نکته بیشتر روشن می شود .
قدرت هنر:
چنان که در ادامه - در ضمن یاد کرد عناصر اثر هنری بیان خواهیم کرد- هنراز رسایی ، پذیرش بیشتر وسرعت در انتقال پیام برخوردار بوده و به خاطر جهانی بودن زبان ان در میان راههای مختلف پیام رسانی پذیرفته ترین راه می باشد
توجه قدرتهای باطل کیش به قدرت جایگاه هنر:
دریافت نقش هنر درهدایت یا ضلالت مردم امری نیست که بتازگی روشن شده ، باشد لیکن در عین حال به نظر می رسد در عصرهای اخیر قدرتهای جهانی به نقش هنر در تحقق منابع پلید خود ، بیش از پیش پی برده اند . بی تردید یکی از نمودهای ان جایگزین تهاجم فرهنگی به جای تهاجم سیاسی و نظامی و ... برای توسعه قلمرو سیطره و نفوذ استعماری می باشد . تهاجم به گونه فرهنگی نیز ، بیش از هر چیز دیگر برعنصر هنر و مولفه های ان تکیه دارد .
سرمایه گذاری میلیاردها دلاری در توسعه و رونق هالیوودها ، ساختن فیلمهای خشن و ضداخلاقی ، توسعه برنامه های ویدئویی و ماهواره ای ، رمانهای منحرف کننده و .. همگی حکایت از این توجه خطر افرین به نقش منفی هنر دارد .
ظهور نهضت اسلامی و عدم بازیافت مرزهای بایسته هنر:
انقلاب اسلامی به دو دلیل به هنر نیازمند است :
◄ ابلاغ پیام
◄ مقابله با شبیخون فرهنگی
زیرا تنها راه مقابله با فرهنگ ، خود فرهنگ است .
از سوی دیگر ، هنر دارای مولفه های مختلف بوده ، مرزهای بایسته و نبایسته ای دارد که عدم بازیافت این مرزها سبب فروغلتیدن دران چیزی می گردد که به دنبال اجتناب از ان بودیم . با این حال ، از سوی دانشوران اسلامی ، تحقیق بسیار کمرنگ و ضعیفی درباره ان انجام شده است ، به گونه ای که به زحمت می توان به برخی از آراء ان هم در چند مقوله محدود هنری دست یافت .
از این رو ، روشن نبودن مرزبندیهای هنر مقبول و مردود ، مسولان فرهنگی جامعه را با مشکلات بنیادینی در جهت سیاستگذاری مناسب روبرو ساخته است .