فعالسازی چشم سوم
________________________________________
چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده میشود و جایگاه آن در کالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیکی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند که چشم سوم محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام و اشراق و وسیلهای برای ارتباط موجودات با یکدیگر در جهان هستی میباشد.
از طریق آنجا میتوان با عوالم و موجودات ماورائی و همچنین با ورای ابعاد مکانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت.
همچنین با کمک آنجا میتوان هالهها را دید.
برای رؤیت هاله، لازم است که تمرینات باز کردن چشم سوم را انجام دهید، تا چشم سوم خود را تحریک کرده، قدرت گیرندگی آن را افزایش دهید.
این کار شما را قادر میسازد که انرژی اطراف سوژه را دریافت کنید.
البته بدون انجام این کار هم دیدن هالهی تکرنگ ممکن است، اما اگر چشم سوم شما تحریک و باز نشده باشد، دیدن هالهی یک موجود زنده بسیار مشکل خواهد بود.
به یاد بیاورید که وقتی خیلی خیلی خسته و کاملاً فرسودهاید چه حالی دارید؟
به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی برای روزها نخوابیدهاید و به سختی میتوانید چشمهایتان را باز نگه دارید؟
به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی چشمهایتان دست از تلاش برای بسته شدن بر نمیدارند؟
به یاد بیاورید که چه حالی دارید وقتی که با چشمهایتان میجنگید تا آنها را باز نگه دارید؟
تجسم این حالتها با تمرکز و توجه کامل، در شما احساسی برمیانگیزد، مانند اینکه تلاش میکنید یک پردهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند کنید.
در چنین حالتی ماهیچههای چشمهایتان خوب پاسخ نمیدهند، بنابراین کار شما تقریباً بطور کامل ذهنی است.
چند لحظه صبر کنید تا این حالت را به خوبی مجسم کنید.
کوشش برای باز نگهداشتن چشمان خسته، یک تحریک ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد میکند و به تدریج باعث باز شدن آن میشود.
اما چگونه؟
این فعالیت گشایشی ذهن ، آگاهی جسمی شما را در محل چشم سوم متمرکز میکند.
هنگامی که آگاهی جسمی شما در یک قسمت از بدنتان متمرکز میشود و شما آن ناحیه را تحت نفوذ ذهنی خود قرار میدهید، کالبد انرژی خود را در آن ناحیه به نحوی پویا تحریک میکنید.
اگر این فعالیت ذهنی به اندازه کافی ادامه پیدا کند و تلاش ذهنی کافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد کرد.
اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی که در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد ( و بطور مستقیم در حال نگاه کردن به آن نیستید ) انجام دهید، دید هالهای خودبخود ایجاد خواهد شد.
فعالیت گشایشی ذهن که در اینجا شرح داده شد، شبیه تکنیکهای دیداری باز کردن چاکرا است که توسط اکثر استادان کار با انرژی و پیشرفت قوای ذهنی تدریس میشود.
فقط به مراتب قویتر و مؤثرتر است.
تمرینهای دیداری کار با انرژی به تنهایی ضعیف و کند هستند و یادگیری و استفاده از آنها مشکل است.
توصیه: مرکز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید.
این کار به شما کمک خواهد کرد که این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.
آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل کنید.
با تمرکز کامل از این ناحیه آگاه شوید.
این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بکشید.
چنان که گویی تلاش میکنید پلکهایتان را به زور باز کنید.
اما به ماهیچههایتان در این ناحیه اجازه ندهید که منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش کاملاً ذهنی است).
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید.
تصور کنید که چشمهایتان خیلی سنگین شدهاند؛ به آنها اجازه دهید که بسته شوند، و چند بار پلکهایتان را بههم بزنید.
توجه کنید که برای این کار از کدام ماهیچهها استفاده میکنید.
همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به کار ببرید، اما دیگر به ماهیچههای پلکهایتان اجازه ندهید که از فرمان اطاعت کنند.
این کار را دوباره و دوباره تکرار کنید ( بالا بکشید، بالا بکشید، بالا بکشید… ) چنان که گویی یک وزنهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند میکنید.
این کار را بارها تکرار کنید، اما به خودتان ( یا هیچ یک از ماهیچههایتان ) اجازهی انقباض یا پاسخ ندهید.
این کار در آغاز کمی دشوار است، اما با کمی تمرین به راحتی در انجام آن مهارت و تسلط پیدا میکنید.
این فعالیت گشایشی ذهنی خیلی مهم است.
اگر میخواهید به روشنبینی و سایر تواناییهای روحی دست پیدا کنید، این تمرین اولین قدم برای یادگیری کنترل چشم سوم است.
در مراحل اولیه ممکن است احساس کنید که ناحیه وسیعی از بالای ابروهایتان را بالا میکشید، حتی تمام پیشانی خود را .
این مورد اشکالی ندارد و باز هم میتواند تأثیر لازم را برای باز کردن چشم سوم شما داشته باشد.
با تمرین بیشتر خواهید توانست حوزهی تمرکز فعالیت ذهنی خود را کاهش دهید و آن را به ناحیهی بین ابروها ( چشم سوم ) محدود کنید.
اگر این فعالیت گشایشی ذهنی را ادامه دهید، چشم سوم خود را تحریک کرده ، آن را فعال خواهید ساخت.
تمرکز یکنواخت و آرام شما روی یک شیئ، چشم سوم شما را با انرژی ساطع شونده از آن شیئ هماهنگ خواهد کرد.
این انرژی به مرکز بینایی مغز شما ارسال میشود و در آنجا بعنوان یک تصویر ( یک نوار روشن از نور رنگی ) تفسیر میشود.
توصیه: هر گاه در انجام این عملکرد گشایشی ذهنی، تمرکز و تسلط کافی کسب کرده، آنرا بصورت ذهنی اجرا کنید، متوجه خواهید شد که وزنهی خیالی پشت چشمهای شما در یک سمت آسانتر از سمت دیگر بالا کشیده میشود،که معمولاً سمت راست آسانتر است.
اصولاً این احساس ناشی از تفاوت بین دو نیمکرهی مغز شما است که استفاده از یکی به مراتب آسانتر از دیگری است ( نیمکرهی غالب ).
اگر این مورد برای شما ایجاد اشکال میکند، با یک فعالیت چرخشی ذهنی، در جهت چرخش عقربههای ساعت در ناحیهی بین ابروها، چشم سوم خود را تحریک کنید.
منظور از جهت چرخش عقربههای ساعت این است که صورت خود را به عنوان صفحهی ساعت در نظر بگیرید و جهت صحیح چرخش را با آن بسنجید.
برای این فعالیت چرخشی نیز از همان فرمان ذهنی عضلانی استفاده کنید که قبلاً برای باز کردن چشمهای خسته به کار میبردید.
اما اکنون آنرا برای چرخش به کار ببرید، چنان که گویی با حرکت چرخشی یک مداد، این ناحیه را تحریک میکنید.
بهترین روش این است که برای فعال کردن چشم سوم خود تمرین گشایشی اصلی و این تمرین چرخشی را یک در میان انجام دهید.
فعالیت گشایشی ذهنی به هر حال برای هماهنگ کردن چشم سوم شما با هاله لازم است.
توجه: به یاد داشته باشید که همهی این تمرینهای محرک انرژی، به آگاهی جسمانی موضعی خصوصاً آگاهی موضعی در سطح پوست وابستهاند.
برای اینکه این تمرینها مؤثر باشند، باید احساس کنید که آنها واقعاً اتفاق میافتند.
معرفی به دوستان نگرشی بر کف دست !
با سلام بر همه دوستان عزیزو گلم که مطالب این وبلاگ را دنبال می کنند .
می خواهم قبل از اینکه مطلب امروز را بنویسم ، یک بار دیگر از محبت همه شما دوستان عزیزم تشکر و سپا س گذاری کنم .
دوستان ، مطلب امروز از نویسنده و محققی است فرانسوی که در سال 1886 با نام ، رنه ژان ماری گنون ، در حومه پاریس متولد شد و در سال 1951 با نام ، عبدالواحد یحیی ، در مصر فوت نمود .
دلایل عمیق گرایش رنه گنون به سیر و سلوک اسلامی همواره برای هموطنانش مبهم ماند وتغییر مذهب او موجب شگفتی جهان غرب شد .
مطلب امروز گرفته شده از فصلی از یکی از کتابهای او به نام ، اسلام و تائوئیسم ، است .
فصلی با نام : نگرشی بر کف دست .
« ...
بطن علوم سنتی برای غربیان غریب و دور از ذهن است و درک طبیعت حقیقی این علوم برای ایشان دشوار می باشد .
امروزه اکثر علوم سنتی برای غربیان کاملا از دست رفته اند و از بقیه این علوم جز تفاله ای بی شکل و مسخ شده چیزی باقی نمانده است تا آنجا که به سطح دستورالعملهای تجربی و " فن پیشگویی " تنزل یافته اند و مسلما فاقد هرگونه ارزش اعتقادی هستند .
با یک مثال می کوشیم تا دور بودن برداشت غربی های کنونی را از واقعیت نشان دهیم .
از اینرو اشاره ای چند به اسرار کف دست ( علم الکف ) در حکمت باطنی اسلام می کنیم .
اسرار کف دست هرچند برای کسانی که هیچ اطلاعی از این علم ندارند ، شگفت جلوه خواهد کرد ، در شکل اسلامی اش مستقیما به ، علم الاسماء ، وابسته است .
قرارگیری خطوط اصلی در کف دست چپ شکل عدد 81 را می سازد و در کف دست راست 18 را که مجموع آنها 99 یعنی مجموع اسماء الهی است ....
و نام الله را پنج انگشت هر دست می سازد : بدین ترتیب که انگشت کوچک الف ، انگشت دوم لام ، انگشت میانی و انگشت اشاره لام دوم ، و انگشت شست ه را می سازد و استفاده از شکل دست در مراسم و سنن اسلامی به عنوان یک سمبول که در همه کشورهای اسلامی به کار می رود از اینجا ناشی می شود ....
....
در کتاب ایوب باب سی و هفتم آمده است : دست هر انسان را مختوم می سازد ، تا جمیع مردمان اعمال او را بدانند .
که به اعتقاد ما این مطلب بی ارتباط با نقش اساسی دست در آئین های تبرک و تقدس نیست ....
از سوی دیگر رابطه بین بخش های مختلف دست با ستارگان و کواکب عموما شناخته شده و در کف شناسی غربی نیز موجود است ، اما در حالی که کف شناس غربی در آن جز علائم قراردادی چیزی نمی بیند ، در علم الکف پیوندی واقعی بین کف شناسی و ستاره شناسی وجود دارد ....
مطالعه دست چپ طبیعت فرد را نشان می دهد ، یعنی مجموعه تمایلات توانایی ها و استعدادها و در واقع شخصیت مادرزادی او را به ما می نمایاند .
اما آنچه را که اکتسابی است در دست راست می یابیم که خطوط آن دائما در تغییرند ....
این اشارات مختصر نشان می دهد که چگونه یک دانش سنتی نظام یافته کاملا به اصول اعتقادی یک دکترین وابسته و پیوسته است ....
» نکته ها و رموز استغفار برکات فراوان براى استغفار زیاد با سلام خدمت دوستان گلم این مطلب یه کم طولانی شده نشد تو دو بحث بنویسم اگر خسته نمیشید خوب بخونیدش که خیلی عالیه شرمنده همه خوبان از مجموع روایاتى که در فضیلت استغفار روایت شده است ، استفاده مى شود که آثار مادّى و برکات معنوىِ استغفار براى کسى است که زیاد و پى درپى، شب و روز، در هر حال و همه جا، از خدا عذرخواهى کرده و آمرزش طلبد.
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) در سخن پربارى مى فرمایند: أَکْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ ، فى بُیوتِکُمْ وَ فى مَجالِسِکُمْ وَ عَلى مَوائِدِکُمْ وَ فى أَسْواقِکُمْ وَ فى طُرُقِکُمْ وَ أَیْنَما کُنْتُمْ فَاِنَّکُمْ لاتَدْرُونَ مَتى تَنْزِلُ الْمَغْفِرَهُ .(1) زیاد استغفار کنید ، در خانه ها و مجالستان ، سر سفره ها و در بازارهایتان ، و در مسیر رفت و آمدهایتان و هر جا که بودید ( استغفار نمایید ) .
چرا که شما نمى دانید آمرزش خداوند چه زمانى نازل مى شود .
1 ـ مستدرک الوسائل ، ج 5 ، ص 319 .
در بیان گوهر افشان و حکمت بار دیگرى خطاب به زن هاى مسلمان مى فرمایند: یا مَعاشرَِ النِّساءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَکْثِرنَ الإِسْتِغْفارَ ، فَاِنّى رَأَیْتُکُنَّ أَکْثَرَ أَهْلِ النّارِ .(1) اى بانوان صدقه دهید و زیاد استغفار کنید که من بیشترِ اهل آتش را از شما زنان دیدم .
علاوه بر این ، در روایات ، فضایل خاصّى براى این ذکر شریف وارد شده است که خود عامل مهمّى براى زیاد گفتن استغفار است ، ما نمونه هایى از آن را زینت بخش این فصل کتاب قرار مى دهیم.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در سخن زیبایى استغفار را برترین دعا شمرده اند: ما مِنَ الدُّعاءِ شَىْءٌ أَفْضَلُ مِنَ الإِسْتِغْفار .(2) هیچ دعایى برتر و با فضیلت تر از استغفار نیست .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) اضافه بر این ، از آن به عنوان پربرکت ترین دعا در دنیا و آخرت ، یاد فرموده اند: أَىُّ دُعاء أَفْضَلُ مِنَ الإِسْتِغْفار وَ أَعْظَمُ بَرَکَهً مِنْهُ فِى الدُّنْیا وَالآخِرَهِ .(3) ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ مستدرک الوسائل ، ج 14 ، ص 309 .
2 ـ مستدرک الوسائل ، ج 5 ، ص 318 .
3 ـ مستدرک الوسائل ، ج 6 ، ص 188 .
چه دعایى از استغفار ، با فضیلت تر ، و برکت آن در دنیا و آخرت از طلب آمرزش ، بزرگتر و بیشتر است .
در سخن زیباى دیگرى آن حضرت ، اجر و پاداش این ذکر مبارک را بزرگترین پاداش دانسته و از آن به عنوان سریع ترین عامل براى دست یافتن به ثواب خداوند یاد نموده اند: الإِسْتِغْفارُ أَعْظَمُ أَجْراً وَ أَسْرَعُ مَثُوبَهً .(1) استغفار بزرگترین اجر و پاداش و سریع ترین مزد و ثواب را دارد .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) در گفتار حکیمانه اى آن را سلاح گنهکار، براى دفاع از خویشتن در برابر دشمن ( گناه و عقوبتش ) شمرده اند : سِلاحُ الْمُذِنْبِ ، اَلإِسْتِغْفارُ .(2) اسلحه گنهکار ، طلب آمرش از خداوند است .
همچنین آن حضرت استغفار را وسیله خوبى براى شستوشوى گناهان دانسته اند: نَعْمَ الْوَسیلَهُ ، اَلإِسْتِغْفارُ .(3) ( براى از بین بردن آثار شوم گناه ) استغفار خوب وسیله اى است.
در سخن پر بار دیگرى ، آن پیامبر رحمت از گناهان به عنوان درد و ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 و 2 ـ مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 122 .
3 ـ مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 124 .
مرض یاد کرده و دواى آن را استغفار معرفى کرده اند : اَلذُّنُوبُ داءٌ وَالدَّواءُ الإِسْتِغْفارُ وَالشَّفاءُ أَنْ لاتَعُودَ .(1) گناهان درد و مرض هستند و دواى آن استغفار است ، و شفا یافتن از آن به این است که دیگر به سوى آن ها برنگردى .
باز پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله وسلم) در دو کلام نورانى، استغفار را بهترین عبادت و دعا معرفى کرده و فرموده اند: خَیْرُ العِبادَهِ الإِسْتِغْفارُ .(2) استغفار بهترین عبادت است .
خَیْرُ الدُّعاءِ الإِسْتِغْفارُ .(3) بهترین دعا ، طلب آمرزش از خداوند است .
افزون بر این ، در بعضى از روایات که در زمینه آثار و برکات استغفار رسیده است ، به صراحت و روشنى اثرهاى یاد شده ، براى زیاد استغفار کردن ذکر گردیده است.
به نمونه هایى از آن ها توجّه کنید: * امام صادق (علیه السلام) حدیثى را از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت مى کنند که آن حضرت فرمودند: ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 129 .
2 ـ کافى ، ج 2 ، ص 567 .
3 ـ کافى ، ج 2 ، ص 504 ; وسائل الشّیعه ، ج 7 ، ص 176 ; بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 190 .
عَلَیْکُمْ فى شَهْرِ رَمَضانِ بِکَثْرَهِ الإِسْتِغْفارِ وَالدُّعاءِ ، فَأَمَّا الدُّعْاءُ فَیَدْفَعُ بِهِ عَنْکُمْ البَلاءَ وَ أَمَّا الإِسْتِغْفارُ فَیَمْحى ذُنُوبَکُمْ .(1) بر شما باد که در ماه رمضان زیاد استغفار و دعا کنید ، که دعاى زیاد ، بلا و گرفتارى را از شما دور مى سازد ; و استغفار زیاد، گناهان شما را نابود مى کند.
* نضر بن کثیر گوید: بر امام صادق (علیه السلام) وارد شدم در حالى که سفیان ثورى هم همراه من بود .
امام صادق (علیه السلام) سفارش هایى کردند ، از جمله فرمودند: إِذَا اسْتَبْطَأْتَ الرِّزْقَ فَأَکْثِرْ مِنَ الإِسْتِغْفارِ .(2) هرگاه روزیت به کُندى آید و به سختى به تو رسد ، زیاد استغفار کن .
* رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) در کلامى نورانى ، فرمودند: مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ .(3) هر کس زیاد استغفار کند، خداوند نسبت به هر غصّه و اندوهى ، گشایشى برایش قرار دهد و از هر تنگنایى راه خروجى پیش پایش ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ وسائل الشّیعه ، ج 10 ، ص 309 ; من لایحضر الفقیه ، ج 2 ، ص 608 .
2 ـ بحارالأنوار ، ج 66 ، ص 407 .
3 ـ بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 281 .
گذارد و از جایى که گمان ندارد او را روزى دهد .
از مجموع سخن در این بخش نتیجه مى گیریم : همانگونه که در گفتار قبل عنوان گردید ، در پاره اى آیات و روایات ، آثار و برکات عظیمه اى براى ذکر استغفار بیان شده که هضم آن براى همگان آسان نیست ; و این خود باعث تشکیک در اصل مطلب مى شود که چگونه ممکن است ، کسى عمرى گناه کند و سپس با درخواست بخشش از پروردگار خویش ، آمرزش خداوند شامل حالش شود و یا با گفتن یک استغفار به چنین آثار و برکاتى دست یابد ؟!
پاسخ این سؤال ، به صورت پراکنده در مکتب وحى و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) آمده است ، چکیده اش این است : اولاً : همانگونه که در فصل هاى گذشته یادآور شدیم ، استغفار ، تنها لغلغه زبان نیست ،بلکه حقیقت آن ، ندامت قلبى گوینده و پشیمانى باطنى او از گذشته و تصمیم جدّیش به ترک گناه و رو آوردنش به سوى خدا و احکام نورانى اسلام است .
ثانیاً : قوام توبه و استغفار به اینست که اگر واجباتى از او فوت شده ، آن ها را جبران سازد ، به این صورت که قضایش را بجا آورده ، کفّاره اش را بپردازد و یا به گونه دیگر آن را تدارک کند.
ثالثاً : اگر گناه او حق الناس است ، آن را پرداخته و یا صاحب حق را راضى کند ، بگونه اى که هنگام گفتن استغفار هیچ حقى از مردم به عهده او نباشد.
رابعاً : گناهى که از آن توبه کرده و برایش استغفار مى کند گناهى باشد که قابل گذشت و بخشش باشد ، نه آن که توبه در مورد آن مفهومى نداشته و قابل گذشت و آمرزش نباشد .
مثل اینکه ، آئین جدیدى پدید آورده و یا بدعتى در دین خدا گذارده و بدین واسطه جمعى را گمراه و از آغوش دین خدا جدا ساخته باشد.
زیرا کسانى که بر دین اختراعى او باقى مانده ، بدعتهاى او را پذیرفته ، بدان عمل کرده و بر آن عقیده مرده اند ، قابل بازگشت نیستند.
بى شک ، چنین گناهى توبه اى ندارد ، مگر آن که تمام کسانى را که گمراه ساخته ، به صراط مستقیم باز گرداند ; و این کار نیز براى او امکان پذیر نیست.
آخرین سخن در پاسخ به سؤال مذکور ، که از روایات گذشته استفاده مى شود این است: آمرزش خداوند و سایر برکات استغفار براى کسى است که علاوه بر شرایط یاد شده ، زیاد و پى در پى استغفار گوید نه آنکه عمرى گناه کند و سپس با گفتن یک استغفار همه گناهانش آمرزیده شود!
همچنانکه اگر پى در پى استغفار کند ، ولى تصمیم جدّى بر ترک گناه نگیرد و گذشته تاریک خویش را جبران نکند ، از استغفار خویش سودى نمى برد!
پس زیاد استغفار کردن ، مصمم بر ترک گناه بودن و گذشته خویش را جبران کردن از مهمترین شرایط پذیرش توبه و مهمترین عامل پدیدآورنده آثار و برکات استغفار ، مخصوصاً آمرزش خداوند است.
از سوى دیگر ، گاهى سؤال مى شود زیاد گفتن استغفار به چه شکل صورت مى پذیرد و بر چه گفتنى اطلاق مى گردد؟
پاسخ این سؤال نیز در سخنان نورانى اهل بیت (علیهم السلام) به صورت اجمال آمده است .
خلاصه جواب این است : زیاد گفتن استغفار به این است که هر کسى در روز صد مرتبه و در شب هفتاد بار استغفار گوید .
علاوه بر این ، به مقدارى که وقت و توان دارد ، استغفارهاى وارده را تلاوت کرده ، بخصوص در اوقات نماز و ساعات استجابت دعا از خدا آمرزش بخواهد .
در این صورت ، بى تردید گناهش بخشیده شده و آثار و برکات آمرزش خواهى را خواهد دید .
بنابراین ، با وجود این همه مدارک محکم و روشن ، نباید از رحمت و مغفرت خداوند مأیوس بود و از توبه و استغفار دست شست .
همچنانکه ، نباید به یاوه سرایى عده اى گوش فرا داد ، که سر و کار چندانى با دین ندارند و از تحقیق در آیات و روایات ـ معتبرترین مدارکِ مفاهیم دینى ـ بویى نبرده و تنها با خطور اشکالى به ذهن خویش ، تیشه به ریشه مقدسات مذهبى زده و دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را از بازگشت به سوى خدا و امام زمان (علیه السلام) باز داشته و از آمرزش خداوند مأیوس مى سازند.
اثر نوشتن استغفار روى انگشتر محبوبیّت استغفار ، پیش خداوند به حدّى است که نوشتن جمله « أَسْتَغْفِرُاللّهَ » به ضمیمه دو ذکر دیگر ، روى نگین انگشتر ، و همراه داشتن آن ، نیز داراى آثار و برکاتى است.
تا چه رسد به این که این ذکر ورد شب و روز انسان باشد!
از جمله آثارى که براى نوشتن این جمله روى نگین انگشتر ذکر گردیده است ، رهایى از فقر و تنگ دستى است.
محمد بن ابى عمیر ، در حدیثى از امام صادق (علیه السلام)روایت مى کند: مَنْ کَتَبَ عَلى خاتَمِهِ « ما شاءَ اللهُ لا قُوَّهَ إِلاّ بِالله أَسْتَغْفِرُاللهَ » أَمِنَ مِنَ الْفَقْرِ الْمُدْقِعِ .(1) هر کس روى انگشترش این عبارت را بنویسد: « آنچه خدا بخواهد ( همان مى شود ) ، هیچ نیروى نیست مگر به کمک خداوند ، از خدا طلب آمرزش مى کنم » .
از فقرى که او را خوار و سر افکنده سازد ، در امان مى ماند .
گفتنى است : ظاهر حدیث این است که براى دست یافتن به اثر یاد شده ، باید متن عربى اذکار نوشته شود.
اثر دیگر نوشتن این اذکار روى انگشتر عقیق ، اینست : اگر کسى تربت قبر مطهر امام حسین (علیه السلام) را با آدابى که امام باقر (علیه السلام)براى جابر ذکر مى کنند، بردارد و سپس آن را با انگشتر عقیقى که ذکر شریف « ما شاءَ اللهُ لا قُوَّهَ إِلاّ بِالله أَسْتَغْفِرُاللهَ » ، روى آن نوشته شده است ، مهر کند ; چنین تربتى باعث شفاى هر مرضى خواهد بود.(2) سیّد الاستغفار پیامبر و اهل بیت پاکش (علیهم السلام) با بیانات وحى گونه خویش راه عذرخواهى از خدا را به شیعیان آموخته اند و در فرصت هاى مختلف ، نسخه هاى گوناگونى از استغفار را به آنان یاد داده اند که هر یک در جاى خود ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ وسائل الشّیعه ، ج 5 ، ص 102 .
2 ـ بحارالأنوار ، ج 98 ، ص 138 ، ح 83 .
در این حدیث امام باقر (علیه السلام) آداب برداشتن تربت قبر امام حسین (علیه السلام) را براى جابر بن یزید جعفى بیان مى کنند که شایسته دقت و تأمّل است.
داراى آثار و برکات خاصّى است .
در میان نسخه هاى استغفار به بعضى از آن ها با عناوین برگزیده اى اشاره شده است که داراى مزیّت و شرافت بیشترى است ، و البتّه سرّ آن براى ما فاش نشده است و تنها با رمز و اشاره بیان گردیده است.
بسیار به جاست که راهیان کوى دوست ، با دقّت و تأمل بیشتر ، نکات آن را دریابند و از فیوضات و برکاتش بهره مند گردند.
یکى از رموز یاد شده ، عنوان سیّد الاستغفار است که پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله وسلم) ، در سخن زیبایى بدان اشاره مى کنند .
جابر بن عبدالله انصارى گوید: رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: تَعَلَّمُوا سَیِّدَ الإِسْتِغْفارِ .
آقاى استغفار را بیاموزید ( و آن را تلاوت کنید ) .
سپس این عبارت را بیان فرمودند: اَللّهُمَّ أَنْتَ رَبّى لا إِلـهَ إِلاّ أَنْتَ خَلَقْتَنى وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ عَلى عَهْدِکَ وَ أَبْوءُ بِنِعْمَتِکَ عَلَىَّ وَ أَبُوءُ لَکَ بِذَنْبى فَاغْفِرْ لى إِنَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ .(1) خدایا تو پروردگار منى ، هیچ معبودى جز تو نیست ، تو مرا آفریده اى و من بنده توام و بر عهد و پیمان باقى ام ، به کمک نعمتى که به من دادى زندگى مى کنم و به گناه خویش اقرار دارم، ( خدایا ) مرا ببخش که جز تو کسى گناهان را نمى بخشد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ مستدرک الوسائل ، ج 5 ، ص 317 .
نماز استغفار یکى از دستوراتى که در کلمات نورانى پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) ، براى رهایى از مشکلات و نجات از سختى ها ، بدان سفارش شده است ، خواندن نماز استغفار است که داراى آثار و برکات فراوانى است و کیفیّت آن بدین صورت است : دو رکعت ، و در هر رکعت بعد از حمد سوره قدر خوانده مى شود و پس از آن پانزده مرتبه استغفار گفته مى شود، و سپس به رکوع رفته و بعد از ذکر رکوع ده مرتبه استغفار و پس از برخاستن از رکوع و قبل از رفتن به سجده همین ذکر ده مرتبه، و پس از ذکر سجده ده مرتبه ، و بعد از برخاستن از سجده اول ده مرتبه ، و در سجده دوّم بعد از ذکر سجده باز ده مرتبه ، و پس از برخاستن از سجده دوم نیز ده مرتبه استغفار گفته مى شود.
رکعت دوم نیز به همین صورت به جا آورده مى شود.
این نماز شبیه نماز جعفر طیّار است با این تفاوت که دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد سوره قدر تلاوت مى شود و به جاى تسبیحات اربعه ، در هر جا به تعداد خاصّى که ذکر گردید، استغفار گفته مى شود .
پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در فضیلت این نماز مى فرمایند: إِذا رَأَیْتَ فى مَعاشِکَ ضیقاً وَ فى أَمْرِکَ إِلْتِیاثاً فَأَنْزِلْ حاجَتَکَ بِاللهِ تَعالى وَ جَلَّ ، وَلاتَدَعْ صَلاهَ الإِسْتِغْفارِ .
هر زمان در روزى خود تنگى و سختى دیدى و در کار خویش پراکندگى و از هم پاشیدگى مشاهده کردى، که کار را بر تو مشتبه ساخت ; حاجتت را با خدا در میان گذار و نماز استغفار را رها مکن.
سپس نماز را به همان صورت که که گذشت توضیح دادند و فرمودند: ( اگر این نماز را بخوانى ) خداوند کار تو را اصلاح مى کند انشاءالله.(1) گفتنى است : براى استغفار در این نماز ، صورت خاصّى ذکر نشده است .
بنابراین هر یک از نسخه هاى استغفار را که در بخش آخر این کتاب آمده است ، به عنوان ذکر نماز استغفار مى توان گفت ، هر چند مختصر باشد .
زمان استغفار سؤالى که به ذهن بعضى ممکن است خطور کند این است : پس از انجام گناه ، فرصت استغفار و عذرخواهى از خداوند ، تا چه زمانى براى انسان باقیست؟
باید بگوییم: توبه و بازگشت به سوى خداوند واجب است و وجوب آن فوریست .
به این معنى که شخص گنهکار بلافاصله باید از کردار زشت خویش استغفار کند و از گناهانش دست بکشد و تصمیم جدّى بر ترک آن بگیرد .
ولى این هرگز به معناى محدودیت زمانى براى استغفار نیست ، از مدارکى استفاده مى شود : کسى که گناه کند و مدّت زمانى بر آن بگذرد و از توبه کردن غافل شود ، هر زمان که از گناه خود پشیمان شود و تصمیم بر ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ مستدرک الوسائل ، ج 6 ، ص 306 .
ترک گناه بگیرد و دیگر به سوى آن برنگردد و سپس استغفار کند ، خداى مهربان او را مى بخشد و از سر تقصیرش در مى گذرد.(1) از سوى دیگر از بعضى روایات استفاده مى شود: از زمانى که انسان گناه مى کند ، تا هفت ساعت بیشتر براى استغفار و عذرخواهى از خداوند مهلت ندارد و چنانچه استغفار نکند ، گناه در نامه عملش ثبت مى شود.(2) جمع بین این دو دسته روایات ، به این است : مهلت هفت ساعت براى این است که گناه در نامه عمل انسان ثبت نگردد .
یعنى اگر قبل از هفت ساعت استغفار و توبه کند اصلاً گناهى در نامه عمل او نوشته نمى شود.
ولى چنانچه توبه و عذرخواهى نکند ، گناه نوشته مى شود و اگر بعد از هفت ساعت توبه کند و اصرار در طلب آمرزش از خدا نماید امید مى رود که آنچه برایش نوشته شده است از نامه عملش پاک گردد.
امام صادق (علیه السلام) در حدیثى مى فرمایند: مؤمن بعد از گذشت بیست سال به یاد گناهش افتاده و از آن استغفار مى کند و خدا او را مى بخشد .
در حالى که کافر همان ساعتى که گناه مى کند ، گناه خویش را از یاد مى برد.(3) از همین روست که امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، از استغفار به عنوان وسیله اى براى پاک کردن نامه عمل یاد مى کنند : ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 71 ، باب 86 .
2 ـ کافى ، ج 2 ، ص 434 ; وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 64 .
3 ـ کافى ، ج 2 .
تعجّب از کسى است که از آمرزش خداوند ناامید گشته است ، در حالى که با او وسیله پاک کننده است .
شخصى سؤال کرد : پاک کننده چیست؟
امام (علیه السلام) فرمودند: استغفار .(1) رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز به استغفار خاصّى اشاره کرده و مى فرمایند: هر کسى هر روز بعد از نماز عصر ، روزى یک بار آن را تلاوت کند ، خداوند به دو ملک مأمور او دستور مى دهد ، نامه عمل زشت او را ، هر چه هست پاره کنند.(2) گفتنى است : هر چه استغفار انسان به گناهش نزدیکتر باشد، سریع تر به آمرزش خداوند دست مى یابد و چنانچه قبل از هفت ساعت استغفار و توبه کرده باشد ، از عقوبت هاى گناه در دنیا نیز در امان مى ماند.
در حالى که اگر هفت ساعت بر او گذشت و توبه و استغفارى نکرد ، گناه در نامه عملش ثبت مى شود و چنانچه بعد از گذشت زمانى رو به توبه و استغفار آورد ، ممکن است بعد از دیدن بلاهایى در دنیا از قبیل فقر، مرض، قرض و ناراحتى هایى از این قبیل ، توبه اش پذیرفته و گناهش آمرزیده شود.
پس چه بهتر که اگر گناهى از ما سر زد ، بلافاصله توبه و استغفار کرده و ندامت خود را به خداى خویش اظهار کنیم ، تا هم گناهى در نامه عملمان ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ وسائل الشّیعه ، ج 7 ، ص 177 .
2 ـ مستدرک الوسائل ، ج 5 ، ص 120 .
متن این استغفار را در بخش « انواع استغفار و برکات آنها » در همین کتاب صفحه 238 ، ملاحظه فرمایید.
ثبت نگردد و هم علاوه بر مصونیت از عذاب هاى حتمى خداوند در آخرت ، از عقوبت ها و بلاهاى احتمالى او در دنیا ، نیز محفوظ بمانیم.