در دین مقدس اسلام، اگرچه حضرت محمد (ص) نسبت به سایر انبیاء ازجایگاه و مقام بالاتری برخوردار می باشد، اما دراین دین تمامی پیامبران الهی، قابل تکریم و احترام هستند؛ چرا که آنان برگزیدگان پروردگار بوده اند و مسلمین موظفند که به جمیع رسولان الهی محبت داشته و آنها را محترم بشمارند.
در کتاب مقدس مسلمانان، قرآن کریم، سرگذشت برخی از پیامبران الهی ذکر گردیده، از آن جمله است؛ سرگذشت زندگی حضرت عیسی (ع) که به طور اجمالی به آن می پردازیم.
نحوه تولد ایشان
خداوند پس از بیان وقایع تولد حضرت مریم علیهاالسلام، چگونگی خدمتگزاری او در معبد، به ذکر نحوه مادرشدن وی می پردازد و چنین می فرماید:
- (ای رسول خدا) در این کتاب – قرآن– از مریم یاد کن، آن هنگام که از خانواده اش جدا شد و درناحیه شرقی قرارگرفت.
(مریم/16)
او می خواست مکانی خلوت و فارغ از دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد محبوب غافل نکند، به همین دلیل طرف شرقی بیت المقدس را برگزید.
- در این هنگام، ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی عیب و نقص بر مریم ظاهر شد.(مریم/17)
این وضعیت برای مریم بسیار سخت بود.
او که همواره پاکدامن زیسته، در دامان پاکان پرورش یافته و درمیان مردم ضرب المثل عفت و تقوا است، با دیدن این صحنه که مرد بیگانه و زیبایی به خلوتگاهش راه یافته دچار ترس و وحشت می شود، لذا:
- صدا زد:من از تو به خدای رحمان پناه می برم، اگر پرهیزگار هستی.(مریم/18)
مریم با گفتن این سخن درانتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود، انتظاری آمیخته با وحشت و نگرانی.
پس از لحظاتی او چنین پاسخی را شنید:
- من فرستاده پروردگار توام، من آمده ام تا پسر پاکیزه ای از نظر خلق و خوی و جسم و جان به تو ببخشم.(مریم/
- من فرستاده پروردگار توام، من آمده ام تا پسر پاکیزه ای از نظر خلق و خوی و جسم و جان به تو ببخشم.(مریم/19) حضرت مریم از شنیدن این سخن سخت به لرزه افتاد و در نگرانی عمیقی فرورفت: - گفت: چگونه ممکن است من صاحب پسری شوم، در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته و هرگز زن آلوده ای نبوده ام؟!(مریم/20) فرستاده خدا با صراحت گفت: "مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است." دراین آیات تلویحاً به این مطلب اشاره شده که: ای مریم!
خوب از قدرت من آگاهی، تو که میوه های بهشتی را در فصلی که در دنیا شبیه آن وجود نداشت، درکنار محراب عبادت خود دیده ای، تو که آوای فرشتگان را که شهادت به پاکیت می دادند شنیده ای، تو که می دانی جـَدَّت آدم از خاک آفریده شده، پس نباید ازاین امرخدا نیز تعجب بنمایی.
- ما می خواهیم او (پسر) را آیه و اعجازی برای مردم قرار دهیم، می خواهیم او را رحمتی از سوی خود برای بندگان بنماییم.
این امری حتمی است و جای گفتگو ندارد.
(مریم/21) - سرانجام(مریم) باردار شد و او را به نقطه دوری برد.
(مریم/22) - درد وضع حمل، او را به کنار تنه درخت خرمائی کشاند (که خشکیده بود)، در این حال گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش می شدم.
(مریم/23) -ناگهان از پائین پای خود صدایی شنید که غمگین مباش.
پروردگارت زیر پای تو چشمه آب (گوارایی) قرار داده است.(مریم/24) - و نظری به بالای سرت بیفکن، بنگر چگونه ساقه خشکیده به درخت نخل باروری تبدیل شده که میوه ها، شاخه هایش را زینت بخشیده اند.
- تکانی به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد.(مریم/25) - از این (غذای لذیذ) بخور، و از آن (آب گورا) بنوش، و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار، و هرگاه کسی را دیدی با اشاره بگو:من برای خدای رحمان روزه گرفته ام و امروز با احدی سخن نمی گویم.
(این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد) (مریم/26) - سرانجام مریم در حالی که کودکش را در آغوش داشت، از بیابان به سوی اقوامش آمد.(مریم/27) - هنگامی که آنها کودک را در آغوش او دیدند، دهانشان از تعجب بازماند.
آنها که آوازه تقوا و کرامت او را شنیده بودند، سخت نگرانش شده و به شک و تردید افتادند، برخی در قضاوت، عجله کرده و زبان به ملامت و سرزنش او گشوده و گفتند: - "ای خواهر هارون!
نه پدر تو مرد بدی بود و نه مادرت زن بدکاره ای!(مریم/28) اما چرا مریم را خواهر هارون گفتند؟
چون هارون مرد پاک و صالحی بود و در میان بنی اسرائیل ضرب المثل شده بود، هر کس را می خواستند به پاکی معرفی کنند، می گفتند: او برادر یا خواهر هارون است.
در این هنگام، مریم به فرمان خدا سکوت کرد، و"به نوزادش عیسی، اشاره نمود".
"مردم به او گفتند: ما چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوییم."(مریم/29) و پس از لحظاتی نوزاد لب به سخن گشود: - "من بنده خدایم، او به من کتاب (آسمانی) عطا نموده و مرا پیامبر قرار داده است." (مریم/30) - "(و خداوند) مرا وجودی پربرکت قرار داده در هر کجا که باشم و مرا توصیه به نماز و زکات نموده تا زمانی که زنده ام."(مریم/31) - مرا نسبت به مادرم، نیکوکار، قدردان و خیرخواه قرار داده و مرا جبار و شقی قرار نداده است.
(مریم/32) و در نهایت حضرت عیسی می فرماید: - "سلام و درود خدا بر من باد، آن روز که متولد شدم، آن روز که می میرم و آن روز که زنده برانگیخته می شوم."(مریم/33) معجزات حضرت عیسی ...
"و آتـَینا عیسی ابنَ مَریمَ البـَیـِنات وَ اَیدناهُ بـِروُحُ القُدُس ...
" (بقره /253) ما به عیسی بن مریم نشانه های روشن دادیم و او را با روح القدس تأیید کردیم.
بر اساس تاریخ، "نشانه های روشن"، اشاره به معجزاتی مانند: شفای بیماران غیر قابل علاج، احیای مردگان و معارف عالی دینی دارد.
- «وَیـُکـَلِّمُ الناسَ فی المَهدِ وَ کَهلاً وَ مِنَ الصالِحین.» (آل عمران/46) در این آیه به یکی از معجزات حضرت مسیح علیه السلام اشاره می شود که:"او با مردم در گهواره آنگونه سخن گفت که در کهولت سخن می گوید و او از صالحان است." - "و (خداوند) او را رسول و فرستاده ای به سوی بنی اسرائیل قرار می دهد.
(و حضرت عیسی می گوید)من از گل چیزی به شکل پرنده می سازم، سپس در آن می دمم که به فرمان خدا پرنده ای می گردد.
من کور مادرزاد و مبتلا به بیماری برص (پیسی) را بهبودی می بخشم.
من مردگان را به فرمان خدا زنده می کنم و شما را از آنچه می خورید و در خانه ها ذخیره می کنید، خبر می دهم."(آل عمران/49) در آیه 110مائده، خداوند به معجزات حضرت عیسی که درآیه (49/ آل عمران) ذکر شده، اشاره می نماید وچنین می گوید که این معجزات به اذن خدا صورت گرفته، وتو به اذن من مرده را زنده نمودی، کور مادرزاد را شفا دادی، بیماری برص را بهبود بخشیدی.
حواریون چه کسانی هستند؟
در قرآن مجید پنج بار از حواریون حضرت مسیح علیه السلام یاد شده، که دو مرتبه آن در سوره صف است.
این تعبیر اشاره به دوازده نفر از یاران خاص حضرت مسیح است، که نام آنها در انجیل های کنونی (انجیل متی و لوقا – باب6) ذکر شده، این واژه از ماده"حور" به معنی شستن و سفید کردن است، و چون آنها قلبی پاک و روحی با صفا داشتند و در شستشوی روح و جان خود و دیگران تلاش و کوشش می کردند، این واژه بر آنها اطلاق شده است.
در بعضی از روایات آمده که حضرت عیسی (ع) هر یک از آنها را به عنوان نماینده خود به یکی از مناطق مختلف جهان فرستاد، آنها افرادی مخلص، ایثارگر، مجاهد و مبارز بودند و شدیدا به حضرت عیسی (ع) عشق می ورزیدند.
کتاب: وحى در ادیان آسمانى، ص 172 نویسنده: ابراهیم امینى قرآن کریم حضرت عیسى را یک بشر مىداند که از طریق اعجاز و بدون پدر از مریم به وجود آمده و به عنوان پیامبر و براى ارشاد مردم مبعوث شده است و مانند سایر پیامبران با خداوند جهان در ارتباط بوده، حقائقى دریافت مىکرده و به مردم ابلاغ مىنموده است.نه خدا بوده نه پسر خدا، بلکه بنده خدا بوده است.و اگر در انجیل گاهى به عنوان پسر معرفى شده باید به صورت تشریفات توجیهشود.و اگر کلمه به او اطلاق شده، بدین جهت است که بدون وجود پدر و به وسیله کلمه (کن) تکوینى به وجود آمده است.قرآن عقیده به تثلیث را شرک و کفر مىداند .و خود عیسى نیز از آن تبرى مىجسته است.
لقد کفر الذین قالوا إن الله هو المسیح ابن مریم و قال المسیح یا بنى إسرائیل اعبدوا الله ربى و ربکم إنه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنه و مأواه النار و ما للظالمین من أنصار*لقد کفر الذین قالوا إن الله ثالث ثلاثه و ما من إله إلا اله واحد (1) ؛ کسانى که گفتند: «خدا همان مسیح پسر مریم است کافر شدند.» مسیح مىگفت: «اى بنى اسرائیل خدا را که پروردگار من و شماست بپرستید.هر کس که به خدا شرک آورد بهشت بر او حرام است و جایگاهش دوزخ است، و ستمکاران یاورى ندارند.» کسانى که گفتند خدا سومین شخص تثلیث است کافر شدند.خدایى جز خداى یگانه وجود ندارد.
و إذ قال الله یا عیسى ابن مریم أأنت قلت للناس اتخذونى و أمى إلهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لى أن أقول ما لیس لى بحق إن کنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا أعلم ما فى نفسک إنک أنت علام الغیوب*ما قلت لهم إلا ما أمرتنى به أن اعبدو الله ربى و ربکم (2) ؛ یاد کن هنگامى را که خدا گفت: «اى عیسى پسر مریم!
آیا تو به مردم گفتى: «من و مادرم را، به جاى خدا، خدا بگیرید» ؟» عیسى گفت: «خدایا تو منزه هستى.مرا نرسد که درباره خودم چیزى بگویم که حقم نیست.
اگر آن را گفته بودم تو مىدانستى.آنچه را در دل دارم تو مىدانى ولى آنچه را در ذات توست من نمىدانم.همانا که تو داناى رازهاى نهانى.جز آنچه را تو به منامر کردى چیزى به آنان نگفتم.به آنان گفتم: «خدا را که پروردگار من و شما است پرستش کنید.»» عیسى خود را بنده خدا و پیامبر معرفى مىکرد: قال إنى عبد الله اتانى الکتاب و جعلنى نبیا؛ عیسى گفت: «من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.» لن یستنکف المسیح أن یکون عبدا لله (3) ؛ مسیح از بنده خدا بودن خود امتناع نداشت.
إن هو إلا عبد أنعمنا علیه و جعلناه مثلا لبنى إسرائیل (4) ؛ عیسى جز بندهاى که بر او منت نهده و وى را براى فرزندان اسرائیل نمونهاى قرار دادیم نبود.
و إذ قال عیسى ابن مریم یا بنى إسرائیل إنى رسول الله إلیکم (5) ؛ یاد کن زمانى را که عیسى پسر مریم به بنى اسرائیل گفت: «من رسول خدا به سوى شما هستم .» و یعلمه الکتاب و الحکمه و التوراه و الإنجیل و رسولا إلى بنى إسرائیل (6) ؛ به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل مىآموزد و او را به عنوان پیامبر به سوى بنى اسرائیل مىفرستد.
و مصدقا لما بین یدى من التوراه و لأحل لکم بعض الذى حرم علیکم (7) ؛ آمدم تا تورات را که پیش از من نازل شده تصدیق کنم و برخى از چیزها را که برشما حرام شده حلال نمایم.
عیسى خود را مانند سایر بندگان مىدانست که ولادت و مرگ و زنده شدن بعد از مرگ دارد .
و السلام على یوم ولدت و یوم أموت و یوم أبعث حیا (8) ؛ سلام بر من روزى که زاده شدم و روزى که مىمیرم و روزى که دوباره زنده مىشوم.
قرآن عیسى را با اذن خدا، داراى معجزه و کارهاى خارق العاده مىداند.
و أبرئ الأکمه و الأبرص و أحى الموتى بإذن الله و أنبئکم بما تأکلون و ما تدخرون فى بیوتکم (9) ؛ نابیناى مادرزاد و مبتلا به پیسى را به اذن خدا شفا مىدهم.و از آنچه مىخورید و در خانه ذخیره مىکنید خبر مىدهم.
در عین حال او را کلمه خدا مىداند که بدون پدر آفریده شده و از آفرینش ویژهاى برخوردار است.
إن مثل عیسى عند الله کمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون (10) ؛ مثل عیسى نزد خدا مانند آدم است که او را از خاک آفریده و به او گفت: «وجود پیدا کن پس به وجود آمد.» إن الله یبشرک بکلمه منه اسمه المسیح عیسى ابن مریم (11) ؛ فرشتگان به مریم گفتند: «خدا تو را به کلمهاى از جانب خود که مسیح، عیسى نام دارد بشارت مىدهد.» پىنوشتها: 1.مائده (5) آیات 72 ـ .73 2.مائده (5) آیات 116 ـ .117 3.مریم (19) آیه .30 4.نساء (4) آیه .172 5.زخرف (43) آیه .59 6.آل عمران (3) آیه .50 7.صف (61) آیه .6 8.آل عمران (3) آیات 48 ـ .49 9.مریم (19) آیه .33 10.آل عمران (3) آیه .49 11.آل عمران (3) آیه .45