دانلود مقاله اصل معاد

Word 53 KB 14720 15
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اصل معاد و جایگاه آن در معارف اسلامی:
    یکی از اصول اعتقادی دین اسلام، اصل معاد است.

    بنابراین اصل، همه انسان هایی که در این عالم به دنیا امده و رفته اند و از این پس می آیند و مدتی زندگی می کنند و می‌روند، همه و همه در جهان دیگری زنده شده و در دادگاه عدل الهی حاضر می شوند و به پاداش یا کیفر اعمال خود می رسند: یا به بهشت می روند و یا روانه دوزخ خواهند شد و در هر حال از یک حیات ابدی برخوردارند.
    ایمان به این اصل شرط مسلمانی است و اگر کسی این ایمان را از کف بدهد و عالم آخرت را انکار کند از زمره مسلمانان بیرون است.
    همگی پیامبران الهی- از آدم تا خاتم- پس از اصل توحید، اصل معاد را بیان می کرده مردم را به ایمان و اعتقاد به حیات اخروی می خواندند.
    ایمان به معاد و اثرات آن:
    هرگونه اعتقاد و برداشتی، خواه ناخواه در رفتار انسان مؤثر است.

    چنانچه اعتقاد درست باشد اثرات آن سازنده وگرنه واکنش های منفی در رفتار آدمی خواهد داشت.
    ایمان همان باور قلبی و درونی است و در صورتی که برخاسته از علم و آگاهی باشد، می تواند اثرات شگرفی بر رفتار فرد و جامعه بگذارد.

    بنابراین وهم به معاد یا شک به معاد بلکه ظن و علم به معاد، در صورتی که همراه با ایمان نباشد، نمی تواند منشأ تحول در انسان گردد.
    ولی چنانچه انسانی در راستای رسیدن به حقیقت و ایمان به معاد، گام برمی دارد و در حال تحقیق نسبت به این مقوله است، و به مطالعه در وجود خود و طبیعت و تاریخ می‌پردازد
    ولی چنانچه انسانی در راستای رسیدن به حقیقت و ایمان به معاد، گام برمی دارد و در حال تحقیق نسبت به این مقوله است، و به مطالعه در وجود خود و طبیعت و تاریخ می‌پردازد، و در این سیر مطالعاتی، گاهی به مرحله ای می رسد که «احتمال معاد» را می‌دهد و گاهی «ظن و گمان» نسبت به آن واقعیت پیدا می کند و در چنین حالتی است که چه بسا گمان به معاد نیز کارساز باشد؛ و شاید آیات شریفه قرآن که ظن به معاد را موجب نجات برخی و عدم ظن به معاد را درباره دوزخی شدن گروهی دیگر، مطرح نموده است.

    اشاره به همین حقیقت باشد، آنجا که فرمود: الا یظن اولئک انهم مبعوثون.

    (سوره المطففین، آیه4) آیا کم فروشان گمان ندارند قیامتی هست؟

    و هنگامی که نامه عمل نیکان از جانب راست به آنها داده می شود راز آن را چنین بازگو می نمایند که: انی ظننت انی ملاق حسابیه.

    (سوره الحاقه، آیه20) من چنین می پنداشتم که روز حسابی که دارم را در کارنامه ام خواهم دید.

    و علت ناموفق بودن آنها که نامه عملشان از جانب چپ یا از پشت سر به آنها داده می‌شود، عدم ظن به معاد معرفی کرده است.

    آنجا که می فرماید: و اما من اوتی کتابه وراء ظهره فسوف یدعوا … انه ظن ان لن یحور (سوره الانشقاق.

    آیات 10-14) و اما ان کسی که طومار اعمالش را به پشت سر بیاویزد...

    (به علت این است که) تصور می کرد که هرگز به قالب تن باز نخواهد گشت.

    اقرار به معاد: اقرار به معاد، هنگامی است که ایمان به معاد در رفتار انسان مشهود باشد جایگاه ایمان به معاد در درون مؤمن به آن تثبیت شده باشد به طوری که قیامت و جریانات آن از نعمت و نقمت توجه انسان را به خود جلب نموده باشد و شب و روز او تحت تأثیر اعتقاد عمیق به معاد قرار گرفته باشد، آنگونه که علی (ع) در خطبه متقین توصیف آنها را نموده است: اما شب هنگام، راست برپایند و قرآن را جزء به جزء با تأمل و درنگ بر زبان دارند و با خواندن آن اندوهبارند و در آن خواندن داروی درد خود را به دست می آورند و اگربه آیه ای گذشتند که تشویقی در آن است به طمع بیارمند و جانهاشان چنان از شوق برآید که گویی دیده هاشان به آن نگران است و اگر آیه ای را خواندند که در ان بیم دانی است، گوش دل های خویش را بدان نهند.

    با رکوع پشت های خود را خمانیده اند و با سجود پیشانی و پنجه ها و زانوها و کناره های پا را بر زمین گسترانیده، از خدا می خواهند گردن هاشان را بگشایند و از آتش رهاشان نماید.

    و اما در روز دانشمندانند خویشتندار، نیکوکارانند پرهیزگار، ترس آنانرا چون تیر پیراسته، تراشیده کرده است و نزار چون کسی به آنها بنگرد، پندارد بیمارند، اما آنان را بیماری نیست و گوید خردهاشان آشفته است اما آن پریشانی را سبب دیگری است.

    (خطبه 193، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی) در تعالیم عالیه اسلام و منابع سرشارش، آموزش هایی همانند تأکید بر نوشتن وصیت نامه، تهیه کفن، به زیارت مردگان رفتن به چشم می خورد که با به کار بستن آنها، اقرار به مرگ در وجود انسان تحقق می یابد و اینک روایاتی در این باب: قال علی (ع): امی قلبک بالموعظه و امتد بالزهاده و قوه بالیقین و نوره بالحکمه و ذللـه بذکر الموت و قرره بالفنا… ( نامه31، نهج البلاغه، صبحی صالحی) دلت را به اندرز زنده بدار و به پارسایی بمیران و به یقین نیروبخش و به حکمت روشن گردان و با یاد مرگش خوار ساز و به اقرار نیست شدن وادار ساز.

    قال الصادق(ع): اذا اعد الرجل کفنه فمومأ جور کلما نظر الیه.

    (وسائل الشیعه، جلد2، ص755) هنگامی که انسان کفنش را آماده سازد هرگاه به آن نگاه کند پیش خدا مأجور است.

    قال علی (ع): زوروا موتاکم فانهم یفرحون بزیارتکم و فی حدیث آخر قال رسول الله (ص) فان لکم غیر عبره.

    (وسائل الشیعه، جلد2، صفحه878) به زیارت مردگان خود بروید زیرا زیارت اهل قبور مایه خوشحالی آنها و عبرت شماست.

    ماهیت مرگ و خواب: در این که حادثه ای به نام مرگ انسان را به ناچار درمی یابد جای تردید نیست و همگان به این واقعیت اذعان داشته و وجود هستی آن را پذیرفته اند ولی این پرسش همواره برای انسان ها و مکتب ما مطرح بوده و هست که: مرگ چیست؟

    مادیین و کافه ان آن را- نیستی مطلق و حس مذهبان آن را- نیستی نسبی دانسته اند.

    قرآن کریم و معصومین (ع) ضمن مردود دانستن نظریات مزبور از ماهیت و چیستی مرگ، پرده برداشته و آن را «توفی» معرفی نموده اند.

    توفی در لغت به معنای اخذ شیء به طور تمام و کمال است.

    هرگاه کسی چیزی را به تمام و کمال و بدون هیچ کم و کاستی دریافت کند، در زبان عربی کلمه توفی به کار برده می شود.

    از آیاتی که از مرگ به توفی یاد کرده، استنباط می شود که از نظر قرآن، مرگ تحویل گرفتن است، یعنی انسان هنگام مرگ به تمام شخصیت و واقعیتش در اختیار مأموران الهی قرار می گیرد و آنان انسان را دریافت می کنند.

    از این گونه آیات سه نکته به دست می آید: 1- مرگ نیستی و نابودی نیست بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است و حیات انسان بعد از مرگ به گونه ای دیگر ادامه می یابد.

