دارالاماره و یا باغ حمید بن قحطبه طایی، در دهکده سناباد دژ نظامی بوده، که تاریخ پیدایش آن به قبل از اسلام می رسد.
این محل بر سر سه راهی سناباد و نیشابور و سرخس و طوس و رادکان واقع بوده، در واقع به عنوان راهداری، تأمین کننده امنیت راه های آن منطقه و محل استقرار مرزبانان بوده است، با مرگ هارون و دفن وی در این محل، دارالاماره به بقعه هارونیه شهرت یافت.
پس از گذشت نزدیک دو سال از ورود امام به ایران، و استقرار در مرو، مأمون که از واگذاری ولایتعهدی به امام به انگیزه آرام کردن اوضاع و شورشها و التهاب های جامعه طرفی نمی بندد.
نهایتا تصمیم هولناک و جنایت بار خویش را عملی ساخته، و در طوس امام را به شهادت می رساند .
پس از این اقدام زشت، برای دور داشتن خود از هر اتهام، از سر تزویر در سوگ امام گریبان چاک داد، پیشاپیش جنازه حضرت با شیون و گریه به عزاداری می پردازد و برای تبرئه کامل خود، فرمان می دهد تا امام در بقعه هارونیه نزدیک قبر پدرش دفن شود.
اصل بنای داخلی تالار دارالاماره معبد (آتشکده) بوده، که پس از دفن هارون بدستور مأمون تخریب و به سبک معماری خراسان، چهار دیوار ساده با ارتفاعی نسبتا کوتاه که با گنبدی با خیز کم پوشش یافته بود، بنا گردید.
با پنهان شدن دُرّ جسد امام، بقعه هارونیه به مشهدالرضا تغییر نام یافت و مشهور گردید.
اولین سنگ مضجع منوّر امام علیه السلام، که هم اکنون در موزه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری می شود، سنگ مرمری است، با ابعاد چهل سانت طول و سی سانت عرض و قطر شش سانتیمتر.
روی سنگ عباراتی مشتمل بر آیه قرآن و اسامی پیشوایان معصوم، به خط کوفی نوشته شده، که از لحاظ قدمت و نوع خط، حائز اهمیت بسیار است.
این سنگ از اوایل قرن ششم، بر مرقد منور نصب شده است، تاریخ حک شده بر سنگ، سال 516 هجری قمری را نشان می دهد.
به مرور زمان سنگ مرقد، ارتفاع و حجم یافته، در مرحله بعد مکعبی به شکل صندوق با حجم و ارتفاع بیشتری ساخته و بر فراز مرقد شریف قرار می گیرد، و در مرحله بعد ضریح شکل یافته و در حالیکه هم سنگ مرقد و هم صندوق را در خود جای می دهد، بر مدفن منور امام قرار می گیرد.
به مرور زمان سنگ مرقد، ارتفاع و حجم یافته، در مرحله بعد مکعبی به شکل صندوق با حجم و ارتفاع بیشتری ساخته و بر فراز مرقد شریف قرار می گیرد، و در مرحله بعد ضریح شکل یافته و در حالیکه هم سنگ مرقد و هم صندوق را در خود جای می دهد، بر مدفن منور امام قرار می گیرد.
بنظر می رسد، علت عمده این تحول ونهایتا ساخت ضریح، دوچیز بوده است.
ادای احترام، و تعظیم و توقیر امام رشد فزاینده زائران و نیاز و احساس تمایل آنان برای اظهار ارادت و توسل به امام، که با دست یازیدن به ضریح مطهر، صورت خارجی پیدا می کند.
بدرستی نمی توان مشخص نمود که از چه دورانی بر مرقد تابناک امام صندوق نصب شده، پاره ای از مورخان بر این عقیده اند که از زمان دفن حضرت صندوقی بر مضجع نصب می شود.
اما نمی توان چنین نظری را به جزم پذیرفت و بر صحت آن اطمینان یافت.
آنچه مسلم است، از سنه 500 هجری قمری مرقد امام صاحب صندوق بوده و تاکنون سه صندوق ساخته و بر فراز مرقد امام علیه السلام نصب می شود.
اولین صندوق مرقد منور امام مربوط به سال 500 هجری قمری است، صندوقی بوده چوبی با روکشی از نقره، انوشیروان زردشتی اصفهانی بانی صندوق بوده است.
ابن بطوطه گردشگر معروف جهان اسلام که درسال 734 از طوس دیدار داشته و توفیق زیارت حرم امام(ع) را یافته اینچنین حرم مطهر و صندوق آن را در کتاب تحفه النظار خود توصیف نموده است.
سامانیان به روایت تاریخ، بوبکر شهمرد از پیشکاران نوح بن منصور سامانی، فایق الخاصه، پیشکار فایق، مشهد شهادتگاه علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم شیعیان را آبادان کرد[1].
به گفته ابن بابویه، محمد بن عبدالرزاق طوسی و امیر حمویه از امرای عهد سامانی در دوران امارتشان نسبت به مرقد مطهر امام (ع) کمال ارادت و توجه را داشتند و تزییناتی در حرم به وجود آوردند[2].
غزنویان یمین الدوله، سلطان محمود غزنوی، عمارت مشهد طوس را که مرقد علی بن موسی الرضا (ع) و رشید در آن است، پس از تخریبی که پدرش سبکتکین غزنوی در قبه به وجود آورد از نو ساخت و بنایی زیبا بر آن بنیاد نهاد[1]، در آن عصر، سوری بن معتز که از سوی سلطان محمود والی خراسان بود، در تعمیر و تجلیل آن مکان شریف همت گماشت[2].
علاوه بر این، ابوالحسن عراقی معروف به دبیر از رجال و دبیران دربار غزنویان در اوایل قرن پنجم ضمن مرمت بقعه رضوی اقدام به ساختن مسجد بالاسر در کنار حرم مطهر نمود[3].
سلجوقیان امیر عمادالدوله که مقرب پادشاهان سلجوقی بود در اوایل قرن ششم هـ .ق.حرم را مرمت نمود.شرف الدین ابوطاهر قمی وزیر سلطان سنجر نیز گنبد را بر فراز بقعه بنا نهاد و ترکان زمرد ملک دختر خواهر زاده سلطان سنجر نیز ازاره حرم مطهر را با کاشیهای نفیس سنجری با تاریخ اثنی عشر و خمسمائه (512) آراسته نمود.
خوارزمشاهیان در اوایل قرن هفتم هـ .ق، دوران سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه، بار دیگر ازاره حرم مطهر با کاشیهای ممتاز، معروف به کاشی سنجری تزئین یافت واکنون این کاشیها با تاریخ اثنی عشر و ستمائه (612) در حرم موجود است.
علاوه بر این، اطراف درِ پیش روی مبارک در ضلع شمالی رواق دارالحفاظ، کتیبه ای از کاشی چینی مانند ممتاز، مربوط به عهد خوارزمشاهیان تزیین یافته است.
در این کتیبه به خط ثلث برجسته، نام و نسب حضرت امام رضا (ع) تا حضرت امیرالمؤمنین (ع) مکتوب میباشد تیموریان از آثار مهم این دوره، بنای با شکوه مسجد گوهرشاد در جنوب حرم مطهر و دو رواق تاریخی دارالحفاظ و دارالسیاده است.
مدرسه پریزاد، مدرسه دو در و مدرسه سابق بالاسر که متصل به ضلع غربی دارالسیاده بوده و اکنون جزء رواق دارالولایه درآمده نیز به همین دوره مربوط میشود.
این بناها مربوط به دوران حکومت شاهرخ بن امیر تیمور گورکانی است.
از آثار دیگر عهد تیموری ضلع جنوبی صحن انقلاب میباشد که به همت امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا آخرین امیر تیموری بین سالهای 885-875 هـ .ق.ساخته شد.
عهد صفویه در دوره صفویه نیز اقداماتی در حوزه حرم مطهر انجام شده، از جمله: شاه طهماسب صفوی اقدام به تهیه اولین ضریح مرقد منور به سال 957 هـ .ق.نمود و در سال 932 هـ .ق.برای اولین بار گنبد را به طلا آراسته کرد، علاوه بر این، ایوان امیر علیشیر و گلدسته کنار گنبد را نیز طلا کاری نمود.
در زمان شاه عباس صحن انقلاب وسعت یافت و اضلاع شرقی و شمالی و غربی آن با ایوانها و حجرهها ساخته شد و شاه عباس دوم اقدام به تعمیر و کاشی کاری آن نمود.
در سال 997 هـ .
ق.
که عبدالمؤمن خان ازبک اقدام به غارت اموال آستان قدس رضوی و طلاهای گنبد منور نمود شاه عباس اول در سفری که به مشهد آمد مجدداً گنبد را طلاکاری کرد، این کار در سال 1016 هـ .
پایان یافت.
جریان آمدن شاه عباس و طلاکاری گنبد به خط ثلث و خطاطی علیرضا عباسی در کتیبه کمربندی گنبد مکتوب است.
علاوه بر آن، شاه سلیمان صفوی به تعمیر رواق دارالسیاده و طلاکاری مجدد گنبد که در اثر زلزله سال 1084 هـ .
آسیب دیده و فروریخته بود اقدام نمود.
طلاکاری مجدد گنبد درعهد شاه سلیمان بر چهارترنج ساقه گنبد به خط محمدرضا امامی کتیبه شده است.
رواقهای توحید خانه، گنبد الله وردیخان، گنبد حاتم خانی نیز از آثار عهد صفویه است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی افزایش تصاعدی زائران و عدم گنجایش فضاهای باز و سرپوشیده حوزه حرم و رواقهای موجود، عدم سهولت زیارت و آمد و رفت انبوه زائران، باعث شد که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ضمن در نظر گرفتن مسائل اجتماعی، فرهنگی، زیارتی و خدماتی، بهترین و آرام ترین فضاهای لازم برای زیارت و نیایش زائران گرامی حضرت فراهم گردد.
با عنایت تولیت آستان قدس رضوی، روند احداث فضاهای زیارتی، فرهنگی و خدماتی به سرعت افزایش یافته است به گونه ای که طی سالهای اخیر حجم عملیات اجرایی بالغ بر پنج برابر بناهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میباشد.
زیربنای اماکن در طول 12 قرن حدود 12 هکتار بود، در صورتی که از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون به 60 هکتار رسیده است.
آستان قدس رضوی ضمن توسعه بناهای گذشته اقدام به احداث بناهای سرپوشیده و فضاهای باز نموده است.
از ابتدا ( آغاز پیدایش حرم) تا کنون در طول قرنها تعداد 25 بنای سرپوشیده به نام رواق، 9 فضای باز به نام صحن و 6 مدخل ورودی به نام بست در اطراف مضجع شریف رضوی ساخته شده است تاریخچه پیدایش اماکن متبرکه در سال 203 و به قولى 202 هجرى قمرى، پس از شهادت امام رضا علیه السلام، پیکر مطهر وى را در بقعه اى که بر روى گور هارون الرشید بناکرده بودند، به خاک سپردند.
این بقعه در باغ «حمید بن قحطبه» و در روستایى به نام «سناباد» نزدیک «نوغان» در حدود 2 تا 4 فرسنگى طوس واقع شده بود.
با توجّه به این روایت، نخستین بناى آرامگاه، همان بقعه هارون الرشید باید باشد که توسط مأمون عباسى بنا گردیده بود.
از این بقعه، هم اکنون 2 متر از دیوار آن باقى مانده و بقیه بناى حرم بر روى آن ساخته شده است.
از این تاریخ تا روزگار دیلمیان، نشانه اى از تجدید یا مرمت حرم در دست نیست.
ولى مسلم این است که مزارى معروف بوده، تا جایى که جهان گردان و جغرافى نویسان شهیرى به سبب وجود همان، از سرزمین طوس به «مشهد الرضا» تعبیر کرده و نام برده اند.
به نظر مى رسد در عهد دیلمیان، تزئیناتى بر این بنا صورت گرفته باشد.
«سبکتکین» (387- 366 هـ.ق) پادشاه متعصب غزنوى، حرم مطهر را ویران و زیارت آن را ممنوع کرد.
پس از آن، «عمید الدوله فایق» که بیهقى او را «خادم خاصه» نامیده است، در تکمیل بقعه و آبادانى «مشهد» کوشید.
در سال 400 هجرى قمرى، «ابوبکر شهمرد» به دستور «سلطان محمود غزنوى» بناى بقعه را بار دیگر بر روى بازمانده دیوارهاى گلین با آجر برپا ساخته، مناره اى نیز بدان افزود.
این بنا که هسته اصلى حرم را تشـکیل مى دهد، بنایى چهارگوش بوده و با توجّه به هم زمانى بناى آن با بناى «سنگ بست» آرامگاه «ارسلان جاذب» به نظر مى رسد که قبل از تزئینات و الحاقات بعدى، حرم امام رضا علیه السلام و آرامگاه او شبیه هم بوده است.
پس از آن – با توجّه به سنگ نوشته موزه آستان قدس رضوى که قدیمى ترین سنگ قبر امام علیه السلام مى باشد، به نظر مى رسد که بناى حرم در سال 516 هجرى قمرى تجدید یا تعمیر شده است.
بناى بقعه در هنگام حمله «غزها» به سال 548 هـ ق آسیب فراوان دید.
در روزگار «سلطان سنجر سلجوقى» (511 – 552 هـ ق) ، «شرف الدین ابوطاهر بن سعدبن على قمى» پس از مرمت بنا، گنبدى نیز بر آن ساخت.
بعد از سال 557 هـ ق نیز « چترگان زمرد ملک» دختر «محمود سلجوقى» ، ازاره حرم را با کاشى هاى نقیس شش و هشت ضلعى و ستاره اى تزئیین کرد که نام وى و تاریخ تزئین بر کاشى هایی ثبت است.
در دوره خوارزمشاهیان، روضه رضوى مورد توجّه قرار گرفت و تعمیرات و تزئیناتى در ساختمان آن به عمل آمد.
در این دوره (سال 612 هـ ق ) ، کتیبه کاشى خشتى بسیار زیبایى به خط ثلث برجسته بر روى دیوار دو طرف در ورودى حرم – از جانب رواق دارالحفاظ – نصب شد که بر روى آن، نام و نسب حضرت رضا علیه السلام تا حضرت امیرالمومنین علیه السلام ذکر شده است.
چند کتیبه و سه محراب دیگر نیز مربوط به این دوره، در مجموعه ابنیه متبرکه موجود است.
در سال 618 هـ ق ، به هنگام حمله «تولی» پسر «چنگیز» بقعه رضوى دچار ویرانى شد، اما به انهدام کامل نینجامید.
از آن تاریخ تا حدود یک قرن بعد، اطلاع مستندى که حاکى از مرمت حرم باشد، در دست نیست.
تا آنکه نخست «غازان خان» و سپس «سلطان محمد خدابنده الجایتو» ضمن تعمیر، در تزئین و آبادانى روضه رضوى کوشیدند.
«ابن بطوطه» که در سال 734 هـ ق مشهد را دیده است، به عمارت زیبا و کاشى کارى شده و ضریح نقره اى مرقد اشاره مى کند که احتمالاً از ساخته هاى دوره الجایتو بوده و به نـظر مى رسد، بناى کامل گنبد موجود نیز از خدمات هم اوست.
در قرن هشتم، آثار آستان قدس عبارت از حرم، مسجد بالاسر – که بانى آن «ابوالحسن عراقى» از دبیران عهد غزنوى بود – و چند بناى کوچک متصل به ضلع شمالى و یک مدرسه بوده است.
در دوره تیمورى، در زمان «شاهرخ» و همسرش «گوهرشاد» آستان قدس توسعه چشم گیرى پیدا کرد.
در این دوره (سال 821 هـ ق) نخستین مسجد جامع شهر مشهد به نام مسجد گوهرشاد، در سمت قبله حرم مطهر برپا شد.
سپس، بناى دارالحفاظ بین حرم و مسجد فوق الذکر، دارالسیاده، در مغرب دارالحفاظ و سرانجام «تحویل خانه» یا خزانه، در مشرق دارالحفاظ برپا شد.
در پیرامون مجموعه نیز در عهد شاهرخ، سه مدرسه به نام هاى «مدرسه پریزاد» ، «مدرسه بالاسر» و "مدرسه دودر» ساخته شد.
در زمان «سلطان حسین بایقرا» (875 – 912 هـ ق ) ، به کوشش «امیر علیشیر نوایی» صحن کهنه و اساس ایوان طلا به وجود آمد، که صحن مزبور در زمان «شاه عباس اول» وسعت یافت و در دوره صفویه نیز اقدامات ارزنده اى بر روى آن صورت گرفت.
«شاه طهماسب صفوى» مناره نزدیک گنبد را مرمت و طلاکارى کرد و در سال 932 هـ ق خشت هاى نفیس کاشى روى گنبد را به خشت هاى طلا بدل ساخت.
بعد از غارت خشت هاى طلاى گنبد در شورش «عبدالمؤمن خان ازبک» شاه عباس در سال 1010 هـ ق به تجدید بناى آن دستور داد که شرح آن در کتیبه میناکارى شده گنبد به خط «علیرضا عباسى» نقش بسته است.
در زمان پادشاهى همین شخص، صحن کهنه گسترش یافت و ایوان شمالی، اتاق ها، غرفه ها، سردرها و ایوان هاى شرقى و غربى آن احداث گردید.
ایجاد رواق توحید خانه در شمال حرم، از آثار منسوب به «ملامحسن فیض» است.
رواق الله وردى خان، ایوان ضلع غربى دارالضیافه و رواق حاتم خانی، از ساخته هاى امیران بزرگ صفوى، «الله وردى خان» و «حاتم بیک اردوبادى» است.
«شاه عباس دوم» صحن عتیق را تعمیر و کاشى کارى کرد و «شاه سلیمان» نیز گنبد حرم مطهر را که در اثر زلزله شکاف برداشته بود – به تصریح کتیبه اى که برآن نصب شده است – مرمت کرد و چندین مدرسه ساخت.
ایوان شمالى مسجد گوهرشاد «ورودى به حرم مطهر» همزمان با مصلاى پایئن خیابان در این دوره توسط استاد شجاع بناى اصفهانى مرمت و کاشى کارى شد.
در دوره «نادرشاه افشار» ، ایوان طلاى صحن عتیق و مناره بالاىآن تعمیر و طلاکارى گردید.
همچنین بناى مناره ایوان شمالى و تذهیب آن و سنگاب مرمر یک پارچه سقاخانه اسماعیل طلایى در صحن عتیق، مربوط به همین دوره است.
در طول دوره قاجار نیز تحوّلاتى در مجموعه ابنیه متبرکه حرم صورت گرفته است، از جمله : ساختمان صحن جدید که در دوره «فتحعلى شاه قاجار» آغاز و در زمان «ناصر الدین شاه» به پایان رسید و طلاکارى ایوان آن نیز صورت گرفت.
ایوان و سردر شمالى صحن عتیق هم به تصریح کتیبه اى که برآن قرار دارد، در ایّام «محمدشاه» مرمت شده است.
توحیدخانه مبارکه نیز در زمان نیابت تولیت «عضدالملک» در سال 1276 هـ ق مرمت گشته است.
هم او در سال 1275 هـ ق دستور داد روى نقاشى ها و کاشى هاى نفیس حرم را آینه کارى کنند.
ناصر الدین شاه نیز دستور داد ازاره دیوار تا بالاى ایوان غربى صحن جدید و سقف مقرنس آن را با خشت هاى طلا بپوشانند و از همین رو، به «ایوان ناصرى» معروف گردید.
در ایّام «مظفرالدین شاه» نیز هردو صحن جدید و عتیق تعمیر شدند.
در سال 1330 هـ ق ارتش روسیه صدمات زیادى به مجموعه ابنیه وارد ساخت که پس از چندى توسط «حسین میرزا نیر الدوله» والى خراسان، تعمیر گردید.
در سال 1307 هـ ش تغییرى اساسى در شبکه پیرامون مجموعه به عمل آمد و فلکه دور حرم به شعاع 180 متر از نوک گنبد و به پهناى 30 متر احداث شد.
سپس بناهاى موزه، کتابخانه و تالار تشریفات احداث گردید.
در سالهاى قبل از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامی، فلکه پیشین را تا شعاع 320 متر (از نوک گنبد مطهر) گسترش داده، به جز ساختمان هاى متعلق به مجموعه آستان قدس رضوى و چند بناى تاریخى متصل و مجاور ان، بخش مهمى از واحدهاى بافت تاریخى ابنیه متبرکه را – بدون در نظر گرفتن قدمت و زیبایى – برچیدند و در عوض، فضاى سبز ایجاد کردند.
«حرم مطهر واماکن متبرکه و توصیف هریک» حرم مطهر مجموعه ای است تقریباً مدور، که مرکز آن مضجع منور امام ابوالحسن الرضا(ع) قرار دارد.
طی گفتاری به اختصار، به معرفی هر یک ازبناهای این مجموعه و موقعیت آنها، نسبت به روضه منوره می پردازیم.
حرم مطهر که گنبد درخشان و طلایی برفراز آن قرار دارد، تقریباً در مرکز بناهای آستان مقدس واقع شده، و از نقطه نظر معماری و هنری بسیار بدیع و استوار، و زیبا ودل انگیز است.
حرم مطهر تقریباً به شکل مربع بوده، و مساحت آن پس از توسعه ایی که پس از انقلاب اسلامی انجام شد، به 139 متر مربع بالغ شده است، سطح حرم با سنگ مرمر مفروش گردیده، و تمام ازاره دور حرم با کاشی های ممتاز و ظریف چینی مانند، با رنگ های بسیار دلپذیر، مشهور به کاشی های سنجری مزین شده است، بر روی این کاشی ها آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) با خط رقاع و ثلث، همراه با نقش های اسلیمی نوشته و تزئین یافته است.
سقف حرم دارای دو پوشش است، پوشش اول : که از زیر مشهود است، به صورت مقعر و مقرنس بوده، ارتفاع آن از سطح حرم تا نقطه پایانی سقف 80/18 متر می باشد، و پوشش دوم: همان لایه خارجی گنبد مطلی است.
از طریق چهار صفه یا ممر حرم مطهر، با رواق های اطراف اتصال یافته، و زائرین از طریق آنها حضور حضرت تشرف حاصل می نمایند.
پیش از این، در ضلع جنوبی حرم مطهر (پیش روی مبارک)، دو محراب بسیار نفیس و ممتاز از جنس کاشی چینی نصب بوده، که پس از توسعه به لحاظ قدمت و نفاست، به موزه آستان قدس منتقل شده است.
تزیینات روضه منوره دیوارهای حرم مطهر از سطح به بالا، دارای چند قسمت است : ابتدا حاشیه ای کوتاه از سنگ مرمر، به ارتفاع 20 سانتی متر، قسمت پایین دیوارها را پوشانده است.
بالای این حاشیه، یعنی ازاره حرم مطهر به ارتفاع 92 سانتی متر، از کاشی های بسیار نفیس و ممتاز، مشهور به کاشی های سنجری، با اشکال هندسی منظم معمولاً شش و هشت و چهارضلعی، با رنگ های بسیار بدیع و دلپذیر، که درنوع خود بی نظیر است، پوشش یافته، بر روی اغلب این کاشی ها که از قدمت و سابقه تاریخی هشتصد ساله برخوردار است، با خطوط رقاع، ثلث و نقوش اسلیمی بطور برجسته، آیات و احادیث و کلمات قصار و امثال و اشعاری مکتوب و منقوش شده است.
در واقع این کاشی ها به صورت کتابی همیشه مفتوح، سخنان نغز پیشوایان معصوم دین را، در برابر دیدگان زائر به نمایش گذاشته، و همیشه ایام زائران را با زبان حال به مطالعه و تأمل در خود، دعوت نموده و می نماید.
این کاشی ها از ظرافت و نفاست فوق العاده ای برخوردار بوده، و دارای رنگ های قهوه ای، فیروزه ای، تغاری، لاجوردی و سفید است.
تاریخ مکتوب بر این کاشی ها سال های 500 و 512 و 612 و برخی هم، سال 760 هجری قمری را نشان می دهد.
از این شواهد تاریخی معلوم می شود، که ازاره حرم مطهر در اوایل قرن ششم یعنی دوران سلطان سنجر سلجوقی، با این کاشی های بسیار نفیس تزیین یافته، و وجود تاریخ 612 هجری قمری، که بیانگر دوران سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه می باشد، گویای اقدامات و فعالیت هایی است، که در این زمان، در زمینه توسعه و مرمت ابنیه حرم مطهر انجام یافته است.
شمس الدین حسینی معروف به ابو زید، و دیگر محمد بن ابی طاهر بن ابی الحسن کاشانی و علی بن محمد بن ابی سعد النقاش، هنرمندان اعجازگر کاشیکار و بدیع نگاری هستند، که نامشان بر گوشه هایی از برخی از کاشی ها به چشم می خورد.
در برخی از قسمت های ازاره، که کاشی های قدیمی آن افتاده است، کاشی های جدید با تاریخ 1358 قمری دیده می شود.
در بالای کاشی ازاره حرم مطهر، حاشیه کوچکی است از کاشی به عرض 10 سانتی متر که با نقش های بسیار بدیع و زیبا، به خط طلایی رنگ، آیات و سوری از قرآن، مانند سوره واقعه و احادیثی از معصومین(ع) بر آن نوشته شده، و علاوه بر ارزش هنری، مضمون این آیات و روایات عظمت و تعالی خاصی، بر این کتیبه بخشیده است.
قسمت بالای این حاشیه کوچک طلایی رنگ، کتیبه دیگری از کاشی نفیس چینی معروف به کتیبه سلطان سنجری قرار دارد.
عرض این کتیبه حدود 50 سانتی متر بوده، که با خط ثلث جلی بطور برجسته، آیات سوره مبارکه (فتح)، (هل اتی) و (نور) بر آن مکتوب می باشد.
ابتدا این کتیبه از مسجد بالاسر مبارک، و اطراف حرم مطهر امتداد یافته، و در کنار در ورودی حرم مطهر، پایان می یابد.
آخرین قسمت ازاره حرم مطهر، کتیبه ای است سنگی، که اشعار قصیده دبیرالملک فراهانی به خط نستعلیق و با رنگ سیاه، به خط حسینعلی خوشنویس، بر آن حجاری شده است، این کتیبه تاریخ 1287 قمری را در بردارد.
از بالای کتیبه سنگ مرمر ازاره، سطح تمامی دیوارها و صفه های اطراف روضه منوره، با کاشی های رنگارنگ بسیار نفیس مزین شده است، و نمای زیر صفه ها و پایه ها، با کاشی های معرق همراه با نقوش زیبا، لچکی ها، ترنج ها، با کتیبه ها و خطوطی برجسته از برنز، نگارستانی از طرح و نقش و رنگ را بوجود آورده است.
بر کاشی های سطح دیوار و زیر طاق ها، با خطوطی طلایی و غیر آن، آیاتی از قرآن و اسماء الهی و احادیث و کلمات قصار معصومین (ع) دیده می شود.
بر دو زاویه بالای صفه جنوبی، در دو ترنج آیه تطهیر کتیبه شده است.
« انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» همین آیه عیناً در دو زاویه صفه شمالی، به قرینه صفه جنوبی، نقش بسته است و در طرفین دو صفه شرقی و غربی، به قرینه یکدیگر آیه مبارکه ذیل نوشته شده است: « ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنو صلوا علیه و سلموا تسلیماً» زیر طاق صفه ها بر ترنج های هشت گوش، آیاتی از قرآن کریم، به صورت برجسته از برنز مطلی مکتوب است، و در ترنج های اطراف اسماء الهی، نوشته شده است.
در حاشیه زیر صفه ها، سوره مبارکه «یس» به خط کوفی دیده می شود، و بر دیوار شمالی حرم، عبارت «یا صاحب کل غریب و نصر من الله و فتح قریب» به چشم می خورد.
در حد فاصل بالای صفه ها تا پایه سقف، دور تا دور، کتیبه ای آینه ای به عرض 70 سانتی متر سوره مبارکه جمعه، به صورت گچ بری با خط ثلث جلی، به خط علیرضا عباسی خطاط معروف عصر صفویه وجود دارد.
این کتیبه را که علیرضا عباسی در زمان صفویه به صورت گچ بری نوشته است، هنگام آینه کاری سقف حرم، کتیبه سوره جمعه نیز با نصب قطعات آینه روی آن پوشیده می شود، و چنانچه قطعات آینه برداشته شود، خط علیرضا عباسی، با زمینه ای قهوه ای دیده خواهد شد.
کتیبه زیبای آینه ای در ارتفاع 7 متری از سطح حرم قرار دارد، و ابتدای آن از قسمت بالای سر مبارک می باشد.
از بالای کتیبه تمامی سطح سقف مقعر حرم مطهر، با آینه کاری رنگی در نهایت شکوه و زیبایی پوشش و تزئین یافته است.
تزیینات غیر معماری داخل حرم مطهر حرم پاک امام، اضافه بر جلال معنوی و جذبه روحانی، و زیبایی و شکوه معماری، مزین به برخی از نفایس و مآثر ارزشمندی است، تعدادی از هدایای بزرگان و حکمرانان گذشته، در قاب هایی تعبیه شده، در مکان هایی از حرم مطهر، در برابر دید زائران قرار دارد.
این جواهرات و نفایس که در هشت قاب چیده شده، شامل 104 قلم اشیای مختلف است.
قدیمی ترین آنها سلیمانیه هایی است، با دور نقره، مربوط به 550 سال قبل، و دیگر شمشیری جواهر نشان و خنجر الماس نشان، و مروارید و تسبیح و انگشترهایی از الماس و برلیان درشت.
گنبد طلا زائر خسته ای که از راه می رسد، درخشش طلایی گنبد در زیر باران آفتاب، وی را به جذبه ای شوق انگیز می کشاند، و قلبشش را از شور و شوق زیارت و حضور در پیشگاه امام لبریز می سازد.
این گنبد که در زمان «سلطان محمد خدابنده - الجایتو» ساخته شده، بر خلاف دیگر گنبدهای ایرانی، ازپایین تا آنجا که قوس های خوش تراش گنبد شروع می گردد، استوانه ای شکل است و نمونه چنین گنبدی ر اتنها می توان در مسجد تاریخانه دید، با این تفاوت که گنبد مسجد تاریخانه، پس از اتمام استوانه، بصورت کنگره ای شکل در می آید و گنبد طلایی رضوی در بالا، قوسی شکل می گردد، و این از امتیازات خاص گنبد منور است، و نمونه ای است از ذوق سلیم، و ابتکار و مهارت معماران هنرمند ایرانی.
گنبد از آجر ساخته شده، و سپس روی آن را با الواح مسی، که روکشی از طلا دارد پوشانده اند، تذهیب این گنبد برای آخرین بار در سال 1010 تا 1016، در زمان شاه عباس صورت گرفته، و به طوری که از گفته های محققان بر می آید، رویه و سطح این گنبد پیش از آن کاشیکاری بوده است.
در سال 932 طبق دستور شاه طهماسب صفوی، کاشی های گنبد برچیده، و به صورتی که گفته شد با طلا پوشش می یابد، در حمله و هجوم عبدالمؤمن خان ازبک، روکش های طلای گنبد به همراه دیگر اموال و نفایس آستان قدس، به یغما به هرات برده می شود و در زمان شاه صفی الدین این گنبد دوباره مطلی می گردد.
بر دور گنبد در ارتفاع 74/6 (ساقه گنبد)، کتیبه ای کمربندی، به عرض 90/1 متر بر زمینه ای لاجوردی، با خط ثلث جلی و با خوشنویسی علیرضا عباسی بیانگر تزیین گنبد در زمان شاه عباس است، این اقدام از سال 1010 آغاز، و در سال 1016 هجری قمری پایان یافته است.
در زیر گنبد، در محلی بخط ثلث خفی، این جمله عربی دیده می شود: «عمل کمال الدین محمود یزدی نازل فی 1015» و جمله کتبه علیرضا العباسی نیز به چشم می خورد.
پس از حدوث زلزله در سال 1086 در عصر سلطنت شاه سلیمان صفوی، گنبد ترمیم یافته، کتیبه ای به دور آن به خط دیگر هنرمند زمان عصر صفوی علیرضا امامی، در چهار ترنج نوشته می شود.
گفتنی است، گنبد حرم امام(ع) برای اولین بار در زمان شاه طهماسب اول، با صفحات مسی مطلی پوشش یافت، این صفحات در زمان استیلای عبدالمؤمن خان ازبک، بر مشهد به تاراج رفت، برای دومین بار در زمان شاه عباس طلا پوش گردید، پس از چندی این طلا کاری بر اثر زلزله سال 1048 هجری قمری، دچار صدمات و آسیب شد.
شاه صفی برای سومین بار اقدام به طلا کاری گنبد نمود، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی برای چهارمین بار طلا کاری گنبد تجدید گردید.
مناره ها گلدسته، مأذنه و یا مناره محلی است، که از فراز آن گلبانگ توحید به گوشه ها می رسد، و مردمان را به حضور در پیشگاه ذوالجلال، فرا می خواند.
از آغاز اسلام مؤذنان جایگاه مخصوصی داشته و گویند بلال، اذان گوی پیامبر بر بام کعبه و یا بلندترین مکان، بر استوانه ای می ایستاد و اذان می گفت.
همچنین در اوائل اسلام، گاه مؤذن بر روی باره شهر می ایستاد، و بانگ به اذان بر می داشت.
اندیشه اینکه مؤذن باید در جایی بلند اذان بگوید، مسلمین را واداشت، که تا برای مؤذنان جایگاه بلندی بسازند.
دقت در هنر معماری ایران اسلامی، و بررسی در شکل مناره ها، مبین این نکته است، که مناره ها، علاوه بر وجه دینی، دو ستون بلند است، که طاق ها را استحکام می بخشد، و زینت افزای ایوان ها می گردد.
مناره ها در اوایل بنائی ساده داشته، ایرانیان آنها را از سادگی در آورده، با ذوق و ابتکار خویش، مناره ها را در قامتی چنین استوار و با شکوه برافراشته اند.
بطور کلی مناره یا مؤذنه، از چهار قسمت تشکیل شده است: 1- پایه 2- ساقه 3- سرپوش 4- رأس پایه مناره به صورت چهار، هفت، هشت و یا دوازده گوشه و یا دائر مانند ساخته می شود، پایه از جائی بنا می گردد که سفت و سخت باشد و بتواند ساقه و پیکر بنا را نگهدارد.
ساقه مناره بر روی چنین پایه ای به شکل استوانه ای یا مخروطی ساخته می شود، پس از آنکه پایه و بدنه مناره ساخته شد، جایگاهی که سرپوش نامیده می شود، برای مؤذن بنا می گردد، و اگر بدنه مناره مربع و یا هشت گوشه باشد، سرپوش نیز به همان شکل ساخته می شود.
مهمترین نقطه مناره همان سرپوش است و معمولاً در اطراف آن دیوار کوتاه و یا نرده ای می کشند و بالای آن سقف یا سایبانی می سازند.
در سر مناره قبه یا سایبانی به اشکال مختلف که آن را رأس می گویند ساخته می شود، این رأس یا قبه بعضاً از طلا ساخته شده است و چراغ و پرچمی بر بالای آن نصب می کنند.
معمولاً مناره اماکن مقدس و زیارتگاه ها را در دو طرف ایوانی می سازند، که گنبد حرم متصل است، وبدین ترتیب گنبد در وسط این دو مناره قرار می گیرد، ولی در آستان مقدس رضوی دو مناره طلا بر خلاف دیگر اعتاب مقدس، روبروی هم در وسط دو ایوان مقابل صحن انقلاب ساخته شده، و این در نوع خود بی نظیر است، و این دو مناره با توجه به وضع گنبد بگونه ای است، که بیننده ازخیابان تهران، گنبد را درست در وسط دو مناره می بیند، و اگر آشنائی قبلی نداشته باشد چنین تصور می کند، که این دو مناره در طرفین ایوان متصل به گنبد ساخته شده است.
شکل مناره ها ظاهراً زینت دادن مناره ها و نقشینه کردن آنها، با کاشی های رنگارنگ از نیمه قرن سوم معمول گردید، و از این دوره به بعد، بدنه و کلیه قسمت های خارجی مناره، با آجر و گچ و کاشی های رنگی و نفیس، با استفاده از آیات قرآنی، زینت یافته است.
مناره های صحن انقلاب که روبروی هم قرار گرفته، از کاشی های نفیس و خشت های طلا زینت یافته است، یکی از دو مناره، نزدیک گنبد طلا و بالای ایوان طلای نادری و دیگری به فاصله عرض صحن و عمق دو ایوان، در شمال صحن بالای ایوان جامع عباسی، بنا شده است.
حسب صریح ترین سخن، مناره نزدیک گنبد همزمان با بنای گنبد مطهر ساخته شده، و شاه طهماسب صفوی آن را ترمیم و مطلا نموده است، و در عصر نادرشاه افشار همزمان با طلا کاری ایوان صحن، مجدداً طلا پوش شده است.
این دو مناره هر یک 5/40 متر ارتفاع داشته، و دور خارجی آن 13 متر می باشد.