دانلود مقاله توبه

Word 441 KB 14628 147
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • معنای توبه
    الف – معنای لغوی توبه
    ابن فارس می گوید : « توب : التاء و الواو و الباء کلمه واحده ، تدل علی الرجوع .

    یقال : تاب من ذنبه ای رجع عنه »1
    ( توب : ت ، و ، ب ، یک کلمه است ، بر بازگشت دلالت می کند گفته می شود توبه کرد از گناه یعنی بازگشت از آن ) .


    « توب .

    توبه .

    متاب ، همه به معنی رجوع و برگشتن است .

    »2
    در جایی دیگر آمده :
    « التوبه : بالفتح و سکون الواو ، فی اللغه الرجوع »3
    توبه : با فتح ( ت ) و سکون ( و ) ، در لغت به معنی بازگشت است .


    در لغت نامه‌ی دهخدا نیز به معنی بازگشت آمده است .

    4
    ب – معنای اصطلاحی توبه
    بزرگان اهل لغت ، در تعریف اصطلاحی توبه ، چنین گفته اند :
    « التوبه الرجوع من الذنب »5 توبه به معنی بازگشت از گناه است .


    راغب در تعریف توبه چنین می گوید :
    « توبه یعنی ترک گناه به بهترین وجه .

    واژه توبه از جهاتی از اعتذار رسا تر است .

    زیرا اعتذار و عذر خواهی بر سه وجه است : اوّل عذر خواهنده می گوید : من گناه نکرده ام ، دوّم می گوید : به این دلیل گناه کردم و سوم می گوید : گناه کردم ، بد کرده ام و دیگر تکرار نمی کنم .که این معانی وجه چهارم ندارد و معنای سوم ، همان توبه است »1
    در اقرب الموارد آمده : « التوبه رجع عن المعصیته » 2 یعنی توبه بازگشت از گناه است .


    در معجم فقه الجواهر در تعریف توبه آمده : « هی الندم علی ما وقع من المعصیته و العزم علی عدم الوقوع فیما یأتی و ان ذلک امتثالا لامرالله تعالی شأنه » 3
    (توبه یعنی پشیمانی بر آنچه که از معصیت ، واقع شده ، و عزم بر انجام ندادن آن در آینده و همانا آن ، فرمانبرداری برامر خداوند متعال است .

    )
    مرحوم شیخ بهایی در تعریف توبه می گوید :
    « التوبه : الرجوع و ینسب الی العبد و الی الله سبحانه و معناها علی الاول الرجوع عن المعصیته الی الطاعه و علی الثانی الرجوع عن العقوبه الی اللطف .

    فی اصطلاح ، الندم علی الذنب لکونه ذنبا ، فخرج الندم علی شرب الخمر لاضراره بالجسم و قدیراد مع العزم علی ترک المعاوده ابدا و الظاهر ان هذا العزم لذلک الندم غیره منفک عنه » 4 .


    شیخ بهایی ابتدا به ذکر معنای لغوی توبه می پردازد و بعد به موارد استعمال واژه توبه اشاره می‌کند و می گوید : توبه یعنی بازگشت و نسبت داده می شود به انسان و به خدای متعال ، معنای توبه در مورد انسان بازگشت از معصیت به سوی فرمانبرداری است و در مورد خدای متعال رجوع از عذاب به سوی لطف است .

    توبه در اصطلاح ، پشیمانی از گناه است به خاطر گناه بودنش ، پس خارج می‌شود با این تعریف ، پشیمانی از شراب خوردن به خاطر ضرر رساندن آن به جسم ، و به تحقیق توبه با عزم همیشگی بر ترک بازگشت به گناه ، حاصل می شود و ظاهر این است که این عزم ، لازمه آن پشیمانی بوده و از آن جدایی ناپذیر است .

    مرحوم نراقی در این باره می گوید : « ….

    هی (التوبه ) الرجوع من الذنب القولی و الفعلی و الفکری ، و بعباره اخری : هی تنزیه القلب عن الذنب و الرجوع من العبد الی القرب و بعباره اخری : ترک المعاصی فی الحال و العزم علی ترکها فی الاستقبال و تدارک ما سبق من التقصیر »1 توبه ، برگشتن از گناهان است .

    هرچند این گناهان در حیطه گفتار ، افعال و یا افکار باشد .

    به عبارت دیگر توبه ، پاک گردانیدن قلب از گناه و بازگشت از دوری به نزدیکی است .

    ( اگر با گناهان از خداوند دور گشته با مبادرت به توبه ، به خداوند نزدیک گردد .

    ) به عبارت دیگر توبه ، ترک گناهان در حال و عزم بر ترک گناهان در آینده و جبران کوتاهی های گذشته است .

    راغب می گوید : « و التوبه فی الشرع : ترک الذنب لقبحه ، و الندم علی ما فرط منه ، و العزیمه علی ترک المعاوده و تدارک ما امکنه أن یتدارک من الاعمال بالاعاده .

    » 2 توبه در شرع ، عبارت است از : ترک گناه به خاطر زشتی آن ، و پشیمانی بر آنچه در گذشته واقع شده است ، و تصمیم بر ترک بازگشت به آن گناه و جبران اعمالی که از طریق بازگشت قابل جبران است .

    توبه در قرآن این واژه در آیات متعددی از قرآن به کار رفته است .

    در برخی موارد ، به معنای توبه انسان به سوی خدا و در برخی موارد به معنای توبه خدا به سوی انسان است .

    وجه مشترک هر دو معنا ، بازگشت است ولیکن فرق توبه خدا با توبه انسان ، آن است که توبه انسان ، برگشتن به سوی خداوند با ترک گناه و تصمیم بر انجام ندادن آن گناه است .

    و توبه خداوند ، بازگشت خدا به سوی بنده ، با رحمت و مغفرت و به معنای توفیق دادن به بنده برای توبه کردن است .

    خداوند در قرآن می فرماید : « انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً »1.

    ( توبه تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می دهند و سپس بزودی توبه می کنند ، خداوند توبه چنین اشخاصی را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است .

    ) در تفسیر المیزان ، ذیل آیه شریفه آمده است : « لفظ ( علی ) قبل از کلمه - الله - و لفظ ( لام ) قبل از – الذین - روی هم معنای نفع و ضرر را می رسانند .

    و وجه این که دوکلمه ( علی ولام ) ضرر و نفع را می رسانند این است که ، کلمه ( علی ) معنای تسلط و کلمه ( لام ) معنای ملکیت و استحقاق را می رساند .و لازمه اش این است که معانی مربوط به این دو طرف به نفع یک طرف و به ضرر طرف دیگر باشد ، مانند حرب و قتال .

    قهراً این دو کلمه می فهماند که یکی از دو طرف حرب و قتال ، غالب شده و دیگری مغلوب شده است ، و آن غالب شدن با معنای ملکیت منطبق است .و چون غالب ، چیزی عایدش شده که قبلاً نداشته و این مغلوب شدن با معنای استعلا ، منطبق است ، چون شخص مغلوب تحت تسلّط غالب قرار می گیرد .

    و چون مؤثر واقع شدن توبه به خاطر وعده ای است که خدای تعالی به بندگانش داده ، و بر حسب آن وعده ، بر ضرر خود و به نفع بندگانش ، وفای به آن وعده را بر خود واجب ساخته است .

    توجه بفرمایید که جمله بر ضرر خود صرفاً به منظور معنا کردن کلمه ( علی ) است نه این که به راستی خدا از آمرزش گناهکاران توبه کار ، متضرر می شود ، در نتیجه بر خود واجب کرده که توبه بندگانش را قبول کند ، امّا نه به طوری که غیر او چیزی را بر او تکلیف و واجب کرده باشد ، حال چه این که این غیر را عبارت بدانیم از عقل ، بر خدا واجب می داند که توبه توبه‌کاران را بپذیرد و یا حق و یا چیز دیگر .

    چون ساحت خدای تعالی منزه و مقدس تر از این است که محکوم حکم کسی ، یا چیزی واقع شود ، بلکه به این معنا است که خدای تعالی به بندگان خود ، وعده داده که توبه توبه‌کاران را بپذیرد و او خلف وعده نمی کند ، پس معنای قبول توبه توبه‌کاران این است.

    ظاهر آیه شریفه در مقام بیان مسأله توبه کردن خدا است ، و این که هر جا توبه ، به خدا نسبت داده می شود ، معنایش برگشت رحمت خدا به سوی بنده است نه این که منظور از توبه خدا ، توبه بنده باشد .

    اگر چه لازمه توبه خدا ، توبه بنده نیز هست .

    چون وقتی شرایط توبه خدای سبحان تمام باشد ، لازمه لاینفک آن این است که شرایط توبه عبد نیز تمام شود.»1 همچنین خداوند در جایی دیگر از قرآن ، توبه را ، راه نجات گروهی از اهل کتاب بیان می کند .

    « الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم »2 ( مگر آنها که توبه و بازگشت کردند و ( اعمال بد خود را با اعمال نیک ) اصلاح نمودند و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند که من توبه آنها را می پذیرم که من تواب و رحیم هستم ) .

    در تفسیر آیه مذکور آمده است : جمله « أنا التواب الرحیم » مخصوصاً با توجه به این که بعد از جمله « فاولئک اتوب علیهم » قرار گرفته دلالت بر نهایت محبت پروردگار نسبت به توبه کاران می کند و می گوید : اگر آنها به اطاعت و بندگی بازگشت کنند من نیز به رحمت بازگشت می کنم و مواهبی را که قطع کرده بودم مجدّداً به آنها می بخشم .

    نکته قابل توجه این است که خداوند نمی گوید : شما توبه کنید تا توبه شما را بپذیرم .

    می فرماید : « شما باز گردید من نیز باز می گردم فرق میان این دو تعبیر روشن است .

    علاوه بر این لفظ « انا » که ضمیر متکلم وحده است در مواردی به کار می رود که گوینده در مقام بیان رابطه مستقیم خود با شنونده باشد ، مخصوصاً اگر شخص بزرگی بگوید : من خودم این کار را برای شما انجام می دهم بسیار فرق دارد تا بگوید ما چنین خواهیم کرد و لطف و محبتی که در تفسیر نهفته است بر هیچکس پوشیده نیست »3 توبه در احادیث در این قسمت به چند نمونه از احادیث ائمه معصوم – علیهم السلام – اشاره می کنیم .

    امیر المؤمنین (ع ) می فرمایند : « من ندم فقد تاب»1 یعنی هر کس ( از کرده های بد خویش ) پشیمان شود ، به تحقیق توبه کرده است .

    پیامبر (ص) می فرمایند : « التوبه تجب ما قبلها » 2 ( توبه ، آنچه را که قبل از آن بوده از بین می‌برد ) حضرت علی (ع ) می فرماید : « التوبه علی اربعه دعائم : ندم بالقلب ، و استغفار باللسان ، و عمل بجوارح و عزم لا یعود » 3 توبه بر چهار رکن استوار است : پشیمانی قلبی ، استغفار به زبان ، عمل به جوارح ، عزم در بازگشت نکردن به گناه .

    امیر المومنین (ع) در روایت دیگری می فرمایند : « ما من عبد یذنب إلّا اجله الله سبع ساعات فان تاب لم یکتب علیه ذنب.» 4 از ما نیست بنده ای که گناه می کند مگر این که خداوند او را هفت ساعت مهلت دهد پس اگر توبه کرد ، گناهی بر او نوشته نمی شود .

    امام باقر ( ع ) فرمودند : « ما من عبد إلّا و فی قلبه نکته بیضاء فاذا اذنب ذنبا خرج فی النکته نکته سوداء فان تاب ذهب ذلک السوداء …… » 5 « هیچ بنده ای نیست مگر این که در قلبش لوح سفیدی وجود دارد ، پس هر گاه مرتکب گناهی شود ، در آن لوح سفید ، نقطه سیاهی نمایان گردد .

    پس اگر توبه کند آن سیاهی از بین رود » .

    حقیقت توبه در بسیاری از روایات پشیمانی از ارتکاب گناه ، به عنوان حقیقت توبه شناخته شده است .

    حضرت رسول (ص) می فرماید : « الندامه توبه »1 توبه همان پشیمانی است .

    امیر المؤمنین (ع ) در مورد پشیمانی از گناه می فرماید : « الندم علی الذنب یمنع عن معاودته»2.

    یعنی پشیمانی از گناه مانع از بازگشت به گناه می شود .

    و نیز امام باقر ( ع ) می فرماید : « کفی بالندم توبه »3 یعنی در توبه پشیمانی کافی است .

    قریب این مضامین در روایات دیگری نیز به چشم می خورد .

    توبه با سه امر تحقق می یابد : الف- آگاهی به ضرر گناه : یعنی گناهکار متوجه گردد که گناه بین بنده و خداوند حجابی می‌افکند که مانع تقرب او به خداوند سبحان می گردد و به عبارت دیگر گناهکار به این شناخت و احساس برسد که گناه همانند سمی است که خوردن آن موجب هلاکت و نابودی می گردد .

    ب- پشیمانی : حالت پشیمانی پس از مرحله شناخت حاصل می گردد.

    تألم به خاطر از دست دادن محبوب و تأسف به خاطر انجام گناه و این تألم و تأسف به عنوان پشیمانی تعبیر می شود .

    ج- قصد ترک گناه : ترک گناه باید درزمان حال و عدم بازگشت به گناه در زمان آینده و همچنین جبران گناهان گذشته باشد .

    مرحوم بجنوردی در این مورد می نویسد : « حقیقت توبه عبارت است از بازگشت از گمراهی و ضلالت ، به سوی هدایت و رشد و آنچه که موجب هدایت و کمال است .

    و یا بازگشت به سوی خدا ، بعد از دور شدن از باری تعالی ، یا بازگشت به راه مستقیم ، بعد از انحراف از راه راست .

    برگشت همه این معانی به یک چیز است ، و آن بازگشت از مخالفت و طغیان نسبت به مولی عزوجل ، به سوی فرمانبرداری اوامر و نواهی او است .

    » در این جا ذکر یک نمونه از تعاریفی که در کتب اخلاقی آمده است خالی از لطف و فایده نیست.

    تحقق توبه اوّل به قوت ایمان و نور یقین است .

    و بداند گناهی که او انجام داده حجابی است میان او و آنچه خداوند وعده فرموده است .

    دوّم به پشیمانی از کرده خود است به این معنی که دل بخاطر گناهی که انجام داده است ، محزون شود و‌آرزو کند که ای کاش آن عمل از او صادر نشده بود و این نتیجه یقین سابق است تا وقتی به این مسئله که بواسطه گناه به هلاکت می رسی ، یقین نداشته باشی ، برای تو پشیمانی حاصل نمی گردد .

    سوّم آنچه از گناه انجام داده ترک کند و کارهای گذشته خود را جبران نماید .

    همچنین اقرار و حسن اعتراف نیز توبه و موجب بخشش و غفران است .

    خداوند تبارک و تعالی می فرماید : « و اخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و اخر سیئاً عسی الله ان یتوب علیهم ان الله غفور الرحیم .» ( و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و اعمال صالح و نا صالح را به هم آمیختند ، امید می رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد ، خداوند غفور و رحیم است .

    ) امیر المؤمنین (ع) می فرمایند : « المقر بالذنب تائب » یعنی توبه کننده کسی است که اقرار به گناه می کند .

    البته باید گفت مراد ، اقرار در نزد خداوند تبارک و تعالی و عذر خواهی از اوست .

    امام خمینی – رحمه الله علیه – می فرمایند : « ای عزیز ، مبادا شیطان و نفس امّاره تو را وسوسه نمایند و این مطلب را بزرگ نمایش دهند و تو را از توبه منصرف کنند و کار تو را یکسره نمایند .

    بدان که در این امور هر قدر ، ولو به مقدار کمی نیز باشد ، اقدام بهتر است .

    نا امید مباش که اگر تو ، به مقدار مقدور اقدام کنی حق تعالی راه را بر تو سهل می کند و راه نجات را ، به تو نشان می دهد .

    بدان که یأس از رحمت حق بزرگترین گناه در نفس است که گمان نمی کنم هیچ گناهی بدتر و بیشتر از آن تأثیر نماید .

    انسان مأیوس از رحمت حق چنان ظلمتی قلبش را فرا گیرد که با هیچ چیز اصلاحش نمی توان نمود .

    مبادا از رحمت حق غافل شوی و گناهان در نظرت بزرگ آید .

    » وجوب توبه توبه از اموری است که هیچ اختلافی در وجوب آن نیست .

    علمای فرقه های مختلف اسلامی بر وجوب آن اجمال دارند .

    دلایل وجوب آن قرآن ، سنت ، اجماع و عقل است .

    حال برای روشن تر شدن مسئله به بحث تفضیلی آن می پردازیم .

    الف- وجوب توبه در قرآن دلیل اوّل بر وجوب توبه ،‌ آیات کثیری است که به صورت صیغه امر آمده است .

    در این زمینه به ذکر چند آیه شریفه می پردازیم : «…….

    و توبواالی الله جمیعاً ایها المومنون لعلکم تفلحون .

    » 1 .

    ( ……..

    و همگی به سوی خدا بازگردید ای مومنان تا رستگار شوید .

    ) در قسمت اوّل این آیه ، خداوند زنان را به رعایت عفت و دوری از اموری که آتش شهوت را در دل مردان شعله ور می سازد دعوت می نماید .

    و سرانجام با دعوت عمومی همه مؤمنان اعم از مرد و زن به توبه و بازگشت به سوی خدا آیه را به پایان می رساند .

    و بیان می کند که اگر در گذشته کارهای خلاف عفت انجام داده اید .

    اکنون که حقایق اسلام برای شما معلوم شد از خطاهای خود توبه کنید و برای نجات و رستگاری به سوی خدا آیید که رستگاری تنها بر در خانه اوست .

    و برای نجات از لغزش گاههای خطرناکی که بر سر راه شما وجود دارد ، خود را به خدا بسپارید 2 « یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبه نصوحاً عسی ربکم ان یکفرعنکم سیئاتکم ...) ( ای کسانی که ایمان آورده اید !

    توبه کنید ، توبه خالص ، امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد .

    …..

    » « نصوح » به معنی « بازگشتن از گناه و دست کشیدن از کار زشت » آمده است .

    در صحاح اللغه آمده : توبه نصوح یعنی « توبه صادقانه » در مفردات الفاظ قرآن : توبه نصوح را به معنی « توبه محکم » آورده است .

    طبرسی - رحمه الله علیه – توبه نصوح را توبه خالصی که فقط برای رضای خدا باشد معنا کرده است .

    در تفسیر نمونه آمده است : « این آیه راه نجات از آتش دوزخ را نشان می دهد ، نخستین گام برای نجات انسان ها توبه از گناه است .

    توبه ای که از هر نظر خالص باشد ، توبه ای که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه باشد ، نه این که محرک آن وحشت از آثار اجتماعی و دنیوی باشد ، توبه ای که برای همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتی در آن رخ ندهد .

    » ب- وجوب توبه در سنت دلیل دوّم بر وجوب توبه روایات معصومین (ع ) است که به ذکر چند نمونه از این روایات بسنده می کنیم .

    1- ابی الدرداء قال : خطبنا رسول الله (ص) یوم الجمعه ، « فقال : یا ایها الناس توبوا الی الله قبل ان تموتوا و بادروا بالاعمال الصالحه قبل ان تشتغلوا » ابی‌درداء گفت : پیامبر (ص) در روز جمعه ما را مورد خطاب قرارداده و فرمودند : « ای مردم به سوی خدا توبه کنید قبل از این که مرگ سراغتان بیاید و به اعمال صالح مبادرت ورزید قبل از این که مشغول شوید » رسول خدا (ص) در حدیث دیگری می فرماید : 2- « اعترفوا بنعم الله ربکم عزوجل و توبوا الیه من جمیع ذنوبکم فان الله یحب الشاکرین ».

    ( به نعمتهای خداوند اعتراف کنید .

    خداوندی که پروردگارتان است و از تمامی گناهان به سوی او توبه کنید زیرا خداوند بندگان شکر گزارش را دوست دارد).

    3- قال رسول الله (ص) « ….و توبوا الی الله من ذنوبکم و ارفعوا الیه ایدیکم بالدعاء فی اوقات صلوتکم فانّها افضل الساعات ……» .

    رسول خدا (ص) فرمودند : ( ….

    از گناهانتان به درگاه خدا توبه کنید و در اوقات نمازتان دستهایتان را برای دعا به سویش بلند کنید ، پس همانا ، بهترین اوقات ، اوقات نماز است ……) 4- حضرت علی ( ع ) در قسمتی از سخنانشان چنین می فرمایند: « جعلنا الله و ایاکم من التائبین العابدین و … فاکثروا ذکر ربکم الله تعالی و استغفروه و توبوا الیه انه هو التواب الرحیم .» ( خداوند ما وشما را از توبه کنندگان و بندگان عابدش قرار دهد … پس خداوند بزرگ را بسیار یاد کنید و از او بخشش بجویید .و به سوی او بازگردید ، همانا خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است .».

    ج- وجوب توبه از نظر اجماع علاوه بر کتاب و سنت ، اجماع هم بر وجوب توبه دلالت می کند .

    در محجه البیضاء آمده : « قال ابو حامد و الاجماع منعقد من الامه الی وجوبها اذ معناه العلم بان الذنوب و المعاصی مهلکات و مبعدات من الله و هذا داخل فی وجوب الایمان ».

    ابو حامد گفت : اجماع ، از امت تشکیل می شود ( و دلالت می کند ) بر وجوب توبه ، زیرا معنای توبه علم است به این که گناهان و معاصی باعث هلاکت و دوری انسان از خدا می شود و این داخل در وجود ایمان است .

    در رسائل فقهیه آمده : « و اما الاجماع ، قد ادعاه غیر واحد ،کصاحب الذخیره المعاد ، و شارح اصول الکافی ، بل ادعی هو اجماع الامه علیه » مرحوم بجنوردی درباره اجماع بر وجوب توبه می گوید : « نحن لم نجد مخالفا فی اصل الوجوب » .

    ( ما مخالفتی را در وجوب توبه نمی یابیم ) .

    د-وجوب توبه از نظر عقل دلایل عقلی هم بر وجوب توبه اقامه شده است از آن جمله : لزوم دفع ضرر احتمالی : دفع ضرر به حکم عقل واجب است و تردیدی نیست که به وسیله توبه دفع ضرر عظیم که همان عذاب الهی است می شود .

    شیخ طوسی می گوید : « توبه واجب است برای این که دفع ضرر کند و به خاطر وجوب پشیمانی بر هر کار زشتی و یا اخلال به هر امر واجبی » 2-«وجوب شکر منعم ؛ عقل در این معنا مستقلاً حکم به وجوب شکر منعم می نمایدو به مقتضای آیه شریفه « هل جزاء الاحسان الّا الاحسان » ( آیا جزای نیکی جز نیکی خواهد بود؟) واجب است انسان در مقابل نعمتهای بیشماری که از حضرت باری تعالی به او می رسد در مقام اطاعت و فرمانبرداری از اوامر و نواهی او باشد و در صورت عصیان فوراً بازگشت نماید و سرپیچی از دستورات الهی و انجام محرمات و ترک واجبات مصداق ناسپاسی است .

    از این رو انسان برای بازگشتن به شکر و سپاس خدا باید توبه کند .

    3- عقل به لزوم درک مصاحت و حفظ نفس از قرار گرفتن در فساد و هلاکت حکم می کند که انسان عاصی واجبات را ترک می کند .

    پس مصلحت آن واجب ، از او فوت می شودو انسانی که عمل حرامی را انجام می دهد ، در مفسده آن حرام واقع می شود ، و شکی نیست که انسان با توبه می تواند درک مصلحت نموده و به واسطه آن دفع مفسده عظیم ، یعنی واقع شدن در غضب و عذاب الهی را بنماید .

    4- شکی نیست در این که انسان به واسطه ارتکاب معاصی خواه آن معاصی ترک واجبات باشد یا انجام محرمات ، ارزشش کمتر می شود .

    بلکه چه بسا از حیوان هم پست تر می گردد و این قول خداوند که می فرماید « …… ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا »1 ( آنها فقط همچون چهار پایانند بلکه گمراه تر ) .

    اشاره به همین مطلب دارد .

    ولیکن انسان با توبه می تواند موانع رشد و کمال را از میان برداشته و مراتب و درجات کمال معنوی را طی کند .2 فوری بودن وجوب توبه پس از این که از طریق قرآن ، سنت ، اجماع و عقل وجوب توبه اثبات شد ، مناسب است روشن کنیم آیا وجوب توبه فوری است یا امکان تأخیر در توبه وجود دارد ؟

    تأخیر انداختن در کارهای نیک و یا جبران گذشته یکی از راهکارهای عملی شیطان است که انسانها رابه آن مبتلا می نماید .

    بدین معنا که هرگاه انسان می خواهد کار نیکویی انجام دهد ، به ناگاه از درون وسوسه می شود که فردا این کار را انجام دهد .

    از این موضوع در اسلام به عنوان « تسویف» به معنای ( تأخیر کردن) یاد شده است .

    یکی از مواردی که شیطان بسیار از این راه کار عملی استفاده نموده و موفق هم بوده است ، تأخیر در انداختن توبه است .

    به همین جهت در قرآن و روایات از ( تسویف ) نهی شده است .

    آیه ای که می تواند در این بحث مستند ما قرار گیرد آیه ذیل است : « انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب …….

    » 2 ( پذیرش توبه از سوی خدا ، تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می‌دهند ، سپس زود توبه می کنند .

    خداوند ، توبه چنین اشخاصی را می پذیرد ؛ و خدا دانا و حکیم است .

    در تفسیر نمونه ذیل آیه آمده است : « جمله «ثم یتوبون من قریب» یکی از شرایط توبه می باشد و معنای آن چنین است : ( به زودی توبه می کنند) .

    در این کتاب به نقل از بعضی مفسرین گفته شده است : کلمه قریب در این آیه به معنی نزدیک به گناه است ، یعنی به زودی از کار خود پشیمان شود و به سوی خدا باز گردد ، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه را به طورکلی از روح و جان انسان بشوید و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی ممکن است که در فاصله ی نزدیکی ، قبل از آنکه گناه در وجود انسان ریشه بدواند و به شکل طبیعت ثانوی درآید ، از آن پشیمان شود .

    در غیر این صورت غالباً اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی خواهد ماند ، پس توبه کامل توبه ای است که به زودی انجام پذیرد و کلمه قریب از نظر لغت و فهم و عرف نیز با این معنا مناسب تر است .

    » 1 همچنین علامه طباطبایی - رضوان الله تعالی علیه – می فرمایند : « ….

    و بنابراین جمله ( ثم یتوبون من قریب ) کنایه از این است که وقتی گناهی از آنان سر می زند ، در توبه کردن ، امروزو فردا نمی کنند و فرصت را از دست نمی دهند .

    »2 در اخبار و احادیث وارده از ائمه ( ع ) فوریت وجوب توبه بسیار شفاف مطرح شده است .

    چنان که حضرت علی (ع) می فرماید : « و ان قارفت سیئه فعجل محوها بالتوبه » یعنی : اگر گناهی را مرتکب شدی درمحو کردن آن با توبه تعجیل کن در حدیث دیگر از حضرت علی (ع ) در نهج البلاغه آمده است : « لا تکن ممن یرجوا لاخره بغیر عمل و یرجی التوبه بطول الأمل ، … و ان عرضت له و شهوه اسلف المعصیه ، و سوف التوبه …….» امام علی (ع ) در پاسخ کسی که تقاضای موعظه کرد فرمودند : « و از کسای مباش که بدون عمل ، امید سعادت آخرت را دارند .

    و توبه را با آرزوهای دور و دراز به تأخیر می اندازند و … ..هرگاه شهوتی برآنها عارض گردد گناه را جلو می اندازد و توبه را به تأخیر می افکنند .

    » در تذکره المتقین آمده است : وجوب توبه فوری است زیرا همچنان که اگر کسی سمی خورده باشد و طالب صحت بدنش باشد لازم است بر او ، فوری آن سم را با قی کردن و غیره از بدنش خارج نمایند .

    و اگر در این کار سهل انگاری کند باعث هلاکت او خواهدشد .

    سمومات معاصی نیز چنین است که اگر فرد در توبه سهل انگاری کند چه بسا بمیرد و ختم به شر گردد .

    » مرحوم بجنوردی می گوید : « عقل حکم می کند که تغییر در توبه ، جایز نیست ، اولاً برای این که امکان دارد انسان قبل از توبه از دنیا برود وموفّق به توبه نشود و شخص به عقوبت گناهی که انجام داده و توبه نکرده گرفتار شود .

    آنچه که انسان را از این احتمال ایمن می کند توبه فوری است .

    ثانیاً بر فرض تاخیر مرگ ، تأخیر در توبه ، موجب دور شدن از حضرت باری تعالی می شود و عقل به رهایی فوری از آنچه که موجب دوری از حضرت حق و مانع از وصول به قرب باری تعالی می‌شود حکم می کند .

    » این مطلب را با سخن آیت الله دستغیب به پایان می بریم .

    ایشان می گوید : « در اثر آلودگی به گناه و تأخیر در توبه ،تاریکی و تیرگی گناهان بر دل زیاد می شود تا به حدی می رسد که دیگر قابل پاک کردن نیست .

    زیرا هر گناهی که شخص می کند ظلمتی در دلش پیدا می‌شود.

    مانند نفسی که به آیینه دمیده می شود .

    هر گاه ظلمت گناهان بر قلب زیاد شد چرک می‌شود .

    چنان چه بر اثر زیادتی نفس بر آیینه آن را زنک می گیرد .

    و در این صورت قلب مهر شده و بسته می گردد .

    به طوری که هیچ حقی را نمی پذیرد».

    توبه از جمیع معاصی آیا تبعیض در توبه جایز است ؟به این معنا که شخص عاصی از بعضی گناهان توبه کند و از بعضی دیگر توبه نکند و در آن موردی که توبه کرده مورد آمرزش قرار می گیرد یا خیر ؟

    « ابوهاشم از معتزله می گوید : توبه از یک گناه درست نیست بلکه هر کس توبه می کند باید از همه گناهان توبه کند ولیکن ابوعلی جبائی از معتزله می گوید : توبه از یک گناه نیز صحیح است.» صاحب قواعد الفقهیه می گوید : « کسانی که قائل به وجوب توبه از جمیع معاصی شده اند استدلالشان این است که حقیقت توبه عبارت است از بازگشت از مخالفت خدای متعال به طاعتش ، و پشیمانی به جهت خشم خدای متعال و دوری از پروردگار ، است و این معنا در همه گناهان مشترک است .

    پس عزم بر ترک بعضی گناهان بدون بعضی و همچنین پشیمانی از ارتکاب بعضی گناهان بدون بعضی دیگر با وجود اشتراک تمام گناهان در حقیقت توبه ، امکان ندارد و کسانی که قائل به جواز توبه از بعضی گناهان شده اند استدلالشان این است که بعضی از گناهان عذابش بیشتر از بعضی دیگر است و آنچه عذاب خداوند در آن بیشتر است علّت عزم بر ترک در آن بیشتر است .

    خلاصه این که معاصی از جهت کبیره و صغیره و استحقاق عذاب شدید و خفیف و از این نظر که بعضی از معاصی نزدیک تر به عفو هستند و بعضی از معاصی مانع قبول دعا می شوند ، با یکدیگر فرق دارند پس علت در همه گناهان مشترک نیست .

    تا مانع تفکیک و تبعیض در توبه شود.»1

کلمات کلیدی: توبه

اگر بگويم قدرت و ريشه توبه، همپاي پاي گذاري آدمي بر روي کره خاکي است و عمري به درازاي حيات بشري دارد مي‌توان ادعا کرد، قلم را به مبالغه نياورده‌‌ايم. توبه را نه تنها از ديدگاهي صرفاً ديني و مذهبي، بلکه از منظر انساني و عرفي نيز مي‌توان به نظاره نش

مقدمه : برصاحبان بصيرت پوشيده نيست که توبه ، شعبه اي است از فضل ، عظيم الهي و دري است از رحمت رحيم خداوند که به روي بندگان خود باز فرموده است . اگر اين در بسته بود رستگاري براي کسي نبود . زيرا سرشت بشر با آلودگي و خطاکاري و گناه پيوسته است بطوري که

يکى‏از مباحث مهم درعرفان عملى و مقامات‏العارفين توبه است. توبه گرچه در نظر مفسران، علماى علم‏اخلاق، متکلمان و محدثان از جايگاهى بلند و ارزشى والا برخوردار است اما عارفان و صوفيان توجه‏اى خاص و عنايتى ويژه به آن مبذول داشته‏اند. سيرى اجمالى در آثار م

گنهکاران و قدرت بر توبه هيچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهکار نزاييده ، و کودک رحم را عاصى و خطاکار به دنيا نياورده . کودک در حالى قدم به عرصه گاه حيات مى گذارد که از علم و دانش و تفکر و انديشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد کاملا بى

بر صاحبان بصيرت پوشيده نيست که توبه شعبه اي است از فضل عظيم الهي و دري است از رحمت رحيمي خداوندي که به روي بندگان خود باز فرموده است . اگر اين در بسته بود رستگاري براي کسي نبود زيرا سرشت بشر با الودگي و خطاکاري و گناه پيوسته است . بطوريکه هر بشري به

توبه به معناي برگشت است و لذا در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به انسان توبه به خدا يعني برگرداندن لطف و رحمت خود بر بندگان و توبه انسان به معناي برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود و لذا در هر توبه انسان دو توبه از خدا مي بينيم به اين بيان

َسوره توبه ََمقدمه اين سوره داراى 129 آيه است که همه در ((مدينه )) نازل شده ________________________________________ تفسير نمونه جلد 7 صفحه 271 توجه به چند نکته توجه به اين نکات قبل از تفسير سوره لازم است : 1 - نامهاى اين سوره مفسران براى اين سوره ن

اکنون که در بحث معاد رسيديم به اين سؤال که چرا از مرگ مي ترسيم و دلائل و ريشه هاي ترس را بررسي کرديم نوبت آن است که مقداري درباره توبه و جبران تخلفات گذشته که تنها راه نجات است بحث و توضيح دهيم. معناي توبه توبه به معناي برگشت است و لذا در قرآن هم به

توبه يعني چه؟ ماهيت توبه از نظر رواني براي انسان چه حالتي است و از نظر معنوي براي انسان چه اثري دارد؟ در نظر بسياري از ما توبه يک امر بسيار ساده اي است، هيچوقت به اين فکر نيفتاده ايم که توبه را از نظر رواني تحليل بکنيم. اساسا توبه يکي از مشخصات انسا

آیه : وَ مِنهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبىَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیرٍ لَّکمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَه ٌ لِّلَّذِینَ ءَامَنُوا مِنکمْ وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسولَ اللَّهِ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(61) ترجمه : از آنها کسانى هستند که پیامبر را آزار مى دهند، و مى گویند او خوشباور و گوشى است !، بگو خوشباور بودن او به نفع شماست (ولى ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول