دانلود تحقیق پیشینه (دوره ی قاجاریه)

Word 113 KB 16508 28
مشخص نشده مشخص نشده علوم سیاسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید» ، در مورد تأسیس دارالفنون در دوره ی قاجاریه می نویسد:
    «نام مدرسه ای که به فرمان امیرکبیرتأسیس شد دارالفنون بود و این نام بالصراحه در روزنامه وقایع اتفاقیه مکرر دیده می شود ولی خود امیرکبیر در نامه ای که برای استخدام معلم به (جان داود) نوشته است آن را مکتب خانه پادشاهی خوانده و در نخستین خبر تأسیس آن هم(تعلیم خانه) نام برده شده است.

    و محتمل است که گذراندن نام دارالفنون تقلیدی از دارالفنون عثمانی و اساساً تأسیس آن هم، به همان اسم و روش کار، یکی از نتیجه های هم چشمی مخصوص امیر با اولیای دولت عثمانی بوده است.


    محل دارالفنون همان جا بود که (الآن) دبیرستان دارالفنون هست.

    در سال 1266 هجری قمری در این محل که در شمال شرقی ارگ شاهی و قبلاً سربازخانه بود شروع به ساختمای مدرسه کردند.

    تا یکسال کار چندان پیشرفت نداشت و چون امیر می خواست زودتر به نتیجه برسد از سال 1267 میرزا رضای مهندس باشی را که در زمان فتحعلیشاه به لندن اعزام شده بود و درآنجا درس خوانده بود مأمور تهیه ی نقشه ی ساختمان کرد.

    میرزا رضا ظاهراً از روی نقشه سربازخانه و عمارت (وولیچ) انگلستان نقشه ساختمان را تهیه نمود.

    (محمد تقی خان معمار باشی) ساختمان آن را به عهده گرفت و در همان سال قسمت شرقی آن خاتمه یافت و این عمارت که به قول روزنامه وقایع اتفاقیه بنایی عالی و طرحی جدید مشتمل بر پنجاه حجره ی منقشِ مذهبِ وسیع بود، در سال 1269 هجری قمری به اتمام رسید.»
    تجدید بنای دارالفنون
    در نقشه ی عبدالغفار که به سال 1309 هجری قمری یعنی به فاصله بیش از 40 سال از ساخت مدرسه [در دوره ی قاجاریه] تهیه شده، ورودی اصلی دارالفنون از جنوب و از طریق معبری متصل به خیابان الماسیه است.

    قورخانه مبارکه و مسجد مهد علیا نیز در این خیابان قرار دارند.

    در این نقشه خیابان الماسیه از شمال به میدان توپخانه و از جنوب به خیابان درب اندرون متصل می شده است.

    تأتر و تماشاخانه ی مدرسه در شمال شرقی بنا و در لبه ی خیابان ناصرخسرو و در حدود شمالی موقعیت فعلی ورودی مدرسه قرار دارد.

    دکتر عیسی صدیق در کتاب «یادگار عمر» در مورد شکل اولیه و تغییرات مدرسه که به دستور او انجام شده است، می نویسد:
    «درسال 1327 عمارت دارالفنون در اساس همان بود که در سال 1268 به دستور امیرکبیر ساخته شده بود و تا سال 1348 باقی بود و در وسط یک حیاط وسیع مشجر حوض بزرگی قرار داشت که قسمتی از آب شاه دائماً از آن می گذشت.

    در چهار طرف حیاط مذکور اطاق های درس بود و جلوی تمام آنها دور تا دور ایوان یک سره با گنبدهای آجری که از سمت حیاط بر ستون های عریض و ضخیم آجری تکیه داشت.

    عرض ایوان سرتاسری بیش از 5 متر بود و به همین سبب تمام اتاق های درس کمی تاریک بود.اتاق های ضلع جنوب را بر مجرای قنات بزرگ شاه ساخته بودند و همیشه مرطوب بود.

    در موقع تحصیل من [ عیسی صدیق ] در اتاق های نمناک جنوبی کلاس نقاشی و زبان انگلیسی و مقدمات طب دائر بود.
    «درسال 1327 عمارت دارالفنون در اساس همان بود که در سال 1268 به دستور امیرکبیر ساخته شده بود و تا سال 1348 باقی بود و در وسط یک حیاط وسیع مشجر حوض بزرگی قرار داشت که قسمتی از آب شاه دائماً از آن می گذشت.

    در موقع تحصیل من [ عیسی صدیق ] در اتاق های نمناک جنوبی کلاس نقاشی و زبان انگلیسی و مقدمات طب دائر بود.

    در موقع تجدید این بنا در سال 1348 هجری قمری مطابق با 1307 شمسی ریاست تعلیمات عمومی کشور با من بود و به مهندس مارکف خاطر نشان شد که ساختمان جدید دارالفنون باید تالار اجتماعات داشته باشد.

    بنابراین اضلاع شمالی، شرقی، غربی اختصاص به کلاس درس داده شود و تالار اجتماعات در جنوب حیاط قرار گیرد.

    مهندس مارکف این نظر را به کار بست ولی با وسایل و مصالح آن روز نتوانست مانع رطوبت کف دیوارهای تالار شود.» در مورد چگونگی و مراحل ساخت دارالفنون روزنامه ها و نشریات وقت از سال 1307 شمسی اطلاعاتی در اختیار قرار می دهند: «ساختمان قسمت غربی مدرسه ی دارالفنون که دارای 12 کلاس و دو طبقه است خاتمه یافته و فقط جزئی تعمیری باقی دارد...

    و قرار است اول فروردین 1308 شاگردان به قسمت جدید انتقال یابند.

    برای نصب یک دستگاه بزرگ در مدرسه نیز دستور داده شده مناره ی ساعتی در حیاط مدرسه ساخته شود.

    مخارج این ساختمان تاکنون در حدود 16 هزار تومان شده.

    همچنین دستور داده شده که عمارت شمالی مدرسه را خراب و از اول سال 1308 شروع به ساختمان جدید نمایند.» «از چندی به این طرف وزارت معارف شروع به تعمیرات و ساختمان جدید عمارت مدرسه ی دارالفنون نموده و عملیات ساختمان بنای جدید به جدیت تعقیب گردیده که زودتر تمام شود و به قرار معلوم پس از تکمیل عمارت و ساختمان های جدید مدرسه ی عالی طب به آنجا منتقل می شود.» در سال 1313، دو تالار بزرگ جهت نمایش و خطابه ساخته شد.

    خصوصیات معماری: سنگ بنای دارالفنون در اوائل 1266 ق در زمینی واقع در شمال شرقی ارگ که پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد.

    نقشه آن را میرزا رضای مهندس از شاگردانی بود که زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلیس رفته بود کشیده شده و محمدتقی خان معمارباشی آن را ساخت و شاهزاده بهرام میرزا به کار بنایی آن رسیدگی می کرد.

    ساختمان بخش شرقی دارالفنون تا اواخر 1267 به انجام رسید و مورده بهره برداری قرار گرفت و بقیه آن تا اوائل 1269 پایان یافت.

    چهار طرف مدرسه را پنجاه اتاق (منقش مذهب) که هر کدام به طول و عرض چهار ذرع ساخته و در جلوی آنها ایوان های وسیعی را بنا نمودند.

    در گوشه شمال شرقی محوطه تالار تأتر احداث شد، در پشت دارالفنون کارخانه شمع کافوری و آزمایشگاه فیزیک و شیمی و دواسازی برپا نمودند، چاپخانه ای هم ضمیمه آن گردید، به علاوه کتابخانه و سفره خانه ای نیز ساخته شد.

    در ورودی دارالفنون به طرف خیابان ارگ "باب همایون" باز می شد لیکن به سال 1292 ورودی مدرسه به خیابان ناصریه منتقل گردید که تا به امروز نیز این درب استفاده می گردد.

    ساختمان دارالفنون دارای پنجاه اتاق در چهارطرف بود که قسمتی از دیوارهای آن به گچبری و نقش ها و تذهیب های بدیع آراسته گردید، این اتاق ها هم سان و هم اندازه بوند میان حیاط دارالفنون حوض بزرگی قرار گرفته بود، در ضلع شرقی و در کنار خیابان ناصریه چند مغازه ساخته بوند و بر بالای آنها سربازخانه های چند که سال ها هرچند در طی روزگاران بر کالبد این بنای فرهنگی آسیب ها و تغییرات فراوانی وارد گردیده لیکن بسیاری از علما و دانشمندان از این کانون تعلیم و تربیت سر بیرون آورده و خود مسبب تعلیم شاگردانی ممتاز گردیده تا نام دارالفنون را چون نگینی درخشان در صفحات تاریخ فرهنگی ایران به ثبت برسانند.

    امروز بر ماست که از آسیب رساندن بیشتر بر این بنا جلوگیری کرده و با رفع معضلات گوناگونی که گریبانگیر آن شده است و با گنجاندن این یادگار در فهرست آثار ملی- فرهنگی ایران، این بنای باارزش را برای نسل های آینده حفظ بنماییم تا آنان نیز از پرتو تجلیات علمی و آموزشی این چنین میراث گران قدری بهرمند گردند.

    مشخصات بنا: بنای دارالفنون در حال حاضر دارای دو ورودی می باشد که ورودی اصلی آن در ضلع شرقی و در کنار خیابان ناصرخسرو قرار گرفته است ساختمان با داشتن حیاط مرکزی دارای چهار جبهه در اطراف خود p می باشد که تمامی جبه ها در 2 طبقه اجرا گردیده است.

    در جبه شمالی در طبقه همکف چهار اتاق به ابعاد 90/7 × 10/8 متر و در طبقه اول این جبهه نیز چهار اتاق به ابعاد 10/5 × 10/8 وجود دارد.

    در بخش شمالی این جبهه حیاط بزرگی قرار گرفته است که به عنوان زمین بازی مورد استفاده قرار می گیرد.

    در جبهه جنوبی سالن آمفی تآتر به ابعاد 25×13 متر، نمازخانه به ابعاد 21×13متر و سکوی نمایش تآتر به ابعاد 6×5/7 متر قرار گرفته است.

    در جبهه غربی 6 اتاق به ابعاد 9/7 ×1/8 متر وجود دارد و ساختمان انبار نیز در پشت این جبهه قرار دارد.

    در جبهه شرقی چهار اتاق به ابعاد 9/7×1/8 متر و یک سالن به ابعاد 16×8 متر و همچنین انبار تدارکات به ابعاد 5/5 ×4/11 متر که با ورودی مستقل به خیابان ناصرخسرو راه می یابد در این بخش قرار دارد.

    نوع بهره برداری و خصوصیات: کاربری بنا درحال حاضر مدرسه عالی تربیت معلم می باشد.

    به جهت تمام وقت بودن پاره ای از دانشجویان بخشی از اتاق های خواب در طبقه اول قرار دارد.

    تزیین وفرم نما: نمای اصلی ساختمان با آجر 5 سانتی است.

    نما در جبهه شرقی و غربی با پنجره های جناغی در دو طبقه ریتمی یکسان را به وجود آورده است.

    درحالی که سردرهای ورودی در جبه های جنوبی و شمالی نوعی تقارن را ایجاد نموده است.

    از کاشی خشت هفت رنگ به صورت کتیبه و به عنوان تزیین در نما استفاده شده است.

    راهروها و فضاهای داخلی فاقد هرگونه تزیین می باشد.

    بررسی ارزش های هنری معماری دوران قاجار تأثیر هنر ایلات بر معماری دوران قاجار مردم ساکن در سرزمین پهناور ایران را قوام و ایل های مختلفی تشکیل داده اند که همواره در زمینه های مختلف توانسته اند به نوعی هم بستگی که بیشتر به خاطر دفاع از موجودیت خود در برابر بیگانگان بوده است، نائل گشته و حکومت مقتدری را به وجود آورند.

    به همین دلیل در این پهنه همواره با دو نوع هنر مواجه هستیم، یکی هنر ساده اقوام یا روستاییان و دیگر هنر پیچیده تر و قوام یافته تر شهرنشینان.

    اگر قالی و گلیم و گبه را بتوان نمونه ای از این هنر مثال زد، با توجه به جنبه های هنری و بدون هیچ نوع ارزش گذاری، قالی هنر شهر متمدن و گبه یا گلیم هنر ایلات و روستاها بوده است.

    در مواردی که سلسله ها به مدت قابل ملاحظه یا حکومت کرده اند، توانسته اند، هنر و معماری صاحب سبک و هویت به وجود آورند و آن را به ایلات و روستاها نیز تسری دهند.

    ایل قاجار در ابتدا از هنر خطه خراسان به ویژه هنر تیموریان به عنوان سبک هنری ایلات آن منطقه تأثیر گرفت.

    لذا تأثیرات هنر این منطقه را، به ویژه در عناصر تزیینی و نقوش در معماری دوران قاجار می بینیم.

    نقاشی صحنه های شکار، اجرای سمبل شیر و خورشید و اشکال فیگوراتیو و کاربرد رنگ های زرد و قرمز کاشی کاری ها و عناصر تزیینی را از مصادیق تأثیرات هنر ایلات بر معماری دوارن قاجار می توان شمرد.

    در ساختار ایل ها و عشایر سنتی، رئیس ایل در رأس بوده و فرمانروای بلا منازع است.

    در ساختار اجتماعی دوره ی قاجار نیز ریاست قبیله جای خود را به ریاست حکومت داده و حکومت خود، سفارش دهنده معماری است.

    زمینه های هنری حاصل از استیلای قاجاریان به تدریج در نسل های بعدی، به هویتی بدل شد که در دوره پادشاهی نظیر ناصرالدین شاه که خود فردی علاقمند و صاحب عقیده و سلیقه است به رونق معمارری منجر شده و آثار باارزش از آن زمان به یادگار می گذارد.

    چگونگی روند نفوذ هنر معماری اروپاییان به ایران از دوران صفویه که دولت عثمانی به دشمنی با اروپا و ایران پرداخت، توجه اروپاییان به ایران به عنوان نیروی متخاصم عثمانی جلب شد و تقویت ایران به نفوذ اروپاییان انجامید و تعامل فرهنگی و هنری در پی داشت و حتی نقاشانی به ایران آمدند ولی هیچگونه ساختمانی در ایران به دست آنها ساخته نشد و با وضع مطلوبی این بده بستان صورت گرفت.

    در زمان فتحعلیشاه خصوصاً در طی جنگ های 30 ساله با روسیه تزاری ، بسیاری از مورخین و فلاسفه معاصر ایران بر این عقیده اند که آنچه لرزه بر ارکان جامعه ایران وارد نمود و ما ار از خود بیرون اورد و باعث شوک شدید فکری در ما گردید، مواجهه قهرآمیز ما با تجهیزات مدرن بود و در حالیکه فتحعلیشاه هنوز در بی خبری و غرور خود به سر می برد عباس میرزا که خود در جنگ درگیر بود به ضعف و عقب ماندگی فنی و علمی ایران پی برد و ابتدا از راس هرم حکومتی و بعد روشنفکران اراده بر این شد که انتقال وجوه مختلف مدرنیته به ایران انجام شود.

    در نتیجه انتقال نیروی انسانی از ایران به اروپا و بالعکس بدین منظور به وجود آمد و انتقال فرهنگ و هنر اروپایی از طریق این رفت آمدها پدیدار گشت و این طور تصور شد که ظواهر فرهنگی می تواند این نقیصه را جبران کند این روند در زمان ناصرالدین شاه روشی معمول گشت که حتی مراجعه کنندگان به فرنگ کارت پستال هایی که از معماری غربی داشتند را جهت ساختن به معماری به ایرانی جهت الگوبرداری سفارش می دادند.

    سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ و مواجه با ساختمان های آنجا مانند برج ایفل وی را به شگفتی وامی داشت.

    معمارانی به ایران و ایرانیانی برای تحصیل معماری به اروپا رفتند و این روند تا کنون ادامه دارد و برای بعضی ها کارت پستال های آن دوره مجلات کنونی معماری هستند که از آنجا به ایران می آید.

    تا آغاز دوره سلطنت ناصرالدین شاه هیچگونه اثر مهمی از معماری فرنگی دیده نمی‌شود ولی در پایان این دوره بیشتر ساختمان ها به این سبک ساخته می شد واز افتخارات محسوب می گردید.

    به طوریکه اعتمادالسلطنه در توصیف عمارت شمس العماره در کتاب ماثرالاثار چنین می نویسد: کوشک معروف به شمس العماره؛ از عظایم آثار این شهیار و امتیازاتش بر جمیع ابنیه تهران (و بلکه ایران) اظهر من الشمس است و مشتمل بر طبقات پنجگانه است.

    این یادگار بزرگوار به دستیاری دوستعلی خان معیرالممالک به سبک قصور و عمارت فرنگستان طرح ریزی و ساخته و پرداخته شده است.

    معماری قاجار معماری قاجار، در دو مقوله معماری سنتی و حکومتی قابل بررسی بوده و بناهای شاخص آن به طور جداگانه قابل تأمل هستند که اینک به اجمال بدان ها می پردازیم: معماری سنتی معماری سنتی دوارن قاجار را نمی توان به طور متلق به این دوران دانست.

    به نظر می آید، معماران سنتی که براساس روش استاد و شاگردی تجربیات خود را منتقل کرده را ه پیشینیان را ادامه داده اند و سفارش دهندگان حکومتی و محلی تنها به طریقی بر این راه صحه گذاشته اند.

    معماری سنتی از نظر شکل، ساختار و مفهوم، نسل اند نسل به تبعیت از گذشتگان اجرا شده و منبع الهام آن میراث گذشته بوده است.

    مسجد امام (شاه سابق)، مدرسه مروی، دو نمونه از معماری سنتی در تهران و خانه های سنتی، بازارها و تیمچه ها در شهرهای کاشان، یزد، اصفهان، از نمونه های باارزش معماری سنتی ایران در دوران قاجار هستند.

    معماری حکومتی در دوران حکومت سلسله قاجاریه، ساختمان هایی که برای امرای حکومت، اشراف و صاحبان منصبان ساخته شدند، از روحیه ای خاص برخوردار بودند.

    در این مورد می توان به طور خاص به بناهایی که در زمان حکومت ناصرالدین شاه احداث شدند، اشاره کرد.

    معماری دوارن ناصرالدین شاه عصر ناصری، یکی از شاخص ترین دوره ها در معماری و شهرسازی قاجارها بود.

    نخست آنکه دوره سلطنت پنجاه ساله ناصرالدین شاه بیش از یک سوم کل دوره حکومت قاجاریه را شامل می شد و در طی آن زمان، مملکت در یک آرامش نسبی قرار داشت.

    محمدخان قاجار، فتحعلی شاه و محمدشاه هریک جنگ های بسیاری با نیروهای متخاصم داخلی و خارجی داشتند.

    دیگر آنکه در این دوره شهر به سرعت گسترش یافت، حصار قدیم طهماسبی برچیده شد و حصار جدید ناصری جای آن را گرفت.

    مساجد و مدارس قدیمی بسیاری مرمت گردیدند و بناهای جدیدی چون دارالفنون و تکیه دولت احداث شدند.

    کاخ های بسیار زیادی به دستور ناصرالدین شاه احداث شد و تقریباً تمام کاخ های قدیمی به امر وی، مرمت یا بازسازی گردید.

    کاخ ها بناهای مهم حکومتی که در این دوره ساخته شده اند از نظر الهام، شکل کالبدی و نوع تزیینات متفاوت از ساختمان های دوره های قبلی هستند.

    در حقیقت در این دوره، گونه ای معماری ظاهر می شود که در معماری سرزمین ما سابقه نداشته است.

    آنچه در این بناها به چشم می خورد، تلفیقی از عناصر معماری سنتی و معماری نئوکلاسیک غرب است که به ساختمان ها روحیه ای التقاطی می دهند.

    دراین رابطه می توان به استفاده از عناصری چون ساعت، سقف شیبدار فلزی، ستون های فرنگی، پله در محور ساختمان و شاخص کردن پیشانی ساختمان با اقتباس از فرم های غربی در کنار تزیینات فراوان با سمبل ها و عناصر برگرفته از هنر ایلات و تیموریان در کاشی کاری و گچبری اشاره نمود.

    بناهای شاخص معماری حکومتی در اینجا با توجه به تعدد بناهای حکومتی دوره قاجار، تنها به معرفی بناهای شاخصی که از کیفیت هنری خاصی برخوردار هستند، می پردازیم.

    مدرسه دارالفنون این مدرسه که اهمیت تاریخی آن به دلیل همت امیرکبیر در تأسیس آن و استفاده از عناصر فرنگی در نمای آن است، درزمان ناصرالدین شاه ساخته شد.

    درمعماری دارالفنون از عناصری نظیر قوس های نیم دایره رومی، ستون های فرنگی، ساعت و سقف شیبدار استفاده شده است.

    این مدرسه از نظر کالبد فیزیکی و روحیه و جنبه های هنری، ارزشی خاص در مقایسه با معماری مدارس سنتی ایران ندارد.

    پلان آن به صورت حیاط مرکزی بوده و لیکن به دلیل، تدریس علوم جدید با شیوه های آموزش اروپایی برای نخستین بار در ایران و همچنین نفوذ معماری فرنگی از اهمیت خاصی برخوردار است.

    معمار آن میرزا رضا مهندسی باشی، از محصلینی بود که که زمان فتحعلی شاده جهت آموختن فنون مهندسی نظام و قلعه سازی به انگلستان فرستاده شد و با معماری و فن ساختمان به خوبی آشنا بود.

    نتیجه گیری سلسله قاجار که مؤسسین آن از سران ایل قاجار بودند و با جنگ و خونریزی به صورت قهری سلطنت و قدرت مرکزی را بنیان نهادند، به تشریفات روی آوردند و جهت بقای خود و سرزمینشان، غرب را که دستاوردهای علمی و تکنولوژی مدرنیته قدرت جهانگشایی به آن داده بود به کمک طلبیدند و از رأس هرم حکومتی نهایتاً خود باخته غرب گشتند و قهراً به نوعی سلطه تن دادند.

    عامه مردم به حفظ سنت و دین خود پرداختند و شکافی بین حکومت و مردم به وجود آمد.

    معماری سنتی ایران راه خود را به آهستگی ادامه داد و معماری غربی آرام آرام نفوذ کرد.

    ایران به کشوری جهان سوم تبدیل شد که نه متعلق به شرق بود و نه غرب، بلکه در راستای صاحب شدن دستاوردهای ممالک جهان اول می کوشید.

    جای بسی خوشبختی است که ایران به عنوان یک کشور جهان سومی، مستعمره نشد و لیکن شرایطی داشت که قابل مقایسه با کشورهای دیگر جهان سومی نبود.

    به هرحال معماری آن دوره حکایت این جریان تاریخی است و هر چند افتخارات هنر معماری با ؟

    معمارباشی) ساختمان آن را به عهده گرفت و در همان سال قسمت شرقی آن خاتمه یافت و این عمارت که به قول روزنامه وقایع اتفاقیه بنایی عالی و طرحی جدید مشتمل بر پنجاه حجره ی منقش مذهب وسیع بود.

    در سال 1269 هجری قمری بعتمام رسید.

    بنای مدرسه ی دارالفنون در طرح تجدید بنای مدرسه، ورودی اصلی مدرسه از شرق و از خیابان ناصرخسرو است.

    پس از طی فضای واسط راهروی طویلی راه به ایوان شمالی می برد که بر محور تقارن فضای میانی یعنی حیاط مرکزی قرار دارد.

    ایوان دیگری در جنوب حیاط در تقارن با ایوان شمالی است.

    سه طرف حیاط به جز ضلع جنوبی را کلاس ها احاطه کرده اند.

    پنجره های کلاس ها به حیاطی مشجر با حوضی در مرکز گشوده می شود آنچه که نظم فضایی و هندسی حیاط داخلی، ایوان ها و بدنه ها را شکل می دهد در تداوم معماری حیاط های مرکزی دوره ی اسلامی در مدارس و مساجد ایران است.

    چهار ارتباط فرعی مشابه با نمونه های مدارس قدیمی از چهارگوشه بنا به راهروهای سراسری در پشت کلاس ها و پله های طبقه بالا می رسد.

    ایوان جنوبی که در طرح اولیه محل ارتباط اصلی مجموعه با داخل ارگ سلطنتی بوده و ورودی اصلی را تشکیل می داده است.

    در تجدید بنا به بخش فرعی تبدیل شده وبه این ترتیب تغییری اساسی در موقعیت باغ مرکزی (حیاط) در رابطه با محل ورود ایجاد کرده است.

    در این تغییر سلسله مراتب اولیه از بین رفته وارتباطی فرعی از طریق راهرو از خیابان ناصرخسرو جایگزین شده است.

    تمامی ساختمان ها قاجاری مدرسه توسط مارکف تجدید بنا شده است در این نوسازی گرایش های معماری مارکف با معماری قاجاری مدرسه کاملاً متفاوت بوده است ولی نظام عمومی استقرار بنا شامل قرار گرفتن در چهار طرف یک حیاط مرکزی با الگوی مدارس قدیمی ایران بقا شده است.

    تکرار ایوان های شمالی و جنوبی، استفاده از کاشی کاری، مقرنس، آجرکاری و قوس نیز در تجدید بنای دارالفنون همگی در تداوم الگوهای معماری دوره اسلامی و صفوی است.

    روش تجدید بنای مدرسه دارالفنون توسط مارکف را می توان مبتنی بر پذیرش ساختار هندسی و فضایی قبلی بنا و انتخاب معماری اسلامی در پوشش نماها و عناصر و تزیینات به جای معماری فرنگی دوره ی قاجار دانست.

    اما طرح قاجاری بنا ویژگی هایی متفاوت دارد.

    معماری دوره ی قاجار خود به نوعی تداوم معماری دوره ی اسلامی است.

    به خصوص در ساختمان مساجد در عین حال، به کارگیری وسیع سبک های مختلف فرنگی در بسیاری موارد ترکیبی گزینشی از معماری ایرانی و غربی را به وجود آورده است.

    همان طور که گفته شد در دارالفنون دوره ی قاجار، طرح محوطه و هندسه به کار گرفته شده همان هندسه و الگوی مدارس قدیم است.

    امام در طرح نماها، تزیینات و انتخاب عناصر، معماری فرنگی، مؤثر و حاکم است.

    ستون ها و سرستون ها، ریتم تکرار قوس های نیم گرد، قوس های جفتی و تزیینات گل و بته فرنگی که در کتیبه هایی روی نما تکرار می شوند.

    از جمل این تأثیرات محسوب می شوند که در سرتاسر طرح مدرسه به کار گرفته شده اند.

    در مقایسه معماری دو دوره ی قاجاری و دوره ی تجدید بنا از عناوینی از قبیل فرنگی، ایرانی، ایرانی دوره‌ی اسلامی و...

    استفاده می شود.

    تاکنون کار مؤثری برای تدقیق مفاهیم این واژه‌ها انجام نشده است؟

    به خصوص که معنی آنها در دوره های سخت بازسازی و وضعیت امروز ممکن است متفاوت باشند.

    عناوینی ار که برای تعریف نوعی معماری متأثر از زمینه، تاریخ، مکان و فرهنگ بومی شکل گرفته اند.

    درمقطع زمانی دوره ی تحول، یعنی از قاجاریه تاکنون، می توان متأثر از برداشت عمومی و تخصصی یا برگرفته از علوم دیگر از قبیل باستان شناسی یا ترجمه ی مستقیم از واژه ی مرجع (مثلاً زبان انگلیسی) دانست.

    عنوان «فرنگی» در دوره ی قاجری متداول شد و به نوعی معماری مبتنی بر سبک های اروپایی و فرنگی آن زمان اشاره داشت.

    در همان دوره، معماری متأثر از میراث تاریخی اسلامی به «سبک صفوی» مشهور شد.

    با شروع و گسترش علوم باستان شناسی در کشور و تأسیس ادره ی تحقیقات و انجام کاوش های باستان شناسی و تنظیم اسناد و کتاب ها درباره ی هنر و معماری ایران توسط معققانی از قبیل پوپ، گدار، هرتسفلد و...

    عبارت «معماری و هنر ایران» روح یافت.

    این عنوان در مقایسه با عنوان «سبک صفوی» به دوره ی طولانی تری از تاریخ اشاره دارد که خود به هنر ایران دوره ی اسلامی و هنر ایران دوره ی باستان تقسیم می شود.

    در این دوره و پس از آن به طور مشابه در معماری نیز عناوینی چون «معماری ایرانی» مورد استفاده قرار گرفت.

    در دهه ی 40 شمسی معماری جهان به زمینه های فرهنگی و تاریخی توجه بیشتری نشان می داد.

    برخی معماران و متفکران این دوره، در سنت و تاریخ معماری سرزمین خود پیگیری جستجوگرایانه داشتند.

    در ایران برای معرفی این جریان اصطلاح «معماری سنتی» به کار گرفته شد که ترجمه ای مستقیم از زبان مرجع اروپایی است.

    معماری سنتی، معماری نواحی مرکزی و کویری را مورد توجه قارر می داد.

    با این مقایسه، واژه ی «معماری سنتی» بخشی از معماری ایرانی است و واؤه ی «معماری ایرانی» حیطه ای وسیع تر از معماری صفوی دارد.

    در سال های اولیه ی انقلاب اسلامی ایران، واژه ی معماری سنتی با واژه ی معماری اسلامی مترادف شد.

    با مقایسه ی مطالب پیش گفته به نظر می رسد برای معرفی معماری دوره ی قاجار دارالفنون از اصطلاح «سبک فرنگی» و برای معماری دوره ی بازسازی این بنا(در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی) از اصطلاح «شیوه ایرانی دوره اسلامی» می توان استفاده کرد.

    تغییر در گرایش های سبکی مدرسه ی دارالفنون از نمونه های قابل توجه در معرفی تغییرات گرایش های سبکی اوایل قرن جهاردهم است.

    تغییر گرایش های سبکی در دو دوره ی ساخت و و تجدید بنای مدرسه را می توان متأثر از عوامل و زمینه های حکم در این دو مقطع زمانی دانست.

    در اوایل قرن 14 شمسی در معماری کشورهای پیشرفته، که منشأ الهام معماری کشور ما نیز بود، تحولات عظیمی صورت گرفته بود، به نحوی که الگوهای مورد استفاده ی معماران قاجاری در کشور مرجع منسوخ شده بود و تداوم آنها در ایران، با همان سبک و سیاق قبلی منطقی نبود.

    تحولات قابل ملاحظه ی علم باستان شناسی در کشور با حضور محققان و باستان شناسان خارجی صورت گرفته بود.

    اطلاعات بسیار وسیعی در مورد بناها و نحوه تعمیر و مرمت آنها جمع آوری شده بود و نیروهای اجرایی مؤثری سازمان داده شده بودند که در ساخت بناهای نوساز نیز به خدمت گرفته می شدند.

    میراث معماری دوره ی اسلامی عمدتاً تحت نظارت وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه و به سرپرستی آندره گدار در ادره ی عتیقات، موردتوجه معماران وزارت معارف قرار گرفته بود.

    نیکلای مارکف، سموئیل سعید کردستانی و چند معمار دیگر ایرانی و خارجی زیر نظر گدار در طرح مدارس جدید وزارت معارف، از آن بهره می گرفتند.

    تمایل برای ایجاد تحول همراه با حفظ هویت های ملی، به احیای معماری گذشته ی ایران و از جمله دوره ی اسلامی انجامید، به نحوی که بتواند در قالبی متحول، کاربردهای جدید را پذیرا باشد.

    اشاعه ی شیوه های منعطف معماری در جهان از قبیل آرت دکو، که تاریخ و تحول را همزمان پذیرا بوند.

    زمینه ی استفاده از معماری ایرانی دوره ی اسلامی را با پوشش محلی و کاربردی جدید مهیا کرده بود و این تجربه به صورتی وسیع در کشورهای روبه رشد و از جمله ایران، کاربرد یافته بود.

    مقایسه ی طرح مدرسه ی دارالفنون در دوره ی قاجار با طرح بازسازی آن، نشان از چرخشی بارز در گرایش های سبکی در معماری دارد که از حدود اوایل قرن چهاردهم شروع شده و تا اواسط دهه ی دوم آن تداوم یافته بود.

    در طرح قاجاری مدرسه ی دارالفنون عناصر و جزییات با استفاده از نمونه های فرنگی انتخاب شده اند.

    استفاده از عناصری از قبیل سقف شیبدار، برجک ساعت، نحوه ی پوشش پیشانی سقف‌ها و کاربرد وسیع نقوش گل و بته و نقش برجسته ی فرنگی بدون تغییر آنها نشان از آن دارد که در طراحی این بنا، طراح و سازنده دغدغه و ممانعتی در الگوبرداری از معماری فرنگی نداشته و با اختیار کافی طرح خود را به این شیوه نزدیک کرده است.

    به کارگیری اصطلاح سبک فرنگی به موازات سبک صفوی نشان دهنده ی آن است که در این دوره هر دو سبک از مقبولیت کافی برخوردار بوده و در طرح بناهای مختلف به کار گرفته می شدند.

    در طرح قاجاری مدرسه ی دارالفنون تلاشی برای تلفیق معماری فرنگی با محیط و مکان و معماری محلی به چشم نمی خورد گویی همان طور که علم جدید غربی است، معماری هم می تواند اروپایی و فرنگی باشد.

    در زمان بازسازی نیکلای مارکف طراح بنا سبک دیگری را برگزید.

    امروز این سؤال مطرح است که شاید او می توانیست بنا را به شیوه ی فرنگی مرمت نماید.

    در اسناد مکتوب، آثاری از این تمایل در انتخاب معمار و سفارش کارفرما مشاهده نمی شود.

    گویی که در آن دوره معماری قبلی بنا کهنه و منسوخ شده و به اندازه ای اعتبار ندارد که اصل ان حفظ شود.

    برخلاف طرح قاجاری، شیوه ی معماری طرح بازسازی تمایلی قوی به احیای هویت ملی با اتکا بر معماری دوره ی اسلامی دارد.

    در این طرح به جای قوس های فرنگی نیم گرد، که در دوره ی قاجار متداول بود، قوس های تیز به کار گرفته شده اند و .....

    فرنگی شامل گل و بته و نقش برجسته به تزیینات آجری، مقرنس و کاشی کاری تبدیل شده اند با وجود عملکرد جدید این مدرسه، معماری این بنا در قالب معماری قدیم و محلی عرضه شده است، گویی موضوع تلفیق نو و کهنه و آشتی تحول و سنت در این دوره مطرح و محسوس و اجرای آن ضرورتی اجتناب ناپذیر و مقبول است.

    بنیان گذاری دارالفنون: در اوایل قرن 19 میلادی و زمان پادشاهی فتحعلیشاه قاجار که همزمان با امپراطوری ناپلئون بناپارت در فرانسه بود توجه دنیای غرب به سوی مشرق ومین جلب شد و سلسله قاجاریه نیز متعاقباً باب روابطی که زمان صفویه با غرب آغاز شده بود گسترش داد.

    عباس میرزا نایب السلطنه در سال 1226هـ.ق (1188هـ.ش) و پس از او محمدشاه گروهی را به منظور کسب دانش های کدید مغرب زمین به اروپا اعزام نمودند.

    محصلان اعزامی پس از کسب دانش و مراجعت به کشور یا در خدمت دربار قرار می‌گرفتند و یا در مجالس شخصی به تربیت شاگردان می پرداختند.

    این نابسامانی تا زمان سلطنت ناصرالدین شاه و صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر ادامه داشت.

    در سال 1266 هـ.ق میرزا تقی خان امیرکبیر صدراعظم بزرگ ایران فرمان داد در گوشه ای از ارگ شاهی تهران ساخت مدرسه ای را به سبک مدارس عالی اروپا به نام دارالفنون آغاز نمایند.

    اندیشه امیرکبیر در تأسیس دارالفنون نتیجه مجموع آموخته های او بود.

    وی آکادمی مدرسه های مختلف روسیه را دیده بود و در کتب جهان نمای جدید که به ابتکار و زیر نظر خودش ترجمه و تدوین شده بود، شرح دارالعلم های همه کشورهای غربی را در رشته های گوناگون علم و هنر با آمار شاگردان آنها خوانده بود و از بنیادهای فرهنگی دنیای جدید خبر داشت.

    بدین ترتیب سنگ بنای دارالفنون در اوایل 1266 هـ.ق در زمینی واقع در شمال شرقی ارگ سلطنتی که پیش از ان سربازخانه بود نهاده شد.

    نقشه آن را میرزا رضای مهندس که در زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلستان رفته بود کشید و محمدتقی خان معمارباشی دولت آن را ساخت.

    ساختمان قسمت شرقی دارالفنون تا اواخر 1267 هـ.ق به انجام رسید و مورد استفاده قرار گرفت و بقیه آن تا اوایل 1269 هـ.ق پایان یافت.

    چهار طرف مدرسه را پنجاه اتاق "منقش و مذهب" هر کدام به طول و عرض چهار ذرع ساخته جلو آنها را دیوان هایی وسیع بنا نمودند.

    در گوشه شمال شرقی تالار تآتر احداث شد.

    در ورودی دارالفنون به طرف خیابان ارگ "باب همایون" باز می شد.

    که بنا به مصالحی آن را بستند و در ورودی را به خیابان ناصریه یا ناصرخسرو فعلی در سال 1292 هـ.ق (1354 هـ.ش) ومنتقل کردند و مدت ها پس از اجرای ساختمای اولیه، قسمت های دیگری به آن افزوده گشت.

    امیرکبیر و اهداف وی از تأسیس دارالفنون: نظر امیرکبیر این بود که معلمان خارجی باید از مداخله در امور سیاسی مملکت خودداری نمایند و تنها به کار تدریس بپردازند.

    به همین لحاظ با استخدام معلمان روسی و انگلیسی و فرانسوی مخالف بود و مایل بود معلمان مورد نظر خود را از اتریش که در امور داخلی ایران دخالت نمی نمود استخدام نماید.

    به روایت اروپاییان تأسیس دارالفنون از سوی امیرکبیر شاخص دو تفکر در ایران آن زمان بود.

    نخست ساماندهی و تمرکز بخش های اساسی حکومت و افزایش کارایی دستگاه های اجرایی کشور و کاهش اختیارات قضایی علما و دوم محدود کردن مداخله بیگانگان در امور داخلی ایران و افزایش خودبسندگی ایران در برابر اروپا بود.

کلمات کلیدی: پیشینه قاجاریه - قاجاریه

محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید» ، در مورد تأسیس دارالفنون در دوره ی قاجاریه می نویسد: «نام مدرسه ای که به فرمان امیرکبیرتأسیس شد دارالفنون بود و این نام بالصراحه در روزنامه وقایع اتفاقیه مکرر دیده می شود ولی خود امیرکبیر در نامه ای که برای استخدام معلم به (جان داود) نوشته است آن را مکتب خانه پادشاهی خوانده و در نخستین خبر تأسیس آن هم(تعلیم خانه) نام برده شده ...

مختصري در مورد پيشينه تاريخي شهرستان بروجرد شهرستان بروجرد در سي و سه درجه تاو پنجاه و سه درجه عرض جغرافيايي و چهل و هفت درجه و سي و شش درجه طول جغرافيايي قرار دارد . ارتفاع آن از سطح دريا 1657 متر ميباشد . اين شهر از شمال به شهرستان ملاير از جنوب

استان کرمان که در جنوب ایران واقع و در حاشیه کویر قرار گرفته است ، از زمانهای گذشته از مراکز خیلی مهم فرشبافی محسوب می شده است . قبل از فرشبافی مردم کرمان به کار شالبافی می پرداختند و طرحهای قدیم فرش کرمان از طرحهای شال کرمان اقتباس شده بود . اما بتدریج در طرحهای فرش کرمان تنوع بوجود آمد و طراحان معروف همچون حسن خان ، احمد خان ، زمان خان و ... کارهای زیبایی بوجود آوردند که کرمان ...

شهر شناسان ايراني - اسلامي اعم از غربي و شرقي، بناهاي کالبدي مبتني بر فرهنگ اسلامي (مساجد، مقابر، مدارس علوم ديني، مزارات) را يکي از مشخصه هاي شهرهاي اسلامي مي دانند. در اين ميان، ساير مراکز مذهبي از جمله تکايا، حسينيه ها و خانقاه ها چندان مورد توجه

جنبش مشروطه ایران مجموعه کوشش‌ها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین‌شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی‌شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد پیشینه از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات ...

کليد واژه نامه: مصادره: قطع استمرار مالکيت اشخاص بر اشياء به واسطه نظم عمومي توسط قواي عمومي اعم از آنکه متصرف، «قانوني يا غيرقانوني» اموال مزبور را تحت يد داشته باشد. اموال: (ج مال): اشيايي که موضوع «داد و ستد حقوقي» بين

تربت جامي ها، مردمي خون گرم، مهمان نواز، متدين، سخت کوش، وطن دوست و مرز دارند. تبار آنان آريايي و زبانشان فارسي با گويش شيرين محلي تربتي است. بيش‌تر مردم اين شهر مسلمان و پيرو مذاهب شيعه جعفري و سني هستند. شهرستان تربت جام در سرشماري عمومي نفوس و مس

سد خاکی لاگز با هسته رسی ، دارای ارتفاع 14 متر و طولی در حدود 300 متر با گنجایش ذخیره سازی تقریبا 1000000 مترمکعب آب واقع در مزرعه لاگز در جنوب شرقی شهر محلات احداث شده است که به دلیل عدم دقت در مطالعات مقدماتی ، در مرحله آبگیری با فرار آب از بخش های پایه سد و تکیه گاهها مواجه شده است . بررسی دولومیتهای برشی شده تکیه گاههای سد و تراورتن های واقع در محدوده جناح چپ و بستر و تلفیق ...

? برخورد سياسي، ديني و فرهنگي رضاخان ? بررسي سياست ديني فرهنگي در عصر پهلوي اول ? حمله به شعائر اسلام ? ساختار قضائي ? تحميل بي حجابي ? کشف حجاب ? روابط رضاخان با روحانيون در دوره رضاشاهي ? اقتصاد سياسي ايران در دوره رضاشاه ? اصلاحا

حاشيه‌ي کوير هرچند بيشتر باد است و خاک، ماسه‌هاي روان و هواي خشک و تيره و تار! ولي کشاورزان آن منطقه با چهره‌هاي مهربان، آفتاب سوخته و پرچين و چروکشان، مردمي صبور و تلاشگرند. آنجا تا چشم کار مي‌کند، تپه‌هاي ناپايدار از شن‌هاي روان ديده مي‌شود که ه

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول