نجوم و ریاضیات
در ریاضیات،نجوم،و فیزیک هم مسلمین کارهاى قابل توجه داشتهاند.
رصدخانهیى که مامون ضمیمه بیت الحکمه کرد مرکزى شد براى مطالعهدر نجوم و ریاضیات.درین رصدخانه مسلمین محاسبات مهم نجومىانجام دادند چنانکه طول یک درجه از نصف النهار را با دقتى نزدیک بهمحاسبات امروز اندازه گرفتند.تفصیل طرز عمل و محاسبه را ابن خلکاندر شرح حال محمد بن موسى خوارزمى نقل مىکند.ارقام معروف بههندى از همین ایام نزد مسلمین متداول شد و ظاهرا ترجمه کتابنجومى سدهانته-معروف به سندهند-از سنسکریتبه عربى که بوسیلهمحمد بن ابراهیم فزارى انجام شد و همچنین کارهاى خوارزمى از اسبابرواج این ارقام شد،چنانکه جنب و جوش بازرگانى مسلمین و وسعتدامنه تجارت آنها بعدها موجب انتشار استعمال این نوع ارقام شد دراروپا.
(61) در هر حال خوارزمى از مؤسسان جبر نیز-بعنوان یک علممستقل-هست و وى بود Algorism در اروپا معادل که اولین کتاب را در باب جبر و مقابله تالیفکرد.نام وى به شکل Algebra عنوان علم جبر باقى ماند.
فن محاسبه تلقىشد چنانکه نام کتاب نیز به شکل جبر خوارزمى در قرون وسطى نزد اروپائیان فوق العاده اهمیتیافت و تا زمان ویت F.viete (متوفى 1603 میلادى)مبناىمطالعات ریاضى اروپائیان بود (62) وى در ریاضیات بین طریقه یونانى وهندى تلفیق گونهیى انجام داد و سیستم عدد نویسى هندى را بینمسلمین رایج کرد.گفتهاند که وى بیش از هر دانشمند دیگر قرونوسطى در طرز فکر ریاضى تاثیر گذاشت.
(63) ابوالوفاى بوزجانى(متوفى388 ق)در بسط علم مثلثات نیز-مثل جبر-کارهاى ارزنده کرد.
چنانکه در استخراج جیب زاویه سى درجه طریقهیى یافت که نتیجه آن تاهشت رقم با مقدار Sin مطابقت دارد.
(64) در اروپا حل مساله جمع زوایا را به کوپرنیک منسوب واقعى 30 مىدارندو او که از راه حل ابو الوفا بیخبر بوده است ظاهرا براى حل مساله طریقهیىپیچیدهتر از ریاضیدان اسلامى یافته است (65) خیام با آنکه آثارش درقرون وسطى به لاتینى ترجمه نشد تا در بسط ریاضیات اروپا مؤثر افتد بهرحال در جبر از بزرگترین علماء قرون وسطى است.وى اول کسى است کهبه تحقیق منظم علمى در معادلات درجه اول،دوم،و سوم پرداخته استو رساله او در جبر برجستهترین آثار علماء قرون وسطى است در جبر.
در هر صورت جبر و مقابله را اولین بار مسلمین وارد نظام علمى کردند،همچنین استعمال جبر در هندسه و بالعکس بوسیله مسلمین انجام یافتو این امر نیز در بسط هندسه تحلیلى تاثیر بسزائى داشت.
(66) خدمات مسلمین به بسط و توسعه ریاضیات منحصر به همین حدودنماند.در همان دوره مامون که مسلمین کتاب بطلمیوس و اقلیدس وسندهند را ترجمه و تحریر مىکردند در تمام اروپا ریاضیدان مشهورىکه وجود داشت عبارت بود از (Alcuin) مربى و عالم دربارشارلمانى که نوشتههاى او در ریاضیات از بعضى اصول الکوین مقدماتى تجاوزنمىکرد.در تمام قرون وسطى،پیشرفت ریاضیات در واقع به نبوغ ریاضى مسلمین مدیون بود.حتى در نیمه اول قرن پانزدهم میلادى کهمسلمین با مشکلترین مسائل هندسه دست و پنجه نرم مىکردند،معادلات درجه سوم جبرى را به کمک مقاطع مخروطى حل مىکردند،ودر مثلثات کروى تحقیقات ارزنده انجام مىدادند،در اروپا تحقیقاتریاضى از حساب تقویم و طرز بکار بردن چرتکه-که غالبا در سطححوائج روزانه بود-در نمىگذشت (67) در هندسه مسلمین کارهاىریاضیدانان یونانى را دنبال کردند،و اصول اقلیدس را ترجمه و شرحکردند.بعلاوه،علم مثلثات را آنها بوجود آوردند.در واقع همان ترجمهاقلیدس هم در آن زمان خالى از اهمیت نبود چنانکه رومیها بداننپرداخته بودند و وقتى براى اولین بار در قرن دهم میلادى به زبان لاتینترجمه مىشد تقریبا سه قرن از ترجمه عربى آن که بوسیله حجاج بن یوسف-یک ریاضیدان عهد هارون الرشید-انجام شده بود مىگذشت.
در نجوم،مطالعات مسلمین مخصوصا ارزنده بود.مطالعاتبابلیها،هندوان،و ایرانیان که به آنها رسید از اسباب عمده شد درپیشرفت آنها:ابو معشر بلخى که اروپائیها در قرون وسطى (Albumasar) مىخواندهاند-مجموعه زیجاتى داشت که در آنحرکات وى را به نام سیارات از روى طریقه هندى و رصد گنگ دز محاسبه شده بود واگر چه اصل آن نمانده است اما آثار دیگر او از خیلى قدیم به زبان لاتینىترجمه و مکرر چاپ شده است و اینهمه او را در نجوم در تمام قرون وسطىشهرت جهانى بخشید.با اینهمه،وى رویهمرفته به عنوان یک منجمبیشتر اهمیت دارد تا بعنوان یک عالم نجوم.از اینها گذشته،تجارب واطلاعات صابئین نیز در پیشرفت نجوم اسلام تاثیر بسیار داشت.ثابتابن قره-که به هندسه و فیزیک علاقه داشت-در تحقیق طول سالشمسى و درجه آفتاب مطالعات مهم کرد.بتانى که نیز از میراث صابئینبهره داشتبا تالیف زیجى در بسط هیئت و نجوم اسلامى تاثیر قابل ملاحظه کرد.وى حرکت نقطه اوج آفتاب را کشف کرد و بعضى اقوالبطلمیوس را درین باب نقد و اصلاح نمود.
(Dunthorn) از علماء قرن ملاحظات او درباب خسوفدر محاسباتى که دانتورن هجدهماروپا کرد به عنوان یک رهنما یا محرک تلقى شد.نیز وى براى مسائلمربوط به مثلثات کروى راه حلهایى یافت که رجیومانتوس(متوفى 1476) از آنها استفاده کرد (68) کارهایى را که مسلمین در نجوم و ریاضیاتانجام دادهاند نالینو ایتالیائى،کارادوو فرانسوى و چندتن از علماءمعاصر دیگر تا حدى ارزیابى کردهاند.احوال و آثار منجمین و ریاضیدانهاىاسلامى نیز در کتاب ریاضیدانان و منجمین عرب تالیف سوتر و تاریخادبیات عرب تالیف بروکلمان بررسى شده است.این میراث علمى عظیممسلمین،هم از حیث وسعت موجب اعجاب است هم از لحاظ دقت.دربین آثار مهم نجومى مسلمین مخصوصا کتب زیج را باید نام برد کهبعضى از آنها شاهکار دقت ریاضى است.از سه شاهکار نجومى مسلمیندرین زمینه به عقیده سارتون یکى صورالکوکب عبد الرحمن صوفى است(متوفى 376)دیگر زیج ابن یونس(متوفى 399)است که شایدبزرگترین منجمین اسلام باشد و چون وى آن را به نام الحاکم بامر اللهخلیفه فاطمى مصر ساخت زیجحاکمى خوانده مىشود.سومین شاهکارنجومى عبارتست از زیجالغبیگ که با همکارى امثال قاضى زاده رومىو غیاث الدین جمشید کاشانى تدوین شد اما قتل الغبیگ مطالعات جدىمربوط به نجوم را در شرق در واقع پایان داد.از جمله اقدامات علمىمسلمین در امور مربوط به ریاضى و نجوم اصلاح تقویم بود.در عهدجلال الدوله ملکشاه سلجوقى که گویند عمر خیام هم با منجمین دیگردرین اصلاح همکارى داشت و تقویم جلالى که بدینگونه بوجود آمداز بعضى تقویمهاى مشابه که در اروپا بوجود آمد دقیقتر بود و شاید عملىتر.
علماء اسلامى مکرر از هیئتبطلمیوس و اقوال یونانیان انتقاد کردند و هر چند ایرادهایى که بر آن گرفتند بکلى موجب دگرگونکردن دنیاى بطلمیوسى نشد اما زمینه را براى اصلاحات گالیله،کپلر،و کوپرنیک آماده ساخت.حتى مساله حرکت زمین،که بعضى از یونانیهاهم متعرض آن شدند نزد مسلمین مطرح شد.چنانکه ابو سعید سجزى-کهتا اواخر قرن چهارم مىزیست-اسطرلابى ساخت مبتنى بر فرض حرکتزمین و سکون افلاک.آیا سجزى واقعا به حرکت زمین معتقد بود یا ایناعتقاد را فرضى قرار داده بود براى عمل اسطرلاب خویش؟
درستمعلوم نیست اما بیرونى که از این اسطرلاب سجزى صحبت کرده استاین فرض را-بر خلاف حکمائى امثال رازى و ابن سینا که در بطلانآن شک نداشتهاند-ممکن مىدانسته است هر چند اثباتش را مشکلمىیافته (69) در بین کسانى که هیئتبطلمیوس را انتقاد کردهاند نامخواجه نصیر الدین طوسى را نیز مخصوصا باید ذکر کرد.این وزیر معروفو عالم بزرگ و جامع شیعه نه فقط مؤسس واقعى رصدخانه عظیم مراغهو زیجایلخانى بود بلکه آشنایى علماء اسلام را با تحقیقات چینیهانیز فراهم آورد.بعلاوه،وى ظاهرا در مدت اقامت در الموت (70) نیز بهکار رصد و نجوم اشتغال داشت و در آن امر مهارت تمام بدست آورده بود.
خواجه نصیر طوسى قطع نظر از تحریر اقلیدس و مطالعات راجع به مثلثات-که آن را از گرو نجوم بیرون آورد و مستقل ساخت-در کتاب تذکره،هیئتبطلمیوسى را بشدت انتقاد نمود و خود نظریات بدیعى پیشنهادنمود.اثبات و طرح عیوب سیستم بطلمیوس به ضرورت اظهار طرح تازهیىکه بعدها بوسیله کوپرنیک عرضه شد کمک کرد (71) آیا ممکن استبعضى از آراء او درین باب از طریق بیزانس به کوپرنیک رسیده باشد؟
بعضى این احتمال را بعید نمىدانند و براى آن قراینى نیز یافتهاند.
در بین مساعى مسلمین در بسط ریاضیات کشف ترتیب کسوراعشارى را باید یاد کرد و روشهاى تقریبى که توسط غیاث الدین جمشید کاشانى صورت یافت.در هندسه بعضى مسائل که براى قدما لا ینحلمانده بود نزد ابن هیثم و ابو سهل کوهى و امثال آنها راه حلهایى یافت.
مساله امتحان کردن محاسبات از طریق طرح نه نه و قاعده موسوم بهخطاین منسوب به مسلمین است.محاسبات اعداد بزرگ نجومى با حداقلاشتباهات حاکى است از تبحیر آنها در علم اعداد.بعلاوه،مسلمین درساختن آلات نجومى،تکمیل اسطرلاب،و ماشینهاى محاسبه جهت تنظیمزیجها کارهاى ارزنده انجام دادند.
ازین تحقیقات و مطالعات در فیزیک و مکانیک هم نتایج نیکو وجالب بدست آمد.ابو معشر بلخى در کتاب المدخل الکبیر که راجع بهنجوم است-و در 1130 بوسیله یوهانس هیسپالنسیس به لاتینىترجمه شده-تاثیر ماه را در مساله جزر و مد بررسى کرد و اروپا ظاهرادر قرون وسطى قوانین راجع به جزر و مد را از کتاب وى آموخت.
(72) در فسطاط مصر یک دانشمند ریاضى به نام فرغانى،در روزگارمتوکل توانست میلهیى مخصوص تعبیه کند براى اندازهگیرى ارتفاعآب نیل در هنگام فیضان.کارهاى یعقوب کندى و مخصوصا ابن (Optics) در اروپا تاثیرگذاشت چنانکه،هم هیثمبصرى در مسائل مربوط به علم مناظر راجربیکن به آثار ابن هیثم مدیون شد و هم کپلر.
(73) ابن هیثم بزرگترین فیزیکدان مسلمین بود و یکى از بزرگترین محققانعلم مناظر در تمام ادوار (74) در واقع تحقیقات ابن هیثم درباره نور وقواعد انکسار و انعکاس آن منشا کشفیات بعدى شد،بطوریکه مىتوانگفت اگر ابن هیثم نبود راجربیکن بوجود نمىآمد و خود راجربیکن در یککتاب خویش مکرر از ابن هیثم نام مىبرد و از سخنان او نقل مىکندچنانکه کپلر نیز ازین دانشمند مسلمان نام مىبرد.ابن (Alhasen) مىخواندهاند و او را بعضىمحققان از هیثم را اروپائیهابسبب نامش الحسن حیث طرز فکر شبیه دکارت دانستهاند (75) مىتوان گفت که وى بهر حال بهترین تجسم روح تجربى بود در تمام قرون وسطى (76) بیرونىدر باب وزن مخصوص اجسام تحقیقات علمى کرد و وزن مخصوصشانزده جسم را با چنان دقتى تعیین نمود که تقریبا با علم امروز موافقاست.
مطالعات ابوالفتح خازنى صاحب میزان الحکمه در باب تعادلمایعات اهمیت علمى داشت و وى هم در باب وزن مخصوصاجسام و آلیاژها تحقیقات و محاسبات درست کرد.مطالعات خازنى البتهمحدود به انواع ترازو نیست.در باب وزن،مرکز ثقل و مسائل مربوط بهآنها نیز بحث فیزیکى و ریاضى دارد.در هر حال راجع به انواع ترازوتحقیقات بسیار بوسیله مسلمین انجام یافته است و خاصه در باب ترازوىرومى-قراسطون.بعضى مکانیسینهاى مسلمان،حتى در عهد جنگهاىصلیبى،براى پادشاهان فرنگ نیز پارهیى تعبیهها درست مىکردهاند (77) رویهمرفته در مکانیک-علم حیل و جراثقال-تحقیقات مسلمین خالىاز اهمیت نبود-خاصه از (Heron d,Alexandrie) را لحاظ نظرى.از مرده ریگ یونانیان رسالههرون اسکندرانى قسطابن لوقا ترجمه کردبه امر المستعین بالله خلیفه عباسى.از کارهائى که خود مسلمانان درینرشته انجام دادند رساله احمد خوارزمى بود-از بنى موسى.درین رساله،خوارزمى توضیحات علمى جالبى درباب بعضى مسائل مربوط بههیدرولیک داده بود.یک اثر جالب دیگر مسلمین درین باره عبارتست ازرساله بدیع الزمان جزرى که مؤلف آن را در سال 602 هجرى به فرمانقرا ارسلان امیر دیار بکر تالیف،کرده است و قسمت عمده اسباب وتعبیههایى که وى در آن شرح مىدهد اختراع خود او بوده است.
وقتى تاریخ تکنولوژى جدید بررسى شود سهم مسلمین در تحول آنبىشک قابل توجه است.