در پاسخ به این سؤال که هدف از آفرینش انسان چیست باید در اصل مسأله خلقت انسان و وجود تکالیفی که برگردن انسان نهاده شده بحث شود تا مسأله جاودانگی انسان و تسویه اعمال تبیین گردد.
از دیدگاه قرآن عالم هستی دارای هدف و غایت میباشد. جهان آفرینش بیهوده خلق نشده و به سوی مقصد و مقصودی در حرکت و تکاپو میباشد پروردگارا جهان آفرینش را بیهوده نیافریدی یا گمان کردهای که ما شما را بیهوده آفریدیم و شما بسوی ما بازگشت نمیکنید.
فرق اساسی که انسان با سایر مخلوقات الهی دارد. رسیدن او به کمالات انسانی و زندگی جاودانگی از مقام خلیفه الهی میباشد. و آن میسّر نمیشود مگر با اعمال و رفتار نیک و فائق آمدن از آزمایشهای الهی و در نهایت در محکمه عدل الهی با دادن حساب. امیرالمؤمنین علیه السّلام میفرماید: ای بندگان خدا پیش از آنکه رفتار و کردار شما مورد ارزیابی قرار گیرد خود را بسنجید و قبل از آنکه به حساب شما برسند خودتان به حساب خود برسید انسان منحصر در زندگی دنیوی نیست، بلکه موجودی جاودانه است که با تلاش اختیاری خود سعادت یا شقاوت جاودانه خویش را رقم میزند. سعادت و شقاوتی که این جهان محدود ظرفیت تحقق آنرا ندارد. خداوند میفرماید: بلکه شما زندگی دنیا (و نعمات مادی آن) را بر میگزینید در حالی که (نعمتها و مواهب) آخرت بهتر و پایدارتر است.
پس با توجه به رابطه تکوینی دنیا و آخرت، به ناچار باید پیوند دین و دنیا را پذیرفت؛ زیرا هر عمل دنیوی در ثواب و عقاب اخروی مؤثر است و با توجه به این که دین، تضمین کننده سعادت اخروی انسانها است و حتی به اعتقاد سکولارهای ملایم، در آبادانی دنیا مؤثر است، باید در بُعد فردی و اجتماعی دنیا، اظهار نظر کند و انسان را در عالم دنیا به حال خود وا نگذارد؛ در نتیجه، پیوند عمیقی بین دین و دنیا برقرار است، حتی ارتباط قرار دادی دنیا و آخرت در به حاشیه راندن سکولاریسم اثر دارد؛ زیرا اعتقاد به خدا و حیات اخروی، در تصمیمگیریها و عملکردهای دنیوی تأثیر میگذارد.