( ازدواج یا انتخاب همسر، پیمان مقدسی است برای زندگی مشترک بین زن و مرد که طبق قوانین الهی تجویز شده و هدف آن آرامش و آسایش بهتر و بیشتر از زندگی، مهر و محبت، و گذشت و فداکاری و همچنین بقای نوع میباشد.)
خداوند در سوره روم میفرماید: از نشانههای خداوند متعال آن است که برای شما همسرانی از نوع خود آفرید تا توسط آن آرامش بگیرید و میان شما دوستی و مهربانی قرار داد.
ازدواج وسیله آرامش و آسایش است ولی زمانی که عجولانه و کورکورانه انجام نگرفته باشد. باید قبل از ازدواج به اصل تناسب توجه داشت یعنی دختر و پسری که میخواهند با هم ازدواج کنند باید از جهات بسیاری متناسب یکدیگر باشند، مانند تناسب در جهات روحی، اجتماعی، آموزشی، خانوادگی، سنی، اقتصاد و غیره. اگر در ازدواج به این جهات توجه نشود، ممکن است در آینده زندگی آنان از هم بپاشد و به جدایی و طلاق منجر شود که نتیجه سو عدم تفاهم و طلاق و جدایی بیشتر روی فرزندان است.
بله از ازدواج نیز عامل مهم اصل توافق است. زن و مردی که دارای تناسب باشند میتوانند خود را به میل یکدیگر وفق دهند و توافق به وجود آورند. اصل دیگر گذشت و بردباری و فداکاری است. اگر زن و مردی در مواردی تفاهم و توافق ندارند باید صبر و گذشت کنند و یا یکدیگر را تحمل کنند و سعی نکنند رأی یکدیگر را بر هم تحمیل کنند و اگر مطمئن باشند که اگر یکدیگر را دوست داشته باشند و به هم عشق بورزند موارد کوچک اختلافها نیز در سایه همان عشق و محبت و گذشت و فداکاری رفع خواهد شد. معمولاً علاقه زن معلول علاقه مرد به زن و وابسته به اوست. این مرد است که اگر زن مرد است که اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند زن نیز او را دوست میدارد و به او وفادار میماند. به طور کلی زن طبعاً از مرد وفادارتر است و بیوفایی زن عکسالعمل بیوفایی مرد است.