در سالهای اخیر پژوهش و مطالعه درباره ی کودکانی آغاز شده است که حالت و کردار آنان برای بسیاری از پدران و مادران و معلمان و مددکاران حیران کننده است، زیرا اغلب آنان علی رغم داشتن هوش طبیعی، بدون بهره گیری از آموزش های ویژه قادر به ادامه ی تحصیل نیستند. یا برخی دیگر ممکن است یک روز مطالبی را بخوبی فرا گیرند و روز دیگر تمام آن را فراموش می کنند.
عده ای دیگر در پاره ای از کارها بر بسیاری از همگنان خود برتری و پیشی می گیرند و در قسمتی دیگر مانند کودکان کوچکتر از خود عمل می کنند. این کودکان به تدریج در می یابند که سایر کودکان از نظر وضع درسی از آنها بهتر هستند و احساس حقارت را تجربه می کنند. کم کم بیزاری از درس مدرسه در آنها به وجود می آید. والدین آنها که اغلب از دلایل ناتوانی های یادگیری آنان بی خبر هستند، با فشارهایی که به کودک می آورند، مشکل را چند برابر می کنند.
در این مجموعه ابتدا به نظریات و تعاریف مختلف در مورد ناتوانی های یادگیری از جمله نظریه های رشدی، نظریه های رفتاری، نظریه های رشد مهارت های حرکتی، نظریه های شناختی پرداخته شده است. همچنین این مشکل از جنبه های پزشکی و عصب شناختی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
سپس به انواع و گروهبندی ناتوانی های یادگیری به گروه ها یا کودکانی که با دشواری ها در رشد مهارت های ادراکی- حرکتی، پردازش اطلاعات دیداری، پردازش اطلاعات شنیداری، تکلم یا گفتار، مشکل در حافظه، خواندن یا هجی کردن، یان نوشتاری، ریاضیات، تقسیم گردیده اند.
بخشی به سبب شناسی این اختلال و درمان های دارویی و قسمتی به ارائه ی راهبردها و راهکارهای عملی جهت رفع مشکلات رایج تحصیلی و یادگیری پرداخته است.