    2- آنچه شخصیت واقعی انسان را تشکیل داده «من» واقعی او محسوب می شود، بدن و توابع آن نیست.

    زیرا بدن و اعضای آن، هنگام مرگ به جایی تحویل نمی شوند و مأموران الهی آنها را نمی ستانند، بلکه در همین جهان می مانند و به تدریج منهدم می‌گردند.

    3- روح انسان از نظر مقام و مرتبه وجودی در سطح بالاتری از ماده و مادیات قرار دارد؛ یعنی امری مجرد است.

    به کار بردن تعبیر توفی در مورد خواب حاکی از تشابه نسبی مرگ با خواب است.

    آیه زیر به طور روشنی سنخیت این دو حالت را بیان می کند: الله یُتَوُفی اِلا نَفس حینُ مُوتٍها وَ الَّتی لَم تَمـُت فی مُنامٍها فَتُمسٍک الَّتی قَضی عُلَیها المُوتُ وَ یـُرسٍلُ الاُخری اِلی اَجُلٍ مـُسُمی اِن فی ذلٍکُ لٍآیاتٍ لقومٍ یُتَفَکَّرون.

    (سوره زمر، آیه42) خداوند روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند [نیز] روحی را که در [موقع] خوابش نمرده است [می گیرد]؛ پس آن روحی را که مرگ را بر او واجب کرده، نگاه می‌دارد [روح ها] را تا هنگامی معین [به سوی زندگی دنیا] باز پس می فرستد، قطعاً در این [امر] برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی [از قدرت خدا] است.

    در روایتی از امام محمد باقر (ع) سؤال شد که مرگ چیست؟

    امام در پاسخ فرمودند: هـُوُ النَّومُ الَّذی یاتیکُم فی کُلٍ لَیلٍه، اِلا اِنَّه طَویلُ مـُدتُه؛ (صدوق، معانی الاخبار، ص289) مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغتان می آید، با این تفاوت که مدتش طولانی تر است.

    نظریه منکران معاد: گروهی از منکران و مادی گرایان از ریشه و بنیان منکر معاد انسان هستند و می گویند: طبیعت ما را می آفریند و سپس می میراند.

    در قرآن کریم از این گروه سخن به میان آمده است: وِ قالوا ما هـَی اِلا حُیاتُنا الدًّنیا نَموتُ وَ نُحیی وَ ما یُملٍکُنا اِلّا الدُّهر وِ مالَهـُم بِذلٍکُ مٍنً عٍلم اِن هـُمً اِلّا یـُظٍنـُّون.

    (سوره جاثیه، آیه24) آنان گفتند: زندگی جز حیات دنیوی نیست که می میریم و گروه دیگری جای ما را می‌گیرند و جز دهر و طبیعت قدرت دیگری نیست که ما را نابود سازد، اما آنان علم و آگاهی ندارند و تنها گمان برده اند.

    انگیزه ها و شبهات منکران معاد: انسان ها غالباً می خواهند در این دنیا بی هیچ قید و بندی آزاد و رها باشند تا هر چه می‌خواهند بشنوند، بگویند، ببینند و انجام دهند.

    از طرفی اعتقاد به معاد و حضور در محکمه عدل الهی و رسیدگی به اعمال راه انسان را سد کرده ضوابطی را به اعمال او تحمیل می کند.

    از این روست که مردم در برابر اخبار پیامبران به وجود معاد، مقاومت و انکار می کردند.

    (سوره قیامت، آیات5-3) آیا انسان می پندارد که هرگز استخوان های او را جمع نخواهیم کرد؟

    آری قادریم که [حتی خطوط سر] انگشتان او را موزون کنیم.

    [انسان در قدرت ما شک ندارد] بلکه او می خواهد [آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت] در تمام عمر گناه کند.

    پیروی از هوی و هوس زمینه انکار معاد و استبعاد وقوع آن را در ذهن باطل گرایان فراهم می سازد و یا بهانه های گوناگون از پذیرش آن خودداری می کنند.

    بنابر گزارش آیات کریمه قرآن، این مقاومت به گونه های مختلف ظهور کرده است، از جمله می‌گفتند: 1- دلیلی بر تحقق معاد نیست.

    (سوره جاثیه، آیه32) 2- معاد دروغی بر خداوند و یا سخنی از سر جنون است.

    (سوره سبأ، آیات7-8) 3- احیای مردگان بیرون از قدرت خداست.

    (سوره یس، آیه78) قرآن کریم در پاسخ به این شبهات قدرت مطلق و فراگیر الهی را یادآور شده می گوید: اینان خدا را آنگونه که شایسته است، نشناخته اند.(سوره زمر، آیه67) آن که به احیای نخستین قادرست بر احیای دوباره هم توان دارد.

    (سوره اسراء، آیه51) خداوند بر آنچه زمین از مردگان می کاهد، آگاه است.

    (سوره ق آیه4) برزخ از دیدگاه کتاب و سنت: قرآن که عالی ترین و اطمینان بخش ترین منابع معرفت به شمار می رود، درباره برزخ تعبیرات متفاوتی دارد و به شکل های گوناگون سخن گفته است؛ گاه به صورت عکس العمل انسان ها پس از مرگ و درک عالم برزخ، آن را بیان می کند و واکنش های متفاوتی را خاطر نشان می سازد در این آیات گفتار مردم عادی و عکس العمل منکران خدا، ظالمان و جنایتکاران و مؤمنان و شهدا- پس از مرگ- کاملاً فرق دارد.

    نظر شهید در قالب پیام و اظهار شادمانی مطرح شده و مقام و موقعیت خود را در برزخ بازگو می‌سازد.

    به هر حال این آیات به وجود برزخ و بقای روح حکایت دارد.

    برزخ از نظر فرهنگ ها: بعضی از متفکران که معتقدند در برزخ عذابی جز حسرت و اندوه وجود ندارد، برزخ را سدی بین اعمال و نتایج آن می دانند.

    عده ای می گویند برزخ سدی برای عدم بازگشت به دنیا و مانعی برای رسیدن به آخرت- پیش از قیامت است.

    برخی به دلیل این که در آن وضع زندگی نه جنبه معنوی خالص دارد و نه مادی محض و فقط بعضی از لوازم مادی همچون شکل و مقدار آن چه از اعراض شمرده می شود وجود دارد، برزخش گفته اند.

    عالم برزخ در واقع نمونه و مثالی از حیات اخروی و تتمه زندگی دنیوی است و در اصطلاح مذهبی ها به نقطه مرزی بین دنیا و آخرت گفته می‌شود.

    برزخ از نظر عقل و وحی: برای اثبات وجود عالم برزخ- قطع نظر از قرآن و سنت- از عقل و برهان می توان مدد گرفت.

    تمام دلایلی که درباره تجرد و بقای روح آورده شده و حیات روح را پس از کالبد مادی اثبات می کند، به گونه غیرمستقیم زندگی برخی را نیز اثبات می کند، زیرا ارواح بعد از قطع رابطه از بدن دنیوی در وضع خاصی قرار می گیرند که آن را عالم برزخ می نامند.

    برزخ از نظر مصریان: مصریان معتقد بودند روح افراد در یک وادی در زیر زمین به موازات رود نیل قرار دارد.

    جهان زیرین به وسیله رشته جبالی از مصر جراحی شود و این جدایی تنها به واسطه راه تنگ و گذرگاهی تاریک و ظلمانی است که از آن خورشید و ارواح مردگان قادرند بگذرند!

    روح در راه خود از گذرگاه های مهیب و هراسناکی می گذرد که مسکن غولان و اهریمنان است.

    در راه این وادی دروازه های متعدد و دروازه بان هاست، که ارواح بعد از عبور از این راه، به رودخانه خروشن و بزرگی می رسند؛ سپس کرجی بان پیری همچون «شارون» ارواح را سوار کرده و به قلمرو «اوسی ویس» می رساند، ولی پیش از آنکه ارواح به قلمرو مردگان برسند، باید از مرحله ای به نام داوری مردگان بگذرند.

    ( بیان الادیان، ص162-161) شفاعت: بنابر آنچه از روایات قرآن و روایات معصومین (ع) استفاده می شود، اگر انسان با ایمان از دنیا برود، هرچند اعمالش چندان رضایت بخش نباشد، به عذاب ابدی گرفتار نشده، سرانجام وارد بهشت خواهد شد.

    خداوند گناهان کوچک مؤمن را می بخشاید و گناهان بزرگ او را به واسطه توبه راستین می آمرزد و اگر توفیق توبه نیافت رنج ها و مصیبت هایی که در دنیا تحمل نموده از عقوبت گناهش می کاهد و عذاب های برزخ و موقف های آغازین قیامت، آلودگی‌هایش را می زداید و اگر باز هم در او آثار گناهی باقی مانده باشد با شفاعت از عذاب دوزخ رهایی می یابد چنان که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده: اِدَّخرتُ شَفاعتی لٍأهلِ الکبائٍرِ من اُمـَّتی؛ شفاعتم را برای آن دسته از امت خود که مرتکب کبائر شده اند اندوخته ام.

    از اینجا دانسته می شود که شفاعت آخرین و بزرگترین امید مؤمنان گناه کار است.

    البته این امر نباید انسان را بفریبد و به امید شفاعت دست به هر گناهی بزند، زیرا همواره این خطر وجود دارد که افزونی گناه نور ایمان را در دل آدمی خاموش ساخته، موجب شقاوت ابدی او گردد.

    مفهوم شفاعت: شفاعت از ریشه «شفع» به معنای جفت است.

    در فرهنگ دینی، مقصود از شفاعت، وساطت و میانجی گری اولیای خدا را در بخشودن گناه مؤمنان است.

    گویا شخص گناهکار خود به تنهایی استحقاق رحمت الهی را ندارد.

    اما با پیوست درخواست «شفیع» (شفاعت کننده) این قابلیت در او پدیدار می آید.

    سوره یونس آیه3: مامن شفیع الامن بعد اذنه هیچ کس شفیع و واسطه جز به رخصت او نخواهد بود.

    نفی شفاعت باطل و اثبات شفاعت حق: عقیده به شفاعت اگر به گونه ای باشد که مستلزم نقص در خدای سبحان باشد، پذیرفته نیست و چون شفاعتی که مشرکان به آن باور داشتند، این گونه بود، قرآن خط بطلان به آن کشید: لَیسُ لٍما مٍن دونِ اللهِ مٍن ولـِّی وَ لا شَفیع.

    (انعام، سوره70) جز خدا سرپرست و شفاعت گری نخواهد داشت.

    در کنار نفی چنین شفاعتی، شفاعت به اذن خدا اثبات شده است: ما مٍن شَفیعِ اِلا مٍن بُعدٍ اِذنهٍ (یونس، آیه3) هیچ شفاعت کننده ای نیست مگر بعد از اذن الهی.

    به فرموده قرآن کریم، کسانی حق شفاعت دارند که به حق شهادت می دهند و دارای علم اند: وَ لا یِملٍک الَّذینُ یُدعونَ مٍن دونِه الشِّفاعُه اِلّا مُن شَهد بِالحُقِ وَ هم یُعمُلونَ (زخرف،‌آیه86) و کسانی را که جز خدا می خواستند قادر به شفاعت نیستند، مگر آنها که شهادت به حق دهند و دارای علم باشند.

    احتمالاً مراد کسانی هستند که به همه اعمال و نیات مردم در دنیا آگاه بوده اند و در محکمه عدل الهی به عنوان شاهد حضور می یابند و قدر متقین از ایشان، پیامبر خدا (ص) و امامان معصوم (ع) هستند.

  • فهرست
    مقدمه
    1-1. اصل معاد و جایگاه آن در معارف اسلامی
    1-2. ایمان به معاد و اثرات آن
    1-3. اقرار به معاد
    2- ماهیت مرگ و خواب
    3- برزخ از دیدگاه کتاب و سنت
    برزخ از نظر فرهنگ ها
    برزخ از نظر عقل و وحی
    برزخ از نظر مصریان
    4- شفاعت
    مفهوم شفاعت
    نفی شفاعت باطل و اثبات شفاعت حق
کلمات کلیدی: اصل معاد - معاد

فصل اول معادلات گويا، اصم و نامعادله بخش اول: تعيين علامت چندجمله‌اي‌ها تعريف: منظور از تعيين علامت چندجمله‌اي، آن است که بدانيم آن چندجمله‌اي به ازاي چه مقاديري براي متغير آن (x) مثبت يا منفي يا صفر است. الف) تعيين علامت دو جمله‌اي درجه ا

فصل 1. کليات معادلات ديفرانسيل با مشتقات جزئي 1-مقدمه يک معادله ديفرانسيل با مشتقات جزئي (يا نسبي) براي يک تابع رابطهاي است که بين تابع مجهول u و متغيرهاي مستقل آن (به تعداد متنابهي) و مشتقات جزئي تابع u نسبت به متغيرهاي مستقل آن برقرار ميباشد. تابع

نماد علمي: نماد علمي مدلي جديد براي عدد نويسي است که از آن براي سهولت بخشيدن به امر نوشتن و خواندن اعداد بسيار بزرگ و يا بسيار کوچک مانند محاسبه جرم سيارات و يا يک اتم از عنصر، استفاده مي کنند. نماد علمي اعداد مثبت را به صورت مي نويسند که در آن

بررسی جایگاه و تاثیر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در اقتصاد کشور. بیان مساله: تمامی‌اتاقهای بازرگانی در سراسر دنیا، تاثیرگذاری زیادی بر شاخصهای اقتصادی کشور دارند ودر مجموع به اقتصاد ملی یاری می‌رسانند و البته اتاق بازرگانی‌ایران نیز از این امر مستثنی نیست. براساس قانون، هدف از تاسیس اتاق بازرگانی کمک به فراهم نمودن موجبات رشد و توسعه اقتصاد کشور، تبادل افکار و بیان آراء و ...

- کاربرد روش L1 – تقريب در معادلات انتگرال تکين 1- مقدمه: معادلات انتگرال را مي‌توان با استفاده از فن LP – تقريب (به ويژه L1 تقريب) به طور موثري حل کرد. در اين متن فن کلي را مورد بحث قرار مي‌دهيم و سپس آن را با حل چند معادله انتگرال مختلف توضيح مي

معدن کائولن گناباد در خصوص اين معدن مي توان به موارد زير اشاره کرد. 1- cap يا کلاهک سيليسي آن نسبت به معدن کائولن قبلي در افق پايين تري قرار دارد . اين کلاهک کاملا سيليسي شده و با چکش نمي توان آنرا شکست . لازم به ذکر است که اين کلاهک ظاهرا شبيه ک

استاد، ملاصدرا را تفکيکي مي داند و استدلال مي کند که ملاصدرا در مسأله معاد دو موضع يا به تعبير ايشان دو «ايستار» دارد: يکي ايستار فلسفي که طبق آن معاد جسماني را به ياري اصول فلسفي اثبات مي کند و ديگري ايستار وحياني که طبق آن ملاصدرا پس از دريافت ناک

تشکیل شورای بازرگانی: میرزا حسین خان سپهسالار که از معدود رجال کاردان و میهن دوست عصر قاجار محسوب می‌شود در سال 1288 هجری قمری (1250 شمسی) به دستور ناصرالدین شاه از استانبول فراخوانده شد و ابتدا وزیر عدلیه و سپس صدراعظم شد. یکی از کارهای اساسی او سامان دادن به هیات وزراء و تشکیل وزارتخانه‌های مرتبط بود. از چند سال قبل از آن ناصرالدین شاه عده ای را بعنوان وزیر برگزیده بود لیکن ...

چکيده همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسي صحت و يا سقم نسبت انکار معاد جسماني به ابن سينا با استناد به اقوال وي در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار ديگر او تدوين شده است. حاصل کلام وي در مجموعه آثارش اين است که معاد در دو صورت «جسماني» و «روحاني» قابل تصور

تناسخ از ريشه «نسخ» گرفته شده و از کلمات اهل لغت درباره اين واژه، چنين بر مى‏آيد که از آن، دو خصوصيت استفاده مى‏شود: 1 تحول و انتقال.2 تعاقب دو پديده که يکى جانشين ديگرى گردد. (1) در آنجا که حکمى در شريعت به وسيله حکم ديگر برطرف شود، لفظ «نسخ» به کا

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول