دانلود مقاله معاد

Word 50 KB 15725 10
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • کلیاتی درباره مسأله معاد
    بحث ما درباره مسأله معاد است .

    مسأله معاد از نظر اهمیت ، بعد از مسأله توحید مهمترین مسأله دینی و اسلامی است .

    پیغمبران ( و بالخصوص‏ آنچه از قرآن درباره پیغمبر ما استفاده می‏شود ) آمده‏اند برای اینکه مردم‏ را به این دو حقیقت مؤمن و معتقد کنند : یکی به خدا ( مبدأ ) و دیگر به‏ قیامت و یا فعلا به اصطلاح معمول ما معاد مسأله معاد چیزی است که برای‏ یک مسلمان ایمان به آن لازم است ، یعنی چه ؟

    یعنی در ردیف مسائلی نیست‏ که چون از ضروریات اسلام است و ایمان به پیغمبر ضروری است ، پس ایمان‏ به آن هم به تبع ایمان به پیغمبر ضروری است .

    ما بعضی چیزها داریم که باید به آنها معتقد بود ، به این معنا که‏ اعتقاد به آنها از اعتقاد به پیغمبر منفک نیست ، باید به این‏ معناست نه به معنی تکلیف ، به معنی این است که انفکاک پذیر نیست که‏ انسان به پیغمبر و اسلام ایمان و اعتقاد داشته باشد ولی به این چیز ایمان‏ نداشته باشد .

    مثلا روزه ماه رمضان ، می‏گویند که روزه ماه رمضان از ضروریات اسلام است .

    اگر کسی روزه نگیرد و بدون عذر روزه بخورد ، این‏ آدم فاسق است ولی اگر کسی منکر روزه باشد ، از اسلام خارج است ، چرا ؟


    برای اینکه اسلام ایمان به وحدانیت خدا و ایمان به پیغمبر است و امکان‏ ندارد که کسی به گفته پیغمبر ایمان داشته باشد ولی روزه را منکر باشد ، چون اینکه در این دین روزههست از ضروریات و از واضحات است ، یعنی نمی‏شود انسان در ذهن خودش‏ میان قبول گفته‏های پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند .

    ولی خود مسأله‏ اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست ، یعنی در قرآن‏ هیچ جا وارد نشده : کسانی که به روزه ایمان می‏آورند .

    بحث ما درباره مسأله معاد است .

    ما بعضی چیزها داریم که باید به آنها معتقد بود ، به این معنا که‏ اعتقاد به آنها از اعتقاد به پیغمبر منفک نیست ، " باید " به این‏ معناست نه به معنی تکلیف ، به معنی این است که انفکاک پذیر نیست که‏ انسان به پیغمبر و اسلام ایمان و اعتقاد داشته باشد ولی به این چیز ایمان‏ نداشته باشد .

    برای اینکه اسلام ایمان به وحدانیت خدا و ایمان به پیغمبر است و امکان‏ ندارد که کسی به گفته پیغمبر ایمان داشته باشد ولی روزه را منکر باشد ، چون اینکه در این دین روزههست از ضروریات و از واضحات است ، یعنی نمی‏شود انسان در ذهن خودش‏ میان قبول گفته‏های پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند .

    ولی خود مسأله‏ اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست ، یعنی در قرآن‏ هیچ جا وارد نشده : " کسانی که به روزه ایمان می‏آورند " .

    اما گذشته از اینکه مسأله معاد و قیامت مثل روزه از ضروریات اسلام‏ است ( یعنی نمی‏شود کسی معتقد به پیغمبر باشد ولی منکر معاد باشد ) در تعبیرات قرآن کلمه ایمان به قیامت ، ایمان به یوم آخر آمده است ، یعنی‏ پیغمبر مسأله معاد را به عنوان یک چیزی عرضه کرده است که مردم همان‏ طوری که به خدا ایمان و اعتقاد پیدا می‏کنند ، به آخرت هم باید ایمان و اعتقاد پیدا کنند ، که معنی آن این می‏شود که همین طوری که خداشناسی لازم‏ است ( یعنی انسان در یک حدی مستقلا با فکر خودش باید خدا را بشناسد ) در مسأله معاد نیز انسان باید معادشناس باشد ، یعنی پیغمبر نیامده است‏ که در مسأله معاد بگوید چون من می‏گویم معادی هست شما هم بگویید معادی‏ هست ، مثل اینکه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است‏ .

    نه ، ضمنا افکار را هدایت و رهبری و دعوت کرده که معاد را بشناسند ، معرفت و ایمان به معاد پیدا کنند .

    معاد ، جزء اصول دین اینکه علمای اسلام معاد را از اصول دین قرار داده‏اند ولی سایر ضروریات‏ را از اصول دین قرار نداده‏اند ، بر همین اساس است .

    چون خیلی اشخاص از ما این سؤال را می‏کنند ، می‏گویند شهادتین که انسان به آن مسلمان می‏شود دو چیز بیشتر نیست : " اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله‏ " .

    دیگر چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار داده‏اند ؟

    خوب ، آدمی که‏ به پیغمبر ایمان داشته باشد ، به هر چه پیغمبر گفته ( اگر برایش ثابت‏ شود که پیغمبر گفته ، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد ) ایمان پیدا می‏کند ، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست ( 1 ) : توحید ، نبوت ، معاد فرع و طفیلی نبوت است ، چون ما به نبوت‏ اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده ، به معاد هم اعتقاد داریم ، همین طوری که چون پیغمبر گفته‏اند نماز واجب است به نماز هم اعتقاد داریم ، نماز هم از ضروریات است ، روزه هم از ضروریات است ، حج هم از ضروریات است .

    این ایراد وارد نیست ، چون علت اینکه مسلمین معاد را جزء اصول دین‏ قرار داده‏ا ند این بوده که اسلام درباره معاد یک امر علاوه‏ای از ما خواسته‏ ، یعنی نخواسته ما فقط آن را به عنوان یکی از ضروریات اسلام ، به طفیل‏ قبول نبوت قبول کرده باشیم ، خواسته که خود ما هم مستقلا به آن ایمان و اعتقاد داشته باشیم ، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشیم ، به معاد اعتقاد داشته باشیم .

    این که " ولو " می‏گویم نه اینکه از آن صرف نظر می‏کنم ، می‏خواهم بگویم یک مسأله‏ای است که خواسته ما مستقلا به آن ایمان‏ داشته باشیم و لهذا قرآن استدلال می‏کند بر قیامت ، استدلال نمی‏کند بر روزه‏ ، می‏گوید روزه را پیغمبر گفته ، ولی استدلال می‏کند بر قیامت ، چه آن نوع‏ استدلالی که پایه آن خود توحید است ، و چه آن استدلالی که پایه آن نظام‏ خلقت است .

    استدلالهای قرآن بر معاد دو نوع استدلال در قرآن هست .

    یک نوع استدلال بر معاد ، بر اساس توحید است که قرآن می‏گوید ممکن نیست خدا خدا باشد ولی معادی نباشد ، یعنی اگر معاد نباشد خلقت عبث است .

    این خودش یک استدلال است .

    قرآن خواسته‏ روی این مطلب استدلال کند : " « ا فحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم‏ الینا لا ترجعون »" ( 1 ) .

    البته ما روی این استدلالها بعد بیشتر صحبت‏ می‏کنیم ولی حالا این مدعای خودمان را که " معاد از اصول دین است " می‏خواهیم بگوییم روی چه حساب است .

    قرآن در واقع این طور می‏گوید : یا باید بگویید خدایی نیست ، پس خلقت و آفرینش عبث و باطل و بیهوده‏ است ، دنبال حکمت در خلقت نباید رفت و مانعی نخواهد داشت که خلقت‏ بر عبث و بیهوده باشد ، و یا اگر خدایی هست که جهان را آفریده است‏ معادی هم باید باشد ، معاد متمم خلقت است ، مکمل خلقت است ، جزئی از خلقت است که با نبودن آن خلقت ناقص است ، خلقت عبث و بیهوده است‏یک سلسله استدلالهای دیگر هم در قرآن هست که همان نظام موجود و مشهود را دلیل بر قیامت قرار می‏دهد .

    در اول سوره حج و مؤمنون هست که ایها الناس !

    اگر در بعث و در قیامت شک و ریب دارید ، پس ببینید خلقت‏ خودتان را ، بعد خلقت خود ما را می‏گوید که شما را از نطفه آفریدیم ، نطفه را از خاک آفریدیم ، بعد نطفه را به علقه و علقه را به مضعه تبدیل‏ کردیم ، بعد برای مضعه استخوان قرار دادیم ، بعد گوشت پوشاندیم ، بعد شما را به صورت طفل در آوردیم ، " « ثم انکم بعد ذلک لمیتون 0 ثم انکم‏ یوم القیامه تبعثون »" ( 1 ) همچنین کأنه همین راهی را که تا حالا آمده‏اید ادامه می‏دهید تا منتهی می‏شود به قیامت .

    پس سر اینکه معاد را جزء اصول دین قرار داده‏اند ، نه صرف [ این بوده‏ که معاد ] یکی از ضروریات دین و از توابع نبوت بوده است ، بلکه یک‏ مسأله‏ای بوده که راه استدلال بر آن لا اقل تا اندازه‏ای باز بوده و قرآن‏ می‏خواسته است که مردم به مسأله قیامت به عنوان یک مسأله مستقل‏ اعتقاد پیدا کنند .

    پیوستگی زندگی دنیا و آخرت انسان در آن دنیا آنچنان است که اینجا خودش را بسازد ، اینجا اگر خودش را کامل بسازد آنجا کامل است ، اگر ناقص بسازد ناقص است ، اگر خودش را کور قرار بدهد آنجا کور است و اگر خودش را کر قرار بدهد آنجاکر است و اگر خودش را از صورت انسانیت خارج کرده باشد و به صورت‏ حیوانی از انواع حیوانات دیگر در آورده باشد ، در آنجا به صورت همان‏ حیوان محشور می‏شود .

    این هم مسأله سوم ، یعنی رابطه و پیوستگی بسیار شدید میان زندگی دنیا و زندگی آخرت ، که فرمود : " « الدنیا مزرعه الاخرش » " ( 2 ) .

    تنها این جمله نیست ، هزارها جمله [ هست ] ، اصلا هر چه‏ درباره معاد آمده در همین زمینه " « الدنیا مزرعه الاخرش » " آمده است‏ .

    اساسا نظام آنجا با نظام اینجا فرق می‏کند .

    اینجا نظام ما نظام اجتماعی‏ است ، به این معنا که افراد واقعا در سعادت و شقاوت یکدیگر شریک و مؤثرند ، یعنی عمل خوب من می‏تواند شما را خوشبخت کند و عمل بد من تأثیر دارد در بدبختی شما و افراد یک اجتماع سرنوشت‏ مشترک دارند .

    ولی در آنجا اصلا سرنوشت مشترک نیست ، اهل سعادت با هم‏اند و اهل شقاوت هم با هم ، ولی آن با هم بودن غیر از اشتراک داشتن‏ در سعادت است ، اساسا اشتراکی در کار نیست ، هر کسی در وضع خودش هست‏ بدون آنکه تأثیری در وضع دیگری داشته باشد .

    اینها اموری است قطعی و مسلم و پیغمبران آمده‏اند برای اینکه مردم را به این مطلب دعوت کنند ، مخصوصا این قسمت اخیر چون جنبه تربیتی‏ زیادتری دارد و بیشتر به مسأله دعوت مربوط است .

    ما می‏بینیم که در درجه‏ اول قرآن و بعد سایر آثار دینی ما اصرار فراوانی روی این مطلب دارند که‏ آن دنیا دار الجزاء است ، خانه پاداش و خانه کیفر است ، پس شما مراقب عمل خودتان در اینجا باشید .

    حتی قرآن تعبیری دارد که عده‏ای این‏ تعبیر را حمل بر هیچ گونه مجاز گویی نمی‏کنند و عین حقیقت می‏دانند .

    تعبیر این است که قرآن می‏گوید آنچه که شما در این دنیا عمل می‏کنید ، عمل‏ شما پیش فرستاده شما به دنیای دیگر است .

    عده‏ای می‏گویند این تعبیر بلاغتی است ، تعبیر مجازی است ، عمل ما که آنجا فرستاده نمی‏شود ، عمل من‏ یعنی کار ، این کار یک حرکت است و این حرکت هم همین جا فانی و تمام‏ می‏شود .

    ولی عده‏ای معتقدند که هر چه در این دنیا پیدا بشود ، صورتی در دنیای دیگر پیدا می‏کند که همین خودش یک حقیقتی در دنیای دیگر پیدا می‏کند و این تعبیر قرآن راست است که هر چه ما در اینجا عمل می‏کنیم چیزی‏ در آن دنیا ایجاد کرده‏ایم ، پس چیزی را از این دنیا به آن دنیا فرستاده‏ایم .

    تعبیر قرآن این تعبیر قرآن را ببینید آیات معاد اساسا برای موعظه هم خیلی خوب‏ است در اواخر سوره حشر می‏فرماید : " « یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله‏ " ای اهل ایمان !

    تقوای الهی داشته باشید ، از خدا بپرهیزید ( همیشه‏ گفته‏ایم که کلمه " تقوا " معنایش پرهیز نیست ولی ما تعبیر دیگری‏ نداریم ) ، که معنایش این است که خودتان را از غضب الهی ، از مخالفت‏ فرمان الهی دور نگه دارید .

    " « و لتنظر نفس ما قدمت لغد »" خیلی‏ تعبیر عجیبی است ، " « و لتنظر »" امر است : " و باید هر نفسی و هر کسی نظر کند و دقت کند در آنچه برای فردا می‏فرستند " .

    این صریح‏ترین تعبیری است که می‏شود در این‏ زمینه کرد .

    وقتی به ما می‏گوید بیایید در کار و عمل خودتان مراقب باشید ، به این تعبیر می‏گوید : درباره این چیزهایی که برای فردا پیش می‏فرستید ، در مورد این پیش فرستاده‏های خودتان دقت کنید ، دقیق باشید .

    درست‏ مثل آدمی که در یک شهری هست و برای شهر دیگری که بعدها می‏خواهد برود در آنجا سکنی اختیار کند ، کالایی قبلا تهیه می‏کند و می‏فرستد ، به او می‏گویند در این چیزهایی که قبل از خودت داری می‏فرستی ، یک دقت خیلی کاملی بکن‏ .

    بعد دو مرتبه می‏فرماید : " « و اتقوا الله »" باز بار دیگر از خدا بترسید ، از نافرمانی الهی پرهیز کنید " « ان الله خبیر بما تعملون »" ( 1 ) .

    چون اول به تعبیر پیش فرستاده گفت ، دو مرتبه به تعبیر خود عمل‏ می‏گوید : خدا آگاه است به اعمال شما ، یعنی آنچه را شما می‏فرستید ، خدا که آگاه است ، پس خودتان هم آگاهی کامل داشته باشید که خوب بفرستید .

    الان این داستان یادم آمد ، خوب است برایتان عرض کنم .

    من هشت سال‏ نزد مرحوم آقای بروجردی ( اعلی الله مقامه ) درس خوانده بودم و حقیقتا به شخص ایشان اعتقاد داشتم ، یعنی خیلی اعتقاد داشتم ، واقعا او را یک‏ مرد روحانی می‏دانستم .

    حالا افرادی به دستگاه ایشان انتقاد داشتند که خود من هم داشتم به جای خود ، اما من به شخص این مرد معتقد بودم ، یعنی او را یک مرد روحانی واقعی می‏دیدم و مرد کاملا مؤمن و معتقد و داترس .

    در همین کسالت قلبی که ایشان پیدا کرده بودند که منتهی به فوت ایشان شد ظاهرا سه چهار روز هم بیشتر طول نکشید گفتند یک روزی ایشان در همان حال‏ ، خیلی متأثر بود و گفت که من خیلی ناراحتم از اینکه کاری نکرده‏ام و می‏روم .

    آنهایی که دور و بری هستند خیال می‏کنند در این مسائل هم تملق‏ گفتن خیلی خوب است [ می‏گویند ] ای آقا ، شما چه می‏فرمایید ؟

    شما الحمدلله اینهمه توفیق پیدا کردید ، اینهمه خدمتها که شما کردید کی [ کرده ] ؟

    !

    ای کاش ما هم مثل شما بودیم .

