دانلود تحقیق پایان دیکتاتور

Word 6 MB 16505 42
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • صدام حسین درسال 1937 / 1317 در یک خانوادۀ روستایی فقیر و بی زمین دردهکده ایی به نام العوجه در نزدیک شهرتکریت درساحل رودخانه دجله ، صد و شصت کیلومتری شمال بغداد به دنیا آمد .
    خانم ژولیت میلر و میلروی درکتابی دربارۀ صدام می نویسند : شرح احوال نخستین سالهای عمر صدام حسین چندان روشن نیست ، پدروی ، المجید ، گفته اند قبل ازتولد صدام و یا چند ماهی بعد از به دنیا آمدن او دارفانی را وداع گفته .

    البته درعراق گفته می شود پدرصدام زن و فرزندان خود را رها کرد و رفت .

    مادر صدام زنی به نام صبحه بود که به تنهایی خانواده را اداره می کرد .

    تا اینکه با ابراهیم حسن که زن و بچّه داشت آشنا شد ، صبحه زنی افسرده و پرخاشگربود .

    ابراهیم حسن پس ازطلاق دادن زن خود ، صبحه را به عقد خویش درآورد ، ناپدری صدام حسین مردی خشن و نامهربان بود و ازابتدا صدام را به دزدی مرغ و گوسفند وامی داشت .

    او قساوت و شقاوت را درسالهای کودکی آموخت و سنگدلی در وجودش به صورت جرثومۀ چرکین پایان ناپذیری درآمد .

    اگرناپدری صدام با آزاردادن و تحقیرکردن وی ، وادارش نمی کرد از روستای العوجه به شهر مهاجرت کند ، سرنوشت او با سرنوشت هزاران کشاورز روستایی و فقیردیگر تکریت تفاوتی نداشت .

    او آرزوهای زیادی در سر می پروراند ، صدام می خواست روزی تمامی کمبودهای دوران کودکی و نوجوانی اش را جبران نماید ، عقده هایی که روز و شب روح او را شکنجه می داد .

    نقاشیهای بزرگ ، مجسمه ها ، ترانه هایی سرشار از مدح او ، انجام کارهایی برای پیدا کردن چهرۀ جهانی و ...

    تمام حکایت از این دارد که صدام حسین ، در دوران قبل از حکومتش عقده های فراوانی داشته و با انجام چنین حرکات و صدور این نوع احکام سعی در جبران کردن گذشته داشته است .

    او با منطق زور و افکار دیکتاتورانه می خواست تمام اطرافیان بدون چون و چرا ، دستوراتش را انجام دهند و اگر کسی بی اعتنایی می کرد ، خود و خانواده اش به شدیدترین مجازاتها محکوم می شدند .






    وی با تشکیل دادن زندگی شاهانه برای خود و خانواده اش ، می خواست از همه بالاتر باشد .

    او با اختراع درجات نظامی ، بالاترین آنها را به خود اختصاص می داد مانند : ارتشبد داران و ...

    صدام برای به چنگ آوردن قدرت ، خونهای بسیاری ریخت ، حکم های ناحق زیادی صادر کرد و خانواده های بسیاری را از هم پاشید .

    وی با خطرهای بی شماری دست و پنجه نرم کرد و بارها مرگ را مقابل خود دید ، اما آنچنان دلش برای قدرت و ثروت بی تابی می کرد که مانند مجنونی به مقابله با آن می رفت .

    باید انصاف را در نظر گرفت ، صدام حسین برای بدست آوردن چنین موقعیتی تلاشهای بسیاری کرد و سختیهای زیادی را متحمل گشت .

    هنگامی که وی به دلیل بدرفتاریهای ناپدری اش از خانه گریخت و نزد دایی خود خیرالله طلفاح رفت ، با محبت دایی رو به رو شد .

    خیرالله وی را به مدرسه فرستاد و راهنمای خوبی برای صدام بود .

    البته صدام جواب محبتهای وی را داد و در زمان قدرت وی را به مقام شهردار بغداد گمارد .

    خیرالله با صحبتهای خود دربارۀ هیلتر ، صدام نوجوان را عاشق او ساخت و اثر این گفته ها در دوران قدرت صدام حسین نمایان گشت .

    وی در دستگاه خود بسیاری جاها با الگو گرفتن از سازمان دولتی هیتلر، اقداماتی انجام داد .

    مانند ایجاد یک دفتر ویژه اطلاعات ، یا سازمان امن الحزب (سازمان امنیت حزب بعث) شبیه به اس.د در آلمان نازی .

    صدام دردوران تحصیل دردبیرستان با اندیشه ها و آرمانهای رهبران حزب سوسیالیست ملّی بعث آشنا شد .

    خیرالله طلفاح (دایی صدام و دراصل مرّبی وی) نیزازاعضای این حزب بود .

    صدام برآشفته و خشمگین و با دلی پرکینه ازستمی که گمان میکرد ، روزگار، طبیعت ، خداوند ، دولت ، پدرش (با زود مردن یا طلاق دادن مادرش) ، ناپدری اش (با آزاردادن او) ، ارتش عراق با رد کردن او درآزمایش ورودی به دبیرستان نظام درحقش روا داشته اند ، درسال 1955 / 1335 درتاریخی مجهول به حزب سوسیالیست بعث عربی پیوست .

    درجریان سوءقصدی که به جان قاسم رئیس جمهورعراق درپائیزسال 1959 / 1338 صورت گرفت ، نقش صدام عبارت بود از : حمایت ازتیراندازان برای خارج کردن آنان ازمعرکه .

    درنهایت ، جریان ترورقاسم ناکام ماند و صدام به یاری شاخۀ عراقی حزب بعث ازکشورگریخت .

    صدام ابتدا به سوریه رفت و پس ازمدّتی اقامت دراین کشور، راهیِ کشورمصرشد .

    صدام می دانست که همفکران نظامی حزب بعث درارتش عراق بی کارننشسته اند ، درحالی که ژنرال قاسم به خود درجات سرلشکر و سپهبد می داد .

    پس از کودتای عارف و البکر ، دربهمن 1341 و کشتن ژنرال عبدالکریم قاسم عراق برای صدام حسین محل امنی گردید ، پس ازچندی احمد حسن البکر که اهل تکریت بود و با صدام فامیل بود با کمک دو تن ازمؤثرترین افسران ارتش توانست عبدالسلام عارف را از تخت قدرت پائین بکشد ، کودتای دوّم در عراق شکل گرفت و او به قدرت رسید .



    احمد حسن البکر

    دراین زمان بود که صدام حسین کم کم توانست دردستگاه سیاسی حکومت عراق به قدرت برسد .

    او مانند صیّادی که طعمۀ خویش را ساعتها زیرنظر می گیرد ، مدتها اطرافیان و افراد دارای پست حساس را کنترل می کرد تا مبادا خطوط قلم هایشان طرح کودتایی را رسم کند و کار حزب بعث تمام شود .

    صدام حسین ، می دانست این نوع شانسها درخانۀ هرکسی را نمی زند و باید به هرشکل شده موقعیت خود را حفظ کرده و در کنار آن باید مقام خود را ارتقاء دهد ، و اینگونه هم شد .

    صدام درکنار دوستان وفادارشرورش توانست با کمک فکر و مغز خود و استفاده از قدرت خویش در دستگاه سیاسی و نظامی عراق چنان پیشرفت کند که نتیجۀ آن مشاهده شد .

    صدام حسین با تصفیه های مکرر ، رفته رفته چشم زهرهای شدیدی از بلند پایگان نظامی و سیاسی گرفت .

    دراطراف صدام کم کم دیواره ایی متشکل و یک دست ازبرادران ناتنی و پسرعموها و پسرخاله های اوباش و شریر و آماده خونریزی اوکه همگی ازتکریت آمده بودند ، شکل گرفت .

    صدام بسیارموقعیت شناس بود و خود را برای پرشهای بلندتروجسورانه تر آماده می کرد ، او به رغم دنبال کردن دولت البکر، دولت ناپیدایی درشکم دولت جمهوری ایجاد کرده بود و نظرهای تند و خشن و افراطی خود را به شورای فرماندهی انقلاب و دولت القاء و تحمیل می کرد .

    درکمترازیکماه ، صدام بذر وحشت ازمرگ را در بغداد پاشید .
    صدام حسین که نایب شورای فرماندهی انقلاب و مرد دوّم عراق بود ، همچنان سرسختانه درگیربه ثمررساندن اهداف خویش بود .

    صدام با رفت و آمدهای زیاد خود به کشورهای قوی و مطرح جهان کم کم چهره ایی جهانی شد .

    با گذشت زمان و پیدا کردن قدرت بالا ، تنها درسرراه صدام ، ژنرال سالخورده و محافظه کار عراقی یعنی احمد حسن البکر قرارداشت .

    ازطرف دیگر در میان رهبران تراز اول حزب کسانی همچون خیرالله طلفاح ، پدرزن و دایی وی ، عزّت ابراهیم الدوری ، طارق عزیز ازجمله کسانی بودند که هوش و بی رحمی و ذکاوت و خونسردی آنها توجه صدام به قدرت رسیده را جلب می کرد .

    صدام حسین ، ازآغاز سال 1970 / 1349 گامی بلند به سمت نظامی – رزمی کردن تمام عیار عراق برداشت و نخستین طرف مذاکرۀ وی دراین باب اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی بود .

    وی ضمن مسلح کردن ارتش به سازماندهی حزب بعث پرداخت.

    او با الهام گرفتن از رده های مختلف ناسیونال سوسیالیست آلمان (نازی) ، درجاتی برای اعضای حزب ، ازعضو ساده تا مقامات بالای آن تعیین کرد .

    صدام بدین ترتیب واژۀ پایان را درپائین صفحۀ کودتاهای نظامی نوشت ، زیرا ارتش عراق، به یک قدرت مناسب نظامی رسیده بود و مهمترازآن تمامی تشکیلات توسط صدام و یاران وفادارش به شدّت کنترل می شد .

    تمامی اشخاصی که می توانستند خطری برای دولت ایجاد کنند ، پاکسازی ، بازنشسته و یا اعدام شده بودند .

    تمامی ژنرالها درحزب بعث عضویت داشتند و ازوفادارترین نظامیان دستچین شده بودند ، نمونۀ بارز یکی ازاین ژنرالها ، عدنان خیرالله طلفاح ، برادرزن و پسردایی صدام بود .

    دراسفندماه سال 1353 ، هنگامی که شاه ایران وارد فرودگاه الجزایر شد ، رئیس جمهور و وزیرخارجۀ الجزایرراآمادۀ استقبال ازخود یافت .

    درکنارآنان مردی جوان ، بلند قامت ، خوش سیما و شیک پوش ایستاده بود که خوش دوخت ترین لباس کارخیاطان پاریس را به تن داشت .

    او صدام حسین التکریتی بود ، معاون ریاست جمهوری عراق ، نایب شورای فرماندهی انقلاب ، دبیردوّم حزب بعث شاخۀ عراق و در حقیقت همه کارۀ کشور .

    صدام حسین که نایب شورای فرماندهی انقلاب و مرد دوّم عراق بود ، همچنان سرسختانه درگیربه ثمررساندن اهداف خویش بود .

    صدام حسین ، ازآغاز سال 1970 / 1349 گامی بلند به سمت نظامی – رزمی کردن تمام عیار عــراق برداشت و نخستین طرف مذاکرۀ وی دراین باب اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی بود .

    دراسفندماه سال 1353 ، هنگامی که شاه ایران وارد فرودگاه الجزایـر شد ، رئیس جمهور و وزیرخارجۀ الجزایرراآمادۀ استقبال ازخود یافت .

    صدام حسین ، جوانی ازغربت برگشته وتشنۀ قدرت وی مرد شمارۀ دو عراق به شمارمی رفت و با رفت و آمدهای خود به کشورهای مختلف چهره ایی جهانی پیدا کرد استعفای ژنرال احمد حسن البکر در ژوییه 1979 / تیرماه 1358 انجام شد .

    درجلسات شورای فرماندهی انقلاب ، تصمیم گرفته شد احمد حسن البکر که به شدّت بیمار و بویژه پس از مرگ همسرش درسه سال پیش دچار افسردگی شده بود و به ظاهر روزهای پایانی عمر خویش را می گذراند استعفا کند و این مرد 66 ساله کنار برود و جای خود را به صدام 41 ساله بدهد .

    البته این جابجایی به آسانی و بی صدا انجام نشد ، صدام حسین لیست بلندبالایی از همترازان ناراضی خود در ساختار حزب ، ارتش و دولت آماده کرده بود که به مانند قبل باید تصفیه می شدند ، و سرانجام همگی در گورهای سرد جا گرفتند .

    این متن چکیده هایی از مراتب به قدرت رسیدن صدام حسین بود ، کسی که توانست با ریختن خونها و ایجاد فضای خفقان و کنترل شدید افراد بلند پایه ، درکنار تشکیل قدرت کاملآ مورد اعتماد توانست 35 سال تمام برعــراق حکمرانی کند و جبران تمامی زحمات و تلاشهایی را که انجام داده بود ببیند که البته این دنیا سرای گذر است .

    صدام به همه چیز رسیده بود ، قدرت ، ثروت ، شهرت و همچنین خانواده ایی که سالهای کودکی ازآن محروم بود .

    اما دراواخر حکومتش این خانواده را می شد ازهم پاشیده دید ، صدام تنها بخاطرحفظ قدرت و موقعیت رحم به دامادها ی خود نکرد و با فریب آنها را که به دلیل حفظ جان خود از عـراق گریخته بودند را به بغداد بازگرداند ، سپس همسران و بچه هایشان را از آنها جدا کرد و بعد دستورداد محل سکونت هردو دامادش را به نارنجک و گلوله بستند .

    صدام اهل تبعید کردن و یا مخالف را در زندان نگه داشتن نبود ، او عقیده داشت که مخالف خود را از زندگی محروم کند و این کار تحقق نمی یافت مگر با مرگ آن شخص .

    پس ازاستعفای احمد حسن البکر، حال صدام بود که تمامی اختیارات را دردست گرفته بود صدام در کنار فرزندان شرورش ، عدی و قصی .

    عـدی در میان عراقیان به وحشیگری ، فساد اخلاقی شدید ، بی رحمی ، تجاوزبه نوامیس شهره بود .

    وی قاچاقچی چیره دستی بود ، از شیر خشک تا انواع مشروبات الکلی و حتی نفت .

    وی فردی پر انرژی، قابل تحریک، زود رنج، سرسخت، خودسر، لجوج و دارای خصوصیتهای اخلاقی بسیار عجیب و غریب و دور از انتظار بود.

    عدی فردی سادیستیک بود به طوری که رفتارهای ظالمانه و ستمگرانه ای که در هر زمینه ای از خود نشان می داد او را به عنوان فردی بدون ذره ای تمدن و آداب اجتماعی معرفی می کرد.

    ناگفته نماند که این ویژگیها تنها قسمتی از شخصیت منفور عدی را تشکیل می‌دادند.

    با اینکه عدی به عنوان پسر حاکم عراق مورد توجه و مساعد افراد بیشماری قرار داشت، اما در طول مدت زندگی اش با مشکلات بسیاری روبرو بود و این مشکلات را به دیگران نیز انتقال می‌داد.

    به طوری که معضلات زندگی خصوصی اش به زندگی سیاسی و کاری اش منتقل می شد.

    او به عنوان رئیس کمیته المپیک عراق و کسی که مسئول یکی از بخشهای مهم ورزشی این کشور به شمار می‌رفت در این پست و مقام زندگی بسیاری از ورزشکاران عراقی را دستخوش تحولات رقت انگیزی کرد و باعث مرگ تعداد بیشماری از آنها شد.

    عدی علاقه بسیار زیادی به اتومبیل داشت.

    به طوریکه در طول درگیریهایی که در سال 1991 در منطقه خلیج فارس ایجاد شد، او با استفاده از نفوذ و قدرتی که در اختیار داشت صدها اتومبیل گران قیمت و بی نظیر را از کشور کویت وارد عراق کرد و همه آنها را در گاراژهای مخصوصی نگهداری کرد.

    اولین حضور وی در عرصه ورزش به زمانی باز می‌گردد که عدی با برخورداری از موقعیت، قدرت و سرمایه پدرش به طور تفریحی در صنعت ورزش سرمایه گذاری های کلانی انجام داد.

    اقتدار و قدرت صدام بارها و بارها پسرانش را از موقعیت های سخت و دشوار رهایی بخشیده است به طوری که با اعطای پست مدیریت یکی از روزنامه های بین المللی به عدی موفق شدتاً بسیاری از حقایق را واژگون نشان دهد و مانع از انتشار و درج کارهای ننگین آنها در سرتاسر دنیا شود.

    دوستان و نزدیکان سابق عدی در خاطرات یا اعترافات خود پرده از بسیاری از جنایاتی که وی مرتکب شده بود برداشتند.

    نکته مشترکی که در همه این حکایتها به چشم می خورد، رفتارها و برخوردهایی که وی با زیردستان و افراد تحت نظرش انجام می داده است.

    کلیه عملکردهای او در جنایاتش بیماری سادیسم را در او تایید می کند.

    لطیف یحیی ازعراقیانی است که ناخواسته وارد حلقه های نزدیک به صدام حسین و خانواده حاکم بر عراق شد.

    او به علت شباهت بسیار زیادی که به «عدی» پسر بزرگ صدام حسین داشت، مجبور شد برای چند سال نقش بدل او را ایفا کند.

    به گفته یحیی، او هم مانند عدی بادیگاردهای مخصوص به خود را داشت اما با این تفاوت که آنان هم مأمور حفظ جانش بودند و هم میر غضبی که جانش را در اختیار داشتند.

    گفت وگوی زیر خاطرات «لطیف یحیی» بدل عدی است که نکات خواندنی و عبرت آموزی را از رفتار پسر صدام حسین و شخص او و اصولاً رژیم صدام را دربردارد.

    لطیف یحیی چهارسال بدل عدی بود و از سال ۱۹۹۱ در لندن زندگی می کند و چند بار هم از سوء قصد مأموران رژیم گذشته عراق جان سالم به در برده است.

    اما قصی نیز ازاو دست کمی نداشت ، ولی وی هوشیارتر از عدی عمل می کرد ، او کارهایش را بیشتر مخفیانه انجام می داد وهمین سبب شده بود تا درپیش پدر جای بهتری برای خود باز کند .

    این دو در 31 تیرماه 1382 / 22 جولای 2003 پس از شش ساعت درگیری مسلحانه و خونین با نیروهای امریکایی در مخفیگاهشان ، در یک ویلا درشهر موصل به صورت وحشتناکی کشته شدند .

    عدی در هنگام مرگ 39 ساله بود .

    قصی نیز 37 ساله بود .

    صدام حسین تکریتی با لباس اونیفورم سبزرنگ بعثی ، به همراه درجۀ طلایی رنگ فرماندهی کل قوا که در بالای آن نقش عقاب سومری دیده می شود مشغول سخنرانی است .

    او بزرگترین شخصیت قدرتی عراق بود که همۀ یاران و قوایش از وی سخت حساب می بردند .

    او در اکثر شهرهای عراق در میدانها ، مجسمه های بزرگی از خود نصب می کرد تا بلکه کمی از عقده های گرانبار دوران کودکی و نوجوانی خود را تسلی بخشد .

    وی بهترین لباسهای دوخت ایتالیا و پاریس را برای خود تهیه می کرد .

    ازکفش گرفته تا کروات و کت و شلوار ، سیگار برگ هاوانایی را در بسیاری از مراسم مصرف می کرد و از بهترین مشروبات فرانسوی استفاده می کرد .

    در تمام شهرها تصاویر بزرگی از خودش با لباسهای مختلف نصب می کرد و روز تولدش را (بیست و هشت آوریل) یکی از اعیاد ملّی عراق کرده بود .

    تلوزیون عراق مرتب ترانه هایی پخش می کرد که سرتاپا ستایش صدام بود .

    تصاویر، مجسمه هایش در تمام نقاط بغداد به فراوانی دیده می شد .

    در صورتی که ملت عراق در فقر و تهیدستی می لولیدند ، او و سران حکومتش از زندگی های فوق العاده شیک و مدرن برخوردار بودند و تنها خودشان را می دیدند .

    صدام شیفتۀ مدح و ستایش خود بود و این سرچشمه از کمبودهای دوران کودکی او می گرفت ، او کاخها و قصرهایی در عراق ساخته بود که چشم را خیره می ساخت ، و تنها حد اقل ده قصر در بغداد داشت .

    وی به تمامی آرزوهایش رسید و نصف عمر خویش را در رفاه کامل گذراند ، او مرتکب جنایاتی شد که در تاریخ جاودانه ماند و ملت ستم کشیدۀ عراق هیچ زمانی این ظلمهای شدید صدام ، بعثیها و کسانی که در سفرۀ صدام حسین دست داشتند را از یاد نخواهد برد .

    ستم هایی که پسران او و مخصوصآ عـدی در حقشان روا داشت ، غارتها ، قتلها و زورگویی های این بلند پایگان بعثی که قدرتی بالاتراز خودشان در عـراق نبود .

    آنها گرگهای سیرناپذیری بودند که تنها و تنها منافع خود را می دیدند و هرکس و هرچیزی که مانع راهشان بود باید به شدیدترین شکل ممکن ازسر راه برداشته می شد .

    صدام در سال 1988 از روستای دجیل بازدید کرد که در این میان سوء قصد ناکامی به او شد ، و وی جواب این حرکت را با قتل عام مردم این روستا پاسخ داد ، این یک نمونه از مواردی است که او همه چیزرا فدای خود میکند ، و قتل دامادهایش نمونه دیگر .

    صدام حسین نمونۀ کامل یک انسان آدم کش ، غارتگر، زورگو ، خود خواه ، حریص و بی عاطفه بود .

    او تنها به قدرت فکر می کرد و نشان تمامی جهانیان داد که با جنایاتش فقط قدرت را میدید .

    او لقب سردارقادسیه را به خود داده بود ، اما این سردار از پا درآمد و در دادگاه جوابگو شد .

    او به ایران حمله کرد ، چقدر خسارت مالی به ایران وارد آورد ، چقدر جوان را زیر خاک کرد .

    به کویت حمله نمود و غارت و کشتن را سرلوحۀ کردارخود قرارداده بود .

    تمام اینها برای چه بود؟

    تنها و تنها برای قدرت و ثروت .

    برای اینکه افکار درون مغزش افکار دیکتاتورانه بود ، با نگاه به تاریخ رئیس جمهوری وی در عراق متوجه خواهیم شد که او زورگو بود ، برای ملتش ، برای حتی کشورهای همجوار .

    اما سرانجام ازپای درآمد و مردم عراق ازشـر او ، خانواده و یارانش نفس راحتی کشیدند .

    صدام حسین سالانه میلیاردها دلارازطریق فروش نفت بدست می آورد ، اما این مبالغ هنگفت تنها درراه اهداف شوم وی و یاران و هم قطارانش خرج و یا پس اندازمی شد و ملت مظلوم عـراق درفقرو تنگدستی کامل بسرمی بردند .

    او این درآمدها را به عنوان مثال ، برای هشت سال جنگ با ایران خرج کرد ، وی با خرید سلاحهای مدرن آن زمان ازاروپا و امریکا قصد ابرقدرت شدن درمنطقه را داشت .

    وی هزینۀ سنگینی برای تصرف کویت متحمل شد ، در11 مرداد 1369 / 2 اوت 1990 به کشوررسمی کویت حمله برد و خاک آن را ضمیمه عراق کرد .

    کویتیها آن قدر ثروتمند و مرفه شده بودند که حسادت حکومت بعث عـراق و حتی مردم این کشوررا برمی انگیختند .

    اکثرآنان ازاواسط بهارخاک کشورشان را ترک می کردند و برای گذراندن ایام بهار و تابستان به اروپا و ترکیه و گاهی به مصر و لبنان و ایران سفر می کردند .

    صدام پس از ناامیدی ازتصّرف خوزستان ، مدتی بود که به کویت ثروتمند و ارتش مینیاتوری کوچک آن و مالهای انباشته شده در محله ها و ویلاهای این کشور فکر می کرد .

    در تاریخ نامبرده ، نظامیان عراق به سوی کویت روانه شدند .

    ساعتها دراتوبان الخدیجه ، میان بغداد و کویت ، حرکت ستونهای نظامی آغاز شده بود .

    ارتش کویت توان مقابله با عراقیها را نداشت .

    امیرکویت به همراه خانواده راهی مرز عربستان می شوند .

    برادر امیر ، فهد الاحمد الصباح ، درقصر امارات باقی ماند و در جنگ تن به تن با سربازان عراقی به شکـلی دلخراش به قتل می رسد .

    سربازان عراقی برای خوشنودی دیکتاتور جنازۀ وی را در خیابانها کشیدند ، سپس تانکی ازروی جسد عبور کرد و هرچه از آن را که باقی ماند را در چاه فاضلابی ریختند .

    در بغداد جشن و پایکوبی آغاز می شود ، پسر صدام ، عـدی و گاردهای سیاهپوش او مسلسل به دست و سوار برخودروهای آخرین مدل شیک و برّاق از کلوپ السعید بیرون می ریزند و در خیابانها به شلیک رگبار مسلسل و هلهله و فریاد و رقص و کوبیدن دهل و به صدا در آوردن موسیقی بادی سنتی عـرب می پردازند .

    در این تصویر به خوبی گوشه ایی از وحشی گری رژیم بعث دیده می شود .

    حال باید دید که در شهرها و محله ها چه کرده اند، عراقیهای حریص و قاتل که تنها به خوشنودی دیکتاتور می اندیشند ، بلکه برای این دریدگی آنها ، پاداش شیرینی به آنان دهد.

    امریکا ، رفته رفته متوجه می شود که با بخشندگی خود چه جانور مهار نشدنی را بوجود آورده .

    مردم کویت عادت به این همه عربده کشی و تیراندازی بی هدف و هلهله وحشیانه فاتحان ندارند .

    سیل گشنگان عـراقی و حریص به کویت راه یافته و به هیچ چیزی رحم نمی کنند و هر انتقادی را با گلوله پاسخ می دهند .

    در نتیجه با غارتگری های آنچنانی بعثیها که تنها برای رئیس 3216 شمش طلا و 63 تن سکه طلا به همراه هـزاران اسکناس ارز خارجی که آنها را از مخازن بانک مرکزی و ملّی کویت درآورده بودند با هلی کوپتر برای دیکتاتور ارسال کردند ، امریکا ساکت ننشست و درگیری با صدام را آغاز نمود .

    وی با آگاهی از اینکه در آینده نزدیک حمله ایی درپیش است ، تمام خانواده را بجز قصی روانه اردن کرد که البته خانواده سران حکومتی نیز با آنان همراه بودند .

    نیروی هوایی امریکا ، انگلیس ، عربستان ، کویت و فرانسه در بمباران عـراق شرکت کردند .

    در این حال صدام ساکت نماند و پنجاه چاه نفت کویت را به آتش کشید و حدود 11 بار به اسرائیل حملۀ موشکی کرد .

    چون صدام حاضر به ترک کویت نشد ، جنگ زمینی آغاز شد .

    صدام در جریان جنگ صد ساعته با امریکا در نهایت چون توان مقابله نداشت کوتاه آمد .

    نمونۀ این وحشی گریها وحتی شاید بدترازآن را در جنگ هشت سالۀ ایران و عـراق دیدیم ، تمامی این شواهد و مدارک بیانگر این است که رژیم بعث و سرکردۀ آن صد درصد موافق چنین جنایات و شقاوتهایی می باشد .

    او و یاران جلادش دست به دست همدیگرداده بودند و مانند دشمنان قسم خورده ایی به جان مردم بدبخت عـراق افتاده بودند و مثل زالو خون این ملّت را می مکیدند و جالب اینجاست که سیری نداشتند و لحظه به لحظه تشنه تر و افسارگسیخته تر میشدند.

    درطی سالهای 1980 تا 1990 ، تعداد قصرهای ساخته شده برای صدام و خانواده اش و بلند پایگان بعثی در سرار کشور به 49 باب می رسید .

    او با سماجت تمام برتخت فرمانروایی اش چسبیده بود و پیاپی دستورهایی برای نصب مجسمه های بی شمارخود در بغداد و دیگرشهرهای عـراق صادرمی کرد .

    درهر حال صدام حسین تکریتی نزد ملّت عراق ، کشورهای همسایه وجهان کارنامۀ بسیارسیاه و تبهکارانه ایی برجای گذاشت که برای سالهای درازی درذهنها باقی خواهد ماند و پاک نشدنی است .

    در کجای منشور ملی عراق آورده شده که ارازل و اوباشی همچون برزان ، وثبان و دیگر گرسنگان تکریتی ، مسندهای بزرگ کشوری و لشگری را به خود اختصاص دهند .

    در کدام اصل و ماده آمده است که رئیس جمهوری حق دارد مانند امپراتوران آشور امر به کشتار مردم شهری از شهرهای کشور دهد .

    صدام و دانه به دانه یارانش دیکتاتور بودند ، تمام این افراد به نوبۀ خود جنایات بسیاری انجام دادند و می بایست روزی نه چندان دور جوابگو باشند .

    مرد جوانی که به طور شکسته انگلیسی صحبت می کند با افسوس فراوان می گوید : این صدام ، همه وقت به فکرجنگ است .

    او عاشق جنگ است .

    بر اساس کدام قانون و دستوری اجازه داده شد ، تا خانوادۀ گدا گشنۀ محروم و فقیر و حسرت به دل اهل العوجه ، مجاز باشند تمام عراق را بچاپند و تمام پستهای نان و آب دار را به خود اختصاص دهند و به شکل یک دار و دستۀ مافیایی مشرق زمینی عمل کنند .

    در کدام اساسنامه و منشوری به عـدی اجازه داده شده بود که به ناموس هر زن شوهردار و دختر زیبای عـراقی تعرض کند ، دست روی هر ثروتی از ثروتهای عـراق بگذارد و به کوچک و بزرگ رحم نکند .

    در شعارهای حزب بعث هیچ اشاره ایی نشده بود که زن صدام ، ساجده ، می تواند ذخایر و جواهرات ملی عراق را برای خود بردارد .

    و در کل هر سه همسر وی برای خود کاخهای اختصاصی داشته باشند و در بهترین اتومبیلهای ملیون دلاری رفت و آمد کنند .

    صدام عاشق تیراندازی در انظار مردم بود .

    تلوزیون عـراق مرتبآ تصاویر تیراندازی وی را در صحنه های مختلف و مکانهای متفاوت پخش می کرد .

    دیکتاتور علاقۀ زیادی به اسلحه داشت و کلکسیون بزرگی حاوی انواع سلاحهای گرم در اختیار داشت و از بازدید آن لذت می برد .

    روز 18 مارس سال 2003 میلادی برابر با 27 اسفند ماه سال 1381 ، جورج .

    دبلیو .

    بوش رئیس جمهور امریکا ، با چهره ایی عبوث و اخم کرده بر صفحۀ تلوزیون ظاهر شد و در پیامی کوتاه خطاب به صدام حسین ، رئیس جمهور عـراق و پسرانش برای ترک عراق 48 ساعت وقت داد .

    بوش تهدید نمود در صورت بی اعتنایی افراد نامبرده ، امریکا و تمام متحدینش با تمام قوا به خاک عراق حملۀ نظامی خواهند کرد .

    پس از حادثۀ یازده سپتامبر سال 2001 ، و حملۀ تروریستها به دو آسمان خراش مرکز تجارت بین المللی نیویورک ، رئیس جمهور امریکا ، عراق را یکی از کانونهای فتنه و مهد شرارت و حمایت از تروریسم خواند و تصمیم به سرنگون کردن رژیم بعثی گرفت .

    در طی ماههای متمادی ، بازرسان سازمان ملل متحد ، برای بررسی وضعیت سلاحهای مرگبار عراق به این کشور فرستاده شده بودند .

    گرچه بازرسان مدرکی مبنی بر وجود سلاحهای مرگبار شیمیایی و کشتار جمعی نیافته بودند ، اما بزرگان دولت امریکا سخت بر این باور بودند که صدام حسین با زیرکی تمام ، این سلاحها را در جایی دور از دسترس بازرسان قرار داده .

    شبکه‌های ماهواره‌ای جهانی در ۱۵ فروردین (۴ آوریل) تصویر رهـبر عراق را در حالی که توسط طرفدارانش احاطه شده بود و در خیابان‌های پایتخت بمباران‌شده‌اش قدم می‌زد پخش کردند.

    دود حاصل از سوختن نفت در دوردست قابل مشاهده بود.

    در حالی که نیروهای زمینی ائتلاف به رهبری امریکا در حال پیشروی به سمت پایتخت بودند، صدام حسین با لبانی خندان به مردم سلام کرده و با شعارهای آنها همراهی می‌کرد.

    صدام از نقطه‌نظر امریکایی‌ها همچنان به عنوان تهدیدی برای هم‌پیمانان غربی مثل کشور نفت‌خیز عربستان سعودی و اسرائیل، خطری برای محموله‌های نفتی خلیج فارس و ثبات خاورمیانه به شمار می‌رفت.

    جرج.دبلیو.بوش رئیس جمهور امریکا به همراه بسیاری از پایه بلندان نظامی و سیاسی ماهها بر روی طرح حمله به عراق مذاکره و تبادل نظر کردند .

    صدام حسین دو راه بیشتر در پیش نداشت ، یا جنگ و مقابله با امریکا ، و دیگر تسلیم شدن به هر شکل در مقابل خواسته های دولت امریکا .

    اما آیا برای دیکتاتور آسان و سهل بود که به راحتی و تنها با یک حرف بوش از مسند قدرت کناره گیرد .

    آنهم قدرتی که با چه مشکلات و سختیهایی به دست آورده بود و سالها برای حفظ آن کوشیده بود .

    از طرف دیگر در چشم جهانیان و اطرافیانش کوچک می شد اگر می خواست به خواست دولت امریکا تن دردهد و بدون هیچ مشکلی دستهایش را بالا ببرد .

    در نتیجه مجلس شوری با یاران بعثی و وفادار خود ترتیب داد تا چاره ایی بکنند .

    ولی اینبار صدام سخت در اشتباه بود !

    وی هر کاری که می کرد و هر راه حلّی را که پیدا می کرد نهایتآ باید سقوطش انجام می پذیرفت ، این خواست دولت امریکا و شرکایش بود .

    صدام چه می جنگید و چه تسلیم می شد باید از قدرت و ثروتهای کلان چشم پوشی می کرد .

    اما برای عراقی که توان نظامی امریکا را نداشت ، چگونه جنگ با او و متحدانش امکان پذیر بود ، اگر می خواستند تسلیم شوند ، چگونه از آن همه قدرت و شوکت و مالها و خوشیهای بی شمار می گذشتند .

    ولی صدام حسین دلخوش بود که شاید ، شاید این بار سازمان ملل متحد و دوستان فرانسوی و آلمانی و روس او که منافع سرشاری از قراردادهای نفتی با عـراق دارند و در گذشته میلیاردها دلار سلاح رزمی متعارف و شیمیایی به آن کشور فروخته اند جلوی دولت امریکا و بوش خواهند ایستاد .

    آری ، امید صدام به دخالت کشورهای دیگر به ناامید تبدیل گشت .

    دیگر وقت خداحافظی با حکومت و قدرت و ثروتهای بی شمار رسیده بود .

    اما صدام حسین و یارانش مرتبآ برای خالی نبودن عریضه در رادیو و تلوزیون ظاهر می شدند و با سخنان تند و قلدرانه امریکا را شکست خورده می نامیدند و مرتبآ سخن از ناکامی امریکا در جنگ با رژیم بعث می کردند .

    عدی فرزند بزرگ صدام ، گفته بود : کاری خواهیم کرد که مادران سربازان امریکایی به حال فرزندانشان به جای اشک ، خون گریه کنند !

    آیا واقعآ سران رژیم بعث می خواستند ضربۀ کاری و محکمی در وقت مناسب به نیروهای امریکایی وارد آورند .

    بایـــــد منتظر ماند و به عاقبت کار اندیشید .

    بمبهای امریکا روی هدفهایی که به دیکتاتورعراق از همه نزدیکترند متمرکز شده است ، از جمله دو پسرصدام و علی حسن المجید که سه تن از عناصر کلیدی رژیم صدام به شمار می روند .

    پس از پایان مدّت ضرب الاجل بوش به صدام و پسرانش ، در حالی که آنان سخت به ریسمان قدرت خود چسبیده بودند ، بمباران شدید بغداد شروع شد .

    در کنار بمباران بغداد ، تصاویر استثنایی به دست رسانه های گروهی می رسید که خبر از نابود شدن رژیم صدام داشت .

    نیروهای زمینی متحدان با دشواری و مشقت در صحرا به پیش می رفتند ، که نمایشی بود هم از قوای سهمگین و خشن وهم تا حدودی با احتیاط و ملاحضه کاری .

    ستونهای غلیظی از دود سیاه برفراز شهر بغداد دیده می شد .

    شبهای بغداد پر است از آتش و سروصدا .

    همچنان که هزاران موشک تاماهاک و بمبهای هوشمند به اهداف خود برخورد می کنند ، بادکنکهایی از شعله های نارنجی رنگ و سوزان به آسمان می روند .

    در روشنایی روز سکوت ترسناکی برشهر حاکم است و تنها صدای جرق جرق سوختن ساختمانهای در حال سوختن و زوزۀ آژیر آمبولانسها آن را می شکند .

    دیگر از ساختماهای دولتی بلند و کاخهای با شکوه و عظمت که زمانی در کرانه های رود فرات قرار داشتند خبری نیست و تنها از آنها تلی از آوار باقی مانده .

    در گوشه و کنار کشور درگیریهای کوچکی میان ارتش عـراق و نیروهای امریکایی رخ می دهد ، چند حلقه چاه نفت بدست بعثی ها آتش گرفت.

    نظامیان امریکایی و انگلیسی از سمت جنوب وارد خاک عراق شدند و به سمت بصره پیش می رفتند .

    روحیۀ ارتش عراق به شدّت تضعیف شده بود و مدرک این گفته نبود مقاومت ارتش در برابر نظامیان خارجی است .

• « سفریس» پس از کودتای نظامی ۱۹۶۷ مخالفت خود را با دیکتاتوری «پاپادوپولوس » اعلام کرد که باعث محبوبیت او در نسل جوان یونان شد. وی ترس خود را از پیروزی فرهنگ تجاری ابراز کرده است. نام خانوادگی اصلی او «جرجیوس سفریادس » بود. سفریس یکی از برجسته ترین چهره های شعر یونان بوده و هست ، اولین یونانی برنده نوبل ادبیات (۱۹۶۳) ، مقاله نویس و دیپلمات . او در ...

مهمترین حرکت ضد استعماری در دهه1950 م / 1330در منطقه خاور میانه بود نهضتی که با ملی کردن صنایع عظیم نفت ، راه را برای افوال قدرت استعماری انگلیس در خاور میانه وحتی آسیا وآفریقا باز وهموار نمود . کوشش برای بازگرداندن حاکمیت ایران بر منابع نفت ، از نخستین سالهای پس از شهریور 1320 وسر نگونی رژیم شاه به تدریج آغاز شد . آنچه در این قسمت مورد نظر است رهبران درجه اول ونقش آنها در نهضت ...

مکتب لهستان حاصل ذوق و دیدگاههای متنوع جمعی از نقاشان و طراحان گرافیک و به اعتقاد منتقدان دهه 50 تا 70 دوران طلایی پوسترهای لهستانی بود. اگرچه این آثار هنری تبلیغی محسوب می شد، اما به هیچ یک از آثار ارائه شده در غرب شباهت نداشت جهان بینی غیرمتعارف و منحصر به فرد این آثار از میان سبک های غربی نظیر آرنوو، سوررئالیسم و پاپ آرت تکامل یافت. طراحان لهستانی با بی قیدی نسبت به قوانین ...

مقدمه : انقلاب ایران همگان را شگفت زده کرد . کشوری که فرض می شد با ثبات ترین رژیم در منطقه باشد صحنه ی جنبش توده ای علیه رژیم شاه شد . همچنین پیامدهای انقلاب نیز اعجاب برانگیز بوده است . چه حکومت دین سالار جانشین حکومت پادشاهی شد و نیروهای سکولار برکنار شدند . تصرف قدرت دولت توسط روحانیون منتج به درگیری آنها از یک سو و متحدان سکولار و مخالفانش از سوی دیگر شد . ولی ، گروههای ...

یکی ازتناقض های دنیای ما این است که همه از دمکراسی ملی خود صحبت می کنند وکسی نیست که ازدمکراسی بین دولتها و ملتها سخن بگوید .اگر هر عضو خانواده ای از دمکراسی نوع خود صحبت کند بدون اینکه دمکراسی در بین آن خانواده وجود داشته باشد سرنوشت چنین خانواده ای چه خواهد بود ؟ در جامعۀ بشری نیز اگر به فرض ،درهمۀ ملتها دمکراسی مود علاقه خود را پیاده کنند ولی میان خود دمکراسی نداشته باشند ...

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانى از سلاله زهراى اطهر سلام الله علیها, روح الله الموسوى الخمینى پاى بر خاکدان طبیعت نهاد . او وارث سجایاى آباء و اجدادى بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم وکسب معارف الهى کوشیده اند. پدر ...

مقدمه مطالعه تاریخ روابط عمومی در دنیا حاکی از آن است که در هر مقطع تاریخی بر یکی از عناصر تشکیل‌دهنده جوهره روابط عمومی تاکید شده است. هنر روابط عمومی در واقع به دوران پیشین از تاریخ روابط عمومی بر می‌گردد که از 5000 سال پیش از میلاد مسیح تا اندکی پس از جنگ جهانی اول را در بر می‌گیرد. تکنیک‌های روابط عمومی از زمانی آغاز می‌شود که تحولات عظیمی در زمینه تکنولوژی و علم انسان رخ ...

درآمد با صدور فرمان مشروطیت و استقرار حکومت قانون، فصل جدیدی در تاریخ سیاسی ایران آغاز گردید. در عصر اول نظام مشروطه (1285 تا 1304 ه‍ . ش) مجالس اول تا پنجم شورای ملی توسط پادشاهان اواخر دوره قاجار (مظفرالدین شاه، محمد علی شاه، احمدشاه) افتتاح شد. اما به دلیل استمرار سلطه استبداد و استعمار وحوادث بین المللی مجالس این دوره هر یک به طریقی منحل گردیدند . از ویژگی های برجسته مجالس ...

۲۱ آوریل سال ۱۸۶۴ تولد ماکس وبر در « ارفوت » ، در « تورنیگه » . پدرش حقوقدان بود ، از خانواده‌ی صاحبان صنایع و تجار نساجی « وستفالی » ، وی در سال ۱۸۶۹ با خانواده اش به برلن آمد و عضو « دیت » شهری ، نماینده‌ی « دیت » پروس و نماینده‌ی « رایشتاک » شد . وی جزو گروه لیبرال های دست راستی تحت رهبری « بنیگس » از اهالی ...

هنگامی که نظام پهلوی در سایه‌ی استبداد و خفقان، به اوج مستی خود رسیده بود، جامعه‌ی ایرانی واکنش‌هایی خاص در این دوران به‌نمایش گذاشت که این واکنش‌ها از چشم درباریان مخفی نماند. بروز نارضایتی، شکل‌گیری انقلاب اسلامی و شکست سلسله‌ی پهلوی، حلقه‌ی نهایی اوضاع سیاسی جاری در زمان حکومت پهلوی بود. نشانه‌های انحطاط از اواسط دهه‌ی 50 شمسی به چشم می‌خورد و حتی نزدیکان به دربار آن را احساس ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول