در برخی از کتب ارائه دهنده تعالیم باطنی مشاهده میشود که به کرات از کلماتی مانند جنگاور, مبارز, و... استفاده شده است, اما شاید بهقدر کافی شفاف نشده که این مبارز با چه کسی یا چیزی مبارزه میکند؟ او از این مبارزه چه هدفی دارد؟ و اصولاً جایگاه این مبارزه در آموزشهای باطنی چیست؟
هدف از مبارزه در حالت کلی، پیروزی بر دشمن است. نیرویی مخالف با سالک که اگر کنترل و دفع نشود برای وی مرگبار خواهد بود. این نابودی باطنی ممکن است که با نابودی ظاهری یا مرگ جسمی شخص همراه نباشد اما میتواند شرایطی بدتر از مرگ فیزیکی را برای وی مهیا کند.
در پاسخ به این سؤال که «از دیدگاه باطنی بزرگترین دشمن انسان کیست؟»، تعالیم باطنی نظرات مشابهی را بیان میکنند. یکی از معلمین باطنی چنین میگوید: «بزرگترین دشمن ما خودبزرگ بینی ماست»1 که این جمله میتواند بیانگر محور «جهان بینی مبارز باطنی» در نظر گرفته شود.2
جهان یک حوزه اسراری است و انسان موجودی جادویی و وارث میراثی بزرگ و رازآمیز است. با این وجود انسان امروز از آن انسان آرمانی و کامل که از تمامی ظرفیتهای درونی خود برای حرکت و زندگی استفاده میکند, فاصله زیادی دارد. این فاصله, فاصلهای از جنس آگاهی و انرژی است.
بنابر دیدگاههای باطنی این فاصله توسط خودبزرگبینی ایجاد شده است و بنابراین سالکی که میخواهد به وضعیت انسان آرمانی و کامل برسد ناگزیر از جنگیدن با این بزرگترین دشمن انسان و پیروزی بر آن است.
برای طی این فاصله باید از موانعی که در این میان توسط خودبزرگبینی تعبیه شده گذر کرد و با برداشتن هر یک از موانع آگاهی, میتوان یک گام بهوضعیت ایدهآل نزدیک شد.