دانلود مقاله سیری در آثار باستانی عراق

Word 32 KB 151 16
مشخص نشده مشخص نشده گردشگری و توریسم
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • سرآغاز هر‌کدام از شهر های باستانی کشور عراق، دوره‌ای از ادوار تاریخی را با سیر تطوٌر و تحول شتابان تمدن پشت‌سر نهاده است.

    اَلْحضراء (هاترا) نیز عصر درخشانی را در شرایط منحطی که در آن بود، در صحنه تاریخ آن‌زمان سپری نمود، باآنکه در اقطار جنوب‌غربی آسیا تمدنهای اعراب و آرامی و آشوری و ایرانی و یونانی و رومی و مصری حضور داشتند.

    درآن دوره پرآشوب که کشورهای مقتدر و متخاصم راه‌انداختند و صدمات آن به اکثر مناطق رسید، حضر (هاترا) همچنان از این حوادث خانمان‌برانداز برحذر بود و لذا به هنر و صنایع خود (در آن بحبوحه حوادث) رنگ و شکلی تازه بخشید، و اعتقاد و باورهای خود را برروی بناها و حجاریهای بسیار بر سنگ به نمایش گذاشت.

    همه این هنرنمایی حاصل فکر و قٌاد و آگاه و روشن و مجرٌب، و نیز برخواسته از روح و روانی صاف و بی‌آلایش و آرام مردمانی بود که در چنان محیطی استعدادها را برمی‌انگیزاند و با جان و دل در فضای بادیه احساس می‌شد.

    محیطی که نه مرزی و حدودی برای آن وجود داشت و نه بیگانه‌ای بر آن حکم می‌راند.

    شهر حضر (هاترا) با موقعیت جغرافیایی ویژه خود در بادیه‌ های سرزمین عراق، در دوردست‌ترین مناطق نفوذ کشورهای متخاصم واقع بود، که با داشتن قلعه‌ها و باروها و خندقهای عمیق در اطرافِ آن، از حوادث دوران محفوظ و مصون ماند.

    در وسط این شهر معبد باشکوهی قرار داشت که به اطراف شهر محیط و با صخره‌های سنگی عظیم بنا شده، و داخل معبد را مجسمه‌های بزرگان شهر و بتهای بزرگترین خدایان مزیٌن کرده‌بود.

    هنگامیکه اوضاع سیاسی در کشورهای مشرق‌زمین در نیمه قرن سوم میلادی (باظهور ساسانیان) دستخوش تحوٌل گشت، دوران تمدن درخشان حضر(هاترا) نیز اوفول و پایان یافت و همه آثار تمدن فروکش نمود و به بوته فراموشی رفت تا زمانیکه مدیریت آثار باستانی کشور به سال 1951 میلادی برآن شد که آثار باقیمانده تمدن هاترا را کاوش کند.

    در مراحل اوٌلیه کاوش، پیوسته به خاک‌برداری بناهای برجای مانده مشغول بودند و سپس تدریجاً به بازسازی و احیاء ابنیه هاترا اقدام شد.

    کتابِ «حضر شهر خورشید» به‌عنوان شناسنامه و سند تاریخی این‌شهر باستانی محسوب می‌شود.

    بنابراین تاآنجا که کاوشهای باستانشناسی انجام گرفته و امکان بررسی و شناسایی جهت آشکار‌کردن تمدن معماری حضر معماری حضر بطور کلی در شیوه ساخت و ساز و استفاده از مواد و مصالح و نوع سبک معماری و هنرهای تزیینی و آرایشی بناها اسلوب‌های ویژه خود را داراست.

    در آثار معماری حضر، معمولاً از سنگهای تفته و گچ به کثرت استفاده شده و نیز در ساخت ایوانها که یکی از عنصرهای اصلی سبک معماری آن بشمار می‌آید.

    تزیینات برروی ایوانهای معبد کبیر با ساختنِ مجسمه‌ها و آرایشهای هنری و ستونها و نیمه ستونهای نهاده شده با اسلوب معینی از معماری دقیق آن حکایت می‌کند.

    ابنیه حضر در مرحله اول به دو نوع تقسیم می‌شود: یکدسته که با خشت خام و ملاط گچ ساخته شده‌اند و دسته دیگر از ابنیه که ارتفاع بلندی را دارا هستند که با تخته سنگهای بزرگ و تفتیده همراه با استفاده از گچ ساخته شده‌اند.

    براین اساس شهر حضر از کهننترین شهرهای معروفی است که در ابنیه آن گچ به‌طور وسیعی بکار گرفته شده‌است.

    البته ملاط در آثار و بناهای شهرهای قدیمی مثل آشور و نینوی و بابل که از گل ساده و احیاناً از قیر بوده کاربرد داشته است.

    ساختمانهای مسکونی و معابد کوچک از ابنیه نوع اوٌل است که معمولاً با خشت خام و گچ ساخته شده‌اند البته قسمت زیربنایی دیوارها را بطور بسیار قلیل از قطعه سنگهای مرتب و به‌ اندازه ساخته‌اند.

    و پس از آن ساختمان را به همین شیوه به اتمام رسانده و اطاقها و دیوارهای آن را با خشت خام و گچ محکم می‌کردند.

    از دوره سکونتهای اوٌلیه، در جبهه شرقی شهر در وسط آن، قسمت بیرونی حیاط خانه‌ای کشف گردید که اطرافش را اطاقها و تأسیسات سکونتگاههای دیگر تشکیل داده‌بود.

    و اگر این خانه بنای وسیعی بوده باید بیش از یک حیاط داشته باشد و در حین‌حال مشتمل بر قسمتی ویژه برای پذیرایی مهمانان نیز باشد.

    البته موقعیٌت این ساختمان به‌ گونه‌ای است که کسی نمی‌تواند به داخل آن راه پیدا کند بلکه از لابلای خلال گذرگاهی که دارد می‌توان به آن راه پیدا نمود.

    از بناهای دیگری که با خشت خام بزرگ ساخته شده‌اند معابد کوچکی هستند که تاکنون با توجه به کاوشهای باستان‌ شناسی بالغ بر یازده معبد شده‌اند.

    این معابداز حیث سبک معماری شبیه به هم هستند.

    یکی از آن معابد از مصلٌی مستطیل شکلی تشکیل شده در قسمت وسطی یکی از ضلعهای طولی مُصَلٌی، اطاق چهارگوش کوچکی به آن متصل بوده که خلوتگاه «ایزدی» استا که مجسمه‌اش را در آنجا نصب کرده‌اند.

    و در جلوی مصلٌی حیاط بزرگی واقع شده که در اطراف آن ساختمانهای مسکونی و یا خانه‌های کوچک و نیز ایوانهائی باشبستان برای خدمات ویژه معبد ساخته‌اند.

    یکی از این معابد کوچک که همان معبد هشتم است دارای دو مصلٌ و یا خانه برای بتان می‌باشد که یکی از آنها پس‌از تخریب آن دیگری بنا گردیده و آن مصلٌای قدیمی را طایفه بنوتیمو و بنوبلقب در سال 98 میلادی برای عبادت (نرجول) ساخته‌اند این مصلٌی دارای اطاقکی چهارگوش بوده که از طریق درب ورودی وسط یکی از ضلعهای طولی معبد به آن داخل می‌شوند، روبروی این درب ورودی در ضلع طولی معبد محرابی تعبیه شده که در آن بت خدای نرگول (نرجول) قرار داده شده‌است.

    در مصلاٌی دومی معبد هشتم مشاهده می‌شود که اطاقک چهارگوش کوچکی برای محل این محراب ساخته شده‌است.

    این اطاق دیوارهایش به خارج از ساختمان اصلی بیرون زده‌است به صورتی‌که مصلی از بخش بیرونی به شکل مستطیلی چسبیده به چهارگوش کوچکی (در قسمت وسطی طول معبد) خود را نشان می‌دهد، و این سبک معماری برای همه معابد کوچک در حضر مرسوم گردید.

    شکوه و زیبندگی این شکل معماری همچنین با افزودن آن به خلوتگاه شمس نیز که پشت ایوانهای همردیف قرار دارد، مشاهده می‌گردد، خلوتگاه شمس را تقریباً شبیه به شکل معابد کوچک ساخته‌اند.

    معبدی نیز با سبک و شیوه معابد کوچک حضر در شهر دورااورپوس نیز وجود دارد که این معبد مخصوص پرستش «جد» الهه خوشبختی است.

    امٌا نوع دوم از ابنیه حضر که با تخته‌سنگها ساخته شده‌اند بلندترین و بزرگترین این آثار دیوار و باروی قدیمی شهر است، و نیز همراه با برجها و دروازه‌های آن و همچنین معبد کبیر که در وسط شهر حضر بنا شده‌است، و همچنین گورها و قبرها و آرامگاههای مخصوصی که در داخل شهر پراکنده می‌باشند بویژه در جبهه شرقی شهر.

    معبد کبیر باشکوهترین و بزرگترین بناهای شهر حضر است.

    و مهمترین بنای معبد ساختمان مستطیل شکلی است که دیوارهای سنگی آن را احاطه کرده‌اند که معبد را به دو بخش مجزای صحن و حرم معبد تقسیم می‌کند، دارخل معبد کبیر، شش معبد مشخص یا عبادتگاه (مصلی) پراکنده که هرکدام مخصوص عبادت یکی از خدایان است قرار دارد.

    دیوارهای این بناها با شیوه و سبک خاصی ساخته شده‌اند.

    سطح نمای هر دیواری را با تخته‌سنگهایی صاف و مرتب بنا کرده‌اند و قسمت و روی داخلی دیوار را با قلوه‌سنگها ساخته‌اند.

    و جاهای خالی دیوارها را با ملاط گچ و خرده سنگها پر کرده‌اند و قسمت و روی داخلی دیوار را با قلوه‌سنگها ساخته‌اند.

    و جاهای خالی دیوارها را با ملاط گچ و خرده‌سنگها پر کرده‌اند، با توجه به ضرورت ربط و پیوند قسمت بیرونی و درونی دیوار در فاصله‌های مناسب با سنگهای پهن و دراز، همان کاری را که میخ در به هم وصل کردن چوب دارد همان را نیز این سنگهای دراز انجام می‌تدهند.

    از ویژگیهای معماری حضر عدم جمع ابنیه، داخل یک معبد واحد در مرکز واحد معینی می‌باشد.

    لذا ابنیه و آثار داخل و محدوده معبد کبیر پراکنده هستند و به همین‌گونه این قضیه در مورد معابد کوچک صادق است، از آنجا که ما مشاهد می‌کنیم که خانه‌های ساخته‌شده در اطراف حیاط با عبادتگاه همگی از هم فاصله دارند و به هم متصل نمی‌باشند.

    در هر بنایی از بناهای شهر حضر که کاوش و موردبررسی قرار گرفته‌است تقریباً داری ایوان می‌باشند.

    و ایوان در کلیه معابد و کاخها و خانه‌های مسکونی شهر به عنوان یک عنصر معماری حضور دارد.

    و این عنصر معماری متداول در حضر، بناهای آن را از آثار و بناهای هلنی و رومی متمایز و متشخص می‌گرداند.

    زیرا که در بناهای هلنی و رومی سنگی به وفور به جای ایوان بکار گرفته می‌شود بویژه در شهرهایی که معاصر دوره معماری حضر هستند.

    ایوان در معماری حضر برای یکی از دو هدف یا دو هدف اصلی زیر برپای می‌شد: یکی اینکه برای افزونی ضخامت و بزرگی و زیبایی و تزیین بنا ساخته می‌شد.

    دو دیگر اینکه برای افزودن و زیادکردن مکان و فضای ساختمان اصلی؛ و ایوان به صورت سقف‌دار نیز ساخته می‌شود که این ایوان همان کاربردی را دارد که صُفٌه و پیش سراها در کاخها دارند.

    ایوان در وقت خودش عبارت بوده از یک فضای سرپوش که از بارش باران و اشعه و نور خورشید به داخل ساختمان اصلی محافظت و جلوگیری می‌کرده‌است.

    هنرهای تزیینی در معماری حضر در وجه نخست بر روی قسمت‌های بیرونی ایوانها در نیم ستونهایی که به بنای اصلی متٌصل بودند انجام می‌گرفت.

    و نیز بر روی ستونهایی که در بالاترین ارتفاع و بهترین قسمت بنا قرار می‌گرفتند.

    و نیز تزئینات بر روی مجسمه‌ها و پیکره‌های تراشیده‌شده از سنگهای قوسی در قسمت جلویی ایوانها که مجموعه‌ای از خدایان و موجودات اسطوره‌ای و احیاناً اشخاصی که در ساخت بنا نقش داشته‌اند را نشان می‌داد.

    و همچنین از تزیینات و هنرهای بکار گرفته شده در قسمت بیرونی بنا عبارتند از : 1- شکلهای حیوانی 2- شکلهای گیاهی 3- شکلهای هندسی؛ که بین اینها شکلهای مار افسانه‌ای و برگ گیاه اکانتوس (تاج‌الملوک) و طناب محکم و کلاه‌خود آهنی و سرنیزه دیده می‌شود.

    تزیینات هنری با این شکل و شیوه از ابتکارات معماری حضر است که برخی از عناصر معماری آن از «معماری آشوری» اقتباس شده و برخی دیگر از معماری هلنی و از خود نیز عناصری معماری افزون بر آنها اضافه نمودند و بکار گرفتند.

    مردم حضر بدون گمان در بکارگیری همه این عناصر معماری گوناگون و ایجاد پیوند و ارتباط در کمال ابتکار و انسجام و زیبایی و ترکیب بین آنها موفق بودند.

    تزیینات طاقهای ایوانها با مجسمه‌ها و پیکره‌ها در حضر همراه با نقوش زیبا، یادآور همان چیزی است که آشوریها بر روی صاقها تزیین می‌کردند و آن اینگونه بود که بر روی الواح سنگی بنام «کاشانی» ترسیم می‌نمودند و از این نوع هنر، صاقی تزیین یافته بر روی لوح «کاشانی» در قلعه «شلمنصر سوم2 در نمرود3 کشف گردیده است.

    و این لوح از دوره آشوری در موزه ملی عراق نگهداری می‌شود.

    تأثیرات معماری آشوری همچنین در شکل سرِ حیواناتی که در تزیینات معماری حضر بکار رفته مشاهده می‌شود که در قسمت ورودی ایوان زیرِ دو سر ستون کار گذاشته‌اند این سر حیوانات در جایی که برای آنها نوعی پالان برای سوارکردن آنها ساخته‌اند قرار می‌گیرند، که در ورودیهای کاخها و معابد آشوری پیدا شده‌اند.

    و امٌا ماسکهایی که بر روی دیوارهای دو ایوان بزرگ جنوبی و شمالی از مجموعه ایوانهای همردیف تزیین شده‌اند جز این نیست که از معماری آشوری اقتباس شده‌ که معابدِ آنجا را معمولاً با ماسکهای سنگی و تعویذات و شکلهای گوناگون تزیین می‌کردند.

    امٌا ساخت و ساز بناهای حضر با قطعه‌سنگها و تزیینات این آثار با برگ گیاه اکانتوس (تاج‌الملوک) و کلاه‌خود آهنی و سرنیزه و آرایشهای دایره‌ای شکل در بنا، از اسلوبهای معماری هلنی می‌باشد.

    ولی معمار حضری همگی این عناصر معماری و اسلوبهای اقتباسی را متحول کرد و آنچه را ذهن خلاٌق معمار حضری در افزودن به این عناصر و ترکیب بین آنها می‌رسید محصول آن یک سبک و اسلوب معماری جدید بود که می‌توان با وجود این ویژگیها، آن را «سبک معماری حضر» نامید.

    البته این عناصر و اسلوب ویژه در هیچکدام از شهرهای معاصر دوره معماری حضر یافت نمی‌شود.

    این عناصر و اسلوب از ویژگیهای عمومی و کلی معماری حضر در اوج مجد و شکوفایی آن در دو دوره «سادات» و «ملوک» بود.

    با این وصف معبد مرن که داخل معبد کبیر برپای شده‌است با این اسلوبهای معماری متفاوت است، م معماری حضر معماری حضر بطور کلی در شیوه ساخت و ساز و استفاده از مواد و مصالح و نوع سبک معماری و هنرهای تزیینی و آرایشی بناها اسلوب‌های ویژه خود را داراست.

    از بناهای دیگری که با خشت خام بزرگ ساخته شده‌اند معابد کوچکی هستند که تاکنون با توجه به کاوشهای باستان‌شناسی بالغ بر یازده معبد شده‌اند.

    با این وصف معبد مرن که داخل معبد کبیر برپای شده‌است با این اسلوبهای معماری متفاوت است، معبد مرن نسبت به سایر ابنیه از کهن‌ترین بناهای شهر حضر محسوب می‌شود.

    و آن از اطاقی مستطیل تشکیل یافته که بر روی سکٌویی ساخته شده که دو ردیف از ستونهای آن را احاطه کره‌اند و آن اطاق به سبک ویژه‌ای در ارتفاع بلند، داخل ستونها قرار گرفته‌است.

    سبک معماری این معبد کوچک هلنی – رومی است و در دو دوره مختلف بنا شده‌است: سبک معماری دوره قدیم آن برمی‌گردد به ساخت تزیینات برآمده سردرها و اسپرها و چوبهای تزیین شده که همه بر اسلوب هنر یونانی دلالت دارند.

    دوره دوم آن برمی‌گردد به دوره‌ای که در عصر حکومت «سادات» متداول بود و آن ساخت ستونهای بزرگ بیرونی بنا است که دارای سرستونهایی است که مرکب از سبک یونانی – کورنتی است.

    همچنین کلیه تزیینات بیرونی این معابد با این «سبک ترکیبی» شکل یافته است.

    بخشی از بنای دیگری که داخل معبد کبیر ساخته شده و با سایر بناهای معبد متفاوت است «معبد شحیرو» بوده که شبیه معابد «اتروسکها» می‌باشد.

    این معبد از سکویی که دارای ورودی بسیار بلندی است و در مقدٌمه معبد نیز محجر و چهاردیواری (و شاید خانه‌ای چوبین) را ساخته‌اند که دارای چهار ستون است.

    معبد «شحیرو» همچنین از نظر شکل ساخت با معابد رومی که آرامگاه بزرگان بوده و در شمال آفریقا قابل مقایسه است.

    این نوع معابد در ساخت و سازهای اولیه دارای سقفی بودند که با تیرهای چوبی پوشیده‌شده بوده‌اند.

    معبد کبیر (معبد شمس = خورشید) باشکوهترین و بزرگترین بنای شهر حضر معبد کبیر است، این معبد با پارچه سنگهای عظیم مدوٌر و مواد و مصالحی چون گچ بنا گردیده و درست در وسط شهر قرار گرفته که همه خیابانهای عریض و طویل شهر بدان منتهی می‌شود.

    ساختمان معبد رو به سوی مشرق ساخته شده برای اینکه در درجه نخست جهت عبادت خورشید اختصاص یافته است.

    معبد نزد ساکنین حضر به «هیکلاریا» یعنی معبد کبیر مشهور است یا «بیت‌الها» به معنی خانه خدایان (تصویر – 331).

    معبد کبیر تقریباً مستطیلی شکل است که با دیوارهایی احاطه شده‌است.

    ابعاد این دیوارها از آغاز ضلع شمالی قسمت داخلی معبد به ترتیب اینگونه است: 435 متر؛ 5/321 متر، 438 متر (ضلع جنوبی)، 310 متر.

    معبد دروازه‌ای اصلی و بزرگ.

    در دیوار شرقی داشته و علاوه بر آن یازده دروازه دیگر نیز دارد معبد بطور کلی با دیواری که دو دروازه بزرگ در آن تعبیه شده به دو بخش تقسیم می‌شود: 1.

    حرم معبد، 2.

    صحن معبد.

    در بخش حرم ، ردیفی از ایوانهایی قرار دارد که رو به شرق دارند و پشت ایوانها نیز خلوتگاه شمس قرار گرفته، و آن اطاقی چهارگوش که با راهروهایی که به آن منتهی می‌شود احاطه شده‌است و در مقابل ردیف ایوانها عبادتگاه ربٌ‌النوع «شحیرو» قرار دارد که در روبروی این عبادتگاه نیز عبادتگاهی از آنِ خدایی مجهول و ناشناس ساخته شده‌است.

    در حرم دو بنای دیگر نیز وجود دارد که تابحال در مودر آنها هیچگونه کاوشی انجام نگرفته است.

    یکی از آن دو، آنسوی عبادتگاه «شحیرو» بوده و دوٌمی از آن در زاویه جنوب‌شرقی حرم می‌باشد.

    امٌا در صحن معبد مهمترین و بارزترین اثری که در آن ساخته شده معبد «مرن» است که در عقیده تثلیث ساکنین حضر سید و سرور همه می‌باشد، این معبد به دو ردیف از ستونهای بلند احاطه گشته است.

    در صحن همچنین قربانگانی بزرگ و مرده‌شوی خانه و خانه سقایت (آبرسانی و آبدهی زائران) همگی در زاویه جنوب‌غربی احداث شده‌اند.

    برای استحکام بخشی و مقاومت دیوارهای داخلی معبد در برخی از جاهای معین و مشخصی، بناهایی ساخته‌اند که گمان می‌رود سقف آنها با چوب پوشانده شده و ستونهایشان را هم از سنگ و گچ بوده‌است.

    در بخش رواق جنوبی معبد مرن بیرونی دیوارهایِ اصلی معبد نیز، بویژه در دو طرف دروازه‌ها اطاقهایی مشاهده می‌گردد که برای نگهبانها و سکونت کارکنان معبد ساخته بودند.

    البته بزرگان و اشراف حضر در پایه‌گذاری و ساخت و ساز این معبد قبل از ظهور و تشکیل دولت و کشورشان، با هم همکاری و تعاون داشته‌اند.

    این موضوع در کاوشهای اندکی که از طبقات مختلف اثر (در ترانشه‌ها) انجام گرفته ثابت می‌شود و همچنین مرمٌت و بازسازی اثر در دوره‌های مختلف هم نشانگر آن است.

    معبد حصارهایی دارد که درای برجهایی دایره‌ای شکل هستند.

    البته در باب دیوارهای فعلی بین کارشناسان اختلاف وجود دارد ولی به هر حال در کاوشهای باستان‌شناسی بقایای این برجها در زیر بنا و پایه‌های اصلی دیوار شرقی پیدا شده‌اند.

    با توجه به محدوده کاوشهای باستان‌شناسی که از روز نخست تا بحال انجام گرفته و در کشف و شناسایی آثار و ابنیه معبد موفق بوده، از قدیم‌ترین آثار معبد می‌توان به ترتیب موارد ذیل را برشمرد: نخست معبد «مرن» که قدیم‌ترین بنای معبد «کبیر» است و پس از آن عبادتگاه «شحیرو» و آنگاه عبادتگاه روبروی آن.

    بعد از آن صفی از ایوانهای همردیف و در پایان خلوتگاه «شمس» است یعنی معبد چهارگوشی که توسط «سنطروق اوٌل» به اتمام رسید.

    در دورانهای متأخرتر از آن، در جبهه دیوار شمالی برای دفنِ مردگان، قبرها و بناهایی گودالی نیز ایجاد کرده‌‌اند که برای ورود به اطاقهای این گورستانها درهایی تعبیه شده که بر درب‌های دیوارهای معبد کبیر افزوده‌اند.

    1- ایوانهای همردیف هشت ایوان در مجاورت و همردیف هم در یک صف واحد رو به جبهه شرقی قرار گرفته‌اند و با استفاده از سنگ و گچ در قسمت بالای حرم معبد کبیر ساخته شده‌اند.

    طول این ایوانها در اصل 115 متر و ارتفاعشان نزدیک 23 متر می‌باشد.

    ایوانها در دو بخش با شیوه‌های تزیینی در قسمتهای جبهات افقی مزین شده‌اند که یک بخش از ایوانها بلندتر از آن دیگری است، بخشهای تزیین شده سطح پایین ایوانها در قسمت آغازینِ فضای باز ایوانهای کوچک و بزرگ، قوام و استحکام یافته‌اند.

    ایوانهای کوچک به صورت زوج واحدی بلندتر از دیگری از حیث ارتفاع، در وسط ایوان بزرگ قرار گرفته‌اند.

    ایوانهای بخش دوم که از نظر ارتفاع بلندتر هستند، با ستونهایی (در جلوی ایوان) که دراز و بلند بوده در دو ردیف ستونهای کوتاه تعبیه و ساخته شده‌اند.

    و علاوه بر آن در نمای بیرونی ایوان تزئناتی بر سر ستونها افزوده شده و بر روی صاقهای ایوان نیز در نمای بیرونی ایوانها، مجسمه‌های نیم‌تنه‌ای به صورت نقش برجسته و ماسک مانند قرار داده‌اند.

    همچنین تندیسهایی از آنِ بزرگان حضر بر روی طاقچه‌ها در جاهای خالی مناسب در بین ایوانها قرار داده شده و نیز در ارتفاعات مختلف ایوانها تندس‌های این طاق در قسمت پایینی به شکل مدوسه‌ای جنی تزیین شده‌اند.

    در داخل هر کدام از ایوانهای بزرگ و همچنین برخی از ایوانهای کوچک قربانگاهی (مذبحی) ساخته‌اند که سطح آن را بالوحهایی طلایی و نقره‌ای و مسی تزیین کرده‌اند.

    قربانگاهی که در ایوان شمالی نیز قرار دارد اینگونه است.

    که بر این ایوان سایبانی نیز بالای ستونها قرار دارد.

    تقریباً در ایوان جنوبی هم قربانگاهی شبیه این قربانگاهها وجود دارد.

    این دو ایوان بزرگ به عنوان عبادتگاه اصلی و عمده در مجموعه ایوانهای همردیف محسوب می‌گردند و یکی از ایوانها متعلق به «شمس»، (خورشید) به نام «مرن» و دومی گمان می‌رود از آن همسرش «مرتن» باشد.

    در طول دیوارهای هر کدام از ایوانها در نمای بیرونی نقوشی تزیین‌شده تا ارتفاع 70/4 متر از سطح زمین (با برجستگی حدود 54 سانتیمتر) وجود دارد.

    که بر روی آن تندیسهایی از عقاب نصب کرده‌اند.

    چهار تا از این تندیسها در دو سوی ایوانها قرار گرفته‌اند و سرهایشان به جانب بیرون دیوار متوجه است.

    عقابی که بر نمای بیرونی ایوان شمالی نصب گردیده از نظر حجم بزرگتر به نظر می‌رسد و در آن پرهای عقاب به شکل باز آرایش نشده‌اند و شاید این دلالت کند بر اینکه باور داشتند نشانگر عقاب مادینه (مؤنث) است.

    امٌا عقابی که در ایوان جنوبی قرار دارد آن از حیث حجم کوچکتر است و در آنجا به گشودن بالهای پرنده اهتمام شده و احتمال است که این دلالت می‌کند که عقاب نرینه (مذکٌر) است.

    همچنین روی قربانگاه مجسمه عقابی دیگر را با اسلوب خاص خودش قرار داده‌اند، بخصوص که این مجسمه نصب شده و از جمیع جوانب آن حجٌاری هم شده‌است.

    دیوارهای داخل ایوانها با ستونهای چوبی تزیین شده‌اند که 6 سانتیمتر از سطح دیوار بیرون میزند و این در ارتفاع تا ابتدای طاق و گنبد ادامه دارد.

    روی هر کدام از این ستونهای چوبی در ایوان جنوبی سه نقش برجسته (ماسک مانند) به شکل چهره‌بشر که نشانگر شخصیتها و ربٌ‌النوعهای اساطیر کهن می‌باشند و نیز بر روی هر کدام از ستوها – ایوان شمالی مجدداً دو نقش برجسته دیگر از این چهره‌های انسان مانند وجوددارد.

    در همه این ایوانها و ساختمانها سه نوع وحدت و نظم معماری در بناسازی مشاهده می‌شود که عبارتند از: نخست ایوان جنوبی و در دو جانب ایوان، ایوانی کوچک و درو اتاق در امتداد آن قرار دارد، دومین عنصر معماری ایوان شمالی است و همچنین در دو جانب این ایوان هم، ایوانی کوچک و دو اتاق (در پشت آن) تعبه شده‌است.

    و اسلوب مشترک بناسازی سومی اینست که در کنار دو ایوان همردیف و مجاور هم به اطاقی که در عرض آنها ساخته شده منتهی می‌شود که در پشت ایوانها قرار دارد.

    از تحقیق و پژوهش شیوه بر هم نهادن سنگها بر روی دیوارها اسلوب و سبک معماری آن آشکار می‌شود و از مطالعاتی که بر روی پایه‌های بنا انجام گرفته و همچنین از پژوهش در کتیبه‌های روی دیوارها ثابت می‌شود که این عناصر سه‌گانه معماری در یک دوره انجام نگرفته است.

    نخست دو عنصر معماری اوٌلی ساخته شده‌اند و سپس در مراحل اولیه تا ارتفاع بالی اسپرایوان یعنی در ارتفاع 70/4 متر نسبت به سطح زمین ساخت و ساز انجام گرفته‌است.

    سپس عنصر دیگر معماری بر روی بنا انجام گرفته‌است و بعد از این ساخت و ساز «ورود مریا» تکمیل بنا را در مرحله اوٌل بر عهده داشته‌اند.

    همچنانکه نام وی در جاهای زیادی بر روی ریوارها تکرار می‌شود که معمولاً بالاتر از اسپره ورودی ایوانها قرار گرفته است.

    بعد از اینکه این بخش نیز به پایان رسید ساخت قسمت سوم بنا در زمان «نصر و مریا» انجام گرفت.

    کسی که هنوز بطور یقین رابطه نسبی وی را با «ورود مریا» معلوم نگشته است.

    در دو قسمت معماری اول و دوم ملاحظه می‌شود که دیواری که در بخش روبرویی تا معبد «شحیرو» امتداد می‌یابد آنها را از هم جدا کرده‌است و در قسمت عقب تا دیوار غربی معبد کبیر ادامه پیدا می‌کند.

    در این دیوار دو دروازه وجود دارد که یکی از آنها در بخش جلویی قرار دارد و آن دیگری در بخش پشت بنا واقع شده‌است و شاید این دو دروازه برای نظم‌دادن به طواف زائران باشد و این دیوار در هر دوره‌ای ساخته شده باشد حرم معبد را به دو بخش مجزا تقسیم می‌نماید که گمان می‌رود یک بخش آن متعلق به «مرن» است که همان «خدای شمس» باشد و بخش دوم حرم متعلق به (عبادت) همسرش «مرتن» است.

    امٌا «برمرین» که عنصر سومی ا زاعتقادات تثلیث حضری به‌شمار می‌آید، محل پرستشگاه وی هنوز شناخته نشده‌است.

    شاید محل عبادت وی در مرحله سوم معماری همین ایوانهای همردیف بر پا بوده‌است.

    به سبب اینکه مجسمه‌هایی از آن گوساله‌ها پیدا شده که کلمه «مهرا» [میترا] بر روی آن نقر شده‌است این قضیه دلالت می‌کند که احتمال دارد «میترائیسم» به شکلی خاص وارد اعتقادات حضریان شده‌باشد و شاید این باور داخل در عبادت برمرین و با آن ترکیب و ممزوج شده‌باشد.

    ساکنین حضر مجسمه‌های فرماندهان سپاه و لشکریان و کاتبان و پرده‌داران و خادمان و کاهنان معبد را در دو طرف دیوار فاصل قرار داده‌اند و همچنین در کنار دیواری که حرم معبد را از صحن معبد جدا می‌سازد، نیز مجسمه‌هایی نصب نموده‌اند.

    در ساخت و ساز مجموعه بنای ایوان جنوبی «برننی پسر یهبشی» مهندس شهر نظارت داشته‌است.

    معماری که اسم وز بر سقف اطاق شماره 6 نقر گردیده‌است.

    علاوه بر آن در کنده‌کاریهای تزیینی و نقش برجسته‌ها و مجسمه‌های آن فرزندان این مهندس به نام «ادی» و «زبید» و «یهبشی» مشترکاً نقش اصلی را بر عهده داشته‌اند.

    در ساخت مجموعه بنای ایوان شمالی «کفع - ننی» مهندس حضری نظارت داشته‌اند وی نیز نامش بر سقف دو اطاق شماره 10 و 11 منقوش است.

    این دو معمار و مهندس با توجه به اسامی آنها ثابت می‌شود که از مردمان دیار بین‌النهرین یا اینکه از نیکان و بزرگان شهر حضر بوده‌اند.

    با این وصف اسامی آنها سامی می‌باشد به دلیل اینکه با اسم الهه «ننی» ترکیب یافته است.

    در کنار دیوارهای ایوانهای همردیف قطعه سنگهایی از اسپرو برآمدگی سردری و ستونهای با سبک یونانی و نیز نمونه‌هایی و اجزایی از پایه ستونها با اسلوب أتیکا که در ساخت این دیوارها بکار گرفته‌اند پیدا شدند.

    البته می‌توان برآن بود که این عناصر معماری یافته شده متعلق به معبدی بسیار قدیمی بوده باشد که در محل همین ایوانهای همردیف برپای داشته‌اند.

    در بررسی این قطعه‌سنگها آشکار می‌شود که در زمانهای بسیار دور مورد استفاده بودند و در ساخت و ساز بکار گرفته‌اند زیرا تأثیرات عوامل طبیعی (در طول زمان) بر تزیینات این قطعات این مطلب را ثابت می‌کند بالاخره این ساخت و ساز در هر زمان که بوده باشد قطعاً طبقاتی از این معبد در اطاقهای 3 و 6 و 10 و 14 مورد شناسایی قرار گرفته است.

    معبد کبیر در وسط شهر بزرگترین و زیباترین عمارت آنهاست.

    معبد در درجه اول به شمس بزرگترین و مشهورترینِ رب‌النوعها اختصاص دارد.

    این معبد رو به سوی مشرق بناشده و به شکل مستطیلی بوده که دیواری از آن به صحن و حرم معبد راه دارد.

    اما صحن معبد بسیار وسیع و گسترده است که رواقها آن را احاطه کرده‌اند و گمان می‌رود که صحن معبد مرکزی برای فعالیتهای گوناگون بوده که به جای اکوره در شهرهای یونانی و رومی استفاده می‌شده‌است.

    اهل شهر برای حفاظت معبد کبیر ناچار در و دیواری بلند را برای مواقع خطی ساخته بودند واین دیوار قبل از ساختن خندق و دیوار بلند شهرها بود.

    بنابراین برای ورود به داخل معبد باید از دروازه بزرگی که در ضعلع شرقی قرارداشت وار گشت و همچنین از هفت دروازه دیگر در سایر ضلعهای معبد، روبه‌روی دروازه بزرگ معبد بُرجی بیرون از معبد قرار دارد که برخی از صاحب‌نظران گمان می‌بردند از آثار و بناهای آتش و آتشکده باشد.

    در معبد کبیر اسلوب تسطیح در معماری به‌کارگرفته شده یعنی امتداد افقی آنچه که بعداً ، در نخستین مسجدهای جامع مسلمانان مشاهد می‌شده و بسیار شایع بود.

    این نوع اسلوب معماری به هنر معماری نخستین عرب نزدیکتر و شبیه‌تر است.

    لذا در معبد، میدان بزرگی وجود دارد با مجموعه‌ای از بناهای جداگانه که هرکدام مستقل از آن دیگری ساخته شده‌اند.

    فضای بیرونی این ساختمانها بسیار ساده و خالی از تزئینات می‌باشد (بر خلاف معابد یونانی که تزئینات عمده در بخش بیرونی فضا و به خصوص نما به‌کار رفته است) به جز سبک کورنتی‌ها که روی آن و اجزایش، به‌جای اجزا ستون داز پایه و بدنه ستون و سر ستون و زیرستون) مورد استفاده قرارگرفته است.

    علاوه برآن، آنچه در جوانب ستونهای کم‌ارتفاع ساختمان، توسط اقوام مختلف فراهم آمده بود همگی از بین رفته که به عنوان آثار گسترده و زیادی به شکل نامرتب و نامنظم بس از زیر خاک ماندن بطور پراکنده پدیدار و نمایان شده‌بود.

    فضای بیرونی بناها را با پوششی که احیاناً از ردیفی از ستونهای کم‌ارتفاع ساخته شده‌اند و از کنگره‌های آشوری که معمولاً از سنگهای صاف و پهن فراهم آمده‌اند، تزئین و بنا کرده‌اند.

    اما بخش جلویی (سطح‌نما) این بناهای مستقل و جداگانه از طاق بلند و بزرگ و وسیعی ساخته که بر دو دیوار ساختمان استوارند و ورودی اصلی ایوان ساختمان هستند.

    طاق و قسمت بیرونی بنا مزین به انواع نقش برجسته و تزئینات معماری و مجسمه‌های منحصر به‌فرد است.

    معبد کبیر از چشم‌انداز بخش بیرونی به عنوان بنایی عظیم و گسترده که در آن شیوه‌های معماری مکعب‌شکل آن در مقابل خودنمایی می‌کند، که این بنا مزین به انواع تزئینات معماری و مجسمه‌هایی است که همراه تابیدن و درخشش خورشید برآن زیباتر شده و نورافشانی آن تابلوهای نصب‌شده را در جهتهای مختلف آشکارتر می‌کند.

    کسی که وارد معبد می‌شود بعد از عبور از عقبه در ابتدای ایوان معبد با خلوتگاهی مواجه می‌شود که سقف آن بر ستونهایی استوار شده و به دیوار عقبی ایوان تکیه دارد و اغلب به وسیله دو پله به کف آن می‌رسند.

    در وسط خلوتگاه محلی برای ذبح و قربانی وجود دارد که مجسمه خدای معبد و خدایان دیگر در آن قرار داده‌شده‌است.

    و قطعاً این خلوتگاه از جالبترین و زیباترین قسمتهای معبد بوده که بوسیله پارچه‌های ابریشمی و سایر بافتهای نفیس مزین و آراسته گشته‌است و این می‌تواند اشارتی باشد به آنچه تاریخنگاران رومی در رابطه با گنجینه‌های معبد کبیر برآن اتفاق نظر دارند.

    معابدکوچک از جهت معماری و میزان استحکام و امکانات با معبد کبیر تفاوت دارند، این معابد عموماً ساختمانهایی هستند که برای بتها ساخته‌شده و از قسمت عبادتگاه که قسمتی به خلوتگاهی است که خدای معبد در آن قرار گرفته تشکیل شده و نیز در جلو عبادتگاه هم ایوانی مربع‌شکل است که تقریباً در همه جوانب آن اطاقهایی جهت سکونت کاهنان و اقامت زائران وجود دارد و در داخل هر معبد مجموعه‌ای از بتهای کوچک همراه با بت خدای معبد در قسمت قربانگاه که وسط خلوتگاه واقع شده قرار می‌دادند و در بعضی معابد در ابتدای کف خلوتگاه قرارداده‌می‌شده‌است و همچنین در داخل معبد مجسمه‌های بزرگی از افراد سرشناس‌شهر قرار دارد که برای رستگاری ارواح آنان از عذاب خدایان درآنجا جای‌گرفتند.

    در شهر حضر به شیوه و سبک معماری بیشتر به ساخت ایوان متکی است.

    لذا به کارگرفتن ستونهای سنگی در معماری آنجا قلیل است و بنابراین به همین دلیل کثرت ایوان و قلت ستون به‌طور کلی از معماری هلنی متمایز می‌گردد.

    بیشتر نقش و نگار و آرایشهای معماری در آنجا در وسط بخش جلویی بنا انجام می‌گرفته اما در معماری معابد یونان تزئینات در همه بخش جلویی نما به ویژه در سر ستونها دیده می‌شود ونیز بر روی طاقهایی که اکثر آنها در داخل بنا یا اطراف آن زده‌شده‌اند.

    این نوع آرایش معماری با توجه به عناصربندی متنوع آن به‌شکل جدیدی در معماری حضر پراکنده شده‌است.

    نمای اصلی معبد که از قطعات بزرگ سنگ ساخته شده‌، در ایوان بزرگ شکافته است.

    این ایوانهای بزرگی با طاقهای ضربی بلند پوشیده شده، در نما به وسیله در اتاق کوچکتر به نظر می‌رسد که دو طبقه بوده‌اند ازهم جداگردیده‌اند.

    این ایوانهای بزرگ که در این بنا موازی یکدیگرند در دوره اسلامی به صورت ایوانهای ورودی درآمده‌اند.

    شاید از همه قسمتهای بنا مهمتر اتاق کوچکتر مربع‌شکل است که مستقیماً مثبت ایوان جنوبی قرار گرفته‌است.

    این نوع اطاق چهارگوش طاق‌دار که در اینجا یک قسمت رواق آنرا احاطه کرده‌است بعدها در زمان ساسانیان و سپس در روزگار اسلام به‌صورت اتاق چهارگوش گنبدداری درآمده‌است که در معماری ایوان جنبه‌ حیاتی یافته‌است.

    این اتاق طاق‌دار واقع در معبد کبیر یادآور طرح آتشکده‌های هخامنشی است.

    لیکن به‌جای سقف مسطح بر روی ستونها با طاق پوشیده شده بوده‌است.

    وجه تشابه معابد دوره هخامنشی با این معبد وجود اتاقهای چهارگوش (مکعب‌شکل) می‌باشد.

    در دوران پارتیان (معبد کبیر) از تزئینات گچی هم به‌صورت گچبری و هم به‌صورت نقاشی وسیعاً استفاده می‌شده.

    این همان فنی‌است که در زمان ساسانیان و سپس در ایران اسلامی به حد کمال می‌رسد.

    یکی دیگر از آثار زمان پارتیان آثار موجود دوکره خواجه در سیستان است.

    وجه تشابه این آثار با معابد هترا در استفاده از طاقهای ضربی برای پوشاندن سقف و همچنین وجود تالارهای ایوانی است.

    البته کاخ آشور نمونه پیشرفته معبد کبیر می‌باشد که در آن چهار ایوان وجود دارد که به یک حیاط مرکزی باز می‌شوند (برخلاف معبد که از دو ایوان موازی تشکیل شده‌است) کاخ فیروزآباد یکی دیگر از بناهایی که درزمان پارتیان ساخته شده.

    در این کاخ نیز مانند معبد هترا ایوانهایی وجود دارد که پشت ایوان مرکزی که در طرفین آن دو ایوان مستطیل‌شکل قرار داشته سه اتاق چهارگوش گنبددار واقع شده‌بود.

    در این کاخ هم از گچ استفاده بسیاری انجام گرفته.

    وجود دیوارهایی باضخامت بسیار و فضای داخلی با حجم کمتر ویژگی دیگر این مکان با معبد کبیر می‌باشد.

    البته در قلعه دختر فیروزآباد هم ایوان طاق‌داری وجود دارد که در عقب آن اطاق چهارگوش گنبدداری قرار داشته‌است.

    وجود نیم‌ستونها در کاخ فیروزآباد را می‌توان شبیه ستونهای کم ارتفاع معبد کبیر هترا دانست.

    در تمام آثاری که از زمان پارتیان به بعد در این به‌وجود آمده‌است می‌توان وجود ایوان [به‌صورت تک ایوانی، دوایوانی (موازی یا روبه‌روی هم) یا چهارایوانی] را مشاهده کرد که برای پوشاندن سقف از طاقهای ضربی استفاده می‌شده‌است.

    که اکثراً پس از ایوان مرکزی اتاقی چهارگوش به چشم‌می‌خورد که با طاق و گنبد پوشانده شده و در اطراف آن رواحتهایی وجود دارد که این نوع معماری در دوران‌های بعدی (بعداز اسلام) تبدیل به گفته خانه و شبستان مساجد گشته است.

    البته شهر حضر به صورت مدور برای جلوگیری از حملات دشمنان ساخته‌شده که شبیه سلیمان می‌باشد.

    از آنجا که شهر هترا بین معماری و تمدن ایران و معماری یونان و رم قرار داشته‌است می‌توان در معماری و دیگر آثار آن تلفیقی از دو تمدن یادشده را مشاهده‌کرد.

    در یونان وجود ستونها در اکثر بناها به چشم می‌خورد البته با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود که وجود ارتفاع زیاد و تزئینات فراوان که نشانگر توجه زیادآنها به نمای بیرونی است از ویژگی‌های آنهاست.

    همانطور که گفته شده در معماری معبد کبیر نیز ستونهایی وجود دارد البته این ستونها برخلاف معماری یونان ارتفاع کم‌تری دارند، همچنین از تزئیناتی که یونانیها در آنها استفاده می‌کردند خبری نیست بلکه ستونها به‌صورت ساده به‌کار می‌رفته و فقط بخش مرکزی نما دارای تزئینات بوده‌است.

    ستونها در معماری یونان به‌شکل درخت است یعنی پایه ستون بیشتر از بالای ستون می‌باشد در صورتی‌که در هترا قطر ستون از بالا تا پائین یکی می‌باشد.

    این نوع دقت در ریزه‌کاری باعث می‌شود که معماری یونان به‌صورت شاعرانه درآید.

    البته در یونان بیشتر از سنگ استفاده شده‌است در حالیکه در هترا کمترین استفاده از سنگ وجود داشته.

    همانطور که گفته شده در معابد یونان بیشتر به نما توجه می‌شود ولی در هترا معماری در رنگ است و به داخل بنا توجه بیشتری می‌گردد.

    وجود نقوش و حجاری‌ها و پیکر تراشی‌ها دلیل صحت این ادعاست.

    معبد هترا به‌صورت مربع، مستطیل‌شکل و اگر بناست که این ویژگی در معماری‌های اولیه یونان بیشتر به‌چشم می‌خورد.

    وجود رواق در هر دو معماری به چشم می‌خورد.

    تفاوتی که بین معابد یونانی و هترا دیده می‌شود نوع پوشش سقف است که در معبد کبیر از طاق استفاده شده و در یونان سقفا به‌صورت ساده پوشانده می‌شدند.

    در درون معابد یک بخش وجود داشته که در آن تندیس الهه قرارداشته و هسته اصلی معبد را تشکیل می‌داده‌است.

    در معبد کبیر ایران بدون ستون وجود دارد اما در معابد یونان ایوان به یک سری ستون پوشانده شده‌است.

    در معابد یونان حجم دیواره‌ها نسبت به معبد کبیر کمتر بوده و وجود ستونهای زیاد معبد را تبدیل به حجمی متخلخل کرده‌است و در صورتی‌که در معبد کبیر دیواره‌ها فضای زیادی را اشغال می‌‌کنند و فضا بین دیواره‌ها قرار می‌گیرند و به شکل مربع و مستطیل دیده می‌شوند.

    در پیکرتراشی و حجاری معبد کبیر تمایل به شمایل‌گرایی دیده‌می‌شود به صورتیکه تمام مجسمه‌های درون معبد به شکل انسان واقعی ساخته شده‌اند .

    پلان این مجموعه به صورت آلدنهایست و دیواره‌ها فضای زیادی از معبد را به خود اختصاص داده‌اند.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

شهر ري يکي از قديميترين شهرهاي ايران و از شهرهاي استان تهران است. نام کهن آن «رگا» است که «راگا» نيز گفته‌اند. بنابرآنچه که در اوستا آمده ري سيزدهمين شهري است که درجهان ساخته شده است. ري درلغت بمعناي شهرسلطنتي است. ري دوران هاي بسيارپرشکوهي راپش

مختصري در مورد پيشينه تاريخي شهرستان بروجرد شهرستان بروجرد در سي و سه درجه تاو پنجاه و سه درجه عرض جغرافيايي و چهل و هفت درجه و سي و شش درجه طول جغرافيايي قرار دارد . ارتفاع آن از سطح دريا 1657 متر ميباشد . اين شهر از شمال به شهرستان ملاير از جنوب

ویژگی تاریخی در فرهنگ ما پیرامون وجه تسمیه کرج ذکر نشده است. لذا در صورتیکه کرج از لغت «کاواک یا کاوک» به معنی میان تهی باشد منظور شهری است که در میان دره ای واقع شده است. اگر کرج از لغت «کراج» به معنای بانگ بلند یا فریاد اخذ شده باشد نیز با سابقه باستانی آن ارتباط پیدا می کند زیرا محتملاً کرج مبدأ خبری بزرگ جهت رگا (ری) بوده که در ایام تابستان در تپه آتشگاه و کوههای مرادتپه و ...

نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است. این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافی ...

شهر ری یکی از قدیمیترین شهر های ایران و از شهرهای استان تهران است. نام کهن آن «رگا» است که «راگا» نیز گفته‌اند. بنابرآنچه که در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که درجهان ساخته شده است. ری درلغت بمعنای شهرسلطنتی است. ری دوران های بسیارپرشکوهی راپشت سرگذاشته است. شهرری به عنوان یکی از شهرستان های استان تهران ، با وسعت 27 کیلومترمربع ، جمعیّتی نزدیک به یک میلیون نفر را در خویش جای ...

کاشان تاریخچه شهرکاشان نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است. این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و ...

وقتي به هنر تعبير "اسلامي" اطلاق مي‌شود به اقوامي اشاره مي‌کند که زير نظر حکام مسلمان مي‌زيسته‌اند و يا در فرهنگ‌ها و جوامعي زندگي مي‌کرده‌اند که به شدت متأثر از ويژگي‌هاي خاص حيات و انديشه اسلامي بوده‌اند. تعبير اسلامي بر خلاف تعبير مسيحي نه ت

تاریخچه معماری ایران از نظر (آرتور پوپ) نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان این ویژگی را آشکار می سازد که معماری ایرانی بر سه اصل استحکام ، آسایش و انبساط پایه گذاری گردیده است . معماری ایران در طی تاریخ طولانی خود دارای اصالت طرح و سادگی تؤام با آرایش و تزئین بوده است.با این برداشت ((آرتورپوپ )) مستشرق و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران روی می آورد . او می ...

اصفهان سرزمین اصفحان حدود 2600 سال پیش بخشی از سرزمین ماد بود. بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که نام این سرزمین در روزگار هخامنشیان گابه یا گی بوده است و پاراتیکا، که آن را فریدون امروزی می دانند، از نواحی مشهور و آباد آن بوده است. در روزگار اشکانیان، سرزمین اصفحان یکی از استانهای بزرگ کشور بوده است. دردوره ساسانیان نیز سرزمین اصفحان استانیمهم به شمار می آمد و محل زندگی اعضای هفت ...

مقدمه نقاشی ایران در سراسر تاریخ با فرهنگ‌های بیگانه و سنت‌های ناهمگون شرقی و غربی برخورد کرده و غالباً به نتایج جدید دست یافته است. به راستی، ادوار شکوفایی و بالندگی این هنر باید محصول اقتباس‌های سنجیده و ابداعات تازه دانست. اما، با وجود تأثیرات خارجی گوناگون و دگرگون کننده، می‌توان نوعی پیوستگی درونی را در تحولات تاریخی نقاشی ایران تشخیص داد. در مقایسه نمونه‌های تصویری ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول