خط قرآن
خطوط عربی : مقدمه
منشا خط عربی را در اخبار و احادیث بگونه های مختلفی ذکر کرده اند .
مردم شبه جزیرۀ عریستان در دوران پیش از اسلام نیز خط را می شناختند ولی در آن هنگام در تمام این سرزمین یک خط رواج نداشت و در باره چگونگی این خطوط و مبداء و منشا آنها سخن بسیار گفته اند .
یک نقل از عبدالله بن عباس ابن است که طایفه قریش خط را آنجا به عراق رفته و میان مردم حیره منتشر گشته مردم انبار از آنها آموخته اند و دسته ای آن را به حجاز برده اند .
نقلی دیگر بر این است که خط جزم که خط مردم حجاز بوده و قرآن را بدان نوشته اند توسط سه مرد از اهالی شهر انبار ( مرامزه بن مره ، اسلم بن عبد سدره و عامربن جدره از قبیله بولان ) به شهر مکه برده شده و سفیان بن امیه و ابوقیس بن عبد مناف این خط را به حجاز برده اند .
پاره ای از دانشمندان را عقیده بر این است که مردم مکه خط را از قبیله ( ایاه ) عراق آموخته اند دسته ای دیگر را بر این است که آدم ( ع) سیصد سال پیش از فوتش خط را بوجود آورد و به اسماعیل کتاب عربی رسید .
و او خط عربی را وضح کرد و بعد ها فرزندانش همبع و فیذر آنها را تفکیک و به نظم در آوردند روایتی دیگر ابداع خط عربی را به اهالی مدین نسبت می د هد که در شمال حجاز زندگی می کردند نه عراق راوی دیگر نصاری حیره را مبداء و منشاء ابداع خط عربی می دانند .
ولی بیش از اسلام نوشتن در میان اوس و خزرج بسیار کم بوده و بیشتر یهود به کار آموزش فرزندان ایشان مشغول بودند و در هنگام پبدایش اسلام تنها ده و اندی نویسنده میان آنان بودو همینها که نوشته های یهود را برای پیامبر (ص) میخواندند و جواب می نوشتند .
اصولاً تاریخ پیدایش خط و چگونگی پیشرفت آن در میان ملل هنوز روشن نیست و جزء توسل به حدس و تخمین راهی وجود ندارد و تاریخ پیدایش خط عربی و قرآن نیز از این امر جدا نیست .
ولی به نظر اهل اخبار قویترین منشاء پیدایش خط عرب بیشتر حیره و انبار است .
اصولاً تاریخ پیدایش خط و چگونگی پیشرفت آن در میان ملل هنوز روشن نیست و جزء توسل به حدس و تخمین راهی وجود ندارد و تاریخ پیدایش خط عربی و قرآن نیز از این امر جدا نیست .
ولی به نظر اهل اخبار قویترین منشاء پیدایش خط عرب بیشتر حیره و انبار است .
تحلیل و بررسی دانشمندان بحدس و تخمین برای خط عربی 3 ریشه اصلی یافته اند : خط مصری خط فنیقی خط آرامی خط مصری : خط مصری که پیوند نزدیک با زبانهای خاور نزدیک دارد و در قدیمی ترین نمونه های بدست آمده میان لغت و زبان ایشان ، شباهت های زیادی با لغات سیامی یافته شده است .
در میان خطوط مصری ( خطوط توده ای demotic ) یکی از ارکان خط عربی شمرده می شود .
خط فنیقی : خط فنیقی که دومین ریشه خط عرب محسوب می شود توسط فنیقی ها که در جبل لبنان کنونی و کنار مدیترانه زندگی می کرده اند و از تجارب کسب در آمد می کردند و از نژاد سامی بودند بوجود آمده آنها باتوجه به اینکه برای داد و ستدهای تجاری خود نیاز فراوان به ثبت و ضبط حروف مصری خطی جدید ابداع نمودند.
خط آرامی: خط آرامی بوسیله ملت آرام که سامی نژاد بودند و در شام و شمال فلسطین می زیستند ابداع شد آنها همیشه با عبرانیان جنگ و ستیز داشتند.
وقتی عبری متروک شد این زبان در زمن حضرت مسیح (ع) زبان مشترک میان مردم خاور نزدیک شد.
علاوه بر خطوط فوق الذکر خطوطی دیگر نیز در شبه جزیره عربستان وجود داشتند که عبارتند از: خط مسند خط نبطی خط کوفی خط نسخ خط مسند: هر چه هنر نوشتن در خطه شمال عربستان مورد انکار دانشمندانی مثل طه حسین و ماریکوث بوده ولی در اینکه مردم جنوب جزیره العرب یعنی مردم یمن هزار سال بیش از میلاد هم نوشتن را می دانستن دلایل و قرائن بسیاری وجوددارد کهآ«را به نم خط مسند می شناختند.
خط مسند به طور کلی مخصوص لهجه های عربی است که از 29 حرف تشکیل می شود.
درباره اصل خط مسند همچون اصل خود خط، سخن بسیار گفته شده و مورد اختلاف زیاد است این خط را مشتق از خط فیقی به خطوط سیناء و یا کنعانی دانسته اند و بر هر صورت اظهار نظر منطقی در این باره زیاد است.
ولی آنچه مسلم است نسبت به خط نبطی، خط مسند دارای سابقه کهنتری است.
خط نبطی: این خط بنا بر شهرت بدست نویسندگان یهود و نصارا رواج یافته و به علت آسانی بیشتر مردم به آن تمایل نشان می دادند.
هنگام فتح عراق بدست مسلمانان مدارس زیادی برای تعلیم خواندن و نوشتن این خط وجود داشت.
حتی مشهود است کهاوس و خزرج نیز از این خط استفاده می کردند مستشرقان این خط را بنام عربی شمالی می شناسند.
قرآن مجید به آن تدوین شد و پس از اسلام خط رایج همه عربستان گشت.
خط عربی رایج به دو قسم تقسیم می شود: خط کوفی خط نسخ همچنین از آن بزرگوار روایت است که در هنگام وفات رسول خدا خواست تا نوشته ای برای مسلمانان گذارد که از گمراهی مصون بمانند یا اینکه هنگام بعثت نامه هایی به پادشاهان و سران و بزرگان، روم، ایران، مصر، حبشه، بحرین و ...
نوشته.
همه اینها حاکی از اهتمام مخصوص پیامبر به خواندن و نوشتن وارد و بدین سان بود پرتو درخشنده فرهنگ اسلامی گامی پس گامی، پرده های تاریکی و بیسوادی را در هم کوبید و در نوردید و نور و جلای دانش و بینش را بر مردم افکند.
و بالاخره: خط قرآن خط قرآن و یا «رسم المصحف» همان روش نگارش قرآن است که در زمان عثمان برای کتابت قرآن برگزیده شد.
این خلدون درباره رسم الخط قرآن که صحابه آنرا با خطوط خود نوشته اند می گوید: «آنها با خطوطی نااستوار از لحاظ زیبایی و اصول خط، قرآن را نوشته اند و در نتیجه بسیاری از رسم الخط های آنان با قواعد و اصول صنعت خط مخالف است و اهل فن آنها را بر خلاف قباس تشخیص داده اند».
و در جایی دیگر می گوید: «بعد از آنها تابعان نیز همان رسم الخط را از لحاظ تبریک و تعیین رسم الخط اصحاب پیامبر (ص) پیروی کرده اند، همان صحابه ای که پس از پیامبر بهترین افراد بشر بشمار می رفتند و گفتارهای وحی را از کتاب خدا و کلام پیامبر فرا گرفته بودند.
در بالا ابن خلدون را دیدیم ولی او در میان علما طرفداران کمی دارد.
خلاصه کلام و نتیجه : بهر صورت در نوشتن قرآن گناهس و وعیدی و نهی و تهدیدی در آن بکار نرفته ولی عده ای از دانشمندان از فرط وقت در حفظ کلام خدا و از نظر احترام به یاران پیامبر و برای پرهیز از هر گونه تصرفی اگر چه به کوچکترین و یا احیاناً مفید هم باشد کتابت با این روش و رسم الزامی می شناسد و بطور کلی سه نظریه قوی درباره روش خط آن قرآن وجود دارد: 1- دسته ای از آنان معتقدند که این رسم توفیقی ازلی است و مخالفت با آن جایز نیست.
2- و عده ای دیگر می گویند که نوشتن مصحف اکنون بر بر موم نخستین سزاوار نیست : تا از جانب نادان ها در معرض تغییر قرار نگیرد و رسم عثمانی باید حفظ شود.
بهر حال باید در نشر و تبلیغ قرآن و از همه مهمتر در عمل به آن از هیچ جهدی فروگذار نگردد انشاء ا...
من الله التوفیق والسلام منابع و مآخذ : تاریخ قرآن : دکتر محمود رامیاد تاریخ العرب قبل از اسلام ترجمه مقدمه ابن خلدون خط و فرهنگ : ذبیح بهروز تاریخ عربستان : تقی زاده البته در اخبار اشارات زیادی است که اهل کتاب تورات را به عبراتی می خواندند و به عربی تفسیر می گردند.
کاروانها و قافله های بازرگانی بزرگ همیشه از مکه به شام و روم شرقی (بیزانس) و یا بسمت ایران حرکت می کرد .
همچنین روایت است که هاشم جد بزرگ پیامبر (ص) یکی از منتقدین مکه بود که با هراکلیوس و امپراطور حبشه ارتباط داشت حضرت خدیجه نیز گاهی کاروانی روانه اطراف می کرد.
بازارهای بزرگی که در اطراف مکه تشکیل می شد مجمع خطبا و شعرای بزرگ آن زمان بود که با هم در انشاء و شعر مسابقه نی گذاشتند بهترین شعری که برگزیده میشد بخطی خوش نوشته شده و بر در کعبه آویخته می گردید که (معلقات سبع) یا هفت آویخته از معروفترین آنهاست.
چنانکه وقتی اعلامیه معروف سران قبایل علیه پیامبر اکرم (ص ) تنظیم یافت آنرا بر در کعبه آویختند تا همه مردم از آن آگاهی یابند.
بنابراین خواندن و نوشتن در زمان رسول خدا در دو شهر مکه و مدینه وجود داشت منتهی با تمام این حرفها تعداد کمی از مردم خوانا و نویسا بودند.
اهتمام پیامبر (ص) اهتمام پیامبر اکرم در نوشتن قرآن و سخن بتمامی در آن مورد گذاشت.
اسلام مقامی والا جایگاهی رفیع برای دانش و نوشتن قرارداد و آن را از خواری و فرو افتادگی عزت و پایگاه بخشید.
« ن و القلم و ما یسطرون ..........................» و این شگفت آورترین و پرشکوه ترین سخنانی است که درباره جلال و قهر خط و نوشتن گفته شده است.
و باز این رسول خدا بود که یاران خود را به آموختن وا می داشت و حتی انان را به فرا گرفتن سریانی و یا عبری نیز تشویق می کرد ایشان در جایی می فرماید: «چیزی از من یادداشت نکنید و فقط قرآن را بنویسید» بیشتر گمان می رود که مساجد 9 گانه مدینه در زمان رسول خدا مرکز تدریس و آموزش بود و نیز رسول خدا کودکان را می فرمود که در مسجد قبیله خود درس بخوانند.
خط کوفی: پاره ای می گویند که این خط سریانی گرفته شده است.
سریانیهای مقیم عراق خط خود را به سه قلم می نوشتند که یکی از آنها از خط آرامی معروف به ( سطر نجیلی ) ماخوذ بوده .
برای نوشتن کتب مقدس بکار می رفته است عربها این خط را آموخته و بعدها خط کوفی از ان پدید آمد.
همچنین گفته اند که نخستین بار ایرانیان این خط را از خطوط آرامی اقتباس کرده اند یکی از محققین عرب می گوید: خط کوفی شبیه ترین خطوط به خط حبری است و خط حبره شبیه خط بیطی است و خط نبطی شبیه به آرامی شبیه فنیقی و این یکی همانند خط توده ای مصری است و این دلیل بر پیوستگی این خطوط بحسب ترتتیب مذکور است.
خط نسخ: این خط را نیز به خط نبطی شایع در شمال حجاز و شام بر می گردانند اگر چه این خط پس از خط کوفی قرار گرفته باشد خلاصه چنانچه گفته شد به نظر من اهل اخبار منشاء خط عرب حبره و انبار بود که مردمی از عرب آن را ابتکار کردند و یا از الفبای سریانی اقتباس کردند.
این پیدایش ظاهرا در حدود ظهور اسلام است و مسلمین از آنها آموخته اند.
خط در مکه و مدینه : قوم عرب چنانچه گفته شد به اکثر و اغلب خط را نمی شناختند و تنها مردم اندکی از آنان بودند که پیش از اسلام به عراق و شام می رفتند و بازرگانی داشتند و اینان نوشتن را از آنها آموخته و چون به دیار و شهر خود باز می گشتند بعنوان ارمغان ارجمندی همراه می اوردند .
اینکه نخستین بار چه کسی خط را به مکه برد و از کجا برد درست معلوم نیست روایت وی گوید که نخستین بار سلیمان بن امیه بود که خط را از مردم حیره آموخت .
در دوران پیامبر عده ای کتابیون در مکه بودند که خواندن و نوشتن می دانستند و در آیات مکی قرآن هم به آنها اشاره شده است .
ولی اینها دسته خاص و معینی نبودند.
در میان آنها بنی اسرائیل بودند که عبراتی می دانستند و نصارا هم بودند که سریانی و یونانی و لاتین می دانستند و همچنین در مدینه نیز نوشتن و آموختن شایع بود.