آینده بشریت وظهر حضرت مهدی (عج)
به راههای چپ وراست رفتند ،وراه ضلالت وگمراهی پیمودند ،وراه روشن هدایت را گذاشتند . پس در باره آنچه که باید باشد شتاب نکنید ، وآنچه را که در آینده باید بیاید دیر مشمارید ،چه بسا کسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کند اما وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آن را نمی دید ، وچه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده آن آشکار شد. ای مردم !اینک ما در آستانه تحقق وعده های داده شده ،ونزد یکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده وابهام آمیز است قرار داریم .
2- ره آورد حکومت حضرت مهدی (عج)
بدانید آن کس از ما (حضرت مهدی عج)که فتنه های آینده را در یابد ، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد وبر همان سیره وروش پیامبر (ص) وامامان (ع) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان وملت های اسیر را آزاد سازد ، جمعیت های گمراه وستمگر را پراکنده وحق جویان پراکنده را جمع آوری می کند . حضرت مهدی (عج) سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد آن چنان که اثر شناسان ،اثر قدمش را نمی شناسند ،گرچه در یافتن اثر ونشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند ،وچونان شمشیر ها صیقل می خورند ،دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد،ودر گوش هاشان قرآن طنین افکند ،ودر صبحگاهان وشامگاهان جامهای حکمت سر می کشند.
3- سر نوشت امت اسلامی پس از پیامبر (ص)
روزگار آنان به طول انجامید تا رسوا یی آنها به نهایت رسید ، وخود را سزاوار یلای زمانه گرداندند وچون پایان مدت آنها نزدیک شد گروهی در فتنه ها آسودند وگروهی دست به حمله وپیکار با فساد گران زدند وبا شکیبتیی که داشتند بر خدا منت ننهادند وجان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند تا آنجا که اداره الهی به پایان دوران جاهلیت موافق شد شمشیر ها در راه خدا کشیدند وبینش های خود را بر شمشیر نشاندند وطاعت پروردگار خود را پذیرفتند وفرمان پند دهنده خود را شنیدند ودر پیروزی وسر بلندی زیستند تا آن که خدا ، پیامبر ش را نزد خود برد که گروهی به گذشته جاهلی خود بازگشتند وبا پیمودن راه های گوناگون به گمراهی رسیدند وبه دوستان منحرف خود پیوستند واز دوستی با مومنان بریدند که بر آن امر شده بودند وبنیان اسلامی را تغییر داده در جای دیگر ی بنا نهادند آنان کانون هر خطا وگناه وپناهگاه هر فتنه جوشدند که سر انجام در سر گردانی فرو رفته ودر غفلت ومستی به روش وآیین فرعونیان در آمدند یا از همه بریده ودل به دنیا بستند ویا پیوند خود را با دین گسستند.
] قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: [ کُنْ فِى الْفِتْنَهِ کَابْنِ اللَّبُونِ; لا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ،
آن حضرت فرمود: در فتنه همچون شتر بچه باش، او را نه پشتى است که سوارش شوند،
وَ لا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.
و نه پستانى که شیرش دوشند.
2 ] وَ قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: [ اَزْرى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ،
و آن حضرت فرمود: آن که طمع را شعار خود نمود نفسش را خوار ساخت،
وَ رَضِىَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ
و کسى که سختى خود را فاش کرد راضى به پستى شد، و آدمى که زبانش را بر خود
مَنْ اَمَّرَ عَلَیْها لِسانَهُ.
امارت داد بى مقدار گشت.
3 ] وَ قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: [ الْبُخْلُ عارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَهٌ، وَالْفَقْرُ
و آن حضرت فرمود: بخل عار است، و ترس نقصان، تنگدستى
یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ، وَ الْمُقِلُّ غَریبٌ فى بَلْدَتِهِ.
زیرک را از برهانش لال کند، انسان تهیدست در دیارش غریب است.
4 ] وَ قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: [ الْعَجْزُ آفَهٌ، وَ الصَّبْرُ شَجاعَهٌ، وَ الزُّهْدُ
آن حضرت فرمود: ناتوانى آفت، پایدارى شجاعت، زهد در دنیا