غیاث الدّین فرزند همام الدّین محمدالحسین مشهور ربه خواند میر (880-941 یا 942 یا 943 ه.ق) که بیشتر با نامهای خواندمیر، خوند میر، خوندامیر، خواند امیر و آخوند امیر شناخته شده، یکی از تاریخنگاران بزرگ و نامور زبان پارسی در پایان سده نهم و آغاز سده دهم هجری بوده که در روزگار فرمانروایی تیموریان هرات و هند می زیسته است.
پدرش همام الدّین محمّد فرزند برهان الدّین شیرازی، مدّتی در دستگاه میرزا سلطان محمود (900- 857 ه ق/ 1945 – 1453 م) فرزند میرزا ابوسعید گورگانی وزارت داشت و در هرات می زیست. وی دختر می خواندمیر به پاس احترام از استاد و پدربزرگ خود پیوسته از میرخواند به عنوان حضرت مخدومی ابوی یاد کرده است و همین عنوان موجب اشتباه برخی تاریخنگاران شده است که او را فرزند میرخواند بدانند، در حالی که وی در حبیب السّیر در ضمن شرح حال سیّد برهان الدّین خاوند شاه، درباره چگونگی قرابت خویش با مولف روضه الصّفا می نویسد:
نسب شریف آن حضرت به چهار واسطه به خاوند شاه سیّد اجل بخاری که در سلک اعاظم سادات ماوراء النّهر انتظام داشت، اتصال می یابد و سلسله آبا و اجداد سیّد اجل به زید بن امام زین العابدین- علیهما السلام- منتهی می گردد، و پدر عالی گهر امیر خاوند شاه، کمال الدّین محمود نام داشت و چون سیّد محمود به ریاض رضوان انتقال نمود، سیّد خاوند در صغر سن بود و بواسطه نوایب روزگار از وطن مألوف سفر کرده، در قبه السلام بلخ رو به تحصیل علوم و اکتساب فنون محسوس و مفهوم آورد و به اندک زمانی در سلک اعاظم دانشمند زمان انتظام یافته به سلوک راه آخرت مشغول گشت و از بلخ سفر فرموده، خود را به صحبت مشایخ عظام هرات رسانید و شیخ بهاء الدّین عمر نسبت به آن حضرت محبّتِ بی نهایت داشت....
بعد از فوت شیخ بهاء الدّین عمر از هرات به بلخ مراجعت فرمود و در سنه (؟) وفات یافت و از آن حضرت سه پسر ماند: امیر خواند محمّد که والد بزرگوار والده موده اوراق است و سیّد نظام الدّین سلطان احمد که سالها در ملازمت سلطان بدیع الزمّان میرزا، منصب صدارت داشت و سیّد نعمت الله که مجذوب متولّد شده بود.
از اشارت خواندمیر در نگاشته هایش پیداست که دودمان میرخواند به پرهیزگاری و دانش معروف بودند و خواند میر نیز تحت توجّهات جدّ مادری خود رشد یافت و به علم و ادب بویژه تاریخ توجهی شایان از خود نشان داد و در تاریخنگاری از سرآمدان روزگار خود شد.
خواندمیر درجوانی به دربار سلطان حسین بایقرا (911-872 ه ق. / 1506- 1468 م.) راه یافت و بزودی مورد توجّه و عنایت امیر علی شیرنوایی (906-844 ه . ق / 1500- 1440 م) قرار گرفت. و به یاری او نخستین اثر خود، مآثر الملوک را در سال (903 ه. ق./ 1498 م) یا پیش از آن به نگارش درآورد. در سال (904 ه. ق/ 1499 م) نوایی کتابخانه خود را در اختیار خواندمیر قرار داد و او هم از این فرصت بهره برد و دومین اثر خود خلاصه الاخبار را پس از گذشت شش ماه فراهم آورد و آن را نیز در سال 905 ه. ق / 500- 1499 م) به امیر علی شیر پیشکش کرد. در سال (906 ه .ق ؟ 1500 م) امیر علی شیر- حامی خواند میر- درگذشت. مرگ نوایی بر خواند میر تاثیر ژرفی بر جای گذاشت، که آن تأثّر را می توان از قطعه ای که در رثای امیر سروده است به خوبی دریافت .