یکى از خصلتهاى بسیار مهم فردى و اجتماعى، امانتدارى است. امانت دارى به معناى حفظ و سالم نگهداشتن آن از خطر و آسیب است. واژه امانت در اصل از «امن» و آرامش و اطمینان گرفته شده ؛ چنان که امانت دارى موجب امنیت، اعتماد و سلامتى جامعه از انحرافات و خطرها خواهد شد.
قیّومى صاحب لغت نامه «المصباح المنیر» مىنویسد:
«امانت در اصل از امن به معناى سکونت و آرامش قلب است و از نظر لفظ و معنا مانند واژه سلِمَ است: «اَمِنَ مِنَ الاسد، مثل سَلِمَ مِنهُ»، یعنى از گزند شیر ایمن شد، مرادف است با از گزند شیر به سلامت ماند»، [1]
ضد امانت، خیانت است که زشتترین خصلت از نظر عقل و دین مىباشد.
گرچه در میان مردم وقتى از امانت دارى سخن به میان مىآید، غالب مردم به امانت در امور مالى توجّه مىکنند، ولى بر اساس معناى لغوى و آیات و روایات بسیارى که در این راستا آمده، امانت دارى معناى وسیع و شاخههاى مختلفى دارد که هر کدام در جاى خود مهم است.
به طور کلى در وهله اول، امانت را مىتوان به دو شاخه: معنوى و مادى تقسیم کرد هر کدام از این دو نیز داراى شاخههاى متعدد و آثار متناسب با خود دارند.
امانتهاى معنوى مانند: اسلام، ایمان،قرآن، نماز، ولایت، مقام و...
امانتهاى مادى مانند: ودیعه مالى، قرض الحسنه، بیت المال، سپردههاى گوناگون، در نزد اشخاص حقیقى و حقوقى، بانکها و...
حتى یک سوزن ته گرد و یک نخ هم در نزد افراد و یا مسؤولان دولتى، یک نوع امانت است. از امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) نقل شده که فرمودند: «امانتهاى خداوند، اوامر و نواهى او است و امانتهاى بندگان خدا، امانتهاى مالى است که به همدیگر مىسپارند». [2]
کوتاه سخن آن که در بررسى آیات و روایات چنین بر مىآید که بزرگترین امانت الهى همان تکلیف و مسئولیت است که خداوند در پرتو آزادى و ارادهاى که به انسان داده، در اختیارش نهاده است، بر همین اساس حضرت على (ع) نقل مىکند که پیامبر (ص) یک ساعت قبل از رحلتش خطاب به من فرمود: «یا اَباالحسن اَدّ الامانه اِلَى البرّ والفاجِرِ فى ما قَلَّ و جَلَّ حَتّى فى الخیط وَالمخیط؛ اى ابوالحسن! امانت را چه مربوط به شخص نیکوکار باشد یا بدکار، چه کم باشد، چه زیاد، حتى امثال نخ و سوزن هم به صاحبش برگردان». [3]