چکیده
تحقیق حاضر بخش ناچیز و کوچکی است از اعتقادات مردم بلوچستان، خراسان و بوشهر به طور اخص و مردم دیگر مناطق واستانهای کشور و یا حتی در موارد ضروری دیگر کشورها، به مضامینی که امروزه به علت پیشرفت علم و تکنولوژی از نظر ما چیزی نیست جز خرافات. در این تحقیق از روش کتاب خانه ای استفاده شده ولازم به ذکر است که تقریباً همه ی آداب و رسوم نوشته شده دیگر در میان مردم جایگاهی ندارند و فقط رگه های ضعیفی از آنها در ذهن عوام به صور مختلف متبلور می شود.
به طور کلی باید گفت :
1-چنین افکار و عقایدی خاص مردم کشور ما نبوده بلکه در بین سایر ملت ها نیز وجود داشته و دارد.
2-بسیاری از این اعتقادات از جانب ملل بیگانه به سمت کشور ما روانه شده و کم کم رنگ و بوی سنت به خود گرفته است.
3-بخشی از افکار خرافی نیز در پی سودجویی قشر خاصی از افراد یک اجتماع، به منظور کسب قدر و منزلت و تامین منافع مادی در میان عوام رواج داشته است.
واژه های کلیدی:
خرافات، اعتقادات، آداب و رسوم، دانش عوام
مقدمه
فولکورfolklore) ( در اصل یک کلمه انگلیسی است و به مجموعه آداب و رسوم و عقاید و عادات وافسانه ها و حکایات و امثال و ترانه ها و اشعار عامیانه اطلاق می شود که در آداب و سنن و ادب و فرهنگ عامه بحث می کند. این کلمه را اولین بار در سال 1846 یک نفر انگلیسی به نام W.J.Thomas به کاربرد. قبل از او افسانه ها و اشعار و آداب و رسوم و توده مردم را به نامpopular antiquities می خواندند ولیکن از سال 1846 به بعد کلمه فولکور در همه کشورها مصطلح شد و امروز عموم نویسندگان آن را به همین لفظ به کار می برند. فولکور(folklore ) مرکب از دو کلمه است یکی Folk به معنی (مردم، خلق، توده) و دیگرLore به معنی (دانش، معرفت) و بنابراین کلمه فولکور را می توان به «فرهنگ و دانش عوام» یا «افسانه ها و اشعار و آداب و رسوم و عقاید توده مردم ترجمه کرد». تحقیق در فرهنگ عامه و جمع آوری فولکور یک محل و دقت در آن ها موجب می شود که بر احوال و افکار و ذوق و هنر و روحیات و حدود فرهنگ و تربیت مردم آن محل و دقت در آن ها موجب می شود که بر احوال و افکار و ذوق و هنر وروحیات و حدود فرهنگ و تربیت مردم آن محل معرفت پیدا کنیم و بسیاری از حقایق و حوادث گذشته و نیز عقاید پیشینیان بر ما روشن گردد. مثلاً وقتی که می شنویم که در بین عوام ایرانی گفته می شود :«مهمان که در خانه باشد نباید جاروب کرد» یا به «لقمه مهمان نباید نگریست» یا «نان برکت خداست نباید به زمین بیفتد» یا «بریدن نان گناه دارد» یا «هرکس دور نان را قیچی کند روز قیامت کناره های نان مار می شود و به گردنش می پیچد» یا این که گفته می شود «در موقع دیدن چراغ باید گفت: سلام علیکم شاه چراغ!» فوراً متوجه می شویم که مردم سرزمین ما قومی مهمان نواز بوده و نان را مقدس می شمرده و به فروغ و روشنی احترام می گذاشته اند و چون این عقاید هنوز هم باقی و عبارات فوق در بین عامه مردم رایج است معلوم می شود که هنوز این سه خصلت نیکو در میان توده مردم ایران وجود دارد. مردم عامی با ذوق گاهی برای بیان یک اندیشه اخلاقی و فلسفی یا دادن یک دستور بهداشتی و راهنمایی و تربیت خلق متوسل به مثل و شعر و حکایات و حتی آش و غذای نذری شده اند