دانلود مقاله توفیق و نمایشنامه نویسی

Word 86 KB 16058 13
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • توفیق و نمایشنامه نویسی

    «حسین توفیق الحکیم» پدر نمایشنامه نویسی عرب به سال 1898م در اسکندریه زاده شد .

    پدرش، اسماعیل از قاضیان مشهور و اهل ادب بود.

    توفیق بسیاری از خوی های پدرش در متانت ، صبر و تأمل را به ارث برد.مادرش نیز زنی ترک نژاد و بسیار جسور بود .

    او تسلط زیادی بر همسر و فرزندش داشت و مانع ارتباط فرزند با دنیای خارج و بازی با همسن و سالهایش می گشت و همین عامل ، زمینه ی گوشه گیری توفیق حکیم را فراهم ساخت.
    توفیق ، از همان کودکی به قران ، کتابهای ادبی ، داستانهای هزارو یک شب و کلیله و دمنه که مادرش برایش تعریف می کرد و نیز نمایشهایی که در شهرشان توسط گروه نمایشی «شیخ سلامه حجازی» اجرا می شد بسیار علاقمند بود و همین امور بعدها در رویکرد وی به ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسی بنا به گفته ی خودش بسیار تأثیر گذار بود.

    توفیق از دبیرستان شروع به تألیف نمایشنامه و اجرای آن توسط دوستانش کرد.
    انقلاب 1919م نیز از جمله عللی بود که وی را به نگارش هدایت کرد .

    انقلابی که جوانان رابه طرفی سوق داد که هر کدام جویای وسیله ای بودند تا احساسات خود را به گونه ای در قالب شعر ، سخنرانی و یا سرودهای ملی بیان دارند .


    توفیق حکیم هم به نگارش سرودهای ملی - حماسی پرداخت و گاه خودش آنها را آهنگ گذاری می کرد...

    ؟

    هر چند اشعارش به چاپ نرسید و یا در رادیوها در میان ازدحام اشعار شوقی و امثال وی پخش نشد .
    سرودهای وی گاه در میان مردم منتشر و خوانده می شد و حال آنکه آنها نمی دانستند شاعر و آهنگ گذار آنها که بوده است .


    توفیق حکیم هم در انقلاب 1919 تأثیر گذاشت و هم از آن تأثیر پذیرفت .

    کتاب وی به نام «عوده الروح» نمونه ای از تأثیرپذیری ایشان می باشد چرا که داستانی کامل راجع به انقلاب است .


    او در اثنای انقلاب 1919 دستگیر و در «القلعه» به اتهام شرکت در تظاهرات بازداشت شد.


    در همان سال توفیق، اولین نمایشنامه اش به نام «الضیف الثقیل» را با الهام از پدیده ی اشغالگری و استعمار نوشت در آن موقع اجرای آن نمایش ممکن نبود به همین خاطر آن اثر از بین رفت.


    رسالت نمایش نسبت به اوضاع اجتماعی موجود ، توفیق ،دانشجوی حقوق را بر آن داشت که دومین نمایشنامه اش به عنوان «المرأه الجدیده» را به سال 1923 بنویسد .

    او آن زمان که اشتیاق بسیار مردم نسبت به نمایش غنایی (شعری) را دید بر آن شد نمایشنامه ی «علی بابا» را بنگارد که برخی از قسمتهای آن به شکل زجل و عامیانه است .

    از این سه نمایشنامه که توفیق، بدانها کار ادبی اش را آغاز کرد پیداست که وی به طور کامل تابع تحولات هنری حاکم در روزگارش بوده است .

    توفیق حکیم همچنان به کارهای ادبی و هنری خود ادامه می داد به گونه ای که خانواده اش نگران آن شدند که مبادا اشتیاق او به ادبیات ، وی را از ادامه تحصیل در رشته ی حقوق بازدارد.

    به همین خاطر پدرش تصمیم گرفت حکیم را با فرستادن به فرانسه از محافل ادبی و هنری دور کند.

    اما بر خلاف آنچه انتظار می رفت سفر به فرانسه حکیم را وارد جریانات ادبی بسیاری کرد به گونه ای که سبب پختگی وی در ادبیات نمایشی شد.

    او از نزدیک با آثار مشاهیر بزرگ دنیای غرب بخصوص نمایشنامه نویسان بزرگی چون شکسپیر و مولییر آشنا شد و به تماشای نمایشنامه های آنها می رفت.

    توفیق به این نکته پی برد که تئاتر اروپا از تئاتر یونانیها سرمنشأ گرفته است .

    به همین خاطر به بررسی نمایش یونانی ها روی آورد و تکامل آن به دست غربیان را بررسی کرد .

    وی در خلال تحقیقاتش پیرامون داستانهای اروپایی فهمید که چقدر اروپائیان در پی انعکاس روحیه ی ملی و نیز اوضاع اجتماعی و روانشناختی خود هستند .

    آری توفیق در فرانسه به سوی ادبیاتی سوق داده شد که بسیار برتر از سطح جلوه های سیاسی و اجتماعی و مردمی زودگذر بود تا بدان جا که به سمت ادبیات انسانی روی آورد ؛ ادبیاتی که در نمایشهای سمبلیکش که همانا نقطه شروع اوج ادبی وی به شمار می آید جلوه گر شد .

    توفیق آنقدر غرق در دنیای نمایش و نمایشنامه نویسی شد که از احراز درجه ی دکترای حقوق در فرانسه باز ماند.زمانی که والدینش فهمیدند که پسرشان در پاریس همان مسلک هنری را دنبال کرده از او خواستند که بازگردد.

    او به سال 1928 با کوله باری پر از اندوخته هایش از فرهنگ ها و ادبیات ملل مختلف به مصر باز گشت.

    توفیق حکیم آماده ی ایجاد یک حول عظیم در ادبیات بود اما همه چیز بر وفق مرادش صورت نگرفت.

    در مصر آن زمان به خاطر کشمکش های سیاسی احزاب تمام توجهات معطوف به سیاست شده بود و دیگر توجهی به ادبیات و بخصوص نمایش و نمایشنامه نمی شد .دوستان قدیمی اش همه از کارهای نمایشی دست کشیده بودند.

    حکیم خود را تنها یافت، بی هیچ یاوری اما مأیوس نشد.

    هر چند این جوّ حاکم سبب گوشه گیری وی گشت ولی او همچنان به کارهای ادبی پرداخت.

    او در نامه ای خطاب به دوست فرانسوی اش «اندریه» می نویسد : « از همه چیز و از همه کس خسته شده ام .

    از اینکه کشوری چون مصر در آینده ای نزدیک ، صاحب حیاتی فکری شود مأیوسم .

    کسی که برای فکر کردن زندگی می کند را توان زیستن در مصر نیست .

    توفیق، بارها و بارها بر روزهای خوشی که در پاریس می گذراند غبطه می خورد.

    او در مصر کارش را به عنوان دادستان کل در دادگاههای اسکندریه آغاز کرد .او از نزدیک با بسیاری از مشکلات جامعه اش آشنا شد ودر نوشته هایش از آنها الهام گرفت .

    وی بسیاری از ملاحظاتش در این خصوص را در دو کتاب «یومیات فی الاریاف» و«ذکریات فی الفن والعداله» جمع آوری کرد.

    او در سال 1933- آن زمان که رئیس تحقیقات وزارت آموزش و پرورش بود - نمایشنامه ی «اهل الکهف» را منتشر کرد و بدین وسیله نمایش فکری – فلسفی را وارد ادبیات عربی کرد و اعجاب ادب دوستان را برانگیخت .

    توفیق به سال 1943 از کارهای دولتی استعفا داد و در روزنامه ی «اخبار الیوم» به کار مشغول شد و از آن طریق به ابراز بسیاری از نظرات خود در ادب ، سیاست و فرهنگ و...

    می پرداخت.

    وی در این روزنامه نیز به چاپ سلسله ای از نمایشنامه های اجتماعی اش پرداخت.

    حکیم در سال 1946 با زنی مطلقه ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نامهای اسماعیل و زینب شد.

    او در سال 1951 دوباره به کارهای دولتی روی آورد و همزمان با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش به عنوان رئیس دارالکتب مصر منصوب گشت و در 1954 عضو مجمع زبان عربی قاهره شد.

    وی در 1957 عضو دائمی شورای عالی نظارت بر هنرها و ادبیات و علوم اجتماعی گردید و موفق شد بالاترین نشان دولتی را در تقدیر از خدماتش به ادبیات و تفکر عربی در 1958 از دستان «جمال عبدالناصر» - رئیس جمهور وقت مصر- کسب کند.

    او همچنین توانست از سوی آکادمی هنرها با حضور «محمد انور سادات»- رئیس جمهور وقت مصر – مدرک دکترای افتخاری دریافت کند چرا که او توانسته بود تفکر و فرهنگ عرب را با بیش از پنجاه کتاب و هشتاد نمایشنامه اش غنی سازد.

    توفیق حکیم و « طه حسین» نامزد جایزه نوبل در دهه شصت بودند و بعد از فوت دکتر طه حسین ، توفیق ، تنها نامزد جایزه نوبل در جهان عرب شد.

    توفیق حکیم در 26/7/1987 در بیمارستان « المقاولون العرب » قاهره دار فانی را وداع گفت.

    بیشتر آثار حکیم به زبانهای مختلف اروپایی ، آسیایی ترجمه شده برخی از نمایشنامه های وی بر صحنه های تئاتر غرب به اجرا درآمده است .

    او نویسنده ای بی سبک و بی اسلوب بود .

    به میراث و ارزشهای کهن احترام می گذاشت و از آنها در آثارش الهام می جست ، ولی از تقلید کردن بیزار بود .

    توفیق از اینکه هنرش را مبتنی بر مذهب و طریقه ای گرداند بیزار بود چر که معتقد بود هنر یک جستجوگر و کاشف آزاد در اسرار هستی است و این آزادی در احساس و جستجو وتفکر همان وسیله اول وی بود .

    او بر خود واجب می دانست که از هر علم و ادب وهنری ،جرعه ای بر گیرد .

    چرا که معتقد بود که ادیب در زمان حاضر باید یک « دایره المعارف » باشد .به همین خاطر می کوشید بر آثار برجسته ی نبوغ انسانها احاطه پیدا کند.

    توفیق در برخی آثارش نظیر عوده الروح» ، «عصفور من الشرق» و «یومیات نائب فی الاریاف» و «مسرح المجتمع» هدفی ملی گرایانه و اصلاح طلبانه در پیش گرفت و در نمایشنامه هایی چون «اهل الکهف» ، «شهرزاد» ، «سلیمان الحکیم» ، «پجمالیون» و «الملک اودیب» و .

    .

    هدفی مذهبی که متصل به سرنوشت انسان می باشد را تعقیب می نموده است .

    او این داستانها را بخاطر زیبایی یک اسطوره ننوشت بلکه به گفته ی خودش این اسطوره ها و داستانها را جهت تحقق هدفی دیگر نگاشت .

    آری توفیق در پی تفسیر بود نه فقط بیان و تعبیر .

    او بزرگترین و والاترین رسالت ادیب ، اندیشمند و هنرمند را در توجیه نظر مردم نمی داند بلکه در خلق ایده می بیند.

    حکیم معتقد است:« هنرمند مصلح نیست بلکه سازنده ی مصلحان است .

    هدایت فکری و روحی نظر مردم بریک ادیب واجب است...

    او نویسنده ی گزارش و بیان دقیق جزئیات و حوادث نیست بلکه بیان کننده ی عواطف و احساسات و انتقال آن احساسات صادقانه به مردم می باشد.

    اسلوب واقعی و ابداعی در نزد حکیم اسلوبی است که نویسنده ، روح و شخصیت و افکارش را در نوشته هایش بدمد ، نه اینکه در پی تصنع و تکلف و زیباسازی برآید.

    در مجموع اسلوب توفیق در نوشته هایش اسلوبی تصویری است که حتی از افکار و عواطف غیر قابل تجسم تصاویر روشنی عرضه می دارد .

    حکیم حتی آن زمان که می خواهد در زمینه ی سیاسی بنویسد ابزار مقاله را استخدام نمی کند بلکه مثل نمایشنامه «شجره الحکم» به تصویرسازی پناه می برد .

    مدار هنر توفیق حکیم تصویرسازی است .

    اواز همین طریق با مخاطبش تفاهم ایجاد می کند .

    ساختار نوشته های حکیم از استحکام خاصی برخوردار است.خود در «زهره العمر» می گوید : «من کسی هستم که در هنر جز استحکام ساختار و تمرکز بخشی چیز دیگری دوست ندارم ...

    این همان راز توجه من به دیالوگهای نمایشی در ادبیات است.

    توفیق حکیم در نمایشنامه هایش به اصول نمایشنامه نویسی و عناصر و مبانی آن بسیار پایبند بود و همین عامل را می توان از جمله علل رواج و شهرت بسیار نمایشنامه هایش دانست.

    بر نوشته های وی یک تفکر فلسفی غالب بود و آن ، قدرت محدود انسان در برابر قضا و قدرش است.

    به نظر حکیم سرنوشت انسان همیشه با مبارزه اش در برابر نیروهای غیر منظوره در ارتباط می باشد.

    به طور کلی نمایشنامه های حکیم را می توان به چهار گروه تقسیم کرد: 1- نمایشنامه هایی که مسائل زندگی از جمله اوضاع اجتماعی ، گرایشهای اخلاقی و روانی از دیدگاه مولف را در برداشت.از جمله : « العریس»، «المرأه الجدیده»، «شباک التذاکر»، «الایدی الناعمه»و «الصفقه» و...

    است.

    2- نمایشنامه های ذهنی[فکری- فلسفی] : بیشتر شهرت حکیم در نمایشنامه نویسی بخاطر این دست از نمایشنامه هایش است.از جمله عوامل رویکرد توفیق حکیم به این نوع نمایشنامه عبارتست از : - طبیعت گوشه گیری وی که توأم با تفکر و تأمل و تحلیل راجع به مشکلات انسان و ...

    بود .

    - آشنایی و ارتباط توفیق با گرایشهای جهانی نمایش و نیز آشنایی وی با آثار پیشگامان نمایش ذهنی ]فکری[ از جمله« إیبسن» و «برنارد شاو»و ...

    وی گرایشش به نمایشنامه های ذهنی را اینگونه توجیه می کند که دوست داشته نمایشنامه را به عنوان یک قالب ادبی در ادبیات عربی مرسوم گرداند .

    توفیق برای رسیدن به این منظور فهمید که باید تفکر فلسفی را به عنوان پایه های نمایشنامه نویسی وارد کند.

    از نظر توفیق حکیم نمایشنامه های فکری آن دسته از نمایشها می باشند که در داخل ذهن برپا می شوند و بخاطر اینکه بازیگران در واقع افکاری متحرک در معانی رمزگونه هستند قابل اجرا بر صحنه ی تئاتر نمی باشند.

    توفیق حکیم در نمایشنامه های ذهنی اش فلسفه ای دارد که برگرفته از شرق و روح عمیق و ارزشهای آن است.او سعی داشت نمایشنامه های ملی و بومی را با سمبولیسم بیامیزد و از طریق آنها به تحلیل خواسته های درونی و پنهانی خود بپردازد.

    نمایشنامه های ذهنی توفیق حکیم در انتخاب موضوعات و مسائل ذهنی و نیز دیالوگها بسیار ممتاز است.او از طریق همین نمایشنامه هایش توانست اساتید زبان عربی را وادار کند که گفتگو یا دیالوگ را به عنوان یک قالب ادبی به رسمیت بشناسند.

    توفیق حکیم اولین کسی است که در تاریخ ادبیات عرب نمایشنامه هایش را قبل از اجرا بر صحنه ، به چاپ می رساند و خوانندگانی آفرید که هیچ ارتباطی به تئاتر و اجرای نمایش نداشتند.

    توفیق حکیم در نمایشنامه های ذهنی اش کوشید تا به درمان افکار ذهنی اش از لابلای قصه ای دینی یا اسطوره ای قدیمی بپردازد و اینچنین نمایشنامه هایی چون «اهل الکهف» ، «پجمالیون»،«شهرزاد»،«الملک اودیب»،«سلیمان الحکیم» و ...

    را نگاشت.

    البته بعدها که این دست از نمایشنامه هایش بر صحنه های تئاتر اروپا با موفقیت زیادی روبرو شد، توفیق در نظرش راجع به عدم صلاحیت نمایشنامه های ذهنی اش برای اجرا بر صحنه تجدید نظر کرد.

    یکی از ایرادات این سری از نمایشنامه هایش ، ضعف در شخصیت ها و قهرمانانش است.

    به واقع حکیم در دمیدن نیروی دراماتیکی مؤثر و پویا در شخصیت های نمایشنامه های ذهنی اش ضعیف عمل کرده است.

    گویا این شخصیت ها همچون مهره ای از مهره های شطرنج درآمده اند که نظرات مختلف مؤلف در موضوعی را تکرار می کنند.

    3-نمایشنامه ی هدف دار : حکیم در نمایشنامه هایی چون «الایدی الناعمه» ، «الصفقه» و «اشواک السلام» تنها در پی کشف یکی از حقایق زندگی یا نقد یکی از جوانب ضعف آن نیست بلکه سعی در تعمق بخشیدن به تفکر رهبریت در زندگی جدید و تجسم بخشیدن آن به صورت دراماتیکی در برابر بینندگان یا خوانندگان دارد .

    او این گرایش را از سال 1952 به شدت دنبال کرد.

    4- نمایشنامه هایی با مضامین علمی-تخیلی : از جمله نمایشنامه ی «الطعام لکل فم» که حکیم در آن به حل مسأله ی گرسنگی از طریق طرحهای علمی و خیالی دعوت می کند و نیز نمایشنامه ی «نهر الجنون» ،«لو عرف الشباب» و«یا طالع الشجره».

    باید اقرار کرد که اشراف به تمامی مسائل و مضامین فکری که توفیق حکیم در نمایشنامه هایش بیان داشته بسیار دشوار است.

    او تمام نمایشنامه هایش را در دو جلد بزرگ، اولی به نام «مسرح المجتمع» و دومی به نام «المسرح المنوع» جمع آوری کرده است و جز نمایشنامه های بزرگش که اغلب از نوع نمایشنامه های ذهنی [فکری] هستند نمایشنامه ای دیگر خارج از این دو جلد وجود ندارد .

    او هر کدام از نمایشنامه های ذهنی را در کتابی جداگانه منتشر کرد .

    برخی از مهمترین ویژگی های نمایشنامه های توفیق حکیم عبارتند از : 1- تنوع در شکل نمایشنامه ها؛ نمایشنامه های حکیم مجموعه ای از کمدی ، تراژدی کمدی ، کمدی اجتماعی و درامای جدید و ...

    است .

    2- ما شاهد مذاهب ادبی- نمایشی مختلفی چون مذهب واقعی ، رومانتیک ، سمبولیک و .

    در نوشته هایش هستیم.

    3- او در نتیجه ی آگاهی از فرهنگهای مختلف توانست از میراث اسطوری برخی از این فرهنگها در نمایشنامه هایش بهره برد.

    4- نمایشنامه های حکیم به زیبایی تعبیر و تازگی و نو بودن موضوعاتش مشهور است .

    5- حکیم سعی داشت مشکلات جامعه ی خودش را به صورت و برجسته ای در نمایشنامه های اجتماعی اش نشان دهد و به حل آنها پردازد .

    6- بنای محکم نمایشنامه های حکیم و نظم دقیقی که وی در موضوع نمایشنامه ها و تفاصیل آن دنبال می کند.

    7- دیالوگ های نمایشنامه های حکیم که بسیار جذاب و زیبا می باشند هرچند حکیم در خلق شخصیتهای برخی از نمایشنامه هایش ناموفق بوده است.

    به نظر توفیق حکیم سخت ترین قسمت نگارش نمایشنامه ، ترسیم شخصیتها است.

    8- زبان نمایشنامه های حکیم که آمیخته ای از زبان عامیانه و فصیح در دیالوگ هاست.

    او برخی از نمایشنامه هایش از جمله نمایشنامه ی «الصفقه» را به این روش نوشت که خواننده می توانست آن را به دو گونه بخواند: یکی به شیوه ی گفتگوی روستایی و دیگری به شیوه ی گفتگوی فصیح .

    به عبارتی دیگر وقتی قواعد اعراب در خواندن رعایت می شد زبانش فصیح می گشت و وقتی این قواعد در اجرای نمایش رعایت نمی شد زبان نمایش عامیانه می گشت .شاید علت این تلاش توفیق در جهت آفرینش زبان سومی که آمیخته از زبان فصیح و عامیانه است بخاطر جدال بسیار طرفداران زبان عامیانه و هواداران زبان فصیح در نمایشنامه بود.

    حکیم همیشه در پی ابداع بود .

    او از همان ابتدا که پا به فرانسه گذاشت در پی ایجاد یک تحول عظیم در ادبیات عرب بود و بلاخره توانست باب نمایشنامه نویسی – به عنوان یک فن ادبی که جهت مطاله و خواندن است – را رواج دهد.

    درست است که قبل از حکیم نیز امثالی چون « احمد شوقی» نمایشنامه می نوشتند اما همه ی آنها این نمایشنامه ها را برای اجرا بر صحنه می نگاشتند در حالیکه هدف توفیق حکیم ابتدا چاپ کردن آنها در کتابها بود و سپس اجرا بر صحنه.

    حکیم عمرش را صرف پرداختن به هنر و کارهای ادبی و نمایشی کرد.

    او هنر را در بسیاری از مواقع بر زندگی ترجیح می داد.

    وی با وجود یک عمر تلاش مستمر جهت ارتقای ادبی و هنری خود و جامعه اش با تواضع و سادگی می گوید : « آنچه که می دانم این است که روزی خواهم مُرد ولی پیوسته از خود می پرسم : چرا بهتر از آنچه بودم ، نبودم ؟!

    ».

    آری حکیم طالب ستایش و مدح نیست بلکه با اخلاص احساس می کند که هنوز هنرش به کمال نرسیده است .

    زهرا وحدانی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ی زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد دی ماه1384 منابع و ماخذ:

آخوند زاده و لائیسیته چهره های سرشناس فراوانی هستند که که چند ده و حتی چند صد سالی زودتر از عصر خود متولد می شوند.در تاریخ ایران بی شک یکی از آنها میرزا فتحعلی آخوندزاده(1813-1878) است. *آخوند زاده در یک خانواده مذهبی تولد یافت و حتی مدتی به تحصیل علوم دینی پرداخت.اما در بیست سالگی در شهر گنجه به علت آشنایی با میرزا شفیع گنجوی و سپس آشنایی با مدرنیته و علوم جدید و فراگیری زبان ...

عصر قاجاریه (1344-1210) ▪ میرزا احمد تنکابنی (قرن 13)، حکیم‌باشی مخصوص فتحعلی‌شاه. رساله «اسهالیه» را در زمان فتحعلی‌شاه و رساله « لطلب السؤال » را در زمان محمدشاه قاجار نوشت. همچنین رساله « برء الساعه » (بیماری‌های اضطراری) رازی را که شامل 23 باب است، از عربی به فارسی برگردانده و هفت باب بر آن افزود. ▪ میرزا ابوالقاسم رشتی (1231-1150)، روحانی و ...

سال و محل توّلد: 1304 تهران سال و محل وفات: 1379 تهران زندگینامه: احمد شاملو در سال 1304 در تهران متولد شد. تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش که افسر ارتش بود اغلب از این شهر به آن شهر اعزام می شد و خانواده هزگز نتوانست برای مدتی طولانی جایی ماندگار شود. در سال 1322 به سبب فعالیت های سیاسی به زندانهای متفقین کشیده شد، و این در حقیقت تیر خلاصی بود بر شقیقه همان تحصیلات ...

سالشمار غلامحسین ساعدی تولد ، 24 دی ماه ، نام پدر : علی اصغر نام مادر طیبه 1314 تولد برادر ، 26 آذر ماه 1316 تولد خواهر و ورود به دبستان بدر 1322 ورود به دبیرستان منصور 1329 آغاز فعالیت سیاسی 1330 مسئولیت انتشار روزنامه‏های فریاد ، صعود ، جوانان آذربایجان و انتشار مقالات در این روزنامه‏ها 1331 بعد از کودتا مخفی و در شهریور دستگیر شد و چند ماه در زندان بسر برد 1332 ورود به ...

دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست. یا به آن می خندید یا نمی خندید. این یک واکنشی آنی ست. شوخی ها می توانند چیزهای زیادی را دوباره آدمهایی که آنها را تعریف می کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می خندید آشکار کنند. به نظر فروید شوخی مثل رویاست. زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خرد آگاهی آدمها دوری می کند. به ندرت پیش می آید که یک ...

مختصر تاریخ چاپ چاپ یک اختراع پیر است اما بدرستی آنرا مادر دانایی بشر خوانده اند. زیر سقف این خانه، ما به چاپ و تکنولوژی، که زاییده همان دانایی است، عشق می ورزیم. استفاده هوشمندانه از چاپ بهترین ابزار اطلاع رسانی برای بسیاری از شرکتهای کوچک و بزرگ است . ما می خواهیم با انجام خوب اینکار در آبادانی و رونق دنیای اطراف مان سهیم شویم. تنها یکسال بعد از حضور جدی چاپ دیجیتال و قبل از ...

ادبیات نمایشی مجموعه آثاری است که موضوع آنها روی صحنۀ «تئاتر» نمایش داده می‌شود. تاریخ ادبیات نمایشی در ایران، در شکل مدوّن و مکتوب آن، از اواسط دوران قاجاریه آغاز می‌شود. تا پیش از نخستین آشنایی ایرانیان با «درام» غربی، انواعی از نمایش‌های سنّتی، مانند تعزیه، میرنوروزی، نقّالی، پرده‌خوانی، خیمه‌شب‌بازی، سیاه‌بازی و جز این‌ها رواج داشت. آشنایی اوّلیۀ ایرانیان ...

آثار وثمرات تدریجی مجاهدات وخیزش های ملی ومردمی برای اخراج خلفای عرب ، بخصوص درسده نهم میلادی ، نابودی مغول ها در سده چهاردهم ، پاک سازی روس ها وترک ها در سده هفدهم ، تحقق استقلال ایران در دوران صفوی ، افشار و زند بود ، که ازاواخر سده هجدهم با دست اندازی کشور گشایان اروپایی مواجه گردیده بود . (1) حاصل جنگهای دوست وپنجاه ساله ایران ، جدایی افغانستان ، سرزمین هایی وسیع از شمال ...

روبات واژه ای است که با شنیدن آن پیشرفت، زندگی نوین، زندگی ماشینی و واژه های بسیار دیگر به ذهن متبادر می شوند. این اختراع عجیب انسان، امروزه دیگر عضوی از زندگی او شده و هر روز توسط او در حال پیشرفت است. از فعالیت های سنگین صنعتی در مراکز صنعتی گرفته تا سطح اجرام آسمانی و فضا، در همه جا روبات ها به عنوان نمایندگان انسان و به جای او کارهای متفاوتی را انجام می دهند، اما روبات چگونه ...

غلامحسین ساعدی (متولد 1314) او نیز چون صادقی، نویسنده با قدرتی است که در تجزیه و تحلیل زندگی اجتماعی نقش مهمی دارد. اما در آثار وی جای طنز را حسرت و خشم گرفته است. ساعدی برای نشان دادن آثار روانی اجتماعی خشونت جامعه بر ارواح مردم کوچک، از مرزهای تثبیت شده واقعگرایی در می‌گذرد و به نوعی سوررئالیسم ( یا رئالیسم وهم‌آلود) می‌‌رسد. در فضای غمگنانه داستان‌هایش حوادث واقعی چنان ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول