دانلود مقاله خدا کیست

Word 114 KB 15225 21
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع

  • دوست عزیز، من یقین دارم اولین سوال سما این خواهد بود: «مسیحیان درباره خدا چه عقیده ای دارند؟» مهمترین موضوع در مذهب عبارت از عقاید و نظریات آن مذهب درباره خدا است.
    میدانم که اشخاص بی اطلاع به شما گفته اند که مسیحیان سه خدا را پرستش میکنند.

    حتی برخی تصور میکنند که ما صلیب و حتی مجسمه ها و تماسل های انسانی را پرستش کرده و مورد نیایش قرار می دهیم.
    لازم است شما را مطمئن سازم که این سخنان کاملا غلط است.

    مسیحیان واقعی پیوسته به خدای واحد حقیقی ایمان داشته اند و اگر بعضی از آنها خدایان دیگری پرستش کرده اند مرتکب بزرگترین اشتباه گردیده اند.

    توجه فرمایید، عیسی مسیح به شخصی که از او سوال کرد که بزرگترین حکم خدا چه می باشد چه پاسخی داد:«خداوند خدای ما خداوند واحد است و خداوند خدای خود را به تمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوت خود محبت نما که اول از احکام این است.»
    جمیع انبیاء خدا در دوران قدیم اعلام داشته اند که خدا واحد است و علیه بتها و همه کسانیکه خدایانی غیر از خدای واحد حقیقی می پرستیدند فریاد اعتراض بر می آوردند.
    همچنین مسیحیان به خدایی ایمان دارند که نه آغازی داشت و نه انتهایی خواهد داشت، زیرا خدا ازلی و ابدی است.

    ما به خدایی ایمان داریم که بر همه چیز آگاهی دارد و مالک تمام قدرتها می باشد و تمام چیزهای دیدنی و نا دیدنی را بوسیله کلام خود آفریده است.


    اگر کسی به خورشید و ماه و میلیونها ستاره بنگرد و سعی نماید حتی جزئی از عظمت و شکوه آفرینش را درک نماید، طبعا با داوود نبی هم صدا خواهد شد:«آسمان جلال خدا را بیان میکند و فلک از عمل دستهایش خبر می دهد»
    حکمت و توانایی خدای ما چقدر عظیم است که نه فقط کهکشان ها را در فضای لایتناهی و کوچکترین گلها و حشرات را در زمین آفریده بلکه آنها را حفظ میکند!


    خدا قادر مطلق است و می تواند هر چه بخواهد انجام دهد.
    او برای این جهان نقشه ای طرح نمده است و هیچ چیز قادر نیست او را از اجرای مقصودش باز دارد.
    ما ایمان داریم که خدا نه تنها عظیم و قادر است بلکه عادل و قدوس نیز می باشد.

    در زمان گذشته یونانیان و رومیان که خدایان متعددی را قبول داشتند فکر می کردند که خدایان مانند انسانها دروغ می گویند و دزدی و قتل و زنا می کنند و کارهای شرارت آمیز دیگری انجام می دهند.

    ولی در کتاب مقدس مسیحیان درباره قدوسیت کامل خدا اشارات فراوانی وجود دارد یعنی او از هرگونه ناپاکی کاملا مبرا است.
    یکی از خادمین خدا در رویا، مخلوقات آسمانی را دید که در حضور مقدس خدا، او را ستایش می کنند و می گویند: «قدوس، قدوس، قدوس، خداوند خدای قادر مطلق...» بنابراین گرچه جمیع قدرتها در دست توانای خداست ولی او نمی تواند کاری که بر خلاف ذات اقدسش باشد انجام دهد.

    مثلا خدا نمی تواند دروغ بگوید و یا عملی غیر عادلانه انجام دهد.
    یکی از خادمین خدا در رویا، مخلوقات آسمانی را دید که در حضور مقدس خدا، او را ستایش می کنند و می گویند: «قدوس، قدوس، قدوس، خداوند خدای قادر مطلق...» بنابراین گرچه جمیع قدرتها در دست توانای خداست ولی او نمی تواند کاری که بر خلاف ذات اقدسش باشد انجام دهد.

    مثلا خدا نمی تواند دروغ بگوید و یا عملی غیر عادلانه انجام دهد.

    مسلم است که خدا چون انسانها دارای بدنی نیست و به زمان و مکان مشخصی محدود نمی باشد بلکه همیشه در همه جا حاضر است.

    هر چند گاهی از دستها و چشمها و قلب خدا سخن میگوئیم ولی این اصطلاحات جسمانی را برای بیان مقاصد روحانی و معنوی بکار می بریم، زیرا خدا که بسیار متعال و از ما خیلی بالاتر است، ایمان داریم که در عین حال به ما خیلی نزدیک می باشد.

    بنابراین می گوییم که او ما را با چشمان خود می بیند و با دستهای خود محافظت می فرماید و ما را با قلب خود محبت می نماید.

    گرچه جمیع صفات خدا برای ما اهمیت فراوانی دارد، ما مسیحیان مخصوصا شکر گزاریم که خداییکه او را ستایش و نیایش میکنیم خدای محبت است.

    این صفت الهی بقدری مهم است که کتاب مقدس تاکید می کند که: «خدا محبت است».

    یعنی هرچه خدا میاندیشد و عمل می کند از روی محبت می باشد.

    خدا محبت خود را به بنی نوع بشر به عنوان مختلف ظاهر می سازد که از آن جمله است: تامین احتیاجات بشری از قبیل باران و آفتاب و غذا و آب و پوشاک و فراهم ساختن سایر احتیاجاتی کهبرای زندگی انسان بر روی زمین مورد نیاز است .

    او هم چنین محبت خود را با فرستادن نجات دهنده بود که بعدا در این مورد توضیح بیشتری خواهم داد.

    خدا تمام مام کسانی که آفریده است دوست می داردو برای آن ها خوبی و سعادت می خواهد.

    حضرت داود توجه و راهنمایی خدا را نسبت به خود در این کلمات بسیار جالب و زیبا بیان می کند: « خداوند شبان من است محتاج به هیچ چیز نخواهم بود.

    در مرتع های سبز مرا می خواباند، نزد آب های راحت مرا رهبری می کند.

    جان مرا برمی گرداند و به خاطر نام خود به راه های عدالت هدایتم می نماید.»(مزمور23: 1-3 ) البته بسیار طبیعی است که خدا آنانی را که او را دوست می دارند و اطاعتش می کنند محبت نماید، ولی آیا کسانی را که او را اطاعت نمی کنند دوست دارد؟

    مسلم است که چون او مقدس است هر نوع خوب را دوست داشته و از هر نوع شرارت نفرت دارد.

    هنگامی که مردم اعمال شرلرت آمیزی انجام می دهند که مورد نفرت خدا می باشد، خدا نسبت به این گونه افراد غضبناک می شود به طوری که حضرت داود به خدا می گوید: « از همه بطالت کنندگان نفرت می کنی.» (مزمور5 : 5) خدا تنفر خود را به بدی بوسیله ی تنبیه آنانی که شرارت را پیروی می کنند و مطیع او نیستند ظاهر میسازد.

    وقتی کتاب مقدس را می خوانیم ملاحظه می کنیم که خدا چگونه افراد و هم چنین ملت هایی را که به مخالفت او برخاستند و از توبه (یعنی پشیمانی از اعمال شرارت آمیز خود) امتناع ورزیدند معدوم ساخت.

    ولی اکنون اجازه بفرمایید حقیقت پر ارزش و جالبی را برای شما بیان نمایم.خدا در عین حال که از شریران متنفر است، از طرفی میخواهد آنان را از جمیع گناهانشان آزادی بخشد.

    او آنها را دوست دارد و مانند پدری است که با وجودی که پسرش اوامر او را ناچیز می شمارد باز هم به او عشق می ورزد و او را محبت می نماید.

    این محبت عجیب خدا نسبت به گناهکاران به وسیله ی یکی از داستان های عیسی مسیح به طور واضح نشان داده شده است.

    در این داستان عیسی مسیح فرمودف پسری که پدرش هنوز در قید حیات بود از او خواست که میراثش را به او بسپارد.

    پسر پس از دریافت میراث خود خانه پدر را ترک کرد و تمام ثروت خود را در زندگی شرارت آمیز تلف نمود.

    ولی هنگامی که بی چیز شد و تمام اموالش را از دست داد و از گرسنگی به مرگ نزدیک شدف تصمیم گرفت نزد پدر خود برگردد و به گناه خود اعتراف نماید.

    پدرش به محض دیدن او از مسافت دور به سویش دوید و او را در آغوش گرفت و بوسید و جشن بزرگی به مناسبت برگشت او برپا کرد.

    از آن جاییکه پدرش نسبت به او محبت عمیق داشت او را بخشید و او را که در شرارت غرق شده بود پذیرفت.

    عیسی مسیح فرمود به همین طریق خدا آنانی را که به او گناه می ورزند محبت می نماید.

    (لوقا 15 : 24 - 11) دانستن این که خدا ما را محبت می نماید و مایل است ما را ببخشد و حاضر است هنگامی که به سویش برگردیم و توبه نماییم ما را بپذیرد، خبر بسیار خوش و دل انگیزی برای ما گناهکاران است.

    در کتاب مقدس نام های بسیاری برای خدا ذکر شده که از آن جمله عبارتند از: قادر مطلق، خداوند، عادل، یهوه، ابدی، زنده، متعال، قدوس، پادشاه، داور، خالق، نجات دهنده و شبان مردم.

    ول آن نامی که ما مسیحیان بیش از همه به آن علاقه داریم عبارتست از «پدر آسمانی» .

    هنگامی که عیسی مسیح درباره خدا صحبت می فرمود اغلب او را «پدر من» خطاب می کرد و به شاگردانش فرمود هنگامی که دعا می کنند بگویند:« ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد...» (متی6: 9) آیا برای انسان افتخاری بزرگتر از این وجود دارد که فرزند روحانی خدا به شود و بداند خدای متعال پدر پر محبت او است؟

    این افتخار بزرگ به وسیله خدا به همه سانی که به عیس مسیح ایمان می آورد بخشنده می شود.

    روح القدوس کیست؟

    همانطور که بخاطر دارید قبلا بیان شد که وقتی عیسی بوسیله یحیی تعمید دهنده تعمید گرفت، روح القدس بر او نازل شد.

