در دنیای کنونی ، با پیشرفت سریع تکنولوژی و انبوه اطلاعاتی که دراختیار افراد درزمان بسیار کوتاه قرا ر میگیرد، روش تدریس معلم محور که درآن معلم سخنران مطلق بوده و انبوه علوم را دراختیار دانش آموزان قرار میدهد وجهت ارزشیابی، آن معلومات را از دانش آموز طلب میکند دیگر کارآمد نخواهد بود.
و لازم است از روشهای نوینی برای بالا بردن کیفیت آموزش استفاه نمود.
یکی از این روشها که در کلاس درس پژوهشگر مورد استقبال زیاد فراگیران قرا رگرفت و از لحاظ ارزشیابی دروس نیز از بهبود زیادی نسبت به گذشته برخوردار شد روش یادگیری مشارکتی میباشد که در آن دانش آموزان به گروههای کوچک تقسیم شده و یادگیری قسمتی از مطالب را بعهده میگیرند .دراین روش رقابت فردی از بین رفته و جای خود را به مسئولیت پذیری، هماهنگی و همدلی بین تمام اعضای گروه میدهد .
این روش باعث عزت نفس واحساس خود ارزشمندی تمام فراگیران حتی فراگیران ضعیفتر شده و میزان یادگیری بطور قابل توجهی افزایش مییابد .
معلم دراین روش نقش راهگشا و مدیر کلاس درس را دارد
درحال حاضر متاسفانه در کلاسهای درسی فرزندان ما روشهای 50 سال پیش بکار گرفته می شود.
هم اکنون ما، بعنوان مربیان نسل جوان چنانچه بخواهیم دانش آموزان را به عنوان نیروی کار آینده آماده کنیم باید درک درستی از روشهای آموزشی نوین داشته باشیم این روشها را با امکانات و نیازهای خویش متناسب سازی کنیم و بعد در کلاسهای درس از آن بهره مند شویم یکی از هدفهای آموزش و پرورش کنونی این است که فراگیران را یاری کند تا بتوانند از دانش خویش به طور موثر استفاده کنند.
سرعت دانش بشری به گونه ای است که به طور مستمر قواعدی نوین جای قواعد قبلی را میگیرد لذا فراگیران باید به دانش و مهارتهایی مجهز باشند که در چالشهای دنیای نوین در تنگنا قرار نگیرند .
این هدف متخصصین و معلمین آموزش وپرورش را ملزم میسازد تا روشهای تدریسی را بکار گیرند که منجر به چنین دانش و مهارتی میشود ( حائری زاده ، 1385 ، ص 9 )
بسیاری از معلمین از فضای غیر فعال و شرایط خشک و غیر واقعی کلاسهای خویش ناراضی هستند آنان به دنبال روشی هستند که بتوانند در دانش آموزان انگیزه کافی برای کسب دانش وانجام فعالیتهای آموزشی ایجاد کنند .
بحث دهههای اخیر میان مربیان توجه به این مطلب است که چگونه میتوان یادگیری را به بهترین نحو آسان ساخت و بازده آن را افزایش داد .تجزیه و تحلیلهای بدست آمده ،خاطرنشان میسازد که نقاط ضعف آموزشی در سیستمهای انتقال مستتر است .
تعریف و طرح مسئله
از مدتها پیش این مساله ذهن پژوهشگر را به خود مشغول کرده بود که چگونه میتوان انگیزهی یادگیری را در فراگیران افزایش داد؟
از آنجا که پژوهشگر سالهای متمادی با هنر جویان هنرستانی سرو کار داشته ملاحظه میکرد که این هنرجویان در دروس عملی فعالیت قابل قبولی داشتند ولی درمطالعه دروس تئوری آنچنان اشتیاق وافری بروز نمیدادند .
ویژگیهای راه پیشنهادی وچگونگی اجرای آن
جهت بالا بردن کیفیت آموزشی روشهای مختلف آزمون گردید تا اینکه با مطالعه کتب مختلف روشهای یادگیری وتدریس و با توجه به تجاربی که پژوهشگر در دوران تحصیل در دوران کارشناسی ارشد در رشته تحقیقات آموزشی کسب نمود روش یادگیری مشارکتی را درآموزش تعدادی از دروس بکاربرد و به تجربیاتی درامکان پذیری ،متناسب سازی و توسعه کاربرد آن نایل آمده است .
بعنوان نمونه سه سری سوالات درس بهداشت مادر و کودک در اختیار سه گروه از دانش آموزان رشته کودکیاری قرار گرفت و آنان به طریق یادگیری مشارکتی به سوالات گروه خود پاسخ داده و سپس سوالات درجلسهی عمومی مورد بررسی و ارزیابی توسط معلم وسایر دانش آموزان قرار گرفت.
نتیجه ارزشیابی دانش آموزان درمقایسه با نتایج قبلی در درس مذکور بسیار چشمگیر بود واین روش مورد استقبال زیاد هنرجویان قرار گرفت .
نمونه سوال در قسمت ضمیمه پژوهش ارائه میگردد.
قسمتی از جلسهی کلاس نیز بصورت CD بانضمام پژوهش عرضه میگردد.
مبانی نظری پژوهش تعریف یادگیری معروفترین تعریف برای یادگیری این است : "یادگیری به فرایند ایجاد و تغییر نسبتا پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه است گفته میشود و نمیتوان آن را به حالتهای موقتی مانند آنچه براثربیماری ، خستگی یا داروها پدید میآید نسبت داد " این تعریف یادگیری از کیمبل ( 1961) اقتباس شده است .
ویژگیهای مهم تعریف یادگیری عبارتند از : تغییر تغییر نسبتا پایدار تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری تغییر نسبتا پایدار درتوان رفتاری بر اثر تجربه ( سیف، 1380 ، ص 30 و 31) با توجه به تعریف فوق برای ایجاد تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری باید دانش آموز عملا با تجاربی درگیر شود تا یادگیری صورت گیرد.یکی از روشهای مناسب ایجاد تجربه مناسب در دانش آموزان روش یادگیری مشارکتی است .
یادگیری مشارکتی یادگیری مشارکتی که در شروع قرن بیستم از طرف جان دیویی مطرح شد .
(الیس و والن ، 1990) در چند سال اخیر از بحثهای دائمی آموزش شده است.
دردهه 1980 تحقیقات دامنه داری در این زمینه به عمل آمده است (راجر جانسون و دیوید جانسون در دانشگاه مینه سوتا ورابرت اسلادین در دانشگاه جان هاپکینزو...) معلمین دراکثر کشروهای در تمام گروههای سنی از دبستان تا دانشگاه و آموزش بزرگسالان از این روش بهره میجویند( حائری زاده ، 1385 ، ص10) یادگیری مشارکتی برای انجام دادن انواع فعالیتها و تکالیف تحصیلی در یادگیری درسهای مختلف گرفته تا انجام پروژههای تحقیق مورداستفاده قرار میگیرد.
این روش مخالف روش رقابت فردی است و در آن یادگیرندگان درگروههای کوچک با هم و به کمک هم به یادگیری میپردازند.
بنابه گفته راجر جانسون و دیوید جانسون ( 1987) در روش یادگیری مشارکتی دانش آموزان و دانشجویان "یا با هم شنامیکنند یا با هم غرق میشوند"( به نقل ارمرود ، 1995، ص 454) در یادگیری مشارکتی درگروه هیچ فردی به اعضا دستور نمیدهد اعضا با بررسی جمعی تصمیم میگیرند چه کاری انجام دهند گروه مسئولیت جمعی دارد ( جی مارتین – 1994) از آنجایی که اعضای گروه پس از ارائه سوالات به آنان باید در مورد بهترین پاسخ به توافق برسند شرکت کنندگان این فرصت را پیدا میکنند تا اطلاعات را رد و بدل کنند ،دلایلشان را توضیح دهند، دلایل وشواهد دیگران را ارزیابی نمایند وبرای ارزیابی گفتهها برله یا علیه هر مطلب ازمنطق استفاده کنند.
در مرحلهی بعد درجلسهی عمومی پاسخهای گروه نمره گذاری میشود وهر عضوی میتواند کار فردی خود را ارزیابی کند .
مواردی پیش میآید که یک عضو جواب صحیح را ارائه میدهد ولی قادرنیست که توافق گروه را برای آن جواب جلب کند در این صورت در زمان ارزشیابی از کار گروهی، بحثهای جالبی درمیگیرد وگروه به این مسئله می پردازد که چرا وقتی پاسخ صحیح پیشنهاد شده است در مورد آن به توافق نرسیدند ( حائری زاده ، 1385 ، ص 15) دو فرضیه اساسی در کارآیی گروهی وجود دارد اول اینکه نتیجه دو فکر یا بیشتر، از یک فکربهتر و موثرتر است .هر شخص میتواند آنچه را میداند برای دیگری توضیح دهد وهمه میتوانند از یکدیگر فرا گیرند.
دوم آنکه برای فراگیران حداقل آنهایی که بین 10 سالگی تا میانسالی هستند شرکت فعال دریادگیری مشارکتی انگیزاننده است و انگیزه بر یادگیری اثر مثبت دارد .
جهت آمادگی برای اجرای طرح ، مدیر یادگیری ابزار یادگیری یعنی فعالیتهای یادگیری را در متن خواندنی ، یا یک فعالیت سمعی و بصری و معمولا آزمونی آماده میکند فراگیران باید به گروههای مساوی تقسیم شوند مثلا کلاس 35 نفری به 7 گروه 5نفره تقسیم میشود سپس مدیر یادگیری چگونگی فعالیت یادگیری طرح ریزی شده را توضیح میدهد .
همانطور که گفته شد این فعالیت ممکن است به روشهای گوناگون تهیه شود.
مثلا میتواند نمایش یک فیلم آموزشی مربوط به موضوع درس، مطالعه بخش معین از کتاب دانش آموزان و یا منابع دیگر ، یک فعالیت آزمایشگاهی مربوط به مفاهیم درس و یا ممکن است یک مسئله باشد .
مسئله طرح شده میتواند مسئله ای اجتماعی ، جغرافیایی ، زیست شناختی و یا ریاضی باشد .فراگیران فعالیتهای فوق را به تنهایی انجام میدهد به این ترتیب فراگیران آمادگی لازم برای پاسخ دادن به آزمون تهیه شده را کسب میکنند و آن را به تنهایی پاسخ میدهند .
فراگیران آماده میشوند تا موضوع درس را درگروههای یادگیری به بحث بگذارند.
اولین کار درگروه یادگیری این است که اعضای گروه پاسخها را به بحث بگذارند تا به پاسخهای مشترکی که مورد توافق همه اعضای گروه باشد برسند در این موقع فردی که به نمایندگی گروه انتخاب شده پاسخ مشترک مورد توافق را در مورد سوالات خاص گروه ارائه میدهد یعنی در مدت کوتاهی پاسخهای چند گروه درمورد سوالات مختلف مورد تجزیه وتحلیل و ارزشیابی کلاس قرار میگیرد.البته باید یاد آور شد که نماینده هر گروه یعنی فردی که در جلسه عمومی پاسخهای گروه را ارائه میدهد درهر جلسه عوض میشود تا همه در ارائه پاسخهای توافقی مشارکت داشته باشند .
ویژگیهای روش یادگیری مشارکتی تشکیل گروههای کوچک نا متجانس یادگیری مشارکتی معمولا از گروههایی تشکیل میشود که از جهات مختلف توانایی یادگیری ، میزان پیشرفت و غیره نامتجانس هستند .
داشتن هدفهای روشن یادگیری مشارکتی باید دارای هدفهای روشن و قابل دسترسی باشد و همهی اعضای گروه بدانند که باید برای رسیدن به آن بکوشند.
وابسته بودن اعضای گروه به یکدیگر راجر جانسون و دیوید جانسون ( 1987) واسلاوین ( 1990) میگویند که وقتی موفقیت دانش آموزان به کمک و مشارکت سایر اعضای گروه وابسته است بیشتر بصورت مشارکتی فعالیت میکنند برای این منظور میتوان مواد آزمایشی را میان اعضای گروه تقسیم کرد و از هر یک از آنان خواست تا مطالب سهم خود را بیاموزد و آن را به دیگران آموزش دهد .
معلم به عنوان هدایت کننده ومنبع اطلاعات نقش معلم در روش مشارکتی باید عمدتا به صورت هدایت کننده باشد همچنین زمانی که گروه نیاز به اطلاعاتی دارد که نمی تواند آن را به دست آورد معلم میتواند آن را در اختیار گروه قرار دهد .
مسئولیت فردی برای جلوگیری از وضعیتی که در آن بعضی اعضای گروه بیشترین مقدار کار را انجام میدهند و بعضیها از زیربار شانه خالی میکنند معلم باید مواظب باشد که همه اعضای گروه مسئولیت انجام بخشی از کار را بپذیرند .برای این منظور معلم میتواند از تک تک اعضا بخواهد تا به سوالهای شفاهی یا کتبی او که درباره فعالیتهای گروه طرح شدهاند پاسخ دهند.
پاداش دادن به توفیق گروهی پس از آنکه گروه به هدفش دست یافت و به موفقیت رسید ، همه اعضای گروه باید به پاس این موفقیت پاداش دریافت کنند به عنوان مثال وقتی که در امتحان مربوط به کارگروهی همه اعضاء موفق میشوند تکتک آنان مستحق دریافت پاداش خواهند بود.
ارزشیابی ازخود پس از آنکه فعالیتهای گروهی به پایان رسید و هدفهای پیش بینی شده تحقق یافتند گروه به تحلیل عملکرد خود میپردازد و نقاط قوت و ضعف کار را مشخص میکند و به ارزیابی از فعالیتهای انجام شده اقدام مینماید در صورت لزوم این کار به کمک معلم صورت میپذیرد ( سیف ، 1380 ، ص 517 و 516) یادگیری مشارکتی از دیدگاه مکاتب مختلف روش یادگیری مشارکتی هم پشتوانههای محکم نظری دارد وهم از حمایتهای دقیق تجربی برخوردار است ازلحاظ نظری این روش هم مورد حمایت رفتارگرایان است و هم دیگر صاحب نظران یادگیری.
- از دیدگاه رفتارگرایان تقویت گروه برای کسب موفقیت از موارد عمده از روش تقویت در آموزش و یادگیری است .
- از لحاظ نظریه شناختی – اجتماعی بندد را، وقتی شرایطی فراهم میآید که دانش آموزان درست انجام دادن کاری را در دوستانشان مشاهده میکنند خود نیز انجام آن کار را میآموزند وزمانی که موفقیت خودشان یا دوستانشان تقویت میشود اشتیاق بیشتری برای انجام آن کار پیدا میکنند.
- از دیدگاه ویگوتسکی نیز میتوان استدلال کرد که دانش آموزانی که به تنهایی از عهدهی انجام کاری بر نمیآیند وقتی که از کمک معلم ودوستان بهره مند میگردند چگونگی انجام آن کار را یاد میگیرند.
- از لحاظ تجربی اسلاوین ( 1991) گفته است که پژوهشهای انجام شده دربارهی روش یادگیری مشارکتی نشان دادهاند که این روش در بالا بردن سطح پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در موضوعهای مختلف و در سطوح مختلف تحصیلی مفید است به شرط آنکه گروهها بر پایه یادگیری اعضاء تقویت بشوند.
اسلاوین همچنین به شواهدی اشاه کرده است که نشان میدهند روش یادگیری مشارکتی روابط میان دانش آموزان نژادهای مختلف را در کلاسهای مختلف بهبود میبخشد همچنین این روش موجب بالا رفتن سطح عزت نفس و سایر ویژگیهای عاطفی مثبت در دانش آموزان میشود( سیف ، 1380، ص 518) فرضهای ناظر بر گروههای یادگیری مشارکتی انگیزش ناشی از همکوشی بوجود آمده در محیطهای مبتنی بر همیاری برای رفتار، بیش از محیطهای مبتنی بر رقابت و فرد گرایی است تاثیر گروههای منسجم اجتماعی بیش از مجموع اجزای آن میباشند .احساس یکپارچگی توان مثبتی را ایجاد میکند .
اعضای گروهها از یکدیگر میآموزند و هر فراگیری از دستهای یاریگر بیشتری نسبت به ساختاری که ایجاد انزوا کند برخوردار است .
تعامل با یکدیگر در مقایسه با روش مطالعهی جدا از دیگران به افزایش شناخت ناشی از ترکیبات بیشتر ذهنی وخلق فعالیت بیشتر عقلی منجر شده که آن خود سبب افزایش یادگیری میشود.
همیاری به افزایش احساسات مثبت نسبت به یکدیگر ،کاهش جدایی و تنهایی ایجاد روابط ونگرشهای مثبت نسبت به افراد دیگر میشود.
همیاری منجر به تقویت عزت نفس از طریق افزایش یادگیری واحساس شخص از اینکه مورد احترام وتوجه افراد دیگر در محیط قرارگرفته منجر میشود .
دانش اموزان توان خود را برای کار ثمر بخش با یکدیگر را افزایش داده و با آن میتوانند به تجربه مورد نیاز درتکالیفی که با همیاری انجام میشوند پاسخگو باشند.
به عبارتی دیگر دانش آموزان با افزایش فرصت بیشتر برای انجام کار با یکدیگر آن کار را بهتر انجام میدهند و از مهارتهای کلی و اجتماعی بیشتری برخوردار میشوند.
دانش آموزان ازجمله کودکان دبستانی، میتوانند یاد بگیرند از طریق مهارت آموزی درکار جمعی توان خود را برای کار با یکدیگر افزایش دهند (بهرنگی،1382، ص 64) فهرست منابع جویس ، بروس – ویل ، مارشا – کالهون ، امیلی ( 1382 ) الگوهای تدریس 2000، ترجمه دکتر محمد رضا بهرنگی ، انتشارات کمال تربیت .
حائری زاده ، خیریه بیگم – قاسم خان ، سودابه – محمد حسین ، لیلی ( 1385) یادگیری از طریق همیاری ، نشرنی .
سیف ، علی اکبر ( 1380)- روانشناسی پرورشی – انتشارات آگاه .