الف) اهمیت شناخت دقیق بتون: اموروزه مصرف روز افزون بتون در کارهای مختلف، در تمام جوامع مهندسی عمرانی پذیرفته شده است.
این امر به علت دارا بودن خواص مناسب، دوام کافی و در نتیجه، لزوم شناخت بیشتر مصالح تشکیل دهنده ی آن همراه با تکنولوژی ساخت بتون است.
ب) مواد تشکیل دهندۀ بتون: آشنایی کامل با خواص سیمان، مصالح سنگی و آب، ینی مواد تشکیل دهندۀ بتون ،شناخت مواد مضاف و مواد افزودنی (مانند مواد پوزولانی، سرباره کوره های آهن گدازی و روان کننده ها) چگونگی ساخت، حمل و ریختن و جا دادن ، تراکم ، عما اوردن و پرداخت بتون و نز اطلاعاتی درباره ی میلگرد و قالب بندی در کارهای بتونی ، آزمایش های مختلف روی بتون تازه و سخت شدن بتون ریزی در وضعیت ویژه مباحثی است که امروزه دانستن آن برای همه کارگزاران کارهای بتونی ضروری و اجتناب ناپذیر است.
ج) تعریف بتون: بتون جسم بسیار سخت و سخت مانندی است که ترکیب مقدار معین و حساب شده سیمان ، شن،ماسه ، آب و بعضی مواد مضاف و افزودنی دیگر به دست می آید.
ب) ویژگی مصالح سنگی : مصالح سنگی باید از دانه های تمیز و سخت و مقاوم تشکیل شوند ؛ همچنینی باید عاری از مواد شیمیایی باشند ، نیز سطح دانه های مصالح ، پوشیده از رس و یا مواد ریزدانه ای (مانند خاک ، لای ، سیلت، رس، املاح ، فضولات انسانی و مواد آلی دیگر) نباشد.بسیاری از این املاح را می توان با شستن مصالح خارج ساخت.
گفتنی است مصالح سنگی ضعیف، شکننده و پولکی برای ساخت بتون مناسب نیستند.
مواد آلی ماسه را نمی توان با شستشو خارج کرد .
5-1- سیمان اگر از مخلوطی از سنگ آهک، خاک رس با گچ در کورۀ دوار با حرارت زیاد پخته شود؛ سپس با مقدار کمی گچ از طریق آسیاب کردن به پودر تبدیل شود، محصول به دست آمده « سیمان » خواهد بود.
زمانی که سیمان با آب مخلوط شود ، واکنش شیمیایی آغاز می گردد و بر روی سطح هر دانه سیمان، مواد حاصل از هیدراته شدن پدید می آید که در اثر اتصال این مواد به یکدیگر تمام دانه ها با هم ارتباط می یابند .در اثر این ارتباط، بتون سفت و سخت می شود و سرانجام ، مقاومت حاصل می شود .
این واکنش شیمیایی « هیدراتاسیون» نامیده می شود که با تولید حرارت همراه است.
البته در قطعات نازک ، مانند دیوارها و یا دال ها- تا 200 میلی متر ضخامت- حرارت حاصل از هیدراتاسیون به سرعت از بین می رود.
پس از قالب برداری دیوارهای با ضخامت 200 میلی متر و بیش تر، حتی پس از 24 ساعت از زمان بتون ریزی چنانچه سطح آن لمس گردد، دمای بتون احساس می شود.
6-1- آب ( یکی از اجزای اصلی بتون آب است.
بدون وجد آب هیچ واکنش شیمیایی در بتون انجام نمی گیرد.
از نظر تئوری مقدار آب مورد نیاز بتون در حدود 20% وزن سیمان است.
اما در عمل برای به دست آوردن کارایی لازم، مقدار آب مصرفی تا حدود 30 الی 55 درصد افزاطش می یابد ( آب اضافی باعث حل شدن ژله ی سیمان می شود و مقداری از آن وارد فعل و انفعال ذرات غیر فعالتر سیمان شده و قسمتی دیگر نیز در هوای مخلوط در بتون محبوس می شود و فضایی کوچک و میکروسکوپی را تشکیل می دهد.
در اثر تبخیر آب، این فضاها مقاومت بتون را کاهش می دهند).
در سالهای اخیر با استفاده از مواد روان ساز عالی ، نسبت آب به سیمان کاهش داده در نتیجه ، امکان ساخت بتون مرغوب (مقاومت و دوام بالا)حاصل شده است.
مناسبترین آب برای ساخت بتون، آب آشامیدنی است.آبهای دارای املاح و کلرورهای مختلف برای بتون نامناسب و زیان آورند.
بتون در اثر ترکیبات مختلف اجزای سیمان با نمک های محلول در آب صدمه می بیند؛ از این رو ، باید دقت کرد که در ساخت بتون از مصرف آبهای راکد، آبهای باتلاقی ، آبهای دارای املاح زیاد، آب دریا و آبهای کثیف و مصرف شده ( فاضلاب های خانگی و صنعتی ) خودداری شود.
7-1- مواد مضاف مواد مضاف، شیمیایی خاصی هستند که به صورت محلول و آی پودر عرضه می شوند.
مواد مضاف به بتون اضافه می شوند تا بعضی از ویژگی های بتون تازه یا سخت شده را تغییر دهد.
1-3- علل مصرف فولاد در بتون دلایل کاربرد فولاد در بتن عبارتند از: افزایش تنشهای کنشی در بتون ترکیب بتون و فولاد در بتون مسلح دارای محاسن هر دو ماده و فاقد عیبهای آن دو.
می باشد .
افزایش دوام بتون افزایش مقاومت برشی افزایش مقاومت فشاری با استفاده از فولادهای جدید پیوستگی کامل بین فولاد و بتون در مقابل ترکهای کششی ساخت بتونی با مقاومت بالا ( با استفاده از روش پیش تنیدگی ) در نتیجه ، کاهش خیز و ترکهای کششی تحت اثر بارهای وارد شده.
امکان ساخت پوسته های مقاوم نازک به وسیله بتن مسلح 2-3- انواع فولادهای مصرفی در بتون مقاومت فولادهای مسلح کننده معمولی در بتن 100 برابر مقاومت کششی بتن و 10 برابر مقاومت فشاری بتن است.
دو نوع فولاد برای ساختن میله های مسلح کننده به کار می روند که عبارت اند از : فولاد نرم ، و فولاد با تنش جاری شدن بالا.
اکثر بتون های از نورد گرم فولاد نرم ساخته می شوند.
مقاومت آنها در حدود 2400-1600 کیلوگرم بر سانتی متر مر بع است.
فولاد آج دار با تنش جاری شدن بالا از از نورد گرم فولاد کم آلیاژ و یآ به وسیله عملیات سرد روی فلز نرم (پیچش و کشش ) به دست می آید .
11-3- استاندار خم قلاب انتهای میلگرد 1- میله هآی اصلی - برای قلاب 180 درجه، طول قلاب برابر 10 و قطر و انحنای خم 180 درجه حداقل برابر 5 است.
- برای قلاب 90 دجه ، طول قلاب برابر 15 است.
2- خاموت ها : - برای قلاب 180درجه ، طول قلاب بعد از انحنا( نیم دایره) برابر با 4 تا 5/6 سانتی متر است .
- برای قلاب 90 درجه ، طول قلاب بعد از انحنا برابر 4 تا 5/6 سانتی متر است .
- برای قلاب 135 درجه، طول قلاب بعد از خم 135 درجه برابر 6 تا 5/6 سانتی متر است .
3- میلگرهای آج دار: بر اساس استانداردها، تنها استفاده از میله گرد آجدار در بتون – به دلیل چسبندگی بهتر با بتون- توصیه می شود.
در شکل های صفحه بعد از قلاب های استاندارد برای میله گردهای آج دار و ساده نشان داده شده است.
13-3- فونداسیون تعریف : شالوده یا فنداسیون قسمتی از سازه است که قالباً پاین تر از سطح زمین قرار می گیرد و نیروهای ناشی از سازه را به خاک آی بستر سنگی انتقال می دهد.
عملکرد فونداسیون: تقریباً تمامی خاکها تحت تأثیر نیرو، به مقدار نسبتاً زیاد ، فشرده می شوند که این کار باعث نشست سازه ی استوار بر آن می شود.
دو اصل اساسی در طراحی شالوده ها باید رعایت شود: نشست کلی سازه به مقدار قابل قبول و جزئی محدود شود.
قسمت های مختلف سازه تا حد امکان نباید دارای نشست های نا مساوی باشند.
انواع شالوده ها: شالوده ها در حالت کلی ه شالوده های دیوار و ستون تقسیم بندی می شوند.
شالوده دیوار یک نوار از دیوار مسلح به عرض بزرگتر از ضخامت دیوار است (حد اقل عرض 50 سانتی متر) که بار دیوار را به سطح گسترده تری منتقل می کند( شالوده نواری).
شالوده هاط منفرد معمولاً به صورت مربع و گاهی به صورت مستطیل هستند.
در بعضی از شالوده ها ممکن است مقطع به شکل ذوزنقه باشند.
در بعضی حالت ها ، شالوده به صورت مکعب- برای انتقال بار 2 ظیآ جند ستون – ساخته می شوند.
هر گاه مقاومت زمین در حد متعارفی باشد، از شالوده های ساده و مرکب استفاده می شود و زمانی که از زمین مقاومت کافی ندارند، از شالوده های گسترده یا صفحه ای استفاده خواهد شد.
شالوده های گسترده (رادیه) یک دال بتون مسلح یک پارچه است که در تمام سطح زیر ساختمان گسترده شده است.
14-3- میلگرد گذاری ساده شالوده ها در عمل میلگردها به صورت شبکه ای در کف شالوده قرار داده می شود0 بااحتساب فاصله پوشش بتون).
برآی ایجتاد چسبندگی و انتقال مناسب نیرو از فولاد به بتون و بر عکس در کناره های میلگردهای شبکه با خم 90 درجه به طول معین، شکل داده می شوند(15 برای میلگرد ساده و 12 برای میلگر آج دار).
حداکثر فاصله ی آرماتورهای شبکه نمی تواند از 12 بیشتر باشد.
15-3- پوشش بتون میلگردها در شالوده های بتونی برای انتقال کامل نیروها از بتون به فولاد یا به عس، لازم است که حد اقل پوشش بتون برای میلگردهای کناری برابر 3-5/2 و برای میلگردهای داخلی برابر 5/2 باشد.
پوشش کناری میلگرها در نواحی گرظم و مرطوب، به علت خورندگی شدید بتون و خطر زنگ زدگی فولاد، برابر5 در نظر گرفته شود.
20-3- تعریف ستون و عملکر آن در ستون هایی که به طور عمده تحت تأثیر فشار محوری قرار دارند، از نظر اقتصادی به صرفه است که قسمت اعظم بار به وسیله بتون تحمل شود(نظیر ستون ها).
اما به دلایل مختلف همیشه فولاد در ستون بتونی به کار برده می شود (در عمل، ستون های اندکی تحت تأثیر نیروهایمحوری خالص قرار دارند).
واگذاری قسمتی از تحمل نیروهای فشاری محوری و گاه فشارهای جانبی و انتقال آن به قسمت پایین تر است) 21-3- میلگرد انتظار در پی و طبقات حداقل طول میلگرد انتظار در پی برابر60یا 60 سانتی متر است، همچنین حداقل طول میلگرد انتظار در طبقات برابر 50 یا 50 سانتی متر است .
زاویه درصد انحراف در آماتورهای ستون برابر است.
براساس آیین نامۀ B.S مقدار فولاد موجود در وصله نباید از 10 % سطح مقطع ستون بیشتر باشد، بلکه باید حدود فاصله ای برابر 10 میلی متر بین قفسه های فولادی در وصله وجود داشته باشد.10/1 فاصله مرکز تا مرکز دو گروه از میلگرهای به هم بسته شده نباید از 150 میلیمتر بیشتر باشد.
ابعاد میلگردهای آج دار یا مربع شکل پیچیده را می توان از ضرب عدد 1/1 در شماره اسمی انها به دست آورد.
22-3- جزییات خاص آماتوربندی ستون ها - میلگرد انتظار خم شده ستون ها باید دارای این مشخصات باشد : 1- شیب قسمت مایل میلگردهای خم شده نسبت به محور ستون نبایدا ز 1 به 6 بیش تر باشد .
2- خم کردن میلگردهای انتظار باید قیل از قالب بندی انجام پذیرد .
3- هر گگاه وجه ستون یا دیوار بیش از 75 میلیمتر عقب نشستگی یا پیش آمدگی داشته باشد میلگردهای طولی ممتد نباید به صورت خم شده به کار برده شوند ؛ هم چنین در حالت عقب نشستگی باید میلگردهای انتظار مجزا برای اتصال به میلگردهای وجوه عقب نشسته با رعایت ضوابط مربوطه به مهارها و وصله در منطقه ی تغییر مقطع پیش بینی شوند .
27-3-تیر بتون مسلح تعریف: تیرهای بتون مسلح که از دو مسالح مختلف در ساخت آنها استفاده شده است، همگن نیستند؛ بنابراین، روش تحلیل جداگانه ای برای آنها وجود دارد.در هر مقطع از تیر با صرف نظر کردن از نیروهای محوری-به علت کوچکی آنها-یک نیروی برشی و یک لنگر خمشی وجود دارد.
لنگر خمشی، تجزیه پذیر به تنش های قائم بر مقطع است که به آن « تنش های خمشی» می گوییم.
در تیر های بتون مسلح به علت ضعف بتون در مقابل نیروهای کششی، میلگرهای فولادی در ناحیه کششی قرار داده می شود (با در نظر گرفتن پوشش مناسب بتون به منظور جلوگیری از خوردگی فولاد ).
در تطرهای بتون مسلح ، کشش ناشی از خمش به وسیلۀ میلگرد های مسلح کننده، و فشار ناشی از خمش به وسیله بتون ناحیه فشاری تحمل می شود.
الف) انواع تیرها : 1- تیر ساده: تیری است با مقطع مربع یا مستطیل که بر روی دو تکیه گاه ساده تکیه دارد و نیروی ناشی از لنگر خمشی مثبت، در وسط دهانه تحمل می کند.
2- تیرهای دو سر گیردار: این تیرها در هر دو طرف تکیه گاه، لنگر(ممان)می پذیرد.
3- تیر ممتد: این تیر برای پوشش دهانه های وسیع استفاده می شود و قادر است نیروی فشاری ، برشی ، پیچشی و ممان های مختلف را تحمل کند.
4- تیر کنسولی یا تیر طره ای : تیری است که برای پوشش بالکن ها ، سردرها، باران گیرها و قسمت های جلویی آمده ی سقف بکار می رود.
5- تیرهای پوششی یا فرعی : تیرهایی هستند که بار خود را به تیرهای اصلی منتقل می سازند.
این تیرها ممکن است با مقطع مربع مستطیل و یا مقطع T شکل باشند 6- تیرهای T شکل: اگر وضعیت به گونه ای باشد که بتوان از تیری با عمق بیشتر استفاده کرد ، می توان مقطع T با عمق زیاد را انتخاب کرد که در نتیجه آن صرفه جویی در وزن تیر و فولاد مصرفی است.
ب) حد اقل تعداد میلگردها: حداقل میلگرد تیر اصلی 2 عدد است که در عمل، دو میلگرد دیگر نیز برای مونتاژ و امکان استقرار خاموت ها در نظر می گیرند.
حداقل فاصله دو میلگرد دیگر نیز برای مونتاژ و امکان استقرار خاموت ها در نظر می گیرند.
حد اقل فاصله دو میلگرد اصلی برابر 1 یا 5/2 سانتی متر است( به جز هنگامی که میلگرد به صورت دسته های چندتایی 2« یا 3 و یا 4 » استفاده می شود).
درصد سطح مقطع فولاد مصرف شده را باید در مقطع تیر کنترل کرد.(مقدار دقیق فولاد با طراحی به دست می آید، اما به طو معمول نباید بیشتر از 4% سطح مقطع بتون و کمتر از 3/0% برای فولاد آج دار و 25/0% برای فولاد نرم باشد).بر اساس آیین نامه ی 110CP تمام فولادهای کششی محصور باشند.
میلگردهای پایینی تظیر نباید در ستون امتداد پیدا کنند، بلکه باید پیوستگی به وسیله میلگرهای اتصالی با شماره ی مشابه تأمین شود.همچنین بر اساس آیین نامه ی 110CP برای ایجاد پیوستگی لازم بین تیر و ستون باید حداقل معادل 30% فولاد مصرف شده در وسط دهانه ی تیر- به منظور اتصال با ستون های داخلی با میلگردهای داخل ستون- درگیر شوند.
در اتصال تیر با ستون های خارجی حداقل مقدار از 30% به 50% افزایش می یابد.در تقاطع های خارجی روش استاندارد این است که میلگردهای U شکل به طور آزاد در داخل قفسه ی پیش ساخته تیرها قرار می گیرد.
د- کلاف بتونی شناژ فوقانی: کلاف بتونی نوعی باند بتونی است که در روی دیوار با مصالح بنایی زیر سقف و روی تمام دیوارهای باربر اجرا می شود.
اعاد این کلاف 2030 یا 3040 سانتی متر است و از بتون با عیار ساخته می شود بع علت آنکه به طور مستقیم در معرض هوای خارج قرار دارد، برای مقابله با عوامل خورندگی محیطی و صدمات وارد باید در بتون ریزی، عمل آوری و نگه داری آن کاملاً دقت کرد.
عملکر کلاف بتونی در این صورت خلاصه می شود: اتصال کامل با شناژ قائم .
در نتیجه، ایجاد کلاف مقاومتی کامل در برابر نیروهای جانبی (باد،زلزله و ...) و نشست های نا متقارن؛ تسهیل در اجرای پوشش سقف؛ 28-3- سقف بتون مسلح سقف قسمتی از سازه بتونی است که برای پوشش فضای مورد نظر به کار می رود و هدف از ساختن آن جدا کردن فضاهای مختلف از یکدیگر است.
انواع سقف های بتونی عبارت اند از: سقف های یک پارچه، سقف های پیش ساخته( به صورت دال با عرض استاندارد)، سقف های قارچی، سقف های پوسته ای و سقف های دارای تیر و دال و به طور مختلط.
الف)سقف های تخت: سقف یا دال تخت از نظر نحوه ی بارگذاری به هفت دسته تقسیم می شوند: 1- دال یک طرفه 2- دال دو طرفه 3- دال یک طرفه و دو تکیه گاه در چهار طرف 4- دال ساده 5- دال تخت قارچی 6-دال مجوف 7-دال قطعاتی پیش ساخته دال یک طرفه: سقفی است که باربری در آن در یک جهت انجام شده و با علامت نشان داده می شود.
آرماتور بندی این سقف در یک جهت مشخص شده است .
این سقف در مقابل نیروهای پیچشی مقاومت چندانی ندارد.
سقف تیرچه بلوک: دال یک طرفه ای است که در آن برای کاستن بار مرده از بلوک های سفالی یا بتونی توخالی برای پرکردن حجم استفاده می شود.
30-3-سقف های مجوف الف) سقف تیرچه بلوک : سقف تیرچه بلوک، دال یک طرفه ای است که برای کاهش بار مرده از بلوک های توخالی سفالی یا بتونی برای پر کردن حجم سقف استفاده می شود.
سقف تیرچه بلوک تشکیل شده است از: 1- تیرچه هایی که در فواصل مشخص (معمولاً محور به محور دارای فاصله ای 50 سانتی متری است) به موازات یکدیگر روی تیرهای باربر قرار می گیرند.
2- بلوک های تو خالی که با توجه به شکل خاص خود بین تیرچه ها قرار داده می شوند.(بلوک های پر کننده تیرچه ها بوده حجم زیادی از سقف را اشغال می کنند.) 3- بتوطنی که بین بلوک ها را پر کرده روی سفال ها لایه ای به ضخامت 10-5 سانتی متر تشکیل می دهند.در دهانه های بزرگ،تیرچه ها را در وسط دهانه یا در فواصل از طول تیرچه با ایجاد کلاف های عرضی به یکدیگر می بندند.
ارتفاع کل سقف تیرچه بلوک، از سطح زیر فندوله( آجر ناودانی شکل سفالی که در انتهای تیرچه سفالی قرار دارد) تا قشر بتون سقف، از 2 تا 40 سانتی متر با افزایش 5 سانتی متر متغیر است و برای هر ارتطفاعی بلوک خاصی با ارتفاع ویژه مصرف می شود.
ج)عملکر تیرچه و بلوک: با توجه به ترکیب های تیر و بلوک های توخالی ، همچنین استفاده از پوشش های بتونی همراه با میلگردهای حرارتی دوطرفه ( با توجه به آن که خرپای تیرچه نقش عمده ای در یک پارچه کردن با میلگردهای اصلی و بتون یک جا ریخته شده دارد .
پس از اجرای سقف، تیرچه و بلوک به صورت ی: سقف با مقطعT شکل در می آید که عامل مقاومت در مقابل بارهای وارد است.
*محاسن: 1- سبکی سقف نسبت به سقف های مشابه؛ 2-مقاومت مطلوب در مقابل نیروهای باد و زلزله؛ 3- دوام خوب آن در مقابل آتش سوزی؛ 4- عایق بودن در مقابل صوت، حرارت و رطوبت؛ 5- همواره بودن سطح زیر سقف و سطح روی آن بعد از اتمام عملیات اجرای سقف.
* معایب 1- طولانی بودن زمان اجرا نسبت به سقف های طلق ضربتی؛ 2- اجرای آن احتیاج به نیروی متخصص دارد ه ) میلگردهای حرارتی و افت : به علت پدیده ی افت و کاهش درجه ی حرارت ، بتون مایل به انقباض دارد ( کم شدن حجم یا طول ) .
به سسب یک پارچگی دال با تیرهای تکیه گاهی ، این پدیده باعث ایجاد تنش های کششی و در نتیجه ، ایجاد تنش دردال می شود .
با توزیع میلگردهای کافی باید این تنش در تمام طول و عرض دال توزیع می شود .
با توزیع میلگردهای کافی باید این تنش در تمام طول و عرض دال توزیع شود تا ترک ایجاد شده نتواند کاهشی در مقاومت دال ایجاد کند ؛ هم چنین وجود میلگردها باعث جلوگیری از پدیدآمدن ترک های عمیق در سطح بتون می شو.
میلگردهای حرارتی و افت ، به طور عمده در دال های یک طرفه کاربرد دارند که دارای میلگردهای اصلی در یک جهت هستند .
در دال های دو طرفه که سازه در هر دو جهت مسلح می شود ، نیازی به استفاده از میلگرد حرارتی نیست .
در دال های با ضخامت کم ، میلگرد حرارتی و افت دریک لایه ی عمود بر میلگردهای اصلی قرار می گیرد و در ضخامت های بالاتر میلگرد حرارتی و افت در سه لایه دیده می شود .
و) میلگردهای ممان منفی در سقف های تیرچه بلوکی : این میلگردها به طور عمده در نزدیکی تکیه گاه ها وجود دارد و در موارد خاص – در محل تعبیه سوراخ ها در سقف ، یا حالتی که سقف تیرچه بلوک به صورت کنسولی یا طره ای استفاده می شود – کاربرد دارد .
حداکثر فاصله ی میلگردهای ممان منف 25 سانتی متر است و می تواند به صورت اتصال ساده با سیم یا به صورت شبکه های جوش شده استفاده شود .
تنش برشی را می توان تا 10 % بزرگ تر از تنش برشی معمولی در نظر گرفت .
وجود خرپای تیرچه باعث بالا بردن مقاومت برشی می شود .
در نزدیکی تکیه گاه ها همیشه نصف میلگرد مثبت را باید به بالا خم کنیم .
ب ) دیوارهای باربر : دیواری است که علاوه بر وزن خود نیروی خارجی قائمی را تحمل می کند که ناشی از عکس العمل سقف یا نظایر آن است .
با توجه به اهمیت این دیوارها آیین نامه خاصی برای آنها تدوین شده است که مهم ترین آن ها به بدین شرح است : 1- دوارها باید برای بارهای خارج از مرکز و هرگونه بار جانبی که در معرض آن قرار می گیرد ، طراحی شود .
2- در صورتی که دیوار تحت بار متمرکز قرار گیرد ، طول موثر دیوار مساوی با عرض سطح اتکا ، به اضافه ی چهار برابر ضخامت دیوار در نظر گرفته شود .
3- دیوارها باید به اعضای متقاطع با آن ها مانند ، کف ها ، بام ها یا به ستون ها و پایه ها ، پی ها و ...
مهار شوند .
4- حداقل سطح مقطع میلگرد قائم به کل سطح مقطع بتون برابر 0012/0 برای میلگرد آجدار ، و حداقل سطح مقطع میلگرد افقی به سطح کل مقطع بتون با 0020/0 برای میلگردهای آج دار و به قطر کم تر از 16 میلی متر است ( برای قطرهای بزرگ تر حداقل 0025/0 است ) .
دراستاندارد ((15-18)) ایران حداقل سطح مقطع میلگرد های قائم و افقی برای میلگردهای آج دار برابر 0025/0 تعیین شده است .
دیوارهای با ضخامت بیش تر از 25 سانتی متر باید دارای دو شبکه ی فولادی دو طرفه بوده .
سطح پوشش هر شبکه حداقل 5 سانتط متر است.
فاصله محور به محور میلگردها نباید از سه بربر ضخامت دیوار و 25 سانتی متر محدود شده است.
در محل های قطع شده نیز باید حداقل دو میلگرد آجدار نمره 16 در طول تمام محیط بازشو ، پنجره ها و درها به کاربرده شود.