دانلود مقاله جایگاه معاد

Word 44 KB 15076 12
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • جایگاه معاد :
    معاد در تحمل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه می شود؟

    پایان عمر و تلاش ما به کجا می رسد؟

    نتیجه و هدف از زندگی چیست؟

    آری این سئوالها برای همه مطرح است گرچه افرادی به زبان معاد را نمی پذیرند ولی ناخوداگاه در عمق جان خود احساس ابدیت برای انسان دارند و گاه و بی گاه از خود علامتهایی نشان می دهند که دلیل آن است که با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم حاضر نیستند انسانیت و شخصیت واقعی او را نابود و نیست شده بدانند که ما نمونه هایی از این علامتها را در اینجا بیان می کنیم .
    1- تمام منکران معاد به قبر نیاکان خود احترام می گذارند.


    2- نام شخصیتهای مرده را بر روی خیابانها ، موسسات ، مدارس و دانشگاهها می گذارند.
    3- گاه ی مردگان خود را مومیایی کرده تا فاسد نشوند یکی از احساسات درونی انسان احساس غربت است دنیا برای او تنگ است با همسر و باغ و مسافرت هم موقتا خود را سرگرم می سازد ولی پس از چندی ابز از درون احساس کمبود می کرد همۀ وسائل رفاه هم او را سیر نمی کند گاهی به فکر خود کشی می افتد گاهی می پرسد هدف آفرینش چیست؟

    چرا من هستم تمام این قلقلک های درونی نشان می دهد که انسان احساس غربت می کندو این جهان با تمام گستردگیش برای او تنگ است و جسم برای او قفس و دنیا برای او زندان است که این احساس فیزیکی از زمینه های ایمان به روزی است که در آنجا انسان سیر می شود به تمام آرزوها و اهدافش می رسد زیرا پاسخ هر نیاز و احساس و قلقلک درونی در بیورن موجود است مثلا احساس تشنگی با آب و احساس شهوت با همسر و احساس غربت هم با معاد پاسخ داده می شود
    3- گاه ی مردگان خود را مومیایی کرده تا فاسد نشوند یکی از احساسات درونی انسان احساس غربت است دنیا برای او تنگ است با همسر و باغ و مسافرت هم موقتا خود را سرگرم می سازد ولی پس از چندی ابز از درون احساس کمبود می کرد همۀ وسائل رفاه هم او را سیر نمی کند گاهی به فکر خود کشی می افتد گاهی می پرسد هدف آفرینش چیست؟

    چرا من هستم تمام این قلقلک های درونی نشان می دهد که انسان احساس غربت می کندو این جهان با تمام گستردگیش برای او تنگ است و جسم برای او قفس و دنیا برای او زندان است که این احساس فیزیکی از زمینه های ایمان به روزی است که در آنجا انسان سیر می شود به تمام آرزوها و اهدافش می رسد زیرا پاسخ هر نیاز و احساس و قلقلک درونی در بیورن موجود است مثلا احساس تشنگی با آب و احساس شهوت با همسر و احساس غربت هم با معاد پاسخ داده می شود در طول تاریخ هیچ کس دلیل علمی برای نبودن معاد نیاورده و چیزی که مخالفان معاد زمزمه می کنند آن است که مگر می شود انسان مرده ای که ذراتش پوسیده و پخش شده است بار دیگر زنده شود؟

    پاسخ عقل و قرآن آن است که می شود و این کار نشدنی نیست هم در فکر قابل تصور است و هم دائما در شبانه روز نمونه هائی از زنده شدن مردگان را با چشم خود می بینیم امام جواد (ع) می فرماید: خوابیدن و بیدار شدن بهترین نمونه ای است که مردن و زنده شدن را برای ما قابل درک می کند آری مرگ یک خواب طولانی و شدیدی بیش نیست بهار و پاییز درختان نمونه دیگری از زنده شدن و مردن گیاهان است در سورۀ فاطر می خوانیم : خداست که با دها فرستد تا ابر را انگیزد و آن را به شهرها و مناطق مرده روانه می کند و پس از باریدن آن شهر مرده را زنده می کند سپس می فرماید «کذلک النشور» یعنی زنده شدن مردگان هم مانند زنده شدن درختان و گیاهان است در جای دیگر می فرماید: «احیینا به بلده میتا کذلک الخروج» ما به واسطه باران شهر مرده را زنده کردیم همچنین است خروج شما در قیامت .

    بنابراین نمونه هائی از زنده شدن در آفرینش هر روز و شب و هر سال و فصل پیش چشم ما می درخشد و مساله زنده شدن مرده را برای ما ساده و ممکن جلوه می دهد.

    داستانی دیگر روزی حضرت ابراهیم از کنار دریایی می گذشت که لاشه حیوانی را دید که حیوانات و پرندگان و جانوران دریایی بر روی آن ریخته اند و هر کدام قسمتی از بدن او را خورده اند وقتی حضرت ابراهیم این منظره را دید از خدا پرسید که روز قیامت چگونه حیوانات را زنده می کنی خداوند از حضرت ابراهیم پرسید آیا ایمان به معاد و قدرت من نداری؟

    گفت : چرا اما تا با چشمان خودم نبینم آرامش پیدا نمی کنم خداوند به ابراهیم گفت که چهار پرنده را بگیر و بکش و گوشتشان را درهم مخلوط کن و بر سر چند کوه بگذار وپس یک به یک آنها را صدا بزن ببین چگونه ذرات مخلوط از هم جدا و در کنار هم و پرنده اولی ساخته می شود حضرت ابراهیم هم همین کار را کرد و مشاهده کرد که وقتی پرندگان را صدا می کند چگونه قطعات هر پرنده از سر هر قله به هم می پیوندد و همان پرنده ی قبلی را می سازند.

    «دلیل اول معاد» برای معاد چند دلیل محکم می توان آورد که هم عقل و هم قرآن آن را بیان فرموده است از جمله اینکه چون خداوند عادل است باید معاد باشد و اگر قیامت نباشد به عدالت خداوند ضرر می زند از سوی دیگر دردنیا هم که یا جز اینست و یا به ندرت گوشمالی هائی جزئی بیشتر به چشم نمی خورد و دیر یا زود خوبان و بدان از دنیا می روند و اگر حساب و جزایی در جایی دیگری مثل قیامت در کار نباشد و با مردن همه نابود شوند پس عدالت خدا چه می شود؟

    آری چون خداوند عادل است و در دنیا هم جزائی نیست پس باید در سرای دیگر جزاء باشد.

    سئوال چرا در دنیا خداوند جزا نمی دهد آیا بهتر نبود معامله نقدی می شد و هر نیکوکار یا گناهکاری در همین دنیا حسابش تصفیه می شد تا دیگر نیازی به قیامت نداشته باشیم ؟

    این سئوال پاسخ های متعددی می تواند داشته باشد که ما به بعضی از آنها به طور فشرده اشاره می کنیم.

    پاسخ اول : چون جزا در دنیا به دیگران هم سرایت می کند.ظلم است .

    مثلا : اگر من امروز یک سیلی به صورت مظلومی زده باشم و خداوند جزایم را دراین دنیا بدهد و دست من را فلج کند وقتی به منزل بروم تمام بستگان رنج می برند در حلی که بستگان من گناهی نکرده اند در این دنیا جای سرایت است یعنی رنج و خوشی من در دیگران نیز اثر می گذارد به همین دلیل جزا در دنیا نیز یک بی عدالتی است.

    اما در قیامت پیوندها گسسته می شود و هر کس به فکر خودش است و به گفته ی قران حتی انسان از فرزند و همسر خود نیز فراری می شود و در فکر نجات است و در آن جا اگر بلایی سر مجرم آمد به دیگران سرایت نمی کند.

    پاسخ دوم: آزادی مردم گرفته می شود اگر در دنیا خداوند پاداش و کیفر دهد مردم یا از ترس و یا از طمع خوب می شوند و این نوع خوبی قهر است و چندان ارزش ندارد انسان باید ازاد باشد و گناه نکند و گرنه اگر چنین باشد که هر کشاورز و کارگر و تاجر و دانشجویی فلان کار خیر کند خداوند فلان باغ و کاخ و مال و مدرک را در دنیا به او بدهد همه مردم زاهد و عابد و مسلمان می شوند و این ارزشی ندارد شرف انسان به ازادی و انتخاب اوست و گرنه عبادت قهری را میلیون ها میلیون ملائکه داشتند و خدا انسان را افرید و در میان هواها و هوس ها و خط های ضد و نقیض یکی را انتخاب نماید.

    پاسخ سوم در دنیا امکان جزا نیست سومین پاسخ برای این سئوال که چرا خداوند ما را در دنیا به کیفر یا پاداش نمی رساند؟

    این است که در دنیا به خاطر محدودیت هایی که دارد امکان جزا برای نیکوکاران و جنایتکارات نیست مثلا گاهی جنایتکارانی پیدا می شوند که صدها نفر بی گناه را می کشند چگونه در دنیا می توان چنین فردی را به کیفرش رساند بر فرض او را اعدام کنیم قتل او در برابر یک نفر از هزاران اشخاصی است که کشته است خون باقی بی گناهان چه می شود؟

    پاسخ چهارم: نظام زندگی بهم می خورد هرگاه خدا بخواهد در دنای جزا بدهد هیچکس روی زمین باقی نخواهد ماند و اساسانظام زندگی بشر به هم می خوردو پرونده ی انسان و زندگی او در زمین خاتمه می یابد.

    پاسخ پنجم: کیفر در دنیا کم لطفی است زیرا شاید گناهکار توبه کند و خلافکاری خود را اصلاح کند.

    پاسخ ششم: کیفرو پاداش فوری گاهی عادلانه نیست پاداش و کیفر زمانی عادلانه خواهد بود که تنها به خود عمل توجه نکینم بلکه به عوارض آن هم دقت کنیم مثلا گاهی شخصی هروئین کشنده و یا دارویی شفابخش اختراع می کند جزا ی فوری به این قبیل اشخاص عادلانه نیست زیرا باید تا پایان عمر جهان صبر کنیم و ببینم هروئین و یا داروی شفا دهنده چند نفر را می کشد یا سالم می کند بعد جزا بدهیم.

    اشکال اصلی کار ما آن است که ماقدرت و علم خدا را از روزنه دید خودمان نگاه می کنیم و چون خودما محدود هستیم نمی توانیم بی نهایت را تصور کنیم و در سر تاسر داستانهای قران این حقیقت به چشم می خورد که خداوند می خواهد فکر ما را از انحصار این چارچوب مادی بیرون کند.

    تنها ایمان به معاد کافی نیست بلکه باید یاد معاد هم بود همانگونه که تنها ایمان به خدا بدون یاداو فایده ای ندارد بعضی ها فکر می کنند که یاد مرگ و معاد انسان را نسبت به دنیا و رشد مادی بی تفاوت می کند در صورتی که اینگونه نیست آری ایمان به معاد تنها کافی نیست بلکه باید یاد حساب و قیامت هم باشیم شاید دلیل آن که اینهمه برای زیارت قبور سفارش شده این باشد که ما کمی هم به یاد مرگ باشیم امام صادق (ع) می فرماید: یاد مرگ : 1- شهوت ها را از بین میبرد.

    2- ریشه های غفلت را یکسره بر می کند 3- روحیه انسان را از قساوت به لطافت سوق می دهد 4- دل انسانرا با وعده های الهی محکم می کند 5- یاد مرگ نشانه های هوسها را می شکند.

    6- آتش حرص را خاموش و دنیا را در جلو چشم انسان کوچک می کند انگیزه های انکار معاد : 1- گریز از مسئولیت 2-عدم ایمان به قدرت و علم خدا 3- بهانه دیگر مخالفان معاد این است که زمان قیامت په وقت است.

    امام صادق می فرماید: مردن برای مومن همچون بو کردن بهترین بوئیدنی ها وبرای کافر همچون نیش عقرب ها و افعی ها است خلاصه تعبیرات را بار دیگر در کنار هم می آوریم مرگ برای مومن سرور است فرار از خانه تنگ و تاریک است پل است کندن لباس زیبا و خوشبو است انواع جان دادن: ما چهار نوع جان دادن داریم برای هر یک بیان لطیفی در روایات و قرآن آمده : 1- خوبانی که ارحت جان می دهند حضرت علی (ع) میفرماید: ( هنگام مرگ خوبان بشارتی به آنان داده می شود که چشمشان روشن و به مرگ علاقه پیدا کرده و راحت جان می دهند.

    2- خوبانی که سخت جان می دهند پیامبر (ص) می فرماید : مرگ و سختی های آن سبب جبران گناهانی است که مومنان دارند تا پس از مرگ کیفردیگری نداشته و پاک و پاکیزه نزد خدا روند.

    3- بدانی که راحت جان می دهند امام کاظم (ع) می فرماید: راحت مردن کافر به خاطر تصفیه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام می دهند چون بعضی از کافران در زندگی نقاط خوبی دارند که آسان مردن جزای آنان است.

    4- بدانی که سخت جان می دهند که این اولین سیلی و شکنجه الهی و ماموران خداست ما چند نوع مردن و مرگ داریم .

    1- مرگ دلها قران کسانی را که دارای روح بی تفاوت و قساوت قلب هستند مردگان دانسته و به پیامبرش می فرماید: «انک لا تسمع الموتی» تو نمی توانی مرده دلان را شنوا کنی 2- مرگ جامعه ها: همانگونه که به ایشان بی حرکت و بی تفاوت و افتاده و وابسته و بی توجه مرده می گویند به جامعه های بی حرکتی که رشد ندارند و در برابر فسادها بی تفاوتند و در حوادث تلخ و شیرین بی توجه و در اقتصاد و فرهنگ وابسته هستند مرده گفته می شود بد نیست از قران و حدیث حرف بزنیم که قران می فرماید: «ولکم فی القصاص حیوه» برای شفا در قانون قصاص و انتقام از ستمگران زندگی است آری اگر در جامعه ای حق مظلوم از ظالم گرفته و قاتل اعدام نشود این جامعه مرده است جامعه ای که امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد وآزادی و عدالت ندارد مرده است 3- مرگ سرخ و شهادت: بهترین نوع مردنها شهادت در راه خداست حضرت علی می فرماید: «والذی نفس علی بید و لططف ضربه بالسیف اهون من موته واحده علی الفراش» سوگند به آن قدرتی که جان من در دست اوست که هزار ضربه شمشیر در در جبهه جنگ از یک مردن در بسته برای من آسانتر و گواراتر است.

    چرا از مرگ می ترسیم؟

    ترس می تواند ریشه های گوناگونی داشته باشد برای اینکه مساله خیلی ساده شود مثالی را که خداوند به ذهنم انداخت در اینجا می آورم این مثال با جهان بینی ما خیلی مطابق است زیرا در دیدگاه اسلام دنیا عبورگاه است و انسان عابر و اموال دنیا وسیله اما مثال ترس راننده یا گاهی یک راننده می ترسد چون می بیند ماشین او در آستانه سقوط و رو به نابود شدن است افرادی که ایمان به معاد ندارند و مردن را نیست شدن می دانند باید از مرگ هم بترسند چون مرگ در چشم آنها یک نوع سقوط و نابودی است دل انسان اگر به دنیا بچسبد کندن آن مشکل و جان دادن بسیار سخت است ولی اگر انسان در دنیا زاهد باشد نسبت به آن چندان علاقه ای نداشته باشد مردن برای او آسان و راحت است و از مرگ هم نمی ترسد شخصی از پیامبر گرامی اسلام پرسید چرا از مرگ می ترسیم؟

    رسول خدا گفت: آیا مالی داری شخص گفت: بله فرمود : آیا در راه خدا داده ای؟

    گفت: نه فرمود : بهمین دلیل می ترسی.

    قهرا باید چیزهایی را که از عوامل ترس است از بین برد یعنی اگر ریشه ترس ندانستن معنای آن و خیال نابودی و سقوط است باید با دلیل عقل و راهنمایی های قران بدانیم که مرگ به معنای نیستی و بدینوسیله با عامل ترس از مردن مبارزه کنیم .

    اگر ترس به خاطر جدایی از مال و همسر و فرزند است که دل ما به آنها خو گرفته باید بدانیم که اگر خداوند در آستانه مر ما را از خانه و مال و فرزند فانی جدا می کند در عوض با نعمتهای دیگر آشنا می نماید و ما هم سعی می کنیم در دنیا زاهد باشیم.و اگر ترس به خاطر ورود به یک مرحله مبهم و تاریک و خطرناکی است باید بدانیم که راه مرگ تاریک نیست بلکه پا گذاشتن به یک مرحله ای از مراحل تکاملی انسان است و در جای خود لازم و زیباست و این امام حسین (ع) است که می فرماید مرگ برای انسان همچون گردن بند ب گردن دختران جوان است یعنی همانقدر که گردن بند دختر جوان را زیبا می کند مرگ و حرکت به سرای دیگر و طی کردن مراحل تکاملی یکی پس از دیگری سبب رشد و زیبایی و در جای خود لازم و ضروری است و اگر ترس از مرگ به خاطر کمی توشه راه و ایمان و عمل صالح است باید خودمان را با توئشه تقوا مجهز نمائیم همانگونه که قران کریم سفارش می فرماید: توشه بردارید که بهترین توشه های راه شما همانا تقوا است و اگربخاطر تخلفات و گناهان بسیاری است که مرتکب شده ایم باید بدانیم که خداوند رحیم و رحمان است و رحمت او بر غضبش پیشی می گیرد.

کلمات کلیدی: جایگاه - جایگاه معاد - معاد

بررسی جایگاه و تاثیر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در اقتصاد کشور. بیان مساله: تمامی‌اتاقهای بازرگانی در سراسر دنیا، تاثیرگذاری زیادی بر شاخصهای اقتصادی کشور دارند ودر مجموع به اقتصاد ملی یاری می‌رسانند و البته اتاق بازرگانی‌ایران نیز از این امر مستثنی نیست. براساس قانون، هدف از تاسیس اتاق بازرگانی کمک به فراهم نمودن موجبات رشد و توسعه اقتصاد کشور، تبادل افکار و بیان آراء و ...

اصل معاد و جايگاه آن در معارف اسلامي: يکي از اصول اعتقادي دين اسلام، اصل معاد است. بنابراين اصل، همه انسان هايي که در اين عالم به دنيا امده و رفته اند و از اين پس مي آيند و مدتي زندگي مي کنند و مي‌روند، همه و همه در جهان ديگري زنده شده و در دادگاه ع

مقدمه معاد از ماده عود بمعني برگشتن است چون روح دوباره ببدن برگردانيده ميشود. معاد از اصول دين مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده ميشود و بجزاي عقيده و عملش ميرسد. مساله معاد که ابتدايش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قي

مقدمه: از برنامه‌ها و راهبردهای اصلی در برنامه‌های مدیریت شهری و حصول به مدیریت شهری کارآمد و مؤثر، ایده نهادینه‌سازی مشارکت و حضور مستقیم مردم در فرآیند اداره و مدیریت شهرها بوده است که در جوامع مختلف به اشکال گوناگون و روش‌های گاه متفاوت، قابل مشاهده می‌باشد. بنابراین یکی از الگوهای یاد شده در جهت تحقق اهداف برنامه‌ریزی و مدیریت شهرها، دعوت و جلب مشارکت مردم برای تهیه ...

معاد شناسى 1-انسان از روح و بدن مرکب است. 2- بحث در حقيقت روح از نظر ديگر . 3- مرگ از نظر اسلام 4- برزخ 5-روز قيامت - رستاخيز 6- بيانى ديگر 7- استمرار و توالى آفرينش . 1-انسان از روح و بدن مرکب است . کسانيکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دار

معاد شناسى 1-انسان از روح و بدن مرکب است. 2- بحث در حقيقت روح از نظر ديگر . 3- مرگ از نظر اسلام 4- برزخ 5-روز قيامت - رستاخيز 6- بيانى ديگر 7- استمرار و توالى آفرينش . 1-انسان از روح و بدن مرکب است . کسانيکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دار

معاد از ماده عود بمعني برگشتن است چون روح دوباره ببدن برگردانيده ميشود. معاد از اصول دين مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده ميشود و بجزاي عقيده و عملش ميرسد. مساله معاد که ابتدايش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قيامت کبر

معاد از ماده عود بمعني برگشتن است چون روح دوباره ببدن برگردانيده ميشود. معاد از اصول دين مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده ميشود و بجزاي عقيده و عملش ميرسد. مساله معاد که ابتدايش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قيامت کبر

معاد واژه‌ایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ). معاد در دین اسلام باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهم‌ترین آن‌هاست . معاد در دین بهائی معاد یا جهان پس از مرگ یکی از عقاید اصلی بهائیان می باشد. بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. ...

معنای لغوی اعتماد: « اعتماد ترجمه واژه انگلیسی « Trust » است که در زبان لاتین معادل کلمه Faith یوانانی مورد استفاده قرار گفته است. ریشه در کلمه Faith مفهوم، وثوق، اعتماد، تسلیم در برابر اراده دیگری و اطمینان به شخص دیگر، مستتر است. « اونا مونو » ریشه یونانی واژه اعتماد را فعل « Pistis » عنوان کرده که معادل همان واژه « Fuith » است. این دو واژه، را هم زاد یکدیگر تعریف کرده و می ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول