دین زرتشت
درباره زمان و جایگاه زرتشت، به سبب از بین رفتن نوشته های وابسته به آن بویژه پس از تازش اسکندر مقدونی و تازیان و از بین بردن نسکخانه های (کتابخانه های) استوارنامه بایسته ای در دست نداریم که بر پایه آن به بازگویی از زمان وجایگاه زیست زرتشت بپردازیم. بنابراین تنها می توان گفت که در گذشته گروهی ا زپژوهشگران بر این باور بودند که زرتشت در حدود ششصد تا هزار سال پیش از زاد روز مسیح میزسته ولی اکنون پژوهشگران دیگر زمان زندگی او را تا چهار هزار سال پیش از زاد روز مسیح گمان می زنند. زادگاه و جایگاه زندگی زرتشت هم چندان آشکار نیست، ولی گروهی از تاریخ نویسان بر این گمانند که او در یکی از شهرهای خراسان مانند نیشابور یا هرات و بلخ زندگی می کرده است.
از گات ها که تنها بازمانده از زندگی زرتشت است چنین بر آورد می شود که او چون مورد پیگرد روحانیان و سودا گران دینی همزمان خود قرار گرفت، بناچار از زادگاه خود گریخت و به یکی از فرمانروایان آن زمان بنام شاه گشتاسپ پناه برد و پس از چند روزی او توانست شاه گشتاسب را هم به یکتاپرستی راهنمایی کند.
پدر آشور زرتشت پوروشسب، مادرش دُغدوُ و همسر وی هوَوی نام داشته است، فرزندان آشور زرتشت سه پسر بنام های ایسدواستَر، اُروَتدنَر و خورشید چهر و سه دختر بنام های تریتی، فرین، پورچیستا بوده اند.
آشور زرتشت، در نوجوانی باورهای خرافی مردم و پرستش خدایان پنداری را نادرست تشخیص داد. آنگاه در 20 سالگی، تنهایی را برگزید و به طبیعت روی کرد و پروردگار خود را با دیده دل شناخت. وی در 30 سالگی از سوی خداوند به پیامبری برگزیده شد و برای نخستین بار، آیین یکتا پرستی را به جهانیان سفارش کرد.
در اندیشه و پیام آشور زرتشت، خداوند هستی بخش، اَهورامَزدا نام دارد. اَهورا یعنی هستی بخش، مَز یعنی بزرگ و دا از دانش و دانایی آمده است. از این دیدگاه خداوند، دانای بزرگ است، انسان را بنده و برده خویش نمی داند بلکه با خردی که به انسان بخشیده، جایگاه ارزشمند انسانی و دانایی را به او پیشنهاد کرده است. از دیدگاه زرتشت، خداوند، کینه توز، انتقامجو، خشمناک و مجازات گر نیست بلکه سراسر نیکی وداد است.
قانون اَشا
نگرش آیین زرتشت به جهان هستی، پیروی و پیوستن به قانون اَشا است. از دیدگاه او خداوند جان و خرد، جهان را بر پایه هنجاری آفریده که بر تمام هستی حکمفرما است او این هنجار و نظم حساب شده را اَشا می نامد. استواری قانون اَشا بر جهان هستی، بازتاب اراده و خواست پروردگار بزرگ است. انسان باید خود را با هنجار هستی، همگام و همراز سازد. راستی و درستی، مهر و فروتنی و فروزه های نیک انسانی را در خود پرورش دهد. قانون اَشا، نیروی هماهنگ کننده جهان هستی است و هیچ پدیده ای از اتم تا کهکشان وجود ندارد که بر پایه این هنجار نا هماهنگ، استوار نباشد.