نگاهی به زن در ادوار تاریخ :
1- زن در ایران باستان
اندیشه ایرانیان باستان درباره زنان نسبت به دیگر اقوام ماقبل یا هم عصر خویش از وضعیت مساعد و بهتری برخوردار بود، که شایان تقدیر وتحسین می باشد. اما باز مشکل از نگرش حقارت آمیز و رفتارهای تبعیض گونه به زنان حل نشده بود پرفسور کریستین سن درباره اعتقادات ایرانیان زمان ساسانیان می نویسد« در نقش شکار طاق بستان فقط چندتن از 3 هزار زن خسروپرویز را که در حرم داشت می بینیم این شهریار هیچگاه از این میل سیر نمی شد، و دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را به حرم خود می آورد، هرجا زنی با وصف مناسب می دیدند، خدمت را می بردند.» متأسفانه شاهد تداوم افکار پلید پیرامون بانوان در تاریخ نظام شاهنشاهی ایران تا قبل از پیروزی شکوهمند انقلاب بودیم، بویژه تلاش سلاطین در گسترش حرمسراها در گذر تاریخ، دلالت بر واقعیت های تلخ و ضالمانه جنس مذکر بر مؤنث دارد. در تاریخ ایران مشاهده می کنیم که حتی زن در دوره ی ناصرالدین شاه بعنوان یک ابزار شهوت برای غریزه ای جنسی مردان قرار می گرفت. در این زمینه تصحیح شده که عملاً در تاریخ گذشته ایران زنان دارای شخصیت حقوقی نبوده و در شمار اشیاء و تحت قیمومت مردان قرار داشتند. می توان به ازواجهای شرم آور عصر ساسانیان اشاره کرد مانند زناشویی خواهران با برادران، پسرها با زن پدرها و تعداد زوجات که هر مرد می توانست حتی صد زن بگیرد.
2- زن در فرانسه:
فرانسویان اعتقاد داشتند زن رفیق مار و فرستاده شیطان است که برای بقاء نسل به شکل انسان درآمده است حتی مجمع دینی فرانسه در سال 1308 میلادی پس از بحثهای زیاد درباره ماهیت زن چنین نظر داد که: زن انسان است اما برای خدمت مردان آفریده شده است.
2- زن در اعراب جاهلیت:
فرمایه ترین دیدگاه در گستره تاریخ درباره ی زن در عصر جاهلیت بود. قرائن و شواهد گسترده ای باستناد آیه کریمه و احادیث معتبر موجود است که بی رحمانه ترین رفتار را عرب جاهلی با زنان و دختران داشت. خداوند در آیاتی اشاره به این حقیقت که هنگامی به یکی از آنان بشارت داده شود که خداوند دختری به تو داده آنچنان از فرط ناراحتی چهره اش تغییر کند که صورتش سیاه و مملو از خشم و غضب گردد از قبیله اش متواری شود آیا این ننگ را برخود بپذیرد و یا آن را زنده به زیر خاک پنهان سازد؟ چه حکم بدی می کردند....!
4- زن در هند:
در آئین بودایی که از ادیان رایج هندیان است زنان از حقوق و منزلت خانوادگی و اجتماعی محروم بودند و این نگرش همچنان در میان بسیاری از آنان موسوم است. پیرامون اقوال و افکار هندیان راجع به زنان چنین نگارش شده که آنان« زن را دروازه اصلی جهنم می دانند» و در بسیاری از موارد مشاهده می گردد که زنان قربانی آداب زشت جاهلی بودند و همچنین از کسب دانش محروم بودند حتی سوزاندن زن پس از شوهرانشان نیز مرسوم بود که در این زمینه محققان و مورخان آورده اند:زن را وجودی فرعی برای مرد به حساب می آوردند. تا روزی که مرد زنده بود و شوهرش حق حیات داشت و روزی که شوهر از دنیا رفت، زن را زنده زنده با او دفن می کردند زیرا که زندگیش پس از شوهر ارزش ندارد و باید در قبر خادم شوهر باشد و این تفکر هنوز در نزد برخی از مردم جامعه هند وجود دارد. در قانون مانوی چنین آمده: زن باید در طول زندگی در قیمومت مرد باشد.