این سوگند یا نفرین در اسلام با 2 نام مختلف که هر دو از ریشه واحدی گرفته شده اند شناخته می شود:
1)مبادله (MOBAHELE) : یکدیگر را نفرین و لعنت کردن .در اصل از ماده ی ((بهل)) بر وزن (اهل) به معنی رها کردن وقید وبند را از چیزی برداشتن است . وابتهال در دعا به معنی تفرع و واگذاری کار به خدا است.
و اگر انرا گاهی به معنی هلاکت ولعن و دوری از خدا گرفتهاند نیز به خاطر این است که رها کردن بنده به حال خود این نتایج را به دنبال می اورد واز نظر مفهوم متداول ان که از ایه مباهله گرفته شده به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم مذهبی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع کنند واز او بخواهند که دروغگو را رسوا ساز و مجازات کند
پیشینه تاریخی مباهله در نزد قوم سام از دوره ی تمدن بابل به بعد تنها وسیله رایج و بین المللی برای اثبات حقیقت بوده ودر میان شیعیان به سال 254 هجری می رسد
2)ملاعنه: که از ریشه لعن گرفته شده وبه باب مفاعله برده شده است نیز به معنی مباهله است.
عملیات دارای 3مرحله است
1)نشستن دو زانو وقرار دادن دو دست بر روی ران ها گویی اماده مبارزه با دشمن است
2)اماده ساختن دو دست برای سوگند یاد کردن
3)بلند کردن دو دست به سوی اسمان و ادای الفاظ مخصوص
هیئت نمایندگی نجران در مدینه
بخش با صفای ((نجران)) با هفتاد دهکده تابع خود در نقطهی مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در اغاز طلوع اسلام این نقطه تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود پیامبر اسلام به موازات مکاتبه با سران دول ومراکز مذهبی جهان نامه ای به اسقف نجران (کشیش بزرگ) .((ابوحارثه)) نوشت و طی ان نامه ساکنان نجران را به ایین اسلام دعوت نمود اینک مضمون نامه ی ان حضرت:
((به نام خدای ابراهیم واسحاق و یعقوب. خدای ابراهیم واسحاق و یعقوب را حمد وستایش می کنم و شما ها را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت می کنم شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید ودر ولایت خداوند وارد شوید واگر دعوت مرا نپذیرفتید لااقل باید به حکومت اسلامی مالیات بپردازید تا از جان مال شما دفاع کند . ))
نمایندگان پیامبران وارد نجران شده نامه ی پیامبر را به اسقف نجران دادند او برای تصمیم گیری شورایی مرکب از شخصیت های بارز مذهبی وغیر مذهبی تشکیل داد یکی از افراد طرف مشورت ((شرجیل)) بود که به عقل ودرایت و کاردانی معروف بود او گفت: مامکرر از پیشوایان مذهبی خود شنیده ایم : روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت وهیج بعید نیست که محمد از اولاد اسماعیل است همان پیامبر موعود باشد
شورا نظر داد که گروهی به عنوان ((هیئت نمایندگی نجران)) به مدینه بروند تا از نزدیک دلایل نبوت محمد (ص) را مورد بررسی قرار دهند بدین ترتیب 60تن از ارزنده ترین و داناترین مردم نجران انتخاب گردیدند که در راس انان 3 پیشوای مذهبی قرار داشت:
1- ((ابوحارثه بن علقمه)) اسقف وحاکم نجران و نماینده رسمی کلیسا در حجاز
2- ((عبد المسیح )9 رئیس خدمات شهری ورئیس هیئت نمایندگی (عاقب)
3- ((ایهم یا سید )) مدیر کاروان های نجران
هیئت نمایندگی طرف عصر در حالی که لباس های تجملی ابریشم بر تن انگشتر های طلا بر دست و طلیب ها بر گردن داشتند وارد مسجد شده به پیامبر سلام کردن ولی وضع نا مناسب انان ان هم در مسجد پیامبر را سخت ناراحت کرده انان علت ناراحتی را ندانستند فورا با عثمان و عبد الرحمان بن عوف نزد علی رفتند علی (ع) به انان گفت:شما باید با وضع ساده و بدون زر و زیور به حضور حضرت بیاید
نمایندگان نجران با لباس ساده و بدون انگشتر طلا به محضر پیامبر رفتند پیامبر با احترام خاص پاسخ سلام ان ها را داد و برخی هدایایی که برای وی اورده بودند را پذیرفت نمایندگان ابتدا نمازشان را در مسجد مدینه با اجازه پیغمبر (ص) در حالی که رو به مشرق ایستاده بودند خواندند