقت نگردد و همچنین تمسخر، توهین و اذیت دیگران را به دنبال نداشته باشد، مطلوب است، تا جایی از مستحبات بوده و در اسلام بر آن تاکید شده است.

    بخش چهارم: نکاتی پیرامون مزاح پسندیده حال در مزاح پسندیده توجه به نکات زیر لازم است: 1ـ سن مخاطب مزاح 2ـ شخصیت مخاطب مزاح 3ـ زمان و مکان مزاح 4ـ اندازه مزاح بخش پنجم: پیامدهای شوخی نکوهیده شوخی نکوهیده، آثار و عواقب شومی را به بار می‌آورد که از آن میان می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: 1ـ نابودی آبرو 2ـ نابودی ایمان 3ـ کاهش وقار 4ـ کاهش جوانمردی 5ـ دشمنی و کینه 6ـ ‌کاهش نیروی خرد 7ـ کاهش ارزش انسانی 8ـ از دست دادن فرصتها بخش ششم: نکاتی متفرقه پیرامون شوخی هر مزاحی با خنده همراه می‌باشد و لذا در خنده نیز باید از قهقهه و خنده زیاد و بلند دوری کرده و خنده ملایم و تبسم داشت و همچنین توجه داشت که با خنده کسی آزار ندیده و به کسی اهانت نشود.

    در مزاح باید همواره به این توجه داشت که باعث مسخره کردن کسی و چیزی نشود.

    همچنین سعی شود که با افراط در آن به ورطه بیهوده‌گویی دچار نشود.

    نوشتها 1- بندهای امام صادق (علیه السلام)به ره جویان صادق، شادی از دیدگاه اسلام/ آیت الله مصباح یزدی 2- میزان الحکمه/ باب شادمانی/ ج5/ ح8448 3- همان/ ح 8449 4- همان/ ح 8451 5- همان/ ح 8452 6- همان/ ح 8455 7- همان/ ح 8457 8- همان/ ح 8463 9- همان/ ح 8467 10- همان/ ح 8468 11- همان/ ح 8469 12- میزان الحکمه/ باب شادمانی/ ج 5/ ح 8473 13- میزان الحکمه/ باب شادی به ناحق/ ج 10/ ح 15752 14- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18854 15- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18855 16- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18856 17- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18857 18- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18864 19- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18865 20- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18869 21- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18870 22- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح18872 23- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18874 24- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18877 25- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18879 26- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18880 27- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18887 28- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18885 29- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18886 30- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18890 31- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18890 32- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18891 33- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18892 34- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18894 35- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18895 36- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 188900 37- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18897 38- میزان الحکمه/ باب مزاح/ ج 11/ ح 18899 39- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10974 40- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10975 41- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10976 42- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10979 43- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10978 44- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10977 45- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10980 46- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10981 47- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10992 48- میزان الحکمه/ باب خنده/ ج 7/ ح 10995 49- میزان الحکمه/ باب تمسخر/ ج 5/ ح 8346 50- ج 5/ اخلاق الهی (ج2 آفات زبان)/ باب مزاح ص 235/ آیت الله مجتبی تهرانی 51- ج 5/ اخلاق الهی (ج2 آفات زبان)/ باب مزاح / آیت الله مجتبی تهرانی 52- پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق/ آیت الله مصباح یزدی/ شادی از دیدگاه اسلام 53- ج 5/ اخلاق الهی (ج2 آفات زبان)/ باب مزاح / آیت الله مجتبی تهرانی 54- ج 5/ اخلاق الهی (ج2 آفات زبان)/ باب خنده / آیت الله مجتبی تهرانی 55- ج 4/ اخلاق الهی (ج1 آفات زبان)/ باب استهزاء و تحریه/ آیت الله مجتبی تهرانی 56- برگرفته از سخنان حجه الاسلام میرهاشم حسینیمنابع 1ـ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی (آفات زبان بخش یکم و دوم، ج 4 و 5) تهران ـ سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، 1387 2ـ محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه (ج 5 و 7 و 10 و 11)، قم، دارالحدیث، پنجم، 1384 3ـ مصباح یزدی، محمد تقی، پندهای امام صادق (علیه السلام)، به ره‌جویان صادق، قم، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه‌الله علیه)، چاپ ششم، زمستان 1385

  • فهرست مطالب
    عنوان صفحه
    پیشگفتار 1
    فصل اول: روایات 3
    بخش اول:‌ شادی 3
    الف) شادی و شادمانی 3
    ب) آنچه زیبنده شادمانی است 3
    ج) عوامل شادی 3
    د) ارزش شادکردن 3
    ه) ثواب زدودن غم از دل مومن 4
    و) شادی به ناحق 4
    بخش دوم: مزاح 5
    الف) مدح مزاح 5
    ب) نکوهش مزاح 5
    ج) شوخی و مسخره‌گی 6
    د) شوخی زیاد 6
    بخش سوم: خنده 8
    الف) خنده و لبخند 8
    ب) نکوهش خنده 9
    ج) خنده بی‌جا 9
    بخش چهارم: مسخره کردن 9
    فصل دوم: کلام علماء 10
    بخش اول: مزاح 10
    بخش دوم: اقسام گوناگون مزاح 10
    الف انگیزه مزاح 11
    الف 1 هدف حق 11
    الف 2 هدف باطل 11
    ب چگونگی عبارتها و کلمات در مزاح 11
    ج چگونگی لحن شخص در مزاح 12
    بخش سوم: آیا تمام اقسام شوخی ناپسند است 12
    بخش چهارم: نکاتی پیارمون مزاح پسندیده 13
    بخش پنجم: پیامدهای شوخی نکوهیده 13
    بخش ششم: نکاتی متفرقه پیرامون شوخی 14
    پی‌نوشتها 15
    منابع
کلمات کلیدی: دیدگاه - روایات - مزاح

جغرافياي جزيره‌العرب جزيره‌العرب سرزمين خشکي است که از سه سوي در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن درياي سرخ قرار دارد که حد فاصل جزيره‌العرب و قاره آفريقاست؛ جنوب آن به اقيانوس هند محدود مي‌شود و در شرق آن درياي عمان و خليج‌فارس قرار گرفته است

دفاع مشروع تعریف: دفاع شروع[1] ، بکارگیری قدرت لازم برای جلوگیری از تجاوزی ناحق است این تعریف شبیه تعریف ضرورت است و عده ای دفاع مشروع را از مصادیق ضرورت دانسته اند. دفاع مشروع یک حق است. مفهوم دفاع مشروع هر گاه کسی که به ناحق مورد حمله قرار گرفته است[2] برای دفع خطر مرتکب جرم شود، در صورت جمع بودن شرایطی عمل مزبور و موجه تلقی می شود و قابل مجازات نیست. به عبارت دیگر دفاع مشروع ...

رابطه «علم» عقل و دین بحث رابطه علم و دین یکی از مباحث است که در فلسفه دین مطرح می شود و از مباحث کلام جدید نیز می تواند با شد،زیرا یکی از مهم ترین وظائف علم کلام تبیین گزاره های دینی و دفاع از گزاره های دینی است. پس هر بحثی که دین و گزاره های دینی را زیر سوال برده و به چالش بکشد،در حوزه مباحث کلامی خواهد بود و متکلم وظیفه دارد ازآن دفاع کند. سابقه بحث رابطه میان دین وعقل در صدر ...

چکیده تأکید اسلام بر لزوم به کار گرفتن اندیشه روشنگری و آگاهی بخشی و بیان حقایق برای رسیدن به اتحاد و محبت و مهرورزی نسبت به انسان ها و توجه کرامت آنها بر کسی پوشیده نیست زیرا که فلسفه خلقت و آفرینش امید به لطف و رحمت الهی و کمال و سعادت است. قرآن برای دستیابی به سعادت است که به اموری اشاره می کند که می‌توان از آنها به عنوان عوامل بیرونی و درونی اتحاد و انسجام یاد کرد. از آنجایی ...

وحدت تپش هماهنگ قلبهاست و آهنگ حرکت دستها، وحدت اسلامي عامل اقتدار اسلام در برابر کفر و نفاق و اختلاف، آفت بزرگ عزت و استقلال مسلمين است. آرمان و اميد همه دوستان عظمت اسلامي ، وجدائي و تفرقه آرزوي شوم دشمنان ديرينه ماست. وحدت ، کشتي نوح است و تفرقه

تحقيق حاضر مشتمل بر پنج بخش با اين موضوعات است : بخش اول، تکامل انسان از ديدگاه قرآن و احاديث: تکامل انسان (تکامل در قرآن، انسان از نظر قرآن، ازدواج فرزندان آدم، انسان مخلوق تکامل يافته ،تکامل انسان از ديدگاه علماي اسلامي )؛ بخش دوم، سير تکامل ا

در اين مبحث بر آنيم تا پاره اي از مسايل زندگي اخروي و صحنه هايي را که قرآن و روايات براي انسان پس از رستاخير ترسيم مي کند، مورد بررسي قرار دهيم. تأکيد قرآن بر معاد دعوت به معاد باوري يکي از ويژگي هاي اديان الهي است. قرآن کريم آخرين کتاب آسماني و هدا

لغت شناسی در زبان عرب «عقل» به معنای درک آمده است ، وقتی گفته می شود »ما فعلت منذ عقلت‌«‌یعنی از وقتی درک کردم چنین کاری نکردم و یا هنگامی که گفته می شود،‌»عقل الشی« یعنی چیزی را فهمید و درک کرد. اسم فاعل ماده »ع ق ل« عاقل وجمع آن »عاقلون« است. »عقال و »عقلاء« جمع مکسر آن است. مونث عاقل »عاقله« که جمع سالم ومکسر آن به ترتیب »عاقلات«‌و »عواقل« است »العقل« مصدر و جمع آن عقول است. ...

واژه عربي صرف که به معناي تغيير و تحويل آمده است در علوم مختلف معاني و مفاهيم گوناگوني را بيان مي کند. به عنوان نمونه در علم صرف و نحو به معناي ساختن صيغه هاي مختلف از يک اصل مي باشد که در ادبيات عربي معروف و مشهور است صرفه جويي به مفهوم مصرف چيزي

مقدمه سپاس فراوان آفريدگاري را سزا است که جهان هستي را همسان و هماهنگ با احتياجات و نيازهاي بشر سامان داده و با تدبير حکيمانه خود آنرا پرورده است. تحيات و درود نامحدود بر والاترين معلم و مربي انسان يعني پيامبر گرامي اسلام (ص) که با مدد

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول