دانلود مقاله تضاد اندیشه مانی وتاثیر آن در نگاره های ایران

Word 88 KB 16529 26
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • این مقاله در مورد جهان بینی و هنر مانویان است، همچنین به تاثیر آن بر فرهنگ و هنر ایرانی اشاره دارد.

    مطالب با ظهور آیین مانی آغاز می گردد.

    سپس اقتباس این آیین را از ادیان ما قبل خود تبیین می‌کند و کلیتی در مورد جهان بینی واندیشه های مانویان درگسترده تاریخ ارائه میدهد، علاوه بر آن به تاثیر آثار مانی از هنر وفرهنگ اقوام مختلف به خصوص چینیان تاکید می شود و برخی از عناصر عرصه سمبلیک مانی به اجمال بررسی می‌گردد؛
    سرانجام دراتنهای مقاله به نفوذ سایر هنرها بر هنر مانی اشاره می شود و تاثیر این فرایند را در نگارگری ایرانی مورد توجه قرار می دهد.

    هدف کلی مقاله در باب تبیین جهان بینی مانی و تاثیر این نگرش بر خصیصه ونوع تفسیر هنر ایرانی است.


    ( کلیه واژه ها: جهان بینی، سبک چینی، کتابت، نماد، نقاشی، تضاد)
    مقدمه
    مطالعه در خصوص مانویان از دو لحاظ حائز اهمیت است؛ یکی به لحاظ ایدئولوژی و جهان بینی مانوی ودیگری از لحاظ هنری می باشد.

    با اقدام به پژوهش دراین باب متوجه می شویم ، که بررسی هنر مانوی قادر به جدایی از اندیشه و جهان بینی مانوی نیست وآنچه که در مورد مانویان جالب توجه است؛ خصیصه التقاطی بودن ایدئولووژی آنها و تاثیر این خصوصیت بر هنر مانوی می باشد، البته ویژگی التقاط گرایی تنها مختص به مانویان نیست بلکه سرزمین ایران هم در عرصه هنر و هم به لحاظ های دیگر مستعد التقاط گرایی است، این امر دلایل مختلفی را در بر دارد، اما یکی از این دلایل رفت وآمد جهانگردان، میسیونرها، فرانسیسکن های مسیحی به ایران و نواحی چین است این افراد ماموریت تبلیغ مسیحیت را به عهده داشتند ومتقابلاً متفکرانی از ایران به اروپا، هندوستان و چین سفر می کردند تا جامعه ایرانی را با مسائل فرهنگی اقوام دیگر آشنا نمایند، بنابراین تداخل فرهنگی زمینه ساز تاثیر پذیری از ملل دیگر می شود.

    با این وجود ایرانیان در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود در پی حفظ هویت واصالت های مختص به خود بوده اند و همواره به مبارزه با حملات فرهنگی وسیاسی اقوام مهاجم می پرداختند تا چهار چوب های فرهنگی ایران را حفظ نمایند، اما موفق نگشتند تا به طور کامل از رویکردها واعتقادات غیر ایرانی مصون بمانند این عوامل بر هنر ایرانیان بی تاثیر نبود.

    با توجه به این که از مینیاتورهای ایرانی به عنوان هنر اصیل ایرانیان یاد می شود؛ به لحاظ ظاهر، نژاد اصیل ایرانی را متجلی نمی سازد، با اندکی دقت متوجه می شویم که چهره های منقوش در مینیاتورهای ایرانی بر نژاد زرد پوست دلالت دارد، در حالی که حجاری های به جای مانده از هنر اقوام ساسانی و هخامنشی و ما قبل آنها از صفات ایرانی برخوردار است و حاکی از یک نژاد ایرانی می باشد، این رویداد یکی از پارادایم‌های کهن را مورد پرسش قرار می دهد و تا حدودی ریشه یابی هنر مانویان موجب تبیین این رویداد می گردد، اما به علت کمبود آثار هنری بر جای مانده از مانی و مراجع مربوطه، نمی توان به تحلیل درستی دست یازید.
    ظهور مانی
    مانی بنیان گذار آیین مانوی، مردی ایرانی بود که در سال 215 میلادی در بابل متولد شد.


    پدر مانی فتک نام داشت و مادرش نوشیت، پوشیت یا مریم، زنی اشکانی بود.

    برخی نام مانی را با واژه مانگ به معنی ماه مرتبط می دانند که هلال احاطه شده در تصویر مانی گویای صحت این موضوع است.

    1) بر طبق رساله پوئیش نام اصلی مانی کوبریکوس است که احتمالاً بر گرفته از واژه کرفه کار به معنای نیکوکار می باشد.

    مانی ابتدا برده ای بود که از طریق زنی نجات یافت و رسالتش را توسط نایب خود به نام سیسینیوس تدوین نمود وتره بنتوس، از شاگردان وی چهار جلد کتاب درباب مانی نگاشت: رازها، فصول، انجیل و گنجینه، سرانجام مانی نمایندگانی را به کشورهای مصر و سکا و سغد ارسال کرد و از فرهنگ غنی این مناطق در راستای آیین خود بهره جست، و درعوض اهالی این کشورها را به کیش خود فراخواند.

    شایان ذکر است که ظهور مانی مصادف با دوره اشکانیان است، به طوری که این دولت بیشتر به سمت عقاید یونانیگری گروید و برای مانی فرصتی شد تا به گرد آوری پیروان مجوسی، زرتشتی و بودایی بپردازد.

    2) عاقبت مانی به خاطر عقاید نوین خود به دست بهرام کشته شد.

    سرچشمه دین مانی دین مانی یکی از شاخه های دین زرتشت بود که بیش از هزار سال دوام آورد.

    این آیین مبنی بردوگرایی یا دوبن بود و به دو مبدأ نیکی و بدی اعتقاد داشت.

    مانی بر این باور بود که خیر وشر هر دو قدیم هستند و جهان از روز ازل مرکب از دو منطقه مجزا بوده است، یکی منطقه تاریکی و دیگری منطقه روشنایی، سرانجام خدای بدیها توانست بخشی از نیکی یا روشنایی را بدست آورد.

    مانی این اندیشه دوگانگی را از پیامبر زرتشتیان اقتباس نمود.

    (3) وی در ابتدا جز فرقه الخسائی فرقه ای مسیحی بود، که مدتی بعد توسط همزاد خود به نام نرجمیک رسالتش را در برابر الخسائیان اعلام نمود و خود را پیامبر خطاب کرد.

    (4) مبلغان مانی به هر کجا که می رفتند طبق مقتضیات همان محل رفتار می کردند به طوری که درشرق خود را زرتشتی و در غرب ترسایی یا مسیحی معرفی نمودند.

    بنابراین در جهان غرب مانی به عنوان پایه گذار مسیحیت شناخته شد وخود را فارقلیط خطاب کرد.

    درمجموع اندیشه مانی از ادغام ادیان مسیحی، زرتشتی و بودایی، در قرن سوم میلادی به وجود آمد ودر نظر مانویان هر آنچه معنوی وروحانی است از روشنایی و نور نشات گرفته و هر آنچه مادی است از تاریکی و ظلمتت سرچشمه می گیرد.

    مانویان از اشتغال به مادیات بر حرز بودند و به ریاضت و زهد می‌پرداختند و جنگ و کشتار را از نهادهای اهریمنی وتاریکی می دانستند وتلاش می نمودند تا با منع خود از آغشته شدن به خون دیگران مانع از یاری رساندن به قلمرو اهریمنی شوند.

    طرفداران مانی برای انجام رسالت خود به سر گروه تقسیم شدند: 1- برگزیدگان مانوی ( صدیقین) 2- روحانیون و مبلغین ( شماسین) 3- نیوشاک ( سماعیون) (6) که از میان این سه گروه روحانیون و مبلغین نقش موثری در ترویج آیین مانی داشتند.

    جهان بینی مانی بر طبق آیین مانی، قلمرو روشنی در برابر قلمرو تاریکی قرار داردکه محل سکونت اهریمن است.

    این دیو سری مانند شیر دارد.

    پیکری چون اژدها، دوبال همچون پرندگان، دُمی مانند ماهی و پاهای او همانند چهار پای حیوان است که در تاریکی به سر می برد، جسمیت وماده با پیدایش آن مصادف گردید.

    مانی آسمان را به پنج عنصر تقسیم می کند: 1- حلم ( بردباری) 2- عقل 3- غیب 4- فطنت ( زیرکی، دانایی) 5- علم.

    وزمین را حاوی عناصر نسیم، باد، نور ، آب ، آتش می داند؛ هستی یا جهان دیگر که ظلمانی است از پنج عنصر ضباب ( بخاری که در زمستان پراکنده است)، حریق، وسوم، وسم ( آهن گداخته، داغ) و ظلمت، تشکیل شده است.

    هنگامی که پدر روشنایی در سرزمین نور از سرکشی اهریمنی در جهان تاریکی آگاه شد، برای مبارزه به زمین می‌آمد و با روح خود و دوازده امشاسپندانش و پنج عنصر (نسیم، باد، نور، آب، آتش) با ابلیس مقابله نمود وسرانجام انسان قدیم زاده شد، که با شیطان قدیم به مبارزه پرداخت، اما شکست خورد و تکه‌هایی از نور توسط شیطان بلعیده شد.

    فرشته دیگری ازسوی پدر روشنایی آمد تا اسیران را از زندان ظلمانی رها کند 7) بنابراین در دوره دوم آفرینش انسان قدیم آزاد شد اما فرزندان وی در چنگ تاریکی محصور گشتند، در دوره سوم، شهریار سومین ایزد خود را به نام نریسه ایزد به مقابله فرا خواند که نتیجه این مقابله مسبب رشد انبوهی از گیاهان ودرختان محصور با نور بود و عنصر نسیم موجب حیات این دنیا گردید.

    (8) طبق گفته مانی آدم و حوا از دو اکوان (دیو) بوجود آمده‌اند، که در الفهرست ابن ندیم به حوار مفصل شرح داده شده است بنابر اسطوره مانوی، بهشت سرچشمه روشنی و عرصه ای ازلی و جاودانی می‌باشد، که در نواحی شرقی وغرب و شمال نامتناهی و از سمت جنوب به قلمرو تاریکی محدود می گردد به طوری که هیچ مرز مشخصی میان قلمرو تاریکی و روشنایی وجود ندارد.

