مقدمه
یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما.
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند. این برای آنکه آنها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض (هوسرانان) آزار نکشند، بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
پوشش بانوان از مسائل مهمی است که از جنبههای گوناگون قابل بررسی و ملاحظه است. امروزه پرداختن به مسئله حجاب بدون درنظر گرفتن ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و ... ما را در جهت شناخت دقیق واقعیتهای مربوط به آن یاری نخواهد کرد.
از طرفی با سیطره نبی فرهنگ غرب از جمله فرهنگ برهنگی در سایه تبلیغات گسترده رسانهای مسائل و شبهات گوناگونی درباره حجاب مطرح شده است. این تبلیغات و شبهه افکنیهای مغرضانه و شیطانی برضد حجاب تا آنجا پیش رفته و مؤثر واقع شده که گروهی برهنگی و بی بندباری را برای زن یک ارزش و نشانه تمدن انگاشتهاند و حجاب و عفاف و پاکدامنی را نماد عقبماندگی و جهالت و خلاصه یک ضد ارزش معرفی کردهاند. این وقاحت تا به آن حد رسیده که کشورهایی که خود را سردمدار فرهنگ و تمدن امروز غرب میدانند و کشور خود را مهد آزادی و دموکراسی معرفی میکنند از حضور دختران و زنان محجبه در محل تحصیل و کار جلوگیری میکنند و از آنان میخواهند تا از پوشش خود دست بردارند. بنابراین بر آن شدم تا قدمی در جهت تحکیم حجاب و عفاف بردارم.
واژه حجاب
پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یادآوری کنیم. آن نکته اینست که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست؟ کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را اینطور توصیف میکند: «حَتَی تَوارَت بِالحِجابَ» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. پرده حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» مینامند.