باذن الله و لاذن رسوله و باذن امیر المومنین و فاطمه لازهرا و الحسن و الحسین و تسحه المعصومین من ذریه الحسین علیه السلام السلام و الصلوه علی سید نا محمد و اله اطیبین الطاهرین سیما الجنه روحی ارواح العالمین له الفدا
***
خدایا ، بارالها ، ای سزاوار ثنای خویش و ای شکوه کننده عطای خویش و ای شیرین نمایندۀ بلای خویش، بنده به ذات خود از ثنای تو عاجز ، و عقل خود از شناخت منت تو عاجز، و به توان خود از سزای تو عاجز، کریما تو آنی که خود گفتی و من ثنای تو نتوانم شمرد.
خدایا چه خویش روزی که خورشید جلال توبه ما نظر کند و چه خوش وقتی که مشتاقی از مشاهده جمال تو ما را ز دهد، جان خود را طعمۀ بازی سازیم که فضای طلب تو پرواز کند و دل خود را نثار دوستی کنیم و بر سر کوی تو آوازی دهد
درود بی پایان تو بر آخرین پیامبرانت حضرت محمد مصطفی و اله طیبین او .
می خواهیم از محمد (صلی الله علیه و اله) از او از مقام او از آن زمان که شمس تابان ولایت از مشرق بیکران حق طالح گشت و هزاران هزار ماه و ستاره عالم خلقت زرا تحت الشعاع انوار گسترده خویش قرار داد به گونه ای که هر مخلوقی در نشأتین منمسک به حبل متین او گشته سرافراز دهنده ، همای سعادت بر شانه اش نشسته برای اینکه قدر و منزلت تکیه کرد.
(الهم ازقنا)
می خواهیم از محمد (صلی الله علیه و اله) از او از مقام او از آن زمان که شمس تابان ولایت از مشرق بیکران حق طالح گشت و هزاران هزار ماه و ستاره عالم خلقت زرا تحت الشعاع انوار گسترده خویش قرار داد به گونه ای که هر مخلوقی در نشأتین منمسک به حبل متین او گشته سرافراز دهنده ، همای سعادت بر شانه اش نشسته برای اینکه قدر و منزلت تکیه کرد.
(الهم ازقنا) شناخت مقام شامخ ولایت و کسب معرفت به آخرین پیامبر که اکمل پیامبران است و همچنین حضرات معصومین علیه السلام از جمله واجبات بلکه از اوجب واجبات است و بدون شناخت آن بزرگواران هرگز هیچ انسانی به کمال مطلوب نائل نخواهد شد و چرا که آنان باب ایمان، امنی رحمان ، چراغ هدایت ، معدن حکمت ، صبح سعادت و کشتی نجات هستند و مایه برکت در زمین و آسمان.
و هر کس انها را نشناخته بمیرد به مرگ جاهلیت مرده.
و از افتخارات امت اخرین پیامبر همین پس که با تعفل و تحقیق به تعبد بپردازد و همانا که تعقل صحیح از قلب سلیم برخیزد و قلب سالم نگردد مگر به آگاه شدن از سر ولایت.
تجلی سیمای پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله، در آیینه قرآن مجید که تجلی ذات اقدس اله است و همچنین از زبان اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام و شناخت ذات حقیقت ، کرامت صفات ، قد است و طهارت روح و قلب ایشان کاری عظیم و دشوار است که نه تنها از معرفت و فهم نگارنده این سطور خارج است بلکه از گنجایش محدود صفات دنیوی بسی افزون است .
کلام الله مجید سراسر نظام هستی را کلمه الله می داند و می فرماید اگر دریا مرکب شود برای نشوتن کلمات پروردگار من ، پیش از آنکه کلمات به پایان رسد دریا خشک و تمام خواهد شد.
و همچنین در جای دیگر می فرماید اگر تمام درختان روی زمین درخت گردند و آب دریا به مدد 7 دریای دیگر مرکب شوند کلمات حضرت حق ناتمام خواند ماند.
وجود با عظمت پیامبر اسلام کلمه الله است و به یاد داشته باشیم تمام کلمات الهی تامه و همه حجج الهی بالغه است و کاملترین حجت قرآن ،که گلستانی است که عطر ایات و سورش ، نسیم فرح بخش حیات طیبرا به مشام جان می رساند و اجزاء و احزابش ابواب سعادت را به سوی قلبها می گشاید.
و برای معرفی وجود نازنین آن بزرگوار این اقل والحباء در خور فهم خویش متوسل به آیات کریمه قرآن می شود.
باشد که انشاء الله مرتضی حضرت حق واقع گردد تا بر قلب مشتاقش که لحظه به لحظه به سوی گنبد خضرای او پر می کشد برات شفاعت به سوغات آورد.
یک دهان خواهم به پهنای فلک تا بگویم وصف آن رشک ملک بر اساس اول دین معرفته ، و در بحث معرفه الله که اعظم معارف است اگر به توفیق ا...
انسان به حقیقت عبودیت نائل گردد ، بارقه های مالکیت مطلق ذات اله همگام با ربوبیت مقام مقدس وحدانیت به موازات یکدیگر بر قلوب مومنین بتابد ، امید است که انشاء الله محرم درگاه گشته و به سر ولایت آگاه شوندکه اینجا همانجاست که می دهند ابی و دلها توانگر می کنند.که همانا دین خالص اقرار به توحید، نبوت و ولایت است.
وظیفه مردم و سیر نهایی و تکاملی در معرفه الله حاصل نمی گردد مگر از طرق رهبری رسول اعظم اسلام و اهل بیت نازنین او یعنی همانان که خداوند اراده فرموده آنها را از هر گونه پلیدی و حس پاک گرداند و تطهیر کند انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل بیت و یطهرکم تطهیرا انسان کمال طلب : با عطش فطرت که ضمیرش نهاده شده اگر بیراهه رود و بحر ولایت نجوید، یقیناً نه ره به سوی سعادت برده و نه صراط مستقیم پیموده و اینجاست که ظلمات است و باید ترسید از خطر گمراهی برای آشنایی با ولایت ابتدا معانی لفظی استمداد می گیریم.
ابن اثیر در نهادیه اللغه می گویند: ولی از اسماء خداوند متعال است و معنی یاور و یاری کننده و همچنین به معنی متولی امور عالم و خلایق و نیز مالک همه اشیاء متصرف در آنهاست.
کلمه ولایت مفهوم تدبیر و قدرت همراه با فعل متضمن است به ای« معنی که اگر کسی فاقد بعضی و یا جمیع خصوصیات فوق باشد کلمه والی به او اطلاق نمی گردد.
همچنین به معنی توایت امروز سلطنت نیز گفته می شود.
پس والی ، ولی ، مولی صاحب اختیاری ، کریم یار دلسوز و مهربان و معین است و در قرآن مجید، حضرت بار متعالی ولایت بندگان و صاحب اختیاری امور ظاهر و باطن امت اسلام را از خود بیان کرده و فرموده : انما ولیکم الله و رسوله الذین امنوالذین تصمیمون الصلوه و یوتون الذکوه و هم راکمون.
پس به این ترتیب چند معنی بر ولی مولی بیان شد که همه بر ذات لایزل الهی صادق است.
با نگاهی دقیق می بینیم که همه عوالم امتها گرفته تا عالم کهکشان ها و کواکب و همه و همه دارای وجوه اشتراکی هستند.
که همانا نقطه اشتراک واجب الوجودی است که ولی و صاحب اختیار آنان است که در ضمن اینکه هر یک ازآنها تک تک افرادم خود به سوی کمال مطلوبند در یک نگرش توحیدی به منزلۀ اندامی از پیکرۀ عظیم آفرینش اند که نه تنها مزاحم یکدیگر نیستند بلکه در راستای کمال جمعی به یک جهت رهبری می شوند و ای« است که هر گز در نظام کلی عالم خللی و نقصی مشهود نیست.
آن سلطانی که حیطه سلطنت و تسخیرش « خرتها بسلطان الیل و سلطان انهار و الساعات و عدد سنین و الحساب»و واحدی که در ذات و صفات یکتاست و اوست که: « صبحان من یری اثر النمل فی الصفا و سبحان من یری وقع الطیر فی الهوا » ست .
او ولی هذه امور مخلوقات در ظاهر و باطن است و ذات او محیط به تمامی جزئیات .
و دارای علم تفضیلی به همه ذرات می باشد زیرا که تمام ذرات از آنجا تابش کرده اند پس متصرف در همه امور آنها نیز است.
سنت حاری الهی در این اتس .
نسبت به چیزی که می آفریند و افاضه وجود می کند وسائلی که موجب تکمیل خلقت آن است در اختیارش می گذارد.
پس هستی و زندگی و بهره وری هر شیء مدام که وجود دارد تا وقتی که منتهی به سرانجام معینی شود از ناحیه ذات اقدس الهی است و ان الهی که در هر دو عالم یک فروغ روی اوست ، کتب ربکم علی نفسه الرحمه است یعنی بنفس خود رحمت را واجب کرد لو ولایت ودو عالم را داراست و یقیناً که ولایت اوعین رحمت است چون اگر سرپرستی الهی لم تلنی الی نفسی طرقه عین ابداً.
و در این میان داستان انسان ، داستان دیگری است زیرا پس از خلق او خود را احسن الخالقین نامید.
پس تصرف و ولایت او در آدم و اثنای او که شاهد کار آفرینش اشرف مخلوقات هستندبه حد کمال تجلی کرد.
آفتاب عنایت و رعایت از درگاه خداوندی و طاعت و کار ما در جهان بساخت ما نبودیم و تقاضا مان نبوده لطف حق بر ما عنایت ها نمود و به نازیم و بزم محبت که مومنین به انوار عزت لمس کرد و همه یکپارچه متعرف به « انت ولینا فاغفرلنا و رحمنا و انت جزالغافرین » بنده ای که وابسه حق و شایسته او شد ، او را به عنایت ولایت بیارند.
زان گونه شرابها که او پنهان داد یک ذره به صد هزار جان نتوان داد با کمی دقت در آیات عظیمه قرآن می بینیم با حضرت حق بعد از ولایت ذات اقدس حدیث ولایت مومین به رسول اکرم تعویض نمود.
می دانید ، استعداد و ترقی روح ه همه انسانها داده شده اما بدیهی است که تنها داشتن استعداد کافی نیست بلکه باید آن را به فعلیت رساند تا کامل شود.
گوهر وجود انسان دارای استعداد سرشاری است ما احتیاج به حرکت در زمان دارد تا تحت شرایطی گوناگون به رتبه اعلا برسد که صد البته به آسانی امکان پذیر نیست .
مدت بسیار باید کشید انتظار تا که در جوف صدف باران شود عدل آری اگر افراد عادی بخواهند قابل و لایق مقامی می شوند باید مراحلی را طی کنند در این صورت تولیت آنان در امور ظاهر است و در قید زمان و مکان می گنجد یعنی نه همیشگی است و نه همه جایی.
اما اینکه حق عالی بعد از نام شریفق خود بلافاصله نام شریف پیامبر اعظم صلی ا...
علیه و اله را آورد به این جهت که او حکیم به ذات است و ولایت به اذن و اداده او تنها به کسانی واگذار می شود که طبق مشیت او مصونیت از خطایی در ادراک دارند و علم قدرتشان موهبتی از جانب حکیم با ذات است .
فیلسوف و حکیم از طریق اقامه برهان و استدلال عقلی و گاهی اعمال قدرت می کنند ولی هیچگاه از خطا و اشتباه مصونیت نخواند داشت و معصوم از خطا و گناه نخواهند بود.
پس چه کسی یا کسانی مناسبند برای مقام شامخ ولی الهی شدن ؟
جز آنان که حمله الله و همچنین حافظان سرالله هستنند.
پس ولایت کامله حضرت احدیث بر انسان کامل متجلی گشت ، که تنها او آیت برای حق است و هیچ موجودی نمی توانند مانند انسان کامل مرأت حق باشد.
انسان کامل به منزله حق اتصال بین (بود) و (نبود) به مشاهبه حس مشترک میان (تکوین) و (اعتبار) چه در قوس نزول و چه در قوس صعود انسان کامل صاحب همت و دارای مقام (کُن) و صاحلب امر است و دارای ولایت تکوینی که ما سوی ا...
به منزله اعضاء بدن و او به منزله روح است.
انسان کامل صاحب ولایت مطلقه و کلیه می تواند در ماده کائنات تصرف کند و حکم او در صورت و هیولای عالم طبیعت نافذ و مجری است و هیولای عنصری بر حسب اراده می تواند خلق صورتی نمود به اذن الله.
انسان کامل دارای انحنای روحی و روح قدسی او موید روح القدس است.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد انسان کامل چون مجمع اسماء و صفات واجب است اسم اعظم است و چون متصف به اسماء عین اللهی است دارای ولایت است.
ولایت از اسم شریف الباطن است و نبوت تجلی اسم شریف الظاهر جل الجلاله پس ولایت باطن اصل نبوت است که در حجاب زمان و مکان نمی گنجد پس انسان کامل بزرگترین اسنان است و از این جهت است که حضرت مولانا ( امیر المومنین عیله السلام ) فرموده اند: ما الله آیت اکبر منی آیت و نشانه ای از کلمه ای از انسان کامل مانند رسول اکرم و ائمه معصومین علیه السلام که جملگی نور واحدند ، وجود ندارند.
قرآن که بزرگترین حجت است بیان کل شیء است در محیت وجود مبارک پیامبر نازل شده و باید از ان تبعیت کرد.
می دانید که هر آیه باطن و تأویلی دارد و تمامی باطن ها و تمامی باطن ها و تأویل های مشهور پیامبر صلی الله علیه و اله بوده و باطن هیچ آیه و تأویل هیچ مطلب بر آن حضرت پوشیده نیست و قلب نازنین پیامبر جایگاه نزول قرآن و فرودگاه مشیت الهی است و اجزی طاعتهم علیها و فوض امورها علیهم حقیقا تکویناً همه چیز را مطیع فرمان آنها گردانیده و تدبیر کل امور عالم را به آنها تفویض نموده .
همچنین برای ولایت علم و قدرت از ارکان است که ا«ی علم و قدرت از حضرت حق به آنها افاضه شده و ما بر این باوریم که تمامی علوم بر گذشتگان و آیندگان از زمینیان و آسمانیان از علوم مادی و معنوی هر چه که هست ریشه ای از رشادت و در قرآن چنین آمده که هیچ نهضت ای در آسمان و زمین نیست جز اینکه در کتابی آشکار است نحل 75 و در سوره فاطر آیه 34 می فرمایند ثم اورتنا الکتاب الذین اصطفینا من عبارنا: این متاب را کسانی از میان بندگان خود که انتخاب کرده ایم به ارث دادیم و در سوره جن می فرمایند که حقتعالی کسی را بر علم غیب خود آگاه نگرداند الامن ارتظی من رسول.
مگر رسولی که مورد سپند اوست که حقتعالی کسی را بر علم خود آگاه نگرداند مگر پیغمبری را که مورد پسند او باشد سوره جن 26-3 علم پیمبر و افاضه ای از افاضات مقام ولایت مطلقه است همانا مولی متقیان حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام فرموده اند: (والله علم الکتاب کلیه عیدنا) و به واسطه همین علم است که مصونیت از خطا دارند زیرا عواقب شوم گناه و چهره واقعی و مخصوص گناه را بر اساس علم و معرفت وسیع خود مشاهده می کنند.
هیچ مخلوقی در ذات خود عالم نیست، همه احتیاج به معلم دارند و معلم پیامبر گرامی اسلام شدید القوی است که قرآن فرموده: علمه شدید القوی بل اختصاص من الفضل الوهاب: بلکه ویژگی خاصی است که از سوی خداوند وهاب به وی عطا شده.
و برای این ویژگیهای مختص پیامبر اعظم صلا..
علیه و اله به او شرح صدر عطا کرده اند یعنی حضرت احدیت سینه او را برای پذیرش اسرار و حقایق آسمانی آماده ساخته که خود فرموده الم نشرح لک صدرک و در جایدیگر فرموده اند: و ایدکم بروحیه و تأیید کرد شما را با روح خود و عماربن مروان از صادق آل محمد علیه السلام نقل می کند.
این بود که خدای جل جلاله پیغمبر خود محمد مصطفی صل ا..
علیه و اله را برای هدایت خلق علم ساخت و بر او کتاب فرو فرستاد و به سبب آن جهالات را دفع و هدایات را منتشر و کمالات را کمیل فرمود.
صلوً را به آن احیاء و اختلالات را قلع و قمع نمود، افکار پریشان را مجتمع و علوم را به آن کامل و نورانیت را به آن برگیرد، برگرفت و راهها به آن روشن شد و به سبب آن طریق هدایت واضح آمد.
(همانا که او پیامبر مبعوث شد و قر جااکم من الله نور و کتاب مبین بعثت او سحرگاه امامت و ولایت قرار گرفت آیه 15و16 سوره مائده شریعت کامله تشریع فرمود و حکمت با خدای بیاورد حتی برای تمامی حرکات انسان و کلیه سکنات او احکام مخصوص مبین نمود و در آنها انواع حکم و مصالح را مراعات کرد و برای امت خویش از آنچه آنها را به خدا و بهشت نزدیک و از آتش دور سازد واضح گردانید.
و شیی از اشیاء و حالتی از حالات، جزئی یا کلی، گرامی یا پست، بزرگ یا کوچک فروگذار نکرد مگر اینکه بر آنها حکمی مطابق حکم خدای حکیم بنهاد که طبق حکمت بالغه او عقول عقلا و اوهام حکما به کنه آن نرسد، چنین اقتضا فرمود که با شریعت نامه کامله جامعه ای بیامد و حکم ظاهره باطن و سیاست دین و دنیا بیاورد و او را براست اسلام ولی قرارد چه ولایتی لبنی اولی بالمومنین با نفسهم سوره احزاب آیه 6 شمس ولایت و ارکن اسلام و شرطه ایمان قرار داد و مومنین که شمه ای از عظمت این مقام را دانسته رائحه از این ریحان استشمام کرده باشند شکر عظیم به جا آورند باشد که انشاء الله که شفاعت او و ال ظاهر بینش در دنیا و بعضی شفیع حال دوست دارن آن حضرت واقع گردد.
از قرآن مجید ص304 جدین اباه نوشته شود.
از آنجا که ذات بی همتای احدیت رحمت را بر خود واجب کرده پیامبر اکرم صل الله علیه و اله را رحمه للعالمین قرار داد تا همه عوالم بل موجودات و ساکنین خویش از دریای رحمت او که متصل به رحمت بی منتهای الهی است بهره برد.
همان رحمتی که وصعت کل شی است زیرا تمام انوار مقدسه با آنجناب اتحاد نوری دارند که در رأسشان نور مقدس فرزند ابوطالب است.
آری خاندان رسالت مظهر صفت اکرم اکرمینند ، یعنی در عالم امکان هر چه زیبایی ، هرچه پسندیدگی ، هرچه شایستگی و خلاصه هر جلال و جمالی از هر موجودی صادر می شود ریشه اش پیامبر اکرم (ص) است امام صادق علیه السلام فرموده اند : نحن اصل کل خیر و من فروعنا کل بر .
زیرا ولایت مطلقه به اذن ا....
منبع همه جلالهاو جمالهاست ولایت در بهشت است و زبان قرآن ، ولایت معیار و مکیال انسان سنج است و میزان و تقویم و تقدیر ارزشهای انسانی ، حکمت آن علم محکم و استوار است که دارنده آن حکمت صاحب علم الیقین ، عین الیقین و حق الیقین است .
ولی در مقام فنای فی الله بر حقایق و معارف الهیه اطلاع می یابد ولایت همچنین شامل رسالت، نبوت تشریعی و نبوت عامه و نبوت غیر تشریعی نیز می باشد که مجال تفضیل نیست: به این مقدار کفایت می شود که ولایت تکوینیه وجود مقدس پیامبر اعظم صل ا...
در تکامل انسان و در حفظ نظام زمین نقش تکوینی دارد بلکه بالاتر از این دو مرتبه در حفظ کل نظم آفرینش نیز نقش اسای دارد.
یعنی وجود یک انسان کامل سبب می شود که در آفرینش نظم خاصی بر قرار گردد که هر موجودی نسبت به سعه وجودی خود تجلی اسماء الله را مشاهده کند.
پس اگر کسی خویش گام بردارد باید بدنبال معرفا امام و نبی باشد یعنی همان وجودی که معرفتش عین خدا است.
من عرفکم فقد عرف الله و این معرفت همان گوهر قدسی است که در کلام صادقیت علیهم السلام بعنوان ملاک برتری و فضیلت مومنین بر یکدیگر بیان شده است.
آنجا که می فرمایند بعضی از شما شیعیان نسبت به بعضی دیگر بیشتر ماز می خوانید.
بعضی نسبت به بعضی دیگر بیشتر به حج می روید، بعضی نسبت به بعضی دیگر بیشتر صدقه می دهید و بعضی نسبت به بعضی دیگر بیشتر روزه می گیرید (ولی برترین شما کسی است که معرفتش نسبت به ما اهل بیت بیشتر باشد) و حقیقتاً اگر آنها بودند که خداوند عبارت نمی شد چراکه حقتعالی فیوضات قلبیه را هم بدست ایشان سپرده و به هر قلبی که بخواهند نور و صفا می بخشد.
ولایت آنها نعمت عظیمی است و این عنایت یک سرمایه عظیم آسمانی است که او را برای ماسیدی لطیف و عنصری عفیف قرار داد و نور او را چراغ هدایت ما در کوره را عالم ماده ساخت تا به پیروی آن اسوه حسنه در مسیر هدایت به لقاء الله نائل شویم انشاء الله الحم لله الذی من علینا بمحمد صلی الله علیه و اله دون الامم الماضیه ایمان کامل نخواهد شد عمل صالح نخواهد گردید و قلب رنگ اخلاص نمی بیند مگر به اطلاعت از خدا و رسولبزرگوار او که قرآن فرمود: و ما کان لمومن و لا مومنه اذا قضی الله و رسوله امراً آن یکون لهم الخیره من امرهم و من یعصر الله و رسول فقد ضل ضلالاً مبینا.
هیچ مرد و زن مومن را در کاری که خدا و رسول حکم کنند اراده و اختیاری نیست و ضل من فارقکم.
گمراه گشت هر که از شما جدا شد و در حقیقت مجرم واقعی کسی است که حب پیامبر و اهل بیت او در دل ندارد وکسی که در ورطه گمراهی بسر برد فلن تجد له ولیاً مرشدا خداوند آنها را بواسطه عناد و گام نهادن در مسیر خلاف، هدایت، محروم می سازد .
از سرپرستی حقیقی که آنها را به سوی رشد و کمال رهبری می کند .
پیامبر اکرم ( ص ) را که خود فرموده اند : بدانید که هر کس آل محمد را دشمن بدارد روز قیامت در حالی بیاید که بر پیشانیش نوشته شده محروم از رحمت خدا همچنین او با اهل بیت مکرمش به مثابه یک حقیقت واحدند نور واحدند و همه حبل ا..
هستند و اگر کسی بخواهد در زمرده حزب ا...
قرار بگیرد باید ولایت جانشینان پیامبر را بپذیرد که از زبان مبارک آن سید العالمین نقل شده که فرموده اند هر که می خواهد سوار بر کشتی نجات گردد و به عروه الوثقی دست یابد و به ریسمان الهی چنگ زند پس بعد از من ولایت و سرپرستی علی رابپذیرد با دشمنش دشمنی کند و به هدایت کنندگان از فرزندانش بپیوندند و از آنها که آنان افضل خلقاً و جانشینان اوصیای منند حزب آنان من و حزب من حزب ا...
است و حزب دشمنانش حزب شیطان است .
همچنین آن نور آسمانی در تفسیر آیه ( السماء ذات البروج ) فرموده اند من آسمان هستم و بروج امامان از اهل بیت و عترت من هستند که نخست آنها علی علیه السلام و پایان آنها مهدی عجل ا...
تعالی فرج و شمار آنها دوازده تن می باشد .