جامعه پذیری انسان
برای شناخت چگونه گی جامعه پذیری انسان از لحظه یی که چون دیگر موجودات به صورت ساده زنده گی میکرده تا انسان متمدن امروزی، ابتدا باید به علت جدایی انسان از محیط طبیعی اشاره کرد و گفت انسان برای رفع نیازهای دیگر خود از آن محیط بیرون آمد و زنده گی جمعی را در غارها، کوهها و سپس دشتها و مراتع شروع کرد. چون انسان قادر نبود مانند دیگر حیوانها به راحتی از محصولها به طور طبیعی تغذیه کند، به همین دلیل چنان محیطی برای ادامهء حیاتش محیط مساعد و مناسبی نبود. از طرف دیگر قدرت سازگاری انسان با محیط طبیعی در حد دیگر حیوانها نبود به همین دلیل برای رهایی از این ناسازگاریها و نارساییهای غذایی به زنده گی جمعی در کوهها و دشتها راه یافت.
انسانهای اولیه ابزاری نداشتند چون تولید را نمیشناختند هم چنین تکلم، شرم و حیا، اخلاق و علم هم نداشتند چون برای آن گونه زنده گی به این پدیده های اجتماعی نیازی نداشتند. در حقیقت شیوهء زنده گی او در آغاز بسیار ساده و ابتدایی بود و اندیشه و تفکر او را از موجودات دیگر متمایز نمود و همین امر موجب شد با شیوهء زنده گی از حالت ابتدایی و ساده زیستن به تنوع و پیچیده گی بیشتری مبدل گردد.
تغییر محیط زنده گی در دگرگونی رفتار و کردار به انسان کمک زیادی کرده است چون یکی از خصوصیتهای ویژهء انسان داشتن قدرت سازگاری با محیط طبیعی و بعد محیط اجتماعی و پرورشی اوست. به همین دلیل است که مردم جهان قادر اند در شرایط جغرافیایی کاملاً متفاوت زنده گی کنند مثلاً انسان قطبزی بعد از مدتی قادر خواهد بود در منطقهء استوایی هم زنده گی نماید. خصوصیت سازگاری با محیط طبیعی از یک طرف و امکان سازش با محیط اجتماعی از طرف دیگر به انسان کمک کرد که نی تنها خود را با شرایط محیط جدید یعنی غار سازگار نماید بل که نیاز وادارش کرد تا برای شکار به ابداع وسایل و ابزار سنگی بپردازد و بتواند از آن ها در کشتن حیوانها استفاده نماید. مشکل شکار حیوانها او را به همکاری و کمک گرفتن از همنوع وادار کرد و برای این همکاری وسیله یی برای ارتباط مورد نیاز بود و به همین دلیل انسان اولیه ابتدا زبان حرکتی را برای خود ابداع کرد و بعد به ابداع زبان تصویری و سپس به زبان تک صوتی و بعد به چندصوتی پرداخت. تحول و رشد زنده گی اجتماعی انسان طی ملیونها سال صورت پذیرفت و هنوز هم انسان در راه تحول و رشد بیشتر در حرکت است چون پیشرفت، ضرورت اجتماعی و قانون زنده گیست و برای دوام اجتماع امری اجتناب ناپذیر و ضروریست. در مورد چگونه گی جامعه پذیری انسان از لحاظ خصوصیتهای ارثی و یا اجتماعی بین محققان اتفاق نظر نیست برخی آن را ناشی از عوامل طبیعی و عده یی دیگر آن را ناشی از عوامل اجتماعی میدانند.
اگر به قوانین تحول و رشد جامعه و چگونه گی پرورش اجتماعی انسان خوب توجه کنیم خواهیم دید که در انسان دو جنبهء کاملاً متفاوت قابل مطالعه است. یکی، خصوصیتهای جسمی و بدنی انسان؛ دیگر، خصوصیتهای اجتماعی او.
تردیدی نیست که تمام خصوصیتهای جسمی انسان از عوامل محیط طبیعی و خصوصیتهای ارثی او ناشی میشود، چون میبینیم که فرزندان از لحاظ شکل ظاهری مثلاً رنگ پوست و مو و مردمک چشم و یا اندازهء قد به والدین شان شباهت دارند در حالی که از لحاظ خصوصیتهای رفتاری و اجتماعی شباهت چندانی ندارند و به همین دلیل است که میگوییم چگونه گی رفتار کودک به شرایط پرورشی و چگونه گی محیط اجتماعی او بسته گی دارد و حتی باید قبول کرد که مشابهت رفتار کودکان با دوستان، همسالان و همبازیهاشان خیلی بیشتر از مشابهت رفتار آنان با والدین شان است. یعنی باید پذیرفت که انسان از لحاظ زیستی مخلق محیط طبیعی و از لحاظ اجتماعی پروردهء شرایط محیط اجتماعی خود میباشد. بهترین دلیلش هم این است که هر قومی خصوصیتهای رفتاری خاص خود را دارد که وسیلهء شناخت آن قوم از دیگر اقوام است. مثلا رفتار انگلیسی خونسرد و مقرراتی و یا ایتالیایی بذله گو و بی قید و بند از یک دیگر متفاوت و قابل شناخت است. برای شناخت چگونه گی جامعه پذیری انسان بهتر است ابتدا به تأثیر عوامل طبیعی و بعد اجتماعی در خصوصیتها، رفتار و کردار انسان اشاره نمود.