از آغاز تحصیل و تدریس در آموزش و پرورش شاهد بوده ایم که به شکل سنتی در هر کلاس موضوعی مطرح می شد و هفته ی آینده تعدادی از بچه ها نوشته های خود را می خواندند .
دوباره موضوعی دیگر و قصه تکراری ، نوشته های تکراری .
با خودم اندیشیدم برای خروج از این دایره تکرار چه باید کرد ؟
به این نتیجه رسیدم که از ذهن های خالی چیزی بیرون نمی تراود ، لذا بر آن شدم تا مطالبی جهت تدریس و آموزش انشای فارسی آماده کنم .
گرچه سنت شکنی کار سختی است و عوض کردن ذهنیت دانش آموزان که در کلاس انشا هیچ آموزشی نمی دیدند .
اما کم کم نه تنها دانش آموزان روش جدید را پذیرا شدند ، بلکه اولیای آنان نیز با استقبال از این تغییرات ، بیان می کردند که ما ندیده بودیم انشای فارسی آموزش داده شود و خوشحال از این که فرزندانشان الفبای نوشتن را می توانند یاد بگیرند و در آینده مشکلی در نوشتن نداشته باشند .
این سخنان مشوق من بودند ، حاصل کار نیز مجموعه ای شد از تجربیات شخصی و مطالعاتی که عیناً در کلاس پیاده کردم .
کلاس درس انشا را با قصه خوانی و نقاشی جذاب کردم برای مطالعه از هر کتابی که تشخیص می دادم استفاده می کردم به ویژه خواندن کتابهای تخیلی که بیشتر مورد توجه کودکان می باشد .
با بررسی نقاشی ها و تقویت حواس بینایی و شنوایی دانش آموزان و بر پایی نمایشگاه سعی کردم ذهن و تفکر دانش آموزان را باورکنم و روح تازه ای به درس انشا ببخشم
.
انشا در معنای کلمه یعنی نوآوری و خلاقیت در نوشتن بنابراین دانش آموزان در تولید فکر و اندیشه برای نوشتن باید توانایی کامل را داشته باشد نوشتن نوعی اندیشیدن است و ما باید سعی کنیم فکر نویسنده خلاقانه و مدرن و به صورت منطقی و هنرمدانه بیان شود واگر نوشتن را به منزله ی تابعی از تفکر بدانیم باید آنرا آموخت زیرا تفکر باید به جریان بیافتد و هدایت شود و باید به بچه ها یاد داد که چگونه به مسائل توجه کنند باید مراحل گوناگون طراحی انشا را به دانش آموزان آموخت و آن ها را وادار به مطالعه کرد و فکر آن ها را باور کرد و این کار جز با علاقه مند کردن آن ها به مطالعه و جذاب کردن کلاس انشا میسر نخواهد شد کسی می تواند نویسنده ی خوبی بشود که خواننده ی خوبی باشد .
تنها با گفتن و صحبت کردن برای بچه ها دانش آموزان کتابخوان نمی شوند آنها باید معلمان را به عنوان الگوی عملی بپذیرند و قبول کنند پس قدم اول در انشا نویسی علاقه مند کردن بچه ها به کتاب و کتاب خوانی است و معلمان همراه با آن ها به مطالعه بپردازند در جلسه دوم می توانیم داستان بخوانیم مثلا به دنبال گم شده نقش داستان تخیلی در جلسه سوم می توانیم از طریق نقاشی بچه ها را به مطالعه و کتاب خوانی علاقه مند کنیم و فضای داستان را نقاشی کنند و بیشتر صحنه هایی را که خوششان می آید نقاشی کنند .
می توانیم چندین جلسه این کار را ادامه دهیم چون هدف جذاب کردن کلاس نقاشی است و می گوییم کسی در کلاس حق ندارد به دیگران بخندد چون این خنده ها با هم خندیدن است نه به هم خندیدن .
برپایی نمایشگاه نقاشی از کار بچه ها در رابطه با داستان هایی که خوانده شده و آن ها نقاشی کرده اند و دعوت از والدین آن ها در جلسه ی بعدی از دانش آموزان می خواهیم انشای کوتاه در مورد داستان هایی که خوانده اند بنویسند .
و با نظر خواهی از بچه ها آن ها را تصحیح می کنیم .
و برای تقویت و دانش بچه ها چون انشا نوشتن تنها با تدریس در کلاس اتفاق نمی افتد و با خارج شدن او از کلاس و بازدید از مکان های مختلف هم رنگ می شود از آن ها می خواهیم با بیان گزارش تهیه کننده از مکان هایی که بازدید کردن و بیان تجربه و چیزهایی که دیده اند چون هدف از گزارش نویسی تنها نوشتن و خواندن آن در کلاس نیست مهم این است که چشم بینایی داشته باشیم و تمام وقایع را در ساعت معین آن یادداشت کنیم و به ترتیب اهمیت به آن ها اشاره کنیم .
برای تقویت حس بینایی می توانیم تصاویری در اختیار آنان بگذاریم خوب نگاه کنند و بنویسند به اطراف خود نگاه کنند و اسم هر چیزی را که می بینند م برای آن جمله بسازند ساخت کلاژ- اجرای نمایش پانتومیم – پخش فیلم و نوشتن در مورد آن و برای تقویت حس شنوایی آن ها برای این که نویسنده خوبی باشیم باید گوش شنوایی هم داشته باشیم آن ها را به حیاط مدرسه برده صدای دور و نزدیک را که می شنوند برای آن جمله بنویسند و یا با ضبط صوت واردکلاس شده و صداهای مختلف را پخش می کنیم و می گوییم نوع صداها را مشخص کنند و درباره آن بنویسند .
در نوشتن انشای توصیفی برای این که خوب توصیف کنی بهتر است ابتدا درباره ی چیزهایی بنویسی که متعلق به خودت است و با آن ها زیاد سروکار داری و دوستشان داری و حالا دقت کن که ابتدا خوب ببینی و بشنوی و سپس کلاستان را توصیف کنی یا خانه ی خودتان را نقاشی کن و درباره ی آن بنویس .
بچه ها بیایید همه با هم انشا بنویسیم و خودمان هم همراه با آن ها می نویسیم و سعی می کنیم از موضوعات مورد علاقه ی بچه ها استفاده کنیم و سپس به موضوعات دیگر می پردازیم بچه ها خود بخود از انشای ما یاد می گیرند که چگونه بنویسند و سپس در مرحله ی بعدی نوشتن انشای گروهی از بچه ها می خواهیم که خود موضوعی را انتخاب کرده و هرکدام یک جمله درباره موضوع بگویند و ما جمله را پای تابلو نوشته و از بچه ها می خواهیم با راهنمایی ما یک انشای گروهی درباره موضوع بنویسند گروه بندی کرده و بعد می توانیم نمایشگاهی از نوشته های گروهی آن ها نمایشگاهی در مدرسه تشکیل داده چون این کار باعث می شود که بچه ها عقاید هم را بپذیرند و هم دیگر را در گروه قبول کنند و تأثیر گذار باشند .
بچه ها بیایید همه با هم انشا بنویسیم و خودمان هم همراه با آن ها می نویسیم و سعی می کنیم از موضوعات مورد علاقه ی بچه ها استفاده کنیم و سپس به موضوعات دیگر می پردازیم بچه ها خود بخود از انشای ما یاد می گیرند که چگونه بنویسند و سپس در مرحله ی بعدی نوشتن انشای گروهی از بچه ها می خواهیم که خود موضوعی را انتخاب کرده و هرکدام یک جمله درباره موضوع بگویند و ما جمله را پای تابلو نوشته و از بچه ها می خواهیم با راهنمایی ما یک انشای گروهی درباره موضوع بنویسند گروه بندی کرده و بعد می توانیم نمایشگاهی از نوشته های گروهی آن ها نمایشگاهی در مدرسه تشکیل داده چون این کار باعث می شود که بچه ها عقاید هم را بپذیرند و هم دیگر را در گروه قبول کنند و تأثیر گذار باشند .
درس انشاء درجهان امروز سخنوری و نویسندگی مقامی شامخ را در فرهنگ مترقی دارد و به ویژه چون پیشرفت کلیه ی مظاهر تمدن از سیاست و علم تا هنر و صنعت و اخلاق و مذهب و سایر موضوعات برمحور تألیف و تصنیف دورمی زند ، هنر نویسندگی راعالی ترین هنردانسته اند.
افزایش روز افزون نشر کتب ، مجلات ، روزنامه و توسعه ی روابط فرهنگی ، صنعتی ، اقتصادی ، میان کشور ها دلایل بارز بر نیازمندی مبرم جوامع مترقی به هنر نویسندگی و نشانه های برتری آن بر سایرهنرهاست .
با این تفصیل و با وجود آن همه توجه و اقبالی که نسبت به فن نویسندگی و حمایت از صاحبان قلم در کشورهای پیشرفته می شود و با آن ها همه جد و جهدی که در توسعه و تعلیم کسب این هنر و تربیت نویسنده مصروف می گردد ، متأسفانه تا کنون در برنامه های تعلیماتی فرهنگ ما توجه چندانی به آن نشده و با وجود تحول و نهضتی که در نیم قرن اخیر در ادب فارسی پیش آمده است ، هنوز اکتساب این هنربر مبنای برنامه و اصولی صحیح و منظم استوار نگردیده و نحوه ی عمل کم نتیجه و ناچیز بوده است .
- به رغم زحمات یار ارزنده ای که معلمان ما در سال های متمادی برای آموزش این درس متحمل شده اند ، متأسفانه توانایی و علاقه لازم در دانش آموزان ایجاد نشده و حتی در مواردی آن ها نسبت به این درس نا توان و بی علاقه شده اند .
از این رو به بررسی عواملی که این وضعیت را به وجود آورده ، پرد اختم و برای رسیدن به این هدف کتاب های گوناگونی را مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که باید زمینه و بستر مناسب را برای نوشتن فراهم کنم و آنگاه از روشهای تدریس مناسب استفاده نمایم .
زیرا اگر زمینه مناسب ایجاد نشود ، بهترین روش های تدریس هم کار ساز نخواهد بود ، پس از بررسی زیاد به چندین مشکل مهم برخوردم که مهمترین آنها : - نا توانی دانش آموزان در تولید فکر یا اندیشه برای نوشتن بود .
- نوشتن را باید تابعی از فکر بدانیم ، پس در انشا نویسی بیش از این که دغدغه درست نویسی از نظر املایی و دستور زبان فارسی داشته باشیم باید تلاش کنیم فکر نویسنده خلاقانه و مدون و به صورت منطقی و هنرمندانه بیان شود و نوشتن نوعی اندیشیدن است .
- نوشتن اگر به منزله تابعی از تفکر محسوب شود ، آن را باید آموخت .
زیرا تفکر باید به جریان بیافتد و هدایت شود .
باید به بچه ها یاد داد که چگونه به مسایل توجه کنند .
باید مراحل گوناگون طراحی انشا به کودکان آموزش داده شود .
- اگر به یچه ها موضوعی بدهیم که در باره ی آن چیزی ندانند ، نوشتن درباره آن موضوع برای آنان مشکل و اضطراب آور خواهد بود .
در حقیقت کودکان به دلیل کم مطالعه کردن ، توانایی لازم را برای نوشتن ندارند و دچار نوعی فقر فکری و ذهنی هستند و باید برای رسیدن به وضع مطلوب فکر آن ها را باور کنیم و این کار جز با علاقمند کردن آنان به مطالعه امکان پذیر نیست .
- جذاب نبودن کلاس انشا قدم اول : کتاب خوانی جلسه اول برای شروع این جمله را پای تخته می نویسیم .
« کسی می تواند نویسنده ی خوبی بشود که خواننده خوبی باشد .» سپس از دانش آموزان می خواهیم تا این جمله را در نخستین صفحه دفتر خود بنویسند و درباره مطالعه و کتاب خوانی برای آن ها صحبت می کنیم .
از آن ها می خواهیم تا فهرستی از کتابهایی که تا کنون خوانده اند با ذکر مشخصات در دفترشان بنویسند و بهترین کتابها را با رنگ قرمز مشخص کنند .
همان طور که می دانید با گفتن و صحبت کردن برای بچه ها ، دانش آموزان کتابخوان نمی شوند ، آنها باید ، معلمان را به عنوان الگوی عملی بپذیرند و قبول کنند .
بنابراین دیر یا زود خواهند فهمید که ما کتابخوان و اهل مطالعه هستیم یا نه ؟
اگر به نتیجه منفی برسند ، صحبت های ما تأثیر نخواهد داشت .
بهتر است همیشه به همراه خود کتاب داشته باشیم و اکثر اوقات دانش آموزان ما را کتاب دردست مشاهده کنند و در صحبت های خود به گفته ی دانشمندان ، عالمان و بزرگان که در کتابهای مختلف به آن ها برخورد کرده ایم اشاره کنیم .
بدون دادن موضوع انشا کلاس را خاتمه دهیم .
جلسه دوم خواندن داستان شماره ی « به دنبال گم شده » مادرم گفت : اگر سرت را محکم نگه نداری ، گمش می کنی .
امروز انگار همین طور شد .
عصر که با پسر خاله ام بازی می کردم ، زمین خوردم و سرم قل خورد و رفت .
رفت و رفت تا از نظرها ناپدید شد !
حالا نه می توانم دنبالش بگردم ، چون چشم هایم آنجاست .
نه صدایش می توانم بزنم ، چون دهانم آنجاست .
( تازه ، صدایم را هم نمی شنوم ، چون گوش هایم آنجاست .) حتی نمی توانم به او فکر کنم .
چون مغزم آنجاست .
پس همان بهتر که چند لحظه ای روی این سنگ بنشینم و استراحتی بکنم ...
به خانم معلم گفتم که نقاشی خواب دیشب خودم را کشیدم ، اما او مثل بقیه بچه ها مرا مسخره کرد ، من هم آن را پاره کردم و به جای آن یک خانه و یک درخت کشیدم .
جلسه سوم « بررسی نقاشی ها » - چه روشی را برای علاقه مند کردن بچه ها به مطالعه و کتابخوانی پیشنهاد می کنید ؟
- آیا می توان از راه نقاشی بچه ها را به مطالعه و کتابخوانی علاقمند کرد ؟
آیا علاوه بر جذابیت کلاس از طریق نقاشی ، این امر ( خواندن قصه در کلاس ) به غنای فکری و توانایی ذهنی دانش آموزان کمک خواهد کرد .
« ابتدا به پرسشهای بالا پاسخ دهید سپس به متن زیر توجه کنید .
» همه ی نقاشی ها را بررسی می کنیم .
از بچه ها می خواهیم در مورد صحنه ای که انتخاب کرده اند توضیح دهند .
دلیل انتخاب صحنه ی مورد نظر را می پرسیم .
- دانش آموزان را تشویق می کنیم .
بعضی از دانش آموزان نمی توانند صحنه ای را که انتخاب کرده اند ، بکشند .
به آنها یاد آوری می کنیم که هدفمان نقاش شدن آنها نیست ، می خواهیم به فضای داستان پی ببرید و تا حدی روی داستان فکر کنید و صحنه ای را که بیشتر خوشتان آمده به تصویر بکشید .
البته هدف از این کار که چند جلسه هم ادامه خواهد داشت علاقه مند کردن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی است .
به دلیل علاقه ای که بچه ها به نقاشی دارند می توانیم از این طریق آنها را نسبت به درس انشا علاقمند سازیم و آنان را از فضای تکراری کلاس خارج کنیم ، کلاس را جذاب کنیم .
کسی در کلاس اجازه ندارد به شما بخندد این خنده ها با هم خندیدن است نه به هم خندیدن .
بنا براین بچه ها با انشا سر کلاس حاضر خواهند شد .
در ضمن چند نفری هم علاقه دارند که انشاهایشان را شعر گونه بنویسند ، اشکال ندارد از آنها حمایت می کنیم .
دیدن هنر دیدن با صبری طولانی به دست می آید در هر چیز همیشه جزیی کشف نشده و نادیده وجود دارد ما همچنان خودمان راعادت داده ایم تا تنها چیزهایی را ببینیم که دیگران پیش از مادیده اند .
( گوستاوفلوبر) جلسه چهارم خواندن داستان شماره ی (2) « بچه ها ی تلویزیونی » داستان « جیمی ویزیون » یک داستان واقعی است .
جیمی ویزیون ، خیلی تلویزیون دوست داشت.
مثل شما !
او تمام روز تلویزیون تماشا می کرد .
تمام برنامه های صبح و همه ی برنامه های شب ، به علاوه برنامه های وسط روز را می دید .
آنقدر که رفته رفته لاغر و زردنبو شد .
اما باز هم تماشا کرد .
آنقدر که به صندلیش چسبید و چشمهایش بازباز ماند و چانه اش به شکل پیچ تلویزیون درآمد !
و از لای موهایش دو آنتن سبز شد !
مغزش به لامپ تلویزیون تبدیل شد !
جای دو گوشش هم دو دکمه در آمد ، که « تق » و « تاق» صدای می دادند .
یک رشته سیم و دو شاخه هم از پشتش بیرون زد ، که مثل دم بود ، حالا همه ی ما دور تا دور می نشینیم و به جای تلویزیون ( جیمی تلویزیون ) تماشا می کنیم !
بررسی نقاشی ها همچنان ادامه دارد دراین جلسه و جلسات بعدی نقاشی ها بررسی می شوند .
ابتدا از دانش آموزان می خواهیم نقاشی خود را به دانش آموزان دیگر نشان دهد و دلیل انتخاب صحنه یا صحنه های نقاشی خودرا بیان کند ، لازم به ذکر است که هدف دستیابی به فضای داستان و نکات محوری و کلیدی آن است .
بهتر است ، معلم ، نقاشی دانش آموز را به صورت کیفی ارزیابی کند و نظر خود را درباره ی آن بنویسد .
10 داستان زیبا انتخاب می کنیم بررسی و نقاشی ها را تا 10 جلسه ادامه می دهیم و در جلسه یازدهم از نقاشی دانش آموزان نمایشگاهی ترتیب می دهیم .
برپایی نمایشگاه نقاشی - آیا با برگزاری نمایشگاه از آثار بچه ها موافق هستید ؟
- آیا برگزاری نمایشگاه می تواند ، دانش آموزان را به کلاس علاقمند کند ؟
- آیا تا کنون از افراد صاحب نظر ، برای دیدار از نمایشگاه کوچک بچه ها دعوت کرده اید ؟
نظرتان در مورد این پرسش ها چیست ؟
برای بررسی تأثیر این کار نمایشگاهی از بهترین نقاشی های بچه ها در مدرسه تشکیل می دهیم .
همه ی بچه ها به ویژه بچه هایی را که خوب نقاشی کشیده اند تشویق می کنیم و از یک فرد آگاه و صاحب نظر دعوت می کنیم تا از نمایشگاه نقاشی دیدن نماید .
انشای کوتاه نوشتن انشای کوتاه برای داستان ها از این جلسه به بعد از بچه ها می خواهیم هر جلسه درباره ی یکی از قصه های خوانده شده انشا ی کوتاهی بنویسند .
اما چرا انشای کوتاه ؟
مقصود از انشای کوتاه چیست ؟
به دلیل کوتاه بودن این نوع انشا دانش آموزان آن را با علاقه ی بیشتری می نویسند و کوشش خود را بیشتر به محتوا و متن معطوف می کنند و نگران طول انشا نمی شوند .
بنا براین انشاها از محتوای خوبی برخوردار می شوند .
بر اثر تجربه ، بچه ها انشاهای اولیه را کوتاه می نویسند ، اما با گذشت یکی دو جلسه از ما می خواهند که انشاهای بلند بنویسند یا اگر انشاهایشان را طولانی نوشتند اشکال نداشته باشد .
در این صورت ما غیر مستقیم به خواسته ی خود رسیده ایم بدون اینکه از بچه ها بخواهیم که انشای بلند بنویسند بچه ها خودشان می نویسند .
پس از اینکه تک تک بچه ها انشاهایشان را خواندند با نظر خواهی از بچه ها آنها را تصحیح کنیم .
هنگامی که از بچه هایی که انشا می نویسند دلیل می خواهیم ، می گویند : « خجالت می کشیم یا می ترسیم بچه ها به ما بخندند .» در این مواقع باید با صحبت کردن و اطمینان خاطر دادن به آنها بگوییم که کن انتظار ندارم شما هم زمان با گرفتن کارنامه به عنوان یک نویسنده مدرسه را ترک کنید ، بلکه هدف این است که شما ترس از نوشتن را در خودتان از بین ببرید و در ابراز عقیده تان شجاع باشید .
تقویت حواس انشا نوشتن تنها با تدریس در کلاس اتفاق نمی افتد .
اگر این کار هم صورت بگیرد با خارج شدن کودک از زندگی مدرسه ای کم کم نوشتن هم کم رنگ می شود .
همان طوریکه قبلا نیز اشاره شد انشا یک فرآیند است و لازمه ی آن توانایی فکری کودکان و داشتن علاقه به خواندن و نوشتن و سپس هدایت درست و سازنده ی آن ها از طرف مربی است .
در طول سال تحصیلی شاهد دیدار کودکان از مراکز علمی ، فرهنگی ، تفریحی و ...
می باشیم .
اما به ندرت به این امر می اندیشیم که در قبال این دیدار ، آن ها چه چیزهایی را یاد می گیرند و چقدر تعامل با محیط های اجتماعی متفاوت به رشد اندیشه ، افکار و رشد اجتماعی آنها کمک می کند .
بیان یک تجربه یکی از روزها از موزه حیات وحش دیدار کردیم ، پیش از حرکت از بچه ها خواستیم که گزارشی از موزه تهیه کنند .
وقتی به موزه رسیدیم بسیار شلوغ بود .
عده ای از بچه ها از مدارس مختلف همراه با مربیان خود به نمایشگاه آمده بودند به جز برنامه بازدید ، فیلمی از زندگی چند جانور حیات وحش برای بچه ها نمایش داده شد .
صحنه بسیار قشنگی بود ، بچه ها با شوق و اشتیاق به حیوانات خشک شده نگاه می کردند و هزاران پرسش در ذهن آنها دور می زد و هر کدام از مسئول غرفه سوالاتی درباره حیوانات می پرسیدند .
در مدت دیدار از موزه من نیز مواردی را یادداشت می کردم چون من نیز همانند بچه ها قرار بود گزارشی از محل بنویسم .
پس از اینکه بازدید تمام شد و به مدرسه برگشتیم ، در زنگ انشا از بچه ها خواستم که گزارششان را بخوانند و خودم نیز گزارشم را خواندم .
مواردی بود که بچه ها به آن دقت نکرده بودند و مواردی را هم من نادیده گرفته بودم .
پس از خواندن گزارش ها به بچه ها گفتم : « هدفم از گزارش نویسی تنها نوشتن و خواندن آن در کلاس نیست .
همه ی ما می دانیم که چه اتفاقاتی برایمان افتاده ، ولی مهم این است که چشم بینایی داشته باشیمو تمامی وقایع را در ساعت معین آن یادداشت کنیم و به ترتیب اهمیت به آنها اشاره کنیم .
در ضمن یاد بگیریم چگونه از محل گزارش بنویسیم .
ما متأسفانه در گزارش های علمی دقت لازم را نمی کنیم و اغلب آن را با بک گزارش تفریحی برابر می دانیم در حالی که بسیار متفاوتند .
تقویت حس بینایی « برای اینکه نویسنده ی خوبی باشیم بایدازتمامی حواس به ویژه چشمهایمان خوب استفاده کنیم.» برای اینکه توانایی فکری بچه ها را از طریق حس بینایی تقویت کنیم چندین راه وجود دارد .
1.
تصویری در اختیارشان بگذاریم تا آن را خوب نگاه کنند و چند سطری درباره آن بنویسند .
2.
به اطراف خوب نگاه کنند و اسم هر چیزی را که می بینند ، بنویسند و برای هر کدام یک جمله بسازند .
3.
ساخت کلاژ : موضوعی را با مشورت بچه ها انتخاب می کنیم بعد از راهنمایی بچه ها اجازه می دهیم تا در یک فضا کاملا امن ، بچه ها مبتکرانه و خلاقانه ذهنیات خودشان را به وسیله ی شکل روی کاغذ به نمایش بگذارند .
از کارهای کلاژ بچه ها نمایشگاهی ترتیب می دهیم .
4.
اجرای نمایش پانتومیم .
چند نمایش پانتومیم را که قبلا با بچه ها تمرین کرده ایم سر کلاس اجرا می کنیم ، آنگاه بچه ها موضوع پانتومیم را بیان کنند و بخواهیم که به اشتباهات موجود در نمایش اشاره کنند .
بعد داستانی از صحنه های نمایشی بسازند .
5.
پخش فیلم در مدارسی که چنین امکاناتی دارند ، خود یکی از بهترین راه ها برای تقویت حس بینایی دانش آموزان است .
هدف این است که در خلال این کارها دانش آموزان دریابند که بین دیدن و نگاه کردن فرق است .
به اهمیت حس بینایی در هنگام نوشتن پی ببرند .
تقویت حس شنوایی بعد از اینکه بچه ها را تا حدی با نقش حس بینایی و اهمیت آن در امر آموزش آشنا کردیم ، نوبت به « حس شنوایی » می رسد .
« برای اینکه نویسنده خوبی بشویم ، باید گوش شنوایی داشته باشیم .
» از این تدابیر برای تقویت حس شنوایی به صورت بهینه استفاده می کنیم .
بچه ها در حیات مدرسه بنشینند .
چشم های خود را ببندند و به صدای اطراف گوش کنند .
- ابتدا صداهای نزدیک را یادداشت کنند و با آنها جمله بسازند .
- بعد به صداهای دور توجه کنند و آنها را یادداشت کنند و با آنها جمله بسازند .
با یک ضبط صوت و چند نوار کاست وارد کلاس می شویم ، آنگاه صدایی را پخش می کنیم که از طبیعت و اطرافشان ضبط کرده ایم سپس از آنها می خواهیم خوب گوش دهند و نوع صداها را مشخص کنند و در منزل انشایی در باره ی آنها بنویسند .
بررسی نوشته ها - آیا رابطه ای بین پخش صداهای مختلف و نوشتن انشا احساس می کنید ؟
- به نظر شما این کار دانش آموزان را به انشا نویسی علاقمند می کند ؟
در این جلسه انشاهای نوشته شده درباره صداها را به همراه بچه ها بررسی کنیم و به اظهار نظر بچه ها توجه کنیم .
به شباهت و تفاوت مغز انسان و نوار کاست اشاره کنیم و بگوییم ذهن و مغز ما همانند کاست صداها را ضبط می کند .
اما وظیفه نوار پس از ضبط تمام می شود ولی کار مغز تازه آغاز می گردد .
اما باید پس از ضبط ، صداها را تشخیص داده روی آنها فکر کنیم .
همیشه گوش شنوا داشته باشیم و یاد بگیریم که پیام سخنان با صداها را درست و به جا بگیریم و از آنها استفاده کنیم .
تکلیف برای جلسه آینده صداهای مختلف محیط اطرافتان را ضبط کرده و به همراه خود به کلاس بیاورید .
پخش صداهای ضبط شده در این جلسه نوارهای کاست بچه ها را گوش می کنیم و اجازه می دهیم آنها درباره ی صداهای ضبط شده ، نظرات خود را بیان کنند .
دلیل ضبط این صداها را می پرسیم .
البته دانش آموزانی هم هستند که به دلیل مختلف مانند : نداشتن امکانات و اجازه ندادن والدین ...
صدایی را ضبط نکرده اند ، اشکالی ندارد .
از آنها می پرسیم اگر این امکان برای شما وجود داشت چه نوع صداهایی را ضبط می کردید .
آنها را راهنمایی می کنیم تا به فرق بین شنیدن و گوش دادن پی ببرند .
قبلا نمایشی تدارک می بینیم که در آن دو نفر فقط حرف بزنند ، بدون اینکه به حرفهای طرف مقابل گوش بدهند .
انشای توصیفی انشای توصیفی ، نوشته ای است که جزییات منظره ای یا واقعه ای یا شرح شی یا اشیایی را بازگو می کند .
اگر شما بتوانید آنچه را هم اکنون پیش روی خود می بینید به خوبی شرح دهید ، انشای توصیفی نوشته اید .
در انشای توصیفی وضع قرار گرفتن اشیا ، جزییات آن ، رنگ ، حرکت ، زمان و مکان و دیگر ویژگی های آن تشریح می شود .
شرح اوصاف ظاهری و روحی افراد نیز یکی از اقسام انشای توصیفی است .
- برای این که بتوانیم چیزی را خوب توصیف کنیم باید قبلا آن را خوب بشناسیم .
شناسایی نیز جز از راه حواس ممکن نیست .
باید خوب و به دقت بنگریم ، به دقت گوش فرا دهیم ، ببوییم ، لمس کنیم و آنچه را از راه حواس وارد ذهن می شود مرتب سازیم و بلافاصله یا در مواقع لزوم روی کاغذ بیاوریم .
برای اینکه خوب توصیف کنی ، بهتر است ابتدا درباره ی چیزهایی بنویسی که متعلق به خودت است و با آنها سروکار داری و دوستشان داری و حالا دقت کن که ابتدا خوب ببینی و بشنوی و سپس کلاستان را توصیف کنی .
برای اینکه بتوانی خوب توصیف کنی باید تمرین کنی انشای توصیفی زیاد بنویسی ، پیش از نوشتن درباره هر موضوع ابتدا به پرسش هایی درباره ی آنها پاسخ بده خانه ی ما الف: خانه شما چه شکلی است ؟
درباره قسمت های مختلف آن توضیحی بده .
ب: چه افرادی در خانه شما هستند ؟
ج: هر کدام از این افراد معمولا در کجای خانه هستند ؟
د: معمولا چه صداهایی در خانه ی شما شنیده می شود ؟
با توجه به پاسخ سوال و نقاشی که کشیده ای ، یک انشا بنویس .
نوشتن انشای بلند همه با هم انشا می نویسیم - آیا موافق هستید همراه بچه ها انشا بنویسید ؟
- آیا دوست دارید نخستین فردی باشید که در کلاس انشا می خوانید ؟
- آیا با خواندن سرگذشت بزرگان و نویسندگان در کلاس موافق هستید ؟
به سؤالات پاسخ دهید .
پس از مراحلی که تا کنون پشت سر گذاشته ایم احساس رضایت بچه ها و علاقمندی آنها را به درس انشا کم کم حس می کنیم چون بچه ها در ابراز احساسات خود کاملا صادق هستند به این احساس و رفتار بچه ها احترام گذاشته ، اعتماد نماییم و بگوییم از این هفته به بعدانشا می نویسیم.
چون باید خودمان را برای امتحان آماده کنیم ، در امتحان از ما انشا می خواهند سعی کنیم نخستین فردی که انشا می خواند ، خودمان باشیم .
من هر هفته مانند دانش آموزان انشا می نویسم و در کلاس می خوانم .
این کار نتایج مثبت زیادی دارد .
کم کم خودم هم به دنیای نوشتن و نویسندگی وارد شدم و این کار تا حدی دیوار بین بزرگسالی و کودکی را می شکند و یا کوتاه می کند .
چون انشا ی ما بهترین نمونه برای بچه ها است لازم نیست که مدام تأکید کنیم انشا را به این شکل بنویسید .
شروع و تنه و پایان انشا را برایشان توضیح می دهیم .
بچه ها خودبخود از انشای ما یاد می گیرند که چگونه بنویسند .
از موضوعات مورد علاقه بچه ها استفاده می کنیم و سپس به موضوعات کتاب ، مناسبت ها و ایام مهمی که در طی سال تحصیلی در آن قرار می گیریم ، می پردازیم .
زمانی که فرصت داشتیم برای بچه ها سرگذشت بزرگان ایران و جهان را می خوانیم .
این گونه کارهای جنبی باعث می شود که بچه ها نسبت به مطالعه علاقمند شوند و طبعاً اثر بسیار زیادی در نوشته های آن ها خواهد گذاشت .
انشای گروهی از بچه ها بخواهیم خود موضوعی را انتخاب کرده ، هر کدام یک جمله درباره موضوع بگویند و شما جمله ها را روی تخته سیاه بنویسید .
همه ی جمله ها را حتی آنهایی که اشکال دارند بنویسند .
بچه ها با راهنمایی شما یک انشای گروهی درباره موضوع بنویسند .
به آنها یادآوری می کنیم اگر چند نفر به یک موضوع فکر کنند خیلی بهتر از یک نفر است .
در ضمن همه با افکار همدیگر آشنا می شوند .
سپس از بچه ها می پرسیم ، آیا دوست دارند همگی با هم یک انشا بنویسند .
یا اینکه به چند گروه تبدیل شوند و هر کدام یک انشا بنویسند .
طبعاً بچه ها پیشنهاد دوم را می پذیرند .
از آنها بخواهید یار گیری کرده ، هم گروه های خود را انتخاب کنند و تأکید می کنیم پس از گذشت ماه ها از سال تحصیلی ، شما تقریباً با روحیات و نوشته های همدیگر آشنا شده اید و هر کدام از شما می تواند گروه منسجمی را تشکیل دهد .
پس از خواندن انشا به بچه ها نمره ی انشای گروهی می دهیم و انشای گروهی را در پرونده های کار گروهی کلاس قرار می دهیم و بعد نمایشگاهی از این نوشته ها در مدرسه ترتیب می دهیم این کار باعث می شود که بچه ها عقاید هم را بپذیرند و همدیگر را در گروه قبول کنند و تأثیر گذار باشند .
اگر چنانچه امروزه ضعفی در کار گروهی ما دیده می شود مقصر نیستیم ، چون این کار را نیاموخته ایم و باید از کودکی آموزش داده شود .
چه بهتر که این کار در مدرسه و در کنار یک درس صورت بگیرد .
سکوی پرتاب این گام سکویی برای پرتاب دانش آموزان به دنیای انشا نویسی است .
یکی از سخت ترین قسمت های انشا نویسی ، تسخیر شدن به وسیله موضوع است و همین امر قدرت و پویایی را از نویسنده می گیرد .
لذا نویسنده صرفاً به موضوع می اندیشد .
لازم است دانش آموز را یاری کنیم تا زمانی که به موضوع می اندیشد سعی کند آنچه را که قبلا آموخته است با خود همراه سازد .
خود را در فضایی که برای نوشتن انتخاب کرده است قرار دهد و در این سفر ذهنی از تمام حواس خود به ویژه بینایی و شنوایی که بیشترین اطلاعات از طریق آنها منتقل می شود ، خوب استفاده کند تا انشای کامل را ارایه دهد .