نماز
ارزش و اهمیت نماز «بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست.
نماز از ارکان بسیار مهم اسلام است که بپا داشتن آن باعث رضایت و خشنودی خدا میگردد.
نماز عامل اتصال و ارتباط بندگان با خداست.
رابطهای که نباید هیچگاه گسسته شود و تا آخرین لحظه عمر باید پابرجا بماند.
پیامبر اکرم «صلی اللهعلیهوآلهوسلم» میفرمایند:
«خداوند نماز را نور چشم» من قرار داده و آنرا محبوب من ساخته است آنطور که گرسنه را بر طعام و تشنه را به آب مشتاق کرده است(از اینهم بالاتر) انسان گرسنه وقتی غذا میخورد سیر میشود و هنگامیکه تشنه و آب مینوشد سیراب میگردد ولی من هیچگاه از نماز سیر نمیشوم .
و نیز فرمود، «اولین عمل بنده که روز قیامت بدان رسیدگی میشود نماز اوست و اگر پذیرفته شد بقیه اعمال او نیز بررسی میشود ولی اگر نمازش پذیرفتم نشد به اعمال دیگرش هم وقعی نمینهند.
به جز آنچه که از آیات و احادیث درباره نماز نقل شده، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیت و جایگاه آن را بیان میکند.
نماز جزء برنامه انبیاء بوده است.
حضرت عیسی (علیهالسلام) در گهواره هم میگوید خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است:
(و اوصانی بالصلوه و الزکوه مادمت حیا)
امام حسین (علیهالسلام) حتی ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) همسر و کودک خویش را در بیابانهای داغ مکه، که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت:
خدایا، تا نماز به پا دارند:
انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع ربنا لیقیموا الصلاه .
پیشوایان معصوم ما، هنگام نماز، رنگ خود را میباختند و میفرمودند:
وقت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه و درگاه الهی است .
گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عذاب جهنم میخوانند، اما امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نماز را نه برای تجارت یا سپری در مقابل آتش، بلکه بخاطر شایستگی خدا برای عبادت، انجام میدهد .
«خداوند نماز را نور چشم» من قرار داده و آنرا محبوب من ساخته است آنطور که گرسنه را بر طعام و تشنه را به آب مشتاق کرده است(از اینهم بالاتر) انسان گرسنه وقتی غذا میخورد سیر میشود و هنگامیکه تشنه و آب مینوشد سیراب میگردد ولی من هیچگاه از نماز سیر نمیشوم .
و نیز فرمود، «اولین عمل بنده که روز قیامت بدان رسیدگی میشود نماز اوست و اگر پذیرفته شد بقیه اعمال او نیز بررسی میشود ولی اگر نمازش پذیرفتم نشد به اعمال دیگرش هم وقعی نمینهند.
به جز آنچه که از آیات و احادیث درباره نماز نقل شده، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیت و جایگاه آن را بیان میکند.
حضرت عیسی (علیهالسلام) در گهواره هم میگوید خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است: (و اوصانی بالصلوه و الزکوه مادمت حیا) امام حسین (علیهالسلام) حتی ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) همسر و کودک خویش را در بیابانهای داغ مکه، که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت: خدایا، تا نماز به پا دارند: انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع ربنا لیقیموا الصلاه .
پیشوایان معصوم ما، هنگام نماز، رنگ خود را میباختند و میفرمودند: وقت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه و درگاه الهی است .
گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عذاب جهنم میخوانند، اما امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نماز را نه برای تجارت یا سپری در مقابل آتش، بلکه بخاطر شایستگی خدا برای عبادت، انجام میدهد .
نماز سبب آمرزش گناهان و زدودن آثار لغزشهاست .
قرآن، پس از دستور به نماز، میفرماید: ان الحسنات یذهبن السیئات .
تاثیر نماز در تحکیم بنیان خانواده در جهان مادی امروز که نهاد خانواده در حال اضمحلال توسط فساد و فحشاء است بزرگترین دغدغه های خانواده ها برای نجات فرزندانشان از این منجلاب فساد و فحشاست و قرآن این کتاب زندگی بشر سالها پیش از این راه نجات را بیان کرده است؛«اتل ما اوحی الیک من الکتاب واقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر ولذکر الله اکبر والله یعلم ما تصنعون؛هر چه را از این کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن و نماز بگزار ،که نماز آدمی را از فحشا و منکر باز می دارد و ذکر خدا بزرگ تر است وخدابه کارهایی که می کنید آگاه است.» همانطور که در روایات نیز وارد شده است هنگامی که فرزندی به دنیا می آید مستحب است در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود چراکه این عمل باعث می شود انسان از کودکی با نماز آشنا شود و بنابراین از شر شیطان در امان باشد؛کم نیستند اینگونه احادیث که بر آموزش نماز به کودکان تاکید دارند؛دراین میان باید دید که چگونه می توان این فریضه الهی را که به گفته مقام معظم رهبری نیاز آدمی و دریچه ای است که هوای پاک آزادی را از عالم معنا به ما می رساند و دل را از آلودگی و بیخبری می رهاند را به گونه ای در خانواده ها نهادینه کرد که پیوند نماز و خانواده پیوندی نا گسستنی باشد.
نقش نماز در آرامش روانی 1ـ عدم احساس گناه و یا کاهش آن آدمی آنگاه که به سجاده مینشیند تا با خدا راز گوید، باید هوشیار باشد.
چرا که قرآن میفرماید «لا تقربوا الصّلاه و انتم سکاری» آنگاه که مست هستید، نزدیک نماز نشوید.
پس لازمه مقبولیت و پذیرش نماز، دور بودن از ناهشیاری و مستی است.
نماز آدمی را از فحشا و منکرات باز میدارد.
«انّ الصّلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر» شرب خمر، مستی، غفلت و دیگر گناهان و آلودگیها در پرتو نماز محو و نابود میشوند.
با حذف گناهان فضای روح و روان انسان پاک و مصفّا میشود و در نتیجه آرامش و اعتماد به نفس به دست میآید.
نماز شستشوگر روان از گناه است و قلبی که در آن تاریکی گناه نباشد از آرامش و اطمینان و صفا لبریز میشود.
چنان که پیامبر فرموده انسانی که نمازهای پنجگانه را به جای میآورد، مانند آن است که در رودی پنج بار شنا کرده و از آلودگیها به در آمده است.
پس نماز مانع ابتلا به آلودگی و گناهان است و نیز به سبکی بار گناه آدمی میانجامد.
زیرا قرآن میفرماید: «انّ الحسنات یذهبن السّیئات» به درستی نیکیها، بدیها و گناهان را میزدایند و از بین میبرند و نماز یکی از برترین حسنات است.
پس اگر احساس گناه را عامل ایجاد اضطراب و نا امنی بدانیم و گناه نکردن و یا انجام عملی را که گناه و احساس گناه را تخفیف بدهد وسیله ایجاد مانع انجام گناه میگردد و اگر فردی گناهی را مرتکب شده انجام نماز که یکی از حسنات ممتاز است ـ گناه او را تخفیف میدهد و آدمی در اثر عدم انجام گناه و یا داشتن احساس تخفیف گناه آرامش پیدا میکند، میتوان نتیجه گرفت که به این دلیل نماز عامل مهمی در جهت دست یافتن به آرامش روانی است و چون این امر در خانه رخ دهد، و یکایک اعضای خانواده نمازگزار باشند، همگی با هم آرامش روانی را در خانه به ارمغان میآورند و در پناه آن با موفقیت زندگی میکنند.
زیرا احساس گناه در همه آنان کاهش مییابد.
2ـ وحدت شخصیت و انسجام خانوادگی خواندن نماز موجب دست یافتن به وحدت شخصیت میشود.
شخصیت برخوردار از توحید به گونهای است که جنبههای گوناگون آن با یکدیگر در تضاد نیستند.
یعنی فرد آنچه که در اعتقاد بدان باور دارد، در عمل نیز بر اساس باورهای خویش عمل میکند و چون اینگونه رفتار میکند، خود نیز در خویشتن تضاد نمییابد و در نهایت به یکپارچگی (خویشتن) دست مییابد به نحوی که جنبهای از شخصیت فرد، جنبه دیگر شخصیت او را تأیید میکند و انسان به هنگام برخورد با او احساس میکند که با فردی هماهنگ و بسامان مواجه شده است.
حال باید پرسید نماز چگونه موجبات تحقق وحدت را در شخصیت آدمی فراهم میآورد؟
انسان مؤمن به هنگام نماز سخن از خدای واحد و یگانه به میان میآورد، او را اللّه خطاب میکند و رب عالمیان مینامد.
(آیه قل هو اللّه احد به نحو بارزی حکایت از وحدت باری دارد.) و همین باور داشتن به خدای یگانه، پیام آور وحدتی درونی برای آدمی است.
آنچه که باعث تشتت و تفرقه میشود، ایمان داشتن به ربّهای گوناگون است.
قرآن میفرماید: ارباب متفرقّون خیر ام اللّه الواحد القهّار آیا داشتن ربهای متفرق خوب است یا ایمان داشتن به خداوند واحدی که قهار است؟
قرآن وجود خدایی جز خدای یگانه را نفی میکند و میفرماید: «لو کان فیهما الهه الاّ اللّه لفسدتاً» و بر فرض محال اگر چنین میشد فساد درون آدمی را نیز به علت تعدد الهه در بر میگرفت و آنان که اکنون، به وجود ارباب متفرق قائلند، از وحدت درونی بی بهره و در شخصیت خود دارای تضاد هستند.
اعضای خانواده نیز اگر همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونی دست یابند، در بیرون نیز با یکدیگر همگونی و هماهنگی خواهند داشت و این موجبات آرامش روانی را برای آنان در پی خواهد داشت.
زیرا نه با یکدیگر تضادی دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلافی جدی خواهند داشت.
سؤال این است که چه کسانی بیشتر فرزندان را در موقعیت مضاعف قرار میدهند.
آنها که در درون خویش تضادی دارند و یا آنها که با دیگری دارای تضاد هستند.
نماز، تضادهای درونی فرد را کاهش میدهد.
زیرا که به شخصیت فرد وحدت و یکپارچگی میبخشد و دیگر آن که افراد وحدت یافته در سایه نماز را با یکدیگر منسجم و متحد میسازد.
لذا بین آنها تفرقه و تضادی جدی و عمیق وجود ندارد و تعارض مهم هم در خانواده دیده نمیشود.
در اثر نبود تعارض و یا از بین رفتن آن، کمتر شاهد بروز اضطراب در محیط خانه خواهیم بود.
بدین ترتیب امنیت بیرونی در محیط خانواده حاصل امنیت درونی اعضای آن است که در پرتو انوار الهی ظهور و بروز پیدا میکند.
پس نماز میتواند وحدت و امنیت درونی و بیرونی را فراهم آورد و محیط خانواده را متحد و یکپارچه سازد تا همگی به راحتی بتوانند به ریسمان الهی چنگ زنند و متفرق نگردند «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرقوا».
بدین ترتیب ملاحظه میشود افرادی که به وحدت درونی دست یافتهاند در وحدت بخشیدن به محیط بیرونی (که یکی از مصداقهای آن خانواده است) توفیق بیشتری دارند و وحدت در خانواده یکی از رموز آرامش آن است.
3ـ افزایش اعتماد به نفس نماز خواندن موجبات افزایش اعتماد به نفس را فراهم میآورد.
زیرا وقتی آدمی با خدا سخن میگوید، از او استعانت میجوید.
«ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» توان بیشتری را در خود احساس میکند که ناشی از اتکای به خدای تعالی است و داشتن چنین نقطه اتکایی باعث افزایش اعتماد به نفس در فرد میگردد.
او در این حال خود را بسان قطرهای میداند که با دریا پیوند خورده است.
قطره دریاست اگر با دریاست ور نه او قطره و دریا دریاست بدین ترتیب درمییابیم که آدمی از خویشتن مفهوم بهتری خواهد داشت و تصور وی از خود در مرتبه بالاتری قرار میگیرد و مفهوم خود در نزد او تعالی مییابد و این همه موجب افزایش اعتماد به نفس در فرد میگردد.
از سویی خواندن نماز باعث افزایش موفقیتهای او در زندگی میشود.
زیرا نماز، نقش مددرسانی دارد چنان که قرآن میفرماید: استعینوا بالصّبر و الصّلاه از نماز و روزه کمک بجویید.
انسان برخوردار از امدادهای ناشی از اقامه نماز، فردی موفقتر است و موفقیتهای روز افزون، اعتماد به نفس و افزایش آن را در پی دارد و نماز گزاران پیوسته امیدوار به امدادهای الهی هستند.
اولیای الهی که خوب نماز میخوانند نه میترسند و نه محزون میشوند.
«الا انّ اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» و آدمی که نه میترسد و نه محزون است، از آرایش روانی برخوردار است.
در محیط خانوادهای که اعضای آن نماز را بر پا میدارند و همگی از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند، فضای آرامی حاکم است و اعتماد به نفس یکدیگر را تقویت مینمایند.
آنان همچون ظروف مرتبطی هستند که به هنگام برداشتن آب از یکی از آن ظرفها، ظرفهای دیگر جای خالی آن را پر میکنند، با این تفاوت که در اینجا، اعتماد به نفس خود آنان کاهش نمییابد.
در حالی که وقتی ظرفهای مرتبط، جای خالی شده آب ظرفی را پر میکنند، از میزان کمتری از آب برخوردار میشوند.
آنها شکرانه بازوی توانا را به گرفتن دست ناتوان میدانند و دست افتادگان را به هنگام ایستادن میگیرند و بدین ترتیب آنها که از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند، در محیط خانواده، زمینه افزایش اعتماد به نفس را در دیگر اعضای خانواده فراهم میکنند تا آنها هر چه بیشتر استعدادهای خویش را به کار گیرند و به درجه بالاتری از شناخت معبود و عبادت دست یابند و به خود شکوفایی برسند، به نحوی که همه استعدادها و تواناییهای خویش برای عبادت خدا را به فعلیت برسانند.
نماز در این راه نقش مدد رسانی را بر عهده دارد.
انسانی که به خود شکوفایی رسیده از آرامش بیشتری برخوردار است.
اولیای الهی مصداق بارز چنین حالتی هستند، زیرا توانستهاند همه توان خویش را در راه عبادت معبود به کار گیرند.
آثار نماز الف) نقش عمومی نماز خانواده کوچکترین واحد اجتماع است که توانایی و بازدهی جامعه به آن بستگی دارد.
امروزه جوامعی موفق هستند که خانوادههای موفق دارند.
در واقع، جامعه چیزی جز بسط خانواده نیست.
بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی جهان غرب از بحران خانواده ناشی میشود.
نماز از سه جهت بنیان خانواده را تقویت میکند.
فضای معنوی سلامت و آرامش خانواده منوط به ایجاد روح معنویت و یاد خدا در فضای خانه و ایجاد فضایل اخلاقی در افراد خانه است.
نماز با ایجاد فضای معنوی در خانه، آرامش روانی اعضای خانواده را تأمین میکند و سبب تقویت بنیان روابط آنها میشود.
در این فضای معنوی است که انجام شعائر دینی و تربیت مذهبی فرزندان براحتی انجام میشود و آینده خانواده تضمین میگردد.
محبّت بارزترین ویژگی خانواده در محبت بین اعضای آن جلوه میکند و در هیچ یک از گروههای اجتماعی محبّت متقابل به این شکل صورت نمیگیرد.
این کانون گرم خانواده است که پناهگاه اهل خانه در برابر ناملایمات زندگی است.
نماز سبب تحکیم محبّت در بین اعضای خانواده میشود.
یکی از عوامل اصلی ایجاد محبت، تواضع است و پیشتر گفته شد که چگونه نماز سبب تواضع میشود و کبر را از بین میبرد.
یکی دیگر از عوامل ایجاد محبّت، ایمان به خداست که نماز آن را متجلّی میکند.
در روایت اسلامی نیز تصریح شده که تواضع و ایمان از عوامل ایجاد محبّت است.
باروری شخصیت خانوادهای که از افراد با شخصیت و با ثبات تشکیل شده باشد، دارای استحکام در روابط است.
در بحث مسائل تربیتی نماز، به اثر نماز بر ثبات شخصیت اشاره شد.
گذشته از این اعضای خانواده که منظّم، نظیف، مؤدب، متین و باوقارند، احساس ثبات میکنند، قادر به تمرکز ذهن هستند و میتوانند در آینده، خانوادهای ایدهال را تشکیل دهند.
نماز، با توجه به کارکردهای تربیتیاش در ایجاد چنین فضایی بسیار مؤثر است.
خانوادهای که چنین اعضایی داشته باشد، بسیار مستحکم و نظاممند خواهد بود و اگر این روابط به جامعه بسط یابد، اجتماع همانند خانوادهای بزرگ خواهد شد.
ب) نقش نماز در زندگی زوجهای جوان اگر بپذیریم که نحوه آغاز هر راه بر نحوه تداوم آن تأثیر دارد، بزرگداشت نماز در ابتدای زندگی مشترک، میتواند آغاز مبارک و فرخندهای برای تمامی جریان زندگی باشد.
در زندگی، فرازهای با شکوهی برای روح آدمی وجود دارد که لازمه زیستن افتخارآمیز است و هر فردی به میزان برخورداری از این فرازها میتواند به انسانیت خویش مفتخر باشد.
اُنس با نماز، بهترین نقطه عطف زندگی است و هرگاه زوجهای جوان چنین پیوندی با خداوند داشته باشند، هرگز غبار ملال و خستگی بر وجودشان نمینشیند.
با توجه به جوان بودن جامعه ایرانی و با توجه به اینکه شاید ازدواج سبب تقویت دنیاگرایی شود و دینداری را تضعیف نماید، به بررسی نقش نماز در زندگی زوجهای جوان میپردازیم.
تغییر بینش زوجهای جوان نسبت به زندگی زن و مرد با وجود دیدگاهها و بینشهای مختلف با یکدیگر ازدواج میکنند و در مسیر زندگی، در کنار یکدیگر با وقایع و حوادث مختلف برخورد میکنند.
چگونگی بینش و رویکرد زن و شوهر در مقابل اتفاقهای زندگی نقش خاصّی در تداوم و عمق روابط آنها دارد و در ایجاد فضای عاطفی و محبتآمیز تأثیر میگذارد.
در این میان، بینش زن و مرد نسبت به زندگی، همسر، ازدواج، خانهداری و تربیت فرزند، در نحوه ارتباط بین آنها و توقعشان نسبت به یکدیگر بسیار مؤثر است.
جوانان به دلیل کم تجربگی، کمبود آگاهی و نوسانات عاطفی و هیجانی، در پارهای موارد از تصمیمگیریهای عاقلانه و عمیق عاجزند.
در نتیجه، به علت سطحینگری و شتاب در تصمیمگیریها اشتباه میکنند.
نماز در تصحیح این روند میتواند نقش خاصی را ایفا کند و با تقویت انگیزههای متعالی و رهایی آدمی از دنیاگرایی، او را در راستای اهداف عالی هدایت کند؛ زیرا نماز، آدمی را از جاذبههای زمینی به جاذبههای آسمانی، اوج میدهد و او را از فرش به عرش سیر میدهد و از خاک تا افلاک بر میکشد.
اگر زوجهای جوان به این فضای متعالی راه یابند، فراز و نشیب زندگی نمیتواند آنها را دچار تزلزل کند.
نماز انسان را از دردها و روزمرگیها رها میسازد و دردمندی او را سمت و سویی دگر میبخشد.
روحش را از حقارت آزاد میکند و به او عزت و منزلت و تعالی میبخشد.
در چنین فضایی، همسران جوان به احساس پوچی نمیرسند و برای تداوم زندگی با هم، از سطح غرایز فراتر رفته و با یکدیگر اتّصال وجودی پیدا میکنند.
به عبارت دیگر، نماز، نقطه اتصال معنوی آنها به یکدیگر میشود و از این رو، روند زندگی مشترک را یکسره با ارزش مییابند.
نماز نخستین حکم الهى بود که چند روز پس از بعثت پیغمبر خاتم، حضرت محمد بن عبد اللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم توسط جبرئیل امین از جانب خداوند صادر شد و پیغمبر با تعلیم پیک وحى، آن را معمول داشت.
بدین گونه که پیک وحى الهى، جبرئیل امین، چند روز بعد از آن که پیغمبر به مقام نبوّت رسید، براى دومین بار بر آن حضرت نازل شد و آبى از آسمان آورد و طریقه وضو گرفتن و نماز گزاردن و رکوع و سجود را به پیغمبر آموخت.
بنا بر این، نماز این فریضه بزرگ الهى و عالیترین فرمان خداوند عالم که بهترین حالت یک انسان باایمان و بنده خدا در پیشگاه الهى است، نوبر احکام اسلام است و از همینجا نیز باید قدر آن را دانست و به اهمیت آن پى برد.
نکته جالب توجه این است که پس از پیغمبر، نخستین کسى که از مردان آن را بهپا داشت على علیه السلام و آنهم در سن 9 سالگى بود که در خانه پیغمبر به سر مىبرد و چون پیغمبر وضو گرفت او نیز وضو گرفت و همین که رسول خدا به نماز ایستاد، آن وجود مقدس هم در آن سن و سال، پشت پیغمبر (ص) خدا ایستاد و در پشت سر على علیه السلام هم تنها خدیجه بود که به عنوان اولین زن به نماز ایستاد و با پیغمبر (ص) نماز جماعت گزاردند.
پس اولین اقامه نماز به جماعت بود؛ جماعتى این چنین که پیغمبر (ص) در جلو و على پسربچهای 9ساله در پشت سر آن حضرت و خدیجه، همسر پیغمبر در پشت سر على (ع).
مىبینید که على علیه السلام سراینده نهجالبلاغه، چه رابطهاى با نماز، این دستور عالى آسمانى دارد که شش سال پیش از بلوغ و قبل از همه، آن هم در پشت سر پیغمبر (ص) و براى نخستین بار به عنوان وظیفه دینى که پیغمبر ختمى مرتبت از جانب خداوند مأمور به انجام آن شده است، آن را معمول داشت.
پس على علیه السلام نخستین نمازگزار اسلام است.
نماز در نظر حضرت على (ع) به طورى که دیدیم على علیه السلام نخستین پیشواى معصوم و امام بر حق ما و نماینده خدا و جانشین بلا فصل حضرت ختمى مرتبت (ص) اولین نمازگزار اسلام است، آن هم شش سال قبل از بلوغ، از این رو مىباید چنین انسان بىنظیرى، رابطه خاصى با نماز بزرگترین فریضه الهى، داشته باشد.
على که در قبله مسلمین متولد شده و در نه سالگى به عنوان اولین پیرو اسلام و براى نخستینبار در پشت سر پیغمبر خاتم نماز گزارده، به طور قطع بیش از هر مسلمان دیگرى، قدر نماز، نخستین فریضه الهى را مىداند و به آن اهمیت مىدهد.
به طورى که نوشتهاند، حال على علیه السلام به هنگام نماز چنان بود که در یکى از جنگها تیرى به پاى آن حضرت اصابت کرد و هر چه کردند نتوانستند آن را در آورند.
چون خبر به پیغمبر دادند فرمود: «بگذارید على مشغول نماز شود سپس تیر را از پاى او در آورید زیرا على (ع) در آن هنگام، چنان محو تماشاى جمال حق است که کاملاً از خود بى خود مىشود.» چنین کردند و تیر را از پاى على (ع) در آوردند و او متوجه نشد و زمانى به خود آمد که از نماز فراغت یافته بود و آن گاه در خود احساس درد کرد.
هر که چیزى دوست دارد جان و دل بر وى گمارد / هر که محرابش تو باشى سر ز عشقت برندارد همچنین در یکى از شبهاى مخوف جنگ صفین «لیله الهریز» که آتش جنگ برافروخته شده بود و از هر سو مانند باران تیر مىبارید، دیدند که على علیه السلام رو به قبله ایستاد و مشغول نماز شد.
پس از نماز پرسیدند یا امیرالمؤمنین این چه وقت نماز خواندن بود و على (ع) فرمود: «اصلاً این جنگ براى چیست جز این است که مىخواهیم ظلم و فساد را ریشه کن کنیم تا نماز و احکام الهى چنانکه باید، اقامه شود.» خوشا نماز و نیاز کسى که از سر درد / به آب دیده و خون جگر طهارت کرد شرح و ویژگیها این عبادت در شبانهروز در پنج نوبت رو به قبلهٔ مسلمانان - کعبه در مکه - بصورت فردی یا گروهی (نماز جماعت) برگزار میشود.[نیازمند منبع] نماز مسافر شکستهاست یعنی مسافر باید نمازهای چهار رکعتی را دو رکعتی بخواند در این عبادت دو سورهٔ از قرآن که یکی از آنها سورهٔ حمد و دیگری معمولاً سورهٔ کوتاهی مثل سورهٔ توحید است و تعدادی ذکر به زبان عربی خوانده میشود.
نمار به زبان عربی خوانده می شود .
اهل تسنن نماز را در ۵ زمان متفاوت میخوانند و( شیعه ه درپنج نوبت را مستحب می داند ) به این صورت که: نماز صبح که بعد از اذان صبح و قبل از طلوع آفتاب خوانده میشود، نماز ظهر که بعد از اذان ظهر خوانده میشود، نماز عصر که به هنگام عصر خوانده میشود، نماز مغرب که پس از اذان مغرب خوانده میشود و نماز عشاء که بعد از اذان عشاء خوانده میشود.
اهل تشیع نیز معتقدند که اوقات اصلی جهت بجا آوردن نمازهای روزانه همان اوقات بعد از اذان مربوط به هر نوبت میباشد(مانند اهل سنت)لیکن چون نمازهای ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشا دارای وقت مشترک نیز هستند لذا خواندن توام نمازهای ظهر و عصر و همچنین نمازهای مغرب و عشا بلامانع میباشد.
لیکن بنا به اعتقاد شیعیان نیز بجاآوردن هر یک از نمازهای روزانه در وقت مختص خود از فضیلت بیشتری برخوردار بوده و در احادیث(گفتهها) امامان و بزرگان شیعه نیز به کرات بدان اشاره شدهاست.
نماز در معنای لغوی به معنی دعا است.
عدهای از عارفان بر این باورند که تمام موجودات نیز متناسب با وضع خود در حال حمد و تسبیح خداوند هستند و به آیاتی نظیر «و گیاه و درخت سجده میکنند.»[1] استناد میورزند.
ظاهر نماز همان طریقهٔ خواندن نماز و رعایت وقت در بجا آوردن آنها که در رساله یا رساله عملی، کاملاً توضیح داده شدهاست که مقدماتی دارد و ترتیبی و دیگر چیزهایی مقدمات مسلمان بودن و داشتن طهارت و توانایی خواندن آیات و گفتن اذکار که برای خواندن نماز مستحبی فقط مسلمان بودن کافی است.
شروط نماز صحیح رعایت کردن این بخشها در نماز واجب، شرط صحیح بودن آن است ۱-تکبیره الاحرام، ۲-قرائت، ۳-رکوع، ۴-سجده، ۵-تشهد و ۶-سلام و ۷-ترتیب ۸-موالات (یعنی نماز به هم نخورد).
اذان و اقامه و بعضی چیزهای دیگر برای آماده شدن و مقدمات نماز برای کسب حالات قلبی و روحی و ذهنی مفید مربوط به نمازاست.
به اعتقاد مسلمانان، رعایت کردن آداب و دانستن اسرار برای نمازگزار در طولانی مدت سیر و مسیری است که او را به جایی میرساند که در کشف خداشناسی بسیار موثر است.
نماز جمعه نماز جمعه نشانه وحدت بین همهٔ مسلمانان است که هر جمعه و بصورت جماعت برگزار میشود.
همهٔ اعمال در دین اسلام که نماز یکی از آنهاست، از زمان پیامبر اسلام و امامان شیعه تاکنون و به همان شیوه برگزار میشود.
توضیح:نماز جمعهای که اهل سنت برگزار میکنند.
این نماز جمعه در هر شهر میتواند در هر مسجدی برگزار شود.
هر شخص مورد تایید یک مسجد میتواند امام جمعه آن مسجد شود.
نوع دوم نماز جمعه شیعیان است که میبایست طبق احکام شیعی فقط در مساجد جامع هر شهر برگزار شود.
واجبات نماز نیت.
قیام یعنی ایستادن.
تکبیره الاحرام یعنی گفتن «الله اکبر» در اول نماز.
رکوع.
سجود.
قرائت.
ذکر.
تشهد.
سلام.
ترتیب.
موالات یعنی پی در پی بودن اجزاء نماز [نیازمند منبع] نمازهای واجب نمازهای واجب که در اعتقاد مسلمانان ادا نکردن آنها گناه محسوب میشود، عبارتاند از نمازهای روزانه (شامل نماز صبح که دو رکعت است، نماز ظهر که چهار رکعت است، نماز عصر که چهار رکعت است، نماز مغرب که سه رکعت است و نماز عشا که چهار رکعت است) و نماز آیات، نماز میت، نماز طواف، نماز قضای پدر و نماز به واسطه نذر و قسم.
[نیازمند منبع] نمازهای مستحب در اعتقادات اسلامی، انجام دادن این نمازها ثواب دارد اما الزامی به انجام آنها نیست.
این نمازها عبارتاند از نماز جمعه، نماز عید قربان و نماز عید فطر.
[نیازمند منبع] منابع دستغیب، عبدالحسین.: (۱۲۹۲-۱۳۶۰) صلاه الخاشعین.
قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۱.
شابک: ۳-۲۲۶-۴۷۰-۹۶۴ چاپ دوازدهم ۱۳۸۵ - کتابخانه ملی ایران ۱۵۳۴۷-۸۱م موسوی خمینی، سید روح الله، سر الصلاه.
شابک