کلمات کلیدی: معاد

فصل اول معادلات گويا، اصم و نامعادله بخش اول: تعيين علامت چندجمله‌اي‌ها تعريف: منظور از تعيين علامت چندجمله‌اي، آن است که بدانيم آن چندجمله‌اي به ازاي چه مقاديري براي متغير آن (x) مثبت يا منفي يا صفر است. الف) تعيين علامت دو جمله‌اي درجه ا

مقدمه‌اي از معادلات ديفرانسيل معمولي» يک معادله ديفرانسيل معمولي هست رابطه‌اي بين يک تابع و مشتقل هاي آن و متغيرهاي مستقل که به آنها بستگي دارند، فرم کلي از يک معادله ديفرانسيل معمولي عبارتست از (6.1) وقتي که تا مشتق مرتبه m ام تابع y موجود باشد،

فصل 1. کليات معادلات ديفرانسيل با مشتقات جزئي 1-مقدمه يک معادله ديفرانسيل با مشتقات جزئي (يا نسبي) براي يک تابع رابطهاي است که بين تابع مجهول u و متغيرهاي مستقل آن (به تعداد متنابهي) و مشتقات جزئي تابع u نسبت به متغيرهاي مستقل آن برقرار ميباشد. تابع

نماد علمي: نماد علمي مدلي جديد براي عدد نويسي است که از آن براي سهولت بخشيدن به امر نوشتن و خواندن اعداد بسيار بزرگ و يا بسيار کوچک مانند محاسبه جرم سيارات و يا يک اتم از عنصر، استفاده مي کنند. نماد علمي اعداد مثبت را به صورت مي نويسند که در آن

بررسی جایگاه و تاثیر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در اقتصاد کشور. بیان مساله: تمامی‌اتاقهای بازرگانی در سراسر دنیا، تاثیرگذاری زیادی بر شاخصهای اقتصادی کشور دارند ودر مجموع به اقتصاد ملی یاری می‌رسانند و البته اتاق بازرگانی‌ایران نیز از این امر مستثنی نیست. براساس قانون، هدف از تاسیس اتاق بازرگانی کمک به فراهم نمودن موجبات رشد و توسعه اقتصاد کشور، تبادل افکار و بیان آراء و ...

- کاربرد روش L1 – تقريب در معادلات انتگرال تکين 1- مقدمه: معادلات انتگرال را مي‌توان با استفاده از فن LP – تقريب (به ويژه L1 تقريب) به طور موثري حل کرد. در اين متن فن کلي را مورد بحث قرار مي‌دهيم و سپس آن را با حل چند معادله انتگرال مختلف توضيح مي

معدن کائولن گناباد در خصوص اين معدن مي توان به موارد زير اشاره کرد. 1- cap يا کلاهک سيليسي آن نسبت به معدن کائولن قبلي در افق پايين تري قرار دارد . اين کلاهک کاملا سيليسي شده و با چکش نمي توان آنرا شکست . لازم به ذکر است که اين کلاهک ظاهرا شبيه ک

استاد، ملاصدرا را تفکيکي مي داند و استدلال مي کند که ملاصدرا در مسأله معاد دو موضع يا به تعبير ايشان دو «ايستار» دارد: يکي ايستار فلسفي که طبق آن معاد جسماني را به ياري اصول فلسفي اثبات مي کند و ديگري ايستار وحياني که طبق آن ملاصدرا پس از دريافت ناک

عقيده به زندگى پس از مرگ و اعتقاد به کيفر و پاداش اعمال، نقش بزرگى در آرامش روانى و امنيت اجتماعى ما دارد که آرامش روانى، اثر فردى و امنيت اثر اجتماعى آن است، اينک پيرامون آرامش روانى و آثار فردى عقيده به معاد بحث ميکنيم. بشر هر چند در پرتو قدرت صنع

تشکیل شورای بازرگانی: میرزا حسین خان سپهسالار که از معدود رجال کاردان و میهن دوست عصر قاجار محسوب می‌شود در سال 1288 هجری قمری (1250 شمسی) به دستور ناصرالدین شاه از استانبول فراخوانده شد و ابتدا وزیر عدلیه و سپس صدراعظم شد. یکی از کارهای اساسی او سامان دادن به هیات وزراء و تشکیل وزارتخانه‌های مرتبط بود. از چند سال قبل از آن ناصرالدین شاه عده ای را بعنوان وزیر برگزیده بود لیکن ...

جايگاه معاد : معاد در تحمل و فطرت هر انساني جايگاه قابل توجهي دارد زيرا کيست که نپرسد و يا نخواهد بداند که آينده انسان و جهان چه مي شود؟ پايان عمر و تلاش ما به کجا مي رسد؟ نتيجه و هدف از زندگي چيست؟ آري اين سئوالها براي همه مطرح است گرچه افرادي به ز

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول