دانلود مقاله نققش اسلام در تربیت کودکان

Word 57 KB 15820 17
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بسمه تعالی
    مقدمه
    قال الصادق (ع) :«کونو دعاتاً نامس به غیر السنتکم»
    امام صادق (ع) می فرماید مردم را به غیر زبانتان بعضی با اعمالتان به کارهای خوب دعوت کنند.

    این موضوع درتربیت کودکان بسیار موثر است برای اینکه کودک در سنین کودکی زبان ما را نمی فهمد و باتوصیه و نصیحت و اندرزبه انچه ما می خواهیم توجه نمی کند اما نحوه رفتار و کردار و عملکرد ما در خانه و در محیط جامعه به نوعی برای او یک الگو است.

    بچه ها در سنین کودکی دقیقا کارهای والدین را تقلید می کند برای مثال وقتی والدین نماز می خوانند کودک هم سعی می کند مثل والدین رکوع و سجود را انجام دهد با نحوه غذا خوردن.

    حتی در جمع کردن سفره غذا و دیگر کارها سعی می کند دقیقا همانکاری که والدین انجام می دهند همانرا تکرار کند از این تربیت کودکان به نحوه رفتاروالدین بستگی دارد.






    بخش اول
    چگونه شروع کنیم؟


    نقش خانواده در تربیت کودک
    دوران کودکی مهم ترین بخش زندگی است که پایه گذار شخصیت بزرگ سالی می باشد.

    هر چه سن کودک پایین تر باشد نقش پذیری بیشتر است بنابراین سالهای اولیه زندگی مهمترین بخش تربیت می باشد.

    کودک این دوران زندگی خود را در خانواده به سر می برد و از این جهت خانواده بیشترین تاثیر را در تربیت کودک دارد.

    رابطه اولیه مادر و کودک رابطه والدین با یکدیگر و رفتارهای اعضا خانواده بنیانگزار اولیه شخصیت کودک هستند تربیت کودک گاهی از این هم عقب تر می رود به طوری که رفتارها و سخنان والدین پیش از تولد فرزند و در دوران جنینی را هم در بر دارد.

    بعدها کودک با محیط های بیرونی خانواده آشنا می شود و به مدرسه می رود باز هم نقش خانواده در تعلیم و تربیت کودک بسیار زیاد است در این زمان خانواده هایی که از اصول تعلیم و تربیت اطلاع کافی داشته باشند می توانند بگونه ای رفتارکنند تا محیط بیرونی بیشترین تاثیر در رشد فرزندشان داشته باشد این قسمت به این دلیل بیان شد تا خانواده ها مخصوصا مادران بدانند که مهمترین نفش را در سعادت و شکوفایی فرزندان دارند و تصور نکنند که مهد کودک ،کودکستان، مدرسه و...

    مهمتر است.

    دوران کودکی مهم ترین بخش زندگی است که پایه گذار شخصیت بزرگ سالی می باشد.

    هرچند که در این مراکز افرادی مطلع از قوانین تعلیم و تربیت وکارآزموده کارمی کنند ولی این افراد هیچ گاه نمیتوانند جای خانواده را بگیرند و سپردن کودک به این مراکز مسئولیت پدر و مادر را کم نمی کند همچنین خانواده هایی که توان این کار را ندارند که از خردسالی کودک خود را به مراکز مختلف تعلیم و تربیت بسپارند نباید تصور کنند که پرورش کودک آنهابا مشکل روبرو می شود این خانواده ها اگر نقش خود را به خوبی بازی کنند می توانند این کمبود ها را جبران نمایند.

    نتیجه: تخصصی شدن علوم روانشناسی و تعلیم و تربیت به معنی بی نیاز شدن خانواده ها از این علوم نیست و خانواده تا حدودی باید از این مسائل مطلع باشند.

    شناخت کودک شناخت کودک یکی از مقدمات بسیار مهم تعلیم و تربیت است شناخت کودک باعث می شود تا شما رفتار طبیعی کودکان را بشناسید بعضی از والدین به ولیل ناآگاهی ازکودکان بعضی از خصوصیات و رفتارهای طبیعی کودکان را غیرطبیعی می دانند و فکر می کنند که کودک آنها دارای مشکلی می باشند آنها به شکلهای مختلف می خواهند جلوی رفتارهای آنها را بگیرند و همین کار باعث مشکلاتی در تربیت کودک می شود شناخت کودک باعث می شود تا از رفتارهای طبیعی کودک احساس نگرانی نکنید.

    شناخت کودک باعث میشود تا نوع و شکل برخورد خود با کودک را به درستی مشخص کنید از او انتظار بیش از حد نداشته باشید.

    سعدی می گوید: چونکه با کودک سرکارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد برای عمل به این حرف که اشاره به حدیثی از پیامبر دارد باید زبان کودکی و دوران کودکی را شناخت.

    همانطور که کودکان از نظر جسمی با هم تفاوت دارند از نظر خصوصیات روانی و رشد روانی نیز با هم متفاوت می باشند کودک شما از نظر جسمی و روانی شخصی منحصر به فرد است و با این حال هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی میتواند مسیر کلی رشد را مشخص کرد و نکات مشترک را شناخت.

    نتیجه: برای اینکه بتوانید با کودک خود بهتر رفتار کنید و به خوبی او را تربیت نمائید باید کودک خود را خوب بشناسیم کتابهایی را با نامهایی مانند روانشناسی رشد، روانشناسی ژنتیک؛ نظریه های رشد و رشد هوشی در کودکان می توانند شما را با کودکان و نوع تفکر و احساس آنها آشنا کنند در این قسمت خلاصه ای از خصوصیات کودکان در سنین مختلف بیان می شود.

    از زمان تولد تا دو سالگی این سن یکی از حساسترین دورانهای تربیت می باشد در این سن تغییر و تحول و رشد کودک بیشتر از هر زمانی است محرومیت های کودک در این سن می تواند باعث نارسایی در رشد حرکتی، عاطفی، هیجانی، هوش ؛ توانایی زبانی؛ شخصیت و..

    شود این کمبود رشدها در مسائل حرکتی زیاد پایدار نیست و در اینده می تواند جبران شود ولی در سایر جنبه های رشد مثل رشد هیجانی و هوش این کمبودها ثابت می ماند و بعدها به راحتی جبران نمی شود.

    حساسیت زیاد این سن به علت رشد و تاثیر زیاد این سن در سالهای بعدی از یک طرف باعث مشکل کار می شود نوزاد در این سن سخن نمی گوید زبان شما را نمی فهمد و رابطه چندانی ایجاد نمی کند این موضوع هم از طرف دیگر باعث حساستر شدن این سن می گردد.

    بطور کلی چنین نتیجه می گیریم که دوسال اول زندگی برخلاف نظر خیلی از افراد که می گویند تاثیر چندانی در تعلیم و تربیت ندارد مهمترین مرحله تربیت کودک می باشد.

    سرعت رشد و حساسیت تربیتی این سن کمتر از دوره ی قبل است با این منوال رشد در این سن هم بالاست و نوع پرورش کودک تاثیر زیادی در زندگی بعدی کودک دارد احساس امنیت که برآورده کردن نیاز ها مخصوصا محبت کردن به کودک و تایید او بدست می آید در این دوره نیز یکی از مهمترین عوامل رشد است برخلاف دوره قبل، اکنون کودک راه می رود و صحبت می کند نوع ارتباط او متفاوت شده است و می تواند به وسیله سخن گفتن احتیاجات خودرابیان کند.

    در این دروه کودک علاوه بر بزرگسالات به هم سن و سالهای خود هم توجه می کند آنها نیز برکودک اثر گذار است با وجود همه ی این حرف ها هنوز هم دوره آموزش مستقیم فرا نرسیده است و کودک به شکل غیرمستقیم پرورش می یابد در این دوره هم باید کودک را آزاد گذاشت و از امر و نهی پرهیز کرد بلکه شیوه هایی دیگر توجه کودک را به کاری جلب کرد کودک در این سن دلیل ها و استدلالهای شما را نمی فهمد و این یک مسئله طبیعی است مثلا اگر از تاریکی می ترسد هر چه استدلال بیاورد که اتاق همان است و فقط نور آن کم شده است و کودک متوجه نمی شود و حرفه های شما فایده ای ندارد این موضوع به معنی آن نیست که برای کودکان استدلال نکنید چرا که دلیل نیاوردن باعث می شود تا کودک در سنین بالاتر هم مسائل را نفهمد.

    شما دلیل خود را بیان کنید ولی انتظار فهم آن را نداشته باشید و برای پرورش کودک از روشهای دیگری استفاده نمائید این روشها در فصلهای بعدی گفته می شود.

    بعضی از خصوصیات طبیعی عبارتند از: الف) 5/2 سالگی سن ناسازگاری است کودک در این سن تصمیمهای خودسرانه می گیرد دارای هیجانات و احساسات شدید است.

    در سه سالگی رفتار کودک بهتر می شود و دوست دارد که کار ها را طبق نظر شما انجام دهد او یادگیری کلمات جدید خیلی دوست دارد و در این تلاش می کند.

    5/3 سالگی بعضی از کارهای کودک ناهماهنگ می شود او ممکن است در حرکت با سخن گفتن ناهماهنگ باشد و اشتباه کند کودک دوست دارد که همه افراد خانواده به او توجه کنند.

    4 سالگی سن مخالفت با شما است کودک در این سن مخالفت می کند لگد می زند اشیا را پرت می کند و...

    او مشغول خیال پردازی است و نمی تواند واقعیت را از خیالات خود جدا کند همین موضوع سبب می شود که کودک خیالات خود را واقعیت بپندارد و چیزهایی برای شما تعریف کند ممکن است تصور کند که کودک شما دروغگو شده است ولی چنین نیست او دروغگو یا دیوانه نشده است بلکه به یکی از مراحل رشد خود رسیده که نمی تواند بین خیالات و واقعیت فرقی بگذارد.

    در 5/4 سالگی کم کم بین واقعیت و خیالات خود فرق می گذارد کودک در این سن علاقه زیادی به بحث کردن دارد و به صراحت صحبت می کند.

    5 سالگی برای والیدن دوران خوبی است کودک در انجام کارها تلاش می کند و سعی می نماید که موفق شود.

    در 6 سالگی خواسته های او زیاد می شود و این موضوع باعث می شود تا رابطه برقرار کردن با کودک مشکل شود او همه چیز را برای خود می خواهد و اگر در به دست آوردن چیزی موفق نشود بشدت ناراحت می شود.

    و از دست دیگران شکایت می کند و ممکن است شروع به گریه کردن کند احساسات کودک بسیار متفاوت است اکنون شما را خیلی دوست دارد و کمی بعد از شما بدش می آید.

    7 سالگی سنی است که کودک آرام می شود ممکن است شکایتهای زیادی انجام دهد شما این شکایتها را جدید نگیرید و با او به مهربانی برخورد کنید این سن نفش مهی در حالات روحی سالهای آینده دارد نامهربانی با کودک باعث می شود که فکر کند کسی او را دوست ندارد و اگر این کار تکرار گردد ممکن است سبب افسردگی کودک شود گاهی این افسردگی در کودک پایدار می شود و بعدها زندگی کودک را با مشکل روبرو می نماید.

    کودک در این دوران به همسالان خود توجه می کند و دوست دارد با آنها بازی کند دوستی ها و دعواها در این دوران زیاد می شود و کودک الان با کشی دوست و لحظه ای بعد با او دعوا می کند و با کسی دیگر دوست می شود این حرکت بسیار عادی است و لحظاتی بعد دوباره با هم ارتباط برقرار می کنند و دوباره هم دوست می شوند دوستی و معاشرت کودکان با هم بسیار مهم است.

    و نقش زیادی در رشد کودک دارد.

    بازی کودک با همسالان بسیار مهم است و نقش زیادی در رشد و پرورش کودک دارد.

    در این دوران کودک بسیار فعال و پر جنب و جوش است و ورود به یک فضای جدید به نام دبستان شروع یک دوران که همراه با مسئولیت پذیری بسیار در روحیه کودک تاثیر دارد.

    کودک احساس شخصیت می کند و خودش را آماده تعلیم و آموزش می کند.

    اغاز رفتن به مدرسه تحول بزرگی در زندگی کودک است او اکنون وظایف جدیدی را به عهده دارد.

    والئین و معلمان از او انتظارات تازه ای دارند.

    یکی دیگر از خصوصیات این دوره اطاعت و فرمانبرداری کودک است و قوانین والدین و معلمان و سایر بزرگسالان را لازم اجرا می داند همچنین کودک در این سن یادگرفته است احساسات و هیجانات خود را تاحدودی کنترل کند.

    اگر سالهای اول مدرسه همراه با لذت و شادی باشد و باعث موفقیت کودک شود علاقه کودک به علم و تحصیل و پیشرفت زیاد می شود و چنانچه شروع تحصیل با مشکلات و فشارهای زیاد همراه باشد و با احساس شکست و سرزنش همراه شود علاقه کودک به تحصیل کم می شود.

    که این موضوعات به نحوه برخورد والدین و معلمان محترم با دانش آموزان بسیار موثر است.

    خصوصا نقش معلمان در سالهای اول و دوم بسیار تعیین کننده است.

    بخش دوم مسائل تربیتی کودک و مدرسه بسیار شنیده اید که مدرسه را خانه دوم کودک می نامند علت این است که مدرسه بعد از خانواده مهمترین مکان برای پرورش جسمی ، عاطفی؛ علمی و...

    کودک می باشد.

    خواندن کتابهای درسی و پیشرفت تحصیلی تنها بخش کوچکی از وظایف مدرسه می باشد.

    زندگی اجتماعی بدست آوردن عزت نفس، یادگیری همکاری، برقراری پیوند دوستی، ایجاد صفات خوب یا بد اخلاقی، امادگی برای زندگی آینده، نگرش به مسائل دینی، انتخاب شغل و..

    از وظایف دیگر مدرسه است.

    کودکان از سن هفت سالگی قدم به مدرسه می گذارند از این به بعد والدین و خانواده تنها تاثیر گذاران بر کودک نیستند مربیان مدرسه هم سعی دارند کودک را با افکار و عقاید خود پرورش دهند والدین باید بدانند که مدرسه می تواند پایه گذار اخلاق و رفتارهای خاص در کودک او باشد علاوه بر مربیان مدرسه، گروه همسالان کودک بسیار مهم هستند هر چند که قبل از مدرسه رفتن گروه همسالان موثر هستند ولی این گروه بسیار محدودند.

    روابط کودکان در حد فامیل یا همسایگان است و والدین کنترل بیشتری بر این روابط دارند.

    در سن مدرسه، کنترل والدین بسیار کمتر می شود و کودکان در مدرسه با نواع همسالان دوست می شوند و از آنها تاثیر می پذیرند بی توجهی والدین به مدرسه موجب می شود تا کودک آنها به شکل تربیت شود که مورد پسند آنها نیست.

    این قسمت بیان شد تا والدین بدانند که مسائل مربوط به مدرسه تنها بخش تحصیلی نیست؛ بلکه مدرسه خانه دوم است والدین همانگونه که در خانه اول برای همه جنبه های کودک برنامه داشتند، در خانه دوم هم باید به مسائل توجه نمایند.

    آغاز ورود به مدرسه بعضی والدین خیال می کنند با شروع رفتن مدرسه کودک کار آنها راحت می شود و مسئولیت آنها در قبال کودکانشان کم می گردد این فکر صحیح نیست.

    آغاز مدرسه رفتن باعث ایجاد مسئولیتهای جدید برای والدین است که کارآنها را دشوار تر می سازد بعضی مسائل مربوطه به سال اول مدرسه است و بعضی مسائل در طول تحصیل بوجود می آید در این قسمت به بعضی مسائل مربوط به سال نخست تحصیل می پردازیم.

    تغییراتی که مدرسه در زندگی کودک ایجاد می کند مدرسه رفتن باعث ایجاد تغییراتی در زندگی کودک می شود این تغییرات باعث ایجاد فشارهای زیادی به کودک می شود.

    الف) اولین تغییری که در زندگی کودک ایجاد می شود جدایی او از والدین و محیط ها خانواده می باشد قبل از مدرسه رفتن، کودک بیشترین وقت خود را در خانه می گذارند.

    او ممکن است برای بازی کردن به بیرون از خانه برود و از والدین خود جدا شود ولی هر گاه که میل کند می تواند به خانه برگردد و در کناروالدین خود قراربگیرد، ولی در مدرسه مجبور است که برای نصف روز از والدین خود دور باشد البته این موضوع در کودکانی که پیش از مدرسه به کودکستان می روند تا مدتی حل شده است.

    ب) مدرسه، آغاز آموزش به شکل رسمی است آموزش کودک از همان ابتدای تولد شروع می شود ولی این آموزش ها به شکل رسمی نیست حتی در کودکستان هم آموز شها با توجه به علاقه های کودک و شکل پذیری غیررسمی انجام می گیرد در حالی که مدرسه محل آموزش رسمی است و کودک مجبور است تا مسائل را حتماً یاد بگیرد و برای یادگیری او نمره وجود دارد.

    ج) مدرسه، برای کودک تکالیفی معین می کند که تا به حال نداشته است پیش از این اگر کودک دوست داشت نقاشی می کشید و اگر دوست نداشت به کار دیگری می پرداخت.

    اکنون معلم از کودک می خواهد شکل های خاصی را بکشد و این کار نوعی تکلیف است که کودک نمی تواند آنرا به میل خود عوض کند.

    د) کودک در مدرسه مجبور به پذیرش نظم و مقرراتی است که تا حالا با آنها روبرو نشده است کودک باید ساعاتی را در کلاس بنشیند و در طول کلاس اجازه ندارد.

    با دوستان خود صحبت کند برای بیرون رفتن باید اجازه بگیرد و..

    در حیاط مدرسه نمی تواند هر کاری دلش خواست انجام دهد به طور مثال بعضی از بازیها ممنوع است او نمی تواند به راحتی به این طرف و آن طرف بدود این موضوع مخصوصاً برای پسربچه ها سختر است چرا که آنها می خواهند بازی هایی مثل گرگی انجام دهند معمولا با هم دعوا می کنند و دنبال هم می گذارند در حالی که انجام این کارها در مدرسه ممنوع می باشد.

    هـ) کودک با بزرگسالان و کودکانی روبرو می شود که برای او غریبه هستند ناظم و معلم و مدیرمدرسه کودک سالهای بالاتر افراد بزرگی هستند که برای کودک ناآشنا می باشند ممکن است بیشتر هم کلاسهای خود را نشناسند این موضوع سبب می شود که محیط و افراد مدرسه برای کودک غریبه باشد و کودک احساس اضطراب نماید.

    و) ممکن است روشهای غلط تربیتی در مدرسه حاکم باشد با اینکه سالهاست تنبیه بدنی در مدرسه ممنوع شده است ولی هنوز این مساله مدرسه ها دیده می شود روشهای برخورد تند خشن و ازروی عصبانیت، بی حوصله بودن معلم و...

    ممکن است در مدرسه مشاهده شودممکن است این برخوردها با خود کودک انجام نشود ولی کودک شاهد آنها باشد مثلا کودکی در حیاط مدرسه راه می شود و می بینند که دو کودک به علت دعوا کردن در کنار دفتر ایستاده اند و آقای مدیر با چوبی بلند در حال ضربه زدن به کف دستهای آنهاست این دو کودک گریه می کنند و التماس می نمایند ولی فایده ای ندارد دیدن این گونه صحنه ها برای کودک باعث می شودتا کودک محیط مدرسه را مکانی کاملاً متفاوت ببیند و زندگی در آن را تغییر بسیار عمده در زندگی خود بداند.

    2- چگونه فشار حاضر از تغییرات را کم نمائیم؟

    در قسمت قبل دیدیم که آغاز ورود به مدرسه با تغییرات زیادی همراه است این تغییرات باعث فشارهای زیادی به کودک می شود و ممکن است سلامت روانی کودک را به خطر بیندازد.

    با اقدامات زیر می توانید فشار وارد بر کودک را کم نمائید : الف) یک یا دو سال قبل از شروع دبستان کودک را به کودکستان بفرستید این کارباعث می شود تا کودک دوری از محیط خانه و والدین را تجربه کند.

    ب) قبل از شروع مدرسه مسئولیتهایی را به کودک بدهیم و انجام آنها را از او بخواهید تا کم کن با قبول مسئولیت آشنا شود.

    ج) قبل از شروع مدرسه به کودک آموزشهایی بدهید که در مدرسه به درد او می خورد.

    به طور مثال محافظت از اشیا، روش برخورد و آشنا شدن با دوستان تازه، روش احترام گذاشتن به معلم و...

    را به کودک بیاموزید این کار را می توانید با معلم بازی انجام دهید البته وقتی این بازی را انجام می دهید از معلم چهره ای خشن، مقرراتی و تنبیه کننده نسازید بلکه نقش معلمی را بازی کنید که مهربان است و کودک را دوست دارد در عین حال به انضباط اهمیت می دهد بعضی وقت ها نقش معلم را به کودک بدهید و بطور مثال بگویید خوب فرزندم حالا معلم می شود و من نقش دانش آموز را بازی می کنم آن وقت عملاً به او نشان دهید که اگر می خواهد حرفی بزند او معلم اجازه بگیرد سپس بگویید حالا تو نقش دانش آموز را بازی کن و معلم را بازی وقتی کودک به خوبی اجازه گرفت با مهربانی به او توجه کنید و به او اجازه دهید.

    هـ) مسائلی مانند نترساندن کودک از مدرسه رابطه به مدرسه انتخاب مدرسه مناسب در قسمت های دیگر توضیح داده می شود.

    3- ترس کودک از مدرسه بعضی از کودکان برای والدین بار که می خواهند به مدرسه بروند می ترسند گریه می کند و به هیچ وجه حاضر نیستند به مدرسه بروند.

بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به حاشیه رانده شدن دین تربیت دینی نیز ...

پیش درآمد بسم الله الرحمن الرحیم بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به حاشیه ...

ء از نظر علم روان‌شناسي، پدر و مادر بايد محيطي را براي کودک فراهم آورند که وي ازنظر محبت احساس کمبود نکند. محبت در حد متعادل، مفيد، ضروري و سازنده است. افراط و تفريط در محبت‌ورزي تأثير نامطلوبي بر رشد شخصيت کودکان مي‌گذارد و جريان طبيعي رشد را مخت

اسلام به عنوان دين کامل به ورزش جسم در جهت تمام و تکميل کردن ابعاد وجودي انسان، اهميت لازم را داده و بر جنبه‌هاي مختلف آن از جمله شخصيت‌سازي کودکان، اهميت جسم، مسابقه و نام بردن و تاکيد کردن بر برخي از ورزش‌ها، سنگ تمام را گذاشته است. شخصيت ساز

مقدمه سپاس فراوان آفريدگاري را سزا است که جهان هستي را همسان و هماهنگ با احتياجات و نيازهاي بشر سامان داده و با تدبير حکيمانه خود آنرا پرورده است. تحيات و درود نامحدود بر والاترين معلم و مربي انسان يعني پيامبر گرامي اسلام (ص) که با مدد

اسلام بر اساس نياز فطري انسان ، مباني تربيتي و آموزشي را به ايمان آورندگان مي آموزد. چنانکه اگر تربيت را به سه قسم تربيت بدني ، تربيت عقلي و تربيت رواني تقسيم کنيم اسلام در يک نظام هماهنگ درباره هر قسم از اين انواع بياناتي حکيمانه دارد . اين نظام تر

خانواده با وجود اينکه در اکثر جوامع مورد توجه است در جهان بيني اسلامي اهميت و ارزش شايان توجهي به آن داده مي‌شود. در اين جهان بيني خانواده گروهي متشکل از افراد است که داراي شخصيت مدني ، حقوقي و معنوي است که بر اساس نکاح (عقدي که ارتباط يا مشروعيت ار

تربیت چیست؟ تربیت باغبانی وجود انسان است. شکوفایی و رشد هماهنگ و متعالی شکوفه های زندگی در گروی وجود باغبانان دلسوز و تواناست. آنچه باغبان انجام می دهد هموار نمودن زمینه های جوانه زدن دان و نهال و تجلی استعدادهای نهفته است. در واقع تربیت چیزی جز از قوه به فعل رسانیدن استعدادها و اوانمندی های بالقوه انسان نیست. اخلاق و تربیت اسلامی، با ویژگی و بعد متعالی خود و به موجب برتری که بر ...

چکیده : قانون جزای ایران نیازمند بازنگری در دیدگاه خود راجع به کودکان بزهکار و بزه‌دیده است. تمییز سن بلوغ از سنی که بتوان کودک را از جهت کیفری مسؤول شناخت، و حذف موادی از قانون مجازات اسلامی که اجازه تعزیر طفل بزهکار را صادر نموده، از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در کاهش آمار بزه‌دیدگی کودک، لازم است قانونگذار در مواردی به جرم‌انگاری متوسل شده، ارتکاب برخی اعمال از ...

چکیده تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی در قبال باورها و اعتقادات دینی افراد جامعه، رسالتی بس عظیم بر دوش دارد، مخصوصاً هنگامی که کودکان، مخاطب خاص آن به شمار آیند. امروزه، فرائض دینی با توجه به حساسیت های موجود در جامعه به واسطه تبلیغات مسموم ضد دینی، اصلی است که باید با دقت و ظرافت خاصی به آن پرداخته شود. بدون تردید، تلویزیون، محبوب ترین و در دسترس ترین رسانه ای است که کودکان با ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول