سیاست های ناآگاهانه
توماس م . ریکس یکی از تحلیل گران و نویسندگان آمریکایی است که طی تحقیقی در خصوص رابطه ایران و آمریکا به بررسی فرهنگ سیاسی ایران و ماهیت آن، بویژه در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرداخته است. نویسنده از رهگذر تحلیل محتوایی و تاریخی فرهنگ سیاسی ایران به این نتیجه می رسد که مردم ایران از نظر فرهنگی با دولتمردان و نظام سیاسی حاکم بر آمریکا و نه مردم آمریکا مخالفت دارند. این مخالفت نیز ریشه در عملکرد سابق دولت آمریکا در ایران دارد که نوعی نارضایتی را در بین مردم دامن زده است. بنابراین اصلاح آن عملکرد و زوال نارضایتی مزبور از مقدمات بحث رابطه ایران و آمریکا به شمار می رود.
نویسنده برای تأیید دیدگاه خود به شواهد تاریخی متعددی اشاره دارد که تماما حکایت از مداخله گری آمریکا در حوادث ایران دارد.اکنون، یک دهه پس از آن، ۲ سفارت آمریکا بسته مانده است و روابط آمریکا - ایران از دشمنی شدید تا انزجار دیپلماتیک آشکار در نوسان است.
چشم انداز تاریخی
در سال ۱۹۷۰هیچ مفسّر آگاهی امکان گسستگی عظیم در روابط آمریکا - ایران را مطرح نکرده، در آن اندیشه نیز نمی کرد؛ حتی در سال۱۹۷۹ در کانون تظاهرات مردمی ضد شاه و رژیم تحت حمایت آمریکا، ناظران اندکی استدلال می کردند که روابط آمریکا_ ایران در سال ۱۹۸۰به پایان خواهد رسید، یا نیروهای نظامی آمریکا به ایران حمله خواهند کرد. به هرحال رابطه دیپلماتیک به پایان رسید و لشگرکشی نظامی توأم با شکست آمریکا علیه ایران-واقعه طبس- نیز صورت گرفت.
مجموعه حوادثی که بر ایدئولوژی ها و فرهنگ های سیاسی متفاوت در ایران و ایالات متحده مبتنی بودند، قطع یک سده روابط قوی میان دو متحد را شتاب بخشیدند. آرمانهای ایران برای استقلال سیاسی و اقتصادی و پایبندی به خودانگیختگی سیاسی، در تقابل با سیاست های آمریکا برای دستیابی به منابع و جلوگیری از هرگونه تحول اساسی در نظام سیاسی ایران قرار گرفت. ایرانیان با دست یازیدن به قرآن و با اعتقاد به حقانیت جنبش ملی برای رهایی، در صفوف میلیونی خود در سرپیچی آشکار از نیروهای نظامی مسلح و تحت آموزش آمریکایی ایران در شهرها و شهرستان ها به راهپیمایی پرداختند. ناظران بین المللی با شگفتی از گستردگی تظاهرات و اعتصابات سال ۱۳۵۷کم کم متوجه جدی بودن انقلاب ایران شدند.
در پی تظاهرات خیابانی و قیام انقلابی در سالهای ۵۷-،۱۳۵۶ برخی مفسران سرنگونی نهایی شاهنشاهی پهلوی در سال ۱۳۵۷را نقطه عطفی در دوستی ایران و آمریکا دانستند؛ دیگران سرآغاز مشکلات روابط آمریکا _ ایران را در کودتای تحت حمایت سیا در مرداد ۱۳۳۲تعیین نمودند، در حالی که برخی دیگر به جنگ جهانی دوم اشاره می کردند.از آن جا که صاحب نظران بسیار اندکی حوادث دهه های ۱۳۴۰و ۱۳۵۰را سرآغاز قیام انقلابی بر می شمردند، بسیاری از آمریکایی ها، ایران ۱۳۵۷ را هم شگفت انگیز و هم درک ناکردنی می یافتند. سرعت فروپاشی نیروهای مسلح ۴۰۰هزار نفری تحت آموزش آمریکایی شاه در سال ۱۳۵۷ و تظاهرات گسترده ایران در آن سال تقریبا هر صاحب نظر و محققی را غافلگیر ساخت. مردم آمریکا مات و مبهوت، سقوط شاه را با آمیزه ای از شگفتی و ناباوری به نظاره نشسته بودند.