دانلود مقاله بهشت و جهنم از دیدگاه قرآن

Word 313 KB 14906 90
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پس از دگرگونی در کل نظا م آفرینش یا دو نفخه صور اسرافیلی و آشکارشدن صحرای محشر و حشر تمام موجودات، جهنم و بهشت نیز از ملکوت و باطن آفرینش پدیدار می شود.
    و اذا الجحیم و اذا الجنه ازلفت.1
    آنگاه که جهنم شعله ور گردد و بهشت نزدیک شود.
    جهنم تمام اهل محشر را احاطه می کند و صدای نفیر دلخراش آتش، زلزله بر اندام اهل محشر می اندازد.

    و نیز گفته شد که پلی از مو باریکتر و از شمشیر برنده تر برروی جهنم برپا می گردد که برروی این پل پنجاه موقف و گردنه به نام پنجاه وظیفه عبادی( اوامر و نواهی) مستقر می گردد.

    یک عده از آدمیان و جنیان بدون اینکه حق عبور از صراط و عقباتش را داشته باشند و به جرم شرک به خدا و فساد اعتقادی و عملی بدون حساب در شعله های جهنم افکنده می شوند وعده ای دیگر قدم برروی پل نهاده مواقف را یکی پس از دیگری به تندی و کندی – بستگی به خلوص وکدورت اعمال دارد- پشت سر می گذارند و با پشت سرنهادن آخرین موقف که نامنش بنا به اکثر روایات« مرصاد»
    ( حق الناس) است، دیواره های با شکوه بهشت با درهای هشتگانه اش آشکار می گردد.

    هر طایفه ای به تناسب شأن ایمانی خود از یکی از این درها وارد می شود و در وضعی قرار می گیرد که تا ابد متنعم می شود.

    زندگی در این نشئه به قدری زیبا و لذت بخش است که انسان هرگز آرزوی تحویل و دگرگونی آن را به مخیله خود راه نمی دهد.
    خالدین فیها لایبغون عنها حولاً.2
    در آنجا جاویدانند و از وضعی که دارند دگرگونی نمی خواهند.
    کمتر کسی است که تاکنون از خودش این سئوال را نکرده باشد: بهشت کجاست؟

    اگر بگوییم بهشت هم اینک موجود است اما در باطن این جهان مادی است، آنگاه بیان بعضی از روایات که وجود بهشت در آسمان و وجود جهنم را در زمین مطرح می سازند، خدشه دارد می شوند.

    و اگر بگوییم که با متلاشی شدن زمین و آسمان جهنم و بهشت برروی این ویرانه عظیم ساخته خواهد شد، این موضوع نیز مفاد بساری از احادیث را- که بهشت و جهنم را خلق شده و موجود می داند، از اعتبار می اندازد.

    بهترین پاسخی که می توان داد تا تعارض این روایات را برطرف سازد این است که بگوییم، نظام آفرینش مانند وجود انسان یک بعد مثالی و ملکوتی دارد و یک بعد مادی و طبیعی.

    جهنم و بهشت به صورت مثالی در ملکوت و باطن عالم ماده وجود دارد همانطور که بسیاری از صورتهای خیالی و مثالی در ماورای هیاکل جسمان در باطن روح ما وجود دارد و ما هر وقت که میل داشته باشیم آنها را از مخزن این صورتها، یعنی حافظه بیرون می آوریم و در صورت لزوم صورتهای تازه ای خلق می کنیم.

    بنابراین، جهنم و بهشت در حال حاضر وجود دارند اما بر ما که در عالم ماده اسیریم، پوشیده است.

    ظهور صورت مثالی جهنم و بهشت مستلزم یک دگرگونی همه جانبه در نظام مادی جهان است.

    همانطور که صورت پنهان میوه با دگرگون شدن وضع کل آشکار می شود، صورت ملکوتی بهشت را پس از دگرگونی آسمانی و صورت ملکوتی جهنم را( جهنم و بهشت) مصالح مادی و بیرونی خود را از زمین و آسمان جستجو می کنند، همانطور که ملکات انسانی( صورتهای مثالی) با خاک و گل قیامت( بدن خاکی قیامتی) می آمیزد و شکل می گیرد.

    اینک به نمونه هایی از احادیث نوع اول( یعنی مثالی وملکوتی بودن بهشت و جهنم می پردازیم:
    کمتر کسی است که تاکنون از خودش این سئوال را نکرده باشد: بهشت کجاست؟

    اینک به نمونه هایی از احادیث نوع اول( یعنی مثالی وملکوتی بودن بهشت و جهنم می پردازیم: نمونه اول هروی( یکی از اصحاب امام رضا(ع) به امام عرض کرد: یا من رسول الله!

    درباره بهشت و جهنم به من خبر بدهید آیا آن دو هم اکنون خلق شده اند؟

    امام(ع) فرمود: « آری، رسول خدا زمانی که به معراج رفتند، داخل بهشت شدند و جهنم را هم دیدند.

    عرض کردم: عده ای می گویند: بهشت و دوزخ مقدر هستند که روزی آفریده شوند و اکنون خلق نشده اند.

    امام فرمود: آنها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم.

    کسی که آفرینش( فعلی) بهشت و جهنم را انکار می نماید،، همانا پیامیر خدا(ص) را انکار نموده و ما را تکذیب کرده و بر ولایت ما نیست و در آتش جهنم مخلد خواهد بود.( آنگاه به آیه ای از آیات قرآن استناد می فرماید): هذه جهنم التی یکذب بها المجرمون * یطوفون بینها و بین حمیم آن.3 این است آن جهنمی که مجرمون تکذیبش می کردند در حالیکه آنها در جهنم بین آتش و آب جوشان دوزخ دور می زنند.

    ( و سپس به یکی از احادیث معراجیه اشاره کرده) از قول رسول خدا(ص) چنین می فرماید:« آنگاه که مرا به آسمان بردند، جبرائیل دست مرا گرفت و مرا داخل بهشت نمود و رطب بهشتی به من داد و من هم آن را تناول نمودم و نطفه فاطمه(س) از آن میوه بهشتی بسته شد از این جهت فاطمه حوراء انسیه( حوری با هویت انسانی) است هر وقت که مشتاق بوی بهشت می شوم دخترم فاطمه را می بویم».

    * نمونه دوم امام صادق(ع) فرمود« خداوند کسی را نیافریده مگر اینکه در بهشت منزلی و در جهم منزلی برایش خلق فرمود: پس هنگامی که اهل بهشت را در بهشت و اهل آتش را در آتش قرار دادی منادی ای ندا می دهد که ای اهل آتش!

    بیایید و آنها را در کنار آتش می آورد و از منازل آنها در آتش پرده برمی دارد سپس به آنها گفته می شود، این است آن منزلی که در صورت عصیان پروردگارتان، وارد آن می شدید....

    سپس ندا می دهند: ای اهل جهنم، سرهایتان را بالا کنید و منازلتان را در بهشت بنگرید، آنها، سرهایشان را بالا می کنند و منازلشان را در بهشت می نگرند، پس به آنها گفته می شود: این است آن منازلی که در صورت اطاعت پروردگارتان، داخل آن می شدید...

    پس آنها( بهشتیان فعلی) میراثشان( جهنم) را به جهنمیان فعلی می سپارند و جهنمیاان هم میراثشان( بهشت خود را) به بهشتیان فعلی می سپارند و این است قول خدای عزوجل: « اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون»5 نمونه سوم رسول خدا(ص) فرمود: آنگاه که مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم پس در آنجا ملائکی دیدم که مشغول بنا هستند: خشتی از طلا و خشتی از نقره می گذارند و گاهی هم از کار باز می ایستند.

    به آنها گفتم: چرا گاهی می گذارید و گاهی از کار باز می ایستید؟

    عرض کردند: منتظر می مانیم تا مصالح برسند: گفتم: مصالح شما چیست؟

    عرض کردند: قول مؤمن در دنیا ( یعنی):« سبحان الله والحمدلله و لا اله الله و الله اکبر»؛ که می گوید ما هم مشغول ساختن می شویم و هنگامی که نمی گوید ما هم کاری انجام نمی دهیم.6 نمونه چهارم رسول خدا(ص) فرمود:« در لیله الاسراء به ابراهیم(ع) برخورد نمودم و او به من گفت: به امنیت امر کن که تا می توانند در بهشت درخت بکارند، زیرا در زمین بهشت بسیار وسیع و خاکش بسیار پاکیزه است.

    گفتم مقصود از نهادن درخت در بهشت چیست؟

    گفت:« لا حول ولا قوه الا بالله».7 همانطور که ملاحظه می شود بهشت و جهنم تجسم خود اعمال است که لحظه به لحظه در حاق وجود آدمی که متصل به ملکوت آفرینش است، ساخته و پرداخته می شود و هر آن که انسان بمیرد از این ساخته ها و تصاویر پرده برداری می گردد:« یوم تبلی السرائر».

    در ذیل نمونه ای از احادیثی که زمین و آسمان را، مکان جهنم و بهشت معرفی می کند، آورده می شود: ابن عباس می گوید: دو تن از یهودیان بر امیرالمؤمنین( ع) وارد شدند و سئوالانی مطرح ساختند( منجمله): بهشت کجاست؟

    جهنم کجاست؟

    حضرت فرمود: « اما بهشت، بهشت در آسمان است و اما آتش(جهنم)،جهنم در زمین.عرض کردند: مقصود از هفت( جهنم) چیست؟فرمود: مقصود هفت باب جهنم است که طبقه طبقه روی هم است.

    عرض کردند: مقصود از هشت( بهشت) چیست؟

    فرمودند: هشت در بهشت.»8 علی بن ابراهیم قمی در اثبات اینکه بهشت در آسمان است بر آیه ذیل استناد می کند.

    لا تفتح لهم ابواب السماء و لا یدخلون الجنه.9 «درهای آسمان برای آنها بازنشده و داخل بهشت نمی گردند.» و در مورد زمینی بودن جهنم نیز به این آیه استناد می کند: و اذا البحار سجرت آنگاه که دریاها شعله ور می شوند.

    در آیات سوره تکویر مقدمه پیدایش جهنم و بهشت را تغییرات عمده در آسمانها و زمین معرفی می کنند: اذا الشمس کورت* و اذا النجوم انکدرت* و اذا الجبال سیرت* ....»10 ( ای رسول ما یادآور) هنگامی که آفتاب تابان تاریک شود.

    ستارگان آسمان تیره شوند.

    و کوهها به حرکت درآیند.

    و شتران عشار( دوماهه آبستن) را رها کنند و بدور افکنند.

    و هنگامی که وحوش به عرصه قیامت محشور شوند.

    و هنگامی که دریاها( چون آتش) شعله ور گردند.

    و هنگامی که نفوس خلق همه با هم جنس خود درپیوندند.

    و هنگامی که دختران زنده بگور شده را باز پرسند.

    که آن بی گناهان را شما به چه جرم کشتید؟

    و هنگامی که نامه اعمال خلق گشوده شود.

    و هنگامی که آسمان را از جای برکنند.

    و هنگامی که آتش دوزخ را سخت بیفروزند.

    و هنگامی که بهشت را به اهلش نزدیک سازند.

    درجات و اسامی بهشت بهشت( جنت) همانطور که در قرآن کریم آمده است بصورت جمع( جنات) ذکر شده است:« جنات تجری من تحتها الانهار».

    بنابراین بهشت یکی نیست بلکه بهشتهاست.

    امام صاق(ع) فرمود::« نگویید یک بهشت زیرا خداوند می فرماید:« درجات بعضها فوق بعض».( بهشت درجاتی است که بعضی فوق بعض دیگر است».

    درجات بهشت فوقانی و درخشنان بودنشان بصورت طبقات نیست، این جهنم است که بصورت طباق( طبقه فوقانی) روی هم چیده شده که طبقه اسفل از طبقه اعلی سوزنده تر و عذاب آورتر است، بلکه این درجه بندی( در بهشت) براساس تفاوت ماهوی لذتهای مادی و معنوی بهشتیان است.

    بعنوان مثال کسی از باغی پر از سیب خوشش می آید و دیگری از باغ پر از گیلاس، به همین جهت، بهشتیان به غیر از نعمات خود نعمات دیگران را آرزو نمی کنن، اگر چنین باشد بهشت، دار آرامش و لذت نیست، به همین جهت است که قرآن کریم در توصیف روحی بهشتیان می فرماید: خالدین فیها لا یبغون عنها حولاً 11 هیچ دگرگونی با وضعیت دیگری را طلب نمی کنند.

    برای درجات بهشتی نمی توان تعداد معینی ذکرنمود زیرا مراتب ایمان محدود نیست در حدیث ذیل، محدودیت درجات در عدد صد شاید از مقوله کثرت باشد: رسول خدا(ص) فرمود:« بهشت صد درجه است، مابین هر درجه ای از این درجات به منزله تفاوت درجه بین آسمان و زمین است.

    و فرودس عالیترین درجه است که وسط آن جایی است که از آن نهرهای بهشتی جاری می شود».12 هرکدام از این درجات نامی دارد که قرآن کریم بعضی از آنها را ذکر فرموده است: رضوان: ( آل عمران: آیه 15)،الجنات النعیم : ( مائده 65) ، دارالسلام:( نام عمومی تمام مراتب بهشت)، ( انعام : 127)،جنات عدن: ( توبه: 72)، جنات الفردوس ( کهف: 107) ، جنهالخلد : ( فرقان : 15)، جنات المأوی : ( تنزیل: 19)، مقعد صدق: ( قمر: 55) حدیث ذیل نیز بعضی از اسامی بهشت را خاطرنشان می کند.

    عبدالله بن علی، بلال حبشی مؤذن رسول الله (ص) را ملاقات می کند و از او می خواهد که بهشت را توصیف نماید.

    بلال هم از قول رسول خدا(_ص) حدیث مفصلی ذکر می کند که قسمت مورد نظر ما این است: «....

    گفتم: اسم این نهر چیست؟

    فرمود: جنه المأوی، گفتم: آیا وسط آن غیر از این است؟( آیا مرتبه بالاتری وجود دارد)؟

    فرمود: آری بهشت عدن، و آن در وسط بهشتهاست که دیوارهای آن از یاقوت سرخ فام است و سنگریزه هایش لؤلؤ.

    گفتم: آیا غیر از این بهشتها، باز هم هست؛فرمود: آری، بهشت فرودس.

    گفتم دیوارش چگونه است ....

    فرمود: دیوارش از نور است....».13 ساختار بهشت در توصیف دیوارها و کاخها وغرفه های بهشتی ما به کرات یا واژه های طلا و نقره و لؤلؤ و یاقوت و مرجان و ...

    و سایر احجار کریمه برخورد می کنیم و تعجب می کنیم که: مگر با دگرگون شدن جهان و تغییراتی بنیادین که بوسیله حرکت جوهری صورت می گیرد باز هم این سنگها و مصالح مادی وجود دارد؟

    پاسخ این سئوال این است که: اولاً: در همین طبیعت مادی میلیونها سال طول کشیده تا خاک تبدیل به سنگ و سنگ تبدیل به فلزات کم استقامت و سپس محکم و محکم تر شده تا برسد به نقره و طلا و پلاتین وسایر سنگهای قیمتی نظیر فیروزه و یاقوت و زبرجد و ....

    ثانیاً: در نظام آخرت همین خاکها و سنگها و فلزات با افاضه حضرت حق به فلزها و سنگهای بسیار زیبا و خوشرنگ تر مبدل شده که براستی قابل مقایسه با طلا و نقره و جواهر این دنیا نیستند.

    تنها اسم است که بین آنها اشتراک دارد همانطور که درباره بوها و طعمهای بهشتی خواهیم گفت با مشابه دنیویشان به هیچ وجه قابل مقایسه نیستند.

    بنابراین اگر قصرها و کاخها و غرفه ها و داخل و کناره نهرها با چنین الفاظی توصیف می شوند، جای هیچگونه تعجبی نیست.

    این تعجب و استبعاد ناشی از تنگ نظری ماست که دوست داریم همه چیز را با مشاهدات فعلی خود مقایسه کنیم، همانطور که جنین داخل در رحم هرگز میل ندارد بین غذایی که توسط خون از جدار رحم می آشامد باغذای خوشگوار طبیعت نظیر، شیر و گوشت و انواع میوه جات، تفاوتی قایل شود.

    پس از بیان این مقدمه توصیف بهشت را از دیوارهایش و درهایش آغاز می کنیم و چه بهتر که این توصیف را از زبان حدیث بشنویم: * نمونه اول در پیش، از حدیث بلال و او از قول رسول خدا(ص) ذکر کردیم.

    همین حدیث در این باره( دیوارها و درهای بهشت) چنین می گوید: بسم الله الرحمن الرحیم، از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود:« همانا دیوار بهشت خشتی از طلاست و خشتی از نقره و خشتی از یاقوت.

    ملاط این خشتها، مشک اذفر است و قرنیزهای آن از یاقوت سرخ فام و زردفام است.

    گفتم: درهای آن چگونه است؟

    فرمود: درها مختلف است: در رحمت که جنسش از یاقوت سرخ است، گفتم حلقه اش؟

    فرمود: مرا به پریشان گویی وادار مکن، تنها چیزی را بتو می گویم که از رسول خدا(ص) شنیده ام...

    اما باب صبر، در کوچکی است که تنها یک مصراع دارد و جنس آن از یاقوت سرخ است و حلقه هم ندارد.

    بابا شکر که جنسش از یاقوت سفید است و دو مصراع دارد که مسیر هر دو( بحساب دنیا) پانصدهزار سال راه است در حالیکه فریاد ناله سر می دهد و چنین می گوید: خدایا اهل مرا( شاکران را) بسوی من آر.

    گفتم: آیا در سخن می گوید: فرمود: آری خدای ذی الجلال و الاکرام امروز او را به نطق می آورد.

    و اما در بلاء.

    گفتم: باب بلا همان صبر نیست؟

    فرمود: نه.

    گفتم: پس مقصود از بلا چیست؟

    فرمود: مصائب و بیماریها و امراض و جذام است و آن بابی است از جنس یاقوت زرد که دارای یک مصراع است و چه کم اند واردشوندگان از آن....

    اما باب اعظم که بندگان صالح از آن داخل می شوند و آنها همان اصل زهد و ورع و رغبت کنندگان بسوی خداوند هستند آنها که در دنیا دائماً با خدا مأنوس بودند...» 14 * نمونه دوم: علی( ع) فرمود:« بهشت دارای هشت در است، دری که از آن پیامبران و صدیقون داخل می شوند و دری که از آن شهداء و صالحون داخل می شوند و از پنج در دیگر شیعیان و دوستان ما وارد می شوند.

    من همواره بر روی صراط دعا می کنم و می گویم: پروردگارا!

    شیعه و محب و یاور مرا و هر کس که مرا در دنیا دوست داشت حفظ کن...

    و در دیگری دری است که از آن سایر مسلمانان و گویندگان لا اله الا الله وارد می شوند( مشروط بر اینکه) در دل آنها مقدار ذره ای بغض ما اهل بیت وجود نداشته باشد».15 جالب است که بدانیم درهای بهشت به آیه های قرآن وسخنهای پندآمیز زینت یافته و زیبائیهای جسمانی را با زیبائیهای معنوی آمیخته است.

    سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که: حال که نشئه قیامت نشئه پاداش و مکافات است در آنجا نصیحت و اندرز چه سود؟

    پاسخ این است که هرچه که در آنجا مشاهده می شود باطن و ملکوت این جهان است مؤمن با مشاهده آیات و روایات بر در و دیوار بهشت متوجه می شود که اصل این سخنان در بهشت بوده و چقدر اهمیت داشته است و مع الاسف چقد راین سخنان در دنیا غریب و مجهور بوده است.

    برای آشنایی به مضامین مکتوبات بهشتی در دو حدیث مطرح می شود: * نمونه اول رسول اکرم(ص) فرمود:« آن شب که مرا به آسمان بردند جبرئیل به من گفت: من مأمورم که بهشت و جهنم را بر تو عرضه کنم( نشان بدهم).

    فرمود: بهشت را با نعمتهایش و جهنم را با عذابهایش مشاهده کردم.

    بهشت دارای هشت در است و بر هر دری چهار کلمه( جمله) نوشته است.

    هر کلمه از همه دنیا و مافیهایش برای کسی که بداند عمل کند بهتر است.

    و برای جهنم هم هفت در است که بر هر کدام سه کلمه نوشته شده است.

    و هر کلمه دارای کسی که بداند و عمل کند از همه دنیا و مافیهایش بهتر است، پس جبرئیل به من گفت: بخوان ای محمد(ص) آنچه را بر درها نوشته شده است.

    اولین در بهشت این عبارت مکتوب است:« لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله».

    برای هرچیزی چاره ای است چاره زندگی کردن( در دنیا) داشتن چهار خصلت است: قناعات، بذل حق( از حق گذشتن)، ترک کینه، هم نشینی با اهل خیر.

    بر در دوم این عبارت نوشته شده است: « لا اله الله، محمد رسول الله، علی ولی الله».

    برای هر چیزی چاره ای است و چاره کسب سرور و شادی در آخرت، داشتن چهار خصلت است: دست بر سر یتیمان کشیدن، مهربانی به بیوه زنان، و بی سرپرستان، کوشش در رفع حوائج مؤمنین، رسیدگی به فقراء و مساکین، و بر روی در سوم این عبارات نوشته شده است:« لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله«.

    برای هر چیزی چاره و راهی است، راه بدست آوردن صحت و سلامت در دنیا داشتن این چهار خصلت است: کم گویی، کم خوابی، کم دویدن و کم خوردن.

    و در چهارم این عبارت مکتوب است: « لا اله الله، محمد رسول الله، علی ولی الله«.

    کسی که ایمان بخدا و روز آخرتدارد پس یاید میهمانش را گرامی بدارد.

    کسی که ایمان بخدا و روز آخرت دارد پس باید همسایه اش را گرامی بدارد.

    کسی که ایمان بخدا و روز رستاخیز دارد پس باید به والدینش احترام گذارد.

    کسی که بخدا روز آخرت ایمان دارد پس باید سخن خیر بگوید و یا سکوت کند.

    و در پنجم بهشت این عبارت زینت بخش است:« لااله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله».

    کسی که می خواهد مورد ظلم واقع نشود، پس نباید ظلم کند.

    و کسی که می خواهد مورد شماتت و سرزنش قرار نگیرد، نباید دیگری را سرزنش نماید.

    و کسی که می خواهد که خوار نشود، پس نباید دیگران را خوار سازد.

    و کسی که می خواهد به ریسمان محکم الهی چنگ زند پس باید بگوید:« لا اله الله، محمد رسول الله، علی ولی الله» و بر در ششم نوشته شده است:« لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله».

    کسی که می خواهد قبرش( در عالم برزخ) وسیع باشد، پس باید مسجد بنا کند( یا در بنایش شرکت داشته باشد) و کسی که می خواهد حشرات تحت الارض بدنش را نخورد پس مقیم مسجد باشد( نمازهایش را در مسجد بجا آورد.) پس کسی که می خواهد موضعش را در بهشت ببیند( چه در عالم رؤیا و چه در عالم برزخ) مساجد را مفروش نماید.( فلیکس المساجد بالبسط) و بر در هفتم این عبارت مکتوب است:« لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله».

    سفیی قلب( روشنایی و شادی دل) در کسب چهار خصلت است: عبادت مریض، تشیع چنازه، و پرداخت قرض و دین و بر در هشتم این عبارت نوشته شده است:« لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله».

    کسی که می خواهد از این درها وارد شود پس باید به چهار خصلت تمسک جوید: سخاوت، حسن خلق، دادن صدقه، اجتناب از آزار بندگان خدا».

    * نمونه دوم امیر المؤمنین از قول رسول خدا(ص) فرمود:« بهشت را بر من عرضه کردند و بر درش نوشته ها را که با طلا مزین بود مشاهده نمودم: « لااله الا اللهف محمد حبیب الله، علی ولی الله، فاطمه امهالله ، الحسن و الحسین صفوه الله، علی مبغضیهم لعنه الله.»17 پس از مشاهده دیوارها و نوشته ها که به هیچوجه قابل مقایسه با دنیا نیستند، بداخل بهشت می شویم و کاخها و صحن کاخها را مشاهده می کنیم.

    زیبائیشان بقدری چشمگیر است که هرگز نمی توان به توصیف آنها پرداخت.

    زیرا مصالحی که در بنای این کاخها بکار رفته است نظیرش در دنیا نیست.

    بسا کسانی که در عالم رؤیا موفق به دیدن چنین صحنه هایی شدند و پس از بیداری از شدت شوق خواب و خوراک از آنها گرفته شده و پس از چند روز جان سپردند.

    در درون کاخها، غرفه ها و اتاقهایی وجود دارد که درون آنها چند خدمتگزار زیبا روی بهشتی به انتظار نشسته اند.

    هرکدام از این غرفه ها به انواع وسایل و زینتها، از فرش و تخت و ظروف بلورین و ...

    آراسته شده است.

    همین جا باید جلو یک اشتباه را بگیریم و آن اینکه نباید نام غرفه های بهشتی ما را به یاد غرفه ها سه در چهار دنیا بیاندازد نه چنین نیست.

    آن غرفه ها بسیارعظیم و زیباست.

    بزرگی این غرفه ها از یک سو به وسعت نشئه اخروی بستگی دارد و از دیگر سوی با وسعت وجودی انسان و اعمال او تناسب دارد.

    اگر می شنویم که یک قصر از قصرهای بهشتی به وسعت تمام این جهان است، حق داریم تعجب کنیم، زیرا آن وسعت را با این جثه کوچجک و حقیر خاکی مقایسه می کنیم.

    آنجا روح از زندان ماده خارج شده است؛ قدرت دیدن و شنیدن و راه رفتن ودست یازیدن به اشیاء و ....

    میلیونها و میلیاردها برابر اس.

    اگر جثه انسان در آن نشئه چندین هزار برابر این جثه چند وجبی باشد جای هیچ تعجبی نیست.

    بعنوان مثال اگر تصویر یک اتاق به ارتفاع 4 متر و به طول و عرض 3 متر را اگراندیسمان و وسیع کنیم و به چند هزار برابر برسانیم، چه جای تعجب است اگر انسان درون این اتاق هم به همان نسبت اگراندیسمان شود.

    اگر گفته می شود بوسه یک مؤمن از حورالعین هزار سال طول می کشد، این طولانی شدن با مقایسه با سالهای دنیوی ماست.

    اما با مقایسه با نقش عمل و ماهیت آن نشئه( عالم آخرت) یک لحظه است، اصلاً چرا لحظه بگوییم، عیش مدام است، یک بوسه اش با صدها هزار بوسه فرق نمی کند.

    همانطور که یک طعامش در عین حال که مزه خاص خود را دارد مزه همه طعامها را نیز همراه دارد براستی ما چگونه می توانیم آن نشئه را که مظهر ظهور و تجلی قدرت و رحمت و عظمت پروردگار است با بیان ناقص خود که ریشه در تنگی حیات دنیوی ما دارد توصیف نماییم.

    آه، از کسی که این ندیده ها را – که عقل بر وجود آنها گواهی می دهد- به حساب« نبودنیها» آورد و وجودشان را انکار نماید.

    آری انکار وجود ماه و خورشید و درخت و دریا و انواع خوراکیها و نعمات دنیوی بوسیله یک جنین اسیر در رحم چه تأثیری در واقعیت امر می گذارد.

    جز اینکه انسان منکر را در زندان جهل و عناد خویش گرفتار کند.

    فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین جزاءً بما کانوا یعملون.18 کسی که نمی داند که چه چشم روشنیهایی در عالم آخرت بعنوان پاداش اعمال مخفیانه آماده شده است.

    و اینک نمونه هایی از اوصاف کاخها و غرفه های بهشتی را از زبان احادیث ذکر می کنیم: * نمونه1: رسول خدا(ص) فرمود:« همانا در بهشت غرفه هایی وجود دارد که ظاهرش از باطنش، و باطنش از ظاهرش پیداست....»19 * نمونه2: رسول خدا(ص) فرمود:« همانا خداوند تبارک و تعالی در بهشت ستونی از یاقوت سرخ خلق فرموده که بر این ستون(برج) هفتادهزار کاخ و در هر کاخی هفتاد هزار غرفه وجود دارد....».20 * نمونه 3 : رسول خدا(ص) فرمود:« همانا خداوند عزوجل بهشت را با دوزخ خشت آفرید: خشتی از طلا خشتی از نقره و دیوارهای آن را از یاقوت و سقفش را از زبرجد و سنگریزه هایش از از لؤلؤ و خاکش را از زعفران و مشک ادفر....».21 *نمونه 4: از رسول خدا(ص) درباره تفسیر« مساکن طیبه» سئوال کردند، حضرت فرمود:« در بهشت کاخی است از لؤلؤ ودر این کاخ هفتاد خانه از یاقوت سرخ و در هر خانه هفتاد غرفه از زمرد سرخ و در هر غرفه هفتاد تحت و بر هر تخت هفتاد فرش از هر نوع رنگ و بر هر فرش یک حورالعین و ...

    ».22 نعمات بهشتی در خت طوبی « طوبی» مؤنث« اطیب» یعنی پاکیزه ترین و حلالتر.

    این واژه صفت در ختی است از درختان بهشتی که به لحاظ عظمت و داشتن ویژگیهای منحصر بفرد، از درختان مشهور ومعروف بهشتی است.

    و روایات زیادی عهده دار توصیف این شجره طیبه هستند.

    در احادیث درباره این درخت اوصافی ملاحظه می شود که باورش برای کسانی که جز با معیارهای دنیوی انس ندارند مشکل است.

    اما توضیح یک مقدمه شاید بتواند به یان ناباوران کمکی نماید: انسانها دردنیا دو نوع عمل انجام می دهند: اعمال فردی مانند نماز فرادی، روز و....

    اعمال اجتماعی نظیر حج و جهاد، شرکت در خدمات عمومی و ....

    کیفر و پاداش اعمال فردی در جهنم و بهشت تابع اعمال شخصی و انحصاری انسان خواهد بود مثلاً حورالعین یا فلان غرفه بهشتی و ....

    یک نعمت و پاداش انحصاری است که دیگر مؤمنان در آن شرکت ندارند اما اعمالی که با مشارکت دیگران انجام داده اشت کیفر و پاداش آنها نیز در عالم آخرت مشترک خواهد بود.

    ما، در احادیث درباره اوصاف موجودات جهنمی به وصف مار بسیار عظیمی برخورد می کنیم که نامش« غاشیه» است.

    این اژدهای عظیم تمام جهنمیان را نیش می زند و می بلعد و ...

    آری این اژدها چیزی جزتجسم اعمال مشترک مشرکین ومنافقین نیست.

    در بهشت هم این شجره طوبی است که عظمتش تمام بهشت و بهشتیان را فرا گرفته و خانه و غرفه ای نیست که شاخه ای از این درخت در آن نخزیده باشد.

    این درخت، محصول کار مشترک تمام مؤمنین است، مؤمنین که جوهره اصلی اعمالشان ولایت خداوند و رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) بوده است، جالب است که بدانیم که محل اصلی این درخت در بهشت،علی(ع) است و از آنجاست که شاخه های این درخت عظیم به خانه همه شیعیان سرکشیده است و این بیان کننده این است که ولایت نسبت به مولا امیرالمؤمنین(ع) یک بعد اجتماعی و اشتراکی دارد که دستآورد آن، درختی است به وسعت خانه های اهل ولایت.

    میوه های این درخت هم عجیب است: در عین حال که خوردنی است، در همان حال نوشیدنی و تزئینی است.

    پیش از این خواننده عزیز را منتظر نگذاریم و با هم به مطالعه اوصاف این درخت که توسط مشاهده گران آن یعنی خاندان عصمت و طهارت گزارش شده است می نشینیم: نمونه هایی درباره جنس این درخت: رسول خدا(ص) فرمود: « حضرت عیسی(ع) از خداوند خواست که درخت طوبی را به او معرفی نماید.

    خدا به او فرمود( طوبی) درختی است در بهشت که خودم آن را( با دست رحمت خود) غرس نمودم.

    این درخت سایه اش تمام بهشت و بهشتیان را می پوشاند.

    ریشه این درخت از« رضوان»( یکی از اسماء الهی) است.

    آبش از چمشه« تسنیم»( خوشگوارترن چشمه بهشتی) وخنکی اش، خنکی کافور( و کیف کافور؟)، طعمش، طعم زنجبیل( و کیف زنجبیل؟)....»23 امیر المؤمنین(ع) درباره محصول و میوه این درخت چنین فرمود:« همانا در بهشت درختی است که از بالایش( شاخه و برگش) زینتها و از پایش اسبان ابلق که دارای زین و لگامند و دارای بالها هستند خارج می شود.

    این اسبان نه دارای کثافتند و نه بول.

    بر این اسبان اولیاء الله سوارند و بوسیله آنها بر فراز بهشت پرواز می کنند و به هرجا که بخواهند می روند....».24 رسول خدا(ص) فرمود:« همانا در بهشت درختی است که« طوبی» نام دارد.

    در بهشت هیچ خانه ای نیست که شاخه ای از شاخه های این درخت در آن نباشد، (میوه اش) شیرین تر از عسل و نرمتر از کره است.

    ریشه این درخت در خانه من است و فرع آن د رخانه علی ابن ابیطالب(ع)».25 رسول خدا(ص) فرمود:« درخت طولی در ختی است در بهشت که خداوند آن را با دست( رحمت) خود غرس نموده و از روح خود به آن دمیده است.

    از این درخت زینتها و میوه ها(ی) خوشگوار می روید که بر دهان اهل بهشت بسیار نزدیک است( در دسترس است) و شاخه هایش از پشت دیوارهای بهشت پیداست.

    این درخت اصلش در خانه علی ابن ابیطالب(ع) است که دوستانش از آن بهره مند و دشمنانش ناکامند».26 نمونه هایی درباره عظمت و زیبایی این درخت: رسول خدا(ص) (در خبرهای معراجیه) فرمود:« در آنجا« بهشت» درختی است( که بقدری عظمت دارد) که اگر پرنده ای از پایین تا بالایش پرواز کند هفتصدسال طول می کشد.

    و در بهشت خانه ای نیست مگر آنکه شاخه ای از این درخت در آن است.

    گفتم: این چیست یا جبرائیل؟

    عرض کرد: این درخت طوبی است همانطور که خداوند فرمود:« طولی لهم و حسن مآب».

    رسول خدا(ص) در تفسیر آیه« و ظل ممدود» فرمود:« در وسط بهشت سایه گسترده ای اس که اگر سواره ای این سایه را بپیماید گویی یک مسیر صدساله را پیموده و تازه نتوانسته است به آخرش برسد و این است همان قول خدای تعالی که فرمود:« و ظل ممدود».

    در قسمت فرودنی این درخت میوه های بهشتیان می روید که طعام آنهاست درون این میوه طعم و رنگ صد نوع میوه دنیا وجود دارد که نه کسی آن را دیده و نه شنیده است.

    هر میوه ای که چیده می شود( بلافاصله) یک میوه دیگر جایش می روید و این همان است که خداوند فرمود:« لا مقطوعه و لا ممنوعه».28 رسول خدا(ص) فرمود:« آنگاه که به معراج برده شدم و به آسمان ششم رسیدم ناگهان درختی مشاهده کردم که هرگز زیباتر و عظیم تر از آن ندیده بودم.

    پس به جبرئیل گفتم: ای دوست من، این درخت چیست؟

    گفت: این درخت طوبی است ای دوست من.

    رسول خدا فرمود: گفتم: ای صدای زیبا چیست؟

    گفت این صدای این درخت است.

    گفتم: چه می گوید: گفت: می گوید: چقدر به دیدار تو مشتاقم ای رسول خدا(ص)».29 نمونه ای از رابطه این در خت با خاندان عصمت و طهارت: در پیش گفته شد که اصل این درخت در خانه رسول خدا(ص) و علی بن ابیطالب(ع) است و این بیان کننده این راز است که درخت طوبی و میوه ها و نعمتهایش تجسم اعمال و عقاید پاک خاندان رسالت است.

    اینکه نمونه هایی دیگر از این قبیل:« رسول خدا(ص)( در معراج از جبرائیل(ع) پرسید): ای جبرئیل، این درخت چیست؟

    عرض کرد: این درخت طوبی است، که گوارای تو و عده بسیاری از امت توست.

    گفتم اصل این درخت کجاست؟گفت: در خانه علی بن ابیطالب(ع).»30

کلمات کلیدی: بهشت - جهنم - دیدگاه قرآن - قرآن

تحقيق حاضر مشتمل بر پنج بخش با اين موضوعات است : بخش اول، تکامل انسان از ديدگاه قرآن و احاديث: تکامل انسان (تکامل در قرآن، انسان از نظر قرآن، ازدواج فرزندان آدم، انسان مخلوق تکامل يافته ،تکامل انسان از ديدگاه علماي اسلامي )؛ بخش دوم، سير تکامل ا

اخلاق از دیدگاه قرآن پاره اى از آیات اخلاقى ، به عبارت دیگر اخلاق از دیدگاه قرآن را به نظر مبارکتان مى رسانیم که بطور گذرا و اشاره آورده و فقط به ترجمه آیات اکتفاء نموده ایم . قال الله تعالى : و انک لعلى خلق عظیم ، براستى از براى تو است (اى محمد) اخلاق عظیم . قال الله تعالى : لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه ، مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سر مشق نیکوئى بود. در سوره مریم ...

بخش دوم : مفاهيم عام اخلاقي : مقدمه : پيش فرض هاي فلسفي اخلاق اسلامي : 1 - انسان داراي دو بعد روح و جسم است . 2 - روح آدمي موجودي مجرد است . 3 - حقيقت انسان روح اوست ، نه بدن آن . 4 - ادراک و فهم و درد و لذت و سعادت و شقاوت مربوط به روح است . 5 - رو

پیشگفتار این مقاله درباره دوره اى بحث مى کند که ابتدایش مرگ و انتهایش دمیده شدن در صور و به پایان رسیدن عالم دنیاست . همان روزى که خورشید و ماه ، ستارگان و کهکشان ها، زمین و آسمان ، کوه و دریا، جن و انس و فرشتگان همه باید نداى حق را ((لبیک )) گویند و به سوى او بشتابند. این دوره ، به خلاف دوره هاى قبل و بعد تاریک ترین ، مبهم ترین ، مخفى ترین ، پرحادثه ترین ، حساس ترین ، وحشتناک ...

رديف موضوع صفحه 1 تعليم و تربيت در اسلام 15 2 زينب (س) 49 3 مضاربه در فقه اسلام 74 4 معاد 35 5 هدايت در قرآن 24 6 اخلاق اسلامي در برخوردهاي اجتماعي 15 7 بهشت و جهنم از ديدگاه قرآن 92 8 آتش در زرتشت 12 9 اخلاق در سيره ي پيامبر 21 10 آداب نما

دلائل طب قرآني دلائل طب قرآني – وَلَا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ اِلّا فِي کِتَابٍ مُبينٍ . ( انعام ?? ) . ?- وَ نَزّلنَا عَلَيکَ الکِتَابَ تِبيَاناً لِکُلِ شَي هُدي و رَحْمَه وَ بُشْرَي لِلْمُسْلِمِينَ . ( نحل ??) . ?- وجود ??? آيه در

توصیف بنده آیات 63_68 فرقان وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشونَ عَلى الاَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُوا سلَماً(63)وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سجَّداً وَ قِیَماً(64)وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصرِف عَنَّا عَذَاب جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کانَ غَرَاماً(65)إِنَّهَا ساءَت مُستَقَرًّا وَ مُقَاماً(66)وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ ...

چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد تا رشد و تعالی جوان را به همراه داشته ...

یکى از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب براى اندام خویش است. بر این اساس، لباس پوشیدن یکى از شؤون و ویژگى هاى انسان است. لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یارى دادن وى در حفظ عفت و شرم، در آراستگى و زیبایى آدمى نیز نقشى مهم ایفا مى کند و مى توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادى فرد و تعلق وى به فرهنگى خاص دانست. قرآن کریم ضمن نعمت و ...

در اين تحقيق که بررسي تفسير سوره نبأ مي باشد. سعي شده براساس تفاسير گوناگون که فهرست آن در پايان آمده، يک يک آيات مورد بررسي و تفحص قرار گيرد. ابتدا جايگاه سوره و پيوستگي آن با سوره هاي قبل و بعد و به دنبال آن تبين واژه ها و مفردات سوره و پس به بيان

اتحاد ملی انسجام اسلامی انسان ها به اقتضای زندگی اجتماعی همواره در پی اتحاد و همبستگی با هم نوعان خود بوده اند که این اتحاد و همبستگی و پیوند خود بر دو نوع قابل تقسیم و دسته بندی می باشد. نوع اول : اتحاد و پیوندی تصنعی و غیر واقعی است. به این صورت که دولت ها و حکومت ها و اقوام و حتی اشخاص بر اساس مصلحت اندیشی و جلب منافع، در مقطعی از زمان با یکدیگر پیوند تفاهم بسته و متحد می ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول