وجوب حجه الاسلام
مساله 1 - حجه الاسلام بر شخص مکلف مستطیع ,واجب است .
حج در تمام عمر بیش از یک مرتبه واجب نیست ,و وجوب آن فورى است .
اگر درک حج بعد از استطاعت , متوقف بر مقدماتى مانند تهیه اسباب مسافرت باشد به دست آوردن آن مقدمات لازم است .
شرایط حجه الاسلام
اول و دوم : بلوغ و عقل .
مساله 2 - حج بر کودک و دیوانه واجب نیست .
اگر غیربالغ حج به جا آورد, حج او صحیح است , اما از حجه الاسلام کفایت نمى کند.
مساله 3 - حج براى بچه ممیز, مستحب و حج او صحیح است .
در مورد بچه غیر ممیز باید ولى بچه او را محرم کند ولباس احرام به او بپوشاند و نیت کند که این بچه را براى عمره تمتع یا حج تمتع محرم مى کنم .
بعد از آن که بچه محرم شد یااو را محرم کردند, ولى طفل باید او را از محرمات احرام بازدارد.
مساله 4 - س - نشانه هاى بلوغ در دختران چیست ؟
ج - روییدن موى درشت بالاى عورت , 2 - بیرون آمدن منى ,(هرچند گفته مى شود که منى زن خارج نمى شود.) 3 - دیدن خون حیض .
چنانچه هیچ یک از علائم مذکور محقق نشد, ملاک تمام شدن سیزده سال تمام قمرى مى باشد.
((1)) سوم : حریت .
پس بر کنیز - که سابقا وجود داشته - حج و عمره واجب نیست , هرچند مال داشته باشد.
چهارم : این که انسان مستطیع باشد, یعنى :
1 - از نظر مالى هزینه رفت و برگشت و هزینه عائله خود را تاوقت برگشتن داشته باشد,
2 - توانایى بدنى براى رفتن و انجام اعمال حج ,
3 - باز بودن راه ,
4 - زمان لازم براى رسیدن به مکه و انجام اعمال در ایام حج را داشته باشد.
استطاعت مالى مساله 5 - در وجوب حج , علاوه بر هزینه رفت و برگشت ,داشتن ضروریات زندگى و آن چه را در معیشت به آن نیاز داردنیز شرط است , مثل خانه مسکونى و اثاث خانه و وسیله سوارى و غیر آن در صورتى که مناسب شان او باشد.
همچنین در صورت مراجعت به وطن هزینه سوغات ها ومخارج پذیرایى را داشته باشد, در صورتى که ترک آن , باعث خجلت زدگى او مى شود.
مساله 6 - کسى که نیاز به ازدواج دارد و براى آن پول لازم دارد, در صورتى مستطیع مى شود که علاوه بر مخارج حج ,مصارف ازدواج را هم داشته باشد.
مساله 7 - اگر زنى مستطیع است و براى حج ثبت نام کرده و شوهر او هم مستطیع است , ولى ثبت نام نکرده , جایزنیست نوبت خود را به هر بهانه اى به شوهر خود بدهد, ولى اگرنوبت خود را به شوهر داد, حج شوهر صحیح است و باید خود زن بعدا به حج برود.
مساله 8 - اگر زنى لوازم مازاد بر زندگى مثل لباس ,جواهرات , اشیاى قیمتى و عتیقه دارد, به گونه اى که قیمت آنهابه اندازه هزینه حج است و سایر شرایط را نیز دارا مى باشد,واجب است وسایل مازاد را بفروشد و به حج برود .
همچنین است زر و زیور زنى که در اثر پیر شدن یا شرای ط زمان , نیاز او ازآنها برطرف شده باشد
اول و دوم : بلوغ و عقل .
مساله 2 - حج بر کودک و دیوانه واجب نیست .
اگر غیربالغ حج به جا آورد, حج او صحیح است , اما از حجه الاسلام کفایت نمى کند.
مساله 3 - حج براى بچه ممیز, مستحب و حج او صحیح است .
در مورد بچه غیر ممیز باید ولى بچه او را مـحرم کند ولباس احرام به او بپوشاند و نیت کند که این بچه را براى عمره تمتع یا حج تمتع مـحـرم مـى کـنم .
بعد از آن که بچه محرم شد یااو را محرم کردند, ولى طفل باید او را از محرمات احرام بازدارد.
مساله 4 - س - نشانه هاى بلوغ در دختران چیست ؟
ج - رویـیدن موى درشت بالاى عورت , 2 - بیرون آمدن منى ,(هرچند گفته مى شود که منى زن خارج نمى شود.) 3 - دیدن خون حیض .
چـنـانـچـه هـیـچ یـک از عـلائم مـذکـور مـحقق نشد, ملاک تمام شدن سیزده سال تمام قمرى مى باشد.
((1)) سـوم : حـریت .
پس بر کنیز - که سابقا وجود داشته - حج و عمره واجب نیست , هرچند مال داشته باشد.
چهارم : این که انسان مستطیع باشد, یعنى : 1 - از نظر مالى هزینه رفت و برگشت و هزینه عائله خود را تاوقت برگشتن داشته باشد, 2 - توانایى بدنى براى رفتن و انجام اعمال حج , 3 - باز بودن راه , 4 - زمان لازم براى رسیدن به مکه و انجام اعمال در ایام حج را داشته باشد.
استطاعت مالى مساله 5 - در وجوب حج , علاوه بر هزینه رفت و برگشت ,داشتن ضروریات زندگى و آن چه را در معیشت به آن نیاز داردنیز شرط است , مثل خانه مسکونى و اثاث خانه و وسیله سوارى و غیر آن در صورتى که مناسب شان او باشد.
هـمـچـنـیـن در صورت مراجعت به وطن هزینه سوغات ها ومخارج پذیرایى را داشته باشد, در صورتى که ترک آن , باعث خجلت زدگى او مى شود.
مساله 6 - کسى که نیاز به ازدواج دارد و براى آن پول لازم دارد, در صورتى مستطیع مى شود که علاوه بر مخارج حج ,مصارف ازدواج را هم داشته باشد.
مـساله 7 - اگر زنى مستطیع است و براى حج ثبت نام کرده و شوهر او هم مستطیع است , ولى ثـبت نام نکرده , جایزنیست نوبت خود را به هر بهانه اى به شوهر خود بدهد, ولى اگرنوبت خود را به شوهر داد, حج شوهر صحیح است و باید خود زن بعدا به حج برود.
مـسـالـه 8 - اگـر زنى لوازم مازاد بر زندگى مثل لباس ,جواهرات , اشیاى قیمتى و عتیقه دارد, بـه گـونه اى که قیمت آنهابه اندازه هزینه حج است و سایر شرایط را نیز دارا مى باشد,واجب است وسـایـل مـازاد را بفروشد و به حج برود .
همچنین است زر و زیور زنى که در اثر پیر شدن یا شرای ط زمان , نیاز او ازآنها برطرف شده باشد.
مـساله 9 - هرگاه زنى با کسب و کار مى تواند مخارج خویش را متکفل شود و هزینه حج را تهیه کند, و در صورتى که به حج برود, شوهرش براى مخارج خانواده به زحمت مى افتداگر به زحمت افـتـادن شوهر موجب حرج براى زن نباشد,مستطیع است و باید به حج برود, بنابر این , به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمى شود.
استطاعت زن به وسیله ارث مساله 10 - اگر شوهر از دنیا برود و زن در حیات شوهرش استطاعت نداشته و بعد از مردن شوهر بـا ارث او, اسـتطاعت مالى پیدا کند, ولى به جهت مرض یا پیرى نتواند به حج برود,در صورتى که مـرض و پیرى او به نحوى است که قدرت رفتن به حج را ندارد مستطیع نشده و حج بر او واجب نیست و اگر بعداز مردن شوهر, شغل یا صنعتى که بتواند بعد از برگشتن از حج ,زندگى خود را اداره کـنـد, نداشته باشد, مستطیع نمى شود,هرچند ارثى که برده براى رفتن به حج و برگشتن کافى باشد.
مـساله 11 - زنى که شوهرش زنده است و مخارج زندگى او رامى پردازد, ولى پس از مرگ یکى از بستگانش , اموالى به اورسیده که به مقدار مخارج حج مى باشد, در این صورت , زن مستطیع است و باید به حج برود.
استطاعت زن با مهریه مـسـاله 12 - زنى که مهریه او به مقدار مخارج حج یا بیشتر از آن است , اگر شوهر قدرت پرداخت مهریه را ندارد, در این صورت ,زن حق مطالبه مهریه را ندارد و مستطیع نمى باشد.
مـساله 13 - اگر شوهر قدرت پرداخت مهریه زن را دارد ومطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد, با فرض این که شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد, لازم است زن مهریه خود رامطالبه کند و به حج برود و اما چنانچه براى او مفسده دارد, مثل این که ممکن است مطالبه مهر به نزاع و طلاق منجر شود,مستطیع نشده است .
مـسـالـه 14 - اگر کسى در وقت ازدواج به همسر خود وعده یک حج بدهد, یعنى به عنوان مهر بـاشـد و در عقد ازدواج هم ذکر شده باشد, باید به آن عمل کند و اگر تنها صرف وعده باشد,لازم نیست عمل کند.
مـسـالـه 15 - س - زمـانى که ازدواج کرده ام با مهریه ام مى توانستم به حج مشرف شوم ولى چون شـوهرم آن را نداد,نتوانستم به حج بروم و الان هزینه حج بسیار سنگین شده ومهریه ام وافى به آن نیست آیا وجوب حج بر من مستقر شده یانه ؟
ج - اگـر حـج بـر شـمـا مستقر نشده , در فرض مذکور حج بر شماواجب نیست و اگر شوهر شما متمکن بوده که مهریه شما رابدهد با این حال مسامحه کرده اید و مهریه را نگرفته اید وسایر شرای ط را نیز داشتید, حج بر شما مستقر شده و بایدحج به جا آورید.
اجازه شوهر در حج مساله 16 - هر گاه زنى مستطیع باشد و بتواند بدون شوهر وبدون مشکل به سفر حج برود, شوهر حق ندارد از رفتن اوجلوگیرى نماید, چون در سفر حج واجب , اجازه شوهر براى زن شرط نیست و زن باید حج واجب خود را به جا آورد.
مساله 17 - اگر زن بخواهد حج مستحبى به جا آورد, باید ازشوهر اجازه بگیرد.
مـسـالـه 18 - اگر زنى که در عده طلاق رجعى به سر مى برد ودر آن ایام بخواهد حج مستحبى به جا آورد, باید از شوهر اجازه بگیرد, ولى پس از تمام شدن عده و همچنین در عده وفات وطلاق غیر رجعى اجازه شرط نیست .
مـسـالـه 19 - اگر زن قبل از ازدواج نذر کرده باشد که حجى به جا آورد, و بعد از آن ازدواج کرده است , باید به نذر خود عمل کند و اجازه شوهر شرط نیست .
در این صورت , شوهر هم نمى تواند او را از انجام حج بازدارد.
مساله 20 - اگر زن بدون اجازه شوهر نذر کند که حجى به جاآورد, نذر او صحیح نیست و عمل به آن واجب نیست .
وجود همراه در سفر حج مـسـاله 21 - اگر زن بتواند به تنهایى به حج برود و بر خود نترسد,لازم نیست محرمى همراه او بـاشـد, ولـى اگر امنیت ندارد وتنها نمى تواند به حج برود, واجب است یکى از محارم یا فردمورد اطمینانى را همراه ببرد.
مساله 22 - اگر زنى به همراه نیاز داشته باشد و همراه هم مزد مى گیرد, باید مزد او را هم بدهد, ولى چنانچه توانایى پرداخت مزد او را ندارد, مستطیع نمى باشد.
استطاعت زن به وسیله بذل و بخشش دیگران مـسـاله 23 - زنى که هزینه حج را ندارد, ولى شوهرش یا پدرش و یا دیگرى , به وى بگوید: به حج بـرو, من تمام هزینه آن رامى پردازم .
چنانچه به گفته او اطمینان داشته باشد, واجب است قبول کند و به حج برود.
مـساله 24 - اگر کسى مالى را به همسرش بدهد که حج به جاآورد ودر قبول آن هیچ گونه منت و خـلاف شـان نـبـاشـد و مـال هـم بـه مقدار حج و تامین زندگى او باشد, باید قبول کند و به حج برودوپس ازقبول مستطیع است وحج او حجه الاسلام مى باشد.
مـسـالـه 25 - اگـر بـراى زنى به وسیله بذل مال فرزندش استطاعت بذلى حاصل شود, در این صورت حج بر او واجب است و رضایت شوهر شرط نیست .
مـسـاله 26 - حج بذلى از حجه الاسلام کفایت مى کند, یعنى اگر بعد از انجام این حج , خودش هم استطاعت پیدا کند, واجب نیست دوباره به حج برود.
مسائل متفرقه استطاعت مساله 27 - س - زنى پس از فوت شوهرش , از طریق ارث مستطیع شده است , ولى به علت بیمارى نمى تواند به حج مشرف شود, وظیفه او چیست ؟
ج - در صورتى که مرض او به گونه اى است که قدرت رفتن به حج را ندارد و قبلا حج بر او واجب نشده بود, مستطیع نشده است و حج بر او واجب نیست .
مـسـالـه 28 - س - زنـى مـقدارى ملک دارد که منبع درآمد سالانه او است و جز این ملک درآمد دیگرى براى امرار معاش ندارد,آیا فروش آن براى رفتن به حج , واجب است ؟
ج - اگر ملک وسیله اداره معاش و زندگى او است و در صورت فروش و صرف آن در حج مخارج زندگى او تامین نمى شود,مستطیع نیست .
مساله 29 - س - با توجه به این که از رفتن زنان حامله به حج جلوگیرى مى کنند, از نظر شرعى آیا استطاعت براى آنان حاصل مى شود یا خیر؟
ج - اگر احتمال خطر براى خود یا فرزند باشد, فعلا مستطیع نیست .
مـسـاله 30 - س - زنى که بچه شیر مى دهد و مستطیع شده وسفر حج براى بچه او ضرر دارد, آیا مى تواند حج را ترک کند؟
ج - اگر خوف ضرر شدید یا تلف شدن براى بچه هست ,مستطیع نیست .
مـساله 31 - س - همسر شهیدى که چند طفل صغیر دارد وعملا سرپرستى آنها را به عهده دارد و به عنوان خانواده شهیدقرعه حج به نام او درآمده است , آیا مى تواند مخارج حج را ازاموال فرزندان صغیر بردارد؟
ج - نمى تواند مصارف حج را از اموال صغیر بردارد.
مساله 32 - س - زنى با این که مستطیع است , اما به علت کهولت سن نمى تواند اعمال حج را انجام دهـد, آیـا مـى تـوانـد درحـال حـیات کسى را به عنوان نیابت از طرف خود به حج بفرستد و امید بهبودى را در آینده ندارد؟
ج - اگـر قبلا مستطیع بوده و فعلا توان رفتن به حج را ندارد,حج بر وى مستقر شده و باید نایب بگیرد و اگر قبلا حج بروى مستقر نشده باشد اقوى عدم وجوب حج است .
مـسـالـه 33 - س - چـنـدیـن سال قبل , شوهرم براى حج مرانام نویسى کرد و هم اکنون که نوبتم رسیده , او فوت کرده است .
نمى دانم آیا خمس مبلغ ثبت نامى را داده یا نه ؟
تکلیف چیست ؟
ج - خمس بر شما لازم نیست .
نیابت در برخى موارد, شخصى به جاى دیگرى اعمال حج را انجام مى دهد, به او نایب مى گویند و کار وى را نیابت مى نامند.
مساله 34 - در نایب چند شرط معتبر است : اول : بلوغ بنا بر احتیاط واجب , دوم : عقل , سوم : ایمان , یعنى نایب علاوه بر اعتقاد به خدا و نبوت ومعاد, دوازده امام را هم قبول داشته باشد, چهارم : مورد وثوق باشد, یعنى اطمینان داشته باشیم که اعمال را انجام مى دهد, پنجم : آشنایى به افعال و احکام حج , ولو با ارشاد کسى درحال عمل , ششم : نایب در آن سال , حج واجب بر عهده نداشته باشد, هفتم : از انجام بعضى از اعمال حج معذور نباشد.
مساله 35 - در منوب عنه , یعنى کسى که به نیابت او حج به جا مى آورند, دو شرط معتبر است : اول : اسلام .
دوم : ایـن کـه در حـج واجـب مـعتبر است منوب عنه مرده باشد یا اگر زنده است در اثر پیرى یا مرضى که امید خوب شدن در آن نیست , خودش نتواند حج به جا آورد.
مـساله 36 - لازم نیست نایب هم جنس منوب عنه باشد,پس نایب شدن مرد براى زن و برعکس مانعى ندارد.
مـسـالـه 37 - کـسى که از بعض اعمال حج عذر داشته باشد ونتواند اعمال اختیارى حج را انجام دهد, در صورتى که معذوربودنش از قبل بوده یا علم به آن داشته , نمى تواند نایب شود وهمچنین اگر از قرائت صحیح معذور باشد و در صورت اجیرشدن معذور, کفایت از منوب عنه نمى کند.
مـسـالـه 38 - بـانـوان بـا توجه به این که در شب عید قربان , بعداز درک اضطرارى مشعر به منى مى روند, مى توانند نایب شوند.
مـسـالـه 39 - س - زنـى در عرفات دیوانه شد و تا آخر اعمال خوب نشد, آیا شوهرش که همراه او است , مى تواند براى اونایب بگیرد و یا خودش باقى اعمال را انجام دهد؟
ج - مـجـنونه , تکلیف ندارد و نمى توانند براى او نایب بگیرند واگر عاقل شد, حکم اشخاص محرم دیگر را دارد.
مـساله 40 - س - کسانى که مجاز هستند در شب عید قربان بعد از درک اضطرارى مشعر به منى بروند, آیا همه آنان ازذوى الاعذار مى باشند؟
ج - در فرض سؤال , زنها مى توانند نایب شوند و نیابت درسایر ذوى الاعذار صحیح نیست .
مـسـالـه 41 - س - نـایـبـى کـه در وقـت قبول نیابت , براى حج معذور نبوده است , ولى بعد از عـقداجاره در موقع عمل یاقبل از محرم شدن جزء معذورین شده و در هر عذرى که پیش آمده , طبق وظیفه معذورین رفتار نموده , آیا حج او ازمنوب عنه کافى است ؟
ج - در عذر طارى کفایت خالى از وجه نیست .
مـسـاله 42 - س - اگر نایب خوف حیض یا مرض داشته باشد,مى تواند اعمال حج را بر وقوفین و اعمال منى مقدم بدارد؟
ج - مى تواند.
مساله 73 - س - آیا زنى که نیابتا به حج آمده , در مراسم قربانى مى تواند نایب بگیرد؟
ج - مانعى ندارد.
مساله 44 - س - زنى که نایب است , وقتى به مکه مى رسد, به دلیل عادت ماهانه نمى تواند اعمال عمره تمتع را انجام دهد,وظیفه اش چیست ؟
ج - مورد عدول به حج افراد است .
مـسـالـه 45 - س - زنـى که واجب الحج است وصیت کرده که ازاصل ترکه اش براى او حج بلدى تـوسـط وصـیش انجام شود,حال استطاعت جانى و مالى و غیره براى وصى او فراهم است ,فقط از حیث عدم شرکت در نام نویسى براى حج آن هم باعذرى استطاعت راهى ندارد, آیا مى تواند حج نیابتى راانجام دهد؟
ج - اگـر وصـى قـبـلا اسـتـطاعت نداشته و فعلا راه براى او بازنیست , الن هم مستطیع نیست و مـى تـوانـد براى حج نیابى اجیر شود, ولى اگر بدون این که اجیر شود, خود را به میقات برساند, نمى تواند حج نیابى به جا آورد و باید براى خودش حج به جا آورد.
اقسام حج حج بر سه نوع است : 1 - حج تمتع , 2 - حج افراد, 3 - حج قران .
صورت حج افراد مـسـالـه 46 - صـورت حج افراد که گاهى مورد ابتلاى متمتع مى شود از این قرار است که زن حـائض یـا کـسـى کـه بـه واسـطـه ضـیق وقت نمى تواند, عمره تمتع را به جا آورد باید قصد کند حج افراد را, و به همان احرام عمره تمتع که عدول به افراد کرده بود به عرفات برود و مثل سایر حجاج وقوف کند .
بعد از آن به مشعر برود و وقوف کند, بعد برود به منى و اعمال منى را به جاآورد, مـگـر هدى را که واجب نیست بر او, بعد به مکه برود وطواف زیارت و نماز و سعى و طواف نساء و نـمـاز آن را بـه جـا آورد,پـس در این وقت از احرام خارج مى شود, بعد از آن برگردد به منى براى بیتوته و اعمال ایام تشریق به همان نحو که سایرحجاج به جا مى آورند.
حج تمتع و این وظیفه کسانى است که شانزده فرسخ از مکه دور باشند.
حج تمتع دو بخش دارد: الف - عمره تمتع عمره تمتع شامل پنج عمل است : 1 - احرام , 2 - طواف خانه خدا, 3 - نماز طواف , 4 - سعى بین کوه صفا و مروه , 5 - تقصیر.
مـسـالـه 47 - بعد از انجام این عمل تمام آن چه با احرام عمره تمتع بر بانوان حرام شده بود, حلال مى شود, مگر صید که در حرم براى محرم و غیر محرم حرام است .
ب - حج تمتع حج تمتع شامل اعمال ذیل مى باشد: 1 - بستن احرام در مکه , 2 - وقوف (ماندن ) در عرفات , 3 - وقوف در مشعرالحرام , 4 - رمى جمره عقبه (یعنى زدن هفت سنگریزه به ستونى که در آخر منى قرار دارد), 5 - قربانى کردن در منى , روز عید قربان (دهم ذى الحجه ), 6 - تقصیر در منى , 7 - طواف کعبه (که این طواف زیارت نام دارد), 8 - به جا آوردن دو رکعت نماز طواف , 9 - سعى میان کوه صفا و مروه , 10 - طواف نساء, 11 - دو رکعت نماز طواف نساء, 12 - اقامت شب یازدهم و شب دوازدهم در منى , 13 - رمى جمرات سه گانه در روز یازدهم و دوازدهم (و روزسیزدهم براى اشخاصى که در منى مانده اند, که در مسائل بعدى بیان مى شود).
عمره مفرده مـساله 48 - بر کسى که مى خواهد داخل مکه شود واجب است با احرام وارد شود و براى احرام باید نـیـت عـمـره کند و اگر وقت حج نیست و مى خواهد وارد مکه شود, واجب است عمره مفرده انجام دهد: مساله 49 - صورت اجمالى عمره مفرده عبارت است از: 1 - نیت , 2 - احرام از میقات یا ادنى الحل , 3 - طواف خانه خدا, 4 - دو رکعت نماز طواف , 5 - سعى بین صفا و مروه , 6-تقصیر, 7 - طواف نساء, 8- نماز طواف نساء.
مـسـالـه 50 - تـکـرار عمره , مانند حج مستحب است و اقوى عدم اعتبار فصل بین دو عمره است , بنابراین هر روز مى توان عمره مفرده به جا آورد, به خلاف عمره تمتع که در هر سال بیش از یک عمره نمى توان انجام داد.
مساله 51 - س - اگر زنى به نیت عمره مفرده محرم شده , بعداز آن عادت شد و درهمه روزهایى کـه مـى تـوانـد در مکه باشد,حیض است , براى عمره مفرده باید چه کند و اگر به ایران آمده ,چه وظیفه اى دارد؟
ج - در فـرض سؤال , باید براى طواف و نماز نایب بگیرد و بقیه اعمال عمره را خودش به جا آورد و چنانچه به ایران آمده اقدام کند و برگردد و اگر نمى تواند برگردد, براى اعمال خود, نایب بگیرد, ولى باید خودش تقصیر کند و ترتیب بین آن و سایراعمال مراعات شود و تا اعمال را به جا نیاورده , آن چه به وسیله احرام بر او حرام شده , بر او حلال نمى شود.
مـساله 52 - س - زنى که احتمال مى دهد, خون حیض ببیند ونتواند داخل مسجدالحرام شود, آیا مى تواند براى عمره مفرده مستحبى محرم شود و اگر خون دید براى طواف و نماز نایب بگیرد؟
ج - اشکال ندارد, چنانچه وظیفه او نایب گرفتن شد, عمل به وظیفه نماید.
میقاتهاى احرام مـحـل احـرام بستن براى عمره تمتع - که آن را میقات مى نامند - به خاطر اختلاف راه هایى که حجاج از آنها به طرف مکه مى روند مختلف است : اول ) مـسـجـد شـجره در نزدیکى مدینه منوره که آن راذوالحلیفه نیز مى نامند و آن میقات کسانى است که از راه مدینه منوره به مکه مى روند.
مـسـاله 53 - احرام بستن از داخل مسجد شجره واجب نیست و خارج از مسجد تا حدودى که جزء ذى الحلیفه محسوب مى شود احرام جایز و صحیح است .
مساله 54 - شخص جنب و حائض مى توانند در خارج ازمسجد محرم شوند و لزومى ندارد که صبر کنند تا پاک شوند واگر از روى عصیان , وارد مسجد شوند و محرم شدند, احرام آنان صحیح است .
مـسـالـه 55 - در احرام بستن پاک بودن از حدث اصغر و اکبرشرط نیست , پس مى توانند در حال حیض و نفاس و استحاضه محرم شوند, بلکه غسل احرام , براى حائض و نفساء مستحب است .
مـسـالـه 56 - در صورت ضرورت جایز است , احرام را ازمسجد شجره تاخیر بیندازد تا میقات اهل شام .
دوم ) وادى عقیق , سوم ) قرن المنازل , چهارم ) یلملم , پنجم ) جحفه : و آن میقات کسانى است که از راه شام به مکه مى روند.
مـسـالـه 57 - مـیقات در جحفه مختص مسجد نیست و از هرجاى جحفه مى توانند, محرم شوند.
بنابراین , در صورت توسعه مسجد با صدق جحفه , احرام اشکال ندارد.
مـسـاله 58 - میقات به علم یا به شهادت دو شاهد عادل یادو شاهد ثقه اهل اطلاع ثابت مى شود و اگـر عـلـم و بـینه ممکن نشود مى تواند, به ظن حاصل از پرسیدن از کسانى که اهل اطلاع به آن مکانها مى باشند اکتفا کند .
محاذات میقات هم حکم میقات را دارد.
مساله 59 - کسى که به واسطه فراموشى , ندانستن مساله یاعذرى دیگر, بدون احرام از میقات عبور کـرد, اگـر امـکان برگشتن به میقات را دارد باید برگردد و از میقات احرام ببندد واگر ممکن نـیـست , اگر داخل حرم نشده , از همان جا احرام ببنددو اگر داخل حرم شده در صورت امکان و رسـیـدن بـه اعـمال عمره واجب است از حرم خارج شود و محرم شود و اگر نمى تواند ازهمان جا محرم شود.
مـسـاله 60 - زن حائض اگر مساله را نمى دانست و عقیده داشت که نباید در میقات محرم شود و احرام نبست حکمش حکم مسئله قبل را دارد.
مـسـاله 61 - اگر زن در میقات حائض باشد و یقین کند که نمى تواند عمره تمتع را در وقت خود انـجـام دهـد, بـایـد نیت حج افراد کند و براى حج افراد محرم شود, ولى اگر بعد از آن کشف خـلاف شـد, در صـورتى که براى حجه الاسلام محرم شده , احرام او باطل است و باید براى عمره تمتع , مجددا محرم شود.
مساله 62 - س - زنى قبل از احرام , براى عمره تمتع مى دانست که عادت ماهانه او ده روز است و قـبـل از احـرام حـج ,اعـمال عمره تمتع را نمى تواند انجام دهد, مع ذلک نیت عمره تمتع کرد, در برگرداندن نیت احرام عمره تمتع به حج افرادچه باید کند؟
ج - نیت را به حج افراد برگرداند و اشکال ندارد .
بلى اگر باالتفات به این که نمى تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحیح نیست به نیت عمره تمتع محرم شود, صحت این احرام , بلکه حصول جد به آن محل اشکال است .
مساله 63 - زنان حائض مى توانند در خارج مسجد محرم شوندو لازم نیست از شوهر اذن بگیرند و قبل از میقات محرم شوند.
مـسـالـه 64 - س - زنـى به اعتقاد این که حائض نمى تواند واردمسجد شجره شود, بدون احرام از میقات عبور کرد وقتى به مکه رسید, متوجه اشتباهش شد, وظیفه اش چیست ؟
ج - اگـر امـکـان بـرگشت به میقات و رسیدن به اعمال عمره رادارد, واجب است برگردد و از مـیـقـات احـرام بـبـنـدد - چـه داخل حرم شده باشد یا نه - و اگر ممکن نیست , در این صورت , اگـرداخـل حـرم نـشـده از هـمان جا احرام ببندد و احتیاط مستحب آن است که هر مقدارى که مـى تـوانـد بـه طـرف مـیـقـات برگردد وآن جا محرم شود و اگر داخل حرم شده و مى تواند به اعـمـال عـمره برسد واجب است از حرم خارج شود و محرم گردد و اگرنمى تواند همان جا محرم شـود, واحـتـیـاط مـستحب آن است که هر قدر که مى تواند به طرف خارج حرم برگردد و آن جا محرم شود.
مـسـالـه 65 - زن مـسـتحاضه مى تواند در مسجد شجره یا جحفه محرم شود و رفتن او به مسجد اشـکـالـى نـدارد و لازم نـیـسـت بـراى دخـول به مسجد غسل کند, ولکن احتیاط استحبابى در به جاآوردن غسل است .
مـسـالـه 66 - اگـر زن حـائض به گمان این که مى تواند در حال عبور از مسجد محرم شود وارد مسجد شد, ولى پس از ورود به مسجد متوجه شد, نمى تواند از در دیگر خارج شود باید فورا ازهمان درى که وارد شده است خارج شود, و چنانچه محرم شده احرامش صحیح است و اگر محرم نشده است , لازم نیست درحال عبور محرم شود, بلکه خارج از مسجد هم احرام صحیح است .
مساله 67 - س - با توجه به این که پزشکان خوردن قرص راجهت جلوگیرى از عادت ماهانه تجویز نمى کنند, آیا خوردن چنین قرصهایى جایز است ؟
ج - در صورت مضر نبودن اشکال ندارد.
واجبات احرام (اول ) نیت : یعنى انسان در حالى که مى خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع نیت کند بجا آوردن عمره تمتع را با حج تمتع مطابق دستور شرع مبین براى اطاعت خدا.
(دوم ) تلبیه : یعنى لبیک گفتن و صورت آن بنا بر آنچه واردشده آن است که بگوید: لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک .
مستحب است پس از آن که چهار (لبیک ) را گفت بگوید: ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک لبیک .
مـسـالـه 68 - اگر تلبیه را فراموش کرد یا به واسطه ندانستن حکم مساله آن را نگفت و از میقات عبور کرد, واجب است به میقات برگردد, در صورت امکان , و اگر نمى تواند برگردد و داخل حرم نـشـده هـمان جا تلبیه را بگوید, و اگر داخل حرم شده , دراین صورت به خارج حرم برگردد و محرم شود و لبیک بگوید.
مساله 69 - س - اگر زن , تلبیه را در موقع محرم شدن بلندبگوید, به طورى که اجنبى بشنود, آیا احرام او صحیح است ؟
ج - احرام او صحیح است .
مـسـالـه 70 - بـر زنان لازم نیست , دو جامه احرام بپوشند, بلکه زنان مى توانند در لباس خودشان محرم شوند, ولو دوخته باشد.
مساله 71 - احتیاط واجب آنست که لباس احرام زن حریرخالص نباشد, بلکه احتیاط آن است که تا آخر احرام , حریرنپوشد.
مساله 72 - پول لباسى که در حج پوشیده مى شود, باید ازپول , تخمیس شده باشد.
محرمات و تروک احرام هـنگامى که انسان در میقات محرم شد, چند چیز بر او حرام مى شود و ارتکاب بعضى از آنها داراى کفاره است .
الف - محرمات ویژه مردان 1 - پوشیدن هر چیزى که تمام روى پارا مى پوشاند, 2 - پوشیدن جامه دوخته , 3 - پوشاندن سر, 4 - زیر سایه رفتن در حال سفر.
ب - محرمات مشترک بین مرد و زن اول - شکار حیوان صحرایى که وحشى باشد مـسـالـه 73 - خـوردن گـوشـت شکار بر محرم حرام است وهمین طور نشان دادن شکار و اگر مـحـرمـى صـید را ذبح کند, درحکم میته خواهد بود .
اما ذبح و خوردن حیوانات اهلى مثل مرغ و گوسفند اشکالى ندارد.
دوم - التذاذ جنسى زن و مرد از یکدیگر بلکه هرگونه لذت واستمتاعات بر محرم حرام است مساله 74 - اگر کسى در احرام عمره تمتع از روى علم وعمد با زن چه در قبل و چه در دبر جماع کـند, ظاهرا عمره اش باطل نشود و لکن موجب کفاره است .
و اگر این عمل را پس ازسعى مرتکب شود, کفاره بر او واجب است و کفاره آن یک شتراست .
مـسـالـه 75 - اگر محرم به زن خود از روى شهوت نگاه کند واز وى منى خارج شود, مشهور آن است که یک شتر کفاره بدهد,ولى بر زن کفاره اى نیست .
مـساله 76 - اگر زنى را از روى شهوت ببوسد, کفاره آن یک شتر است و اگر بدون شهوت ببوسد کـفـاره آن یک گوسفند است ,ولى بوسیدن زنى که از احرام درآمده , در حالى که همسرش محرم است , مانعى ندارد و بر زن هم اگر از خود اختیار نداشته باشد, چیزى نیست .
مـساله 77 - شوهر پس از محل شدن مى تواند زوجه محرم خود را از روى التذاذ دست بزند, ولى اگر زن نیز لذت مى برد, نباید حاضر شود, على الاحوط.
مـسـالـه 78 - اگـر مردى با زن خود - که محرم است - از روى اجبار جماع کند, بر زن کفاره اى نـیـسـت و مـرد بـاید علاوه بر کفاره خود, کفاره زن را هم بدهد و اگر زن از روى رضایت جماع دهد,کفاره بر خود او است و کفاره آن یک شتر است .
سوم - عقد کردن زن از براى خود یا غیر, چه آن غیر در حال احرام باشد یا نباشد مـسـاله 79 - محرم نباید در حال احرام , براى خود زن بگیردیا زنى را براى دیگرى عقد نماید, چه عقد دائم باشد یا موقت .
واگر در حال احرام زنى را براى خود عقد کند با علم به مساله آن زن براى او همیشه حرام مى شود.
مـساله 80 - زنى که در حال احرام است , نمى توان او را براى کسى عقد کرد هر چند آن شخص در حـال احـرام نـبـاشـد و اگرعالم به مساله بوده او را طلاق دهد و دیگر هیچ وقت او را به همسرى نگیرد.
مساله 81 - رجوع کردن مرد به زنى که او را طلاق رجعى داده است , مانع ندارد.
مساله 82 - اقوى آن است که خواستگارى در حال احرام جایز است و احتیاط در ترک است .
چهارم - استمناء پنجم - استعمال بوى خوش مـسـالـه 83 - استعمال چیزهاى خوشبو, مانند مشک ,زعفران , عنبر و عود به خوردن یا بوئیدن یا مـالیدن به بدن یالباس بر مرد و زن در حال احرام , حرام است , و همچنین ازپوشیدن لباسى که از سـابـق اثـرى از بـوى خـوش در آن مـانـده اسـت و از انـواع عطرها و ادکلن ها و صابون ها عطرى وشامپوهاى خوشبو و معطر اجتناب کند.
مـسـالـه 84 - اجتناب از میوه هاى خوشبو از قبیل سیب و به وپرتغال لازم نیست و خوردن آنها و بـوئیـدن آنـهـا مانعى ندارد,لکن احتیاط در ترک بوئیدن است , و کفاره استعمال بوى خوش یک گوسفند است .
ششم - سرمه کشیدن مساله 85 - بر محرم حرام است سرمه کشیدن , به سرمه سیاهى که در آن زینت باشد, هر چند قصد زیـنـت نـکند و احتیاطواجب اجتناب از مطلق سرمه است که در آن زینت باشد,بلکه اگر بوى خوش داشته باشد, بنا بر اقوى حرام است .
مـسـالـه 86 - در صورتى که محرم به سرمه کشیدن احتیاج داشته باشد, مثلا براى معالجه چشم , مانعى ندارد .
در سرمه کشیدن کفاره نیست , ولکن اگر در سرمه بوى خوش باشد, کفاره لازم است على الاقوى .
هفتم - نگاه کردن در آینه مـسـالـه 87 - نگاه کردن در آینه بر مرد و زن در حال احرام براى زینت حرام است .
اما عینک زدن اگر براى زینت نباشد,اشکال ندارد ولى اگر به جهت زینت باشد, جایز نیست .
مـسـالـه 88 - احتیاط استحبابى آن است که ترک کند نگاه کردن در آینه را ولو براى زینت نباشد.
نظر کردن در آینه کفاره ندارد, لکن مستحب است بعد از نگاه کردن لبیک بگوید.
هشتم - فسوق مـسـالـه 89 - فـسـوق از محرمات است و به دروغ گفتن اختصاص ندارد, بلکه فحش دادن و به دیـگـران فخر کردن نیزفسوق است و حرمت آن در حال احرام شدیدتر است .
فسوق کفاره ندارد و فقط استغفار کافى است .
نهم - جدال مـساله 90 - جدال که همراه قسم خوردن با کلمه لا واللّه یابلى واللّه باشد, در حال احرام حرام است , خواه قسم راست باشد یا دروغ , و قسم اگر به لفظ اللّه باشد یا مرادف آن مثل خدا در زبان فارسى جدال است .
مساله 91 - در جدال اگر راست گو باشد, در قسم اول و دوم کفاره اى بر او نیست , مگر استغفار و در قـسـم سـوم کـفـاره بـایـدبـدهـد و کفاره آن یک گوسفند است و اگر در جدال دروغ گو بـاشـد,احتیاط واجب در قسم اول یک گوسفند و در قسم دوم یک گاو ودر قسم سوم یک شتر, خالى از قوت نیست .
دهم - کشتن جانوران بدن مساله 92 - بر محرم جایز نیست , شپشى را که در بدن ولباس انسان است با دست و یا سم و دارو و یا به وسیله دیگربکشد و یا از بدن و لباس خود آن را جدا کند و یا آن را در بدن خود جا به جا کند .
و بنا بر احتیاط اگر آن را کشت یک کف ازطعام صدقه بدهد.
یازدهم - انگشتر به دست کردن به قصد زینت مـسـالـه 93 - بـر محرم جایز نیست به قصد زینت انگشتر به دست کند, ولى اگر به قصد عمل به اسـتـحـبـاب باشد یا براى شمردن شوطهاى طواف و یا براى استفاده از خواص نگین باشد, در این موارد اشکالى ندارد.
مساله 94 - احتیاط واجب آن است که محرم براى زینت حنا نبندد, بلکه اگر زینت باشد, ولو قصد نـکـنـد, احـتیاط در ترک است , و حرمت آن در هر دو صورت خالى از وجه نیست .
انگشتربه دست کردن و حنا بستن کفاره ندارد.
دوازدهم - روغن مالیدن به بدن مـسـالـه 95 - شـخـص محرم بنا بر اقوى نباید در حال احرام بدن خود را روغن مالى کند, هر چند روغـن بوى خوش نداشته باشد - ولى اگر از روى اضطرار یا براى معالجه باشد, مثل پمادهایى که روى زخـمـهـا و تـرک خوردگیها مالیده مى شود, درصورتى که بوى خوش نداشته باشد, مانعى نـدارد و اگـر در روغـن بـوى خوش باشد, کفاره آن یک گوسفند است , اگر چه از روى اضطرار باشد.
سیزدهم - ازاله مو از بدن خود یا غیر خود مـسـالـه 96 - بر محرم جایز نیست موى سر خود یا دیگرى راازاله کند, خواه شخص دیگر در حال احـرام بـاشـد یـا نباشد و درحرمت ازاله مو میان کم و زیاد فرقى نیست بلکه ازاله یک مونیز حرام است , خواه ازاله به تراشیدن باشد یا نوره مالیدن .
چهاردهم - بیرون آوردن خون از بدن خود مساله 97 - جایز نیست بر محرم خون از بدن خود بیرون آورد, خواه به خراشیدن باشد یا به مسواک نمودن .
مساله 98 - محرم مى تواند از بدن شخص دیگرى خون خارج نماید, مثل این که او را حجامت کند یا از او خـون بـگـیرد یامثلا دندان او را بکشد .
و جایز است در حال احتیاج , به حجامت و غیر آن خون بگیرد .
در بیرون آوردن خون از بدن کفاره ندارد.
پانزدهم - ناخن گرفتن مـسـالـه 99 - گـرفتن ناخن در حال احرام جایز نیست , خواه ازدست باشد یا از پا, همچنین جایز نـیـسـت بعض ناخن را هم بگیرد, مگر آن که باقى ماندن ناخن موجب آزار شود, مثل این که ناخن کنده شده باشد, و بین آلات ناخن گیرى (قیچى باشدیا چاقو یا ناخن گیر) فرقى نیست و احتیاط واجب آن است که به هیچ وجه ناخن را نگیرد .
و اگر تمام ناخنهاى دست را در یک مجلس (در یک دفعه ) بگیرد یک گوسفند کفاره آن است .
شانزدهم - کندن دندان مساله 100 - بنا بر احتیاط, محرم دندان خود را نکشد, هرچند خون نیاید و در صورت کشیدن , بنا بر احتیاط یک گوسفندکفاره بدهد, اما کشیدن دندان غیر, مانعى ندارد, هر چند خون بیاید.
هفدهم - کندن وبریدن درخت یاگیاهى که در حرم روییده باشد مساله 101 - اگر گیاهى یا درختى در منزل محرم روییده شده باشد, بعد از آن که منزل او شده , اگر آن را خودش کاشته باشد, جایز است آن را بکند یا قطع کند و اگر خودش آن رانکاشته , احوط عدم قطع مى باشد.
مساله 102 - بنا بر احتیاط مستحب محرم سلاح مثل شمشیر و نیزه و تفنگ و هر چه از آلات جنگ باشد با خود حمل نکند, ومکروه است سلاح همراه خود داشته باشد.
ج - محرمات اختصاصى زنان اول - پوشیدن زیور به جهت زینت مساله 103 - زن در حال احرام جایز نیست خود را زینت کندو یا زیورهایى را به قصد زینت بپوشد, بلکه بنا بر احتیاط از آن چه زینت است , اجتناب نماید, هر چند به قصد زینت نباشد,بلکه حرمت آن خـالـى از قوت نیست , ولى زیورهایى را که پیش از احرام به پوشیدن آنها عادت داشته , لازم نیست بـراى احـرام بـیـرون آورد ولـکن باید آنها را بپوشاند و به هیچ مرد حتى به شوهر خود آنها را نشان ندهد, براى پوشیدن زیور, کفاره ندارد.
دوم - پوشانیدن صورت است بر زنها مساله 104 - جایز نیست زن در حال احرام صورت خود یاقسمتى از آن را با نقاب یا روبند یا بادبزن بـپـوشـاند, بلکه بنا براحتیاط, صورت خود را با چیزهاى غیرمتعارف مثل پوشال و گل و چیزهاى دیگر نپوشاند.
مـسـالـه 105 - واجب است براى نماز, زن سر خود را بپوشاند ومقدمتا براى پوشانیدن سر کمى از اطراف صورت خود رابپوشاند, لکن واجب است بعد از نماز فورا آن را باز کند.
مساله 106 - جایز است براى رو گرفتن از نامحرم , چادر یاجامه را که به سر انداخته پایین بیندازد تـا مـحاذى بینى , بلکه تاچانه و در صورت احتیاج تا گردن و بهتر آن است که با دست یاچیز دیگر آن را از صورت خود دور نگه دارد تا به صورت نچسبد,و این عمل احوط است , لکن در صورت عدم رعایت , کفاره ندارد.
س - آیا زن محرم مى تواند صورت خود را با حوله پاک کند؟
ج - احتیاط در ترک است .
س - زنـهـا در حال احرام براى پوشیدن و درآوردن مقنعه گاهى صورتشان پوشیده مى شود, چه صورت دارد؟
ج - باید سعى کنند پوشیده نشود و اگر عامدا و از روى علم پوشیده نشود, مانع ندارد.
س - با توجه به حرمت پوشاندن صورت براى زنان در حال احرام , آیا چانه هم جزء صورت محسوب مى شود و باید بازباشد یا این که اگر مقنعه اى بر سر گذاشته شود که چانه را تالبها بپوشاند مانعى ندارد؟
ج - زیر چانه جزء صورت محسوب نمى شود, ولى پوشاندن به نحوى که در سؤال ذکر شده , اشکال دارد.