اصول حاکم بر برنامه تعلیم و تربیت دینی دوره ی ابتدایی
ادیان الهی ارائه دهنده ی معیارهایی هستند که هر فرد می تواند آنها را برای ارزشیابی آگاهانه آن چه در زندگی روزمره وی اتفاق می افتد بکار گیرد. این معیارها مهمترین مفاهیمی هستند که می باید در فرایند تعلیم و تربیت دینی بازشناخته شده و کارکرد هر یک به خوبی لمس شود. با این تلقی تربیت دینی به مثابه ی ابزاری مهم برای رشد تفکر و پرورش شخصیت انسان به شمار می آید. و از آنجا که انسان موجودی فعال و اندیشمند است، آن گروه از روشهای تربیتی مورد توجه هستند که به شاگردان مجال فعالیت و بکارگرفتن توانائیها یشان را می دهند.
در حوزه ی شیوه های تربیتی یکی از اعتقادات صحیح رایج در میان متخصصان این است که می توان به بچه ها فرصت داد تا خودشان به تنهایی درباره ی ماهیت زندگی ( از جمله بعد غیر مادی آن) به جستجو بپردازند. مطابق این دیدگاه ، پرورش روح جستجوی گری در باره ی ماهیت زندگی ، هدف تربیتی بزرگی است. هدفی که اگر تحقق یابد آدمی را برای یک عمر بهره مندی از آن چه دین به عنوان یک منبع وثیق در اختیار او قرار می دهد آماده می کند. به او احساس نیاز و توان طلب می دهد و او را به فردی فعال مبدل می سازد که توان انتخاب و تصمیم گیری دارد.
اینگونه است که تعلیم و تربیت دینی:
نیازها و علایق دانش آموزان را مورد توجه قرار داده
برای تجارب شخصی قبلی و فعلی آنها اهمیت فراوان قائل می شود،
به فهم و درک دانش آموزان توجه داشته
و در صد انتقال صرف معلومات و نتایج تجارب دیگران به ذهن آنها نیست.
به تغییرات کیفی بیش از تغییرات کمّی اهمیّت می دهد.
فرآیند آموزش را نیز همچون محصول یادگیری مهم قلمداد می نماید.
اساسا تربیت و آموزش فرزندان تا شش سالگی به عهده والدین است و از آن پس اطفال مراحل تربیت مدرسه ای را طی می کنند و ا مربیان و آموزگاران و دبیران آشنا میشوند و محیط رسمی مدرسه کنار محیط غیررسمی و عاطفی خانه قرار میگیرد 0 با توجه به اینکه محصلان ابتدایی تا پیش دانشگاهی کشور ما تقربیا یک چهارم جمعیت کشور ماراتشکیل میدهند و نیز با پذیرش این اصل که کیفیت و مطلوبیت برنامه تعلیم و تربیت هر کشور،رمز و توسعه و پیشرفت آن کشور میباشد ،و تربیت دینی یکی از اصول عمده تربیت در آموزشگاهها به شمار میآید لذا ابعاد و حساسیت موضوع بیشتر احساس میشود 0 اهمیت و توجه وعنایت به تربیت دینی و مذهبی دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی بر هیچ کس پوشیده نیست ،بویژه در مقطع ابتدایی و راهنمایی آن هم قبل از هر چیز بدان سبب است که دانش آموزان هنوز در نهادهای بزرگتر اجتماعی وارد نشده اند و بیشترین تاثیرات خود را از دو نهاد خانه و مدرسه میگیرند 0 لذا دو نهاد عمده تربیت فرزندان یعنی خانه و مدرسه باید با یکدیگر ارتباط تنگا تنگ داشته تا تربیت دینی نوجوانان و جوانان را برعهده گیرند 0 نباید فراموش کنیم که اصل وراثت و اصل اکتساب نیز هر دو در خانه و مدرسه ریشه دارند امروزه از نظر تحقیقات روان شناسی به نظر میرسد که ،طرز بیان و سخنوری ،حضور ذهن و سرعت انتقال ، علایق و انگیزه ،استعدادهای هنری و حتی خوش خطی ، جنبه ارثی و ژنیتیکی داشته باشد 0 اما ازطریق مدرسه چیزی به دانش آموزان به ارث نمیرسد 0تمام آموزشهای مدرسه اکتسابی است 0 از طرف دیگر دانش آموزان فقط 9 ماه از سال را در مدرسه به سر میبرند و در این مدت نیز حدودا60 روز از سال را تعطیلی دارند 0 حال اینکه خانواده در موقعیت های مختلف و متنوع امکان نفوذ و تاثیر گذاری به زوایای روحی ، باور داشتها ، اعتقادات ، تربیت دینی و معنوی فرزند خود را دارد و میتواند در شکل گیری شخصیت او موثر باشد 0مسلما مدرسه به تنهایی نمی تواند نظارت کاملی برزندگی آموزشی و تربیت دینی دانش آموز اعمال کند 0 ولی با هماهنگی و همدلی اولیاء میتوان برخی نیازها ،نقایص معنوی ، لغزشهای احتمالی و گرایشات او را در مدرسهکشف کرد و با همکاری خانواده اش در رفع آنها کوشش نمود 0 لذا اصول هشت گانه عمده پیشنهادی که در تربیت دینی نوجوانان و جوانان موثر بوده و مورد توجه مربیان واولیائ و 000 قرار گیرد 0
اصل اول : ترغیب و تشویق مقدم بر ترس و منع
اساسا انسانها ترغیب و تشویق وزیبایی اعمال را بهتراستقبال میکنند تا عواقب احتمالی وایجاد رعب و ترسها درخصوص لغزشها و کوتاهی را ، بطور مثال در بیان زیبایی و عظمت نیایش و نماز به جای تذکر خشن و دید منفی به تخطی ها و غذابها که هم بجا و به حق است از شیوه ترغیب استفاده نماییم ویاد آورشویم که اولین چیزی که پس ازتوحیدو یکتا پرستی برپیامبر اسلام و پیروان اوواجب شد ، نماز بود و ازاینجا عظمت نماز که اساس ارتباط انسان با خداوند و قدردانی نعمت های بی پایان اوست روشن میشود0 همچنین در اصل ترغیب از لذت نیایش و وصل به معبود و نورانیت روح و پذیرش دعاها و خواسته ها با پروردگار عالم راز و نیاز کنیم 0
اصل دوم :استفاده ازروشهای غیرمستقیم به جای روشهای آمرانه و دستوری
ایجاد ارتباط به شیوه غیرمستقیم و مشوقانه و دادن فرصت انتخاب و قضاوت و داوری و دادن میدان سئوال و چون وچرا کردن به نوجوان و جوان در خصوص مسایل دینی ، بذر رغبت و علاقه و کنجکاوی را در دل او به رشد میرساند ، زیرا بسیار تجربه شده است که روشهای دستوری و آمرانه و غیر تلطیف شده باعث دلزدگی و نفرت و دین گریزی میشود 0
اصل سوم : در تربیت دینی چگونه گفتن مقدم بر چه گفتن است
از موارد بسیار مهم و قابل تامل در تربیت معنایی و تربیت دینی چگونه گفتن است زیرا نوجوانان و جوانان که شخصیت اجتماعی آنان در حال شکل گیری است ، احتیاج فراوانی به همکاری و همدلی و لطافت کلامی و بیان مهرآمیزدارند و تجارب کافی در تحولات زندگی ندارند و انتظار دارند که با احترام از جانب افراد بزرگتر و مربیان و بالاخص مشاوران دینی و مسایل مذهبی و مربیان پرورشی و گفتن باید هماره سعی کنیم بذر امید را در دل آنها بکاریم تا علایق شان رشد کند
اصل چهارم : در تربیت دینی پیامها ، تحمیل کردنی نیست بلکه پذیرفتنی است
نسل جدید باید در عین حفظ تربیت دینی با چشمان باز مسایل جدید را بنگرد تا در معرض تحمیل قرار نگیرد بنابر این دین امر لطیفی است و تربیت دینی کاری است بس ظریف 0 مربیان تربیت دینی در ارائه پیامهای دینی و تربیتی نقش موثری را دارند