با اینکه قرنها ست ، ملت هایی در زیر پنجه های خون آلود استعمار دست و پا می زنند ، اما بدبختانه هنوز آنها نتوانسته اند استعمار زدگی خود را باور کنند ، زیرا هنوز مفهوم واژه استعمار و سیاست های منحوس آن بر آنها که قرنهاست با آن دست بگریبانند پوشیده است .
البته شاید خیلی از کشورها از روند استعمار خود زیاد هم مقصر نباشند ،زیرا استعمار دارای یک چهره مشخص و معین نیست که اگر قیافه آنرا در یک کشور مستعمره دیده باشند دیگر نگذارند ، پایش بکشور آنها باز شود ، یا اگر بخاکشان وارد شده باشند آنرا از کشور بیرون کنند استعمار دارای هزاران چهره و ماسک بوده و در هر کجا بشکلی خود نمائی می کند .
در کنگو : بصورت میسیونرهای تبشیری مسیحی و شرکت ها و کمپانیهای معدنهای طلا و نقره و تجزیه و سپردن ایالت زر خیز کاتانگا بدست موسی چمبه غلام روسیاه امپریالیسم و دستگیری و کشتن لومپای مبارز در فلسطین بصورت طرفداری از اقلیت آوارگان : بی پناه به اصطلاح یهود ، در الجزایر بنام نجات ملت از دست قران و منور کردن آنان به نور انجیل و ... استعمارگران این بازیگران کهنه کار و کار کشته که در طی قرون تجربه ها اندوخته و درسها خوانده اند ، آنقدر نقشها و خیمه شب بازیهای خود را ماهرانه ایفا می کنند که خلاصی و رستن از چنگال آنان فقط در صورت بیداری و پی بردن به نیم کاسه های زیر کاسه آنانست امروزه و در دنیای پیشرفته و متمدن و عنصر تکنولوژی قطعاً استعمار شیوه هایی نو و فرانو را در چنته داشته و حداکثر بهره از آن خواهد برد و کشور عزیر ما ایران اسلامی بعنوان هدف اصلی استعمار مطرح بوده و هست چرا که استعمار دریافته است که تنها مبانی دین مبین اسلام است که براحتی شیوه های استعمار را شناخته و با آن به مقابله بر می خیزد و زمینهی بیداری سایر ملتها را نیز فراهم می نماید . بدیهی است که استعمار بیشترین سرمایه را در راه ضربه زدن به ایران اسلامی آنهم با شیوه های نوین هزینه نماید اما با توجه به دلایلی که متن مقاله به آن پرداخته ام این نقشه های شوم استعمار همانند دیگر نقشه ها یش در ایران عقیم مانده و ایران اسلامی با قدرت و اقتدار راه عزت و افتخار را خواهد پیمود . و در آینده نه چندان دور ان شاالله شاهد بیداری ملت های مسلمان و دیگر کشورهای دنیا با پر چمداری اسلام عزیر خواهیم بود .
نگاهی به شیوه های استعمار در گذشته
اگر تاریخ را ورق بزنیم و گذشته را مورد کندوکاو قرار دهیم حتی از زمان خلقت آدم ابوالبشر درخواهیم یافت همیشه حقی و باطلی وجود داشته و تقابل این دو اتفاقات زیادی را در گذر زمان رقم زده، زمانی که قابیل به خاطر وسوسه های شیطان از مسیر حق دور شده و در مسیر باطل قرار می گیرد اولین تقابل میان حق و باطل در کشتن هابیل توسط قابیل رقم می خورد و این روند با به وجود آمدن تمدن های اولیه ی بشری به اشکال مختلف و به شیوه هایی دیگر متجلی می گردد. زمانی که اولین روستاها و بعد شهرها به وجود آمد و اولین حکومت ها شکل گرفته بودند حکومت هایی که به خاطر جاه طلبی، شهرت و کشورگشایی و گسترده کردن سیطره حکومت خود به سایر ملت ها و حکومت ها هجوم برده و ضمن ریختن خون های انسان های بیگناه بسیاری سیطره حکومت ظالمانه ی خود را گسترش دادند.
امّا این روند با پیشرفت هایی که در سطوح مختلف اتفاق افتاد شکل و شمایل جدیدی به خود گرفت و نحوه ی تسلط یا بهتر بگوئیم استعمار دیگر ملت ها تغییر پیدا کرد به گونه ای که قبل از سال 1900 محوریت استعمار کشاورزی بود. یعنی کشورهایی که در زمینه ی کشاروزی پیشرفت هایی داشتند و می توانستند علاوه بر تأمین نیازها غذایی کشور خود مازاد بر احتیاج خود را به دیگر ملتها و کشورها بفروشند آن را زمینه ی مناسبی برای استعمار آنها یافته و از این طریق احتیاج سایر کشورها را مبنای برنامه های استعماری خود قرار داده و بدین وسیله در سایه این احتیاج در زمینه های مختلف شروع به ارائه و پیاده نمودن برنامه های استعماری خود می نمودند امّا از سال 1900 به بعد که انقلاب صنعتی به وقوع پیوست و محدودیت توسعه از کشاورزی به صنعت منتقل گردید نیاز کشورها به احتیاجات صنعتی کشورهای توسعه یافته زمینه را برای استعمار صنعتی فراهم نمود و این روند تا سالهای 1960 ادامه یافت امّا بعد از آن با ظهور فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی و پیشرفت های سریع تکنولوژیکی که زندگی انسان ها را تحت تأثیر عمیقی قرارداد به گونه ای که امروزه دانشمندان اعتقاد دارند که سه فناوری مهم در حال تحولی عظیم و گسترده در زندگی انسانهاست که شامل (فناوری نانو، فناوری زیست و فناوری اطلاعات و ارتباطات) می باشد که در این میان فناوری اطلاعات و ارتباطات را مادر سایر فناوری ها می دانند و این امر باعث گردید که شیوه های استعماری کشورهای استعمارگر با پیشرفتهای تکنولوژیکی از یک پیچیدگی و تأثیرگذاری خاصی برخوردار گردید و این نوع شیوه استعماری به مراتب دارای قدرت نفوذ و تأثیرگذاری بسیار بالا بوده چرا که به وسیله آن تمامی سطوح مختلف جوامع را می توان تحت تأثیر قرار داد خصوصاً فرهنگ و اعتقادات مذهبی را که تا قبل از آن می توانست به عنوان یک عامل قوی و قدرتمند در مقابل شیوه های استعماری کشورهای استعمارگر ایستادگی کند و نقشه های استعمار را در خیلی از زمینه ها خنثی و نقش بر آب نماید.
قطعاً امروزه کشورهای استعماری تمام توان و تلاش خود را معطوف به شیوه های نوین و فرانوین استعماری نموده اند که برای روشن تر شدن مطلب به آماری در خصوص کشور آمریکا و توجه این کشور به بهره گیری از چنین شیوه هایی در رأس کشورهای استعماری اشاره می نمایم.
آمریکا در بین سالهای 1900 تا 1920 حدود 37% نیروی کار خود را در بخش کشاورزی متمرکز نموده بود که این آمار در بین سال های 1920 تا 1960 به 26% رسید و تمرکز آن روی صنعت قرار گرفت امّا جدیدترین آمار نشان می دهد که فقط 7% نیروی کار آمریکا در بخش های فعالیتهای نیروبر متمرکز گردیده است. منظور از فعالیتهای نیروبر فعالیتهایی هستند که نیازمند بهره گیری از توان جسمی افراد می باشد مثل بخش های کشاورزی و صنعتی و..... امّا ما می بینیم امروزه کمترین نیروی کار آمریکا در بخش فعالیتهای نیروبر متمرکز گردیده و نکته جالب توجه این است که آمریکا تمامی فعالیتهای اقتصادی خود را که نیازمند بهره مندی از نیروی کار دارد به کشورهای آفریقایی و آسیایی منتقل نموده تا هم بتواند از نیروی کار ارزان قیمت آن کشورها استفاده نماید و هم بتواند زمینه های وابستگی آن کشورها را به خود حفظ نماید و بیشترین سرمایه گذاری خود را روی فعالیتهای دانش بر متمرکز نموده که بازده و راندمان فعالیتهای دانش بر در زمینه های اقتصادی بسیار بسیار بالاتر از فعالیتهای نیروبر یعنی کشاورزی و صنعت می باشد و اساس فعالیت های دانش بر نیز پیشرفت در تکنولوژی های نوین اطلاعاتی، ارتباطی، نانو و... می باشد. پس با این توضیح مشخص می گردد که کشورهای استعماری و در رأس آنها آمریکا حداکثر بهره را از تکنولوژی های نوین هم در جهت دستیابی به راندمان اقتصادی بالا و هم در جهت استعمار سایر ملتها آن هم به شیوه های جدید که تمامی جنبه های استعماری را می تواند شامل شود می برند چرا که آنها می توانند هم در زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی، زیستی و... سایر ملت ها را با این شیوه ها استعمار و استثمار نمایند.