    همچنین قبل از مرگ، عیسی وعده داد که روح را، که تسلی دهنده خوانده میشود خواهد فرستاد تا پس از صعود خودش به آسمان رسولانش را در خدماتی که باید انجام دهند هدایت و تقویت فرماید.

    طبق همین وعده، ده روز پس از صعود عیسی به آسمان، روح القدس از آسمان بر جمیع ایمان داران فرو ریخت و آنها پیام مسیح را با قدرت به مردم رسانیدند و در نتیجه چند هزار نفر به عیسی مسیح ایمان آوردند.

    این روح القدس کیست؟

    برخی تصور کرده اند که روح القدس جبرائیل فرشته یا اینکه پیغمبری بوده است.

    عده ای دیگر نیز خیال کرده اند که روح القدس چیزی جز یک نیروی مقدس نیست.

    معهذا از کتاب مقدس اینطور می فهمیم که روح القدس از مخلوقات خدا نبوده بلکه روح خدا است و با خدا یکی می باشد.

    هنگامی که به اعمال روح القدس توجه میکنیم این موضوع بخوبی روشن می شود.

    عیسی به مرد دانشمندی بنام نیقودیموس فرمود که او میبایست از نو تولد شود تا بتواند داخل ملکوت خدا گردد.

    وقتی نیقودیموس با تعجب پرسید که چگونه مرد پیری مثل او می تواند دو مرتبه تولد یابد، عیسی به او پاسخ داد که تولد تازه عمل روح القدس از مخلوقات خدا نبوده بلکه روح خدا است و با خدا یکی می باشد همانطور که تنها خدا می تواند حیات جسمانی را بیافریند همچنین تنها خدا قادر است به انسان حیات روحانی ببخشد و او را به موجود جدیدی تبدیل نماید هنگامیکه بشر در گناه زندگی می کند فرزند شیطان است، ولی خدا قادر است بوسیله روح القدس انسان گناهکار را عوض کند و هنگامی که انسان از نو متولد می شود، فرزند خدا می گردد بعلاوه روح القدس معرف کتب مقدس خداستریا، زیرا او انبیاء عهد عتیق نظیر داوود و اشعیاء را تعلیم داد و هدایت نمود هم چنین روح القدس بود که متی و لوقا و دیگر نویسندگان کتب عهد جدید هدایت فرمود زیرا به قول کتاب مقدس: «نبوت به اراده انسان هرگزآورده نشد بلکه مردمان به روح القدس مجذوب شده از جانب خدا سخن گفته اند».(پترس 1 :21) همان طور که روح خدا آنانی که کتب مقدس را نوشته و هدایت فرمود هم چنین همین روح برای آنانی که این کتب را می خوانند تنها راهنمای درست و واقعی است عیسی مسیح فرمود:« لیکن تسلی دهنده یعنی روح القدس که پدر او را به اسم من می فرستد او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد»(یوحنا 14 : 26) البته پیروان عیسی مضطرب شدند از این که عیسی به آنان گفت می باید مصلوب گردد و بعدا از این زمین خاکی به عالم بالا صعود نماید.

    لیکن عیسی به وسیله وعده خویش در مورد فرستادن روح خود جهت هدایت و قدرت بخشیدن به آنها، آنان را تسلی بخشید و فرمود که خودش همیشه روحا با آنهاخواهد بود .

    ده روز پس از صعود عیسی روح القدس از آسمان بر پیروانش نازل شد و آنان را دگرگون ساخت.

    از آن زمان تاکنون همان روح القدس در پیروان واقعی مسیح ساکن بوده است و طبق وعده عیسی در آن ها خواهد ماند.(یوحنا 14 : 25- 27) باید تنها به این نکته مهم توجه داشته باشیم که تنها روح خدا می تواند چشمان نابینای گناهکاران را بگشاید و آنان را قادر سازد که بدانند عیسی مسیح کیست، زیرا کتاب مقدس می فرماید:«احدی جز به روح القدس عیسی را خداوند نمی تواند گفت»(اول قرنتیان 12 :0) از این رو تعجب آور نیست که آنانی که روح القدس را ندارند غیر ممکن می دانند که عیسی را «خداوند» و«پسر خدا» بخوانند.

    پس روح القدس به ایمان داران تولد تازه می بخشد و معرفت واقعی عطا می فرماید تا بدانیم عیسی کیست.

    او هم چنین چشمان مت را میگشاید تا گناهان درونی خود را بدانیم و ما را قادر می سازد تا توبه کنیم و گناهان خود را ترک گوییم به محض این که شخصی به عیسی مسیح ایمان می آورد خدا او را می بخشد و او را به فرزندی خود می پذیرد و به او قلبی جدید عطا می فرماید.

    ولی ذات گناه آلود قدیمی او باقی می ماند و او را پیوسته به طرف شرارت می کشاند و شیطان همیشه آماده است تا او را وسوسه نماید که نسبت به خدا نا فرمانی کند.

    معهذا، روح القدس که در او است او را یاری می نماید که با شیطان مقاومت کند و در او صفاتی ایجاد می کند که مقبول خداست مانند: محبت، پاکی، راستی، شادی، آرامش و صلح جویی (قلاطیان 5 : 22 - 24) این عمل روح القدس در ایمان داران تا زمانی که در این جهان زندگی می کنند ادامه دارد و تدریجا آنان را عوض می کند و به استادشان شبیه تر می سازد زیرا منظور خدا این است که همه ما مانند پسر یگانه او کامل شویم ولی فقط وقتی مانند مسیح کامل خواهیم شد که به بهشت برویم.

    (اول یوحنا 3 :2) روح القدس از راه های بسیار دیگری هم به ما کمک می کند و به ما یاد می دهد که چگونه دعا کنیم و همچنین ما را در خدمت به مسیح رهبری و تقویت می نماید.(رومیان 8 :26 – 27 و اعمال 13 : 2 – 4 و 16 :6 -8) آنچه از این حقایق می فهمیم این است که روح القدس در ایمان داران در واقع خود خداست که در ایشان ساکن می باشد چه امتیاز گران بها و بی نظیری است که خدای بزرگ با روح مقدس خود در انسان ساکن شود!

    در واقع این بزرگ ترینهدیه ای است که خدا می توانست به بشر عطا نماید که عبارت است از بخشیدن خودش به انسان.

    این هدیه به چه کسانی بخشیده شده است به طوری که می دانیم در زمان های گذشته خدا روز مقدس خود رابه انبیا و مقدسین عطا می فرماید .

    لکن هنگامی که خدا روح مقدس خود را فرستاد تا نجات دهنده جهان باشد، روح خود را هم به همه کسانیکه به عیسی مسیح امان می اورند عطا فرمود.عیسی فرمود «پس اگر شما با انکه شریر هستید میدانید چیزهای نیکو را به اولاد خود باید داد چند مرتبه زیادتر پدر اسمانی شما روح القدس را خواهد داد بهر که او سوال کند»خدای ما امین است وهر کس در هر زمان به مسیح ایمان آورد و خود را به او چون خداوند خود تسلیم نماید از خدا بخواهد که روح القدس را به او عطا فرماید،خدا حتما این کار را خواهد کرد.همانطوری که هر روزجهت نان روزانه خود از او درخواست مینماییم همچنین برای ادامه حیات معنوی خود میبایدلاینقطع از او بخواهیم تا مارا با روح خود مملو سازد.عیسی مسیح فرمود :«بطلبید که خواهید یافت» معنی تثلیث چیست؟

    دوست گرامی، اکنون به آن موضوعی میرسیم که شما مایل بودید،در وقتی که گفتم مسیحیان به خدای واحد ایمان دارند،سوال بفرمایید.میدانم که شماشنیده اید که مسیحیان سه خدا را عبادت می کنند:خدا،عیسی و مادرش مریم و این سه«تثلیث»خوانده میشوند.

    بطوریکه قبلا توضیح دادم،اگر مسیحیان هر مخلوق خدا را در عوض خدا ویا در عوض خدا و یا به اندازه او عبادت نموده اند ، بزرگترین گناه را مرتکب شده اند .

    مریم باکره شخص بسیار مقدسی بود ولی او هرگز نباید مورد ستایش قرار گیرد که فقط به خدا تعلق دارد.البته صحیح است که مسیحیان عیسی مسیح را ستایش می کنند،ولی ما او را نه از انجهت ستایش میکنیم که پیغمبر مقدسی بوده است بلکه بلکه از این جهت که او از ازل کلمه خدا و پسر خدا می باشد وبا خدا کاملا یکی است.او شخصی نبود که ما انسانیان او را به مرتبه خدائی رسانیده وبا خدای حقیقی یکسان نموده باشیم،بلکه در واقع او از ازل با خدا یکی میباشد و بسوی خدا برگرداند.از این رو او شایسته ستایش است چونکه حقیقتا خداست.

    بعلاوه قبلا توضیح دادیم که روح القدس یکی از مخلوقات خدا نمیباشد بلکه بلکه با خدا یکی است و خود خدا است.روح القدس در زندگی انسان همان علمی را انجام می دهد که فقط خدا قادر است انجام دهد و بهمین دلیل شایسته ستایش می باشد چنانکه پسر شایسته ستایش و نیایش است.پس چه نتیجه ای حاصل می گردد؟

    ایا مقصود این است که خدا یعنی پدر،پسر و روح القدس وجود دارد؟

    البته خیر،مقصود این نیست.مجددا تکرار می کنیم،خدا واحد حقیقی است و همیشه واحد خواهد بوده است.پدر،که با چشمان بشری هرگز دیده نمیشود سرچشمه و منبع الهی است،یکار در تاریخ پسر،پدر نا دیده را بطور کامل ظاهر ساخت.روح القدس بوسیله پدز وپسر عطا گردید تا اراده خدا را در میان مردم عملی سازد.پس،ای دوست عزیز،مطمئن باشید که مسیحیان خدای واحد را که پدر و پسر و روح القدس میباشد عبادت می نمایند.عیسی وحدانیتدر تثلیث اشاره کردو به رسولان خود دستور داد که به همه جا بروند و مردم را شاگرد او سازند و ایمانداران را به اسم پدر و پسرو روح القدس تعمید دهند.

    کتابهای مقدس مسیحیان کدام است؟

    دوست گرامی،اکنون سوال شما در مورد کتابهای مقدس مسیحیان پاسخ خواهم داد.بطوری که میدانید از زمان قدیم یهودیان و مسیحیان «اهل کتاب»نامیده میشدند و در واقع این عنوان بسیار شایسته و بجا میباشد.زیرا که یهودیان و مسیحیان علاقه عمیق خود را به حفظ و حراست کتاب مقدس خود ثابت کرده اند.

    کتابهائی که مسیحیان آن را مقدس میدانند کدامند؟

    کتاب مقدس مسیحیان شامل 66کتاب می باشدکه در یک جلد جمع آوری کردیده و مجموعا کتاب مقذس خوانده میشود.کتاب مقدس دارای دو قسمت به نام عهد عتیق و عهد جدید میباشد.

    اکنون درباره این دو قسمت بطور جداگانه بحث خواهیم نمود.

    1- عهد عتیق این قسمت شامل 39 کتاب جداگانه است که تمام آنها بعنوان کتاب مقدس مورد قبول یهودیان و مسیحیان می باشد.

    این کتابها به زبان عبری توسط نویسندگان مختلف در دوره بیش از هزار سال به رشته تحریر درآمده اند.

    پنج کتاب اول به نام تورات و یا کتابهای پنج گانه معروف هستند.

    مطالب این پنج کتاب توسط موسی و عده دیگری که بوسیله خدا هدایت می شدند از مدارک قدیمی جمع آوری و نوشته شد.

    اولین کتاب پیدایش نام دارد با شرح آفرینش جهان توسط خدا شروع می شود و درباره آدم و حوا و نوح و طوفان سخن می گوید.

    همچنین برای ما نقل می کند که ابراهیم چگونه وطن خود را که در عراق بود در حدود دو هزار سال قبل از میلاد ترک کرد و به فلسطین یعنی سرزمینی که خدا وعده داده بود به او بدهد رفت.

    این کتاب زندگی اسحق و یعقوب و یوسف را که بوسیله برادرانش به غلامی در مصر فروخته شد و بعدا وزیر فرعون گردید شرح میدهد.

    چهار کتاب دیگر تورات بیان می کند که خدا چگونه به موسی قدرت عطا فرمود تا قوم اسرائیل که از نسل دوازده فرزند یعقوب (اسرائیل( بودند رهبری نماید .

    و چگونه تقریباً در سنه 1300 قبل از میلاد آنان را از مصر بیرون آورده و به سرزمین قلسطین هدایت نمود .

    این کتابها همچنین شامل تمام قوانینی است که خدا در کوه سینا توسط موسی به قوم خود اسرائسل عطا فرمود .

    بعد از تورات چند کتاب تناریخی وجود دارند که شرح می دهند چگونه قوم اسرائل تحت رهبری یوشع بن نون فلسطین را فتح می کند و چگونه خدا سموئیل نبی را می فرستد تا در حدود سال 1000 قبل از میلاد داود را به پادشاهی اسرائیل تدهن نماید .

    این کتابها به ما می گویند که داود هم پادشاه بود و هم نبی چگونه تمام دشمنان خود را شکست داد و چگونه پسرش لیمان معبدی برای عبادت خدا در اورشلیم بنا کرد .

    بعد از سلیمان ، کور به دو قسمت تقسیم شد و فرزندان او بر قبیله هودا در اورشلیم حکمرانی کردند تا بالاخره اورشلیم در سال 586 قبل از میلاد بوسیله سپاهیان پادشاه بابل فتح شد .

    بسیاری از هودیان اسیر گشته به عراق و ایران برده شدند و بعد از پنجاه سال کورش شاهنشاه ایران بابل را تسخر نمود و یودیان اسیر را تشویق و هدایت نمود تا به اورشلیم برگردند و معبد خدا را که ویران ده بود مجدداً بنا نمایند .

    آنان اینکار را انجام دادند ولی بعد از 586 قبل از میلاد دیگر پادشاهی از نسل داود بر یهود حکمرانی نکرد زیرا فلسطین تحت تسلط بیگانگان بود .

    بعد از کتابهای تاریخی عهد عتق کتابهای اشعار قرار دارند که از آن جمله اند : کتابهای ایوب ، مزامیر داود ، امثال سلیمان و غیره .

    سپس به شانده کتاب به قلم انبیاء مختلف می رسیم که از آن جمله ند : اشعیاء ، ارمیاء ، حزقیال ، دانیال ، میکاء ، ذکریا و ملاکی .

    غالب این انبیاء بین سالهای 800 تا 400 قبل از میلاد در یهودیه زندگی می کردند .

    چنین به نظر می رسد که بعد از ملاک ب (تقرباً 430قبل از میلاد) تا زمان ظهور یحیی تعمید دهنده در حدود 26 میلادی خدا پیامبر دیگری نفرستاده است .

    2- عهد جدید تعداد کتابهایی که عهد جدید را تشکیل می دهند 27 کتاب است .

    این کتابها به زبان یونانی بوسیله تقریباً 10 نویسنده مختلف در مدت پنجاه سال بعد از مرگ و قیام عیسی برشته تحریر درآمد .

    اصطلاح «عهد عتیق» اشاره ای است به پمانی که خدا توسط موسی با قوم خود اسرائیل منعقد کرد .

    (خروج 24 : 1-8) «عهد جدید» اشاره ای است به پیمان خدا به قوم جدید خود یعنی کسانی که به مسیح ایمان می آورند .

    (ارمیاء 31 : 31-34 و لوقا 22 :20) چهار کتاب اول عهد جدید «انجیل» نامیده می شوند که به زبان یونانی به معنی مژده یا خبر خوش می باشد .

    این اناجیل ا یکدیگر تناقضی ندارند بلکه مکمل یکدگر هستند و مانند چهار عکس می باشند که از یک شخص در چهار جهت مختلف گرفته ده باشند .

    غالباً عهد جدید را نیز انجیل می نامند .

    پنجمین کتاب عهد جدید اعمال رسولان می باشد .

    این کتاب طرز انتشار و توسعه ایمان مسیحی را از اورشلیم تا به روم در مدت سی سال بعد از مرگ عیسی مسیح بیان می نماید .

    این کتاب مخصوصاً کارهای دو نفر از رسولان مسیح یعنی پطرس و پولس را شرح می دهد .

    سپس به بیست و یک نامه میریسیم که غالباً توسط پولس رسول و پطرس رسول و یوحنای رسول نوشته شده اند .

    این نامه ها به گروهها مسیحی بعضی از شهرهای امپراطوری روم یا به افراد نوشته شده اند .

    در این نامه ها توضیح داده شده است که مسیحیان چه ایمانی باید داشته باشند و چگونه باید زندگی کنند .

    آخرین کتاب که مکاشفه نام دارد رویاهایی را که یوحنای رسول دید بیان می کند .

    این کتاب نشان می دهد که چه تنبیه هایی در انتظار بی ایمانان است و همچنین پیروزی نهائی عیسی مسیح و جلال ملکوت ابدی خدا را تشریح می نماید .

    اگر چه هم یهودیان و هم مسیحیان کتابهای عهد عتیق را می پذیرند ولی یهودیان عهد جدید را از طرف خدا نمی دانند .

    شاید اکنون مایل باشید بدانید که مقصود مسیحسیان از «کتاب مقدس» یا کتابی که «از طرف خدا» میدانند چیست.

    قبل از هر چیز باید دانست ما مسیحیان عقیده نداریم که خدا مطالب این کتابها را به نویسندگان مختلف آن دیکته کرد همانطوریکه رئیس اداره ای نامه ای را به منشی خود دیکته می کند.

    زیرا وقتی این کتابهای مختلف را می خوانیم متوجه می شویم که از نظر سبک و روش نویسندگی تفاوت زیادی دارند.

    داود مانندسلیمان ننوشت و همچنین سبک پولس با یوحنا تفاوت داشت.

    همه دارای شخصیت های متفاوتی بودند و بنابراین سبک نویسندگی آنان نیز با هم تفاوت داشته است.

    در این صورت ممکن است این سوال پیش آید که آیا این کتابها هم که توسط افراد نوشته شده اند مانند سایر کتابهایی که مردم نوشته اند علاوه بر حقایق شامل اشتباهاتی هم است؟

    به هیچ وجه اینطور نیست.

    زیرا هر چند این کتاب ها توسط افراد انسانی تالیف شده اند، مسیحیان آنها را کلام خدا میدانند و معتقدند خدا به وسیله روح خود طوری این نویسندگان را هدایت کرد که نوشتجات آنها کاملا صحیح است.

    ما ایمان داریم که خدا حقایق الهی و اراده مقدس خود را به انبیاء شناسانید تا آنان بتوانند پیغام او را بگوش مردم برسانند.

    به همین طریق خدا حقیقت خویش را به مردمی که خود را انتخاب نمود تا این کتب را بنویسند شناسانید.

    هر یک از نویسندگان با قلم خویش و خصوصیات انسانی خود تحت تسلط و راهنمایی روح خدا کلام او را برای ما نوشت.

    در انجیل مقدس یا عهد جدید چنین می خوانیم: «زیرا نبوت به اراده انسان هرگز آورده نشد بلکه مردمان بروح القدس مجذوب شده از جانب خدا سخن گفتند.» (دوم پطرس 21:1) آنها پیام خدا را بیان کردند و همچنین آن را نوشتند.

    کتاب مقدس کلام نوشته شده خدا است.

    بنابراین ما مسیحیان عقیده داریم که کتاب مقدس با دیگر کتابهای جهان تفاوت کلی دارد.

    ما ایمان داریم که آنچه باید درباره خدا بدانیم در این کتاب یافت می شود و بوسیله این کتاب وظیفه خود را نسبت به خدا و همنوعان بخوبی می فهمیم زیرا این کتاب در مورد نجات دهنده یعنی عیسی مسیح سخن می گوید که تنها کسی است که می تواند انسان گناهکار را عوض کند و دنیا را بصورتی در آورد که خدا می خواهد.

    اکنون چند نکته را تشریح می نمایم: 1- اولین نکته این است که هر چند در تمام جهان فرقه های مختلف وجود دارد ولی همه آنان متفقا به درستی و حقانیت این 66 کتاب ایمان دارند و این کتابها را راهنمای منحصر بفرد در مورد اعتقادات و روش زندگی می دانند.

    2- مسیحیان هرگز معتقد نیستند که کتابهای بعدی کتابهای قبلی را منسوخ کرده و یا جای آنها را گرفته اند.مثلا، ما عقیده نداریم که انجیل جای تورات را گرفته است.

    عیسی فرمود: «گمان مبرید که آمده ام تا تورات را گرفته گرفته است.

    عیسی فرمود: «گمان مبرید که آمده ام تا تورات انیاء را باطل سازم.

    نیامده ام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم.» (متی 17:5) همانطریکه در مدرسه کتابهایی که در کلاس دهم تدریس میگردد هرگز کتابهای کلاسهای پایین تر را نقض و نسخ نمی کنند بلکه آنها را تکمیل می نماید، به همین طریق کتب بعدی که توسط خدا عطا شده اند کتب قبلی را باطل نمی کنند، بلکه در مورد شناسایی حقایق الهی فهم کاملتری به انسان می بخشد.

    بنابراین ما مسیحیان تمام این کتابها را مطالعه می کنیم تا تمام دروسی را خدا می خواهد به ما تعلیم دهد بخوبی بیاموزیم.

    اگر شخصی کتابی بنویسد با فرمایشات خدا در کتابی از طرف خدا نیست زیرا خدا هرگز برخلاف کلام خود چیزی نمی گوید.

    3- اگر به شما گفته باشند که مسیحیان کتاب مقدس خود را عوض یا تحریف کرده اند و کتبی که اکنون در دست مسیحیان می باشد معتبر نیست، باید به شما اطمینان بدهم که این اتهام به هیچ وجه پایه و اساسی ندارد.

    مسیحیان کتاب مقدس خود را دوست می دارند و هرگز به افراد شریر اجازه نمی دهند که از بین ببرند و تغییراتی در آن بدهند.

    بعلاوه امروزه نسخه های خطی کتاب مقدس به زبان یونانی وجود دارد که بیش از 1600 سال از عمر آنها می گذرد و ترجه های فعلی کتاب مقدس از روی همین نسخه های قدیمی انجام می شود.

    خداوند کلام خود را به جمیع بنی نوع بشر عطا فرموده است.

    مسیحیان سعی بلیغ کردند که تمام کتاب مقدس یا قسمتی از آن را به تمام زبانها ترجمه نمایند تا هر کس بتواند به زبان مادری خود بخواند.

    کتاب مقدس یا قسمت هایی از آن بیش از 1600 زبان مختلف جهان ترجمه و منتشر گردیده است.

    در تمام زبانها پیغام خدا یکی است.

    آیا میدانستید که کتاب مقدس سالانه بیش از هر کتاب دیگری در جهان منتشر و توزیع می شود؟

    مطمئنا اگر مردم معتقد بودند که این کتاب کاذب و نادرستی است، هرگز اینقدر خواهان نمی داشت. از این گذشته غیر ممکن بنظر می رسد بنظر میرسد که خدا کلام خود را برای راهنمایی به بشر ببخشد و بعد اجازه دهد عوض شود تا آدمیان گمراه شوند.

    خیر، خدا خودش کلام را هزاران سال از هر گونه دخل و تصرف و تغییری حفظ کرده و خواهد کرد.

    از این رو این کتاب کاملا قابل اعتماد می باشد.

    4- یکی از نکات عجیب و جالب در مورد 66 کتاب، کتاب مقدس این است که گرچه این کتابها بوسیله نویسندگان متعدد در زمانهای مختلف در دوره ای بالغ بر 1500 سال به رشته تحریر درآمد پیام همه آنها یکی است.

    این موضوع نشان می دهد که مولف واقعی این کتابها خدا است نه اشخاصی که آنها را نوشته اند.

    5- نکته قابل توجه دیگر در مورد کتاب مقدس این است که فهمیدن آن آسان می باشد.

    گرچه این کتاب در مدتها قبل به زبانهای قدیمی نوشته شده است ولی ولی می تواند به هر زبان امروزی جهان ترجمه شود و هر شخص نو سوادی قادر است پیام آن را بفهمد.

    من بارها در مورد مردان و زنان دور افتاده ترین نقاط جهان شنیده ام که بدون هیچ معلمی فقط با مطالعه قسمتی از کتاب مقدس خدا را شناخته و از گناهان خویش نجات یافته اند.

    البته استادان برجسته ای جهت کمک به شناسانیدن کلام خدا و ترقی و تکامل روحانی، کتابهایی نوشته اند و شوراهای کلیساهای مسیحی اعتقاد نامه هایی تنظیم نموده اند که راه راست و حقیقت را به ایمانداران نشان می دهد.

    ولی معمولا اگر شخصی کتاب مقدس را دقیقا مطالعه کند ملاحظه خواهد نمود که این کتاب خودش مطالب خود را توضیح می دهدو روشن می سازد.

    کتاب مقدس آنچه را برای شناسایی خدا لازم داریم به ما می آموزد و اطلاعات کافی درباره نجات و وظیفه ما نسبت به خدا و مردم در اخیار ما می گذارد.

    بنابراین هر فرد مسیحی دارای این مزیت و وظیفه است که کتاب مقدس را مطالعه کند و با کمک دیگر مسیحیان و با راهنمایی روح القدس آن را برای خود تفسیر نماید.

    بسیاری از مسیحیان عادت دارند که هر روز قسمتی از کتاب مقدس را مطالعه نموده و در اطراف تعالیم آن به بررسی و تفکر و تعمق بپردازند.

    شاید تعجب نموده باشید که چرا ذکر نکرده ام که انجیل بوسیله عیسی نوشته و یا اینکه بوسیله خدا به عیسی مسیح داده شده است.

    در واقع تا جایی که می دانیم عیسی هیچ گونه کتابی ننوشت و هیچ کتابی در دستش نداشت که توسط خدا به او داده شده باشد.

    بطوریکه بعدا توضیح خواهم داد و او خود کلام زنده خدا بود و خدا بوسیله شخصیت و اعمال و فرمایشات او با مردم سخن گفت.

    او تجلی و مظهر کامل خدا بود، از این رو خدا متی، یوحنا، پولس و سایر شاگردان را هدایت نمود تا این کتب را تصویری از عیسی مسیح است برای ما بنویسند.

    این کتابها ما را یاری میکنند تا چهره عیسی را مشاهده کنیم و پیغام خدا را که توسط او به ما می رسد بخوبی بشنویم.

کلمات کلیدی: خدا

چرا درباره خدا بحث مي کنيم ؟ بشر در تمام ادوار زندگي به وجود صانعي براي جهان اعتقاد داشته و اين عقيده از عقايد کهن و راسخ او بوده است که هيچ گاه در صحت و استواري آن به خود شک راه نداده است. دانشمنداني عاليقدر، فلاسفه گرانمايه ، محققان و کاشفان و مخ

بشر در تمام ادوار زندگي به وجود صانعي براي جهان اعتقاد داشته و اين عقيده از عقايد کهن و راسخ او بوده است که هيچ گاه در صحت و استواري آن به خود شک راه نداده است. دانشمنداني عاليقدر، فلاسفه گرانمايه ، محققان و کاشفان و مخترعاني بزرگ که در پي ريزي تمدن

علي اکبر دهخدا در اواخر عمر به دوستي گفته بود من دعوي شاعري ندارم , اگر شعري گفته ام از روي تفنن بوده است ,ودوستانم در باب آنها قضاوت نمي کنند نميدانم در واقع آنها را بايد نظم خوانديا شعر ؟بدون شک اين ترديد از جانب کسي که طي سالها بخش عمده عمر خود ر

براساس بيان و هدايت قرآن، خدا نه وجود است نه موجود، بلکه‏حقّ قيوم است.وجود اگر چه نامى مقدّس از نامهاى نيک خداوند است و اگرچه‏نورى است که حقايق هستى را آشکار مى‏سازد و اگرچه با موجودات تفاوت دارد ولى به رغم همه اين امور نمى‏توان‏آن را خدا دانست و نم

مطالعه و بررسي دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا، اين نتيجه را به دست مي دهد که مبناي پذيرش وجود خدا توسط او دلايلي است که از فسلفه دکارت در اختيار داشته است. هر چند برخي از شارحين فلسفه اسپيتوزا براهين موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانسته‌ا

تفسير آيه‌ مبارکه‌: فَمَن‌ کَانَ يَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ قالَ اللَهُ الْحَکيمُ في‌ کِتابِهِ الْکَريم‌: قُلْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ يُوحَي‌'´ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَ'هُکُمْ إِلَ'هٌ وَ ' حِدٌ فَمَن‌ کَانَ يَرْجُوا لِقَآءَ

خداپرست بودن در عصر ما مسئوليتهاي سنگيني را براي خداپرستان متعهد و مسئول ايجاد مي نمايد مسئوليتي که از هر زمان، بيشتر و حساستر است و انجام آن از هر وقت مشکل تر. در عصر ما با وجود تمام مشکلاتي که در راه بينش و تشخيص درست، وجود دارد، نياز به مذهب و ت

- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الْعَبّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرّحِيمِ بْنِ عَتِيکٍ الْقَصِيرِ قَالَ کَتَبْتُ عَلَى يَدَيْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ أَعْيَنَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع أَن

زندگي و شخصيت دهخدا استاد علي اکبر دهخدا از خبره ترين و فعال ترين استادان ادبيات فارسي در روزگار معاصر است که بزرگترين خدمت به زبان فارسي در اين دوران را انجام داده. لغت نامه بزرگ دهخدا که در بيش از پنجاه جلد به چاپ رسيده است و شامل همه لغات زبان ف

محبت به خداوند محبت يعنى دوست داشتن چيزى يا کسى دوستى با گرايش، کوشش و جذب شدن شناخته مى‏شود. حالت محبت هر گاه در انسانى پديد آيد آن کس به محبوب خود مايل مى‏شود و براى رسيدن به محبوب مى‏کوشد و به آن مجذوب مى‏شود. محبت در حقيقت دوست داشتن کمال و بيز

سپاس خداي را که آفريننده آسمان و زمين است و فرشتگان را رسولان خود گردانيد و داراي دو و سه چهار قرار داد و هر چه بخواهد در آفرينش مي افزايد که خدا بر همه چيز قادر است .(سوره فاطر آيه 1) تمام موجودات عالم ماده تحت سيطره عالم ملکوت اند . تمام موجوداتي

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول