فروپاشی اتحاد شوروی و تاسیس جمهوریهای تازه استقلال یافته قفقاز (گرجستان ، آذربایجان و ارمنستان ) و آسیای مرکزی ( ترکمنستان ، ازبکستان ، قرقیزستان ، تاجیکستان و قزاقستان ) بیش از گذشته پرسشهایی را برانگیخت؛ خاورمیانه دقیقا از کجا آغاز می شود و به کجا پایان می یابد و این که آیا می توان تعریف جامع و فراگیر دائمی از آن به دست داد ؟
با توجه به تاکید این پژوهش بر جنبه استراتژیکی موضوع ما بر این باوریم که تعریف این منطقه باید شامل ان دسته از کشورهایی شود که به طور مستقیم درگیر مناقشات چهار گانه مهم منطقه هستند، یعنی مناقشه اعرب و اسراییل ، مناقشه خلیج فارس ، حوزه دریای خزر و جنوب آسیا .
حال ما خاورمیانه را چگونه تعریف می کنیم ؟
یک گزینه استفاده از عبارت خاورمیانه بزرگ است که تا حدودی نیز رایج شده و در برگیرنده مناطقی است که برای نظریه اصلی ما مهمترین مناطق است .
در عین حال که این گونه تعیین حدود رسمی متضمن درجه ای از دقت است اما ما مدعی نیستیم که این تعریف در حال حاضر خالی از ایراد است ، اما در بر گیرنده بیشتر کشورهایی است که ما در این تحقیق به بررسی آن می پردازیم .
فرض بر این است که در این مورد اجماع نظر وجود دارد که خاورمیانه کدام کشورها را در بر می یگرد و کدام یک را در بر نمی گیرد از جمله در مورد شمول کشورهای آسیایی یا آفریقایی .
گزینش ما تا کنون بیطرفانه بوده است زیرا عاقلانه آن است که اگر یک کشور در داخل و یا بیرون از تعریف قرار گیرد تنها بر پایه این داوری باشد که کدام یک از آنها متغیرهای تعییین کننده ای هستند .
از آن جا که قبل از هر چیز علاقه مند به جغرافیای استراتژیک هستیم تا اتحادیه های مذهبی یا سیاسی گزینش ما برای مطالعه خاورمیانه ضرورتا از کسانی که کشورهای جهان اسلام یا دولتهای رویارو در جنگ سرد را مشمول تعریف خاورمیانه می دانند متفاوت است .
در حالی که محور بحث ما بر اهمتی استراتژیک منابع انرژی کمبود اب و گسترش تسلیحات است باید گفت که تمامی اینها زا عناصر جغرافیایی حساس و مهمی برخوردار هستند .
حال باید دید چه کشورهایی در گروه بندی مورد نظر ما جای می گیرند ؟
نخست کشورهای موجود در فعرست سنتی وزارت خرجه امریکا ( یعنی کشورهای مراکش ، الجزایر ، تونس ، لیبی ، مصر ، اسراییل ، سوریه ، لبنان ، اردن ، ایران ، عراق ، کشورهای عضو شورای همکاری و یمن ) .معتقدیم کشورهای سودان ، اتیوپی و سومالی نیز می باید هر چند به طور خلاصه ، مورد بحث و تحلیل واقع شوند ، زیرا اهمیت استراتژیک و سیاسی انها همان طور که اشاره شد عمدتا از چنبه جغرافیای نظامی است .
نظر هب تحولات استراتیژک واقع در مدیرتانه شرقی ، قفقاز و آسیای مرکزی ، یونان ، روسیه و چین همگی بازیگران مهمی هستند اما این که آنها را در محدوده شمول تعریف خاورمیانه قرار دهیم ، درست نیست .
افغانستان ، هند ، پاکستان ، سودان و ترکیه می باید در این چارچوب قرار گیرند .
همان گونه که کشورهای تولدی کننده انرژی دریای خزر نیز می باید در این مجموعه گنجانده شوند ( آذربایجان ، قزاقستان و ترکمنستان ) .
با توجه به موقعیت گرجستان و ارمنستان اینها نیز می باید در تعریف خاورمیانه بگنجند اما وارد هیچ گونه بحث مشروحی در خصوص دیگر کشورهای اسیای مرکزی ( ازبکستان ، تاجیسکتان و قرقیزستان ) نمی شویم اگر چه آنها در نقشه ای که ما از خاورمیانه جدید ترسیم می کنیم مشاهده می شوند و گایه نیز به انها اشاره می کنیم .
وارد کردن هند و پاکستان در این تعریف برانگیزنده پرسشی در مورد تعریف جنوب آسیاست .
ما در این تحلیل ، کشورهای بنگلادش ، نپال و سریلانکا را شامل ندانسته ایم زیرا در ان صورت برخی از کشورهای جنوب آسیا چنین استدلال خواهند کرد که برمه ( میانمار ) و حتی ثبت باید در یک تعریف فراگیر از جنوب آسیا قرار گیرند .
معتقدیم دقیق ترین راه برای توصیف منطقه مورد مطالعه این پژوهش ، خاورمیانه شامل شمال افریقا ، ترکیه ، سودان و شاخ آفریا ف ماوراء قفقاز ، اسیای مرکزی ، غربی و جنوب آسیاست اما این تعریف هنوز بسیار بد قواره می نماید .
از این رو تصمیم گرفته ایم کلیه کشورهای فوق و آن گروه از کشورهایی را که در زیر عبارت خاورمیانه بزرگ قرار می گیرند در تعریف جای دهیم می دانیم که این تعریف از جانب برخی تحلیلگران چندان جالب تلقی نخواهد شد اما تعریف برگزیده عده ای از جغرافیدانان که بدین منظور گرد امده بودند تا تعریفی مورد اجماع بدست دهند همین تعریف بود و این بهترین جایگزین ماست و ما امیدواریم که استفاده از ان برای هدف این پژوهش مورد قبول واقع گردد .
( به نقشه شماره 1 نگاه کنید .
) و – عوامل جغرافیایی و راههای دسترسی به منطقه یک راه برای به تصویر کشیدن خاورمیانه بزرگ این ست که آن را چها رضلعی بزرگی در نظر بگیریم یعنی یک نقطه مرکزی جغرافیایی و چهار راهی که اروپا ، آسیا ، آفریقا و روسیه یکدیگر را در ان نقطه قطع می کنند .
از غرب منطقه بیابانی صحرا و دریای مدیترانه ان را محدود می کند از شمال دریای سیاه و کوههای قفقاز و رشته کوههای البرز و هندوکش از طرف شرق به جلگه های هندسوتان و از جنوب نیز به اقیانوس هند محدود می گردد.
در درون این منطقه مواضع جغرافیایی درون منطقه ای بسیا رو گروههای نژادی و مذهبی و دولتهای دارای حاکمیت و نیز منابع طبیعی مهم و فروان به ویژه نفت و گاز وجود دارند .
اشکال فیزیکی مهم این منطقه در نقشه شماره 2 نشان داده شده است .
بازرگانان ، مسافران ، جنگجویان و پادشاهان و تمامی انهای یکه در پی دستیابی به قدرت و ثروت در خاورمیانه هستند به ناچار باید در جستجوی راههایی برای غلبه بر موانع بی مانند جغرافیایی منطقه باشند .
وضع ظاهری خاورمیانه یک عامل مهم تاثیر گذار بر طرحهای دستیابی به قدرت است حتی در عصر حاضر که عصر موشکها و جنگ افزارهای جمعی است .
1- محدوده موانع پیرامونی مرزهای این منطقه که ما ان را خاورمیانه بزرگ می نامیم در بردارنده مرزهای زمینی و دریایی مستحکمی است .
در زمینهای جنوب و غرب راههای زمینی به بیابانهای صحرا محدود می شود حرکت از سوی روسیه در شمال با کوهها یقفقاز و در شمال شرقی با رشته کوههای البرز و هندوکش محدود می گردد .
این موانع خشکی ، تاثیر ژرفی بر تاریخ این ناحیه داشته است .
همان گونه که مهناز اصفهانی شرح م یدهد ، عوامل طبیعی و تصمیمات انسانی ، تعیین کننده دستیابی به هر منطقه ای است .
ارتفاعات ، بیابانها ، مرزهای قرار دادی و بکار گیری تعرفه ها همچون راههایی برای افزایش تحرک و تمرکز عمل می کنند و گاه به مثابه موانع راهها در جهت جلوگیری از دسترسی و توزیع منابع عمل می کنند .
اصفهانی پنج بعد از این راهها را شرح می دهد : جغرافیایی ، سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و فکری ( جریان ایده ها ) .
صحرا یکی از بزرگترین بیابنهای جهان است که بیش از 5/3 میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد و از اقیانوس اطلس تا دریای سرخ و از دریای سیاه تا شمال آفریقا گسترش یافته است .
بدین ترتیب ، صحرا دسترسی به خاورمیانه را محدود می سازد .
از آن جا که راههای فیزیکی حد فاصل کشورهای شمال آفریقا و بقیه آفریقا ( که معمولا زیر صحرای آفریقا نامیده می شوند ) بسیار دشوار می باشند پیش از این غالبا در تعریف وسیع از خاورمیانه گنجانده می شدند .
چنان چه از شمال مدیترانه حرکت نماییم پس از عبور از تنگه های ترکیه و دریای سیاه بر جستگی مهم بعدی ارتفاعات قفقاز است .
وجود 700 مایل دیوار رشته کوههاس قفقاز میان دریای سیاه و دریای خزر قرنها مهاجمان و مدافعان را ناکام گذاشته است .
این کوهها با چند گذرگاه استراتژیک عبور از سمت روسیه به سوی خاورمیانه و بالعکس را بسیار دشوار ساخته است .
چندین قله مرتفع 15000 پایی همراه با مرتفع ترین آنها یعنی البرز که ارتفاع آن به 18481 پا می رسد ، وجود دارند.
در همین اواخر ، یعنی جنگ جهانی دوم ، این ناحیه عرصه نبردی مهم میان ارتشهای آلمان و روسیه بود در ان زمان المانها حمله را اغاز کردند ولی تا ژانویه 1943 از مقابل نیروهای شوروی عقب ننشستند .
در میان چند گذرگاه رشته کوههای قفقاز ، مامیسون و داریال مشهور ترین انها هستند .
دیگر گذرگاهها شامل کلخوز و گذرگاه میانی می شود .
گذرگاه اخیر احتمالا نام خود را در قرون پنجم و ششم پیش از میلاد به دست اورده است یعنی زمانی که ایرانیان منطقه را در کنترل خود داشتند و این یکی از چند جایی است که سربازان باستان و تانکهای امروزی قادر به پیمودن ارتفاعات قفقاز بوده و هستند .
دروازه های عبور به سمت خزر در جنوب دریای خزر و نزدیک رشته کوه البرز واقع شده اند .
با وجود صحرا در جنوب و کوهها در شمال کنترل این دروازه ها برای ارتشهای یکه قصد گذر به مرزهای ایران باستان را داشتند حیاتی بود .
همان گونه که یکی از تاریخ نگاران بنام جرج راوینسون نوشته است گذرگاه اخیر که امروزه به نام گذرگاه گردنه سادورا خوانده می وشد به باب الخزر مشهور شد .
از راه این گذرگاه به تنهایی ارتشها می توانند از جانب ارمنستان اسیای میانه و ایران به سمت شرق و یا از طرف ترکمنستان ، خراسان و افغانستان به سمت بخشهای شرقی تر آسیا پیشروی نمایند .
وجود موانع طبیعی ارتفاعات البرز دروازه های خزر را بسیار مهم ساخته است .
وجود قله های 10000 پایی رشته کوهها البرز سواحل جنوبی خزر را از ایران مرکزی جدا می سازد دماوند مرتفع ترین قله آن بیش از 18376 پا دارد .
زمینهای جنوبی خزر بیشتر از 25 مایل وسعت ندارند از این رو البرز سفر شمال به جنوب را و کویر بزرگ نمک ایران مسافرت شرقی – غربی را محدود می سازد .
(31) در زمانهای باستان قدرتهای منطقه ای درصدد اعمال کنترل بر دروازه ها بودند و به هنگام ضرورت برای رسیدن به مقصد اقدام به تاسیس دژهایی می نمودند .
مکمل موانع جغرافیایی که سرزمین اصلی خاورمیانه را احاطه کرده است در دو منطقه در کشورهای پاکستان و افغانستان قرار دارد : رشته کوههای هندوکش و ردوخانه ایندوس هندوکش قرنها همچون سدی در برابر آسیای مرکزی عمل کرده است .
هندوکش همراه با کوههای مرتبط با آن یعنی کوه بابا و قره قروم تنها شکل طبیعی مشرف در منطقه است .
بسیاری از قلل آن 20000 پایی بوده و ارتفاع قله تیرچه میر به 25260 پا می رسد .
از جنگهای افغانستان در قرن نوزده تا اختلاف کنونی بر سر کشمیر این کوهستانها عوامل موثری در منازعات سیاسی و نظامی بوده اند .
هندوکش همانند کوههای قفقاز در بردارنده چندین گذرگاه کلیدی است .
گذرگاه خیبر که 33 مایل طول دارد مشهورترین انها است سایر گذرگاهها عبارتند ز قوچی ، قورام ، جمال و بولان این گذرگاهها که همیشه مورد استفاده مهاجمین بوده است امروزه تقریبا همگی به کمک قلعه های نظامی و یا قبایل محلی محافظت می شوند .
رود انیدوس که از کوههای کیلاس در تبت سرچشمه می گیرد با 1800 مایل طول به دریای عرب در اقیانوس هند می ریزد .
این رود در برخی استانها وسیعتر بوده و منبع اب کشاورزی است و دره ان محل چندین مناقشه نظامی بوده است .
راههای دریانوردی ان به کمک چند تنگه باریک محدود گشته است .
تنگه جبل الطارق راههای دریایی بین اقیانوس اطلس تا مدیترانه غربی را در کنترل دارد .
از مسیر بلغارستان رومانی اوکراین و روسیه تنها یک راه برای عبور کشتیها وجود دارد از راه تنگه های بسفر و داردانل که دریای سیاه را به مدیترانه و کانال سوئز وصل می کند .
هر دو تنگه داردانل و بسفر باریک اند اما عمق انها اجازه کشتیرانی را می دهد .
داردانل 38 مایل طول دارد اما تنها 3 تا 4 مایل مربع وسعت دارد .
بسفر با 19 مایل طول ، باریک تر از آن است و وسعت آن بین نیم تا 3 مایل مربع می باشد .
امروزه با وجود شش کشور ساحلی دریای سیاه همراه با روسیه که ناوگان وسیع ان کشور در آن دریا شناور است و این منطقه را خانه خود می خوانند دروازه های دریای سیاه اهمیت استراتژیک خود را بازیافته است .
کانال سوئز و کل شبه جزیره سینا دومین گذرگاه ابی در شرق مدیترانه محسوب می شود .
این کانال فقط بخشی از شبکه ابهای استراتژیک اطراف شبه قاره سینا است .
گستره دریای سرخ =- خلیج سوئز و خلیج عقبه نیز دارای ارزش استراتژیک بوده و نبردهای مهمی را به خود دیده است .
اسراییل و اردن به استفاده بدون قید و شرط از خلیج عقبه برای حمل و نقل کالا به ایلات و عقبه وابسته هستند .
کانال سوئز کانون ژنین جنگهایی بوده است از جمله تهاجم انگلیسی فرانسوی در سال 1956 و متعاقب ان ملی کردن کانال در زمان جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر ناصر در 22 می 1957 تنگه تیران ورودی به طول 100 مایل به خلیج عقبه را بر روی کشتیرانی اسراییل بست .
اقدام ناصر همراه با اتحاد مصر و سوریه در جنگ با اسراییل منجر به نخستین حمله هوایی اسرائیل در 5 ژوئن گردید که آتش یک جنگ تمام عیار را شعله ور ساخت .
تنگه باب المندب نقطه کنترل دریایی بسیار با اهمیتی است .
این تنگه در محل تلاقی دریای سرخ و خلیج عدن واقع شده که باریک ترین قسمت ان 15 مایل طول دارد و از شاخ آفریقا تا بخش جنوبی شبه جزیره عربستان امتداد یافته است .
موقعیت استراتژیک تنگه بر اهمیت یمن ، اتیوپی و سومالی به ویژه در طی دوره جنگ سرد و هنگامی که امریکاییها و شورویها بر سر کسب حمایت رژیمهای محلی رقابت می کردند ، افزود .
با کنترل دریایی تنگه هر قدرتی می تواند راههای دسترسی به دریای سرخ و کانال سوئز را ببندد که تهدیدی مستقیم نسبت به عربستان سعودی ، مصر ، اتیوپی ، ارتیره ، سودان ، اسراییل و اردن ایجاد می کند .
می توان گفت اگر کانال سوئز دروازه ای اصلی اروپا و شبه قاره هند به شمار رود باب المندب دومین دروازه بزرگ دریایی است .
در مرکز جهانی نفت ، تنگه هرمز که ایران را از شبه جزیره عربستان جدا نموده و با خلیج فارس و دریای عمان مرتبط می سازد ، نقطه کنترل حیاتی دیگری است ، تنگه ای طولانی که شامل سه جزیره عمده و بزرگ است : قشم ، هرمز و هنگام .
در طول جنگ 1988-1980 ایران و عراق و جنگ خلیج فارس 1991 این تنگه به مثابه دروازه دریایی بخش اعظم ذخایر نفت جهان از اهمتی استراتژیک فزاینده ای برخوردار گردید .
قدرتهای جهان یهمچون ایالات متحده برای عبور تانکرهای نفت و کشتیهای جنگی خود به این تنگه متکی بودند .
دسترسی آزاد به تنگه به ایالات متحده این اجازه را داد تا نیروی دریایی خود را برای مهار نیروهای عراقی به سمت سواحل شرقی کویت و عراق در سالهای 1991-1990 گسیل دارد ، در حالی که دسترسی محدود به تنگه از چنین اقدامی جلوگیری نموده و امریکاییها را از بخش عظیمی از قدرت آتش خود محروم می ساخت .
2- محدوده داخلی و منطقه ای مرزها و موانع داخلی و منطقه ای موجود در درون منطقه خاورمیانه مرزهای گسترده و برجسته ای هستند .
در برخی موارد انها عمدتا بر یک کشور تاثیر می گذارند .
اما همواره عوامل تعیین کننده ای در خصوص دسترسی به راههای می باشند و از این جهت در مبادلات تجاری مناقشات نظامی و فرهنگی نقش تسهیل کننده و یا بازدارده ای را بر عهده دارند .
نیل برای مصر هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی حیاتی است .
دره حاصلخیز نیل برای بسیاری از مردم مصر قوت لایموت فراهم می سازد و خود رودخانه عاملی اساسی در ثبات کشور است .
اگر روزی نیل بخشکد و یا به سوی جنوب منحرف گردد مصر بدون اغراق از هم خواهد پاشید .
رود نیل برای چند کشور از اهمیت عمده ای برخوردار است .
نیل طولانی ترین رود جهان است که با برخی محاسبات حدود 4200 مایل طول دارد .
از سودان و مصر می گذرد اما از قسمت سرچشمه نیز مناطق شمالی تانزانیا جنوب غربی کنیا و بخشهای از اوگاندا را سیراب می کند .
نیل آبی نیز از اتیوپی سرچشمه می گیرد و در خارطوم به نیل سفید ملحق می شود و رود ثبات که در جنوب سودان به نیل می پیوندد.
تقریبا تمام طول نیل قابل کشتیرانی است به ویژه در فصل بارانی آب نیل تامین کننده نیازهای قسمت های بیشتر منطقه است از این رو هر گونه طرحی در جهت تغییر جریان و یا مسیر آن به احتمال قوی مخالفتهای شدیدی را بر خواهد انگیخت .
طول و پیچ و خم مسیر نیل نیز عواملی هستند که سرنوشت بسیاری از دولتهای آفریقایی را به هم پیوند داده است .
این اهمیت فراوان و فراگیر نیل در توضیح این مطلب کمک ساز است که چرا وجود تنش در یک کشور همچون جنگهای دیرپا در سودان عامل ایجاد نگرانی جدی در پایتخت کشورهای همسایه به شمار می رود.
هیچ بخشی از خاورمیانه نقش تاریخی و پایدار جغرافیا را در تاثیر گذاری بر سیاستهای ملی در زمینه با صلح و جنگ بهتر از باریکه خشکی ساحل شرقی مدیترانه یعنی به فلسطین یا اسراییل ایفا نمی کند 34 به نقشه شماره 3 نگاه کنید جاده مشهور ویامارس از مصر در امتداد سینا به سمت غزه و ان چه که اکنون هاجرا در شمال تل آویو نامیده می وشد کشیده شده است .
جاده ای وجود دارد که از راه گذرگاه موس موس در وادی العرابه ماگدون کشیده شده است .
ماگدون از دیر باز چونان یک چهار راه بوده است یک راه به سمت شمال غربی و در امتداد ساخل مدترانه پیش ی رود و دیگری به سمت شمال شرقی به هازور و از انجا به دمشق کشیده شده است .
ارتشهای زیادی در گذرگاه موس موس در امتداد شمار و جنوب جنگیده اند .
برخی از بزرگترین ستیزها از جمله جنگهایمصریه ، بابیها ، بنی اسراییلیها کنعانیها از جمله برخی از نبردهای مشهوری که در انجیل توضیح داده شده است .
در داخل و اطراف ماگدون اتفاق افتاده اند .
هر کسی کنترل ماگدون را در اختیار داشت می توانس نیروهای سواره اش همچون ارابه ها را جهت مسدود ساختن گذرگاهها و جلوگیری از نزدیک شدن ارتشها از سمت شمال یا شرق به حرکت در اورد .
اهمیت ماگدون امروزه نسبت به روزگار باستان بیشتر شده است ژنرال ادموند الن بی در سپتامبر 1918 ارتش ترکیه را در یک نبرد شدید در ماگدون از قسمت شمال از جانب مصر شکست داد وی سپس توانست تمام فلسطین را آزاد سازد و به سمت دمشق حرکت نماید .
رشته کوههای یهودا و سامری که امروزه با ساحل غربی مشهورند پناهنگاهی را فراهم ساخت تا عبرانیهای باستان بتوانند ارتفاعات را تسخیر نمایند .
زیرای اتیوپیایی و سناشریب آشوری که تلاش کردند تا این ارتفاعات را فتح نمایند .
مغلوب موانع طبیعی منطهق شدند مصر نیز از حمله به این دو کشور خود داری کرده است .
امپراتورهای روم باستان و سپاسیان تیتوس و هادریان موفق به فتح این بلندیها گردیدند .
اما وسپاسیان و تیتوس با دقت بسیار تمایم جلگه های اطراف را قبل از فتح ارتفاعات تسخیر نمودند ، در حالی که پیروزی هادریان یکی از خونین ترین جنگلهای تاریخ روم بوده است .
ناپلئون بناپارت بعد از تسخیر غزه حتی از تلاش برای فتح اورشلیم بیت المقدس که می توانست این بلندیها را نیز شامل شود خود داری ورزید.
همچنین رشته کوههای یهودیه و برجستگی سامریان در ساحل غربی یا ارتفاعات جولان بر فلات و بخش باریکی از اسراییل دره هیولا که شامل ساکنان شمالی است کاملا تسلط و اشراف دارند .
بین سالهای 1965 و 1967 پیش از آن که اسراییل بلندیهای جولان را در جنگ 1967 به تصرف در اورد نیروهای سوریه ساکنان مرزی اسراییل را از این ارتفاعات که حدود 1970 پا بلندتر از شمالی ترین خط مرزی اسراییل بود بمباران کردند .
دمشق تنها سی و هفت مایل با خط مرزی اسراییل فاصله دارد و هیچ مانعی طبیعی میان مرز و پایتخت سوریه وجود ندارد .
از این جهت از دیدگاه سوریه تداوم اشغال نظامی ولان بدست اسراییل یک خطر غیر قابل قبول است .
نوار غزه که منطقه ای به وسعت 140 مایل مربع را شامل می گردد و در جنوب غربی فلطین واقع شده است بیست و پنج مایل آن که در امتداد ساحل جنوبی تل اویو قرار داشته هیچ گونه استحکامات نظامی طبیعی ندارد .
37 این نوار خشکی به دلیل موقعیت خود در ویاماریس مرود تهاجمات بسیار واقع گردیده است .
این ناحیه بین سالهای 1967 تا 1994 در اشغال نظامی اسراییل بوده است .
اهمیت استراتژیک این ناحیه به خاطر دسترسی اش به دریا و هم مرز بودن با اسراییل به اندازه صحرای سینا است .
اما مردمان ساکن غزه یا اوارگان اولیه فلسطین به شدت با اسراییل دشمن هستند و غزه سالها کانون شورش و تروریسم بوده است .
قیام فلسطینیها در ابتدا همچون آشوب از غزه در اول دسامبر 1987 آغاز شد و سریعا به سمت ساحل غربی و اورشلیم بیت المقدس گسترش یافت .
عربستان سعودی با 2 درصد اراضی طبیعی قابل کشت کشوری عمدتا بیانی است .
صحرای ربع الخالی یا سندی کبیر که وسیعترین بیابانهای سعودی است شامل چند صحرای کوچکتر است که 250000 مایل مربع وسعت دارد .
همانند کوهها و ابراهها صحرا نی زپیشروی کشورها و ارتشها را محدود می سازد .
افارد کمی که با چگونگی زندگی و سفر در بیابان اشنا هستند همیهش نسبت به کسانی که در خارج صحرا زندگی می کنند از امتیازات متمایزی برخوردار بوده اند .
در مفهومی وسیعتر بیابان منطقه باستانی خاورمیانه را به دو نیم تقسیم کرده است یمن ف عمان و بخشهایی از عربستان سعودی در یک طرف و اردن اسراییل و سوریه در طرف دیگر اگر چه هر دو قسمت از راه دریای سرخ به یکدیگر راه دارند .
جغرافیای عراق قویا از سیاست نژادی داخلی و استراتژی نظامی آن متاثر است .
منطقه شمالی پوشیده از کوهها و دره های حاصلخیز بوده و محل زندگی بسیار از کردهای عراق است .
باتلاقهای جنوب بغداد یعنی مردابهای رودخانه های دجله و فرات محل سکونت عربهای شیعه در طی صدها سال بوده است .
تصمیم اخیر صدام حسین در خصوص خشکاندن باتلاقها به دلیل ضرورت جلوگیری از پناه گرفتن نیروهای معارض و دستور ورود ارتش آن کشور به منطقه ای که جستجو و عملیات در آن دشوار بوده است شتاب زده اتخاذ شده بود.
کوههای زاگرس در ایران یکی دیگر از اشکال طبیعی در خاورمیانه است که به شدت بر جغرافیای استراتژیک آن در دو سطح تاثیر م یگذارد نست کوهها که بسیاری از انها حدود 9000 پا ارتفاع دارند بلندترین قله زرد کوه است که ارتفاع آن به 14921 پا می رسد و در یک نقطه پر مناقشه حتی برای خاورمیانه واقع شده است.
رشته کوههای زاگرس از اذربایجان آغاز شده و از وسط مرز ایران – عراق می گذرد و چندین رشته کوه موازی نیز جنوب و جنوب غرب ایران را می پوشاند .
این مرز طبیعی کوهستانی در برابر تهاجم شوروی به خلیج فارس همواره مورد نظر ایالات متحده بوده است دوم این که کوهپایه های زاگرس در خوزستان منبع بسیاری از ذخایر نفت ایران هستند و دارای اهمیت استراتژیک همیشگی است .
همانند بسیاری از نمونه های امروزی تنش در جهان شبه قاره هند عمیقا از جغرافیا و وضع ظاهری ان متاثر است .
اختلافات سیاسی تا کنون بیشتر پیرامون کوههای مرتفع و ثروتمند رودخانه های طولانی و جلگه های وسیع را بپذیریم هند شمل سه منطقه اصلی است دیورا کوهستاین فرا شبه جزیره ای یا همیالیا در شمال جلگه گنگ ایندوس و بخش کهن شبه جزیره یا فلات اصلی در جنوب منطقه کوهستانی شاید شامل شگفت انگیز ترین رشته کوههای کل جهان است .
بسیاری از مناطق دشوار رو است و تنها چند گذرگاه بلند دارد اختلافات فصل نیز تعیین کننده قابلیت استفاده از بسیاری مسیرهای کوهستانی می باشد .
هیمالیا و هندوکش ستون فقرات منطقه را تشکیل می دهند با قله های مرتفعی همچون اورست 028/029 کی 2 (28250 پا) و کان چن جونگا (28168 پا) خود هیمالیا به سه رشته کوه موازی تقسیم شده است : هیمالیای بزرگتر ، کوچکتر و خارجی با توجه به این که بسیاری از رودهای شبه قاره از این رشته کوه سرچشمه می گیرند این کوهها عنصر اصلی نظام آبی منطقه ای هستند و نیز دیواری در برابر وزش بادهای موسمی پدید آورده اند .
کوههای هند در سراسر تاریخ به اهداف متفاوتی کمک رسانده اند از یک طرف دیوارها و موانعی دفاعی بوده اند که مناطقی مانند تبت را نستبا دور از دسترس قرار داده و از طرف دیگر مسیرهای تجاری را مشخص ساخته و راههای امپراتوران را تعیین کرده اند اما این کوهها به مثابه یک نشان جغرافیایی شاخص برای شبه قاره نیز نقش داشته است در نتیجه هند به کمک کوهها و دشتها از بقیه اسیا منفک گردیده است .
جلگه گنگ ایندوس از مرز با افغانستان و دریای عرب در غرب تا اسام و خلیج بنگال در شرق امتداد یافته است .
این جلگه که حاصل رسوبات انباشته شده از سیستمهای رودخانه های مهم است منطقه ای به وسعت نزدیک به 297000 مایل مربع را می پوشاند .
در جنوب جلگه صحرای تار فلاتهای نمک ران کوچ و تپه های مرکزی هند همچون رشته کوه ست پورا واقع شده اند .
اینها تمامی بخشی از مرز اخرین مناطق شبه قاره یعنی شبه جزیره به شمار می روند .
شبه جزیره شامل مناطق ساحلی تپه ها و یک فلات وسیع می وشد .
تپه های مشهور ان همچون گاتهای شرقی و غربی هر دو در امتداد ساحل کشیده شده اند .
در مرکز شبه جزیره فلات دکن با ارتفاع 980 تا 2460 پا از سطح دریا قرار دارد ساحل هند نیز نزدیک به 4660 مایل طول دارد .
با اشتغال به کار بخش اعظم جمعیت هند در بخش کشاورزی رودخانه ها و نظامهای ابیاری نقشی محوری در سراسر شبه قاره ایفا می کند .
رودخانه های بسیار بیشتری نسبت به ان چه در این جا ذکر شد وجود دارند اما عامل اصلی ابیاری نیستند دو رودخانه 1800 مایلی براهماپوترا و 1560 مایلی گنگ به خلیج بنگال می ریزند .
رود ایندوس پس از سرچشمه گرفتن از رشته کوههای کیلاس در تبت به طول 1800 مایل به دریای عرب سرازیر می شود و چونان مرزی برای برخی استانها و نیز منبع اصلی اب کشاورزی عمل می کند .
نگاهی به شکل ظاهری و طبیعی شبه قاره یاد اوری این نکته است که عوامل جغرافیایی از مرزهای سیاسی متفاوت است .
واحدهای جدید یا دولت ملتهای امروزی با اشکال طبیعی ایجاد شده از میلونها سال قبل ناشی از تحولات طبیعی فرق دارند .
در برخی موارد اختلافات مرزی زمانی اتفاق می افتد که نیازمند ترسیم خطوط سیاسی در مناطق یکدست به لحاظ طبیعی باشد .
زمانی که روابط دو جانبه مستحکم و صلح آمیز است چنین تفکیکهایی ممکن است چندان مهم نباشند اما هنگامی که پیوندهای میان کشورها قبل سست شده باشد می تواند باعث ایجاد بار بیش از حد هنگام بحران گردد همان گونه که با مهاجرت بی شمار اوارگان از سراسر خاورمیانه و جنوب اسیا این امر ثابت گردید .
ز – خلاصه از این پس عناصری را بررسی می کنیم که بیشترین تاثیر را بر جغرافیای استراتژیک منطقه خاورمیانه بزرگ دست کم در پانزده سال اینده خواهند داشت .
این محدوده زمانی را تا حدودی به این دلیل برگزیده ایم که بیشتر تحلیلهای مربوط به انرژی در خصوص براورد تقاضای نفت و گاز طبیعی در محدوده 15 سال اینده قرار دارد و تا حدودی نیز به این دلیل که بتوانیم تحولات سیاسی ، اقتصادی و نظامی منطقه را نیز بررسی کنیم بدون این که گرفتار اینده زدگی بیش از حد شویم ما امیدواریم آن چه عرضه می گردد ارزیابی واقع بینانه ای از تاثیر عناصر اصلی جغرافیای استراتژیک خاورمیانه ثروت ، جنگ افزارها و مناقشات سیاسی حل نشده بر این منطقه حساس از جهان باشد .
یاد داشتها 1- Walter Russell Mead, "On The Road to Ruin,"Harpers, Vol.
280,no.
1978 (March 1990), pp.59-64 .
Jeffrey Garten, a Cold Peace (Times Books, 1992), Edward Luttwak, The Endangered American Dream (Simon and Schuster, 1993), and Lester Thurow, Head to Head: The Coming Economic among , Europe and (William Morrow, 1992 2.
Max Singer and Aaron Wildavsky, The Real World Order (Chatham, N.
J.: House.(1993) 3- Richard Rosecrance, "A New Concert of powers, "Foreign Affairs, Vol.
71, no.
2(Spring 1992) , pp.
64-82.
4- "The Order: Back to the Future," The Economist, January 8, 1994, pp.
21-23 5- Paul Kennedy, The Rise and Fall of The Great Powers: Economic Change and Military Conflict from 1500 to 2000 (Random House, 1987) 6- See in particular, the Various Writings of George Modelski, especially his Long Cycles in World Politics (University of Washington Press, 1985), and also Joshua Goldstein, "Kondratieff Waves as War Cycles"Intemational Studies Quar- terlty, vol.
29 (December 1985), pp.
411-44, and W.
R.
Thompson, ed., Contending Approaches to World System Analysis (Beverly Hills, Calif.: Sage, 1983).
A good review of the long cycle literature is in Richard Rosecrance, "Long Cycle Theory and International Relations," International Organization, vol.
41, no.
2 (spring, 1987) pp.'283-301.
7- Oyvind Ostenid, "The Uses and Abuses of Geopolitics," Journal of peace Research, Vol, 25, no.
2 (1988), pp.
191-99 8- Ibid., p.
193.
9- David Wilkinson; "Spykman and Geopolitics," in Ciro Zoppo and Charles Zorgbibe., eds., on Geopolitics: Classical and Nuclear (: Martinus Nijhoff; 1985.
به تازگی مقاله ای به اهمیت دولتهای محور تاکید کرده است در مقام مقایسه با مناطق محور که برای منافع امنیتی ایالات متحده در دهه 1990 دارای اهمیت بوده و در ان کشورهای الجزایر ، مصر ، ترکیه ، هند و پاکستان در تعریف منطقه خاورمیانه بزگر در کنار مکزیک برزیل و اندونزی قرار گرفته است ..
برای این منظور نگاه کنید به : - Roben s.
Chase; Emily B.
Hill and paul Kennedy; "the pivotal States"; Foreign Affairs; Vol 75; No.
1 Cyanuary - February 1996), pp 38-51.
10- See Saul Cohen, Geography and Politics in a World Divided (Random House, 1963), esp.
pp.
83-87.
11- James Fairgrieve, Geography and World Power, 8th ed.
(University of London Press, 1941).
12- Cohen, Geography and Politics in a World Divided, P.233.