اهمیت مسائل دینی و پیاده نمودن این مسائل از جمله حجاب که در جامعه کنونی از هر سو در معرض تیرهای سهمگین تهاجم فرهنگی میباشد موردی است که دشمن پس از ناکام ماندن 8 سال جنگ تحیلی بر کشور ما که کشور جوانی میباشد به فکر حمله از جهت دیگری نمود و آن تهاجم فرهنگی و تابع مُد و تابع نظریات خود قرار دادن جوانان این مملکت بود. همان روش کهنهای که در عهد رضاخان تجربه کرد و جهت پیشرفت کار خود ابتدا از حجاب زنان شروع نمود و کمکم توانست برای خود پایگاهی ایجاد نماید، پس همین امر انگیزهای بود جهت بررسی مسائل مربوط به حجاب بانوان در جامعه کنونی و راههایی که بتواند ما را به فطرت خداگونه خود بازگرداند.
طرح مسئله: من در دبیرستان مطهری 2 که یکی از مدارس ناحیه 1 شهر همدان میباشد و از سطح زندگی نسبتاً خوبی برخوردارند و دارای 6 کلاس دوم است درس میخوانم، با شروع سال تحصیلی در رشته ریاضی در میخواندم اما احساس نمودم که در رشته انسانی به مسائلی که در ذهن من مطرح میباشد بهتر میتوانم پاسخگو باشم، پس با تغییر رشته به مطالعه و تحقیق در مورد مسائلی که مایل به یافتن جواب آنها بودن پرداختم، یکی از آن مسائل بررسی حجاب در بین دختران جوان جامعه بود و چه کارهایی میتوان به عنوان یک دختر مسلمان انجام داد تا دختران جوان مادین را در زندگی و ایمانی و هدایت به راه الهی و صراط مستقیم توجه کنند و آن را محور قرار دهند.
چگونه است که بسیاری از دانشآموزان کلاسهای بالاتر و حتی مقاطع بالاتر، با اینکه سالها تحت تعلیم و آموزش قرار میگیرند هنوز تا حد بسیار با مسائل اعتقادی دینی بیگانه هستند.
چرا حتی بسیاری از بزرگسالان ما که بعضاً دارای مدارک بالاتر نیز میباشند هنوز احساس نمیکنند که دین برای زندگی آنهاست، آنهم برای تمام زندگی.
سؤالاتی که ذهن مرا بخود مشغول کرده این است که چگونه دانش آموزی که از اول راهنمایی تا کنون مسائل دینی را جزء درسهای مدرسه خوانده است و در خانواده و محیط اجتماعی هم با آن برخورد داشته است هنوز یک انسان بدون انگیزه است و مسائل اعتقادی در زندگی او آن گونه که زیبنده یک دختر مسلمان است مطرح نمیباشد.
جمع آوری اطلاعات (شواهد)
برای بررسی بهتر مسئله لازم دانستم که با چند نفر در زمینه کارم مشورتهایی داشته باشم، سعی نمودم نظرات حداکثر افراد را در کارم دخالت دهم، لذا با مربی پرورشی مدرسه خودمان و معلم دینی به مصاحبه و گفتگو پرداختم و چگونگی کارم را توضیح دادم و از آنها راهنمایی خواستم، ارشادات آنها در تسهیل کارم نقش اساسی داشت. گروه بعدی مدیر و معاونین مدرسه بود، که با آنها صحبت نمود، آنها نیز این کار را پر زحمت و در عین حال بسیار مفید دانسته و البته نظرات و پیشنهاداتی ارائه نمودند که از آنها نیز استفاده شد. چند تن از مشاوران پایههای مختلف و اولیاء دانشآموزی نیز کسانی بودند که در این مورد با آنها مشورت شد، آنان نیز آنرا مفید دانسته، چند نفر از کادر محترم اداره آموزش و پرورش نیز کار را دیده و آنها را مورد تأیید قرار دادند.
انتخاب راههای پیشنهادی:
راه حلی که برای نقصان یا رفع این مورد به نظرم رسید این بود که در کلاسی که درس میخواندم به فعالیت پرداخته و در ساعات بحث و گفتگو یا صحبتهای دوستانه افکار دوستان را به سمت پژوهش و تفسیر که باعث تفکر و تعقل در آیات گردد و استفاده از نهج البلاغه و حدیث و داستان زندگی علما و خوابهای روحانی و معنوی آنان و دوستان و سخنان علمای بزرگ کمک بگیرم، تا همکلاسیها با علاقه هم به مسائل درسی پرداخته و هم به رعایت صحیح حجاب بپردازند. مبنای کار من در این زمینه تفکر بوده است که دانش آموزان در طول دوران تحصیل یکساله خود روزی یک مطلب را در زندگی پیاده نمایند طولی نخواهد کشید که تمام مسائل دینی مخصوصاً حجاب را عملاً در زندگی خود پیاده نموده، پس با این دیدگاه چند راهحل در نظر گرفته و آنان را آزمودم.
راهحلهایی که سبب ایجاد انگیزه خودباوری دینی و رعایت حجاب در بین دوستان گردد.