    منشأ گنوسیسم درمانویت آیین مانی سه جنبه برای رسالت خود قائل بود: مانویت آیینی جهانی است؛ به طوری که موظف به گرد آوری همه جهانیان می باشد.

    آیین مانی جنبه تبلیغی دارد و تبلیغ و ترویج را وظیفه دائمی هر مانوی می داند.

    اشتغال به کتابت وتهیه نسخه های خطی و تصویری که در انتشار عقاید مانوی بسیار موثر است.

    در نتیجه، مانویان با اجرای این موارد در ترویج دین خود نسبتاً رشد کردند؛ بخصوص که عقاید و جامعه مانوی را بر روی هفت کتاب بنیاد نهادند این هفت کتاب به نام های: 1- شاپورگان 2- انجیل زنده یا جاویدان 3- گنجینه زندگی 4- پراگماتیا ( کتاب اعمال) 5- کتاب رازها 6- کتاب دیوها است؛ این کتابها به زبانهای سریانی و آرامی نگاشته شده و با گذشت زمان پیرامون مانی کتابهایی به جعل از استاد خود نگاشتند که به کفالا یا ( فصول) معروف است و حاوی مواعظ، اندرزها ونیایش های مانی می باشد، اما صحت قطعی ندارد.

    با توجه به این که آیین مانی ترکیبی از ادیان بودایی و مسیحی و زرتشتی است، تناسخ را از بودا، نقش مسیح را از ترساییان و دوگرایی را از زرتشتیان کسب کرد، اما در پی ارائه آیینی حقیقی جهت انضمام و آشتی این ادیان بود (9) که منجر به نهادینه شدن آیین مانی براساس گنویسم شد.

    گنوس به معنای دستیابی به مرحله شهودی از حقیقت جهان می باشد.

    مبدا اندیشه گنوسی از غرب نشات می گیرد به طوری که اولین گروه گنوسیان نیکولاها بودند و جهان خلق را ساخته خداوند نمی دانستند، بلکه آن را محصول معماری به نام دمیوژ می‌پنداشتند.

    ( خود واژه دمیوژ به معنای معمار است) گنوسی ها علت شر در جهان را از جانب خدا نمی دیدند آنها معتقد بودند خدای شهریار قلمرویی مستقل در پشت آسمانها دارد و آئون‌ها که مجموعه ای از امشاسپندان خدا هستند، پلروم یا جهان کامل را سازمان می دهند و جهان آدمیان بر اثر سقوط به درون پلروم که ناشی از کنجکاوی یا هوس یکی از آئون ها بود بوجود آمد.

    این جهان بینی گنوسی بسیار مشابه به جهان بینی مانویت دارد و به این خاطر است که مانویت، در زمره آیینی گنوسی قرار می گیرد.

    (10) در یک جمع بندی کلی اساس اندیشه گنوسیسم بر پایه عوامل ذیل است.

    اسنان به عنوان یک مقام عالی و والا در جهان ظهور جهان آدمیان توسط یک سازنده یا معمار خداوند به مثابه وجودی مطلقاً مهربان و رحمان وجود شر در جهان بواسطه نفوذ اهریمنی در روح انسان الگوی کل جهان مانند یک ارگانیسم زنده با توجه به این که اندیشه گنوسی در هر فرقه ای رنگی خاص به خود می گیرد، اما اساس آن تغییر ناپذیر است.

    مانی بنیان اندیشه گنوسی را از گنوسیسم مسیحی دیصانی و رواقی آموخت و سرانجام اصول ساختگی مانویت را به آن تعمیم داد.

    بنابراین بنیاد عقاید عرفانی آنان بر وجود خدایی واحد و خیرخواه بود.11) مخالفان مانی مانویان از دو جهت مورد هجوم عقیدتی قرار گرفتند، یکی از این جهات امپراطوری قرون وسطی در روم بود ودیگری به ایام قرون وسطی دراسلام باز می‌گردد.

    این رویکرد را به ترتیب بررسی می کنیم.

    ساختار اجتماعی قرون وسطای مسیحی- به گونه ای بود که «دیگری» را در حکم «کافر» و «شیطان» خطاب می کرد، بنابراین دولت مرزهای فکری و ارتباطی خود را از هر لحاظ مسدود نمود واجازه دخول جریانات عقیدتی کشورهای همسایه را نمی داد، در نتیجه گفتمان آن شکلی درون گرا به خود گرفت ومطالب مختلفی را در مورد منحرفین دین از جمله مانویان، کارتاژها، بوگمیل ها و.......نگاشتند تا به آنها وجهی شیطانی و بیگانه بدهند.

    (12) سنت اگوسنین یکی از اندیشمندان ومدافعان کلیا بود که در سال 371 میلادی به مدت 9 سال به جامعه مانوی پیوست و در مورد آنان به موعظه پرداخت.

    اما پس از این مدت بر علیه مانویان به شدت شورید (13) بنابراین کلیسا انجمنی جهت مخالفت با عقاید مانی تشکیل داد تا هر گونه عقیده مرتبط با مانویت را از دین مسیحی بزداید.

    مانویت به غیر از روم درکشورهای دیگر نیز فعالیت نمود، در حالی که از جانب دولت آن کشور سرکوب گشت.

    به عنوان مثال بوگمیل ها درقرن دهم میلادی یکی از هوا خواهان کیش مانی بودند و درکشور بلغارستان فعالیت می کردند ولی با تسلط ترکهای عثمانی آیین بوگمیل از میان رفت، آرمان بوگمیل ها عدالت اجتماعی بود اما کلیسا آنها را در زمره شیاطین می پنداشت.

    14) پلی سینها از دیگر مانویان ساکن در روم بودند که عده ای ریشه این قوم را در ارمنستان می دانند.

    کارتاژها از اقوام مانی ساکن در جنوب فرانسه بودند، آنها خرقه سیاه می پوشیدند و کلاه سیاه بر سر می گذاشتند اما سرانجام طی جنگهای صلیبی در قرون دوازده و سیزده میلادی فرو ریخت و این نهضت در فرانسه از میان رفت.

    (15) بررسی مخالفان مانی درقلمرو اسلام طی قرون دوم تا نهم هجری امکان پذیر است، که این دوران مترادف با قرون وسطای اسلام می باشد.

    در این دوران بر خلاف قرون وسطی در اروپا، راه به سوی شناخت «دیگری» استقبال می گشت.

    اما ایدئولوژی اسلام در این دوران به طور مطلق دین محور بود وهرگونه بدعت نوین محکوم می گشت (16) مسلمانان پیروان مانی را زندیق خطاب می کردند، زندیق از کلمه پهلوی زندیک گرفته شده که معرب آن زندیق است.

    زندیک در پهلوی به معنای مفسر اوستا می باشد؛ طبق اسلوب مانویان که مشتاق به تاویل و تفسیر کتابهای دینی بودند، واژه زندیک را به آنان اختصاص دادند اما این لفظ از جناب مسلمانان عرب به زندیق مبدل گشت که به معنای ملحد و کافر بود.

    مسلمانان معتقد بودند که مانویان نه تنها کافر و پیرو پیغمبر دروغین هستند، بلکه مخالف طبیعت و جامعه نیز می‌باشند.

    از این جهت به آزار و شکنجه آنان پرداختند.

    (17) بنابراین مانویان به دلیل فقدان نظام اجتماعی و ایدئولوژی مستحکم، به طور مدام با سرکوب عقیدتی در نظام اسلامی و مسیحی مواجه می شدند.

    کتابت و ادب مانی روحانیون مانی برای بحث و جدل در مسائل مربوط به دین با پیروان ادیان دیگر، اغلب به نوشتن رساله می‌پرداختند و برای هم کیشان خود تالیف می نمودند.

    احتمال دارد علاقه به نوشتن رسالات، ناشی از تاثیرات باطنیان بر آیین مانی بوده باشد، چنانچه امام محمد غزالی در کتاب «فضایح الباطنیه» اظهار می دارد: باطنیان خدای قدیم و نفس آفریده توسط او را مصداقی بر قلم و لوح می دانند، یعنی خدای قدیم به مانند قلم اصول و قواعد جهان را بر لوح سفیدی همانند نفس نگاشت و جهان را آفرید، بنابراین مانویان تحت تاثیر باطنیان لوح و قلم را به عنوان ابزاری جهت ثبت عقایدشان مورد استفاده قرار دادند.

    (18) این کتب دارای ظاهری آراسته و مزین بود که مطالب آن با مرکب براق و خطی خوش بر روی کاغذی پاکیزه و سفید نگاشته می شد واز کتب دیگر بسیار خوش خط تر وارزنده تر بود.

    کتابت به عنوان یک صنعت نزد مانویان شکل گرفت و نقوش این کتب حاکی از خدای روشنی وتاریکی است، که به گونه ای اختلاف آن دو در تصویرگری مشخص می گردید.

    ارتنگ مانی ونقاشی های آن نمونه بارزی از این اسلوب است، چنانچه رغبت مردم به خریدن و حفظ این کتب تا اندازه ای به سبب صفات و ممیزات مذکور بود ونشر این آثار در دوران عباسی بی‌تاثیر بر مسلمانان نبود (19) بعلاوه مانویان در سرودن شعر تبحر داشتند که از لحاظ تاریخی متعلق به دوره میانه غربی بود.

    احتمالاً هدف آنها ازسرودن شعر ترویج اندیشه های دینی و فلسفی خودشان بود؛ اشعار مانی شامل منظومه های بلند و طویل- منظومه های ستایش آمیز و طولانی و منظومه های کوتاه است، و به سه زبان پارتی یا پهلوی اشکانی، فارسی میانه و قطبی سروده میشد.

    اشعار پارتی آنان از دو مصرع و هر مصرع شامل دو کلمه اصلی تحت عنوان پایه (Foot) است که صنایع ادبی تشبیه و مجاز را در این اشعار مورد استفاده قرار می گرفت.

    (20) مانویان، بنیان گذار سبک چینی مانویان کتب خود را با مرکب شفاف و کاغذ یا پوست براق تهیه می کردند و آنها را با تذهیب و نقاشی مزین و با جلد نفیس می آراستند.

    دین مانی در نواحی شمالی و شرقی ایران از جمله آسیای مرکزی، ترکمنستان شرقی و در نواحی رود سیحون نفوذ کرد، سپس در قرن دوم هجری ترکان اویغور به این نواحی دست یافتند وآیین مانی را پذیرفتند.

    هنگامی که مغول بر طوایف اویغور چیره شد، عده ای از آنان را که با نقاشی سبک مانی آشنایی داشتند به چین بردند و بدین ترتیب نقاشی چینی بوجود آمد.

    همین سبک در عصر حکومت مغول و تاتار از چین مجدداً به ایران بازگشت و اساس نقاشی و تذهیب در زمان سلاطین مغول و گورکانی و صفوی شد.

    در نتیجه دین مانی نقاشی معروف به سبک چینی را بوجود آورد و صنعت مصور سازی وکتاب سازی را در ممالک معمول نمود.

    (21) ایرانیان بیش از آنکه به مانی ارزش پیامبری بدهند وی را صورت گری چیره دست می دانند.

    نماد در نگاره های مانی بهره گیری مانویان از نماد متعلق به دوران عهد جدید و اندیشه گنوسیسم است ونمادهای دیگر را از اقوامی که به کیش آنان پیوستند اقتباس نمودند (22) یکی از این نمادها کشتی است که دلالت بر کیش مانی یا حقیقت می‌دارد.

    هدایت گران این کشتی انسان قدیم یا بهمن بزرگ ( اندیشه روشنی)، عیسی و گاه مانی است و روان ها را از سوی دریا که نمادی از زندگی این جهانی می باشد، به سمت سرزمین نور و رستگاری هدایت می کند.

    (23) یکی دیگر از نمادهای مانویان گل نیلوفر است.یکی از آثار یافت شده در خوچو دو بیرق را نشان می دهد که مقربان را بارداهای سفیدی بر روی گل نیلوفر سیاه، آبی، زرد، نقش کرده اند ودر برخی دیگر از نگاره ها این گل بالای سر مقربان قرار دارد که تاثیر هنر بودایی را القامی کند.

    (24) طبق تفاسیری که در کتاب کفالایا از ارژنگ آمده، نگارگران، طبقه روحانی و حتی مردان گناه کار را به تصویر می آوردند ولی نیوشایان را که طبقه سوم از کیش مانی بودند به تصویر نمی آوردند زیرا نیوشایان باید ابتدا در دسته برگزیدگان قرار گیرند و پس از تطهیر شدن سهمی را در نگاره های مانی ایفا نمایند.

    (25) مانی معتقد است که دو درخت در جهان آفرینش وجود دارد، یکی از آنها درخت زندگی یا درخت پاکی ونیکی است و دیگری درخت مرگ می باشد.

    درخت زندگی متعلق به نواحی شمالی و باختر و درخت مرگ در بخش های جنوبی سایه افکنده است.

    (26) این گفته مانی با دیدگاه عیسی طبق اندیشه رواقیون قرابت دارد: "عیسی می فرماید درختی که سرشت آن تلخ است، در باغ بهشت هم میوه بد می دهد ولی درخت خوب همیشه میوه خوب می دهد"بنابراین رواقیون این فرموده را بر ضد خدای یهود تعمیم دادند، چون معتقد بودند که خدای یهود، خدایی دادگر و داور است، بنابراین نمی تواند مطلقاً نیک باشد 27) جی هاکین یکی از مورخان در زمینه هنر مانوی معتقد است که مضمون درخت، با اغراق در پهنا و گلهای بزرگ و خوشه های میوه در فرسکوهای بزکلیک و خوچو، به عنوان نذری برای جلب رضایت بودا می باشد.

    (28) هم چنین درخت سه تنه در نگاره های مانی، نمادی از سرزمین نور بوده است، و سه تنه درخت نمایانگر سه بخش از سرزمین نور می باشد.

    در کتاب کوان (غولان) این سه تنه معرف نوح و سه فرزند وی است.

    پایین این درخت اورنگی خالی وجود دارد که احتمالاً جایگاه مانی می باشد.

    و تا حدودی اشاره به بودا و روشن شدگی وی دارد.

    (29) دیوار نگاره‌های مانی عمده فرسک های مانی متعلق به بزکلیک و خوچو است که حاوی آثار به جای مانده از دو پرستشگاه صخره ای در بزکلیک به نام زاغه می‌باشد.

    بوادییان این فرسکوها را با روکشی از گچ گلی آمیخته با کاه محو کرده بودند و چنین تصور می شده که بزکلیک در آغاز متعلق به بوداییان بود، چون تزئینات این دیوار نگاره ها مرتبط با هنر بودایی سلسله تانگ ( 7 م) است و پس از گرایش ترکان اویغور به مانویت در سال 760 میلادی موجب تغییر این تزئینات گردید.

    پرستشگاه دیگر زاغه، که توسط گرونودل (Grunwedel) درسال 1905 بررسی شد؛ شامل نقوشی با مرکب هندی و تصاویری با رنگهای قرمز روشن، سبز، زرد تیره می باشد نقش این فرسک ها شامل دوازده پیکره، یک درخت سه تنه با میوه های بسیار و چهار پیکر زانوزده است.

    فرسک های یافت شده در خوچو در بردارنده صحنه ای از مقربان باجامگان سفید می باشد.

    در مجموع نقاشی های دیواری مانی، متاثر از نقاشی بودایی دوره تانگ است بعلاوه از هنر ساسانی و چینی بی تاثیر نبود.

    استفاده از پس زمینه خاکستری کمرنگ ورنگ مایه های روشن، سیالی خطوط، آستین ها وجامدهای فرو افتاده، همگی حاکی از تاثیرات هنرچینی می‌باشد و نقش ایزدان در چهارچوبی کادربندی شده، با مهره‌های درشت تزئین یافته نشان دهنده نفوذ هنر ساسانی بر مانویت است.

    (30) نقاشی مانی و تاثیرات آن برنگارگری ایران نقاشی مانوی تاثیرات کثیری را در بر دارد، در برخی از فرسکوها و ابریشم نگاره های مانی تاثیر پذیری از هنر چینی مشهود است وتعدادی دیگر متاثر ازهنر آسیای مرکزی و آسیای غربی می باشد، که شباهت بسیاری با نگاره های دوره ساسانی دارد.

    همین نگاره ها موجب تکوین نگاره های عربی- ایرانی شده است.

    (31) به عنوان مثال دریکی از نگاره های مانی پیکره درشتی تصویر شده که دو پیکره کوچک در اطراف آن وجود دارد و در برابر قوس یا طاقچه ای ایستاده اند به طوری که چند پیکره بالدار دراطراف آن رویت می‌شود، این نماد بالدار یادآور مفهوم پیروزی در بناهای طاق بستان است.

    (32) یکی دیگر از ویژگی های هنر مانی تزئینات گیاهی در حواشی نسخ خطی می‌باشد وتا حدودی متاثر از هنر قطبی است، این خصوصیت وارد هنر کتاب آرایی ایرانی شد و در آثار سلطان علی مشهدی در سده دهم به اوج خود رسید.

    یکی دیگر از خصوصیات هنر قطبی که به مانویت منتقل شد، ترسیم چهره هایی است که موی سر آنها به صورت طره بر پیشانی زینت می گردید.

    (33) با حمله سلجوقیان در قرن 4 هجری به بغداد، خصوصیت هنر آسیای شرقی و میانه وارد نقاشی های مکتب بغداد گشت که دست نوشته‌های کتاب التریاق گویای این صحت است.

    وجود علائم نجومی و ویژگی‌های مغولی درمینیاتورها نشان دهنده عناصر غیر اسلامی می باشد.

    (34) پس از تسلط مغولان در قرن 7 هجری، با توجه به این که تعدادی از اقوام او یغوری سنن هنری مانی را آموخته بودند، در دربار ایلخانی به مقامات عالی نائل گشتند واین سنن هنری را در آنجا سبط دادند.

    که درتصاویر کتابهای جامع التواریخ رشیدی (8 هـ)، نسخ خطی الباقیه بیرونی وتزئینات کتاب منافع الحیوان ( 7 هـ) مشهود است.

    (35) نتیجه گیری با توجه به مطالبی که در خصوص تکوین ظهور آیین مانی ذکر گردید.

    به طور قطع در می یابیم که بنیان اندیشه مانی به لحاظ جهان بینی و موقعیت اجتماعی عاری از پایداری و استحکام بوده است.

    مانویان در شرح مبانی جهان شناسی، به شدت دچار اوهام و تخیلات می گشتند.

    این خصوصیت بی تردید در هنر آنها تاثیر گذارد.

    و طبق مواردی که عنوان نمودیم هنر مانوی از لحاظ ایده پروری متکی بر ادیان و اقوام دیگر بود، اما در خصوص پردازش و اجرای اثر هنری مهارت والایی داشت.

    با نفوذ هنر تلفیقی مانی ( هندی، چینی، ساسانی و..............) بر نگارگری ایرانی، می توان مدعی شد که هنر نقاشی ایرانی دچار یک تضاد گردیده علت این چند گانگی یا تضاد میتواند ادامه همان خصیصه هنر مانوی باشد.

    در این جا قصه ندارم به تایید یا طرد نگاره‌های مانی یا ایرانی بپردازم، اما مسئله ای که مطرح است در خصوص تجلیل هنر نگارگری ایران می باشد.

    اول این که چرا لقب "ایرانی" به دنبال واژه "نگارگری" آمده؟

    در حالی که این تصاویر با وجود تبحر و مهارت هنرمندانشان از کمترین ویژگی ایرانی برخوردار است.

    این نگاره ها تنها تلفیقی از هنرچینی، هندی، ساسانی،سامی و..........می باشد.

    بنابراین شاید بهتر باشد به جای «نگارگری ایرانی» از "هنر التقاطی" استفاده نماییم.

    اگر در پی احیای سبک خالص ایرانی هستیم، باید در اندیشه های بکر ایرانی تعمق کنیم و نزدیکترین ویژگی هنری به اندیشه ایرانی را بپرورانیم.

    تیتوسن بورکهارت از متفکران سنت گرا در خصوص نگاره های ایرانی اشاره می نماید که این فضا گویای اندیشه معنوی بیانگردان وسامیان مسلمان است و به فضای ملکوتی دلالت دارد.

    (36) این ادعا تا حدودی تامل بر انگیز می باشد، زیرا در اسلام مقوله تصویر سازی به طور کلی منع گردیده و از طرف دیگراین نگاره‌ها حاوی کمترین خصوصیات عربی اسلامی می باشد.

    در نتیجه تعمیم معنویت سامی با ویژگی تزلزل آمیز نگارگری ها مطابقت ندارد، و عدم رعایت مرایا در نگاره ها نمی تواند دلیلی قاطع در القای معنویت و عالم مثل باشد زیرا این خصوصیت تصویری شباهت بسیاری با نقاشی‌های مانوی دارد و به احتمال برگرفته از مکتب مانی است.

    فهرست منابع (1)- ناصح، ناطق؛ بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، ص 9 (انتشارات امیر کبیر1357) (2)- همان ص 199 ص 200 / (3)- همان ص 10، ص 11، ص 20.

    (4)- هانس یواخیم کلیم کایت؛ هنر مانوی، ص 36، ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور ( انتشارات اسطوره 1384) (5)- ناصح ناطق؛ بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، ص 10 (انتشارات امیر کبیر 1357) (6)- صدیق، عیسی؛ تاریخ فرهنگ ایران، ص 440 (7)- محمد بن اسحاق الندیم؛ الفهرست، ص 584- ص 585، ترجمه و تحقیق- محمدرضا تجدد ( امیر کبیر 1366) (8)- هانس یواخکیم کلیم کایت؛ هنر مانوی، ص 47- ص 50- ترجمه، دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور ( اسطوره 1384) (9)- ناصحه ناطق؛ بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، ص 50 ص 55 ( امیر کبیر1357) (10)- همان؛ ص 61- ص62 (11)- همان؛ ص 62-ص 64 (12)- فکوهی.

    ناصر؛ تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی- ص 54- ص 53- ( نشرنی 1386) (13)- ناصح، ناطق؛ بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، ص 96 (14)- همان- ص 104 (15)- همان- ص 111ص 109 (16)- فکوهی، ناصر؛ تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی- ص 61- ( نشرنی 1386) (17)- صدیقی، غلامحسین؛ جنبش های دینی و ایرانی در قرن های دوم وسوم هجری، ص 114- ص 113 ( انتشارات پاژنگ 1372) (18)- ناصح، ناطق؛ بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، ص 189 (19)- صدیقی، غلامحسین؛ جنبش های دینی و ایرانی در قرن های دوم و سوم هجری، ص 116 (20)- جهانبخش، فرهنگ؛ شعر و شاعران ایرانی، ص 34، ( نسل نیکان 1384) (21)- صدیقی، عیسی؛ تاریخ فرهنگ ایران، ص441 (22)- هانس یواخیم کلیم کایت؛ هنر مانوی، ص 57، ترجمه: ابوالقاسم اسماعیل پور ( نشراسطوره 1384) (23)- همان- ص60 (24)- لوئی هامبی و..........؛ هنر مانوی و زردتشتی، تاریخ هنر 3، ص 20، ترجمه: یعقوب آژند ( نشر موسی 1376) (25)- هانس یواخیم کلیم کایت، ص60 (26)- ناصح، ناطق؛ بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، ص 36 (27)- همان؛ ص 82 (28)- لوئی هامبی و..........

    ؛ هنرمانی و زردتشتی، تاریخ هنر 3، ص 29 (29)- هانس یواخیم کلیم کایت؛ هنر مانوی، ص 99 (30)- لوئی هامبی و...........

    ؛ تاریخ هنر 3، هنر مانوی زردتشتی، ص 18- ص 16 (31)- همان ؛ ص 21 (32)- همان ؛ ص 26 (33)- همان ؛ ص 47 (34)- نشریه هنر دینی، شماره ششم، زمستان 1379 (35)- لوئی ماهبی و...........

    ؛ تاریخ هنر 3، هنر مانوی و زردتشتی ، ص 31 (36)- تیتوس بورکهارت ؛ مبانی هنر اسلامی، ص 173 ( بخش نگارگری) ، ترجمه امیر نصیری ( انتشارات حقیقت 1386)

چکیده: این مقاله در مورد جهان بینی و هنر مانویان است، همچنین به تاثیر آن بر فرهنگ و هنر ایرانی اشاره دارد. مطالب با ظهور آیین مانی آغاز می گردد. سپس اقتباس این آیین را از ادیان ما قبل خود تبیین می‌کند و کلیتی در مورد جهان بینی واندیشه های مانویان درگسترده تاریخ ارائه میدهد، علاوه بر آن به تاثیر آثار مانی از هنر وفرهنگ اقوام مختلف به خصوص چینیان تاکید می شود و برخی از عناصر عرصه ...

چکیده: در همه هنرها و از جمله در نگارگری، پرداختن به ترکیب‌بندی در جهت حفظ تناسبات و همچنین وحدت اثر همیشه مورد توجه بوده است. در این راستا و برای ایجاد ترکیب‌بندی خوب و تکامل یافته، همواره توجه به تناسبات در رابطه با تمامی عناصر بصری کار از اولویت برخوردار بوده است؛ و از جمله این عناصر بصری که از جایگاه خاصی در نگارگری ایران برخوردار است، عنصری است به نام «رنگ»؛ زیرا علت اصلی ...

چکیده: در همه هنرها و از جمله در نگارگری، پرداختن به ترکیب‌بندی در جهت حفظ تناسبات و همچنین وحدت اثر همیشه مورد توجه بوده است. در این راستا و برای ایجاد ترکیب‌بندی خوب و تکامل یافته، همواره توجه به تناسبات در رابطه با تمامی عناصر بصری کار از اولویت برخوردار بوده است؛ و از جمله این عناصر بصری که از جایگاه خاصی در نگارگری ایران برخوردار است، عنصری است به نام «رنگ»؛ زیرا علت اصلی ...

دنیای امروز دنیای تحولات مستمر است ؛تحولاتی که با سرعت بسیار زیادی در حال وقوع هستند و نظامهای مختلف را تحت تاثیر قرار داده اند . نظامهای تکنولوژیک، انسانی و سازمانی از جمله سامانه‌هایی هستند که هم از روند تغییر و تحولات عرصه‌های داخلی و خارجی تاثیر پذیرفته و هم توان بالقوه تاثیرگذاری بر آن را دارا می‌باشند .در دنیای امروز که بدون شک مملو از پیچیدگی‌ها ، ابهام‌ها ، نایقینی‌ها و ...

پیشگفتار: هنر ایران به لحاظ قدمت و زیبایی همیشه مورد توجه محققان بوده است. هنر ایرانی هنری اصیل و سنتی است که از دیرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران قرار گرفته است و در این راستا آثار هنری به جای مانده از جمله نقاشیهای دیواری و سفالها و کاشیها و نقاشیهای مینیاتور که عموماَ برای زینت بخشیدن به نسخ خطی کاربرد داشته است مهمترین نقش را بازی کرده اند و به راحتی اندیشه ها و تفکرات ...

تأملی کوتاه درباره فلسفه وجودی عمدتاً فلسفه معاصر غربی را به دوجریان کلان تحلیلی تجربی واروپایی قاره ای تقسیم می کنند . شاید به گزاف نگفته باشیم که بعد از مارکسیسم اگزسیتانیالیزم بیشترین تأثیررا درغرب داشته است . بنیان گذاراین مکتب سورن گرکگورعارف بزرگ دانمارکی است که برای اولین بارخودرا به عنوان فیلسوف وجودی معرفی کرد ! اگرچه اگزسیتانیالیزم به عنوان یک مفهوم ونگرش بیشتروجود ...

نقش اسطوره در فرش چکیده و هدف پرسش اساسی این است که نقوش فرشی که به ما رسیده چه ماهیتی دارد؟ آیا تصادفی بوده یا در پس صورت زیبا معانی دیگری هم وجود دارد؟ بنابراین ما در این تحقیق بر آن شدیم که به این مسئله، هر چند مختصر بپردازیم و ابتدا توضیحاتی دربارۀ اسطوره و فرش بیان شده و سپس به توضیح چند نمونه از از نقوش قالی پرداخته ایم. باشد این تحقیق روزنه ای هرچند کوچک پیش روی طراحان ...

پيشگفتار ... به کجاي اين شب تيره بياويزم - «قبا» ي ژنده خود را؟ «نيما» به نظر مي رسد که يک بحث اقتصادي را نمي توان با پيشگفتاري فلسفي يا اجتماعي آغاز کرد. اما شايد يکي از هديه هاي ارزشمند پسامدرنيزم به انسان امروز شکستن مر

پيشگفتار در شب چهارم شهريور 1369 اخوان ثالث درگذشت وسفينه عمر اين آزاد مرد رنجور- اين لولي وش مغموم- سرانجام گرفتار طوفان مرگ گرديد و کمر ستبر صنوبر شعر امروز ايران دوتا گشت . با مرگ او, طومار سبک اما اصيل گونه ي شعرفارسي درهم پ

« خط عبارت است از یک عنصر تصویری و تجسمی که دارای واقعیت طولی بوده و جلوه‌های متفاوت و بیان تصویری متنوعی دارد. خط نقطه ای است که در اثر نیروئی که از یک جهت به او وارد آمده، حالت ایستایی خود را از دست داده، بصورت یک عنصر تصویری فعال درآمده است. برخلاف نقطه که دارای انرژی متمرکز و ثابتی است خط دارای انرژی تصویری فعال و متحرکی است که به یک جهت ادامه دارد و نیز قابل اندازه‌گیری و ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول