دانلود مقاله ولادت فاطمه س

Word 102 KB 15870 11
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بخش اول: ولادت
    اگر بخواهیم احوالات فرزندان پیامبر اسلام (ص) را بنگریم آن حضرت آن حضرت دارای 3 یا 4 پسر و 4 دختر بود.

    پسران آن حضرت عبارتند از قاسم که قبل از بعثت بدنیا آمد و پیش از بعثت از دنیا رفت به همین خاطر به پیامبر ابالقاسم می گفتند، عبدالله که نام پدر آن حضرت را روی وی گذاشتند که وی در کودکی از دنیا رفت، ابراهیم که در مدینه متولد شد و یکسال زندگی کرد.
    و اما دختران آن حضرت به این شرحند: زینب که بزرگترین دختر رسول خدا بود و چون به حد بلوغ رسید مادرش خدیجه او را به عقد پسرخاله اش ابوالعاص بن ربیع درآورد، ام کلثوم که برخی گفته اند هم نام مادر رسول خدا، آمنه بود و آن حضرت او را به عقد عثمان ابن عفان در آورد ولی قبل از مراسم عروسی از دنیا رفت، رقیه که پس از رسیدن به حد بلوغ رسول خدا او را به عقد عموزاده اش عقبه ابن ابی لهب درآورد و فاطمه زهرا (س)

    تاریخ ولادت
    در این که روز و سال دقیق تولد حضرت چه سالی بوده روایت درستی در دست نیست ولی اکثر محدثین و علمای شیعه ولادت حضرت را در سال پنجم بعثت می دانند و روایتی هم در اینباره از ائمه بزرگوار اهل بیت علیه السلام نقل شده، البته علمای اهل سنت هم د راین مورد نظر داده اند که نظر به اینکه اینجانب اهل سنت را قابل صلاحیت نمی دانم از ذکر آن خودداری می نمایم.
    بطور کلی تطبیق میان اخبار و روایات در داستان ولادت حضرت زهرا کار مشکلی است چون از طرفی در برخی از روایات شیعه آمده که ولادت حضرت سال پس از نبوت اتفاق افتاده در ادامه این جمله نقلی از پیامبر ذکر شده: « در همان سالی که قریش خانه کعبه را بنا می کردند» که جمع میان این دو مطلب دشوار است .
    اما دراصل انعقاد نطفه حضرت به دو ذکر معتبر از علمای شیعه بسنده می کنیم.
    1- شیخ صدوق(ره)از محدثین بزرگوار شیعه در کتاب امالی و عیون اخبا الرضا (ع) از رسول خدا روایت کرده که فرمودند: هنگامی که به معراج رفتم جبرئیل دست مرا گرفت وبه بهشت برد واز رطب آنجا به من داد ومن ان را خوردم وهمان رطب تبدیل به نطفه ای در صلب من شد وچون به زمین برگشتم با خدیجه نزدیکی کردم و خدیجه به به فاطمه (ع) حامله شدازاین رو فاطمه ((حوراءانسیه))است.

    هر گاه اشتیاق به استشمام بوی بهشت پیدا میکنم دخترم فاطمه را استشمام میکنم.
    2- علی بن ابراهیم قمی (ره)درتفسیر خود از امام صادق (ع) روایت کرد.

    که فرمود : رسول خدا (ص) فاطمه ا بسیارمی بوسید ، عا یشه از ایناین کار پیامبر بسیار ناراحت شده وبر ان حضرت ایراد گرفت رسول خدا (ص)فرمود :{ ای عایشه هنگامی که به معراج رفتم داخل بهشت شده مرا نزدیک درخت طوبی برد واز میوه ان به من داد ومن ان میوه را خوردم وبه صورت نطفه ای درآمد و چون به زمین آمدم با خدیجه آمیختم واو به فاطمه حامله شدومن هر زمان فاطمه را می بوسم بوی درخت طوبی را استشمام میکنم.}









    جریان ولادت:
    شیخ صدوق درکتاب امالی به سند خود از مفصل بن عمرروایت کرده که امام صادق (ع)فرمود: هنگامی که با خدیجه ازدواج کرد زنان مکه از وی کناره گیری کرده و با و ی قطع رابطه کردند و خدیجه از این با بت تاراحت شد تا اینکه به فاطمه (س) حامله بود واین نوزاد در شکم باخدیجه سخن میگفت و ا ورا دلداری میداد و خدیجه در ابتدا این مطلب را ازپیامپر پنهان می کرد تا روزی ان حضرت وارد خانه شد شنید خدیخه باکسی حرف میزند .

