جبایت
باج و خراج گرفتن ( برهان قاطع ) و جمع کردن خراج و گرفتن آن .
حاجب بزرگ ، به مرو رفت ...... و هر جای شحنه فرستاد و جبایت روان شد. .ص 687
و بنده سباشی ، تا این غایت با ایشان آویخت و طلیعه داشت و جنگها بود .....، تا ایشان در هیچ شهر از خراسان نتوانستند نشست و جبایت روان است و عمّال خداوند بر کار . ص 708
حاصل و باقی
حاصل، مقدار مالی است که در خزانه یا در نزد کارگزار موجود است و باقی، مقدار خراجی است که مردم بدهکارند و هنوز نپرداخته اند .
عبدالغفار به دیوان استیفا رود و بگوید مستوفیان را تا خط بر حاصل و باقی او کشند . ص 155
پس عبدوس را گفت : باز گرد ، تا من امشب مثال دهم تا حاصل و باقی وی پیدا آرند و فردا با وی به درگاه آرند . ص 464
حِمل