کسانی که گذشته را مرور میکنند و آنرا مورد مطالعه و تأمل قرار میدهند و از آندرس عبرت میگیرند، سود سرشاری از کار خود میبرند، مخصوصاً اگر این مطالعه وتوجه در مورد تمدن انسان و مسائل مربوط به تربیت باشد.
از روزگار کهن پرورش جوانان برای زندگی یکی از مهمترین اشتغالات نوع بشربوده است. تاجایی که میتوان گفت: «تربیت هرگز مانند آنچه که جامعههای بدوی بهجوانان خود میدادهاند مؤثر نبوده است.» کودک به محض اینکه توانایی شرکت درزندگی بزرگتران خود را داشت و میتوانست خدمتی برای انان انجام دهد، آنها را دنبال وتقلید میکرد. تربیت ناخودآگاه برای ارضای تمایلات طبیعی به شکل بازی کودکانه وتقلید و شرکت در زندگی عمومی و جشنها و تشریفات دینی هزاران سال صورت مدرسهواقعی برای کودکان قبایل وحشی را داشته است.
مطالعه تاریخ اقوام بدوی به ما میفهماند که آشنا کردن جوانان به کار و فرهنگ واخلاق آداب و رسوم، همیشه قسمت مهمی از تربیت بوده و در آینده نیز هرگز نمیتواند ازقلمرو آن خارج گردد.
و بهترین وسیله برای آن است که وضع موجود آنها را بشناسیم و سیر تحول آنان رادریابیم و تکامل بشر را تا زمان حاضر درک کنیم.
آنچه در پیش رو دارید:
بررسی آموزش و پرورش و تعالیم تربیتی آن در تمدن یونان میباشد.
یونانیان آموزش و پرورش اروپایی را آغاز کردند آنان سعی داشتند که بین فرهنگو تعلیم و بین ارزش و واقعیت فرق بگذارند. آنان طبیعت آدمی را با بصیرت حیرتانگیزیبررسی کردند و با شجاعت از منطق افکار خود پیروی کردند.
یونانیان هنرمندان و متخصصانی والا بودند و علوم غرب را بنیان نهادند، اما دربرابر این آیین فکری خطرناک مقاومت ورزیدند که آموزش و پرورش بیشتر وسیلهایبرای ساختن اشیا باشد تا برای تربیت کودکان که مردان شایستهای شوند. این مایه فکریپایدار در اندیشه یونانیان که آموزش و پرورش همان است که فرد را میسازند، هنوزمسئله امروزی ماست و ما را یادآور میشود که اگر وسایل مهارکردن ماشینهای مصنوعدست بشر را به کنار نهیم، بیگمان جوابگوی نیازهای نیمه دوم قرن بیستم نخواهیم بود.
جان استوارت میل (John Stuart mill) معتقد است یونانیان تقریباً بنیانگذار همهچیز بودهاند جز مسیحیت که دنیای جدید بدان مباهات میکند. بیگمان یونانیان نخستینمربیان واقعی دنیای غرب بودند هیچ تاریخ آموزش و پرورشی نمیتواند وجود یونانیانرا نادیده انگارد زیرا آنان اولین قوم غربی بودند که به طور جدی و با تعمق درباره آموزشو پرورش نسل جوان، ماهیت و هدف آن و اینکه کودکان و مردان چگونه باید تربیت شوندمیاندیشیدند. اما درست به همین علت که یونانیان به امر آموزش و پرورش بسیارعلاقهمند بودند، درباره آن هم رأی نبودند. مثلاً در اسپارت و آتن، با دو آرمان سختمتضاد تربیتی مواجه میشویم که در عمل آموزش و پرورش امروزی به آسانی میتوانآنها را باز شناخت.
قبل از آنکه بحث آموزش و پرورش یونان را آغاز کنیم لازم میبینم درباره تحولاتفکری و هنری و ادبی اشارهای داشته باشیم.
تحولات فکری و هنری
همینکه یونانیان توانستند ایرانیان را پس از نبردهای خونین از خاک خود براننددوران آرامش نسبی، مخصوصاً در دوران رهبری پریکلس در یونان شروع شد و آتنصحنه فعالیتهای فکری، علمی، هنری قرار گرفت و نوابغ بزرگی پیدا شدند که تحولاتبزرگی در دنیای متمدن آنروزی پدید آوردند و در حقیقت بنیانگذاران تمدن امروزی بهشمار رفتند.
در این دوران که به عصر پریکلس معروف شد، یونان برجستهترین ادوار تاریخیخود را طی کرد، بزرگترین شاهکارهای فلسفی، علمی و ادبی که دنیا به خود دیده بود بهوجود آمد و بزرگترین نوابغ ادبی و فلسفی دوران باستان پا به عرصه وجود گذاشتند.
در این زمان است که هنرهای زیبای یونانی به منتهی درجه عظمت و شکوه خودرسید خالق علوم، آزادی، بشریت یونان خود را خالق زیبایی معرفی کرد و در تمام شعبهنری شاهکارهای جاویدانی از خود به یادگار گذاشت که نظیر ان تاکنون دیده نشده بود،چون وسایل مادی کار کاملاً مهیا بود هنرمندان آزادانه توانستند از تصورات و تخیلاتخود الهام بگیرند.