    پرسید: ای خدیجه با کسی سخن میگفتی ؟

    پاسخ داد جنینی است که درشکم من است وهم دم من است پیامبر فرمود : ای خدیجه جبرئیل بهمن بخر داد که این جنین دختری است و خدای تعالی نسل مرا از وی قرار میدهد از این موضوع مدتی گذشت تا موقع وضع حمل فاطمه شد خدیجه نزد زنان قریش فرستاد تا به او کمک کنند و زنان قریش گفتند تو به سخن ما گوش ندادی و با یتیم ابی طالب که مالی نداشت ازدواج کردی ما نیز به کمک تو نمی آییم خدیجه از این موضوع غمگین شد و در حال اندوه بود که چهار زن بلند قامت را که همانند زنان بنی هاشم بود مشا هده کرد که بر وی وارد شد ند ولی خدیجه از دیدن آنها ناراحت شد اما یکی ازآنها به سخن آ مد و گفت: نترس پروردگارتو ما را فرستاده تا دروضع حمل تو را کمک کنیم این چهار زن ساره – اسیه ( هسر فرعون) دختر عمران و کلثم دختر موسی بن عمران بودندو کمک کردند و فاطمه (س) متولد شد .



    انتخاب نام فاطمه:
    روایات زیادی وجود دارد که به چند نمونه بسنده میکنیم:
    ازرسول خدا نقل است که به فاطمه فرمود ( میدانی برای چه فاطمه نامیده شده ای؟علی(ع) عرض کرد:سببش چیست؟

    فرمود او و شیعیانش از اتش دوزخ باز داشته شده اند
    در روایتی از امام صادق نقل است که :فاطمه درپیشگاه خدا نه نام دارد:فاطمه،صدیقه، مبارکه،طاهره،زکیه،راضیه،مرضیه،محدثه، و زهرا.

    سپس فرمودتفسیر ومعنای فاطمه باز گرفته شده ازشر وبدی است و انگاه فرمود امیر الموئمنین علی (ع) با وی ازدواج نمی کرد وبرای فاطمه هیچ همسری تا روز قیامت در روی زمین نبود.
    ام ذکر این نکته مهم است که فاطمه از لغت فطم گرفته شده و به معنای جدا شدن و قطع شدن چیزی از دیگری میباشدرا میگویند.
    دوران کودکی حضرت فاطمه(س) :
    همان طور که ذکر گردید حضرت فاطمه در سال پنج بعثت به دنیا امد یعنی در همان سالهایی که پیامبر ما موریت داشت دعوت خودرا اظهار کندوبا مخالفت شدید مشرکان ربرو بود و هر روز توطئه ونقشه ای علیه پیامبر کشید تا مانع کار او شوند بنابر این کودکی حضرت فاطمه چیزی جز محرومیت و شکلات نبود.
    شدت علاقه پیامبر به فاطمه:
    از روایات وگفتار پیامبر این طور استنباط میشودکه علاقه ان حضرت به دخترش فاطمه بیش از حد محبت یک پدر به دخترش بودوگرنه پیامبر دختران دیگری به غیراز فاطمه داشت اما درباره انها یان چنین نبوده واین به خاطر ایمان وتقوای واعمال و رفتار فاطمه بود.
    از عایشه نقل شده : «پیغمبر هر گاه به سفری میرفت اخرین کسی که با او خداحافضی می کردفاطمه بود و چون از سفر باز می گشت نخستین کسی که به دیدنش می رفت فاطمه بود»


    پیامبر(ص)در تربیت و آموزش دختر خویش بسیار دقیق وحساس بود ،هر روز که می گذشت بر شدت علاقه پیامبر به حضرت افزوده می شد.

    در برابر آزار واذیت دشمنان فاطمه از پیامبر دلجویی می کرد وپدر را دلداری می داد واینها همه نقش تربیتی پیامبر بود.

    از ام سلمه نقل است که می گوید: [ هنگامی که پیامبرمرا مامور خدمتگذاری وسرپرستی فاطمه کرد من خود را از هر جهت برای انجام این کار آماده کردم ولی به خدا سوگند فاطمه از من با آدب تر و داناتربود] زندگی بانوی مکرم اسلام سراسر درس والگوست ،پیامبربااین که می دانست حضرت از نظر مال ودارائی در حد نا چیز میباشد و اکثر او قات روزه داشتند ولی با این حال مستمندان وپیشوایان را به خانه فاطمه راهی می کرد تا برای رفع نیازمندیهای خود از او کمک گیرند در این مورد می توان به داستانی اشاره کرد : که پیر مرد فقیری نزد رسول خدارفت واز گرسنگی فقر و برهنگی خود شکایت کرد .

    پیامبر فرمود:[ من چیزی ندارم به تو بدهم ولی تورا به خانه کسی که خدا ورسولش اورا دوست دارد ونیز او خدا ورسول خدا را دوست داردراهنمایی میکنم و او کسی است که بر خدا توکل میکند که او فاطمه است] وسپس بلال مرد را نزد فاطمه برد و مرد عرب از حال و روز خود شکایت کرد .

    ودر خانه فاطمه چند روزی بود که غذایی درست نشده بود وپیامبر از این ماجرا با خبربودو حضرت با شنیدن این سخن پوست گوسفندی را که حسین را روی ان می خوابانید به او داد و مرد اعتراض کرد که من با این چگونه گرسنگی خود را برطرف کنم بعد فاطمه گردن بندی را که از دختر عمویش هدیه گرفته بودرا به ان مرد داد مرد عرب ان را گرفت وبه مسجد امد و به رسول خدا نشان داد .

    سپس عمار یاسر ان گردن بند رااز ان مرد خرید وبیشتر از ان چیزی که پیر مرد می خواست به او داد .

    عمار گردن بندرا به خانه برد وبا مشک خوشبو کرد ودر پارچه ای پیچید .

    و به وسیله غلامی که نام او سهم بود نزد خدا فرستادو به او گفت تو را نیزبه پیغمبر بخشیدم .

    پیامبر نیزغلام راباز گرداند ونزد فاطمه فرستاد غلام پیش فاطمه رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد حضرت گردن بند رابرداشت و غلام را ازاد کرد.

    و غلام خندید و حضرت سبب انرا پرسد که غلام در جواب گفت: برکت بسیار در این گردن بند بود مرا به خنده انداخت ، گرسنه ای را سیر کرد برهنه ای را پوشاند فقیری را بی نیاز کرد و بنده ای را ازاد کرد و سپس نزد صاحبش برگشت.

    ازدواج وزندگی مشترک فاطمه (ع): با توجه به اصا لت خانوادگی وکمالات نفسانی و فضایل اخلاقی که در فاطمه (س)وجود داشت مردان زیادی از بزرگان و جوانان انان دوران مشتاق بودنند تا افتخار همسری فاطمه را نصیب خود کنند عده زیادی به خواستگاری حضرت رفتند و همگی پاسخ رد شنیدند و یا پاسخی که از پیامبر می شنیدند این بود که (منتظر فرمان خدایم) ویا (کار فاطمه بدست پروردگار است) ویا می فرمود:(تا تقدیر چه پیش آید) ویا می گفت:(فاطمه برای ازدواج کوچک است) علی (ع) نیز از کسانی بود کهمدتها این آرزو را در دل داشت ولی به گفته خود حضرت جرأ ت اظهار آنرا نزد رسول خدا نداشت تا روزی رسول خدا از علی پرسید :آیا قصد ازدواج نداری علی عرض کرد پیامبر خدا بهتر میداند وبه دنبال آن مدتی گذشت تا مقدمات ازدواج آن حضرت با فاطمه (س) فراهم شد.

    افراد زیادی مثل عبدالرحمن بن عوف وعثمان با پیشنهاد پول ومهریه های آنچنانی پیشنهاد خواستگاری فاطمه را به رسول خدا دادند ولی رسول خدا مهر رد بر سینه آنها زد.اینان نمی دانستند که پیامبر فاطمه را برای علی نگه داشته و بلکه خبر نداشتند که امر ازدواج فاطمه به فرمان ودستور خداست .

    دراین زمینه روایات زیادی نقل شده از جمله از پیامبر نقل است که به علی فرمود:( ای علی براستی خدا مرا مامور کرده که تو را به دامادی خود انتخاب کنم ).

    مقدمات خواستگاری : روزی پیامبر در خانه بود که ناگهان در باز شد وعلی(ع) سلام کرد و در حضور آن حضرت نشست روایتی از خود علی(ع) است که می فرماید:(پیامبر که مرا دید خندان شد وفرمود:ای اباالحسن به چه منظور آمده ای؟

    حاجتت را بیان کن) علی (ع)می گوید :{از انجا که رسول خدا ابهت خاصی داشت من نتوانستم حاجتم را بیان کنم وسکوت کردم.} پیامبر که مرا چنان دید فرمود:{شاید به خواستگاری فاطمه آمده ای} وعلی عرض کرد آری .

    در این زمان پیامبر فاطمه را صدا می زند و نزد خود می نشاند و به او می فرماید ای فاطمه علی کسی است که به خوبی سابقه اسلام مرا می داند و من از خدا خواسته ام تو را به همسری بهترین خلق خود در آورد و حالا به خواستگاری تو آمده ، نظرت چیست؟

    وفاطمه سر به زیر می اندازد ولی مانند دفعات قبل خواستگاری اثار ناراحتی در او دیده نمی شود ورسول خدا همان سکوت را نشانه رضایت دانسته وبرمی خیزد و میفرماید:{الله اکبر سکوتها اقرارها} وبه دنبال آن جبرئیل نازل شده ودستور این ازدواج مبارک و میمون از طرف خداوند متعال به پیامبر(ص) ابلاغ شد.

    مهریه فاطمه(س): همان طور که می دانیم طبق دستور پیشوایان اسلام کسی نمیتواند زنی را بدون مهریه به عقد خود در اورد و این احترامی است که اسلام برای زن مقرر کرد .

    اما در این مردسفارش شدهکه تا میتوانید مهریه را کم کنید طبق حدیثی از رسول خدا [ بهترین زنان امت من زیباترین و کم مهر ترین آنها هستند] پیامبراز علی (ع): آیا تو چیزی داردی که در برابرآن فاطمه را به ازدواج در آورم .

    علی عرض میفرماید شم اکه از زندگی من با خبری جز شمشیر و زرهی و شتر ابکشی چیزی ندارم.

    پیامبر میفرماید: شمشیر که مورد نیاز وحاجت است و باید با ان در راه خدا جهاد کنی – اما شتر ابکش را هم که باید با ان نخلهای مرا آب دهی وبرای خاندانت آبکشی کنی ودر مسافرت بار خود را بران کنی ولی زره را میتوانی مهرقرار دهی و من فاطمه را در مقابل همان زره به عقد و ازدواج تو درمی آورم .

    تاریخ ازدواج وعروسی : در این مورد قول درستی در دست نیست برخی از روایت گران مانند شیخ طوسی ان را در روز اول ذی حجه ذکر کرده اند.

    تهیه جهاز :ذکر شده که حضرت علی زره خود را مهریه حضرت فاطمه قرار دادو طبق رسول علی(ع) زره را به چهار صد درهم با چهارصدوهشتاد درهم فروخت ونزد پیامبر امد.

    بعد پیامبر از پولها برداشته وبه هر از اصحابش داد تا برای عطر، اسباب خانه و لوازم زندگی و لباس و یا به قولی جهیزیه ا ی برای فاطمه خریداری شد در نقلی از شیخ طوسی (ره) لیست اجناس خریداری شده برای جهیزیه اورده شده که از ذکر آن خود داری میکنیم.

    فقط نکته مهم: در صورت اجناس جهیزیه حضرت سادگی و مختصر بودن لوازمی است که ذکر شده به حدی که به یک زندگی ساده کفایت میکند شاید هم خیلی کمتر از لوازمی بود که در ان زمان برای یک زندگی مشترک لازم بود واین میتواند یک ا لگوی بسیار مهم برای برای جوانان امروز باشد .

    ظروف حضرت بیشتر سفالین بودند که وقتی پیامبر اسباب فاطمه را دید اشک در دیدگانش جاری شد و سر به اسمان بلند کرد و گفت: [ خدایا این زندگی برای خاندانی که بیشتر ظرفهایشان گلی است مبارک گردان ] .

    به هر حال بعد از مدتی مراسم عقد و نامزدی شاید چند ماه گذشت و مراسم عروسی اتمام شد .

    ولیمه عروسی: یکی از سنتهای اسلامی ملیمه دادن در عروسی است ورسول خداکه خود این سنت را تشریع کردند درمراسم عروسی دختر خود این کار را انجام داد ودر اینکه خود پیامبر این ولیمه را داد یا به علی (ع) دستور تهیه انرا داد یا هر دو این کار را انجام دادند اختلاف است .

    در روایتی که مرحوم اربلی در کشف الغمه روایت کرده چنین است که علی (ع) میگوید:[رسول خدا از همان پول زره خودم که قبلا فروختم مقداری رابه ام سلمه داده بود به هنگام عروسی ده درهم از ان پول را ام سلمه گرفت و به من داد: با این پول مقداری روغن وقدری خرما و کشک خریداری کن و من چنان کردم و خود ان حضرت استین بالا زد و سفرهای چرمی طلبید و ان خرما و کشک وروغن را مخلوط کرد و غذایی تهیه نمود و از مردم با همان غذا پذیرایی شد].

    به هر حال مراسم عروسی پر برکتی برگزار شد و زنان دور فاطمه را گرفتند و او را برای رفتن به سوی خانه شوهر آماده کردند و پیامبر دستور داد زنان همراه فاطمه حرکت کنند و اظهار سرور وشادمانی کنند و اجوزه بخوانند وبه نقل این شهر اشوب مردانی چون حمزه وعقیل و دیگر خاندان رسول خدا نیز پشت سر انها شمشیرهای برهنه در دست داشتند آنان را بدرقه کنند وبه این ترتیب فاطمه به خانه علی رفت .

    شمایی از فضایل فاطمه (ع) : به راستی که انسان با خواندن روایات و کتابهایی که در رابطه با زندگی حضرت تا لیف شده .

    متحیر میشود که چگونه یک زن در سن کم میتواند این همه فضیلت کسب کند و به چنین مقام و شخصیت کاملی برسد که مردان معملی در طی عمر زیاد به ان نرسیده و ان فضایل را بدست نیاورده .

    دراین قسمت به ذکر چند روایت وحدیث در مورد حضرت می پردازیم: (( فاطمه سیده نساء العالمین )) (فاطمه بزرگ و بانوی زنان جهانیان است).

    شیخ صدوق در کتاب خصال به سند خود از رسول خدا (ص)ذکر می کند که فرمود:{خدای تعالی از میان زنان چهار زن را برگزید:مریم،آسیه،خدیجه و فاطمه}.

    و باز از شیخ صدوق نقل است که رسول خدا فرمود:{همین که روز قیامت شود کسی فریاد می زند :ای گروه مردم دیدگان خود را ببندید تا فاطمه از صحرای محشر عبور کند و فاطمه در حالیکه دو جامه قرمز به تن دارد از صحرای محشر عبور می کند}.

    امام مجتبی (ع)می فرماید: (مادرم در یک شب جمعه تا صبح در رکوع وسجود بود و مؤمنین و مؤمنات را نام می برد وبر ایشان دعا می کرد و برای خود هیچ دعا نکرد به او گفتم : ای مادر چرا برای خودت دعا نکردی؟

    فرمود: پسرم، همسایگان مقدمند ).

    در روایتی جالب راوندی در خرائجاز ابوذر نقل شده که: رسول خدا وی را در خانه علی فرستاد تا او را نزد پیامبر ببرد ودر خانه علی چیز عجیبی مشاهده می کند که سنگ آسیاب خود بخود می چرخد و کسی آنرا نمی چرخاند ، علی را صدا می زند حضرت علی(ع) بعد از رسیدن خدمت پیامبر واقعه را بیان می کند و رسول خدا می فرماید: (همانا خدای تعالی قلب وجوارح دخترم فاطمه را از ایمان و یقین پر کرده و چون نا توانی او را می داند وی را کمک می کند مگر ندانسته ای که خداوند فرشتگانی را به خدمتکاری آل محمد گماشته).

    اما فاطمه(س)دختری فداکار و تمام عیار برای پدر بود و در برابر شقاوتهای و آزار و اذیتهای دشمنان برای پیامبر همچون یک پشتیبان و حامی و حضور مبارکش التیام درد و رنجهای پیامبر بود نسبت به شوهر همسری فداکار و از جان گذشته بود نسبت به کار خانه و کمک به شوهر بسیار اهتمام می ورزید وشوهر داری را به بهترین نحو انجام می داد.

    از امیر المؤمنان علی (ع) نقل است که : (جهاد زن این است که خوب شوهر داری کند) .

    در مدت کمی که فاطمه در خانه علی زندگی کرد لحظه ای از این جها مقدس غفلت نکرد و این در حلی است که زندگی فاطمه (س)توأم با بچه داری وبا سخت ترین دوران تاریخ اسلام همراه بود .

    فرزندان حضرت فاطمه (س): همانطور که می دانیم و از روایات وکتابهای موجود بر می آید علی و فاطمه فرزندانی داشتند که دو پسر به نامهای حسن وحسین و دو دختر به نامهای ام کلثوم وزینب در مورد این چهار فرزند هیچ تردیدی نیست اما در بسیاری روایات واحادیث آمده که حضرت فاطمه پسر دیگری نیز داشتند که بنا بر اکثر روایات در خرد سالی مرده و نام او محسن بوده .

    ازشیخ مفید و مرحوم طبری نقل است که : فاطمه را از علی پسر دیگری بنام محسن بود که در خردسالی درگذشت و علت آنرا به سبب آسیبی که در روزهای پر گیر ودار پس از رحلت پیامبر(ص) بر دخترش وارد شد سقط گردید .

    فطمه (س) وظیفه مادری را به زیباترین شکل نسبت به فرزندانش ادا کرد در صورتی که خود حضرت سن و سالی نداشت اما لحظه ای از توجه و تربیت آنها غفلت نکرد.

    از رحلت رسول خدا تا وفات فاطمه (ع) با توجه به شدت علاقه و محبتی که میان پیامبر و دخترش برقرار بود به خوبی می توان فهمید که رحلت پیامبر چه مصیبت بزرگی برای دخترش فاصمه اطهر بود و چه اثر ناگوار و اندوه فراوانی برای آن بزرگوار به جای گذارد بخصوص اینکه این مصیبت بزرگ با محرومیتها و مصیبتهای دیگر از سوی مشرکین رنج دشواری برای فاطمه (س) بود .

    به دنبال رحلت پیامبر بود که جمعی از منافقین طبق توطعه ها و نقشه های قبلی جنازه پیامبر را غسل نداده و به خاک نسپرده تجمع کردند و ابوبکر را به خلافت انتخاب کردند.

    پس از رحلت پیامبر فاطمه پیوسته گریان و دلسوخته بود و هرگاه او را می دیدند در غم و اندوه به سر می برد به طوری که مرگ خود را از خدا می خواست و این گریه ها به قدری بود که شیخ صدوق در خصال نقل می کند که جزء یکی از گریه کنندگان عالم که 5 نفر بودند درآمد یعنی در ردیف آدم، یعقوب، یوسف و زین العابدین (ع) که هر یک سالهای طولانی در فراق گمشده عزیز خویش می گریستند قرار گرفت در مورد مرگ پدر و آن همه رنج و اندوه و اعتراض و فریاد و اشک و آه مرحوم ابن شهرآشوب در مناقب از ام سلمه نقل می کند که پس ار رحلت رسول خدا به دیدن فاطمه آمد و حال حضرت را پرسید، فاطمه در جواب گفت: [ در حالی هستم میان اندوه و غم بسیار فقدان پیامبر و ظلمی که نسبت به وصیع او انجام شد به خدا سوگند پرده حرمتش را دریدند و مقام امامت و رهبریش را بر خلاف تنظیم کتاب خدا و تأویلی که پیغمبر از آن فرمود از دستش ربوده و از او گرفتند و انگیزه ای نداشتند جز کینه هایی که از جنگ بدر از او داشتند و انتقامهایی به این وسیله از جنگ احد می خواستند بگیرند و آن کینه و انتقامها را در دلهای نفاق جویانه خویش پنهان کرده بودند].

    اما قبل از رحلت پیامبر تنها چیزی که فاطمه را از بی تابی نجات داد این بود که وقتی پیامبر در بستر بیماری ، گریه های فاطمه را دید در گوشش چیزی گفت و او را آرام کرد واین بود که اولین کسی که از خاندان پیامبر به وی ملحق می شود فاطمه است .

    پس از گذشت مدتی از رحلت پیامبر شدت گریه های فاطمه کم نمی شد وباعث تعجب مردم مدینه شده بود ، از طرفی علی(ع) نیز با خلیفه بیعت نکرد و در دیدار خود با مردم از خلافت خود و گفتار پیامبر در این باره سخن می گفت و مردم را به یاری خویش دعوت می کرد.

    فاطمه تا جایی که توانست از پای ننشست و بدین وسیله اعتراض خود را بیان می کرد وبرای دادخواهی و گرفتن حق از هیچ کوششی دریغ نمی کرد در این راه علی هم با او همراه بود و نزد مهاجرین و انصارمی رفتند و از حق خود با آنها سخن می گفتند.

    عکس العمل دستگاه خلافت: دستگاه خلافت که متوجه کارهای علی وفاطمه شد تصمیم گرفتند جلوی این خطر را بگیرند تا چهره آنها رو نشود .

    یکی از کارهای آنها غصب فدک و بلکه همه اموال موروثی فاطمه ومصادره آنها بعنوان بیت المال مسلمانان و اموال عمومی مردم ودیگر یورش و حمله به خانه فاطمه و وادار کردن اجباری علی(ع) به بیعت با ابوبکر بود.

    بسیاری از محدثین سنی از آوردن جنایاتی که دستگاه خلافت نسبت به علی و فاطمه انجام دادند خودداری کرده اند که این نشان از بی شرمی وبی حیایی و حسن منافقی وپلیدی اهل سنت لعنه الله را نشان می دهد ودلیل اینکه اینجانب نه در این مقاله بلکه تا روز حشر اهل سنت را بعنوان مذهب بلکه انسان قبول ندارم همین جنایاتی است که نسبت به بیبی دو عالم وسرور مردان عالم انجام دادند.

    در ادامه اینکه این قوم نامرد ومنافق به خانه یگانه دختر رسول خدا حمله کردند ، عمربن خطاب وهمدستانش برای این کار آماده شدند و هیزم آوردند تا درب منزل ایشان را آتش بزنند.

    آنها می خواستند با زور وارد شوند که بعد از چندین بار موفق شدند ودرب خانه را آتش زده و وارد خانه شدند در این هنگام عمر با شمشیر غلاف شده ضربه ای به فاطمه زد که پهلویش را مجروح ساخت و علی را دستگیر کردند و هنگام بردن فاطمه با پهلوی مجروح با شجاعت جلو رفت ومانع شد ولی تازیانه های قنفذ بر بازوی حضرت وفشار جمعیت فاطمه را بر زمین کوبید و باعث شد جنینی کهدر شکم داشت سقط شود .بعد از این ماجرا ی جانگداز فاطمه بیمارو بستری شد ولی دست از مبارزاتش بر نداشت و با همان تن مجروح علیل برای احقاق حق خود وشوهرش از خانه بیرون آمد .

    بعد این ماجرا با خود عهد کرد با عمر وابوبکر سخن نگوید تا شکایت آنها را به پدرش کند و وقتی آندو به ملاقات فاطمه رفتند حضرت از دیدن آنها سر باز زد وچون می دانست این نقشه ها برای جلب توجه مردم است به علی وصیت کرد که اجازه ندهد هیچ یک از کسانی که به وی ظلم کردندبخصوص ابوبکر و عمر را نام برد در تشییع جنازه اش حاضر شوند و بر جنازه اش نماز بخوانند.

    ماجرای جانگداز شهادت و وفات: مرحوم اربلی در کشف الغمه روایت کرده که :فاطمه بعد از پدر خود چهل روز زنده بود ، چون هنگام مرگش فرا رسید به اسماء فرمود : جبرئیل برای پیغمبر کافوری از بهشت آورد ورسول خدا آنرا سه قسمت کرد یک قسمت برای خود وقسمتی را برای علی ویک ثلث آنرا نیز برای من گذاردکه وزن آن به اندازه چهل درهم بود ، اکنون آنرا که فلان جاست نزد من حاضر کن و ان گاه جامه اشرا بر سر کشید وفرمود:ساعتی صبر کن انگاه مرا صدا بزن و اگر دیدی پاسخ تو را ندادم بدان که من از دنیا رفته و به پدر خود ملحق گشته ام .

    اسماء ساعتی صبر کرد انگاه پیش امده صدا زد و چون پاسخی نشنید دست درادز کرد و پارچه را از روی صورت فاطمه برداشت و مشهاهده نمود که فاطمه از دنیا رفته !

    شبانه توسط حضرت علی (ع) غسل داده شده وخود حضرت بر پیکر مبارک نماز خواند و در مکان نا معلومی به خاک سپرد .

    ومانیز مانند تمام شیعیان جها ن منتظریم تا مهدی موعود بیاید وانتقام ستمهایی که نسبت به آل محمد(ص) روا شد گرفته ومرقد نا مشخص یاس شکسته را به عالمیان نشان دهد .

    نتیجه گیری : اما زندگی فاطمه (س) سراسردرس و حکمت است ، هرشخصیتی با هر دیدگاه فکری با خواندن زندگانی پر برکت فاطمه (س) درس شجاعت ، از خودگذشتگی ، ایثار را می آموزد ، اما مگر می شود در چند برگ وچندین سطر از کمالات بیبی دوعالم حرفی به میان آورد .

    اینجانب در حد بضاعت خویش سعی کردم تا خلاصه ای از احوالات و زندگانی با فضیلت حضرت را و چهره پلید دشمنان اهل بیت (س) را در این مقاله جمع آوری کنم مطمئنم نقصهای زیادی دارد و نتوانسته ام زندگی حضرت را آنگونه که شایسته اش است توصیف کنم ، وحرف آخر اینکه : خدای را نتوان دید جز به چشم رسول رسول را نبود نور چشم غیر بتول اگر بتول به چشم رسول نور نبود ندیده بود خدا را کسی به چشم رسول ولی به دیده بود نور علت دیدن محال باشد تفکیک علت از معلول اگر معاینه خواهی جمال حق دیدن به مهر فاطمه مرآت دل نما مصقول اگر شفیعه محشر نباشد او بر خلق شفاعت همگی را نمی کنند قبول غرض وجود تو بوده است علت خلقت وگرنه کشته آدم نداشتی محصول تو را گرفت وجهان را طلاق داد علی از آن شده است جهان بر هلاکت تو عجول در این دو روزه عمر آنقدر کشیدی رنج که بوده ای به جهان از حیات خویش ملول خدایا ما را از شفاعت ائمه معصومین به خصوص فاطمه اطهر(س) بی نصیب نگردان علی اصغر صوری / تابستان 84 مقدمه بشر ازبدو خلقت موجودی اجتماعی بوده که هیچ گاه نتوانسته به تنهایی راه پر پیچ وخم زندگی را بپیماید وهیشه خود را مهتاج کسانی میدیده تا با هدایت آنها راه راست را از بیراه بشناسد و خداوند حکیم نیز با توجه به این نیاز انسان همیشه افرادی را برای این مأموریت مهم منصوب نموده .

    پیامبران افرادیبودند که وظیفه داشتند انسان را هدایت کنند وانسان نیز همیشه احتیاج داشته تا الگو برداری کند وآموزش های لازم را بگیرد .

    ما مسلمانان نیز از هدایت نبی مکرم اسلام (ص) برخوردار بوده ایم و زندگی ایشان واهل بیتش همیشه یکی از بهترین الگوهای درست زیستن برای ما بوده وخواهد بود .

    اما سرگذشت زندگانی فاطمه زهرا(س) که موضوع این مقاله میباشد پر است از درسها ، پندها ،نکته ها وحکمتهای ارزشمند که ما شیعیان می توانیم با مراجعه به آن الگو برداری کنیم وسعی کنیم زندگی خود را طوری پیش ببریم که مورد رضایت پیشوایان ما بوده واگر اینچنین شود مطمعناً راه راست را انتخاب کردیم و همان سعادتی که مطلوب انسان است دست یافتنی خواهد شد .

    در این مقاله سعی بر این است که خلاصه ای از زندگانی حضرت از بدو تولد تا هنگام وفات آورده شود مطالب از روایات و احادیث کتابهایی است که مطالعه نموده ام و اخبار و اقوالی که در هیآت شنیدهام ویا در دوران تحصیل از معلمین واساتید محترم کسب فیض کرده ام ومقاله ام در حدی نیست که تمام وکمال زندگی حضرت را معرفی کند ودر حد بضاعت سعی شده مطالب اصلی زندگانی حضرت آورد شود امیدوارم که حضرت مرا بخاطر ناتوانی در بضاعتم ببخشاید وهمگی مارا از شفاعت خویش محروم نگرداند.

    پروردگارا ما را از رهروان واقعی اهل بیت (س) قرار بده ( آمین یا رب العالمین ) فهرست بخش صفحه ولایت 1 تاریخ ولایت 1 جریان ولایت 2 انتخاب نام فاطمه 2 دوران کودکب فاطمه (س) 2 شدت علاقه پیامبر به فاطمه (س) 2 ازدواج و زندگی مشترک فاطمه (س) 3 مقدمات خواستگاری 4 مهریه فاطمه (س) 4 تاریخ ازدواج و عروسی 4 ولیمه عروسی 5 شمائی از فضایل فاطمه(س) 5 فرزندان فاطمه (س) 6 از رحلت رسول خدا تا وفات فاطمه(س) 6 عکس العمل دستگاه خلافت 7 ماجرای جانگداز شهادت و وفات 8 نتیجه گیری 8 فهرست منابع ومآخذ زندگانی حضرت فاطمه (س) ودختران آن حضرت سید هاشم رسولی محلاتی زندگانی فاطمه زهرا (س) سید جعفر شهیدی سیره معصومین (ع) (اخلاق فردی) مرکز تحقیقات نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران نهج البلاغه

کلمات کلیدی: فاطمه س - ولادت

مقدمه فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه ...

نگاهي به تاريخچه ثبت احوال در استان مرکزي چکيده : طبق اسناد موجود، پس از هفت سال از شروع فعاليت سازمان ثبت احوال کشور، ثبت احوال استان مرکزي فعاليت خود را در سال ? ?????آغاز کرد. اولين شناسنامه استان مرکزي در تاريخ ? ???شهريورماه ? ?????هجري

در نزد مورخان شيعه و اهل سنت مشهور است که ولادت آن بزرگوار در سال چهارم هجري و در مدينه ي منوره بوده است چنانچه در تاريخ زندگاني رسول خدا (ص) نگاشته ايم ، و اين قول را عموم اهل حديث و تاريخ نيز نقل و انتخاب کرده اند ، از جمله علامه مجلسي ، شيخ مفيد

ولادت امام حسين ( عليه السلام ) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت دومين فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ايشان باد, در خانه وحى و ولايت چشم به جهان گشود.چون خبر ولادتش به پيامبر گرامى اسلام ( ص ) رسيد, به خانه حضرت على ( ع ) و فاطمه

پيشواي دوم جهان تشيع که نخستين ميوه پيوند فرخنده علي (ع) با دختر گرامي پيامبر اسلام (ص) بود، در نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدينه ديده به جهان گشود . حسن بن علي(ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بيشتر درک نکرد زيرا او تقريبا هفت سال بيش نداشت

نام شريف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترين لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شيعيان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نيز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از يک مادر هستند.

نظرسنجي تلفني از مردم درباره محرم وعزاداري دين - همشهري آنلاين: مرکز مطالعات و تحقيقات رسانه‌اي روزنامه همشهري در يک نظرسنجي تلفني از مردم درباره محرم و عزاداري (3 بهمن) پرسيده است مرکز مطالعات و تحقيقات رسانه اي روزنامه همشهري اين طر

ولادت در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومين فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ايشان باد, در خانه وحى و ولايت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پيامبر گرامى اسلام (ص ) رسيد, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را

آشنايي با سازمان ثبت احوال کشور سازمان ثبت احوال کشور در حال حاضر به صورت سازماني با شخصيت حقوقي مستقل مي باشد که ازلحاظ اداري, مالي، اجرائي، وظايف و مسئوليتهايي که به عهده دارد بر اين استقلال متکي است. سازمان مذکور تابع وزارت کشور است و يک سازمان

.زمان بندي مراحل انجام تحقيق: از بعد ماه رمضان شروع کرده ام.اول به دنبال تهيه فيش رفتم و بعد کتاب پيدا کردم و بعد از ماه رمضان با مطالعه کتب تهيه شده کار خود را آغاز کزدم هدف نخست جمع آوري مطالبي در خصوص سيره سياسي حضرت بود که پس از چند ماه با توج

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول