الف
ادبیات داستانی معاصر
آثاری که در زمینه ی بررسی تاریخی ادبیات داستانی ایران منتشر شده بسیار اندک است .
اغلب این آثار
جامع نیستند .
در آن ها ترتیب زمانی معینی دنبال نمی شود و داستان ها بدون در نظر گرفتن ارتباط های بینامتنی شان به یکدیگر ، و نویسندگان هم جدا از شرایط اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و روان شناسی اجتماعی زمانه
خویش مورد بررسی قرار می گیرند .
از این رو نقد و تفسیر ها به نوعی تک نگاری از چند چهره ی معروف و.
تثبیت شده ، آن هم منفک از محیط رشد نویسنده ، تبدیل می شوند
اگر هم سیر تحولی مراحل ادبی در نظر گرفته شود ، دوره ای کوتاه ، بی سایه روشن های گونا گونش و بی ارتباط با دوره های قبل و بعد ، بررسی می شود .
به علاوه ، فصل هایی از تاریخ ادبیات معاصر نیز اغلب
به سکوت برگزار می گردد.
درک چگونگی شکل گیری و شناخت مراحل پیشرفت ادبیات معاصر و عوامل حاکم بر این حرکت ، به پژوهش های دقیق تر و فراگیر تری نیاز دارد .
پژوهش هایی که در جهت چگونگی کشف روابط درونی آثار پراکنده وهمخوانی تحول ادبی با وضع اجتماعی و فرهنگی تلاش کنند .می توان با آشکار کردن پیوند های درونی انبوهمتون ادبی و تبیین زیبایی شناختی و جامعه شناسی تاریخ ادبیات و شناخت نظریه های مطرح ادبی ، به ماهیت ادبیات معاصر پی برد و جهت و گرایش جنبش ادبی را مشخص کرد.
شناخت گذشته ادبی ، اینک بیش از هر زمان دیگر احساس می شود و آگاهی به آن می تواند راهگشای آینده برای نویسندگان و خوانندگان ادبیات باشد.
مجموعه حاضر با توجه به همین نیاز پدید آمده است .
ما کوشیده ایم تا به شیوه ای منظم ادبیات معاصر را مطالعه کنیم و تا حد امکان و توان ، تصویری جامع و بیطرفانه ، از گرایش ها و دگرگونی ها ی داستان نویسی ایران درصده گذشته ترسیم کنیم.
:و آن را در پنج دوره تاریخی به شرح زیر مورد مطالعه قرار دادیم
الف) از نخستین تلاش ها (حدود 1274) تا 1320
ب) از 1320 تا 1332
پ) از 1332 تا 1340
ت) از 1340 تا 1357
ث) از 1357 تا 1370
نکته ی دیگر این که : در نقاط عطف تحولات تاریخی و فرهنگی ، مضمون های اساسی و شیوه ی ساخت و
پرداخت رمان ها و داستان ها به مرور تغییر می کند .
از این رو معمولن آثار هر دوره مشخصاتی کلی دارند که
از وضع اجتماعی و فرهنگی ، باورهای مسلط روشنفکری و طرز تلقی نویسندگان از وظیفه ی ادبیات ریشه می گیرند .این مشخصات هر دوره را از دوره های دیگر متمایز می کند.
فرایند تحول ادبیات داستانی ایران هر بار به دلایل سیاسی –اجتماعی قطع شده و بار دیگر حرکتی تازه آغاز شده است .
برای درک روشن تر و دقیق تر این گسست در فرایند ادبیات داستانی ، توجه به اساسی ترین حوادث اجتماعی –فرهنگی دوره های گوناگون ضروری است .
اما دوره بندی ادبیات با طبقه بندی انواع ادبی امکان
1
پذیر می شود .
زیرا دراین حالت هر اثر در جایگاه معینی قرار می گیرد و تفاوت ها و شباهت های آن با سایر آثار ،و نیز با زمینه فرهنگی دوره معین مشخص می شود .
با دسته بندی آثار به انواع ( ژانرهای ) گوناگون
ساختارهای ادبی موجود در دستاورد های پراکنده ادبی ، در معرض دید قرار می گیرند.
داستان نویس خلاق چون از حد تقلید ساده ی واقعیت در می گذرد ، واقعیتی داستانی و تخیلی پدید می آورد برتر از واقعیت روزمره ، آینه ای ژرف تر در مقابل ذهن می گذارد تا بی نهایت پنهان آشکار شود.
بخش اول از نخستین تلاش ها تا سال 1320 نخستین نویسندگانی که در قالب داستان آثاری آفریدند ادبیات دوران مشروطه رویارویی با اروپا اصلی ترین مساله فرهنگی در دوره مشروطه است ادبیات این دوران که متاثر از فرهنگ غرب است ، با پرداختن به مبرم ترین مسائل اجتماعی و انتقاد از استبداد ،خرافات و موهوم پرستی ، نقشی متفاوت با نقش ادبیات اشرافی بر عهده می گیرد .
ضرورت بیان وظایف تازه سبب بکارگیری شکل های جدید ادبی و ورود موضوع ها و شخصیت ها ی تازه به عرصه ادبیات می شود .
جای شکل های کهنه ادبی را ، که کاربرد زیبایی شناختی خود را از دست داده اند ، شکل های تازه ادبی می گیرند در سال 1253 میرزا جعفر قراجه داغی :( ستارگان فریب خورده ، حکایت یوسف شاه ) - نوشته ی میرزا فتحعلی آخوندزاده (1191-1257) را از زبان آذربایجانی به فارسی بر می گرداند.
آخوندزاده پیشرو فن نمایشنامه نویسی و داستان پردازی اروپایی در خطه آسیا است .
رمان ( سیاحت نامه ابراهیم بیک یا بلای تعصب او ) در سال 1274شمسی به چاپ می رسد .
.داستان دراماتیک و ساختمان هماهنگ ) ستارگان فریب خورده ) مورد استقبال چندانی قرار نمی گیرد رمان های آغازین – سفرنامه ای ، تاریخی ، اجتماعی ، ضمن این که می خواهند از نظر شکل و محتوا سنت شکن باشند اما سخت با شگرد های ادبی قدیم پیوند دارند.
اولین سفرنامه جدید را میرزا صالح شیرازی نوشت میرزا علی خان امین الدوله نیز سفرنامه ای با نثری زیبا دارد .اما اولین داستان های سفر نامه ای را مراغه ای و تالبوف نوشتند حاج زین العابدین مراغه ای (1218-1290) تاجری مقیم استانبول – سیاحت نامه ابراهیم بیک را در سه جلد طی سال های 1274و1285و1289 منتشر کرد.
مسالک المحسنین (1284) نوشته ی عبدالرحیم تالبوف (1213-1289 ( کتاب احمد یا سفینه طالبی – نوشته دیگرتالبوف است 2 بخش دوم رمان تاریخی (1284-1300 ( رمان تاریخی در این دوران بحرانی به عنوان مطرح ترین نوع ژانر ادبی رخ می نماید و طرز بیان هنری تجلیل از مردان بزرگی می شود که در گذشته منجی ایران بوده اند.
میرزا آقاخان کرمانی که تاریخ ایران باستان او با نام ( آئینه اسکندری 1285) در تهران منتشر شد میرزا آقا خان کرمانی رمان معروف ( تلماک ) را نیز به نثر فارسی ترجمه کرده است و چند داستان تاریخی به صورت رمان فرنگی درباره مزدک و مانی و نادر شاه و شاه سلطان حسین نوشته است پر کارترین مترجم دوره ، شاهزاده محمد طاهر میرزا (1213-1279) آثار الکساندر دوما را ترجمه می کرد و بهترین کارهایش هم ترجمه( کنت مونت کریستو)( سه تفنگدار ) است .
کتاب ( دامگستران یا انتقامخواهان مزدک ) اثر میرزا عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی در بمبئی 1299 شمسی انتشار یافته است و رمان ( مانی نقاش 1305)و رمان ( سلحشور 1312 .( کتاب ( خلسه یا انحطاط ایران ) 1271 نوشته محمد حسن خان اعتماد السلطنه (1221-1274 ( محمد باقر میرزا خسروی (1226-1298) نویسنده رمان سه جلدی ( شمس و طغری) .
.محمد باقر مترجم داستان ( عذراء قریش ) نوشته جرجی زیدان نیز هست .
میرزا حسن خان بدیع (1251-1316) رمان داستان باستان – سرگذشت شمس الدین و قمر – و ترجمه ای از زبان فرانسه به نام داش مشتی پاریس دارد.
شیخ موسی نثری (1260-1332) رمان هایی با نام وعشق و سلطنت یا فتوحات کورش کبیر- ستاره لیدی – افسانه طی زمان دارد.
حسین مسرور اولین داستان تاریخی خود را در مجله ی نوبهار به چاپ می رساند .با عنوان ( محمود افغان در راه اصفهان( حیدر علی کمال (1315-1248) با رمان ( مظالم ترکان خاتون 1306 ).
دومین رمان کمالی ( لازیکا 1310 .( رحیم زاده صفوی : رمان های ( شهربانو 1310 – نادر شاه 1310 ( علی شیراز پور پرتو " شین پرتو " متولد 1286 با داستان ( پهلوان زند ) 1312 میرزا محمد خان آزاد : رمان ( عشق و ادب 1313 ( یحیی قریب : رمان ( یعقوب لیث 1315 ( زین العابدین رهنما با رمان : ( پیامبر 1316 ( زین العابدین موتمن با رمان ( آشیانه عقاب 1318 ( محمد رضا خلیلی عراقی با رمان ( بانوی زندانی 1319 ( محمد حسین رکن زاده آدمیت ( 1278-1325) رمان ( دلیران تنگستانی ( 3 بخش سوم داستان ها و رمان های اجتماعی اولین نمونه های رمان و داستان اجتماعی در سال های 1300 شمسی پدید آمد .
نویسندگان این رمان ها با تو صیف فحشا ، فساد سیاسی و اداری و نا امنی های اجتماعی سال ها ی پس از مشروطیت ، یاس عمومی از به نتیجه نرسیدن انقلاب را منعکس می کنند .
فواحش و کارمندان مشخص ترین تیپ های معرفی شده به وسیله این رمان ها هستند .
کارمندان ، با انتقاد رمان اجتماعی از دستگاه اداری مشروطه وارد صحنه ی ادبیات معاصر ایران می شوند.
به خصوص که اغلب نویسندگان آن سال ها از میان کارمندان بر می خاستند.
در این سال ها کارمندان هنوز به صورت یک قشر اجتماعی معین در نیامده بودند و محافظه کاری، جمود، بی حوصلگی و بی علاقگی کارمندان بعدی را پیدا نکرده بودند و چون از معدود تحصیل کردگان و با سوادان شهری بودند و درآمد ثابت و اوقات فراغت داشتند، فقط به کار اداری نمی پرداختند، رمان و نمایشنامه می نوشتند، روزنامه در می آوردند و حزب درست می کردند .
ناچار نویسندگان ایرانی جزو جامعه ی معلمین، استادان، کارمندان دولتی و مردان سیاسی بودند .
یکی از علل توجه نویسندگان رمان های اجتماعی به فواحش را باید در تاثیر پذیری آنان از نویسندگان رمانتیک فرانسوی دانست، آنان ارزش انسانی زنان بدکاره را در قالب دنیای اشرافیت به آن ها بازگردانند.
از لحاظ هنری هیچ کدام از این نویسندگان جز مشفق کاظمی که آغازگر بود موضوع رمان هایشان را انتخاب نکردند و تحولی را در رمان نویسی ایران باعث نشدند، الگوی همه ی آن ها رمان ( تهران مخوف ) بود، بی آن که بتوانند به آن حد از شوق انگیزی و تازگی دست یابند.
در رمان های اجتماعی، زن به صورت قربانی اجتماع خرافی و عقب افتاده تصویر می شود .
نویسندگان رمان های اجتماعی، روشنفکران برخاسته از اشرافیت و غالبن عضو (( انجمن ایران جوان (( بودند.
این انجمن در سال 1301 توسط تحصیل کردگان اروپا در تهران تاسیس شد و پس از 4 ماه عده ی اعضای آن به 50 نفر رسید.
نمایشنامه ی ( جعفر خان از فرنگ آمده ) جزو انتشارات ایران جوان است.
مرتضی مشفق کاظمی ( 1281-1365 ) رمان تهران مخوف – جلد دوم آن با نام ( یادگار یک شب (آثار دیگرش ( گل پژمرده 1308 ) و ( اشک پر بها 1309 ( رمان هایی تحت تاثیر (تهران مخوف ) به قلم نویسندگان دیگر: عباس خلیلی ( روزگار سیاه 1303 )( انتقام 1304 ) و ( اسرار شب 1305 ( یحیی دولت آبادی ( شهر ناز 1304 ( احمد علی خدا داده تیموری ( روز سیاه کارگر 1305 ) ( روز سیاه رعیت 1306 ( محمد قلی زاده ( قریه ی دانا باش 1273 ) و نمایشنامه ( مرده ها ( 4 ربیع انصاری ( جنایات بشر یا آدم فروشان قرن بیستم 1308 ( علی اصغر شریف رازی ( خون بهای ایران ) یا ( عشق و شکیبایی 1305 ) ( مکتب عشق( محمد مسعود (1280 – 1326 ) که مهمترین نماینده ی ژانر رمان اجتماعی در این دوره است با آثار سه گانه اش ( تفریحات شب 1311 ) ( در تلاش معاش 1312 ) و ( اشرف مخلوقات 1313 ( محمد حجازی ( 1279 – 1352 ) با آثار( زیبا 1312 ) ( هما 1307 ) و ( پریچهر 1308 ( مشفق کاظمی ، حجازی ، جلیلی ، مسعود و....ترسان از حبس و قتل ، و متاثر از ادبیات رمانتیک اروپا ، در آثار آموزشی خود ، چاره ی نابسامانی اجتماع را در اصلاح فرد از راه احساسات بشر دوستانه و اخلاق درست می دانند : و جا به جا خوانندگان را نصیحت می کنند .
جهانگیر جلیلی در ( من هم گریه کرده ام 1311)و ( از دفتر خاطرات 1314 ( اغلب رمان ها در بمبئی ، استانبول ، و برلین چاپ می شد .
زیرا استانبول چهار راه شرق و غرب بود و برلین از زمان انتشارات ( کاوه 1295 ) تا سال انتشارات (علم و هنر 13069)محل تجمع روشنفکران ایرانی بود .
افزایش ترجمه رمان های خارجی ، در شکست اولین رمان های تاریخی و اجتماعی نقش موثری داشت.
5 درس پنجم کباب غاز یا رساله در حکمت مطلقه ی «از ماست که بر ماست» نویسنده محمّد علی جمالزاده 6 محمد علی جمالزاده محمد علی جمالزاده، نویسنده و مترجم ایرانی ، سال 4- 1270 هجری شمسی در خانواده ای مشروطه خواه ،در شهر اصفهان به دنیا آمد.
در نوجوانی به بیروت و سپس به فرانسه و سوئیس رفت و در رشته حقوق از کشور فرانسه فارغ التحصیل شد.
از عمر طولانی حدود یکصد و شش سالهی خود تنها سیزده تا هفده سال را در ایران گذراند.
اما در تمام عمر همواره با یاد ایران زیست، هر روز کتاب فارسی خواند و هرچه تالیف و تحقیق کرد به زبان فارسی بود.
نخستین مجموعه داستان های کوتاه ایرانی را تحت عنوان « یکی بود یکی نبود » در سال ۱۳۰۰ منتشر کرد.
داستان «فارسی شکر است» که در این مجموعه منتشر شده است ،از نخستین نوشته های داستانی اوست که آن را سرآغاز داستان نویسی جدید فارسی دانستهاند و به اعتبار همین کتاب او را آغاز گر واقع گرایی در نثر معاصر فارسی می دانند.
جمالزاده نخستین نویسنده ای است که داستان کوتاه به معنی امروزی را درایران پایه گذاری کرد و در مورد این گونه داستان نویسی در مقدمه کتاب« یکی بود یکی نبود » توضیح داده است.
وی 15 یا 17 آبان 1376 شمسی در شهر« ژنو» در کشور فرانسته درگذشت.بخشی از آثار ادبی باقی مانده از وی عبارتند از: یکیبود و یکی نبود/ دارالمجانین/ صحرای محشر:آسمان و ریسمان/ بانگ نای/ تلخ و شیرین / خاطرات سید محمد علیجمالزاده / سرو ته یک کرباس / قصه ما به سر رسید / قصه های کوتاه برای بچه های ریش دار / قصه نویسی / کهنه و نو/ هفت کشور.
7 معنی کلمات خودآزمایی 1- محوری ترین پیام این داستان چیست ؟
این که مفهوم ضرب المثل از ماست که بر ماست یعنی باز می شود 2-به نظر شما نقطه ی اوج داستان کجاست؟
وقتی غا ز به سر سفره می آید 3- نویسندهازکدام شیوه های نویسندگی برای تاثیر گذاری بیشتر استفاده کرده است؟
طنز-بیان کنایات-نثر ساده و محاوره ای-ضرب المثل ها 4-عبارت های زیر را معنا کنید: جلوی کسی در آمدن(مقابل کسی ایستادن) سماق مکیدن(انتظار کشیدن) شکم را صابون زدن (خود را وعده دادن) چند مرده حلّاج بودن(کاری که در توان چند نفر است انجام دادن) 5-دو نمونه از توصیفات زیبای درس را بیان کنید.
صفحه ی 40 پارا گراف دوّم پاراگراف سوّم 6-پنج ترکیب و اصطلاح عامیانه را در درس پیدا کنید.
قرار و مدار -لات و لوت- خرت و پرت – شکوم ندارد – فنرش در رفته 11 بیا موزیم کنایه کنایه = گفتن لفظی که غیر از خودش بر دیگری دلالت کند.
در این درس بسیاری از کنایات را نوشته که به بعضی از آنها در زیر اشاره می کنیم: 1.جلوشان در آیی= از آن ها پذیرایی خوبی کنی 2.سماق مکیدن = در حسرت چیزی ماندن 3.شکم ها را صابون زدند = به خود وعده دادند 4.خاک بر سرم = بیچاره شدن 5.قید غاز را باید به کلی زد = منصرف شدن 6.مهار شتر را به کدام جانب کشیدن = کنترل اوضاع 7.کاسه و کوزه یکی شده بودن = خیلی صمیمی شدن 8.نوک جمع را چید = جمع را ساکت کرد 9.شستش خبر دار شده بود = آگاه شده بود 12 منابع و مأخذ 1.فرهنگ لغات جیبی(عمید) 2.فارسی شکر است(محمّد علی جمالزاده) 3.بانک مقالات ادبی ایران 4.گام به گام سال دوّم متوسطه 13 ترفیعبالا رفتنهم قطارهاهم ردیف هاولیمهغذای جشنصحیحیکاملعزّتشسر افرازیشزداتفاقاًعیالمهمسرمجلوشان در آییکنایه از پذیرایی کردنمالیّهوضع مالیسماق مکیدنکنایه از در حسرت چیزی ماندنآزگارطولانیپاییاتفاقیشکم ها را صابون زدندکنایه از وعده دادن به خودعاریهامانتیشکومیمن-خوبیمعهودعهد بسته شدهمخلّفاتچاشنی جاتکیفورخوش وقت و متلذّردیلاقیدراز و بد قوارهلات و لوت و آسمان جلبی خیر و بد بختجمالشزیباییمسرور و مشعوفخوشحالمحالغیر ممکنغول بی شاخ و دماستعاره از مصطفیدخلیربطیلابدناچارصله ی ارحامدیدار با آشنایانلهاذابنابراینکریه ترزشت ترخاک به سرمکنایه از بیچاره شدنبد غفلتی شدهکوتاهی و قصورهیچ برو برگرد نداشتهیچ اعتراضی در آن نیستاستشارهمشورت کردنکودنکم عقلچلمنبی دست و پاملتفتمتوجّهچند مرده حلّاجیچقدر توانایی داریمبلغیتعدادیاز نی پیچ حلقومگلوقید غاز را باید به کلّی زدکنایه از منصرف شدناستیصالدرماندگیمختار بودناختیار داریدقد غنممنوعپا پیاصرارپرت و پلاچرند بی ربطبادی امرابتدای کاربی پابی اساسزوایاج.زاویهخفایاج.مخفیمخیّلهتخیّل وهم ، زهنسرسری گرفتبی توجّه بودسر دماغ آمدمسرحال شدماحدیفردیمهار شتر را به کدام جانب کشیدنکنایه از کنترل اوضاعوجناترخسارکج و معوجبی ریخت و نا مناسبغیر مترقّبهناگهانإلا و للهحتماً 8نو نوارشیکدُوریبشقابکاه از خودمان نیست کاهدان که از خودمان استضرب المثل برای نگه داشتن در صرف غذاکاسه و کوزه یکی شده بودیمکنایه از خیلی صمیمی بودناستدعادرخواستدلی از عزا در آوریمحسابی غذا خوردنوبالزایدهاِباامتناع ، و سرپیچیشیوهروشاز بر شدنحفظتخلّفخلاف کردنبلّعتُخوردناهتمامکوششتامتمامقالبمتناسبدرزیخیّاطازلزمان بی آغازدرزی ازلمنظور خداستمتانتوقارفاضلبرترمقرّرهتعیین شدهتذکاریاد آوریسر سوزنمقدار کمیقصورکوتاهیجایزمجازچانه اش گرم شدهپر حرفحرّافیپر حرفیشوخیبذلهبذلهشوخینوک جمع را چیدهکنایه از اینکه جمع را ساکت کردمتکلّم وحدهسخنگومجلس آرای بلا معارضمجلس گرم کن بی رقیببی چشم و روبی حیامنکرانکار کنندهتنبوشهدو راههقلنبهگنده تر از دهانفغانفریادمرحباآفرینابیاتج.بیتمکرّرپیاپیحضّارحاضرینمحظوظبهره مندجبههپشتیبانیتخلّصنام شعریتحقیرکوچک کردنزوایدزایده هارسومج.رسممتروکترک شودمألوفدوستاستعمالبه کار بردنتصدیققبولسزاوارشایستهحضرتآقا ، بزرگ ، سرواثنامیانسرسرای عمارتسالن های ساختمانشستش خبردار شده بودکنایه از آگاه شدنمدامپیوستهکایناتموجودات ، هستیخادمخدمتکارقابسینی بزرگفربهچاقشش دانگتمامی 9 این یک دم را دیگر خوش نخوانداین بار کار درستی نکردخالی نبودن عریضهحفظ ظاهرولوهر چندمائدهغذایاندرونداخل خانهمحظوررو در بایستیتکلیفوظیفهشخیصبا شخصیّتدو دلمردّدمی ماسدشکل می گیردیک ریزپیاپیلا اقلدست کم ، حداّقلدماغش نسوزدمأیوس نشودانکاررد کردنتمامیّتکاملبرغاننام مکانی استحلقوم و کتل و گردنه ی یک دو جین شکمتپه های بلند و پر پیچ و خم روده و شکمپشت دستم را داغ کردمبا خود احد بستممضغجویدنبلعفرو دادنهضمحل کردنتحلیلحل شدنرندانزیرکانکلکش را کندنداز میان برداشتنشبقولاتسبزیجاتکشمکشگیر و دارلخت لختپاره پارهساختگیظاهریبحبوحهمیانهفنا و زوالنابودیبی ثباتیناپایداریفلکآسمانبوقلمونرنگارنگشقاوتبی رحمیدونپستمکرحیلهپتیارهزشتوقاحتبی شرمیخود را از تک و تا نینداختنکردخود را نباختدل به دریا زدنخطر کردنبه مجرّدبه محضکشیدهسیلیمتجدّدینامروزی هامعیّتهمراهما یتعلّقُ بهوابسته هاسرّخودراز خودناروکَلَکناز شستتدست مریزادنثارتقدیمشاطواراَداهویداآشکارتقصیرکوتاهیشاخ در آوردنشگفت زده و متعجّبتسکینآرامشغلیانجوششقشرلایهتصنّعیدروغینخوش مشربخوش اخلاقخم به ابرو آوردنکنایه از آشکار نکردن عواطفمتفرّعاتج.فرع – وابسته هاتیری که از شست رفته دیگر باز نمیگرددکار برگشت ناپذیر و غیر قابل جبراناز ماست که بر ماستنتیجه ی عمل هر کس به خود او بر می گردد 10پیراموناطرافترفیع رتبهارتقای درجهانضمامهمراهما یحتویهر چه درونش بوددامنش از دست بروداختیارش را از دست بدهدسرش توی حساب استحواسش جمع بود