این مسئله مسلم است که در دین اسلام ملیت و و قومیت به معنایی که امروز میان مردم مصطلح است هیچ اعتباری ندارد ، بلکه این دین به همه ملتها و اقوام مختلف جهان با یک چشم نگاه میکند ، و از آغاز هم دعوت اسلامی به ملت و قوم مخصوصی اختصاص نداشته است و بلکه این دین همیشه میکوشیده است که به وسایل مختلف ریشه ملتپرستی و تفاخرات قومی را از بیخ و بن برکند .
در اینجا لازم است ما در دو قسمت بحث کنیم : اول اینکه اسلام از آغاز ظهور خویش «داعیه جهانی» داشته است . دوم اینکه مقیاسهای اسلامی مقیاسهای جهانی است نه ملی و قومی و نژادی .
2 ) داعیه جهانی اسلام
برخی از اروپائیان ادعا میکنند که پیغمبر اسلام در ابتدا که ظهور کرد فقط میخواست مردم قریش را هدایت کند ، ولی پس از آنکه پیشرفتی در کار خود احساس کرد تصمیم گرفت که دعوت خویش را به همه ملل عرب و غیرعرب تعمیم دهد .
این حرف که یک تهمت ناجوانمردانهای بیش نیست علاوه براینکه هیچ دلیل تاریخی ندارد با اصول و قرائنی که از لحن آیات اولیه قرآن که بر پیغمبر اکرم نازل شد استفاده میشود مبانیت دارد.
در قرآن مجید آیاتی هست که نزول آنها در مکه و در همان اوایل کار بعثت پیغمبر اسلام بوده و در عین حال جنبه جهانی داشته است .
یکی از این آیات آیهای است در سوره «تکویر» که از سورههای کوچک قرآن است . این سوره از سورههای مکیه است که در اوایل بعثت نازل شده است . و آن آیه چنین است : «ان هو الا ذکر للعالمین» نیست این مگر یک تذکر و بیدار باش برای تمام جهانیان .
در آیه دیگر که در سوره سبا است میفرماید : «و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیراً ونذیراً و لکن اکثر الناس لایعلمون» ، تو را نفرستادیم مگر آنکه برای همه مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشی ولی بیشتر مردم نادانند .
و نیز در سوره انبیاء میفرماید : «ولقد کتبنا فیالزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» ، و هر آینه نوشتیم در زبور پس از ذکر که «زمین» به بندگان صالح من خواهد رسید .
و نیز در صوره اعراف میفرماید : «یا ایهاالناس انی رسولالله الیکم جمیعاً» ، ای مردم من فرستاده خدایم بر همه شما .
در قرآن هیچ جا ، خطابی بصورت «یا ایها العرب» ، یا «ایهاالقرشیون» پیدا نمیکنید . آری گاهی در برخی از جاها خطاب«یا ایها الذین آمنوا» هست که مطلب مربوط به خصوص مؤمنین است که به پیغمبر (ص) گرویدهاند وگرنه در موارد دیگر که پای عموم در میان بوده عنوان «یا ایها الناس» ، آمده است .
یک مطلب دیگر در اینجا هست که مؤید جهانی بودن تعلیمات اسلامی و وسعت نظر این دین است و آن اینکه ، آیات دیگری در قرآن میباشد که از مفاد آنها یک نوع «تعزز» و اظهار بیاعتنایی به مردم عرب از نظر قبول دین اسلام استنباط میشود ، مفاد آن آیات این است که اسلام نیازی به شما ندارد ، فرضاً شما اسلام را نپذیرید ، اقوام دیگری در جهان هستند که آنها از دل و جان اسلام را خواهند پذیرفت . بلکه از مجموع این آیات استنباط میشود که قرآن کریم روحیه آن اقوام دیگر را از قوم عرب برای اسلام مناسبتر و آمادهتر میداند . این آیات بخوبی جهانی بودن اسلام را میرساند ، چنانکه در سوره انعام میفرماید : «فان یکفر بها هؤلاء فقد و کلنابها قوماً لیسوابها بکافرین» ، پس اگر اینان (اعراب) به قرآن کافر شوند ، همانا ، ما کسانی را خواهیم گمارد که قدر آن را بدانند و به آن مؤمن باشند .
و نیز در سوره نساء میفرماید : «ان یشأ یذهبکم ایها الناس و یأت بآخرین و کان الله علی ذالک قدیراً» ، اگر خدا بخواهد شما را میبرد و دیگران را بجای شما میآورد و خداوند بر هر چیزی تواناست .
و نیز در سوره محمد(ص) میفرماید : «و ان تتولوا یستبدل قوماً غیرکم ثم لایکونوا امثالکم» ، اگر شما به قرآن پشت کنید گروهی دیگر جای شما را خواهند گرفت که مانند شما نباشند .
در ذیل این آیه ، حضرت امام باقر علیهالسلام میفرماید : «منظور از قوم دیگر ، موالی (ایرانیان) است .
و نیز امام صادق علیهالسلام فرمود : «این امر ، یعنی پشت کردن مردم عرب بر قرآن ، تحقق پیدا کرد و خداوند بجای آنها موالی یعنی ایرانیان را فرستاد و آنها از جان و دل اسلام را پذیرفتند .
باری مقصود ما فعلاً این نیست که بگوییم آن قوم دیگر ایرانیان بودند و یا غیرایرانیان ، بلکه اینرا میخواهیم بگوییم که از نظر اسلام قوم عرب و غیرعرب از نظر قبول یا رد اسلام مساوی بودند ، و حتی عربها بخاطر بیاعتنائیهایی که به اسلام میکردند ، کراراً مورد سرزنش واقع میشدند . اسلام میخواهد به اعراب بفهماند که آنها چه ایمان بیاورند و چه نیاورند این دین پیشرفت خواهد کرد ، زیرا اسلام دینی نیست که تنها بخاطر قوم مخصوصی آمده باشد .