دانلود مقاله بررسی وقوع انقلاب اسلامی ایران و تاثیر ان در بروز جنگ ایران و عراق

Word 443 KB 14878 53
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی هوافضا - دفاعی و جنگ
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • قبل از شروع اصل تحقیق لازم می‎دانم، شمائی از کل تحقیق‎ام را در اختیار خوانندگان محترم قرار دهم.

    موضوع تحقیق عبارت است از: «بررسی انقلاب اسلامی و تأثیر آن در بروز جنگ میان ایران و عراق‌» بنابراین همان‎طور که از موضوع پیداست می‎خواهیم علل و عوامل بروز جنگ را مورد کنکاش و دیگرخوانی قرار دهیم.

    بنا براین ناگفته پیداست که هدف از ارا ئه این تحقیق روشن نمودن برخی نقاط پنهان و جا مانده از اندیشه چرایی انقلاب اسلامی و چگونگی بروز جنگ ایران و عراق خواهد بود.


    اصولاً جنگ زمانی اتفاق می‎افتد که اختلافات در بین دو یا چند کشور در سطح بین‎الملل وجود داشته یا پیدا شود بنابراین و قطعاً جنگ در سطح بین‎الملل نمی‎تواند تک علتی یا تک بعدی باشد.

    موشکافنه دیدن و بررسی کردن عوامل بروز جنگ و اختلافات از اهدافی بود که محقق فوق سعی در بازشناسی یا پیدا نمودن آنها کرد و به این تحقیق روی آورد.


    همان‎طور که ملاحظه خواهید فرمود در برخی از فصول سعی می‎شود برخی علل و عوامل اصلی را با دیدی کارشناسانه مورد نقد و بررسی قرار گیرند.

    از آنجایی برخی در مورد چگونگی و انجام وقوع جنگ بر یک نظر می‎باشند و مهم اینکه بر نظر خود نیز تأکید دارند، محقق فوق سعی نموده به نظرات متفاوت و همچنین به اثبات علمی هر یک از نظرات فوق بپردازد.

    اما انگیزه‎ایی که باعث روی آوردن به این موضوع و تحقیق گردید بدین پا شکل گرفته است که مدت مدیدی از شروع و پایان جنگ گذشته است و در این برهه زمانی یا برخی علل و عوامل پیدایش جنگ را فراموش نموده‎اند و یا عده‎ای از چرایی آن اطلاع چندانی ندارند، رساندن این پیام و منصفانه قضاوت نمودن در مورد آن، انگیزه فوق را پدید آورده است.


    در این فصل که به عنوان «کلیات تحقیق» نام گرفته است سعی می‎شود به مباحثی همچون، طرح مسئله (موضوع تحقیق)، هدف تحقیق، اهمیت تحقیق، سوالات اصلی و فرعی، فرضیه‎ها، روش تحقیق، مشکلات و موانع تحقیق و در نهایت سازماندهی تحقیق پرداخته شود.


    موضوع تحقیق:
    «بررسی وقوع انقلاب اسلامی ایران و تأثیر آن در بروز جنگ ایران و عراق»
    در بیان موضوع تحقیق باید ابتدا با رویکرد جامعه‎شناسی انقلاب به طرح مسئله بپردازیم، به این صورت که «‌یک نوع پیوستگی همه جانبه‎ای بین جنگ و تحولات خشونت‎بار در انواع انقلابها به چشم می‎خورد که این امر در انقلابهای آمریکا، فرانسه، روسیه و یا حتی انقلاب اسلا می ایران قابل مشاهده بوده و همچنین بخش قابل توجهی از تاریخ سیاسی آن را به خود اختصاص داده است.»
    در این تحقیق در حقیقت اثر متغیر مستقل ‌«وقوع انقلاب اسلامی‌» بر متغیر وابسته یعنی «بروز جنگ ایران و عراق» در نظر قرار گرفته می‎شود.


    در توضیح و تفسیر موضوع فوق لازم است تا تعریف و چگونگی بازنمود هر یک از متغیرهای مستقل و وابسته را به صورت اختصار به شرح رسانده شود.


    به طور کل انقلاب اسلامی را به عنوان یک عامل کلی که در سال 1357 در ایران روی داد در نظر میگیریم و برای روشن‎تر شدن موضوع «انقلاب» و واژه انقلاب را از نظر می‎گذرانیم.


    انقلاب: اصطلاح انقلاب به دلیل همراهی با دگرگونی شدید و ناگهانی، کاربردهای مختلفی دارد، مانند؛ انقلاب صنعتی، انقلاب سیاسی، انقلاب اجتماعی و حتی انقلاب اسلامی معنای انقلاب به طور عمده بر «دگرگونی بنیادین در تمامی قسمتهای اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی بویژه سیاسی به نسبت آنچه که قبلا‌ً بوده اطلاق می‎شود.»
    به طور کلی از این میان دو نوع انقلاب اهم از اجتماعی ‌(انقلاب کبیر) و سیاسی قابل تفکیک می‎نماید.

    یکی از نظریه‎پردازان می‎نویسد:
    ‌«انقلاب سیاسی با تغییر حکومت بدون تغییر در ساختارهای اجتماعی همراه است، اما انقلاب اجتماعی عبارت است از انتقال و دگرگونی سریع و اساسی حکومت و ساختارهای اجتماعی و تحول در ایدئولوژی غالب کشور.»‌
    از سوی دیگر انقلاب اسلامی را که از یک سو، سبب تغییر در اساس و نوع، کویت گردید و از سوی دیگر به تحول در ایدئولوژی غالب و رسمی کشور و خط‎مشی‎های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی در ابعاد داخلی و خارجی انجامید از نظر نویسندگان متخصصو مشهور در شمار انقلاب اجتماعی یا کبیر جای می‎گیرد.

    اما در توضیح متغیر وابسته «جنگ ایران و عراق» باید آن را یکی از حساس‎ترین بخش انقلاب و تاریخ ایران به شمار آورد که توضیحات فوق در همین بخش و در فصل‎های آتی مفصل‎تر به سمع نظر خواهد رسید.

    اهداف و اهمیت تحقیق: از نقطه‎نظر اهداف تحقیق که همانا شناخت مشکلات و راه‎حل‎های آن خواهد بود ولیکن آنچه که مهم است شناخت هر چه بهتر وضعیتی جنگی که بر ما گذشت می‎باشد.

    و اما از این جهت دارای اهمیت است که موضوع تا حدودی از مبهمی آن کاسته خواهد شد و چراغ کوچکی خواهد بود برای آن دسته از محققینی که مشتاق تحقیق در این خصوص می‎شوند اما همان‎طور که قبلاً از نظر گذشت «جنگ»‌ اصولاً به وضعیتی اطلاق می‎شود که مخاصه و درگیری بر سر موضوع یا مناقشه‎ایی بر موضوعات کلی بین دو یا چند کشور و با یک مدت زمان مشخص دربرگیرد.

    در مورد عوامل و پیش‎فرضهائی که بعضاً جزء عوامل بروز جنگ می‎توانند باشند عبارتند از: اختلافات مرزی ایران و عراق، خلاء قدرت در منطقه خلیج‎فارس، به وجود آمدن اختلافات ایدئولوژیک و همچنین بحران اشغال سفارت آمریکا و وضعیت گروگانگیری و نقش آن و همچنین انقلاب اسلامی ایران.

    اما به صورت کلی سوالات و فرضیات که در این بین قابل طرح‎اند به قرار ذیل‎اند: - آیا خلاء قدرت و پیچیدگی آن در خلیج‎فارس در بروز جنگ تأثیری داشته است.

    - آیا انقلاب اسلامی و بروز آن نقش بسزایی در برقراری جنگ داشته است.

    - اختلافات ایدئولوژیک و ظهور آن چه نقش مهمی در بروز جنگ ایران و عراق داشته است.

    به طوری که می‎توان از سوالات فوق فرضیات خوبی به دست آورد که می‎توان آنها را به این صورت بیان کرد: فرضیه اول: ایجاد وضعیت ناامنی و بحران در منطقه از لحاظ قدرت و وضعیت خلیج‎فارس.

    فرضیه دوم: انقلاب اسلامی نقش بسزایی در بروز جنگ میان ایران و عراق داشته است.

    فرضیه سوم: ظهور و اختلافات ایدئولوژی نقش بسیار مهمی در بروز جنگ ایران و عراق داشته است.

    روش تحقیق و مشکلات و موانع تحقیق: در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل محتوایی در ارائه تحقیق بهره گرفته شده است و در خصوص تهیه کتب و اسناد و منابع به صورت کتابخانه‎ای عمل گردیده است.

    در خصوص مشکلات موجود بر سر راه تحقیق باید به این نکته اشاره شود که عمدتاً با کمبود منابع اصلی و راهنمائی‎های مفید و ارزنده مواجه بوده و چنانچه مکاتباتی وجود داشته باشد به جهت محرمانه بو دن در دسترس نخواهد بود و لذا دسترسی به آنها تقریباً غیرممکن می‎نماید و لذا این محقق تا حد توان بلکه بیش از آن سعی نمود تا در صحت و سقم تحقیق خود تلاش بیشتری مبذول دارد.

    همچنین در این تحقیق که در هفت فصل ارائه می‎گردد عمدتاً با این مطالب آشنا خواهیم شد: فصل اول: در این فصل که مختص «کلیات تحقیق» می‎باشد با موضوعات مسئله، هدف و اهمیت آن، بیان سؤالات کلی و همچنین فرضیات موجود و ‎… آشنا خواهیم شد.

    فصل دوم: در این فصل سعی می‎شود به بیان ‌«دیدگاه‎های نظری» پرداخته شود که مختص موضوع تحقیق و متغیرها و برخی علل و عوامل دیگری که در این خصوص ممکن است باشد، پرداخته خواهد شد.

    فصل سوم: در فصل سوم با ادبیات و تاریخچه موضوع و پیرامون آن آشنا خواهیم شد و همچنین به بررسی سیر فعالیتهای انجام شده در این خصوص و زمینه‎های آن می‎پردازیم.

    فصل چهارم و فصل پنجم: که این فصول از پراهمیت‎ترین بخش تحقیق محسوب می‎شوند و به بیان فرضیات و بررسی موشکافانه و دید اصلی نسبت به کل تحقیق اختصاص پیدا می‎کند.

    در این فصل به چگونگی برخورد دو کشور ایران و عراق اشاره خواهد شد همچنین علل و واکنش‎هایی که در بروز تنش میان دو کشور بود، اشاره می‎شود.

    فصل ششم: این فصل به بیان راهکارها و نتیجه‎گیری و پیشنهادات در خصوص فرضیات عنوان اختصاص یافته است.

    فصل آخر، «هفتم»: فصل آخر نیزبه «‌بیان فهرست منابع» اختصاص داده شده است.

    فصل دوم: دیدگاه‎های نظری در این فصل سعی می‎شود تا به بررسی و علل عوامل موضوع تحقیق پرداخته شود و دیدگاه‎های نظری اندیشمندان و صاحب‎نظران را درباره انقلاب‎ها و جنگ‎ها و اصولاً ریشه‎های آنها را از نظر بگذرانیم.

    به طوری که به موضوع تحقیق و فرضیه‎ها نیز اشاره خواهد شد.

    ضمناً به دلیل حساسیت این فصل با فصول آینده سعی خواهد شد تا بررسیها به صورت اجمالی صورت پذیرد.

    همانطور که قبلاً اشاره رفت موضوع تحقیق عبارت است از: بررسی وقوع انقلاب اسلامی و تأثیر آن در بروز جنگ ایران و عراق.

    الف‎- مفهوم انقلاب «انقلاب» در نظر بسیاری از اساتید و تحلیل‎گران سیاسی عبارت است از: «نوعی کشمکش همراه با خشونت و نوعی جابه‎جایی در جامعه‎ سیاسی و تحت یک رهبری فرهمند و در مقابل اعتراض به ساختار وضعیت موجود جهت به دست آوردن وضعیتی مطلوب‎تر» کوهن در مقابل انقلاب را بدین گونه توضیح می‎دهد: «1- استحاله ارزش یا دگرگونی جامعه، 2- تغییر در ساختار اجتماعی، 3- دگرگونی نهادها، 4- تغییراتی در صورت‎بندی رهبری، 5- انتقال غیرقانونی یا ضد قانونی قدرت، 6- حضور یا حاکمیت رفتار خشونت‎آمیز که به فروپاشی رژیم می‎انجامد.

    اما در خصوص ساختار انقلاب یا فرایند انقلاب، باید به چند نکته توجه شود منجمله: 1- فرایندهای وحدت بخش یا انسجام‎آفرین، 2- ستیزه، الف) بین طبقه‎های اجتماعی ب) بین دولت‎ها و پ) بین دولت‎ها و طبقه‎های اجتماعی، 3- فرایندهای بهره‎کشی، 4- تجارتی کردن فعالیت اقتصادی و 5- استعمار.

    همچنین برای فهم انقلاب نظریه‎هایی که به جای عوامل فرهنگی، بر عوامل اجتماعی تکیه می‎کنند، روی پیوستاری قرار می‎گیرند که در یک سوی آن مناسبات ساختاری پایدار رفتار انسانی، و سوی دیگر آن، تحولات و رویدادهای کوتاه مدت رفتار انسانی قرار دارد.

    به عبارت دیگر، یک طرف آن «‌کنش اجتماعی» و طرف دیگر آن «کارگزاری اجتماعی» جای دارد.

    هانا آرنت انقلاب را یک داستان کاملاً نو که هر چیز آن منجمله تمام موارد و مضامینش جدید است می‎داند.

    ب‎- جنگ و انقلاب «جنگ» در حقیقت یک مفهوم مبهم است و تعریف مشخصی را نمی‎تواند برتابد در واقع جنگ یکی از پیچیده و مرموزترین پدیده اجتماع است.

    بسیاری از اندیشمندان و نظریه‎پردازان انقلابها بر این عقیده‎اند که جنگ «منازعه گروه مشخصی از انسانها یا مردم و دولتهای مشخص برعلیه یک گروه متجانس دیگر» می‎باشد .

    با توجه به بیان مفهوم جنگ، جنگ می‎تواند یک مسئله محوری باشد اما آنچه که در این بین مهم می‎باشد جنگ یا وجود خود جنگ نیست بلکه عوامل و ریشه‎های بوجود آورنده آن مدنظر قرار می‎گیرند.

    اما آنچه که امروزه مشخص گردیده و در جامعه‎شناسی جنگ نیز اثبات گردیده است، این است که برای منازعه یا جنگ نمی‎توان ریشه واحدی را مشخص کرد و اصولاً بررسی جنگ به صورت یک بعدی و تک سببی دور از واقعیت شمرده می‎شود.

    به عبارتی دیگر ریشه‎ها و عوامل جنگ متعددند، اگرچه در این بین نیز محققان و دانشمندان رشته علوم سیاسی وجود داشته‎اند و دارند که جنگ را به صورت تک علتی مورد بررسی قرار داده‎اند و حتی برخی از آنها به نتایجی تک علتی دست پیدا کرده‎اند.

    این نتایج می‎تواند از قبیل پیشرفت‎های تسلیحاتی دست یافتن به تکنولوژی انرژی هسته‎ای، رقابت در تجارت اقتصادی ‎- سیاسی و غیره باشد.

    در همین خصوص «رایت»، همچنین اشاره می‎دارد که «یک جنگ، حاصل وضعیت مطلقی است که تقریباً دربرگیرنده تمامی آن چیزهائی است که تا زمان شروع آن بر نژاد بشر گذشته است.» و کارل لویچ ادامه می‎دهد «هر جا در هر یک از سطوح فرهنگ ارزشها، نهاد سیاسی، تکنولوژی تغییر عمده‎ای رخ می‎دهد و مکانیسم قدیمی تعدیل و تحت فشار قرار می‎گیرد.

    بدین صورت هر تغییر عمده روانی، اجتماعی و سیاسی، خطر وقوع جنگ را افزایش می‎دهد مگر اینکه تعدیلات سیاسی، فرهنگی آن را متوازن سازد.» همین‎طور یک اندیشمند بزرگ را آفریننده تاریخ می‎داند چرا که مراحل مهم حوادث را از هم جدا می‎کند به طوری که اکثر تمدنهای بشری یا در اثر بروز جنگ از بین رفته‎اند و یا بر اثر جنگ پدیدار گشته‎اند.

    انسان‎شناسان و جامعه‎شناسان جنگ را بیشتر به شرایط اجتماعی و ساختارها می‎دانند تا معلول‎ کنش‎های زیستی انسانها.

    به طوری که برخی از صاحب‎نظران بر این عقیده‎اند که غالب موارد اقدامات خشونت‎بار در نتیجه لزومات قراردادی سنتی و ایدئولوژیک محض‎اند.

    اما نظریه دیگری که درباره شروع جنگ مطرح می‎شود این است که تفاوتهای اساسی قومی، مذهبی و فرهنگی با ایدئولوژیکی وجود داشته، باعث بروز جنگ می‎شود.

    انقلاب اسلامی نظریه مذکور را در تحلیل انقلاب نارسا دانست و گفت: «اگر در دنیا تنها یک انقلاب موجود باشد که آگاهانه ساخته شده است آن انقلاب، انقلاب ایران است.»‌ همان‎طوری که قبلاً نیز اشاره گردید، «انقلاب از هانا ارنت یک داستان و قصه کاملاً جدیدی است که تمام اجزایش اعم از مفاهیم و کلمات آن نو خواهد بود.» حال با چنین توضیحاتی و جهت روشن‎تر شدن بحث به صفحه داخلی جامعه و نحوه برخورداری از انقلاب اشاره مختصری خواهد شد.

    کرین برینتون در کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب از انقلابات پیش آمده الگویی اتخاذ می‎نماید و آن را به دیگر انقلابها تعمیم می‎دهد.

    وی اینگونه استدلال می‎نماید که چگونگی انقلاب از سه مرحله عبور می‎نماید: 1- انقلاب افراطیون، 2- انقلاب میانه‎روها، 3- انقلاب با وضعیت هراس و ترس و یا دوران ترمیدور.

    و بدین صورت به چگونگی بازنمود هر یک از دوران‎های فوق می‎پردازد.

    انقلاب در دوران میانه‎روها شکل گرفته که در حقیقت آنها (میانه‎روها) نسبت به تجدید بنای اقتصادی و اجتماعی بی‎اعتنا هستند و لذا به زودی زمان کار این عده به پایان می‎رسد و لذا با پایان کار در این مقطع ما می‎خواهیم این نکته را بدانیم که جنگ و عوامل بروز آن چه رابطه‎ایی با بروز انقلاب و یا برعکس و در نتیجه این عوامل چه نقشی در جنگ میان دو کشور ایران و عراق دارد.

    از این‎رو سعی شده تا فرضیات و سوالات اصلی ‎- فرعی نیز از همین استدلالات اقتباس شوند در حقیقت فرضیه‎ها و سوالات این بخش را می‎سازند و این بخش مکمل نظرات خواهد بود.

    قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشویم لازم است تا به چند نظریه دیگر در خصوص بروز انقلاب و عمدتاً نتایج وقوع انقلاب در داخل کشوری و چگونگی برخورد افکار عمومی با وقایع پیش آمده اشاره شود.

    «تدا اسکاچ پل‌» در کتاب خود به عنوان «دولت‎ها و انقلاب‎های اجتماعی» در سال 1979 م با رد ارادی بودن وقوع انقلاب، تفسیر انقلاب را تنها مبتنی بر عوامل ساختاری و از پیش تعیین شده می‎دانست و نقش انقلابیان در گسترش ایدئولوژی خود و موفقیت آن‎ها در این زمینه را انکار می‎کرد.

    وی بر این اعتقاد بود که انقلاب‎ها ساخته نمی‎شوند بلکه به وجود می‎آیند.

    اما اسکاچ پل در جایی دیگر، با توجه به آشکار بودن نقش اراده، آگاهی، رهبر و اندیشه در این عده، دوران حکومت و روی کار آمدن افراطیون شروع می‎شود و لذا وی اینگونه برداشت می‎کند که بیشتر انقلاب‎ها با نام این دسته (افراطیون) و با توجه به ویژگی‎ها و علائق این عده به دیگر جهان شناخته می‎شوند.

    جهت بهتر روشن شدن موضع داخلی انقلاب باید اینگونه گفت که بعد از انقلاب در داخل جامعه باید با دو گروه به مبارزه پرداخت.

    گروه اول کسانی هستند که با رژیم سابق وابستگی داشته‎اند و در حال حاضر دیگر آن وابستگی را ندارند و در نتیجه از منافع خودشان بی‎نصیب گشته‎اند در نتیجه به دخالت با انقلاب و دولت می‎پردازند و از جمله این عده همان گروه سلطنت‎طلب یا گذشته‎خواه هستند.

    اما گروه دوم دسته‎ای هستند که در بروز انقلاب و روی کار آمدن آن حتی دست به فعالیتهایی زده‎اند ولکن بعداز انقلاب سعی در به ثمر رساندن ایده‎ها و آرمان‎های شخصی یا گروهی خود دارند.

    در خصوص سیر تاریخی بروز جنگ و انقلاب در جهان باید گفت عمدتاً انقلابها که یا به صورت‎های بورژوازی و یا لیبرالی و یا به صورت انقلابهای آربستوکرامی بوده که در سده‎های قرن بیستم با پیشرفت علوم در همه زمینه‎ها بخصوص صنعتی حتی انقلابها و سیر تکوینی آنها از حالت گذشته کشاورزی و اجتماعی خارج شده و به صورت انقلابهای صنعتی نمود پیدا کرده‎اند.

    در حقیقت منظور از بروز انقلاب و شکل‎دهی آن به جنگ میان دو کشور و یا اصطلاحاً «جنگ خارجی» می‎تواند رابطه‎ای وجود داشته باشد.

    بدین صورت که انقلاب در یک جامعه‎ای با یک بینش خاص خود در آن جامعه رخ می‎دهد و لذا ترویج و گسترش این ایدئولوژی به کشورهای دیگر مخصوصا‌ً همسایه با مخالفت و روبه‎رو شدن و برخوردهایی مواجه خواهد بود و لذا بروز انقلاب نیز می‎تواند یکی از آیتم‎هایی بوده ‎باشد که به جنگ میان دو کشور و بروز آن کمک می‎نماید.

    اما دیگر سخن در خصوص نوع و عوامل جنگ می‎باشد.

    جنگ‎ها عمدتاً به چند دسته تقسیم‎بندی شده‎اند که به صورت مختصر به شرح گزیده‎ای از آنها پرداخته خواهد شد: 1- جنگ‎های ابتدایی و 2- جنگ‎های مدرن.

    1- جنگ‎های ابتدایی: که دارای ویژگی‎هایی همچون درگیری و منازعه دسته‎جمعی و با وسایل ابتدایی بوده است.

    منشاء و سرچشمه اولیه در این گونه جنگها ‌«بدویت»‌ در ویژگی‎های ساختاری گروه‎های اجتماعی می‎باشد.

    2- جنگ‎های مدرن: که این‎گونه از جنگها در قرون جدید و معاصر که با پیشرفت علوم، تعاملات خصمانه برخی دولتها و پیشرفت تکنولوژی همراه می‎باشد و همچنین استفاده از سلاحها و وسایل جنگی مدرن مثلاً از قبیل سلاح‎های اتمی می‎باشد.

    در خصوص جنگ ؟؟

    بروز انقلابات مختلف می‏توان اینگونه عنوان نمود که تغییرات در مناسبات سیاسی ‎- اقتصادی و اجتماعی که تحت تأثیر انقلابات بورژوازی و روند صنعتی شدن به وجود آمدند، دستخوش تحولات عمیقی گشت بخصوص پویائی بعد تکنیکی – اقتصادی باعث شده است تا جنگ از وضعیت و مرحله، ‎I کشاورزی، صنایع دستی به ‎II مرحله ماشینی و صنعتی و بالاخره از این مرحله به ‎III دوره خاص علمی ‎- تکنیکی وارد شود.

    جنگهای انقلابی دهه‎های بعد از جنگ دوم شواهدی بر این مدعا هستند که در هر مرحله انواع گوناگونی از علیات استراتژیک را می‎توان اعمال نمود.

    اینک که نوع و رابطه هر یک از متغیرها و تاریخچه هر یک روشن گردید به موضوع اصلی تحقیق پرداخته خواهد شد تا بهتر روشن شود که حتی هر یک از آیتمهای گفته شده (انقلاب ‎- جنگ) به تنهایی عامل شکل‎گیری جنگ نیست و یا این سوال که پس چه عامل دیگری می‎تواند در بروز جنگ دخالت داشته باشد.

    در فصل بعدی سعی نموده‎ام تا چند نظر و زمینه را در مورد بروز جنگ مورد کنکاش قرار دهم و سعی شده تا چارچوب‎های تحولات منطقه‎ای و داخلی را در بروز جنگ ایران و عراق مورد بررسی قرار گیرد.

    فصل سوم: ادبیات و تاریخچه موضوع تحقیق در خصوص تاریخچه و گذشته موضوع تحقیق باید گفت تحقیقات بسیاری صورت پذیرفته است.

    اما آنچه که در این بین و این فصل بیان می‎شود اندکی فرق دارد در گذشته محققان سعی در چگونگی و روشن نمودن محتوا و روابط طرفین متخاصم نموده بودند ولیکن بر صورتها و رویکردهای متفاتی، و از مناظر خاص خود، به این قضایا توجه نموده بودند.

    در این تحقیق نیز سعی شده به صورت مختصر و با بیانی ساده چگونگی انجام جنگ و علل و عوامل آن را با توجه به موقعیت زمانی و مکانی و بازتاب آن در دوران‎های بعدی به سمع برساند.

    تا قبل از شروع جنگ یعنی شهریور 1359 قطعاً هیچ‎گونه تحقیقی نمی‎توانسته در جهت جنگ انجام شده باشد و حتی بعد از شروع جنگ تا سال‎های اولیه قدر مسلم آنچه که مورد توجه هر محققی قرار می‎گرفت به نوع روابط و عوامل قبلی دو کشور ‎- ایران و عراق ‎- و چگونگی تاریخچه آن دو مربوط می‎شده است.

    اینک سعی می‎شود در این تحقیق نیز به صورت پله‎ایی ولی نگاهی گذرا به چگونگی این اختلافات و عمدتاً بروز این اختلافات و عواملی که باعث دوری دو کشور گردید، اشاره‎ای کوتاه شود.

    یکی از این مسائل که همواره مورد اختلاف بود نوع تسلط و احاطه بر رودخانه شط‎العرب و اروندرود بود.

    عراق همواره در صدد دستیابی به تمامی این رود بزرگ و جداسازی آن حتی قسمتهایی که در خاک ایران بود نیز اقداماتی انجام می‎داد که در نهایت منجر به عقد قرارداد 1957 گردید.

    حال جهت تبیین بهتر تحقیق به اهم نظراتی که در خصوص علت شروع جنگ میان گردیده است پرداخته می‎شود تا با سیر تاریخی دیدگاه‎ها نیز آشنا شود بدیهی است نظرات فوق سعی گردیده از موضوع تحقیق اقتباس گردد و تا حدودی نیز به فصل بعدی کنک نماید و تا حدودی نیز بتوان به اهداف جنگ و علل آن پرداخت.

    با این توصیف نظرات عبارتند از: 1- اختلافات ایدئولوژیک 2- اختلاف و دیدگاه‎های مرزی بین ایران و عراق 3- وقوع انقلاب اسلامی اما آنچه که باید در این قسمت نیز به آن اشاره شود اهداف و کمیتهای دو طرف جنگ می‎باشد که از خود این اهداف می‎توان نظریه‎های بالا را بهتر تدوین نمود.

    اما این اهداف به قرار زیر است: 1- جایگزین شدن در خلاء قدرت ایجاد شده مخصوصاً در خلیج‎فارس 2- از بین بردن نفوذ روحیه انقلابی در خارج از ایران و تضعیف ایران اینک به بررسی و از منظر تاریخی نگاهی کوتاه به هر یک از نظرات فوق‎الذکر و همچنین اهداف مشخص شده می‎اندازیم؛ 1- اختلافات ایدئولوژیک یکی از اختلافاتی که همواره کشور عراق را با دیگر همسایگان خود متمایز ساخته است، «اندیشه ایدئولوژیکی» عراق محسوب می‎شود چنانچه به گذشته این اندیشه بخواهیم نظر بیفکنیم باید به اندیشه و ترویج افکار و فرهنگ بنیانگذاران گذشته عراق بنگریم.

    «میشل عفلق» اندیشمند و بنیانگذار حزب بعث به درستی متوجه شد که برای ایجاد رستاخیزی در «ملت عرب» و مهم‎تر برای آنکه آن رستاخیز پیوسته و در طول زمان هواداران بیشتری را به خود جلب کند تا بقای آن تضمین شود باید آرمانهای سیاسی خود را در قالب یک «ایدئولوژی خاص» بیان نماید.

    میشل عفلق و همچنین صالح بیطار خوب توجه پیدا کرده بودند که راز مهم گسترش سریع اسلام و دوام آن، علاوه بر جهات خاص آن، در وجود «ایدئولوژی اسلام»‌ است.

    بنابراین «میشل عفلق» با این اندیشه، ایدئولوژی خاص خود را با ترتیبات خاص خود به شریان جامعه از آن عمومی القاء نمود.

    به طوری که ایدئولوژی حزب بعث از سه رکن اصلی «وحدت، آزادی، سوسیالیسم» تشکیل گردید که در حقیقت از یک نوع اندیشه «پان عربیسم» حمایت شده بود.

    از طرف دیگر وجود یک نوع ایدئولوژی خاص در ایران که بر مبنای رهایی انسانها از هر قید و بندی و آزادی استوار شده بود کم و بیش توسط علما و رهبری فرهمند در جامعه در حال شکل‎گیری بود.

    همزمان با بروز انقلاب اسلامی و اندیشه‎های نو حکومت ولایت فقیه که در مقابل اندیشه‎ها و تز «حکومت اسلامی» رشید رضا عنوان شده بود و در حال رشد و نمو بود قطعاً با اندیشه‎ها و ایدئولوژیهای رایج در کشورهای عربی سازگاری نداشت در نتیجه منجر به بروز اختلافهایی گردید که می‎توانست تعاملات طرفین را به تقابل تبدیل نماید و لذا توده‎های تحت ستم مسلمان عرب که حتی بیش از چند دهه تحقیر و شکست را تجربه نموده بودند و حتی اندیشه‎های برون فرهنگی مانند، ناسیونالیسم، سوسیالیسم و ‎… نیز نتوانسته بود آنها را رها سازد به عنوان یک زنگ رهایی از ستم قلمداد می‎شد.

    همچنین در بخشی از کتاب «نقش عراق در شروع جنگ» همان‎گونه که قبلاً نیز اشاره گردید، جنگ ایران و عراق را «بخشی از یک مبارزه ایدئولوژیک می‎داند که متعاقب وقوع انقلاب اسلامی در ایران پدید آمد».

    2- اختلاف و دیدگاه‎های مرزی بین ایرانی و عراق یکی دیگر از اختلافات بین ایران و عراق، اختلاف در حدود مرز و ؟؟

    بین دو کشور مصوب می‎شود چنانچه بخواهیم این اختلاف را به صورت ریشه‎ای مورد بررسی قرار دهیم باید نگاهی به تاریخچه دولت عثمانی داشته باشیم.

    تسلط دولت عثمانی وزیر سلطه داشتن ملت و کشور عراق همچنین در اختیار داشتن مقدار زیادی از مرزهای پیرامون عراق ریشه بسیاری از منازعات منطقه‎ای در آینده دو کشور گردید.

    استقلال کشور عراق با حمایت قدرتهای بزرگ همچون انگلیس و آمریکا در سالهای اولیه جنگ جهانی اول (1915 م) این کشور را بر آن داشت تا به استقلال خود یک مشروعیت سیاسی و اجتماعی ببخشد.

    بنابراین عراق در طول هفتاد سال استقلال خود همواره بر تعیین مرزهای خود دچار مشکل عدیده‎ای بوده است.

    اما عمده اختلاف کشور عراق با همسایه خود ایران بر سر مالکیت و تسلط بر سر اروندرود یا همان شط‎العرب بوده است.

    ناگفته نماند در همین راستا بین ایران و عراق بر سر اختلافی که وجود داشت موافقت‎نامه‎ای تحت عنوان موافقتنامه الجزیره در 6 مارس 1975 م و عهدنامه‎های مرزی و پروتکل‎هایی امضاء و به تصویب رسید.

    اما همانگونه که قبلاً نیز ذکر گردید عمده اختلاف بر سر شط‎العرب و ناصری یا همان خوزستان ایران بود که همواره عراق را بر آن می‎داشت تا آن را به صورت یک حق تلقی نماید.

    کوتاه سخن اینکه در نهایت عراق در شهریور 1359 ش بر سر اختلافات و یا تمایلات دیگر به ایران حمله کرد که در بخشهای بعدی سعی می‎شود موضوع را شفاف‎تر و رساتر نشان دهد.

    اما نکته دیگری که باید به آن اشاره بنماییم این است که صدام حسین در 17 سپتامبر 1980 مصادف با 26 شهریور 1359 در جلسه فوق‎العاده مجمع ملی عراق با پوشیدن لباس فرمانده کل قوا و با صدایی رسا سخنرانی مفصلی ایراد نمود و ملی آن لغو موافقتنامه الجزیره در 6 مارس 1975 و قراردادهای وابسته به آن را اعلام داشت و همچنین اعلام نمود که حاکمیت ما به اروندرود یا همان شط‎العرب و کشتیرانی در آن به قبل از موافقتنامه 1975 برمی‎گردد.

    بنابراین این سرآغاز اندیشه‎ای شد که منجر به بروز جنگ میان ایران و عراق گردید.

    اما تنها این اختلافات نمی‎توانست به یک جنگ تمام عیار دامن بزند بلکه آیتمهای دیگری نیز دخیل بود که اجمالاً در صفحات بعدی بع سمع نظر خواهد رسید.

    3- وقوع انقلاب اسلامی یکی دیگر از عواملی که باعث بروز جنگ میان ایران و عراق گردید واقع شدن «انقلاب اسلامی» در ایران بوده است.

    حقیقت این واقعیت محققین بسیاری را بر آن داشت تا به بررسی و چگونگی بروز این حادثه بپردازند.

    در این بین همان‎طوری که قبلاً نیز اشاره رفت، کشورهای دیگر بخصوص کشورهائی که به مرکز این انقلاب نزدیک‎تر بودند را بر آن داشت تا اقداماتی جهت خنثی نمودن آنچه که در ایران رخ داده بود،‌انجام دهند و لذا دست به انجام اقدامات پیشگیرانه‎ای زدند.

    اما آنچه که بیشتر مدنظر قرار گرفت با بروز انقلاب اسلامی می‎توانست تهدیدی در جهت صدور نفت، وضعیت استراتژیک خلیج‎فارس و حاکمیت قدرت در منطقه و غیره از جمله مواردی بودند که مورد توجه قرار گرفتند.

    و در آن هنگام (انقلاب اسلامی) تبلیغات گسترده‎ای برای تهییج شور انقلابی مردم انجام می‎شد و با شرایطی که پس از اشغال سفارت آمریکا و روز یکشنبه 13 آبان 1358 در ایران ایجاد شد، شعارهای ضد آمریکایی و ضد کشورهای وابسته به آمریکا رواج تمام یافت در پی آن در عراق نیز شیعیان به تبع وقوع انقلاب در ایران دست به یک سری اقدامات زدند.

    در نتیجه پس از تظاهراتی که شیعیان در بحرین و کویت انجام دادند، صدام حسین در اکتبر 1979 به طور تلویحی به دولت جمهوری اسلامی ایران اخطار کرد و اظهار داشت که «قدرت عراق علیه هر کشوری که بخواهد به حاکمیت کویت یا بحرین تجاوز کند و یا به مردم و یا تمامیت ارضی آن کشورها آسیب رساند به کار می‎رود.

    این سیاست عراق شامل کلیه کشورهای خلیج ‎]فارس‎[ می‎باشد.» آوریل 1980 در روابط بین ایران و عراق واجد اهمیت ویژه‎ای است.

    در اول آوریل 1980، فردی عراقی که تبعه عراق و بنا به اظهارات مقامات عراقی ایرانی‎الاصل بود به نام «سمیر نورعلی» با پرتاب بمب در دانشگاه مستنصریه به جان طارق عزیز عضو شورای رهبری انقلاب و معاون نخست‎وزیر عراق سوء قصد نمود که این حمله در روابط بین دو کشور خدشه وارد نمود.

    در هر صورت انقلاب اسلامی و واقع شدن آن در آن موقعیت زمانی و مکانی که همواره منافع دیگر کشورها و بخصوص ابرقدرتها را تحت‎الشعاع قرار داده بود عراق بهترین اهرم بود که می‎توانست به مقابله با ایران بپردازد.

    در این بین جدای از خطرات ایدئولوژیک انقلاب که قبلاً به آنها اشاره گردید و همان‎گونه که در بالا نیز اشاره گردید تهدید علیه منافع نیز مورد نظر حاکمان بزرگ قرار گرفت و لذا با ترغیب عراق بر علیه ایران جنگ نه تنها ضروری بلکه اجتناب‎ناپذیر گردید.

    در خاتمه فصل حاضر به این نکته اشاره می‎گردد که در خصوص موضوع بحث همچنین نظرات و اعتقادات بسیار دیگری نیز از سوی صاحب‎نظران مطرح گردیده که حتی مجال طرح آنها در این چند سطر و چند صفحه نمی‎یابد و لذا همان‎طور که قبلاً نیز اشاره گردید سعی شده است به چند نکته کلیدی و مهم، نظر شود.

    اما ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که گذشته از نظرات فوق و دیگر نظرات، به اعتقاد برخی صاحب‎نظران و اندیشمندان جنگ مانند تدا اسکاچیول و دکتر حسن‎پور به غیر از انگیزه‎ها و نظراتی که تاکنون مطرح شده‎اند همواره در شروع جنگ‎ها «بعضاً دستان نامرئی و پنهانی در کار بوده است که سعی در ایجاد آشوب و تشویش در مناطق مورد نظر خویش را داشته‎اند تا از منافع و حیثیت بیشتری برخوردار شوند و لذا در آغاز جنگ ایران و عراق نیز همین دستان پنهان در هدایت جنگ به سوی ایران در کار بوده است.» معذالک در فصول بعدی سعی خواهد شد تا به اثبات بیشتر فرضیات فوق پرداخته شود و نظر خواننده محترم را بهتر جلب نماید.

    فصل چهارم: فرضیه‎ها (تجزیه و تحلیل داده‎ها) قبل از شروع و ارائه فصل اصلی لازم دانسته یکبار دیگر به موضوع تحقیق و عوامل سازنده آن و سؤالات اصلی و همین‎طور فرضیه‎ها اشاره مجدد شود.

    موضوع: «بررسی انقلاب اسلامی و تأثیر آن در بروز جنگ میان ایران و عراق» عوامل فرعی: - ظهور ایدئولوژی - اختلافات مرزی - وجود خود انقلاب اسلامی - خلاء قدرت در منطقه و خلیج‎فارس سؤالات اصلی: آیا خلاء قدرت و پیچیدگی آن در خلیج‎فارس در بروز جنگ تأثیری داشته است؟

    آیا بروز انقلاب اسلامی نقشی در جنگ و پدید آمدن آن داشته است؟

    آیا ظهور ایدئولوژی در بروز جنگ میان ایران و عراق تأثیر داشته است؟

    فرضیه‎ها: اول ‎- ایجاد وضعیت ناامنی و بحران در منطقه از لحاظ قدرت و وضعیت خلیج‎فارس.

    دوم ‎- انقلاب اسلامی نقش بسزایی در بروز جنگ میان ایران و عراق داشت.

    سوم ‎- ظهور و اختلافات ایدئولوژی نقش بسیار مهمی در برو زجنگ ایران و عراق داشته است.

    تاکنون هر آنچه از موضوع تحقیق بیان گردید، پیرامون بیان و چگونگی و عوامل پدیدآورنده در خصوص جنگ تحمیلی بوده است اما قطعاً مبالغه و دور نگاه داشتن خواننده محترم از اصل موضوع نبوده است.

    آنچه که در این بخش ارائه می‎گردد در حقیقت اثبات فرضیه و اصل اجزاء تشکیل دهنده فرضیه خواهد بود.

    همان‎طور که قبلاً بدان اشاره گردید، جنگ ایران و عراق از دید بسیاری از تحلیل‎گران جنگ و جامعه‎شناسی جنگ، یک جنگ کاملاً نابرابر بوده است.

    اولین فرضیه‎ای که در این خصوص مورد تحلیل و بررسی قرار می‎گیرد عبارت است از: - تأثیر ایجاد وضعیت ناامنی و بحران در منطقه از لحاظ قدرت و وضعیت خلیج‎فارس حال لازم است تا آن دسته از عامل یا پدیدآورنده این فرضیه را نیز مورد تحلیل قرار دهیم که عبارت است از: - از بین رفتن ژاندارمری منطقه

مقدمه: جنگ بی تردید یکی ا ز شگفت انگیزترینم پدیده های اجتماعی است و بسیاری از مواقع ناخواسته در عرصه حیات بشری آفریننده تاریخ و دگرگون کننده آن بوده است. پس جنگ یکی از متغیرهای مهم تحول حیات اجتماعی است. در طول تاریخ جنگ های متعددی که ناشی از عوامل مختلفی بوده روی داده است و پیامدهای گوناگونی بر جای گذاشته اند. تضادهای قومی، نژادی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و غیره جنگها را پدید ...

مقدمه: جنگ بی تردید یکی ا ز شگفت انگیزترینم پدیده های اجتماعی است و بسیاری از مواقع ناخواسته در عرصه حیات بشری آفریننده تاریخ و دگرگون کننده آن بوده است. پس جنگ یکی از متغیرهای مهم تحول حیات اجتماعی است. در طول تاریخ جنگهای متعددی که ناشی از عوامل مختلفی بوده روی داده است و پیامدهای گوناگونی بر جای گذاشته اند. تضادهای قومی، نژادی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و غیره جنگها را پدید ...

بررسی اقتصاد ایران از جنبه داخلی وبین المللی مقدمه از آغاز انقلاب 1357 ،موانع متعدد داخلی وخارجی ،رشد وثبات اقتصادی ایران با مشکل مواجه ساخته است. در حالی که همراه با هر انقلابی معمولاً موانعی بر سر راه رونق ورفاه اقتصادی قد علم می‌کند (برای نمونه می توان از تجربه کوبا والجزایر نام برد )، این موانع نوعاًبرای هر کشور به شکلی منحصر به فرد ظهور می‌یابد و بیانگر آرایش خاصی از عوامل ...

ايجاد کرده بود عوض شد . در اثر رخنه افراد فرصت طلب و رخنه دشمناني که تا ديروز با اسلام مي جنگيدند ، اما بعدها با تغيير شکل و قيافه خود را در صفوف مسلمانان داخل کرده بودند ، مسير اين انقلاب و شکل و محتواي آن تا حدود زيادي عوض گرديد ، بدين ترتيب که از

مقدمه : بررسی تاریخ اسلام نشان می دهد که بعد از وفات پیغمبر مسیر انقلاب اسلامی که آن حضرت ایجاد کرده بود عوض شد . در اثر رخنه افراد فرصت طلب و رخنه دشمنانی که تا دیروز با اسلام می جنگیدند ، اما بعدها با تغییر شکل و قیافه خود را در صفوف مسلمانان داخل کرده بودند ، مسیر این انقلاب و شکل و محتوای آن تا حدود زیادی عوض گردید ، بدین ترتیب که از اواخر قرن اول هجری ، تلاشهایی آغاز شد تا ...

جنگ ها و انقلاب ها برجسته ترين پديده هاي اجتماعي هستند که سرنوشت اجتماعي جوامع انساني را دستخوش تغيير مي کنند. جنگ ايران و عراق، حادثه تاريخي بزرگ و سرنوشت سازي بود که در بستر مجموعه اي از عوامل و زمينه هاي متفاوت شکل گرفت و از تاريخ 31 شهريور سال 1

جنگ عراق با ايران که در ايران با نام‌هاي «دفاع مقدس»، «جنگ تحميلي»، و «جنگ هشت‌ساله»، و نزد اعراب با نام‌هاي «قادسيه صدام» و «جنگ اول خليج» (به عربي: قادسيّه صدّام، حرب الخليج الأولي) شناخته مي‌شود،[نيازمند منبع] طولاني‌ترين نبرد کلاسيک در قرن بيستم

جنگ عراق عليه ايران چه دوره‌هايي را طي نمود؟ عراق در طول هشت سال جنگ عليه ايران از شيوه‌هاي نظامي و سياسي متعددي براي از پاي در آوردن ايران استفاده کرد. اين مقاله در تلاش است تا برخي از اين شيوه‌هاي سياسي‌‌نظامي عراق عليه ايران در طي اين هشت سال را

جنگ ها و انقلاب ها برجسته ترين پديده هاي اجتماعي هستند که سرنوشت اجتماعي جوامع انساني را دستخوش تغيير مي کنند. جنگ ايران و عراق، حادثه تاريخي بزرگ و سرنوشت سازي بود که در بستر مجموعه اي از عوامل و زمينه هاي متفاوت شکل گرفت و از تاريخ 31 شهريور سال 1

جنگ عراق با ايران که در ايران با نام‌هاي دفاع مقدس ، جنگ تحميلي، و جنگ هشت‌ساله، و نزد اعراب با نام‌هاي قادسيه صدام و جنگ اول خليج فارس (به عربي: قادسيّه صدّام، حرب الخليج الأولي) شناخته مي‌شود، جنگي است که از شهريور ???? تا مرداد ???? ميان نيروها

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول